﷽
#زمزمه
#فاطمیه
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#درددلهای_امیرالمومنین_وحضرت_زهرا_ع
بند اول
با هم تورو زدن تا من بمیرم
تقاصت رو الان از کی بگیرم؟
اگه میشه نرو خانوم خونه م
تو هیجده سالته ؛ هی نگو پیرم
پای قنفذ خونه مون وا شد
جشن محسن پسرم حسرت ماها شد
آخ زمین خوردن من نقل زبونا شد
شنیدی که گفته قنفذ : این علی؛اگه دیگه پا شد!!!
بند دوم
مگه من غیر تو کسی رو داشتم؟
حلال کن خونه ی امنی نداشتم
میگم این روزا من با خودم ای کاش
برای خونه مون در نمیذاشتم
مردم اینجا باعث دردن
خونه مو سرم خراب کردن اینا؛ خیلی نامردن
میبینن منو میخندن همشون به خدا عمدا
تو محل خودمون دیدی چه بی محل مون کردن؟
برای ظهور حضرت حجت(عج) صلواتی قرائت بفرمائید.
#حسین_عیدی
﷽
#زمینه
#فاطمیه
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
#درددلهای_امیرالمومنین_وحضرت_زهرا_ع
بند اول
میشه از دستای خسته ت
اینقدر کار نکشی تو ؟
دستای منو بگیر خب
منت دیوار نکشی تو
تا صبح بیداری شبا... چی شده نمیگه مجتبی؟
میدونم که تو پر از دردی... خانومم بگو تو رو خدا
زیر چشماته سیاه... ماهِ من بودی پا به ماه
تو که آخه زهرای من ... نبودی رفیق نیمه راه
بمون زهرا
فاتحه ی فاتح خیبر و نخون زهرا
درست میشه دوباره باز زندگی مون زهرا
بمون زهرا
آه و واویلا آه و واویلا
بند دوم
رو زمین افتادی دیدم
ای جوون قد خمیدم
میخ در چیکار باهات کرد؟
صدا ناله تو شنیدم
تو موندی به زیر در...از رو در رفتن چل نفر
قنفذ می گفت به رو دلت... میذارم داغ این پسر
تو روز میزد پیش من... چی کشیده زهرا حسن؟
با چه دینی آخه اینا ... دست بلند می کنن رو زن؟
منم سوختم
اون موقعی که تو صدا زدی : علی سوختم
کاشکی همون اولا این خونه رو میفروختم
منم سوختم
آه و واویلا آه و واویلا
#حسین_عیدی
﷽
#زمینه
#فاطمیه
#زبانحال_امام_حسن_ع
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#حضرت_زهرا_س
بنداول
از زبان امام حسن علیه السلام:
الهی دستش بشکنه
اونکه بهت سیلی زده
میگن مگه پسر نداشت؟
پاشو برای من بده
بلند شو پیر هیجده ساله
ببین بابا علی یاور نداره
یه جور دیگه نگام می کنن اینا
نذار بگن حسن مادر نداره
خیلی بهت وابسته ام
بری حسن می میره ها
عجل وفاتی میشه نگی؟
بگی گریه م میگیره ها
آه و واویلا آه و واویلا
بند دوم
از زبان حضرت زینب سلام الله علیها:
گریه ی زینب و ببین
پاشو موهامو شونه کن
دستتو تو دستم بذار
دوباره کارِ خونه کن
برا من زوده خونه داری
مگه چند سالمه من مادر؟
بهت گفتم ؟ یه چند روزیه
نمیره بابایی سمت در
خیلی بهت وابسته ام
بری زینب میمیره ها
عجل وفاتی میشه نگی؟
بگی گریه م میگیره ها
آه و واویلا آه و واویلا
#حسین_عیدی
(بسم رب الفاطمه)
#آذری
#نوحه
#زمزمه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_مادر🖤
#زبانحال_امیرالمومنین_ع
#سبک: آزاد
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
الهــی خـــزانه دؤنــؤبدی بهـــاریم
نه تئز یارب اَلدن گِئدیر غمگساریم
یارالی جوان ، یاس نیلوفریم وای
جفانین اودوندا یانان کوثریم وای
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
گئدیر دیزلریم طاقتی یوخ توانیـم
یوموب گؤزلرین خسته یار جوانیم
چیخورجان ائدیر قلبیمی پاره زهرا
گؤزوم هر دؤشنده او مـسماره زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
منیلن دانیــش یاس پهلـــو شکسته
بو دنیادن اولدون جوانلیقدا خسته
منیم لشــکریم یاوریم گؤزلرون آچ
دعاده قالیــب اللــریم گؤزلرون آچ
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
حلال ائت منی سندن اولدوم خجالت
منه خاطر اولدی سنه چوخ جسارت
منه خاطر اُول صورتون اولدی نیلی
مغیره سنه کوچه ده ووردی سیلی
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
سنـی حیـــدرین غربتـــی درده سالدی
بو ساعت باشون اؤسته حیدر قوجالدی
علی نی بو تئــزلیــکده ترک ائتمه زهرا
منـی بوردا یالقــوز قویوب گئتمه زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
بو کاشانه نین یار و غمخواری سنسن
سینیخ قلبیـمین ده پرستاری سنسن
سنون نیسگیلون حیدری تئز قوجالدار
اؤلؤنجه ســنه حیـدرون سینه داغلار
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
اویان گؤر نجه زینب آخشامنان اوخشور
سنه کربلا ، کوفه و شـــامنان اوخشور
مصیبـات اعظـــم یاغیــر گؤز یاشینان
دِییر تشـــنه لب بی کفـــن قارداشینان
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان(۲)
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۸/۲۸
بسم الله
#زمینه
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#هجوم_به_خانه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#گودال_قتلگاه
پای همین جمله میمیرم جوان ننه
ان فلانا ضرب بطن فاطمه
مقتل مینویسه که سوزوندن درو
مقتل مینویسه که بردن حیدرو
مقتل مینویسه که کشتن مادرو
پشت در بود و همه جا دود و
دم خونه شون چه ازدحام شد
همه جا تارو دست به دیوارو
بهترین لحظه انتقام شد
مادر مادر مادر مادر
راه و بست و زود قباله رو مچاله کرد
فحش و لگد سمت مادرم حواله کرد
مقتل می نویسه که نامردی حسود
مقتل می نویسه که رحمی هم نبود
مقتل می نویسه که صورت شد کبود
حرف بد میزد با لگد میزد
اجر پیغمبر خوب ادا کرد
جوری زد نامرد راه شو گم کرد
حسن و زهرا ؛ حسین صدا کرد
مادر مادر مادر مادر
شعله ها رسیدن آخرش به خیمه گاه
با چه حالی مادرش رسید تو قتلگاه
مقتل مینویسه که زد با خنجرش
مقتل مینویسه که وای از حنجرش
مثتل مینویسه که برد انگشترش
شده تو گودال پیکرش پامال
توی قتلگاه برو بیا شد
بی حیا می زد با عصا می زد
سرش آخر از قفا جدا شد
ارباب ارباب ارباب ارباب
#حسین_فتحی