بگوئـیــد با دل که دلبر علی ست
به سرها بگویید سرور علی ست
بگوئـــیـد قند مکرّر علی ست
و از هرچه گفتند بهتر علی ست
به قرآن , که ساقی کوثر علی ست
بُوَد واجب از مرتضیٰ دم زدن
از آن , آفتاب خدا دم زدن
از آن شاه بی ادّعا دم زدن
و باید از او بی ریا دم زدن
که بیزار از هر چه مُنکَر ؛ علی ست
قَــدَمهام شد وقفِ راهِ نجف
به شوق رسیدن به شاهِ نجف
و یک سجده در بارگاهِ نجف
منم عبد و حیدر اِلــٰه نجف
که الله را اصلِ مَظهَر علی ست
علی صاحب قبضه ی ذوالفقار
علی بهترین معنی اقتدار
علی صاحب الامر و الاختیار
علی غرق در ذات پروردگار
و از حدّ ادراک ؛ برتر علی ست
مٓلک مست یٰا رٓبنّای علی ست
فلک وصله ای بر عبای علی ست
بهشت عکس ایوان طلای علی ست
صدای خدا هم صدای علی ست
نبی گفته بر پیکرم , سر علی ست
امیری برازنده ی مرتضاست
بزرگی , خودش بنده ی مرتضاست
بهشت نبی خنده ی مرتضاست
به نامی که زیبنده ی مرتضاست
فقط ذکر خاتون محشر علی ست
کریم است و اولاد او هم کریم
صراط علی جاده ی مستقیم
جنان مهر او هست و قهرش جحیم
شده مرحب از ضربه ی او دو نیم
کسی که کند فتح خیبر علی ست
دو شمشیر را توأمان می زده
دو تا نیزه را همزمان می زده
علی سر ز دشمن چنان می زده
که سر, چرخ در آسمان می زده
به هفتاد لشگـر برابر علی ست
اگر ضربه می زد سپر می شکافت
نه تنها سپر ؛ مغز سر می شکافت
سر و سینه تا به کمر می شکافت
علی نعره می زد جگر می شکافت
فقط لایق نام حیدر … علی ست
سلیمان اگر حشمت الله شد
غبار قدمهای این شاه شد
هر آن کس از این راز آگاه شد
ولیّ خدا را هواخواه شد
که دُردانه ی حیّ داور علی ست
علی نقطه ی با , علی با خداست
در امواج دریا , علی ناخداست
بلندای مولای من تا خداست
علی عالی و ربّ اعلیٰ خداست
دراوّل علی بود و آخر علی ست
علی پهلوانی غرور آفرین
علی نور محض است و نور آفرین
نگاهش شراب طهورآفرین
تمامیّ اشعار شور آفرین
پُر از مدح مولای قنبر علی ست
نبی گفت : من کنتُ مولاه را
نشان داد بعد از خودش راه را
و ابلاغ کرد امر الله را
بگیرید : دامان این شاه را
چرا که تمامیّ دین , در علی ست
سخن بیش از پیش شد دل پذیر
که گفتم از آن دلبر بی نظیر
به من یاد دادند روز غدیر
“علیٌّ امیری و نعم الأمیر”
وصیّ بحقّ پیمبر علی ست
محمدقاسمی
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
سرود عید غدیر💐
ازهمه برتره توی دنیا
دستش میونه دستای طاها
میگه بدونید همه ی عالم
من کنت مولا علی مولا
شیر خیبرگشا.شدبه امرخدا.رهبرماسوا
یاحیدریاحیدر
آقامون علیه.مولامون علیه
دنیامون علیه.عقبامون علیه
یامولا علی جان
عیده غدیره اشرفه اعیاد
حضرت فاطمه شده دلشاد
ازطرف خدا رسول الله
حکم امامت و به حیدر داد
دل شده منجلی.مرتضی شد ولی.یاعلی یاعلی
یاحیدریاحیدر
شدفصل هدایت.شد عید ولایت
تهنیت مبارک.برتمام امت
یامولا علی جان
آسمون وزمین پراز نوره
غصه دیگه ازدلامون دوره
جشن امامت علی مولاست
چشم حسودا همگی کوره
نفس پیغمبره.ساقی کوثره.ازهمه برتره
یاحیدر یاحیدر
تیرعشق مولا.روسینم هدف شد
جنت دل من.ایوان نجف شد
یامولا علی جان
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
🌺سرود عید غدیر💐
از همه عالم سر.پادشه محشر
نفس نفیس پاک پیغمبر
سروره و رهبر.چراغ روشنگر
دسته علی ازهمه بالاتر
شیره شیره ودلیره.امیره بی نظیره
علی فیض کثیره
شب شادیه و عید غدیره(2)
ساقی حوض کوثر مولا علیه
فاتح بدر وخیبر مولا علیه
یاعلی ویاعلی یاعلی مولا
دنیا پره ازشوره.غم زدلا دوره
بساط عشق و عاشقی جوره
اشرفه اعیاده.فاطمه دلشاده
چشم حسودا همگی کوره
مولام مولام علی آقام.بود ذکر رولبهام
همه هستی و دنیام
علی عشق و علی جان و تولام(2)
تیرمحبتش به قلبم هدف شد
دلم هوایی ایوون نجف شد
یاعلی و یاعلی یاعلی مولا
جشن یه سرداره.ستاره میباره
دلم زعشق علی سرشاره
من کنت مولا ف.هذا علی مولا
روی لب احمده مختاره
زیبازیباشده دنیا.توی عرش معلی
میگن یاعلی مولا
علی جان چقدر داری خاطرخوا(2)
کسی که هست تا ابد عاشق مولا
حوالش و میدن به حضرت زهرا
یاعلی ویاعلی یاعلی مولا
ابوذر رییس میرزایی
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
سرود عید غدیرخم
اومد عیده غدیر.بیا و عیدی بگیر(2)
شادی کنید علی شده به هردوعالم امیر(2)
یه ذکر زیبا پیچیده میون آسمونا
من کنت مولا علی فهذا علی مولا
توو دستای مصطفی.دست علی رفت بالا
علی ولی و امیر.(گشته به امر خدا) 2
حیدر حیدر عیدت مبارک
به همه رهبره.چراغ روشنگره(2)
پرچم آقامون علی ازهمه بالاتره(2)
میخونه جبرییل امین به زیرلب یاعلی
باشور وشادی میخونه لافتی الا علی
چشم حسودا کوره.غصه زدلها دوره
بساط عشق علی.(برای شیعه جوره) 2
حیدر حیدر عیدت مبارک
باشور وبا شعف.ملایکه صف به صف(2)مبارک
عیده غدیرمیان توو ایوون طلای نجف(2)
فصل هدایت وعطای بی نهایت رسید
عیدغدیر عید امامت و ولایت رسید
کوریه وهابیا.حیدره مولای ما
عیدی میده به همه.(برات کرببلا)2
حیدر حیدر عیدت مبارک
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
سرود عید غدیر
مبارکه عیده غدیر
کوری دشمن حقیر
شوهر زهرای بتول
برهمگان شده امیر
دستش دستش دستش توو دست طاها علی
گوید گوید گوید من کنت مولا علی
ساقی کوثر علی.مولای قنبر علی
یدالله و عین الله.فاتح خیبر علی
یاحیدریاحیدر مدد
غلام کوی حیدرم
حضرت زهرا مادرم
ایشالا یه عیدغدیر
نجف توو ایوون حرم
عمری عمری عمری ذکرلب من علیه
عشق و عشق و عشق و تاب وتب من علیه
شهنشاهه بی نظیر.به همه عالم امیر
یاعلی جان فاطمه.دست نوکرت روبگیر
یاحیدریاحیدر مدد
ابوذر رییس میرزایی
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
مدح حضرت امیرالمومنین(ع)
سرود
کیه حیدر ساقی حوض کوثره
فاتح بدر و حنین فاتحه جنگ خیبره
علی تورات علی قرآن علی عشق قنبروسلمان
علی صدق و علی صادق علی ایمان هر مسلمان
علی
عالی اعلا برادرمصطفی همه ی هستی زهرا
مولایاعلی علی علی علی جانم علی علی جان
اسداللهه غیرتی و بی باکه عشق رسول الله
آقامون شاه افلاکه
علی نور و علی انوار جان زهرا دلبر و دلدار
شده ذکر فاطمیون مددی یاحیدر کرار
علی
شاه لافتی حضرت مشکل گشا به همه سرور و مولا
مولایاعلی علی علی علی جانم علی علی جان
اسدالله الغالب اباالایتامه
مظهرالعجایبه همه ی دین و دنیامه
عاشق صحن و سراشم عاشق ایوون طلاشم
میخونم از دل وجونم خاک پاهای نوکراشم
علی
اشهدان علی ولی الله شده ذکر دل آگاه
مولا یاعلی علی علی علی جانم علی علی جان
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
عید غدیر
سرود
فصل بهاره چه دلپذیره
اشرف اعیاد عیده غدیره
هرکسی بغض شیعه رو داره
دشمن مولاست بره بمیره
بهارجشن امامت اومد
ایام عید ولایت اومد
اوج شکوه و سعادت اومد
یاعلی یاعلی یامرتضی
همسر زهراساقی کوثر
جانشین و یاور پیمبر
ذکرلب هرشیعه ی مولا
یا امیرالمومنین یاحیدر
پیام حق به نبی نازل شد
امرولایت او حاصل شد
مصحف دین باعلی کامل شد
یاعلی یاعلی یامرتضی
فاتح بدر و حنین و خیبر
عشق سلمان و عشق ابوذر
نگین آل عبا علیه
برهمه عالم امیر و رهبر
جلوه ی ذات خدا یاحیدر
بگو با اوج صدا یاحیدر
کوری وهابیا یاحیدر
یاعلی یاعلی یامرتضی
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
عید غدیر
سرود
حال دلمون زیباشده
مجنون شده و شیداشده
میگن همه ی اهل زمین
آقامون علی مولا شده
داره میاد صدا ازآسمونا
میخونه باز یکی من کنت مولا
آی شیعه عیده غدیره و سروره
غصه وغم از دلا دوره
بساط عشق ومستی جوره
یامولا علی علی عیدت مبارک
شد ورد لب پیر و جوان
شاه نجفه شاه جهان
با امرخدا عشق نبی
گردیده امیرمومنان
شاه دنیا علی عالی اعلاست
ذکرمولا روی لبای زهراست
اومد باز عیدغدیر عید ولایت
فصل عطای بی نهایت
عید امامت و رسالت
یامولا علی علی عیدت مبارک
مژده اومده عید غدیر
دشمن شده باز پست وحقیر
کوری دوچشمان عدو
حیدرشده بر عالم امیر
قلب شیعه پرشور و شعف شد
دلها بازم کبوتر نجف شد
به به شد آسمونا ستاره بارون
زمین شده بازم چراغون
طوطی طبع من غزلخون
یامولا علی علی عیدت مبارک
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
هدایت شده از کانال شعر وسبک ابوذر رییس میرزایی (بهار)
عیدغدیر
سرود
پیچیده باز توو دنیا
ذکر لبهای طاها
میگه من کنت مولا
فهذا علی مولا
*((حال و روز دلامون زیباشد
دل عاشقاهمه شیدا شد
گوش کنید فرشته ها میخونن
بزنید کف که علی مولا شد))*
رحمت خدا داره این روزا میباره
حضرت نبی خنده رولبا میکاره
دست علی رو وقتی که بالا میاره
یاعلی مدد 2 یامولا
بهاری دلپذیره
شبه عیده غدیره
هرکی دشمن مولاست
باید بره بمیره
اسدالله و سیف الله
وصی آقا رسول الله
ذکرآسمونیا با شادی
یاعلی علی ولی الله
تاب و تب من شور و شعفم یاحیدر
راه تو آقا راه و هدفم یاحیدر
عاشقتم و مست نجفم یاحیدر
یاعلی مدد 2 یامولا
شعار ما همینه
کورشه هرکی نبینه
حیدر بر هر دوعالم
امیرالمومنینه
عشق حی ازلی یاحیدر
ای به هرشیعه ولی یاحیدر
جامیگیری توی قلب زهرا
بگی باصوت جلی یاحیدر
هرکی نداره مهرشو علی آقاش نیس
دشمن علی بچه ی خود باباش نیس
دیگه توی محشرآقای ما همراش نیس
یاعلی مدد2 یامولا
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
*ازشاعرگرانقدرمحمد مهدی روحی*
#امیرالمومنین_مدح
خورشید آسمان بیان مرتضی علیست
جمشیدِ دارِ مُلک امان مرتضی علیست
اصل وجود و مایه جود و جهان جود
نور زمین و زین زمان مرتضی علیست
با صد هزار نور و براهین و عقل و نقل
بگذشته از صفات و بیان مرتضی علیست
شاهی که در قبیله آدم نیافرید
همتای او خدای جهان، مرتضی علیست
میری که زیر سایه فرّ همای اوست
عرش برین چو سایه نهان مرتضی علیست
آن منبع کمال که همتای او به فضل
جز مصطفی دگر نتوان مرتضی علیست
آن گوهری که مایه اقبال آدم است
این را خلاف نیست که آن مرتضی علیست
نوری که استقامت عالم به ذات اوست
نزدیک اهل عقل عیان مرتضی علیست
قدرش ز قدر صدر نشینان سدره را
بر آستان نداده مکان مرتضی علیست
ارواح انبيا همه در بارگاه قدس
در مدح او گشاده زبان مرتضی علیست
اندر دل موحد پاکیزه اعتقاد
خوشتر هزار بار ز جان مرتضی علیست
در سینهٔ مشبّهیِ ناصبی به درد
جانسوزتر ز تیغ و سنان مرتضی علیست
داده طلاق دنیی و بخریده هشت خلد
اندر سه شب به بيع سه نان مرتضی علیست
مال قطار چهارصد اشتر به یک سؤال
داده به دست سايل نان مرتضی علیست
دریادلی که سایل یک نان به یک سؤال
برد از كفش ذخایر كان مرتضی علیست
اصل همه فضایل و فهرست هر هنر
در ذات او روان چو روان مرتضی علیست
ناسوده از عبادت و ننشسته از جهاد
نامیخته يقين به گمان مرتضی علیست
از گفته قدیم در این شعر مصرعی
می آورم که مقصد از آن مرتضی علیست
«آن بیش از آفرینش و کم ز آفریدگار»
میدان ز روی فایده كان مرتضی علیست
نفس رسول بوده و دیده پس از رسول
ظلمی صریح از همگان مرتضی علیست
در دست او نهاده خداوند لم يزل
روز جزا جواز جنان مرتضی علیست
"سالار "لافتی" و خداوند "هل اتی
بی شایبه همین و همان مرتضی علیست
کاشی" به اعتقاد چو بعد از نبی تو را"
عقل و ضمیر و هوش و توان مرتضی علیست
چون عین فرض دان تو خود فرض عین دان
شعری که اعتقاد در آن مرتضی علیست
پوشیده دار حال و مخور غم که رزق را
از روی لطف کرده ضمان مرتضی علیست
#ملا_حسن_کاشی
هدایت شده از نغمات حسینی
سرود عید غدیر
من به مویت هستم اسیر
یا علی جان دستم بگیر
من که از خود هم بیخودم
کرده مستم خم غدیر
ای امام نازنین
ای نگار مه جبین
در روز عید غدیر
احوال من رو ببین
یا امیر المومنین ــــ یا امیرالمؤمنین
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
همه هست پیغمبر است
او که مست پیغمبر است
در غدیر خم دست او
روی دست پیغمبر است
محمد در زمزمه است
در شور و در همهمه است
گوید که از بعد من
علی مولای همه است
یا امیرالمؤمنین ــــ یا امیرالمؤمنین
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
ای دوای دردم علی
به تو رو آوردم علی
حاجی ام من تو کعبه ای
دور تو میگردم علی
تو هستی اول امام
تو هستی رکن و مقام
تو مروه ای تو صفا
تو هستی بیت الحرام
یا امیرالمؤمنین ــــ یا امیرالمؤمنین
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
تو برای من دلبری
تو برای من محشری
به همه عالم گفته ام
حیدری هستم حیدری
تویی شاه لوکشف
منم منم جان به کف
تو ماه و من رو سیاه
من و ایوان نجف
یا امیرالمؤمنین ــــ یا امیرالمؤمنین
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
حاج سید محسن حسینی
غدیر خم ۱۴۴۵ ه.ق ۱۴۰۳ ه. ش
هدایت شده از نغمات حسینی
سرود عید غدیر
امشب همه بیایید دلدار ما ببینید
امشب همه بیایید مشگل گشا ببینید
بروی دست احمد دست خدا ببینید
ای روح و ریحانم ای دین و ایمانم
مولا علی جانم مولا علی جانم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
ای ماه عالم آرا ماه تمام مایی
صفا و مروه ما رکن و مقام مایی
شب تا سحر علی جان ذکر مدام مایی
اول امام ما بیت الحرام ما
مولا علی جانم مولا علی جانم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
قسم به ماه گردون تو ماه در زمینی
قسم به نازنینان امام نازنینی
مولای هر دو عالم امیر مومنینی
ای جان پیغمبر ای محشر محشر
مولا علی جانم مولا علی جانم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
امید هر دو عالم برای ما امیدی
من آمدم که امشب دست مرا بگیری
مست خم غدیرم . غدیریم غدیری
قربان روی تو پیچیده بوی تو
مولا علی جانم مولا علی جانم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
قسم به تار مویت بر موی تو اسیرم
بگی بمون میمونم بگی بمیر میمیرم
من عاشق تو هستم عشق تو کرده پیرم
من جان به کف دارم میل نجف دارم
مولا علی جانم مولا علی جانم
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
حاج سید محسن حسینی
غدیر خم ۱۴۴۵ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش
#امیرالمومنین_مدح
#رباعی
وقتی که سپاه ،سمت حیدر می رفت
انگار به جنگ نا برابر می رفت
در معرکه ای که شیر حق می جنگید
روباه سقیفه مثل بُز در میرفت
#ع_رجبی
#امیرالمومنین_مدح
مردی که با جان و دلش پیکار می کرد
با ذوالفقارش دشمنان را خوار می کرد
وقت سحر که امتی در خواب بودند
پا می شد و سجاده را بیدار می کرد
از اینکه شاید یک یتیم امشب گرسنه ست
از احتمالاتش هم استغفار می کرد
چون آبروی مومنانش محترم بود
گاهی گناه دیده را انکار می کرد
خوبی خود را با امید اینکه روزی
او هم هدایت می شود تکرار می کرد
قربان شاهی که به جای باج گیری
نان یتیمان را به دوشش بار می کرد
از وصله هایی که نمی چسبید غم داشت
نعلین خود را باز وصله دار می کرد
واجب تر از نان شب ما مدح مولاست
کاری که با بدخواه او تمار می کرد
احمد به معراج خودش رفت و دو دل بود
با رب خود یا باعلی دیدار می کرد
من کنت مولا ی پیمبر علتی داشت
او با پیامش خلق را هشیار می کرد
دین با ولایت زنده می ماند که اینقدر
احمد به حیدرخواهی اش اصرار می کرد
#ناصر_دودانگه
#امیرالمومنین_مدح
بنام حضرت خالق بنام نامي حيدر
فداي آن كه زده دم دم از غلامي حيدر
علي علي اسدالله علي علي ولي الله
مدد گرفته پيمبر هم از اسامي حيدر
علي نخواهد و دارد به اين و آن چه نيازي
هميشه فاطمه بوده يگانه حامي حيدر
خدا به لحن علي با نبي مكالمه كرده
به حق رسيده پيمبر به هم كلامي حيدر
شبيه او نرسيده كسي دگر به خدايش
رسيده از بركاتش ابوالبشر به خدايش
نميكند سر خود را مقابل احدي خم
نميزند به كسي رو علي مگر به خدايش
نبوده خلقت و بوده كسي نماند و ماند
از اين نظر به خدايش از آن نظر به خدايش
نبوده محرم سري براي مدح اش و گفته
علي فضائل خود را دل سحر به خدايش...
#محسن_صرامی
#امیرالمومنین_غدیر
#غدیریام
#رباعی_علوی
آن دل که در او نیست ولایت دل نیست
پیش نظر اهل نظر قابل نیست
اکملتُ لکم بر همه عالم فهماند
بی حب علی دین خدا کامل نیست
#مجتبی_عسگری
.....
تا عشق ، به سرزمینِ دل غالب شد
معشوق ، علی بن ابیطالب شد
تا کلّ جهان عاشقِ این عشق شوند
تبلیغِ غدیر خم به ما واجب شد
#رضا_قاسمی
.......
آن دل که در او نیست ولایت دل نیست
پیش نظر اهل نظر قابل نیست
اکملتُ لکم بر همه عالم فهماند
بی حب علی دین خدا کامل نیست
#مجتبی_عسگری
#امیرالمؤمنین_مدح
#غدیریام
سپاه پلکهایش چند لشکر را تکان می داد
علی با خطبه خوانی قلب منبر را تکان می داد
به وقت زُهد سلمان را کرم می کرد و حاتم را؛
عیار راستگویی اش اباذر را تکان می داد
خودش نه پلک بر هم می زد و اینگونه بی پیکار
دل هر مالکی مانند اشتر را تکان می داد
به یک ضربه سرش را می بُرید از تن به آسانی
به سختی آن که وقت جنگ پیکر را تکان می داد
و جبرائیل درسش را به حیدر چون که پس می داد
علی بن ابیطالب فقط سر را تکان می داد
همیشه بعد دیدار علی از بس تحیُر داشت
یکی باید می آمد دوش قنبر را تکان می داد
میان گرد و خاک جنگ تا او را ببیند هم
علی بود آن که از جایش پیمبر را تکان می داد
نه در دنیا دل ما را که نام مرتضی قطعاً
به وقت مرگ هم اعضای نوکر را تکان میداد
#مهدی_رحیمی_زمستان
#امیرالمومنین_مدح
#غدیریام
#رباعی_علوی
با رحمت و لطفِ خویش درگیرم کن
از باده ی نابِ ازلی سیرم کن
یاربّ قَسَمَت به نامِ حیدر دادم
با عشق و محبتِ علی پیرم کن...
#محسن_زعفرانیه
.....
در ظلمت و تاریکی شب، ماه علیست
از سر خداست آنکه آگاه، علیست
در روز غدیر حق به عالم فهماند
ای خلق! فقط خلیفة الله علیست
#عبدالزهرا
......
جز عشق علی آب حیاتی نَبُوَد
جز راه علی راه نجاتی نَبُوَد
یک فاطمه شد فدا که تفهیم کند
والله به جز علی صراطی نَبُوَد
#علی_ساعدی
.......
هَر حَنجَره ای که از عَلی دَم بزند
آتَش به دِلِ عالَم و آدَم بزند
این آرزوی ماست که هِنگامِ مَمات
مولا زِ کَرَم سَری به ما هَم بزند
#امیرالمومنین_مدح
بی روی علی شعر من آرایه ندارد
بی اذن علی، نطق، درونمایه ندارد
بی نام علی قرآن یک آیه ندارد
بی حبّ علی دین بهخدا پایه ندارد
عمری پدرم گفت که فرزند خلف باش
یعنی که فقط بندۀ سلطان نجف باش
یاسین رخ و رحمان دل و توحید مقام است
با حکم غدیر آمده، پس کار تمام است
"سلطان جهانش به چنین روز غلام است"
ذکر لب مولا صلوات است و سلام است
همشأن علی کیست؟ اگر هست بیاید!
بالاتر از این دست محال است بیاید
هم جاذبه هم دافعه دارد، به تعادل
توصیف گر روی گل او شده بلبل
نقلاست که شاعر شده حافظ به توّسل
"لاحَولَ و لاقُوّة الّا" به تغزّل
ایجاز رباعیست، بلندای قصیدهست
از دفتر اشعار خدا، بیت گزیدهست
خورشید شده آینه گردان جمالش
خوردند ملائک همگی غبطه به حالش
گشتم، به خدا نیست کسی مثل و مثالش
میراث محمّد، صلواتی ست که آلش
کس نیست به جز فاطمه و حیدر و اولاد
با آل علی هرکه در افتاد بر افتاد
تاریخ عرب، فاتح خیبرشکناش خواند
او بود که پیغمبر اسلام، "من"اش خواند
صدآیۀ نازل نشده از دهنش خواند
استادسخن،فاطمه، صاحب سخنش خواند
کو آنکه قدم جای قدومش بگذارد
جز او احدی خطبۀ بینقطه ندارد
برده ست خدا نام از او داخل انجیل
موسی به لبش نادعلی داشت لب نیل
دادهست به فرمان علی گوش، ابابیل
پیغامبری را علی آموخت به جبریل
اینها همگی هیچ، بگو معجزهاش چیست
اعجاز علی اینکه کسی مثل علی نیست
عدل علوی، دست عقیل است در آتش
گیرم بزند دشمن او پشت در آتش
لطفش به گنهکار چو آبیست بر آتش
شاعر! نزند دست بر این شعر تر، آتش
در آتش سوزنده و بیسایۀ محشر
بر چادر زهرا متوسّل شو و بگذر
عشق علی و فاطمه تکرار ندارد
جز فاطمه عالم گل بیخار ندارد
جز با در این خانه، گدا کار ندارد
این خانه دری دارد و دیوار ندارد
در کوچۀ باریک علی آه...چهها شد
هر بار گدا حاجتی آورد، روا شد
#محمدحسین_ملکیان
#امیرالمومنین_غدیر
#غدیریام
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
صدای کیست که اینگونه روشن و گیراست؟
که بود و کیست که از این مسیر میآید؟
چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟
صدای کاتب و کلک دبیر میآید
خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید: کسی دستگیر میآید
کسی بزرگتر از آسمان و هرچه در اوست
به دستگیری طفل صغیر میآید
علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری نذیر میآید
کسی به سختیسوهان،به سختی صخره
کسی به نرمی موج حریر میآید
کسی که مثل کسینیست،مثل او تنهاست
کسی شبیه خودش، بینظیر میآید
خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت
خبر دهید به یاران: غدیر میآید
به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر میآید
خبر دهید به یاران: دوباره از بیشه
صدای زندۀ یک شرزه شیر میآید
خُم غدیر به دوش از کرانهها، مردی
به آبیاریِ خاکِ کویر میآید
کسی دوباره به پای یتیم میسوزد
کسی دوباره سراغ فقیر میآید
کسی حماسهتر از این حماسههایسبُک
کسی که مرگ به چشمش حقیر، میآید
غدیر آمد و من خواب دیدهام دیشب
کسی سراغ منِ گوشهگیر میآید
کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش
به دیدهبوسیِ عید غدیر میآید
شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی
شبیهِ آینه روشنضمیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر میآید
به سربلندی او هر که معترف نشود
به هر کجا که رَوَد سر به زیر میآید
شبیه آیۀ قرآن نمیتوان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر میآید؟
مگر ندیدهای آن اتفاق روشن را؟
به این محلّه خبرها چه دیر میآید!
بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است
به عرصهگاه قیامت، اسیر میآید
بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیرِ عشق همیشه امیر میآید
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#امیرالمومنین
#غدیریام
#سادات
#دوبیتی
سادات که ميوه های باغ فدکند
زيباوقشنگ وخوشگل و بانمکند
هستند ستــاره سمـاوات عــلـــی
هـرچند زيــادند،ولــی بـاز تکند
#امیرالمومنین_مدح
در دریای سرمدست علی
جانشین محمدست علی
اسدالله سرور غالب
شاه مردان علی ابوطالب
هر که با شیر حق زند پنجه
شنجهٔ خوشتن کند رنجه
ساقی شیرگیر سرمستان
زیر دستش همه زبردستان
در کف انگشت او کلیدی بود
در خیبر به آن کلید گشود
وز سر ذوالفقار آن فیاض
رشتهٔ کفر را شده مقراض
تا نجف به هر گوهرش صدفست
ریگ صحرای او در نجفست
زیب این گلشن از جمال علیست
گل این باغ رنگ آل علیست
بود عمزاده رسول خدا
چون رسول از خدا نبود جدا
چون دو کس ابن عم یکدگرند
چون دو فرزند کان ز یک پدرند
پدران در نسب برابر هم
پسران در حسب برابر هم
گه سر خصم را جدا کرده
گه سر خویش را فدا کرده
هر شهی وقت بزم زر بخشد
شاه ما روز رزم سر بخشد
کرم خلق بخشش درمست
گر کسی سر فدا کند کرمست
همه سرها فدای او بادا
همه شاهان گدای او بادا
#هلالی_جغتایی
#امیرالمومنین_مدح
ای قبله گاهِ مسلمین، مولا امیرالمومنین
ای کعبه ی اهلِ یقین، مولا امیرالمومنین
نفسِ محمّد یاعلی، روحِ مجرّد یاعلی
مهرِ تو بی حَد یاعلی، مولا امیرالمومنین
ای مُرشدِ روحُ الاَمین، تنها تویی حَبلُ المَتین
ای مصطفی را جانشین، مولا امیرالمومنین
پیدا وجود، از تو شده، نابود، بود از تو شده
هر چه شهود، از تو شده، مولا امیرالمومنین
هستی تو بابِ آلِ حق، تمثالِ تو تمثالِ حق
قالَ علیُ قالَ حَق، مولا امیرالمومنین
هم آب هم دریا تویی، هم خاک هم صحرا تویی
خَلّاقِ دو دنیا تویی، مولا امیرالمومنین
بر بی کسان یاور تویی، بر عاشقان دلبر تویی
اوّل تویی، آخر تویی، مولا امیرالمومنین
هم غائب و حاضر تویی، هم باطن و ظاهر تویی
در هر هُنر ماهر تویی، مولا امیرالمومنین
روحِ جهادی مرتضی، بابُ المُرادی مرتضی
والانِژادی مرتضی، مولا امیرالمومنین
شد هر نبی مدهوشِ تو، معراج، راهَش دوشِ تو
باغِ جنان آغوشِ تو، مولا امیرالمومنین
پیرِ بلال و بوذری، مقداد و میثم پروری
بر مالک اَشتر سَروری، مولا امیرالمومنین
زهرا نگین و تو رکاب، زهراست مَه، تو آفتاب،
ای صاحبِ روزِ حساب، مولا امیرالمومنین
سینه بُود چاکِ نجف، خاکم بُود خاکِ نجف
مَستم من از تاکِ نجف، مولا امیرالمومنین
قلبم به غمها مُبتلاست، دیوانه ی ایوان طلاست
دل هم نجف هم کربلاست، مولا امیرالمومنین
گرچه گُنهکارم علی، تنها تو را دارم علی
خیلی گرفتارم علی، مولا امیرالمومنین
از نسلِ سلمانم علی، گر غرقِ عصیانم علی
محتاجِ احسانم علی، مولا امیرالمومنین
#رضا_رسول_زاده
#امیرالمومنین_مدح
روز ایجاد که حق خلقت دنیا میکرد
در پس پرده علی بود تماشا میکرد
بلکه از آینه کنت نبیا چو نبی
سیر در آب گل آدم و حوامی کرد
بود سر منزل آدم بشبستان عدم
که دو تا قدرسا در بر یکتا میکرد
گهر پاک وی اندر صدف علم اله
مشق آموختن حکمت اشیا میکرد
به خیابان چنان سیر احبا میداد
بحر کیفر بسقر منزل اعدا میکرد
یاد میداد ره و رسم عیادت به ملک
چون به تمحید خدا درج دهن وا میکرد
یاور دین احد بود معین احمد
هر کجا روی به بازوی توانا میکرد
روز را روز عزا در بر چشم کافر
تیره و تار به مثل شب یلدا میکرد
ذوالفقار دو دمش از رک شریان عدو
دشت را سر به سر از موج چو دریا میکرد
بدرش دیده امید مه گردون داشت
زرخش کسب ضیاء بیضه بیضا میکرد
بهر ایتام و ارامل شب و روز و مه و سال
وقف آسایششان رنج سر و پا میکرد
کاش در یاری فرزند غریبش ز نجف
یک زمانی به صف کرببلا جا میکرد
اندر آن دم که سرسینه دلبند رسول
شمر بیواهمه میآمد و ماوی میکرد
یا علی ساقی کوثر توو از شمر حسین
قطره آبی بلب تشنه تمنا میکرد
بیکسی بین که بنزد پسر سعد پلید
التماس شه دین دختر زهرا میکرد
شمر حنجر به گلوی شه لب تشن نهاد
زینب غمزده با گریه تماشا میکرد
هر یتمی شرر شعلهاش اندر دامن
روی از خیمه سراسیمه به صحرا میکرد
چادر آن یک ز سر زینب بیکس میبرد
و آن دگر رو به حرم از پی یغما میکرد
کرد خولی چو سر خسرو دین زیب تنور
کاش از دود دل فاطمه پروا میکرد
برد سیلاب فنا خرمن صبر (صامت)
اندر آن روز که این مرثیه انشا میکرد
#صامت_بروجردی
#امیرالمومنین_مدح
#بخش_دوم
آن صولتآفرین که به رزم، آفرین زنند
بر تیغ او ملائک هفت آسمان، یکیست
شیری که گاهِ پنجه زدن، جبرئیل را
ثقل مهارِ ساعدش آید گران، یکیست
گُردی که خصم، دستِ فزع بر دو ران زند
یکرانِ قهر آورد ار زیر ران، یکیست
طوفانصلابتی که خیال وی افکند
چون بید، لرزه در دل هر پهلوان، یکیست
جان برکفی که بهر خدا، گِرد شمع دین
در بزم رزم، پر زده پروانهسان، یکیست
جنگاوری که قیمت یک ضرب تیغ او
افزونتر است از عمل انس و جان، یکیست
ببرافکنی که پاسخ «هل من مبارز»ش
ندهند جز به الحذر و الامان، یکیست
شیراوژنی که چون سوی میدان شدی روان
کس را نبود جز ظفرش در گمان، یکیست
آنکو زند چو تیغ دو دم خنده در کَفَش
میدان شود چو طشتِ پر از زعفران، یکیست
آنکس که در مبارزه با هیچ همنبرد
هرگز نگشت ضربت او، ضَرْبَتٰان، یکیست
آن پهلوان که در عقبِ تیغِ جانگزاش
از راه مانده شد ملکِ جانستان، یکیست
در خیبر آنکه یک تنه بی عونِ هیچ کس
از قلعه قلع کرد دری آنچنان، یکیست
گر دست، دست دشمن و گر جسم، جسم اوست
خاشاکِ نم گرفته و نوک سنان یکیست
در پیش صرصر غضبش روز کارزار
کوه و غبار و پشّه و پیل دمان یکیست
باید عَلَم به دست دو ناکس فتد نخست
کآید عیان که روز وَغا، قهرمان یکیست
الحق که عزلِ پیکِ «برائت» ز نیمه راه
معلوم کرد لایق این امتحان یکیست
ای بیادب! حیا نکنی زین قیاس خام
کآن شاه با خسی چو فلان و فلان یکیست؟!
اعرابیای که مینکند فرق چپ ز راست
با عالِم حقایق سرّ و عیان یکیست؟
ناپاکفطرتی که ز نسل عواهر است
با آن نتاجِ گوهر پاکیزگان یکیست؟
*
شاها مرا که دیده به دست عطای توست
در چشم طبع، تودۀ انگِشت و کان یکیست
تا ذوق شهد عشق تو دارم به کام جان
اندر مذاق من، عسل و شوکران یکیست
شوقم کُشد به یاد حریمت که اندر او
دل مطمئن شود که خدای جهان یکیست
گر صدهزار قصر مجلّل بنا کنند
آن صحن و آستان ملک پاسبان یکیست
گر این و آن ثناگریِ آن و این کنند
ممدوحِ من خلافِ رهِ این و آن، یکیست
آن مُبدعی که صد هنرم داده، جمله را
وقف تو کرده است و از آن صد، زبان یکیست
***
#فقیر_تهرانی
#امیرالمومنین_مدح
#غدیریام
#تبری
سری ندیدم در این حوالی که خاک پای علی نباشد
که خاکِ چسبیده بر عبایش، دگر جدای علی نباشد
قسم به مالک قسم به قنبر "ولی" فقط حیدر است حیدر
موالیِ هیچکس نباشم اگر ولای علی نباشد
به شام معراج و عرش اعلی، خدایِ از گفت و گو مبرّا
چگونه خوانَد پیمبرش را اگر صدای علی نباشد؟
نه چون غُلاتش علی پرستم نه از خداییش دل گسستم
که من خدا را نمی پرستم اگر خدای علی نباشد!
عدو بغل در خرافه آمد، شمارشش در گزافه آمد
سه تا خلیفه اضافه آمد! عمر که جای علی نباشد!
علی شریعت علی طریقت علیست لا ینفک از حقیقت
علی قسیمِ جحیم و جنت، عمر که جای علی نباشد
علی ولایت علی عدالت علی صداقت علی اصالت
علی کند رزق را حوالت، عمر که جای علی نباشد
علی شفاعت علی سیادت علی سخاوت علی عبادت
علی ست در کعبه اش ولادت، عمر که جای علی نباشد
علی به لیل المبیت خفته، علیست سِرّ از نبی شنفته
علی شهادت نخست گفته، عمر که جای علی نباشد
علی ز موسی و آدم اکمل علی ز عیسی و نوح افضل
بگو برادر! مکن معطل، عمر که جای علی نباشد
شدم سراپا خجالت آن دم، که نام سگ نزد شیر خواندم
بسوزدم این سخن که راندم اگر سخای علی نباشد...
#حسین_نادری
#امیرالمومنین_مدح
اول ِ ابتدایِ آغاز است
درِ جنت برای او باز است
در مسیرش ملک به پرواز است
همه ی کارهاش اعجاز است
وقت پیکار شیر میدان است
او که همبازی یتیمان است
نقطه ی تحت باء بسم الله
شرف لااله الا الله
آسمان پیش قامتش کوتاه
در خیبر برای او پر کاه
دشمن از پیش و پس اگر دارد
ذوالفقار علی دو سر دارد
دست و بازوی او نمک دارد
به همه نیت کمک دارد
عشق ما ریشه در فدک دارد
به ولایت هرآنکه شک دارد
برود کعبه را طواف کند
و نگاهی بر آن شکاف کند
هر زمان فاطمه کنار علیست
هر کجا هست،بخت یار علیست
ملک الموت، ذوالفقار علیست
جبر حتی در اختیار علیست
آن همه اختیار داشت ولی
بر سر نفس، پا گذاشت علی
گفت"یا فاتح" و قرار گرفت
نفس خود را در اختیار گرفت
بعد در دست، ذوالفقار گرفت
جان کفار را دو بار گرفت
بار اول به چشم و ابرویش
بار دوم به تیغ و بازویش
ما همه قنبریم و غم بَر اوست
هم دلاور هم اینکه دلبر اوست
خصلت جمله انبیا در اوست
اوست از اول و در آخر اوست
پیش پاهاش کوه خم شده است
هر که با اوست محترم شده است
در کمیاب اگر که در صدف است
در نایاب، ریگی از نجف است
جلوی خانه اش همیشه صف است
شاهراه بهشت، اینطرف است
هر که دور ضریح مولا گشت
بی هراس از پل صراط گذشت
سعدی و مولوی و بیدل را
حافظ و عنصری و دعبل را
صایب و انوری و مقبل را
همه ی شاعران قابل را
خوانده ام، نزد او کم آوردند
هرقدَر بیت محکم آوردند
گوش خلق از علی علی پر شد
سنگ راهش یکی یکی دُر شد
راه رفت و خدا تصور شد
با علی راه ما میان بر شد
تا که پا روی عدل نگذاریم
به ولای علی نظر داریم
به خدا عالم یگانه علی ست
حاکم شهر و مرد خانه علی ست
برترین خلقت زمانه علی ست
عدل الله را نشانه علی ست
جورج جرداق وصف او کرده
سند از اهل سنت آورده
عشق را در غدیر یافته ایم
و علی را وزیر یافته ایم
سندی بی نظیر یافته ایم
بین دست امیر یافته ایم
آنچه داریم از علی ازلی ست
گل ما خاک زیر پای علی ست
با تمامی سربه زیری ها
سربلندیم ما غدیری ها
ختم گردد به خیر، پیری ها
دست ما را اگر بگیری، ها
هیچ سرداری از علی سر نیست
دست بالای دست حیدر نیست
راه شیری غبار راه علی ست
ریگ های نجف سپاه علی ست
به خدا که خدا گواه علی ست
شب به شب کوفه در پناه علی ست
کوفه دل را شکست یا سر را؟!
هیچ یک را ! نماز حیدر را
#محمدحسین_ملکیان
#امیرالمومنین_مدح
#بخش_اول
ای دل مدبّر همه کار جهان یکیست
بر ماسوا، به حکم خرد، حکمران یکیست
چندین وقایع بد و نیک از قضای اوست
تیر ارچه بیشمار، ولیکن کمان یکیست
اَجرامِ چرخ را که مدبّر لقب دهی
گویی است چند، وآن همه را صولجان یکیست
سود از کسی مدان و زیان از کسی دگر
دستی که هست مَقسَم سود و زیان، یکیست
صد در زدی وز آن همه یک سر برون نشد
تا آیدت درست که روزی رسان یکیست
ناکامیات از این کس و آن کس، دلیل بس
کآن کو تواندت که کند کامران، یکیست
در باغ دهر، تا بُوَدت خیره چشم و دل
روز و شبت ز الفت این بوستان یکیست
برچین چو سرو، دامن همت ز خار و گُل
کآزاده را هماره بهار و خزان یکیست
آن را که شد ریاضِ فلک، مَطمَح نظر
شک نی که عیش و طیش، در این خاکدان، یکیست
تا هر خسی به ملک دلت حکمران بود
این ملک با فَریسۀ درّندگان یکیست
چندین خدا رها کن و انداز کار خویش
با آن خدا که در زَمی و آسمان یکیست
همّت به کار بندگیاش کن که بندهاش
با خسروان و محتشمان در وِزان یکیست
لیکن به راه او قدمِ خودسری منه
مانند ذات او، ره او هم بِدان، یکیست
ابلیسوار، آنکه عبادت تراش شد
هم با بِلیس، عاقبتش بیگمان یکیست
آن داستان هماره مکرر شود به دهر
در زید و عمرو و بکر، ولی داستان یکیست
خیره مزن چو اهل هوس، چنگ در هوا
کاندر میان ارض و سما، ریسمان یکیست
راه خداست آنکه خدا راه داندش
وآن شاهراه در همه کون و مکان یکیست
باب مدینۀ نبوی، مرتضی علی
کاوصافِ ذاتِ ایزد و او، در بیان یکیست
شاه سریر «لو کشف» آن رازدان غیب
کز بینشاش به دیده عیان و نهان یکیست
دریادلی که در دل دریای همتش
حَصبای پست با گهر شایگان یکیست
خواهم به مطلعی دگر او را ثنا کنم
ور در قیاسِ منزلتش، این و آن یکیست
*
«مقصود از آفرینش کون و مکان یکیست»
در خلقِ خلق، واسطۀ «کُنْ فَکان» یکیست
هر ذات دارد از صفتی ایزدی، نشان
ذاتی که هست هر صفتی را نشان، یکیست
آنکس که از شمارِ مقامات حضرتش
گردیده است دستِ عدد، ناتوان، یکیست
آنکس که جز تفاوتِ مخلوق و خالقی
فرقی نبوده با حقاش اندر میان، یکیست
آنکس که کعبه فرش رهش کرد کردگار
چون خواست پا نهد به زمین ز آسمان، یکیست
آنکس که راز گفت به لحن کلام او
حق با رسول، در حرم لامکان، یکیست
آنکو به نصّ «انفسنا»، ذات اطهرش
نفس نفیس ختم رسل راست جان، یکیست
آن ماهِ دین که شمسِ نبوّت ورا بداد
با زهرۀ سپهر ولایت، قِران، یکیست
آنکو مقیم عاصمۀ شرک بود لیک
سر خم نکرد پیش بتی هیچ آن، یکیست
آنکو نبی به محفلِ «أَنْذِرْ عَشِيرَتَك»
خواندش «وصیّ» و بود یکی نوجوان، یکیست
در «قُلْ كَفىٰ» که صورت برهان احمدیاست
شاهد که با خدا بُوَدش اقتران، یکیست
آن حصنِ بامناعتِ توحید کَاهل او
باشند از عذاب خدا، در امان، یکیست
آن کاشف رموز حقایق که بارها
داد خطابه داد «سلونی» زنان، یکیست
آن رهبری که دین خدا بی امارتش
حیرت دهد چو کشتی بی بادبان، یکیست
آنکس که بی قرائتِ منشورِ جاه اوست
تبلیغِ شایگانِ نبی، رایگان، یکیست
آن خسروی که طاعت او، بعد مصطفی
با طاعت خداست قرین در قُران، یکیست
شاهی که شهسوارِ فلک را نهیب او
تابد ز شیبِ جادۀ مغرب، عنان، یکیست
ماهی که در جمالسرای فلک، بُدند
دلتنگ او، ملائک عرشآشیان، یکیست
آن بیبدیل صورت کلک بدیع صنع
کایزد به خویش از او شده تسبیحخوان، یکیست
آن پادشاه ملک فنا کز غنای نفس
پیشش یکیست تختگه و آستان، یکیست
دریاکفی که هر دو جهان را به سائلی
آسان دهد چنان کفِ نانی ز خوان، یکیست
ز ارکان دین، زکات و نماز است و در جهان
بخشندهای که این دو کند توامان، یکیست
آن معدن عطوفت کز کانِ دیدگان
با دیدنِ یتیم شود دُرفشان، یکیست
آن حاکمی که یاد فقیران کشورش
ناخفته سیر یک شب از آن خشک نان، یکیست
شاهی که داشت شوق یتیمی، رعیتش
تا باشدش چو او پدری مهربان، یکیست
آن مقتدا که پارۀ جان و تن رسول
پیش معاندان، سپرش کرد جان، یکیست
آن اسوۀ فتوت و رادی که میکند
با قاتلش معاملۀ میهمان، یکیست
آن محور ثبات عوالم که در عزاش
رفت از قرار، ارض و سما هردوان، یکیست
آن مایۀ فراغت جانها که در غمش
از ساکنان چرخ برآمد فغان، یکیست
آن بوالعجب که هست به محراب و حربگاه
از تیغ، خون و از مژه اشکش روان، یکیست
آن دادپیشه داور عادل که با وی است
در روز حشر، قسمت نار و جنان، یکیست
آن فارقِ سعید و شقی کاو به لعن خصم
سر میدهد به عرصۀ محشر اذان، یکیست
آن دادرس که گفت خدا کای رسول ما
در موجخیزِ حادثه او را بخوان، یکیست
#فقیر_تهرانی
#امیرالمومنین_غدیر
#امیرالمومنین_مدح
#غدیریام
تجلّي همه اسماء ذات هستى تو
براى خَلق ، ظهور صفات هستى تو
تو آفريده شدى جزء ممكنات شوى
ولى ز سلسلهء واجبات هستى تو
گره گشاى همه انبيا تو بودى و
گره گشاى همه مشكلات هستى تو
به توبه گفت كه "يا عالىُ بِحَقّ عَلي"
براى حضرت آدم برات هستى تو
تو يار نوح شدى تا رها شد از طوفان
و بر خليل در آتش نجات هستى تو
براى حضرت موسى تويى يَدِ بَيضا
براى حضرت عيسى حيات هستى تو
به جز تو هيچ كسى نيست نَفْس پيغمبر
كه رونماى وى از هر جهات هستى تو
چگونه مثل منى شاعرت شود!، كه خودت
به نظم آورِ صدها لُغات هستى تو
(به ذره گر نظر لطف بوتراب كند
به آسمان رود و كار آفتاب كند)
مسير قافله سوى غدير مى گردد
غدير واقعه اى بى نظير مى گردد
رسيد روح الأمين گفت يا رسول الله
بگو پيام خدا را كه دير مى گردد
بگو كه پشت تو بر ذات كبريا گرم است
به بند سلسله شيطان اسير مى گردد
به حاضرين تو بگو تا به غائبين گويند
عليست آنكه پس از تو امير مى گردد
بگو نه از طرف من كه حكم حكمِ خداست
على ولي و وصي و وزير مى گردد
هميشه دوست او سربلند مى گردد
هميشه دشمن او سر به زير مى گردد
قسم به ذات خدا عاقبت بخير شود
هر آنكه بر در او مُستجير مى گردد
چه اعتنا به كم و بيش اين جهان دارد
كه بهره مند ز خير كثير مى گردد
كسى كه عيد غدير و عليست معيارش
دعاى حضرت زهرا بُوَد نگهدارش
به دست حضرت خورشيد مى درخشد ماه
بر اين جلالت و شوكت همه كنند نگاه
از اين به بعد بلند است روى مأذنه ها
صداىِ "أشهدُ أنّ عَلي وَليُّ الله"
على براى خدا و رسول يك شير است
مجالِ عَرضه ندارد به پيش او روباه
فقط براى رضاى خدا زَنَد شمشير
عليست كوه و سپاه مقابلش چون كاه
عليست مرد عبادت ، عليست مرد جهاد
عليست مرد قضاوت ، على عدالت خواه
هر آنكسى كه دمى بى على نَفَس بكشد
تمام زندگى اش را نموده است تباه
براى آنكه بُوَد دست او به دستِ على
مسير قُربِ خداوند مى شود كوتاه
(على امام من است و منم غلام على)
كسى كه غير على خواست مى شود گمراه
مُريد شاه نجف پيرو سقيفه كه نيست
هر آنكه غصب خلافت كند خليفه كه نيست
نشسته ام بنويسم نَمى از اين يَم را
بزرگى تو شمارد بزرگ اين كم را
به وصف توست "يَدُ الله فَوقَ أيْديهِم"
كه در احاطه گرفتى تمام عالم را
شعاع نور تو را در وجود او ديدند
اگر ملائكه كردند سجده ؛ آدم را
اسير روى تو ديدم هزار يوسف را
گداى كوى تو ديدم هزار حاتم را
اگر بزرگ شدم در قبيله اى شيعى
تو داده اى به من اين نعمت فراهم را
اگر اجازه دهى باز آخر اين شعر
كمى مرور كنم خاطرات ماتم را
پس از غدير ، پس از رحلت رسول خدا
مدينه مى زند آتش بهشت خاتم را
ميان آن همه نامحرم اى غيورِ صبور
خدا كند كه نبينى حضور مَحرم را
حوائج از تو بخواهند مردم ، اما من
نخواهم از تو به جز روزىِ مُحرّم را
سلام بر لب عطشان سيدالشهدا
به زخم هاى فراوان سيدالشهدا
#على_اصغر_انصاريان
#امیرالمومنین_مدح
#غدیریام
ز الف اول امام از بعد پیغمبر علی است
آمر امر الهی شاه دینپرور علی است
ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق
بحر احسان باب لطف بیحد و بیمر علی است
ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه
تیغآور خسرو مستغنی از لشگر علی است
ث ثری مقدم ثریا متکا ثابت قدم
ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است
ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال
جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است
ح حدوثش با قدم مقرون حدیثش حرف حق
حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی است
خ خداوند ظفر خیبر گشا مرحب شکار
خسرو ملک ولایت خلق را رهبر علی است
د داماد نبی دست خدا دارای دین
داعی ایجاد موجودات از داور علی است
ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمنن وز ذوالفقار
ذلت افزا بر عدوی ملحد ابتر علی است
ر رفیعالقدر و والا رتبه روح افزا سخن
رهنمای خلق عالم ساقی کوثر علی است
ز زبر دست و زکی و زاهد و زهد آفرین
زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی است
س سعید و سید و سرور سلونی انتساب
سرّ لا رطب و لا یابس سَر و سرور علی است
ش شفیع المذنبین شیر خدا شاه نجف
شمع ایوان هدایت شافع محشر علی است
ص صدیق و صبور و صالح و صاحب کرم
صبح صادق از درون شب پدیدآور علی است
ض ضرغام شجاعت پیشهی روشن ضمیر
ضاربی کز ضربش المضروب لایُخبر علی است
ط طبیب طبعدان مطلوب ارباب طلب
طاق نه کاخ مطبق طرح را لنگر علی است
ظ ظهیر ملک و ملت ظاهر و باطن امام
ظل ممدود خدای خالق اکبر علی است
ع عین الله و علی جاه و علّام الغیوب
عالم علم علی الاشیا ز خشک و تر علی است
غ غران شیر یزدان غیرت الله المبین
غالب اندر غزوهها بر خصم بد گوهر علی است
ف فصیح و فاضل و فخر عرب میر عجم
فارِس میدان مردی فاتح خیبر علی است
ق قلب عالم امکان قسیم خلد و نار
قاضی روز قیامت خواجهی قنبر علی است
ک کنز علم ما کان و علوم ما یکون
کاشف سرّ و علن از اکبر و اصغر علی است
ل لطفش شامل احوال کل ما خلق
لازم التعظیم شاه معدلت گستر علی است
م ممدوح صحف موصوف تورات و زبور
مصحف و انجیل را مصداق و المصدر علی است
ن نظام نه فلک از نام نیکش وز جمال
نور بخش مهر و ماه و انجم و اختر علی است
و واجب منزلت ممکن نما والا گهر
واقف از ما وقع و از ما وقع یک سر علی است
هـ هو الهادی المضلین فی الصراط المستقیم
هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی است
ی یدالله فوق ایدیهم یکی از مدح او
یک سر از یا تا الف هر حرف را مضمر علی است
آدم و نوح سلیمان و خلیل بیخلل
موسی با اقتدار و عیسی با فر علی است
جان علی جانان علی ظاهر علی باطن علی
مِی علی مینا علی ساقی علی ساغر علی است
گویی ار مدح علی دیگر چه غم داری «صغیر»
یاور خلق جهانی گر تو را یاور علی است
#صغیر_اصفهانی