#داستان
#تدبری
#داستان_تدبری
جهت تبیین حدیث
حضرت علی (ع) فرمودند: آگاه باشید خیری نیست در قرائتی که در آن تدبر نباشد ( بحار / ج92/ 211 )
سلام به شما بزرگواران
همانطور که میدونید عمل به قرآن مهمه نه توجه به ظاهر آن. وقتی قرآن رو عمل نکنی نتیجهای براتون ندارد.. پس چه بسا تدبر در قرآن اهمیت داره.. بیایید شبیه این طوطی نباشیم که فقط به ظاهر لفظ توجه میکنه و اگر عمق کلام را میفهمید در لحظه مرگ همان لفظ را به خاطر داشت
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
👈شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت ، لااله الاالله یادشان می داد ، آنرا برایشان شرح می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد.
روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت. شیخ همواره طوطی را محبت می کرد و او را در درسهایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: ✨لااله الا اللّه✨
💭 طوطی شب و روز لااله الا الله می گفت. اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه می کند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت : طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه می کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد ، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد.
با آن همه لااله الاالله که می گفت ، وقتی گربه به او حمله کرد ، آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود.
سپس شیخ گفت می ترسم من هم مثل این طوطی باشم ! تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم ، زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است!
👈 آیا ما لااله الااللّه را با دلهایمان آموخته ایم؟!
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان
#تدبری
#داستان_تدبری
#حدیث
#قسمت_اول
جهت تبیین حدیث
الْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَ اللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ
نهج البلاغه، حكمت ۳۰
سلام به همه عزیزان دوست داشتنی. اومدم با یه داستان بسیار زیبا و آموزنده
امیدوارم ازش پند بگیریم و بهش عمل کنیم.
از رحمت خدا و بخشش خدا ناامید نباش خداوند هیچ وقت نمیگذاره بندهاش در بمونه
و هیچ وقت آبروی بندهاش رو، نمیبره مثل داستان امروز ما.
ستارالعیوب بودن خداوند همه در قرآن و هم در احادیث بیان شده
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
در زمان حضرت موسى عليه السّلام در بنى اسرائيل از نيامدن باران قحطى شد. مردم خدمت حضرت موسى(ع) جمع شدند كه يا موسى باران نيامده و قحطى زياد شده بيا و براى ما دعا كن تا مردم از اين مشكلات درآيند. حضرت موسى(ع) به همه مردم دستور داد كه در صحرائى جمع شوند و نماز استسقاء خوانند و دعا كنند كه خداوند متعال باران را برآنها نازل كند. جمعيت زيادى كه زيادتر از هفتاد هزار نفر بودند در صحرا جمع شدند و هر چه دعا كردند خبرى از باران نشد.
حضرت موسى(ع) سر به آسمان كرد و فرمود خدايا من با هفتاد هزار نفر هر چه دعا مى كنيم چرا باران نمى آيد؟! مگر قدرت و منزلت من پيش تو كهنه شده ؟! خطاب رسيد اى موسى، نه، در ميان شما يك نفر است كه چهل سال مرا معصيت ميكرد به او بگو از ميان اين جمعيت بيرون رود تا باران را بر شما نازل كنم. فرمود خدايا صداى من ضعيف است چگونه به هفتاد هزار نفر جمعيت مى رسد. خطاب شد اى موسى تو بگو من صداى تو را به مردم ميرسانم حضرت موسى به صداى بلند صدا زد
#ادامه_دارد
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان
#تدبری
#داستان_تدبری
#حدیث
#قسمت_دوم
جهت تبیین حدیث
الْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَ اللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ
نهج البلاغه، حكمت ۳۰
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
اى كسيكه چهل سال است معصيت خدا را ميكنى برخيز از ميان ما بيرون رو، زيرا خدا بخاطر شومى تو باران رحمتش را از ما قطع كرده.
آن مرد عاصى برخاست نگاهى به اطراف كرد ديد كسى بيرون نرفت، فهميد خودش است كه بايد بيرون رود. باخود گفت چه كنم اگر برخيزم از ميان مردم بروم، مردم مرا مى بينند و مى شناسند و رسوا مى شوم اگر نروم خدا باران را نازل نمى كند. همانجا نشست و از روى حقيقت و صميم قلب از كارهاى زشت خود پيشمان شد و توبه كرد. يكدفعه ابرها آمدند بهم متصل شدند و چنان بارانى آمد كه تمام سيراب شدند. حضرت موسى(ع) فرمود الهى كسي كه از ميان ما بيرون نرفت چطور شد كه باران آمد خطاب شد سقيتكم بالّذى منعتكم به، به شما باران دادم به سبب آن كسي كه شما را منع كردم و گفتم از ميان شما بيرون برود.
حضرت موسى(ع) فرمود: خدايا مى شود اين بنده معصيتكار را به من نشان دهى؟! خطاب شد اى موسى آن وقتي كه مرا معصيت ميكرد رسوايش نكردم حالا كه توبه كرده او را رسوا كنم حاشا من ستار العيوب هستم بركارهاى زشت مردم روپوشى مى كنم خود بيايم آبرويش را بريزم .
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان
#تدبری
#داستان_تدبری
سوره #بقره
جهت تبیین آیه_264
سلام به روی ماهتون
حال دلتون چطوره؟توی این هوای سرد
دوستان یه داستان خیلی قشنگ آوردم براتون
انشاالله که بهره مند بشید و در زندگی ازش استفاده ببرید.
و حتی به دیگران هم آموزش بدید.
خوب عزیزان دوست داشتنی موضوع داستان ما صدقه است.
صدقه را هم در جمع بدید و هم در پنهانی.
_چون در جمع مردم تشویق میشوند.
_ولی در خفاء برای خودمون هست.
مستحب است انسان زیاد صدقه بدهد، به ویژه در اوایل روز و اوایل شب همچنین مستحب است در صدقه دادن اقوام، نزدیکان و همسایگان را بر دیگران مقدم بداریم.
خداوند هم در قرآن می فرماید:
از آنان کسانىاند که با خدا عهد کردهاند که اگر از کرم خویش به ما عطا کند قطعا صدقه خواهیم داد و از شایستگان خواهیم شد.
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
👈بزرگزاده نجیبی با دوست خود در خیابان میرفتند که سائلی به سمت بزرگزاده دست نیاز دراز کرد. بزرگزاده نجیب، دست در لباس خود کرد و سکهای به او داد. دوستش از او
پرسید: «مگر صدقه بدترین حلال نیست؟!»
گفت آری! گفت: «پس چرا بدترین حلال را میبخشی؟» بزرگ زاده گفت: صدقه بدترین حلال برای گیرندۀ آن است، چون با دست دراز کردن به سوی خلق، غیرت خدا را خدشهدار میکند زمانی که بنده، خدای بزرگ را نمیبیند و نزد بنده دیگر خود را خوار میکند.
و نیز بدترین حرام برای کسی است که دست سائلی که دست خداست و به سوی او دراز شده است و دست خدا را اگر بخواهد با ندادن آن خالی ردّ میکند.
نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «هرگز دست سائلی را خالی رها نکنید حتی با یک سُم گوسفندی که سوخته است.»
کلام به اینجا که رسید بزرگزاده نجیب گریست. گفت: میدانی چرا نزد خداوند دست خالی ردّ کردن سائلاش سنگین است؟! چون بر بندگانش غیرت دارد. او میبنید کسی را که او را نمیبیند، هوایاش را دارد، کسی را که هوایِ او را ندارد.
میگوید: سائلام مرا ندید و از من نخواست، پس دست به سوی تو دراز کرد ولی من او را میبینم؛ دستش خالیاش هرگز ردّ نکن که دچار عذاب من میشوی!!! او هوایِ مرا ندارد، ولی من هوای بندهام را که حتی مرا نمیبیند دارم. من نمیخواهم آبروی کسی را ببری که با دست دراز کردن سمت تو آبروی مرا میبرد.
و چه زیبا امیرالمؤمنین مولای متقیان حضرت علی علیه السَّلام فرمودند: کسی که دستِ نیاز به سوی تو دراز کرده است آبروی خود را میبرد؛ پس مراقب باش با خالی ردّ کردن دست او، تو آبروی خود مبری!!! و باز فرمودند: صدقه قبل از آن که به دست سائل برسد، خداوند آن را از کفِ دست بنده بخشندهاش خودش میگیرد.
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان
#تدبری
#داستان_تدبری
#بخش_اول
سوره#نور
جهت تبیین آیه ۲۷ نور
سلام به همه عزیزان خوب خودم
روزت سرد زمستونی تون بخیر و شادی
عزیزان دوست داشتنی ادب داشتن در زندگی خیلی مهم هست.
باعث میشه که دیگران هم به اون شخص احترام بیشتری بگذارند.مثل موضوع داستان امروز ما.
مهم است که به کودکان خود یاد بدهیم از کلمات درست و محترمانه برای گفتن درخواستهایشان یا در برخورد با دیگر بچهها و بزرگترها استفاده کنند. به خصوص در برخورد با بزرگترها لازم است کودکان ادب را رعایت کنند.
✅آیاتی که فکر میکنید مرتبط با این مفهومه برای ما ارسال کنید
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
👈یکی بود یکی نبود. در یکی از خانههای این شهر پسری بود به نام سیاوش. سیاوش پسری بی ادب و عصبانی بود. معمولا آدمهای دور و اطراف او از برخوردهایش ناراحت و دلگیر میشدند، چون او سعی نمیکرد با هیچ کس مودب صحبت کند. سیاوش قصهی ما هر وقت هر چی میخواست بدون اجازه برمیداشت و یا هر وقت کسی ازش کمک میخواست بدون توجه رد میشد و میرفت. اگر کسی را اذیت میکرد بدون توجه به احساسات طرف مقابل به او میخندید. بابا و مامان سیاوش سعی میکردند که کلمات جادویی یعنی لطفا، متشکرم و ببخشید را به او یاد دهند، ولی او نه تنها از این کلمات استفاده نمیکرد بلکه هر کسی را هم که از این کلمات استفاده میکرد، مسخره میکرد
بالاخره یک روز وقتی سیاوش داشت دم در خانه بازی میکرد یک پیرمرد رهگذری که داشت از جلوی خانهی آنها رد میشد آدرس خانهای را از او پرسید. سیاوش با بداخلاقی گفت: پیر احمق نمیبینی دارم بازی میکنم؟ برو از یکی دیگه بپرس. پیرمرد بسیار خجالت کشید و گفت: باشه میرم، ولی اینو بدون که از این به بعد هر بار که حرف زشتی بزنی و یا بی ادبی بکنی صورتت زشت و زشتتر میشه. پیرمرد این را گفت و با لبخندی دور شد. در همان لحظه سیاوش پایش به پله گیر کرد و صورتش به دیوار کشیده شد و خراشی روی آن افتاد.
#ادامه_دارد
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی
#تدبری
#کاردستی_تدبری
سوره #قریش
روایتی از فصل ها ❤️حتما با بچه ها این رو بسازید داستان فصلها رو روایت کنید
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
شعر#تدبری
سوره #نبا
خبر خبر خبردار
بچه خوب و هوشيار
قرآن كتاب خدا
كتاب نور وشفا
خبر داره فراوون
از خداي مهربون
همون خداي دانا
كه افريده شب را
كوه و زمين و دريا
هفت آسمون زيبا
ميگه قيامت مياد
روز شفاعت مياد
جدا ميشه خوب از بد
يكي قبول يكي رد
فرشته هاي خدا
شيپور دارن بچه ها
خبر ميدن به عالم
از بهشت و جهنم
جهنمِ پر عذاب
نه خوردني هست نه آب
بهشت يه باغ زيباست
پرميوه و باصفاست
خوبي كنيم بچه ها
تا راضي باشه خدا
بهشت منتظر ماست
نتيجه خوبيهاست
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
نکته #تدبری
سوره #حجرات
جهت تبیین آیه ۱۱
ولا تلمزوا
بچه ها عزیز
آیا مگس هائی که روی زباله می نشینند را دیدید ؟
کسانی که دنبال عیب جوئی از دیگران هستند مثل مگسهایی می مانند که همیشه دنبال چیزهای کثیف می گردند و از آن لذّت می برند . البته بیشتر مردم ، کم و بیش عیبهایی دارند . ولی پیدا کردن عیبها و گفتن آن به دیگران ، از صفتهای زشتی است که باعث آبرو ریزی مردم و رواج گناهان دیگر از جُمله لقبهای زشت ، مسخره ، غیبت و ............. می شود
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
33.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تدبری
سوره #فجر
#ارسالی
💠مفاهیم آیات ۱۵ و ۱۶ سوره ی فجر از زبان حافظان کوچک 💫
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
11.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالی
#تدبری
بیان مفهوم عملی آیه ی ۵ سوره #قارعه🤗
منتظر کلیپهای ارسالی شما عزیزان هستیم
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
نکته #تدبری
اونچه که خیلی مهمه در هنگام حسادت خوندن سوره #فلق هست
بعضیا معتقدن سوره #ناس بعضیا هم معتقدن 4 قل اما اول سوره #فلق
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ
نه این که تا یک حسود رو میبینی بخوای سوره فلق رو بخونی....نه.....
فقط وقتی بخون که داره حسودی میکنه به سلامتیت به مالت به بچه هات به...
اصلا قیافه حسود وقتی داره حسودی میکنه معلومه نمیخواد فکر کنی از کجا بفهمی که داره حسادت میکنه
اول سوره #فلق بعد سوره#ناس
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان_تدبری
سوره #مسد
وقتی کسی فقط به خودش فکر کنه، حتی اگه قوی باشه، دوستداشتنی نمیشه. اما کسی که با دل مهربونش به دیگران کمک کنه، همیشه محبوب دلها میمونه. حتی اگه کوچیک باشه!
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
در دل یک باغ بزرگ، درختی بلند و تنومند زندگی میکرد. او نه برگ داشت، نه میوه، نه پرندهای روی شاخههایش مینشست. اما با صدایی محکم و مغرور همیشه میگفت:
«من قویترین درخت این باغم! نه به آب نیاز دارم، نه به آفتاب. من از همه بهترم!»
درختان دیگر، یکی میوه میداد، یکی گل، یکی سایه میانداخت برای بچههایی که میاومدن توی باغ بازی. حتی بعضی درختها، شبها برای جغد کوچولو لالایی میخوندن!
اما این درخت؟ فقط غر میزد!
«این پرندهها مزاحماند، این بچهها خاکم رو کثیف میکنن! میوه دادن کار درختهای ضعیفه!»
باد که میوزید، نمیرقصید. بارون که میبارید، نمینوشید. آفتاب که میتابید، اخم میکرد!
تا اینکه یک روز عجیب رسید. یک روز داغ تابستونی، وقتی همهی درختها دست به دست هم دادن تا به باغ کمک کنن. یکی سایه داد، یکی میوه، یکی شاخههاش رو خم کرد تا کودکی تشنه به میوههاش برسه.
اما درخت مغرور؟ مثل همیشه تنها ایستاده بود، با دل سنگی و شاخههای خشک.
درست همون شب، رعد و برق شدیدی اومد. آسمون فریاد زد و زمین لرزید. صدای شکستن شاخهای در باغ پیچید.
فردا صبح، وقتی خورشید بالا اومد، درخت مغرور دیگه سر پا نبود. افتاده بود روی زمین. ریشههاش پوسیده بودن. شاخههاش شکسته بودن. هیچکس گریه نکرد، هیچ پرندهای دورش نچرخید. حتی باد هم از کنارش رد شد، بیصدا.
باغبان پیر اومد. با نگاه اندوهگینی به درخت افتاده نگاه کرد و گفت:
«درختی که فقط برای خودش زندگی کنه، زود خشک میشه.»
او تنهی درخت رو برداشت و به جاش، یک نهال کوچولو کاشت. نهال از همون روز اول، با لبخند به آفتاب نگاه کرد، با بارون رفیق شد، و وقتی نسیمی اومد، باهاش رقصید.
سالها گذشت. نهال جوان شد. پرندهها دوباره برگشتن. بچهها دورش بازی کردن. و همه، در سایهاش آروم گرفتن.
❌ مطالب #تدبری فوروارد با نقل قول شود
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3