مدار مادران انقلابی "مادرانه"
قرص های شب مامان را یکی یکی از ورقه هایشان در می آورم. کنار لیوان آب روی بشقاب میوه خوری گل سرخ میگذارم. قدم هایم را آهسته آهسته میکشم تا به تخت مامان برسم.
یک ساعتی است که زهرا خوابیده. رضا هنوز مشغول بازی با لگوهایش است.
داروهای مامان را می دهم و همانجا کنار تخت می نشینم. توان بلند شدن ندارم همانطور نشسته خودم را تا پتوی زهرا میکشم. پتو را برمیدارم و میکشم رویش. زهرای یک ساله ام دست هایش را مثل غنچه ی رز صورتی مشت کرده.
یاد دست های کوچولو و خونی شهیده نبیله نوفل و آن مادری که داشت از جنازه ی دختر ۸ ساله و پسر سه چهار ساله اش دل میکند، اشک روی پلک هایم را هل می دهد سمت گونه هایم.
فکر می کردم این یک هفته ای که مامان بستری شد و کارش به آی سی یو کشید، سخت گذشته اما حالا تکه های بدن اطفال آن مرد باصلابت در پلاستیکی که از دستانش آویزان است یکی یکی بندهای دلم را پاره می کنند و صفحه ی قلبم را ذره ذره خراش می دهند.
مامان هم بغض و بی حالی و سرفه و درد استخوان هایش را جمع کرده گذاشته گوشه ای و دانه دانه غصه ی دردهای زن ها و کودکان غزه را با دانه های تسبیح می شمارد.
به گوشی ام پناه میبرم گروه را چک میکنم.
فهیمه درحال ویرایش نهایی کتابچه هاست، عطیه پوستر و عکس و استند شهدا و مقاومت مردم فلسطین را سفارش داده، طیبه وضعیت پیشرفت کارها را با دقت رصد میکند و مثل همیشه در تکاپو و بدو بدو است تا چیزی از قلم نیافتد.
دلم می خواهد برای گردهمایی فردا من هم کاری از دستم بر می آمد.
کاش میتوانستم یکی یکی زن های شجاع و مقاوم غزه را به آغوش بکشم. دلم را به دلشان سنجاق کنم. دلتنگی اطفال شهیدشان را روی دلم هوار کنم و قوت قلب را بچسبانم تنگ دلشان که بدانند فرسنگ ها آنطرف تر دختران زهرای مرضیه، میوه ی دل پیامبرشان، چقدر تب دار پریشانی های این روزهایشان هستند.
رضا گوشی سیار تلفن خانه را میدهد دستم: «مامااااان!
باباییه!
باهات کار داره.»
-الو
-خانوم سلام
-با حاج آقا صحبت کردم. چهارتا میز و صندلی چوبی میتونیم برای مراسم فردا از مسجد بگیریم. کافیه ؟
همه ی توانمان در آن روزهای مریضی مامان و سرگردانی بابا، وضعیت بهم ریخته ی خودمان و سرماخوردگی بچه ها همینقدر بود. اما دلم راضی بود که بالاخره ما هم اندکی سهیم شدیم.
آخر مراسم بود و میکروفن در دستانم. بغضی ملتهب راه گلویم را بسته بود. از روی متنی که داده بودند دستم می خواندم. صدای دلم از لابلای کلمات آن متن خودش را میکشید تا سرگردانی پدران و مادران بیمارستان مخروبه ی المعمدانی:
-خداوند در شما چه دید که غم رباب، شهامت ام البنین و صبر زینب را نصیبتان کرد؟
دلم میخواست کنارشان بودم و تکه های اربا اربای زیارت ناحیه ی مقدسه را همانجا یکی یکی برایشان سوگواری می کردم و میرسیدم به این فراز:
«السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّه ِ بنِ الحُسَينِ الطِّفلِ الرَّضيعِ ، المَرمِيِّ الصَّريعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ في حِجرِ أبيهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِيَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِيَّ وذَويهِ».
و از ندبه ی صبح جمعه هایمان برایشان میخواندم و با آن حال مضطرشان صاحب و مولایمان را طلب می کردند:
«أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ»؟!
#در_مقاومت_هم_جبهه_ایم
#پویش_آبان_١۴٠٢
#مادرانه_شمالغرب
#غزه_تحت_القصف
#طوفان_الاقصی
#مدار_مادران_انقلابی"مادرانه"
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸 *قرائت دستهجمعی دعای جوشن صغیر برای رهایی فلسطین* هر روز ساعت 8 صبح (جلسه مخصوص مادر
تا لحظاتی دیگر..
ساعت پایان دعا. ۸:۳۰
#بحث_گروهی
#پیچ_زندگی
#نقطه_عطف
#بنشین_بر_لب_جوی_و_گذر_عمر_ببین
🍃🍃🍃
یکشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۲ ساعت ١٠ صبح تا سهشنبه ۱۶ آبان ماه ساعت ۱۰ صبح
✅ هستند کسانی که در زندگی خود تجربههایی دارند که وقتی مینشینند لب جوی و گذر عمر خود را میبینند، نقطه عطف زندگیشان بوده است. آیا شما هم از این دست افراد هستید؟
✅ از تجربه پیچهای زندگیتان برایمان بگویید، آنها که بعد از آن گویی تحولی برایتان رخ داده است. شاید تجربه یا نگاه شما باعث تحول در زندگی دیگری هم بشود.
بحث های گروهی، در کانال *گفتگوهای مادرانه* @goftoguye_madarane آرشیو می شوند.
دوستان عزیز اگر برای بحث گروهی پیشنهاد موضوع داشتید میتوانید به آیدی @azadehrahimi پیام دهید.
#سرنخ_در_دستان_شما
جان و جهانیهای عزیز!
شما هم میتوانید متنهایتان با موضوع *«طوفانالاقصی چه تحولی در شما و زندگیتان ایجاد کرده؟»* را برای ما بفرستید تا در کانال، میزبان قلم پرتوان و زاویه دید بدیعتان باشیم.
منتظریم!
شناسه کاربری ادمینها برای ارسال متن:
@zahra_msh
@azadehrahimi
*مادرانه ای های عزیز*
جان و جهان جاییست که نوشتههای مادرانهایهای اهل قلم در آن منتشر میشود و زیرمجموعه مدار مادران انقلابی است.
📝📒
اگر اهل قلم هستید ما را از نوشتههای خودتان بینصیب نگذارید، به کانال بپیوندید و از خواندن روایتهای آن لذت ببرید:
https://ble.ir/janojahan
#جان_و_جهان
#قلم_مادرانه
#جنگ_روایتها
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
31.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرائت دعای فرج برای پیروزی غزه
هیئت خانوادگی حصن الزهرا(س)
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
*روایتی از آرمان*
آرمانی مقدس با همه ی تصاویری که از شنیدن واژه اش به ذهن متبادر می شود...
از عکس طلبه ی شهید به خاک و خون کشیده گرفته تا یک جامعه ی اسلامی با همه ابعادش و یک تمدن اسلامی با همه ابهتش
آرمان هرچه باشد باید فرامادی و دور از دسترس باشد تا ارزش هزینه دادن داشته باشد..
هزینه ای از جنس زمان، گذشتن از لذتها، از خانواده و از جان!
باید کیفیتش قابل تصور باشد و نقش و نگارش در ذهن و خیال جا شود...
آرمان با همه بزرگی اش یک بخش از «هدف» است
هدفی که باید شوق انگیز باشد تا حرکت بیافریند و انسان را از مرداب لختی و کندی رهایی بخشیده و به یک رود پر جوش و خروش مبدل کند
بخش دیگرِ هدف، «کمیت قابل وصول» است
چیزی در دسترس که حلاوتش انسان را به سمت رسیدن به هدف و شیرین کامی اصلی سوق می دهد.
«حلقه معماران» برای «مادرانه» حکم همین کمیت قابل وصول برای آرمانی چون «یک زن تراز انقلابی بودن» برای تحقق «تمدن اسلامی» را دارد
با هم بودنی دست یافتنی، شیرین و خاطره انگیز
پر از شوق دیدار و نفس کشیدن در کنار بهترین دوستان
با هم بودنی در دسترس مانند یک گعده ی ساده، مثل یک دورهمی صمیمی
ولی پر از شوق دانستن، نشاطی برای فهمیدن
از زبان ولی زمان
شوقی برای دریافت حکم برای تنظیم برنامه های زندگی، برای فهم هدف زندگی و شوقی برای حرکت
حرکت در مسیر رسیدن به هدف، مسیری با تمام سختی ها و شیرینیها
برای رسیدن به هدفی بزرگ
رسیدن به آرمانی متعالی و زیبا
#مباحثهجزوهتشکیلات
#مادرانهشمالغرب
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
بسم الله الحمن الرحیم
«دیر نشه؟! نکنه نرسیم؟ نکنه آخرش این تعلل ها و بهانه ها کار دستمون بده؟»
روزی هزار بار این فکرها می آیند و از پیچ و خم های ذهنم عبور میکنند و می روند. گاهی بعضی هایشان پشت یک چراغ قرمز می مانند و حسابی رویشان تمرکز میکنم و آخرش آنقدر گاز می دهند که دود از اگزوزشان بلند می شود و اشکم را در می آورند.
«نکنه پدر مهربانمون بیان و دنبال کمکی هاشون بگردن و من هنوز درگیر تصمیم بین دکترا خوندن و نخوندن باشم! »
خیلی وقت است لزوم کار جمعی برایم مسجل شده است.
حرف از توصیه ی امام عصر (عج) به شیخ مفید به میان آمد!
از کلید واژه ای که حضرت برای باز شدن قفل غیبت مطرح کرده اند!
همانی که گیر همه ی مشکلات بشر است!
که اگر خوب بفهمیمش اگر خوب بشناسیمش و خوب به آن عمل کنیم کار تمام است و حضور و دیدار مولایمان حسرت نخواهد شد!
واژه ایست عمیق. عمقش آنقدری است که در اعماق وجودمان حسابی ریشه بدواند و درخت بار آمده از خود را آنچنان تنومند سازد که تا قیام قیامت سرپا بماند و هر سال آنقدری بار بدهد که تمام بشر از آن روزی بخورند.
درختی که انشعابات ریشه اش در وجود تک تک مان دویده باشد و ما همان زمین مشترکی شده باشیم برای تغذیه و استحکامش.
اینقدر این کلید واژه مصداق هایش راهگشاست که اگر اتفاق بیافتد دردی در عالم نمی ماند. پدر شرمنده از سفره ی خالی نمی ماند. جوانی بیکار و ناتوان برای تشکیل خانواده نمی ماند. از اینها مهم تر! ردپایی از شیطان نمی ماند. ظلم و کودک کشی و نسل کشی نمی ماند. غارت و تصاحب آب و خاک و جسارت به زن و دختری نمی ماند.میلی به برهنگی و بدن پروری و مادیات گرایی نمی ماند.
بله!
اجتماع قلوب!
اجتماع قلوب و همدلی که باشد.
یکی شدن که باشد.
برای هم بودن که باشد.
چرخیدن امت واحد حول محور توحید که باشد. همه ی این درد ها و نداشتن ها و نبودن ها بی معنا می شود.
و چقدر این واژه ها دارند کم کم ملموس می شوند برایمان. در قدمهای مادرانه ای مان.
دارند مصداق پیدا میکنند در لحظه لحظه ی حرکتمان در کنار هم.
چقدر مباحث تشکیلات با این کلید واژه ی اجتماع قلوب همخوانی دارند.
چه ابزار کار راه اندازی است این مبحث تشکیلات در این مسیر و برای تحقق و جاری شدن این همدلی.
قدم هایمان دارند محکم می شوند.دلهایمان دارند وسعت پیدا میکنند. داریم هم ادبیات و همدل می شویم!
چقدر آدم های تشکیلاتی به کار آقا بیایند!
چقدر آن هایی که در گره زدن قلوب مومنین قدمی بردارند گل می کنند و عزیز می شوند و به چشم آقا جانمان می آیند!
چقدر کار زمین مانده داریم...
چقدر قلوب سرگردان منتظر داریم...
وقت گره زدن است، وقت پیوند زدن دل هاست. گره دل های خودمان که حسابی سفت شد باید یکی یکی برویم و دل بخریم و تب جماعتی حرکت کردن را به جان همه بیاندازیم.
کاش ذره ذره فهم کنیم و قدم قدم تشکیلات را زندگی کنیم و دنیا دنیا قلب ها را به هم بچسبانیم و لایق و آماده ی ظهور شویم.
بس است هر چه بین دو راهی ها معطل کرده ایم.
جا دارد این جملات اماممان را بگذاریم وسط دورش حلقه بزنیم و آنقدر با کلماتش اشک بریزیم که قفل های دل و ذهنمان باز شوند و توفیق عملش را نصیبمان کنند.
قال مولانا الامام المهدی (عجّلاللهفرجهالشریف):
«وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَی (اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ) فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَی حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ[1]»
«اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند،( همدل) می شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما؛ علّت مخفی شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از کردار آنان به ما می رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.»
[1] احتجاج، ج2، ص499؛ بحارالأنوار، ج53، ص177، ح8 .
#مباحثهجزوهتشکیلات
#مادرانهشمالغرب
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
با ۱۵ الی ۲۰ تا خانم صحبت کردیم ۳ نفر بودیم و بچه های خودمونم نوبتی گریه میکردن😄 یه دست نوشته دستمون بود " مگر فلسطینی ها زمین هایشان را نفروختند پس ادعای چی دارن" میگفتیم جواب این سوال رو میدونید؟ اکثرا جواب درست رو نمیدونستن و میگفتن از ۷۰ ساله که پدرای ما هستن میگن فلسطین جنگ بوده همش
تقریبا همه موافق بودن ولی شبهات وجود داشت تو ذهنشون
چیزایی که ما با روش های مختلف عکس نوشته و کلیپ و روایت و ..... هزار بار شنیدیم و فهمیدیم رو نمیدونستن
و واقعا تشنه شنیدن هم بودند.
تعداد قابل توجهی شون متاسفانه کم سواد بودن. جوان هم بودن
و قشر کم سواد معمولاََ هرچی بقیه بگن قبول میکنن.
یه عده از وضعیت حکومت شاکی بودن که چرا اجاره انقدر گرونه! چرا شهرداری نمیذاره خونمو بسازم! چرا فلانی رو اعدام کردند! بخاطر کارای سیاسی و....
و خب همین بحث غزه واقعا نقطه اشتراک خوبی برا صحبته
دیگه چی بگم؟
یکی هم گفت برین شما بسیجیا ساندیس میگیرین بیاین این حرفا رو به ما بزنید😂 این فرد یه خانم میانسال فکر میکنم افغانی بود یا شهرستانی یعنی اصلا سانتی مانتال نبود خیلی خیلی عامی بود ولی بخاطر مشکل شهرداری دیگه خیلی اعصابش خرد بود.
میگفتم ۱۰هزار نفر کشته شدن تو غزه. میگفت: از پارسال تا حالا تو ایران هزاران نفر کشته شدن بخاطر کارای سیاسی😄
اصلا به قیافه اش نمیخوردا!
دو سه نفر هم دورش بودن که باماهمراه بودن ولی خب چیزی نمیگفتن به اون
کلاََ خوبه بریم بین مردم بیشتر دوست بشیم و بیشتر حرف بزنیم باهاشون.
#در_مقاومت_هم_جبههایم
#پویش_آبان۱۴۰۲
#مادرانه_شمال شرق تهران
_گلبرگ مدنی
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
#حمایت_از_مادران_و_کودکان_غزه
زمان پویش ⏰ قبل ازساعت تعطیلی مدارس 11تا 1
مکان پویش 🏢 بین 4مدرسه دخترانه و پسرانه اعم از دبستان و دبیرستان و هنرستان و یک باشگاه ورزشی
شرکت کنندگان دانش آموزان مدارس نامبرده و مادران و پدران، عابران پیاده و سواره
📝لیست برنامه ها
✅نوشتن دلنوشته بر روی مقوایی ک به پرچم فلسطین مزین شده بود
✅ماکت شهدای کودک کفن پوش غزه، و ماکت مسجد الاقصی
✅پخش شماره کارت هلال احمر کمک به غزه همراه نخود چی
✅فعالیت کودکانه با محتواهای کاربرگ فلسطین که حاوی اطلاعات راجع به سرزمین و زندگی مردم فلسطین بود.
✅رنگ آمیزی پرچم
✅نذر فرهنگی کتاب تاوان عاشقی (کتاب پویش ماه) و وقف در گردش بودن آن
✅عکاسی مردم با شال فلسطینی
✅چاپ شبهات به همراه پاسخ و و چاپ عکس های پر بازدید این روزهای غزه
✅تهیه گزارش اختیاری از بازدید کنندگان
✅معرفی مادرانه در انتهای کار
در خواست اجرای پویش از طرف مدیران و معاون پرورشی مدارس ابتدایی دخترانه وپسرانه و دبیرستانی ها
#پویش_ماه_فلسطین
#کتاب_ماه_تاوان_عاشقی
#مادرانه_مشهد
#محله_رازی_قاسم_آباد
#طوفان_الاقصی_
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸 *قرائت دستهجمعی دعای جوشن صغیر برای رهایی فلسطین* هر روز ساعت 8 صبح (جلسه مخصوص مادر
*قابل توجه مادران عزیز
به دلیل مجازی شدن مدارس در تهران و برخی شهرها ، دعای جوشن صغیر فردا ساعت ۷:۳۰ صبح برگزار خواهد شد انشاالله*
🟢 *پرده آخر*
🔷عصر جمعه، موعد برنامه فرا رسید.بساط مان را جمع کردیم و راهی حرم شدیم.با توسل به مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها از باب الزهرای حرم وارد شدیم و کار فضاسازی و چیدمان را شروع کردیم. (خدا خیر دهد به خادمان حرم که چقدر دراین قسمت با ما همراهی کردند. اجرشان با مادرمان حضرت زهرا(س) پرچم های ایران و فلسطین در چهارگوشه ی حوض نشانی شدند از اتحاد و ایستادگی نیروهای مقاومت.
🔶گوشه ای از صحن به عکس شهدای مقاومت مزین شد که در مرکز آن عکس حاج قاسم عزیزمان می درخشید. شاخه های زیتون برافراشته از گلدان های خمپاره ای مان نمادی بودند از هویت گره خورده با مقاومتِ سرزمین فلسطین و شمع هایی که روشن شده بود داغ دل ما مادران ایرانی به دنبال این آدم کشی ها را گزارش میکرد.در این بین دیدن چهره ی آشنای دوستمان که وارد حرم می شدند دلمان را گرم تر میکرد.
🔷هر مادری گوشه ای از کار را دست گرفت و آماده ی شروع برنامه می شدیم. با پیچیدن صدای اذان در حرم، برنامه شروع شد. در یک سمت نماز جماعت و سخنرانی آیت الله مهدوی در مسجد حرم برای پدر و مادرها و در سمت دیگر بساط بازی برای بچه ها در سالن کوثر.
🔶جنب و جوش و بازی بچه ها ما را هم به وجد آورده بود. پسر بچه ای بولینگ های نقش گرفته از پرچم اسرائیل و آمریکا را نشانه می گرفت تا سرنگون شان کند و دیگری تیرهای دارت را به سمت پرچم های این دو رژیم پرتاب میکرد.
🔷عده ای نقاشی ها را رنگ می کردند و کار بچه ها چه زیبا و با دقت بود آنجا که پسرکی سنگ های کودک فلسطینی نقاشی اش را به رنگ پرچم فلسطین رنگ زده بود و دخترکی در گوشه ی قاب نقاشی اش از یک کودک فلسطینی، نوار مشکی کشیده بود.
🔶در طرف دیگر سالن، گل های کاغذی که بچه ها آماده کرده بودند می رفتند تا مثلث های پرچم اسرائیل را محو کنند و آن را به پرچمی زیبا از کشور فلسطین تبدیل کنند.
🔷و چه غرورآفرین بود فریاد "حریفت منم" بچه های موشک به دست که به سمت بادکنک های نماد اسرائیل نشان گرفتند و با ترکیدن بادکنک ها چشم هایشان به نشان پیروزی برق زد.
🔶بعد از بازی ها، برنامه ی عموروحانی شروع شد و بچه ها دل به دل اجرای با نشاط عمو روحانی دادند. عموروحانی شعار مرگ بر آمریکا سر می داد و بچه ها با هیجان تکرار میکردند. مسابقه و جایزه هم داشتند و در آخر سرود فرمانده را با تمام وجود همخوانی کردند و برنامه با سلام به امام زمان به پایان رسید و با اهدای یادبود، با بچه ها خداحافظی کردیم.
🔷در صحن حرم، پدر و مادرها و زائران حرم بودند که با اثر انگشتشان، پرچم فلسطین را بر تمام نقشه ی جغرافیایی فلسطین حک می کردند و همه ی این خاک را از آن فلسطینیان می دانستند. در کنار آن، دوست عزیزی زائران را به ختم صلوات و ذکر "امن یجیب" برای پیروزی و صبر مردم فلسطین دعوت می کرد و در آن شب ختم 14 هزار ذکر "امن یجیب" و 10 هزار صلوات به این نیت تقبل شد.
🔶میز فروش کتاب با موضوع مقاومت و شهداء هم نظر مخاطبان کتاب دوست را به خود جلب می کرد.
🔷بعد از پایان سخنرانی، گروه سرود یاوران ولایت برایمان از نابودی اسرائیل و پیروزی قدس #قبلهینخست خواندند و از اینکه « خانه های عنکبوت، از هجوم سنگ ها، گسسته می شود.»
🔶و پس از آن راوی برنامه برایمان از درد و دلهایش با شهدای فلسطینی که عکسشان زینت بخش برنامه بود گفت و سخنان سید حسن نصرالله که در همان روز ایراد شده بود را تبیین کرد.
🔷و به این ترتیب برنامه ، به پایان رسید و ما بودیم که شکرگذار این همه لطف خدا و اهل بیت علیهم السلام و ممنون از همه دوستانی بودیم که در این مسیر ما را یاری کردند.
#مادرانه_اصفهان
#حرم_حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#در_مقاومت_هم_جبهه_ایم
#پویش_آبان_١۴٠٢
#غزه_تحت_القصف
#طوفان_الاقصی
#مدار_مادران_انقلابی "مادرانه"
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
*هیات ماهانهی انصار الزهرای پونک، جنت آباد*
زمان: دوشنبه ۲۹ آبان ماه از ساعت ۱۵
مکان: بلوار پژوهنده، مسجد صادق آل محمد
در صورت تشریف فرمایی به آیدی زیر اطلاع دهید:
@agolestan69
#هیئتانصارالزهرا
#مادرانهپونکجنتآباد
#مادرانهشمالغرب
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
روایت امانت کتابها:
برای پویش تصمیم گرفتیمکه پویش ماه رو با کتاب ماه پیوند بزنیم،در نتیجه هشت جلد کتاب تاوان عاشقی رو تهیه کردیم ،و صفحه اول کتاب توضیحات وقف در گردش رو نوشتیم.
چرا خواستیم که این کتاب به مردم معرفی بشه،چون رمان بود و آن هم یک رمان روان و جذاب و قابل فهم برای همه مردم.
از همه قشری سعی کردیم سوژه های مورد نظر رو انتخاب کنیم.
یه دختر خانم دانشجو
یه خانم خانه دار مانتویی
یه معلم با پوشش مانتو
یه دانش آموز دبیرستانی
یه خانوم ورزشکار
براشون قضیه کتاب وقف در گردش رو توضیح میدادیم و همشون با اشتیاق میگفتن به نظر میاد کتاب جالبی باشه و حتما وقتی خوندمش امانت میدم به یکی دیگه ،اینقدر دور و برمون هستند که بخوان بخونند.
بعضیهاشون میپرسیدند یعنی پولی نیست؟
خانوم معلم میگفت چه کار خوبی کردین ،اینکار وقف در گردش چه کار جالبیه،به دانش آموزان معرفی میکنم کتاب رو،چقدر خوبه که موضوعش غزه هست.
خانوم خونه دار میگفت من دوست داشتم در مورد فلسطین بخونم ولی آدم دوست داره یه چیزی هم باشه که جالب باشه براش.
البته که به بعضی از دبیرستانیها پیشنهاد میدادیم کتاب رو بخونند،میگفتن ما اهل مطالعه نیستیم بیشتر همون با گوشی چیز میخونیم.
تشویقشون کردیم بریده هایی از کتاب رو بخونند،یکیشون خوند،خوشش اومد و کتاب رو گرفت.
آخه ما بریده هایی از کتاب رو چاپ کرده بودیم و روی دیوار نصب کرده بودیم.
خلاصه که مردم دوست دارند کتاب خوب بهشون معرفی بشه.❤️
#پویش_ماه_فلسطین
#کتاب_ماه_تاوان_عاشقی
#مادرانه_مشهد
#محله_رازی
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
در هفته ای که گذشت ، واحد تبیین مادرانه سبزوار، برنامه اکران مستند
🔸وداع با اسلحه🔸
رو داشت که گزارشش رو در ادامه شاهد هستید:
دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۹:۳۰ صبح ، به نظر زمان مناسبی می رسید برای اکران مستند.
یکی از بچه ها زحمت رزرو مکان ( حسینیه هنر سبزوار) رو کشید و اطلاعیه زده و در گروه های مادرانه پخش شد.یکی از اعضای واحد هم شد مسئول ثبت نام.
شب قبل مستند رو دانلود و روی فلش ذخیره کردم.
روز موعود، صبحانه بچه ها رو آماده کرده یکی رو به خواهرم سپردم و اون یکی رو زیر بغل زدم و خودم رو به حسینیه هنر رسوندم.
یکی دیگه از بچه های واحد هم که زحمت آوردن لپ تاپ رو کشیده بود، کارهای مقدماتی و فنی رو برای اکران انجام داد.
متأسفانه از اون تعدادی که ثبت نام کرده بودند عده زیادی نیومدند و ما بعلت طولانی بودن مستند و ضیق وقت، با افراد حاضر اکران رو شروع کردیم.
مستند گویا و دقیق، روند تبدیل یاسر عرفات رو از یک مبارز به یک سیاستمدارِ خوشبین به دشمن، نشون داد و بیننده رو آگاه کرد به نتیجه این خوشبینی.
قسمت آخر مستند هم ، نمایش مقاومت حزب الله لبنان که منتج به آزادی کامل لبنان از اشغال صهیونیست ها در سال ۲۰۰۰ شد، بود.
۱۰ دقیقه ای به اذان ظهر مونده بود که اکران تموم شد و شتابان خودم رو قبل از برگشت بچه ها از مدرسه، به منزل رسوندم.
حاشیه های مهم تر از متن اکران:
🔸حضور مدیر یک دبیرستان دخترانه که می گفت مرخصی ساعتی گرفته و اومده تا از ما بخواد برای دانش آموزان مدرسه ش جلسات تبیین و پخش مستند حول موضوع فلسطین، داشته باشیم.
🔸تصمیم گرفتن ۲ نفر از حاضرین، جهت پخش مستند در جمع های دیگه.
✅ آقای محمد نورس، دانشجوی فلسطینی دانشگاه فردوسی مشهد و آقای محسن فایضی، محقق این مستند، از مادرانه سبزوار بابت اکران مستند "وداع با اسلحه" تشکر کردند.
#مادرانهسبزوار
#طوفان_الاقصی
#مدار_مادران_انقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
در هفته ای که گذشت ، واحد تبیین مادرانه سبزوار، برنامه اکران مستند 🔸وداع با اسلحه🔸 رو داشت که گزارش
در ادامه بازخوردهای بعضی از حاضرین رو بخونیم:
✅ یاسر عرفات رهبر مبارزات مردم فلسطین بود ولی بعد از سالها مبارزه تصمیم به صلح با دشمن خودگرفت
ولی راستش آخرش نفهمیدم کار یاسر عرفات درست بود یا نه ؟
✅ به نظر من وقتی یاسر قصد صلح داشت و اسلحه بر زمین گذاشت بیشتر از مردم و کشورش دور شد
✅ من اسرائیل رو یک شیطان دیدم
و از خدا خواستم مسئله ی فلسطین به ظهور امام زمان ختم بشه
که فقط یک رهبر الهی از پس فتنه های شیطان بر میاد .
✅ فکر میکنم عرفات از یک مبارز به یک سیاستمدار تبدیل شد
✅ آخه اسراییل هیچ وقت با سلاحش وداع نمیکنه چرا باید از فلسطین همچین انتظاری داشت ؟
✅ من خیلی چیزا یاد گرفتم
همیشه فکر میکردم یاسر عرفات یک ادم خائن بوده که فلسطین رو چوب حراج زده
ولی تو این مستند فهمیدم که مبارز بوده و کلی تلاش کرده ...ولی اشتباه کرده و خام امریکا شده عوضش تجربه ی عرفات باعث شده چشم فلسطینی ها باز بشه که سازش بی فایده هست
✅ ازون روز دارم به دوتا مساله فکر میکنم
اینکه تو اون زمان کشوری یا مجموعه ای تجربه ی صلح با امریکا رو نداشته احتمالا و این صلح عرفات برای همیشه یک درس شده
ولی برام سواله کسانی مثل امام خمینی یا امام موسی صدر به عرفات گوش زد کردن که بی فایده است یا نه؟
و یک چیز دیگه هم اینکه رهبر های دینی بهتر تو انقلاب ها موفق شدن درتاریخ
✅ سلام
دیدن مستند برام ناراحت کننده بود و صحنه های دلخراشش به قلبم چنگ میزد و هر لحظه تنفرم رو از رژیم خبیث صهیونیست بیشتر میکرد
اما در کنار این ناراحتی که بنظرم لازم هست برای چشم و قلب تا قدر امنیت کشور رو بیشتر بدونم
آگاهی های زیادی کسب کردم
اینکه اسرائیل یه دفعه به وجود نیومد و یه ابر قدرت پوشالی مثل آمریکا پشتش بود و طراحیش کرد
اینکه چقدر مردم مظلوم فلسطین چوب ندانم کاری های سران بی کفایت حاکم ر کشورشون رو خوردن
اگر یه رهبردلسوز داشتن و وحدت رو حفظ میکردن به اون وضع دچار نمیشدن
نبود حاکمیت مشخص و بی کفایتی مسئولین تاثیر مهمی تو اشغال شدن فلسطین میذاره
در کل از دیدن مستند و کسب آگاهی حظ بردم
ممنون از همه عزیزانی که این فضا رو ایجاد کردن
✅ مستند بسیار عالی بود
واقعا سرگذشت یاسر عرفات خیلی قابل تامل هستش
به نظرم این مبارزه و ایستادگی هستش که سرنوشت ملت ها رو میمیسازه
✅ من خودم به شخصه خیلی لذت بردم به
اطلاعاتم خیلی اضافه شد
✅ مستند خوبی بود
چه آروم آروم عرفات درگیر سیاست شد و راه گم کرد!!
#مادرانهسبزوار
#طوفان_الاقصی
#مدار_مادران_انقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
روایت
نگاه من به پویش فلسطین از پشت لنز دوربینم بود.
فقط میدانم و میدیدم که..
این فلسطین بود که بچه شیر خوارت را برای چند ساعت بگذاری و بروی..
این فلسطین بود که علاوه بر شنیدن خبر فوت پدر بزرگت، بتوانی در پویش حضور پیدا کنی...
این فلسطین بود که هر طور شده مهمان رو در بایستی دار را تنها در خانه بگذاری و بروی
این فلسطین بود که بگذاری دختر کلاس اولی
غیبت بخورد..
این فلسطین بود که آقای معاون با موتورش دقایقی ایستاد و کودک های کفن پوش غزه را نظاره کرد و رفت اما دوباره با مدیر مدرسه برگشت..
این فلسطین بود که پسرهای پر شرو شور ابتدایی را آرام کرد تا دقایقی کنار هم زیر آفتاب بنشینندو رنگ بر مسجد الاقصی بزنند و از هم سوال بپرسند..
این فلسطین بود که از انتهای خیابان معلمی را برگرداند.
این فلسطین بود که پسر بچه ابتدایی دست بر کودک های کفن پوش آغشته به خون میزد و بر صورتش میکشید...
این فلسطین بود که مادری با کالسکه بین شلوغی جمعیت ایستاد و شبهه میخواند.
این فلسطین بود که دختران دبیرستانی و دانشجو جذب دلنوشته و برش هایی از کتاب تاوان عاشقی شدند.
این فلسطین بود که دختران و پسران ابتدایی را مقابل تصویر میکی موس نگه داشت و برای هم از والت دیزنی منفور میگفتند..
ودر پایان وقتی میشنوی که درست همان روز سالروز شهادت شهیدی بوده که پویش در کوچه خانه مادری اش برگزار شد،قلبت در سینه میتپد و به ناگاه بلند میشوی و به آقا امام زمان سلام میدهی..
واقعا حضور شهید برایمان قابل لمس بود.مخصوصا با عکسهایی که بر دیوارهای خیابان بود حس میکردیم نظاره گر هستند.
چه اتفاق جالبی رقم خورد ،تاریخ برگزاری پویش گشت وگشت تا خود سالروز شهادت شهید..
شهیدی که سال گذشته مادرش مهمان مادرانه محله مان بود.
*شهید حسین هریری*
راوی زینب هماورد
#پویش_ماه_فلسطین
#کتاب_ماه_تاوان_عاشقی
#مادرانه_مشهد
#محله_رازی_قاسم_آباد
#طوفان_الاقصی
#مدارمادرانانقلابی *"مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸 *قرائت دستهجمعی دعای جوشن صغیر برای رهایی فلسطین* هر روز ساعت 8 صبح (جلسه مخصوص مادر
تا دقایقی دیگر
ساعت پایان دعا ۸:۳۰
مدار مادران انقلابی "مادرانه"
*🔸انتشار کتاب «مادران میدان جمهوری» افتخار دیگری برای مجموعه مادرانه*
*🔸روایتی مادرانه از دعوت به انتخابات*
کتاب «مادران میدان جمهوری» در برگیرنده فعالیتهای انتخاباتی گروه «مادرانه سبزوار» است که در انتخابات سال ۱۴۰۰ با حضور در کوچهها، بوستانها، مساجد و سایر مکانهای عمومی مردم را برای حضور در پای صندوقهای رأی دعوت میکردند. این دعوت در قالبهای مختلفی از جمله گفتوگوهای چهره به چهره، تلفنی، فعالیتهای مجازی، تولید بروشور و... انجام می شد.
📚برشی از کتاب:
«...بعد از یکی دو بار سلام کردن، بالاخره به چشمشان آمدیم و جوابمان را دادند.
اجازه گرفتیم و نشستیم. دوستم خسته از مقدمه چینیهای صبح تا حالا توی جلسههای مختلف، یک راست رفت سر اصل مطلب! با همان صدای گرفتهاش گفت:« نظرتون راجع به انتخابات چیه؟»
خانمی که چند قدم دورتر ازش نشسته بود با عصبانیت گفت: «هرکس رأی بده احمقه!» خانم دیگری که کنارش مشغول تخمه شکستن بود گفت: «برنج کیسهای ۳۰۰تومنه. برای چی رای بدیم؟»
در میانه این موجهای منفی یکیشان گفت: «چرا رأی ندیم حقمونه.» زن جوان کناریاش دنباله حرفش را گرفت و گفت: «ما مستأجریم بچه کوچیک داریم، کلی پول پوشکشه. ولی صاحب خونهم آدم خوبیه اجاره رو زیاد نکرده. همه که بد نیستن.» انگار به دوجبهه تقسیم شده بودند.
یکی این طرفیها میگفتند و یکی آن طرفیها. ما هم نشسته بودیم و گوش میکردیم. دیگر بحث داشت بالا میگرفت...»
*محقق و نویسنده: مریم برزویی
انتشارات: راه یار*
جهت تهیه کتاب با تخفیف به سایت راه یار مراجعه نمایید
raheyarpub.ir
@raheyar97
#مادرانه_سبزوار
#مادران_میدان_جمهوری
#انتخابات
#جنگ_روایتها
*#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"*
* [وبگاه](www.madaremadari.ir) | [بله](ble.ir/madaremadary) | [ایتا](eitaa.ir/madaremadary) *