eitaa logo
مادرانه های مشترک
12.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
151 ویدیو
33 فایل
نکات تربیتی کاربردی انجام کارهای روزمره در کنار فرزندان تبدیل کارهای خانه به بازی مشارکت بچه ها و مسئولیت پذیری بازیهای خانگی قصه های کاربردی و ... شرافت هستم یک مادر *در حد توانم برخی از سوالات را پاسخ میدم* @Sherafat518
مشاهده در ایتا
دانلود
💐بسم الله الرحمن الرحیم💐 وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکَانًا شَرْقِیًّا ﴿١۷﴾ فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ﴿۱۸﴾ قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا ﴿۱۹﴾ قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لأهَبَ لَکِ غُلامًا زَکِیًّا ﴿۲۰﴾ قَالَتْ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَکُ بَغِیًّا ﴿۲۱﴾ قَالَ کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا ﴿٢۲﴾ فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَکَانًا قَصِیًّا ﴿٢۳﴾ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿٢۴﴾ فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿٢۵﴾ وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿٢۶﴾ فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا ﴿٢۷﴾ ❇️ و یاد کن ای محمد در قرآن قصه مریم بنت عمران بن ماثان را که او پیوسته در مسجد قدس به عبادت مشغول بودی و وقت عذر به خانه خاله خود رفته و بعد از پاکی به مسجد باز می گشت. زمانی در خانه خاله به غسل محتاج شد و طلب موضعی کرد که از اهل خانه اش دور باشد تا در آنجا غسل کند. چون به گوشه رفت و منفرد شد از اهل خود در جایی که جانب شرقی بود. یعنی به طرف آفتاب برآمدن از بیت المقدس یا از سرای خاله و قوم خود.(۱۷). ❇️ پس فرا گرفت از پیش ایشان پرده ها. یعنی از پیش نظر اهل خود پرده ای ببست تا مانع دیدن ایشان شود و بعد از آنکه غسل کرد و جامه پوشید، فرستادیم به سوی او روح خود را. یعنی جبرئیل که دین الهی به وحی آوردن او به انبیاء زنده شد همچنانکه بدن به روح حیات یافته ، پس مصور شد برای مریم آدمی تمام الخلقه ، یعنی به صورت آدمی با خلقت تمام خود را به مریم نمود.(۱۸). ❇️ مریم گفت: به درستی که من‌ پناه میگیرم به خدای بسیار بخش از بدی که تو خواهی به من رسانی، پس اگر پرهیزگاری از نزد من بیرون رو. مراد آن است که اگر تو به صفت تقوا و ورع آراسته ای از نزد من دور شو و گرد من مگرد و یا اگر متورّعی و متقّی من از تو پرهیز می کنم و پناه به خدا میبرم، چه جای آن است که چنین نباشد.(۱۹). ❇️ جبرئیل چون اضطراب او بدید گفت: جز این نیست که من فرستاده آفریدگار توام تا ببخشم تو را به امر او پسری پاکیزه از اَدناس عصیان و کوشا در افعال خیر و پرهیزگار و پارسا .(۲۰). ❇️ مریم از روی تعجب له او گفت: چگونه بُود مرا پسری و حال آنکه نسوده است مرا آدمی. مس در عرف شرع کنایه است از نکاح صحیح، یعنی هیچکس به طریق نکاح شرعی با من مباشرت نکرده و زناکار و جوینده فجور و درگذرنده از حد شرع به سبب زنا نبوده ام ، پس چگونه مرا فرزندی باشد؟!(۲۱). ❇️گفت جبرئیل امر چنان است که تو گفتی که هیچکس به نکاح تو را مس نکرده و اما پروردگارت فرموده که این کار که دادن ولد است، بی پدر بر من آسان است و هیچ دشواری ندارد. و ایجاد ولد بدون والد به جهت آن است که تا به آن بیان کنیم و آشکار سازیم بر تو، قدرت خود را و آن را علامتی برای مردمان بگردانیم که به تدبّر در آن کمال قدرت ما دریابند و او را سبب بخشش برای آنان بگردانیم که بدو گروند و راه یابند بدو و آفریدن او بی پدر امری حکم کرده شده و مقرر گشته و نوشته در لوح محفوظ است و هرچه حکم الهی به وقوع آن تعلق گیرد، البته واقع شود. پس ای مریم منقاد و مطیع امر ما باش. چون این مباحثه و مناظره در میان مریم و جبرئیل واقع شد، مریم رضا به قضا داده، خاموش شد. پس جبرئیل به نزدیک وی آمد در گریبان او یا آستین یا دهان او بادی دمید و آن باد به جوف وی درآمد.(۲۲). ❇️ پس بار گرفت به عیسی (ع). از امام‌محمدباقر (ع) است که گریبانِ جبّه مریم را بدست فروگرفت و باد در آن دمید و در همان ساعت ولد در رحم او به حدّ کمال رسید، همچنانکه بچه ای که نه ماهه شده باشد در رحم مادر. پس از موضع غسل خود بیرون آمد و به جهت گرانی حمل، پا را بر زمین می کشید. خاله او چون در او نگاه کرد و آن حال بدید، بسیار پریشان گشت. مریم به جهت حیا و شرمندگی از خاله و زکریا از آن منزل بیرون رفت. پس به گوشه ای رفت و منزوی شد به جایی دور از شهرِ ایلیا .(۲۳). 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
❇️ پس درد زادن او را به سوی تنه درختِ خرما خشک شده برد، و چون مریم در پای درخت قرار گرفت و از سر دلتنگی و شرمساری از قوم و شنیدن سخنان نالایق از ایشان به جهت کراهت از حکم خدای تعالی، گفتی: ایکاش من مُردمی پیش از این حالت و بودمی چیزی حقیر و گذاشته و فراموش شده که هیچکس نام نبردی و مرا نشناختی و اکنون که مردم بیت المقدس مرا شناسم و دانند که دختر امام ایشان و در کفالت زکریا بوده ام و هنوز بکارت من زایل نشده و شوهر نکرده ام از خجالت این حال چه کنم و چه چاره سازم؟ چون جبرئیل این سخن شنید و جزع و فزع او مشاهده کرد(۲۴)، ❇️ پس آواز داد مریم را از زیر قدم او یا فرشته دیگر از زیر درخت او را بخواند و نزد اکثر مفسران عیسی (ع) از شکم مادر ندا کرد که اندوهگین نباش و تمنای مرگ مکن و غم مخور و از سخنان بی ادبانه مردم دغدغه و اندیشه به خاطر خود راه مده، بدرستی که گردانید آفریدگار تو در زیر قدم تو جوی آبی که از آن بیاشامی و بدان طهارت کنی.(۲۵). ❇️ و ای مریم به سوی خود تنه خرما خشک شده را میل ده و بجنبان تا فرو ریزد و یا به قرائتی یعنی تا بیندازد آن درخت بر تو خرمای تازه (۲۶). ❇️ پس بخور از خرمای تر و بیاشام از آب و روشن ساز چشم را. یعنی خاطر خود را خوش دار به فرزند و سبز شدن درخت و خرمای تازه دادن او که مناسب حال تو است . آورده اند که چون مریم به کلمه طیبه ی "و هزِّی الیکِ" مخاطب گشت، گفت: بارخدایا پیش از این که تندرست بودم و رنجور نبودم روزی به من میرساندی حال آنکه خودم می بایست سعی می کردم ولی اکنون که به درد مخاض گرفتارم مرا میفرمایی که درخت بجنبان تا خرما بیفتد، این چه ممکن است؟ خطاب رسید به وی که پیش از این مجرد بودی و بالکلیه متوجه ما بودی ولی اکنون گوشه ی دلت به عیسی تعلق پیدا کرده. القصه، حق تعالی جمعی از ملائکه را فرستاده تا گرد مریم درآمدند و چون عیسی (ع) متولد شد او را فرا گرفتند و بشستند به آن چشمه آب و در حریر بهشت پیچیده، در کنار مریم نهادند و به وی ندا رسید که ای مریم نذر کن که امروز روزه صمت بداری، پس اگر ببینی از آدمیان کسی را و از تو پرسند که این فرزند از کجاست، پس بگوی بدرستی که من نذر کرده ام برای خدا روزه بگیرم و گویند روزه ایشان ترک طعام و کلام بوده و این روزه را روزه صمت گویند و این در شرع ما منسوخ است. پس سخن نخواهم گفت امروز با هیچ آدمی، بلکه با ملائکه سخن می گویم و با حق تعالی مناجات می کنم. آورده اند که چون اهل مسجد مریم را در محراب ندیدند به تفحصِ او مشغول شده از هرجا و هرکسی می جستند تا کسی نشان داد که او را در بیت النجم دیده و قوم او بدانجا رفتند و مریم چون ایشان را بدید عیسی (ع) را برداشت و متوجه ایشان شد و عیسی (ع) در راه با مادر به سخن درآمد و گفت: ای مادر من بنده خدا و رسول اویم، از قوم خود اندیشه مکن و در سخن کردن مرا به ایشان واگذار . (۲۷). --- برگرفته از تفسیر خلاصه منهج الصادقین، به تحقیق علامه حسن حسن زاده آملی، جلد۳، تفسیر سوره مریم. 🔵 لینک کانال مادرانه های مشترک👈 https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
4⃣ هشتگهای مربوط به تربیت دینی، احادیث تربیتی و مناسبات مذهبی: 🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak