#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#غزل
هزار شکر که اذکار لب سرود تو شد
که ذکر هر ملکی از ازل درود تو شد
قَدِ کمانی ما از کمان ابروی توست
شهید چشم تو جرمش فقط شهود توشد
قسم به تاک ضریحت به شوق ایوان بود
اگر سرم همه جا گرم در سجود تو شد
قلوب شیعه فقط خانه ی تو و رگ ها
شبیه پارچه ای سرخ بر ورود تو شد
کسی که خاک کف پات شد ضرر ننمود
در این معامله ی بی ضرر چه سود تو شد؟؟
تمام خلقت هفت آسمان به اذن خدا
و دست ها ی کریم و دلِ ودود تو شد
میان کوچه حسن گفت هر چه رخ داده
ز کینه های غدیر ست و از نبود تو شد
#علی_اصغر_یزدی
#امام_جواد_علیه_السلام
#غزل
قلب عوالم گر در این ایام شاد است
از یمن میلاد جواد ابن الجواد است
ما لذت هر جود را با او چشیدیم
ورنه به ظاهر مرد بخشنده زیاد است
وقتی کرامت های او بی حد و مرز است
بازار حاتم های این عالَم کساد است
هر کوچک این قوم خود مردی بزرگ است
در پنج سالی او امامِ اعتقاد است
در کاظمینِ او شود هر اشک، لبخند
زیرا برای شیعیان باب المراد است
روی نیاز ما به سمت بی نیاز است
بر حاجت ما او اجابت را نهاد است
مشهد اگر نزدیک باشد بستِ طوسی
راه ورود ما فقط باب الجواد است
#علی_اصغر_یزدی
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#غزل
خدا به ظلمت شب نور آفتاب کشید
همین که از رخ زیبای تو نقاب کشید
تمام عمر به مِی لب نزد دلم اما
کنار تاک نجف کار به شراب کشید
خدا که خلق نمودم اسیر عشق تو کرد
مرا درست نمود و مرا خراب کشید
قسم به میثم تمار و مستی اش سَرِ دار
می ارزد آن که از عشقت کمی عذاب کشید
همیشه و همه جا دیده ایم ایوان را
نگاه تشنه به دنبال تو سراب کشید
خدای بی تو ندارد برای من مفهوم
مرا به سمت خدا هم ابوتراب کشید
دَرِ ورود به هر علم چون تویی باید
شمایل علوی روی هر کتاب کشید
مخالف تو پلید ست گر هزاران بار
تنش به عنبر ومشک و گلاب،آب کشید
فراق صحن نجف ابر های مجنون را
به گریه خواند و جهان را به انقلاب کشید
الست لحظه ی غربال عالم ست که حق
تمام عالمیان را به انتخاب کشید
#علی_اصغر_یزدی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#چارپاره
دست و پا می زدی و خواهر تو
بین گودال دست و پا گم کرد
تیغ ها در طواف جسم تواند
کعبه را بین اشقیا گم کرد
گفت زینب که سهم دارم من
از تنی که به خاک افتاده
جسم او را به خاک و خون نکشید
این چنین شد که او تو را گم کرد
شمر می گفت با تنش چه کنیم؟
پیرمردی عصا زنان آمد
بی حیایی به خیمه حمله نمود
و سنان بود که دعا گم کرد
قد زینب کمان شدست اگر
علتش شد کمان ابروی تو
تیر ها از کمان رها می شد
و تورا بین تیر ها گم کرد
روی تل دید زینب کبری
آن تنی را که غرق تیر شده
روی تل دید مادری را که
در جوانی ضعیف و پیر شده
روی تل دید عده ای نامرد
سمت گودال خون سرازیرند
دید بعد از عموی تشنه لبان
بزدلان در مصاف چون شیرند
دید زلفی که در کشاکش باد
نغمه ی ظلم را بنا کرده
دید آن خنجری که سر را از ،
پیکر شاه دین جدا کرده
دید شخصی که با صدای رسا
نعره می زد نبرد مغلوب ست
دید در قتلگاه بر سر آن
پیرهن کهنه ی تو آشوب است
دید انگشتر عقیق یمن
در نمی آید و درخشان است
دید یک جفت چکمه در دست
یک حرامی مست دیوانه ست
هر کسی از تن غریب حسین
یادگاری کمی به غارت برد
آی ...مردم به روی آن تل بود
که عقیله هزار مرتبه مرد
#علی_اصغر_یزدی
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
او بر امور عالم ناسوت ناظم است
هرکس که غرق یاد علی نیست نادم است
ما سجده سمت ساقی میخانه می کنیم
زیرا شراب آتش عشقش مداوم است
روح الامین به شوق نجف گریه می کند
جبریل در حوالی آن بقعه خادم است
در ماورای عرش علی سیر می کند
بر راه های عالَم ما نیز عالِم است
وقتی که خال او حجرالاسود دل است
هر مَحرمی که شهر نجف رفته مُحرم است
فرمود ضربه ای زده و ضربه ای زنید
در حیرت از عدالت او ابن ملجم است
جایی که ذوالفقار علی در غلاف نیست
عریان شدن مقابل این تیغ لازم است
تنها به تیغ ابروی او جان نداده ایم
در این قتال وعده ی دیدار مجرم است
زینت گرفت مجلس ما با علی علی
نامش همیشه مایه ی فخر مراسم است
#علی_اصغر_یزدی
#مولا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شب_نوزدهم
#غزل_پیوسته
در خون شناور شد پَرَش محراب
گلگون شد از خون سرش محراب
جان نماز آن روز جان می داد
حتی نمی شد باورش محراب
در خون مولا روضه خوانی کرد
رفته به روی منبرش محراب
بغض علی یعنی که «قتلگاه »
بودست نام دیگرش «محراب»
وقت تولد خانه ی کعبه
وقت شهادت سنگرش محراب
درس شهادت را از او تنها
آموخت با چشم ترش محراب
آن کاسه های شیر می گفتند:
از چه نبودی! یاورش محراب
کاری نمی آمد ز دستش پس
بی چاره شد در محضرش محراب
شمشیر بر اسلام می آورد
از این جهت شد کافرش محراب
ضربت اگر روز«قیامت» بود
می دید روز «محشرش»محراب
اول علی سجده نمود اما
سجده کنان شد آخرش محراب
فزت به رب الکعبه ... قبل از او
جان می سپارد در برش محراب ...
«معلول» اگر در کربلا گودال
«علت»یقینا مظهرش محراب
با اهل خیمه او وداعی داشت
شاید نیاید خواهرش گودال
سکه اگر جایش نمی دادند
دعوا نمی شد بر سرش گودال
چکمه ، نگیر از جسم او بوسه
دارد میاید مادرش گودال
حتی برای ظلمِ اینگونه
راضی نمی شد خنجرش گودال
قولِ عروسک داشت از بابا
باور ندارد، دخترش گودال...
بابای خوبش از سفر بر گشت
ماندست اما پیکرش گودال
#علی_اصغر_یزدی
#امام_حسین_علیه_السلام
#اشعار_اول_مجلسی
#غزل
ارباب عالمین فقط می شود حسین
بر سینه ی کسی نزده دست رد حسین
ما را هوای اوست نه تاب و تب بهشت
روز جزا "تعصب ما می کشد" حسین
او سر پناه بود ولی بی پناه شد
تکیه به نیزه ای زده از بخت بد حسین
اکبر که رفت معرکه ، "برگشت" صد علی
آقا که رفت ، ماند روی خاک صد حسین
دعوا برای غارت جسمش نیاز نیست
آرام تر ، به داد همه می رسد حسین
تن گرچه ماند در دل گودال خون ولی
با سر به سوی اهل حرم می رود حسین
این قطره های اشک نشان ارادت است
ما را ثواب هم نَخَرَد می خَرَد حسین
در این قمار عشق چه جانانه باختیم
در این قمار عشق چه خوش می برد حسین
#علی_اصغر_یزدی
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ولادت
#اعیاد_شعبانیه
#غزل
زمین و تمامی هفت آسمان را
خدا آفریده برایش جهان را
نگاهی به چشمان زیبای او کن
در عمق نگاهش ببین کهکشان را
اذان را نوایش اذان کرده،دیگر
به گوشش نخوانید صوت اذان را
پیمبر در آیینه، ممسوس او شد
که احیا کند ریشه ی دین مان را
کرامات او نو جوان را کُند مرد
هدایت کند با نگاهش جوان را
اگر طالب فهم اسرار حقی
عیان می کند دست او هر نهان را
قدم های او بر خلائق نشان داد
بزرگی رفتار یک قهرمان را
#علی_اصغر_یزدی
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام
#غزل
در کنارت می شود احساس بوی کربلا
در تو پنهان ست آن سرّ مگوی کربلا
هر کسی پابوسیَت آمد به تهران،باطنا
راه خود را کج نموده او به سوی کربلا
صحن زیبایَت به لطف روضه های بی ریا
آبرویی کسب کرد از آبروی کربلا
هر کسی از آب سقا خانه هایَت می خورد
ناگزیراً می کند یاد عموی کربلا
اهل ری از برکت دست شما نوشیده اند
باده ی ناب نجف را از سبوی کربلا
زندگیَت یاد داده بر تمام عاشقان
راه انسان ساختن با خلق و خوی کربلا
#علی_اصغر_یزدی
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
#غزل
دینِ خدا را عده ای در دام می بردند
تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند
با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش
حداقل او را کمی آرام می بردند
امامه ی صدق خدا روی تنش باز است
شاید شهید عشق را احرام می بردند
وقتی رأئیس مذهب شیعه ست یعنی که
پخته ترین را جاهلانی خام می بردند
داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست
تطهیر را با گفتن دشنام می بردند
وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست
یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند
با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را
آنان به سمت غربت فرجام می بردند
#علی_اصغر_یزدی
#حضرت_رقیه_س
#شهادت
عمهام میخواست یاریام کند اما سنان
کعب نی زد! گفت: هرکس کار خود را میکند...
✍ #علی_اصغر_یزدی
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#غزل
نگاه مهربان شاه چرخید و به سائل خورد
همین که روی دیوار اتاق من شمایل خورد
نباید غافل از ذکر علی مولا مدد باشیم
که آدم سیب را وقتی شد از این ذکر غافل خورد
علی بی دغدغه از مرز های عرش رد می شد !!!
همان مرزی که جبرائیل هم حتی به مشکل خورد
به شأن خطبه ی بی نقطه اش قرآن ثنا گو بود
که اطراف ضریحش آیه ی پنج مُزَمِل خورد
برای عُروه و کافی دو جامی الغدیرش ریخت
و جامی هم ز مدح مرتضی شرح «وَسائل» خورد
برای ما که مخموریم سلمان جرعه ای آورد
خوشامستی که درپای ضریحش جام کامل خورد
علی عادل ترین مولا ی عالم بود و آخر هم
به اویک ضربه قاتل زد،از اویک ضربه قاتل خورد
غریبی ارث اولاد علی بود و یقین دارم
حسن در فکر مادر بود وقتی که هلاهل خورد...
#علی_اصغر_یزدی