eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبری از دل دلتنگم بگیرید حضرت سلطان💔 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلت که گرفت خودش گره را باز میکنه...💔❤️‍🩹 حرف دلتو به امام رضا بگو...🥺 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
⭐️..... ⭐️آقا جاان ◻️نبض میگیرد ◻️و ضربان میترکاند دل من ◻️از تمام بیقراریهای هر روز بی تو # یا ایها العزیز سلام تنها پادشاه زمین ✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 قلبِ تاریک... 🎙حجت الاسلام انصاریان 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
. مِیِ وصال، شرابِ سَبوی عاشق هاست شمیم کرببلا، عطر و بوی عاشق هاست قسم به غیرتِ سَنوار و مردمِ غزّه شهید قدس شدن آرزوی عاشق هاست مگو که شیعه و سُنّی، بگو محبّ علی حقیقتِ عَلَوی رنگ و روی عاشق هاست سپاه کرببلا راهیِ فلسطین است حسین حسین، شعارِ نِکوی عاشق هاست سر از تنِ نجسِ صَهیونیست می بُرّیم که این حماسه، همان خُلق و خوی عاشق هاست ✍️ مهر ماه ۱۴۰۳ ✍ .
مداحی_آنلاین_نماهنگ_دلگیر_رمضانی.mp3
5.97M
ازم سیری داری از دست من میری آره حق داری آقاجون که ازم روتو می‌گیری 🎙 🔊 ▶️ ازم سیری، داری از دست من میری آره حق داری اربابم، که ازم روتو می‌گیری ازم سیری، میدونم خیلی دلگیری آره کوتاهی از من بود، میدونم تو بی تقصیری " حسین ارباب بیا و نوکر و دریاب " گناه کردم، جوونیمو تباه کردم جلو چشماتون آقاجون، خودمو رو سیاه کردم گناه کردم، میدونم اشتباه کردم یه نگاهی بکن بلکه، خودمو سر به راه کردم " حسین ارباب بیا و نوکر و دریاب " .
. قلم کجا و قدم در حریم حرمت تو؟ کلام را نبُوَد جوهر قداست تو سخن به حسرت مدح تو از نفس افتاد که هیچ حرف نباشد حریف مدحت تو چه هیجده غزلی داشت دفتر عمرت! قد کدام قصیده رسد به رفعت تو؟ تو ناسروده‌ترین شعر خلقتی، بانو! که شاعر تو همانا خدای خلقت تو مگر به شأن تو جبریل آورد کوثر مگر به قدر تو قرآن کند تلاوت تو، مگر که خطبه‌ی حیدر شود به تفسیرت مگر که منطق احمد کند روایت تو، وگرنه وصف تو از ما و من نمی‌آید کجا مدیحه‌ی ما و کجا مدیحت تو؟ تراوش یم عصمت ز رشحه‌ی اسمت  طلوع نور حیا از نقاب عفّت تو سپهر، جلوه‌ای از کهکشان دوستی‌ات بهار، غنچه‌ای از گلشن محبّت تو نسیم، کودک نوپای کوچه‌ی لطفت بهشت، سفره‌ی گسترده‌ی ضیافت تو سزد که شیعه کند با وضو نگاه به آب که این زلال بُوَد مهریه به حضرت تو نبود درخور تو ظلمت شب دنیا که هست صبح قیامت، صباح دولت تو به یُمن عید، تفأّل زدم چو بر "حافظ" 《نوید داد که عام است فیض رحمت تو》 ندیده‌ایم و نبینیم مثل تو خاتون نیامده است و نیاید زنی به رتبت تو چهل حضور، چهل خلوت و چهل معراج چه چلچراغ شگفتی است در ولادت تو!!! محبّت تو و اولاد توست خیر عمل ولای عترت تو نازم و ولایت تو! مراست دوستی هر که دوست است تو را و بغض آن که ندارد به دل، ارادت تو شگفت نیست کند فضّه، خاک را زر و سیم 《که نیست در سر او جز هوای خدمت تو》 سلام خویش رساندی به نسل خود تا حشر هنوز عاطفه می‌خوانم از وصایت تو چه حسّ و حال عجیبی است زائران تو را! چه اشک و آه غریبی است در زیارت تو! ز خاطرم نرود قاب عکس خاطره‌اش بقیع و تنگ غروب و حدیث غربت تو طواف خاک تو بیت‌الحرام چون نکند؟ که بود زاده‌ی کعبه به طوف "تربت" تو ▫️دو مصراع در گیومه، وامی از است. ✍ .
. قهرمانان نمی میرند بنازم این همه ایثار و استقامت را شکوه قامت ازاده و قیامت را برای خاک وطن سینه را سپر کردی به شور و شوق گرفتی ره شهادت را میان آتش و خون عشق را نشان دادی پرنده وار شکستی حصار ذلت را به لحظه لحظه عمرت مجاهدت کردی به بام عشق زدی بیرق شرافت را شکست آینه جان تو به سنگ جفا هدیه کرد برای چمن طراوت را غریب بودی و با این همه هنرمندی ندید چشم جهان گلشن صلابت را طنین نام‌ تو در کنج خاک کافی بود که از عدو بستاند خیال راحت را به هر کجای جهان مادران به فرزندان سزاست نقل نمایند این رشادت را شهید راه خدا گشتی و ز خون دلت نشاند دست قضا مشعل هدایت را به قطره قطره خونت قسم که دشمن تو به عنقریب ببیند افول قدرت را شبیه کرب و بلا غزه مرز ایمان است جدا نموده صف لشگر ولایت را به خط زندگی ات غبطه می‌خورم که دید چشم تو اسرار بی نهایت را غروب صهیون بی اعتبار نزدیک است که وعده داده خدا در جهان عدالت را ✍ .
. ناسپاسی ست اگر مایه ی عارش باشیم بی تفاوت به غم ایل و تبارش باشیم اُف به دنیا که نشد آینه دارش باشیم ((با کدام آبرویی روز شمارش باشیم)) ((عصرها، منتظر صبح بهارش باشیم)) هر کسی رابطه با عالم بالا دارد دل و دین در گِرُوِ حضرت مولا دارد دوست از دوست فقط دوست تمنّا دارد ((کاروان سحـرش مال هـمـه،جـا دارد)) ((تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم؟)) درد اینجاست که از بس دل ما بی درد است یازده قرن گذشته ست و بیابان گرد است این همه غم چه به روز دل او آورده ست؟ ((سالها منتظر سیصد و اَندی مرد است)) ((آن قَدَر مَرد نبودیم که یارش باشیم)) سر و کارش که به ما مردم خودخواه افتاد یوسف از جهل خودی ها به تَهِ چاه افتاد پس به زندان نه به اکراه به دلخواه افتاد ((سال ها در پی کار دل ما راه افـتاد)) ((یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم)) گیرم از لطف به ما نیز کمالاتی داد فرصتی در پی جبران خساراتی داد موقع گریه به ما حال مناجاتی داد ((گـیرم امروز بـه ما اذن ملاقاتی داد)) ((مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم)) چه قَدَر گوش نواز است صدای قدمش! همه گویند که ((عشق است صفای قدمش)) می نویسیم پس از سجده به جای قدمش ((ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش)) ((حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟)) سحری هم دَرِ این خانه به ما جا بدهید مژده ی وصلِ مرا با گُلِ زهرا بدهید گرچه امروز به ما وعده ی فردا بدهید ((اگـر آمـد خـبـر رفـتـن مـا را بـدهید)) ((به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم)) تضمینی از غزل مهدوی استاد علی اکبر لطیفیان 🌹
. 📋 آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد (س) (ع) حاج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد رد پا روی پر حضرت حورا افتاد نفس حادثه‌ها را به شمارش انداخت اتفاقی که برای من و زهرا افتاد اتفاقی نبود خونه سوخت اتفاقی نبود در شکست اتفاقی نبود فاطمه رو زمین نشست اتفاقا دیدنش پشت در مثل گل کوبیدنش اتفاقا کشتنش چهل نفر رد شدن از رو تنش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 بدون آب بُریدند حنجر او را (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدون آب بُریدند حنجر او را به قتلگاه کشانده‌اند مادر او را برای این که نماند چیزی از جسمش به دست نعل سپردند پیکر او را *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
RabioSani 1403.07.16 - Shab 04 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat Seyyed Hasan Nasrolla - 06 - Seyyed Reza Narimani - Rouzeh.mp3
4.33M
🔉 | آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد 🎙 با نوای حاج سید رضا نریمانی 🔹 ۱۶ مهر ماه ۱۴۰۳ 🔹 🔸 هیئت ثارالله رشت 🔸
. 📋 حزب الله هو الغالب شهید حاج سید رضا نریمانی هیئت ثارالله رشت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حِزبُ اللّٰه هُوَ غالب حُکم جهاد شده واجب یا صهیون یا صهیون نَحْنُ شِيعَةٌ علی بن ابی طالب دلداده‌ایم، دلداده‌ایم از هر زمان دلداده‌تر آماده‌ایم، آماده‌ایم از هر زمان آماده‌تر ما طاقت مرگ را به سَر آوردیم ما را بُکشید زنده‌تر می‌گردیم نزدیک بُوَد ببینی ای اسرائیل از صفحه‌ی روزگار مَحوَت کردیم « حِزبُ اللّٰه پیروز است اسرائیل نابود است» بشنو ظالم غاصب از مشرق تا مغرب گویند با سَیِّد حسن نَحْنُ شِيعَةٌ علی بن ابی طالب در بین ما، آوازه‌ی سَیِّد حسن، شد زنده‌تر ظلم تو را، پاسخ دهیم از هر زمان، کوبنده‌تر ما نقشه‌ی انتقام در سَر داریم شاگرد کلاس غیرت سرداریم تو ریشه اگر ز نسل مَرحب داری! ما نیز ز نسل حیدر کرّاریم «حِزبُ اللّٰه پیروز است اسرائیل نابود است» *شاعران: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 علی عروه الوثقی حاج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علی عُرْوَة الْوُثْقَی علی عالیِ اَعلی علی یا علی مولا علی علی، علی علی علی فارِسَ الْهَیْجاء علی آیَةُ الْعُظْمیٰ علی یا علی مولا علی علی، علی علی علی مولا صاحبَ المحشر علی مولا ساقیَ الکوثر رِحِمَ اللّٰه مَن نادَ علی رَفَعَ اللّٰه رایَةَ الحیدر حیدر حیدر، اَنْتَ رایَةُ الهِدَی حیدر حیدر اَنتَ صاحِبَ الْوِلای حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر حیدر، یا امامَ العارفین حیدر حیدر، یا امیرالمومنین حیدر حیدر حیدر حیدر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 سینم بوی تربت داره حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سینه‌م بوی / تُربت داره روضه‌ت واسم / برکت داره دنیا بی‌تو / پوچه واسه‌م دوسِت دارم / عشقِ خاصم تنها یارم امام حسین راه چاره‌م امام حسین می‌سازی با خوب و بدم دوسِت دارم امام حسین « دوسِت دارم امام حسین دوسِت دارم امام حسین» با اسمِ تو / آروم میشم کی غیر از تو / مونده پیشم دستِ سردم / توو دستاته قبله‌ی من / کربلاته چی شد که دور شدم ازت چی شد رفتم راه و غلط دورِ من رو خط نکش من که دارم تو رو فقط تنها یارم امام حسین راه چاره‌م امام حسین می‌سازی با خوب و بدم دوسِت دارم امام حسین « دوسِت دارم امام حسین دوسِت دارم امام حسین» نبضِ عالم / افتاد از کار از رو سینه‌ش / پات و بردار گودال از خون / رنگین میشه سینه‌ش کم‌کم / سنگین میشه پهلوش و با لگد نزن اینقد حرفای بد نزن این خنجر خوب نمی‌بُرّه اینجوری با حَسَد نزن « ای وای، ای وای؛ ای وای، ای وای» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 گریه زیاد کردم روضه زیاد خوندم حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گریه زیاد کردم، روضه زیاد خوندم گریه زیاد کردم، روضه زیاد خوندم پشت سرت خیلی وَإِن يَكَاد خوندم وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ، نیزه فرو شد به تنت وَإِن يَكَادُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ، خودت بگو از کفنت یکی دم مغرب، موت و پریشون کرد با تنِ صد پاره‌ت، یه ختم قرآن کرد اونی که از گودال، سرت رو حالا برد روی سَرِ زینب، صداشو بالا برد جلوی نامحرما معذبم، من زینبم، خواهرِ تو جلوی نامحرما معذبم، چی بگم از حنجرِ تو جلوی نامحرما معذبم، من چی بگم از دخترِ تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
RabioSani 1403.07.16 - Shab 04 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat Seyyed Hasan Nasrolla - 18 - Seyyed Reza Narimani - Najva Ba I-Hosein A.mp3
2.91M
🔉 | سوز همیشه ی جگرم باش، یا حسین 📋 سوز همیشه‌ی جگرم باش یا حسین کربلایی سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سوز همیشه‌ی جگرم باش یا حسین! من سینه می‌زنم سپرم باش یا‌حسین! هر روز مادرم سر سجاده گفته است خیلی مراقب پسرم باش یاحسین! در طول عمر جز تو پناهی نداشتم مثل گذشته‌ها پدرم باش یاحسین باشد قرار بعدی ما اربعین حرم مُهر قبولی گذرم باش یا حسین! سربازهای لشگر یازینب توأیم حرز مدافعان حرم باش یا حسین! جان مرا بگیر حوالی قتلگاه! این گونه آخرین خبرم باش یاحسین! *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 من دور از کربلا حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من دور از کربلا زندگیم می‌گیره نور از کربلا پای رفتن از من شور از کربلا دور از کربلا سامونم کربلا یه سفر واجب شه اونم کربلا یه شب جمعه مهمونم کربلا دور از کربلا سفر اولم یادم اومد و کربلا بارون می‌زد و کربلا بارونه کربلا مادرت می‌شه مهمون کربلا شب جمعه روضه‌خونه کربلا بارونه کربلا آه! شیش گوشه حَرَم گریه می‌کنم توی آغوش حَرَم نذر زینب مشکی می‌پوشه حَرَم شیش گوشه حَرَم سَرِ پیراهنت پیرم کردند از زندگی سیرم کردند از زندگی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 این دل آلوده ام دلبر نمی‌خواهد مگر؟! (ع) (عج) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این دل آلوده‌ام دلبر نمی‌خواهد مگر؟! حضرت صاحب زمان نوکر نمی‌خواهد مگر؟! بال پرواز مرا سوزاند نارِ معصیت مرغِ دل تا بامِ دلبر، پَر نمی‌خواهد مگر؟! غفلت از تو اوج بدبختیِ ما شد ای دریغ چاره‌ای این دردِ زجرآور نمی‌خواهد مگر؟! راه گم کردم بیا یابن‌ الحسن دستم بگیر ظلمتِ این سینه پیغمبر نمی‌خواهد مگر؟! روزیِ یک‌بار روضه در شبِ جمعه حرم من یقین دارم دعا باور نمی‌خواهد مگر؟! مادری از عرش آمد سمت خاک کربلا گفت: این پیکر، کفن آخر نمی‌خواهد مگر؟! دست بردار از سرش ای ساربانِ بی‌حیا یک سؤال، ارباب انگشتر نمی‌خواهد مگر؟! گوشوار دخترش بردید؟! باشد بس کنید دخترِ سبط‌ النبی مَعجر نمی‌خواهد مگر؟! *شاعران: و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. 📋بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند (س) (س) سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بعد از پدر حالا نگارم را گرفتند از من تمام روزگارم را گرفتند از این جدایی جان من بر لب رسیده هستیِ من، تاب و قرارم را گرفتند انگار قسمت نیست وصل ما دوباره در ساوه شوق بی‌شمارم را گرفتند اما خیالت تخت هرجایی رسیدم خویشان و نزدیکان کنارم را گرفتند حالم بد است اما خدا را شکر در قم با مهربانی حال زارم را گرفتند با احترام و عزت و شوکت کمی از این بارِ غم‌هایی که دارم را گرفتند حتی زمان پر زدن از این قبیله مردم همه دورِ مزارم را گرفتند در شام اما خواهری مضطر چنین گفت: یارب ببین دار و ندارم را گرفتند بالا و پایین رفتن از ناقه چه سخت است وقتی همه ایل و تبارم را گرفتند نیمی ز معجر سوخت... نیمی را کشیدند اصلا تمام اعتبارم را گرفتند در گوش من مانده صدای ذوالجناحش می‌گفت: با نیزه سوارم را گرفتند یک "یادگاری" بود... اما در خرابه "بنت الحسین" آن یادگارم را گرفتند *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋 یادم نرفته دور تو جنجال کردند (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادم نرفته دور تو جنجال کردند جمعیتی را وارد گودال کردند آن ده سواری که تو را پامال کردند دیدم تنت را زنده‌ زنده چال کردند یادم نرفته دست و پا گم کرده بودم در گوشه‌ی مقتل تو را گم کرده بودم دیر آمدم کاری ز دستم برنیامد سر نیزه شمر از تن تو در نیامد دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت عمّامه‌ی پیغمبرت دست کسی رفت گوشواره دخترت دست کسی رفت هم نازنین انگشترت دست کسی رفت دیر آمدم اول تو را نشناختم من خود را کنار پیکرت انداختم من زجه زدن‌هایم مرا راضی نمی‌کرد ای کاش خولی با سرت بازی نمی‌کرد *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 بازم یه سلام میدم سوی بانوی کریمه حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بازم یه سلام میدم سوی بانوی کریمه این عرض ارادت‌ها نورِ توی زندگیمه زندگی با شما معنا می‌گیره دل اگه غیر از حَرَم باشه می‌میره بوی عِطر حضرت زهرا پیچیده توو حَرَمت بی‌بی کریمه‌ی اهل بیتی و دست ما و کَرَمت بی‌بی « مَنْ زارَکِ عارفاً بِحَقِّکِ فَلَهُ الجَنَّه» بانو می‌زنم زانو محضر شما همیشه هیچی برای نوکر گریه توو روضه نمی‌شه برای دیدن داداش اومدی آرزو به دلت موند چه زود پَر زدی از داغت به سینه می‌کوبم آبروم اشکای چشمامه اشْفَعِی‏ لِی تا بگیرم از دستای شما امان‌نامه « مَنْ زارَکِ عارفاً بِحَقِّکِ فَلَهُ الجَنَّه» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 دل شده راهی دوباره سوی قم حاج سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دل شده راهی دوباره سوی قم بر مَشام جان رسیده بوی قم پَر زدم تا کعبه دلجوی قم سائلم من سائل بانوی قم فاطمه اینجا پناهم داده است حضرت معصومه راهم داده است این حَرَم بوی خراسان می‌دهد بوی الطاف فراوان می‌دهد بهترین‌ها را به مهمان می‌دهد مردگان را خادمَش جان می‌دهد تا ابد قم خانه امید ماست کاظمین و مشهد و کرب و بلاست چون نگینی در جهان پیداست قم مرکز فقه و اصول ماست قم شعبه‌ای از عالم بالاست قم یار ما در شادی و غم‌هاست قم جای جای قم معطر گشته است مرجع تقلید پَرور گشته است وا شده از قم دری سوی جَنان گشته قم سنگ صبور عاشقان دارد این شهر ملائک پاسبان از مَزار مخفی زهرا نشان حضرت معصومه از روز اَلَست فاطمه در فاطمه در فاطمه است اوست که اعجاز عیسی می‌کند درد را نامش مداوا می‌کند مثل بابایش گره وا می‌کند دُخت موسی کار موسی می‌کند در قیامت هم قیامت می‌کند خوب و بدها را شفاعت می‌کند بود آن نور دو چشمان رضا سخت دلتنگ و پریشان رضا روز و شب دلواپس جان رضا پیر شد از داغ هجران رضا از مدینه تا به قم بی‌تاب بود چشم او از غصه‌ها پُر آب بود گرچه بار غم روی شانه کشید پای دوریِ رضا قدش خمید جز ادب چیزی ازین مردم ندید پیش دنیا شهر قم شد رو سفید خیره بر قم بود چشم آسمان احترامش کرد هر پیر و جوان حرف مهمان است و حرف احترام آی مردم هست ناموس امام واجب التعظیم چون بیت الحرام داد قم مهمان نوازی یاد شام قبر خانم بین ویرانه نبود دفن و تشییعش غریبانه نبود بین ویرانه رقیه پیر شد با لگد، با تازیانه سیر شد خسته از زخم غُل و زنجیر شد غیر زینب از همه دلگیر شد زنده کرد او داغ هجده ساله را کُشت غسل او زن غساله را *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇