eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
10 عکس
1 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۵۳ اینجا کجاست فداسرت بیا که برگردیم دلهره داره خواهرت بیا که برگردیم تا روی پاست ابالفضل تا علی اکبرت هست بیا از اینجا بریم تا روی تن، سرت هست تریم اینه ببینم رو خاک تنت می کِشَن جلو چشام از تنت، پیراهنت می‌کشن **** خیمه زدی و خواهرت گرفته اضطراب گرفته اضطراب دل‌نگرونم یا اخا مثل دل رباب مثل دل رباب یا تار مو از سرت کم بشه من می‌میرم چطور باید سرت رو از اینا پس بگیرم دلم رو غم گرفته جونم رسیده بر لب چیکار کنم نمونی به زیر سُمّ مرکب **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۴ نیمه‌ی شب ای مهربون خوش اومدی بابا خوش اومدی بابا ای سر پر خون یه سری به ما زدی بابا خوش اومدی بابا خرده نگیری که من بوسه زدم به رگهات این خرده های چوبه که مونده روی لبهات نمیبوسم لباتو کاش دخترت بمیره ترسم اگه ببوسم لب تو درد بگیره **** چند روزه به لبم بابا لبخند نیومده لبخند نیومده خون گوش پارم هنوز که بند نیومده که بند نیومده گوشوارمو کشیدن هنوز گوشام میسوزه بس که رو خار دویدم خیلی پاهام میسوزه سیلی زدن تا دیدن شامیا غربتم رو کاشکی نبینی بابا سرخی صورتم رو **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۵ من دو تا قربونی برات آورده ام حسین آورده ام حسین به سینه دست رد نزن ای نور هر دوعین ای نور هر دوعین بذار برن فداشن فدای طفل رباب فدای طفل رباب نذار ببینن این دو دستامو بین طناب دستامو بین طناب عزیز زهرا حسین قسم بجون زهرا بذار رو نیزه باشن سایه برای زنها **** یادته که داداش حسن چه غصه‌ای کشید چه صحنه ای رو دید شد از غم مادرمون موهاش همه سپید چه صحنه ای رو دید نذار اینا ببینن که رو سرم میریزن نامحرما میزنن سیلی محکم به زن نذار ببین ای گل که رو خاکا می‌افتم نذار ببینن این دو که زیر پا می افتم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۶ والله لا افرق عمی عمو جونم بی تو نمی تونم یه لحظه هم حتی ازت جدا نمی مونم بی تو نمی تونم دیدم یکی با نیزه به پیکر تو میزد نیزه‌ی روی سینت از پشت سر دراومد **** با دیدن سینه‌ی تو این سینه میسوزه این سینه میسوزه حرمله‌ی این بیابون قنفذ دیروزه این سینه میسوزه هدف گرفت و زد تیر حرمله بر حنجرم یه جوری زد که افتاد فاصله در حنجرم سخته برام دوباره که بدون پدرشم با دستای کوچیکم باید برات سپرشم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۷ داغ مدینه دلتو گرفته قاسمم گرفته قاسمم یه بی حیا کاکلتو گرفته قاسمم گرفته قاسمم مثل نفس بریده بریده شد تن تو رفتی غزل ز خیمه قصیده شد تن تو بارون تیر که بارید تنت روی زمین بود تابوت نداشتی فرقت با پدرت همین بود **** تا بغلت کردم پیچید صدای استخوون صدای استخوون تورو تا خیمه می‌برم ولی کشون کشون ولی کشون کشون چیکار کنم جواب منو بدی عزیزم شرمنده مثل عسل کش اومدی عزیزم ای یادگار حسن رفتی و تنها شدی از سم مرکبا بود هم قد سقا شدی **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۸ لای لای علی لای لای علی لای لای علی اصغر لای لای علی اصغر شرمنده ام که من دیگه شیر ندارم مادر لای لای علی اصغر بخواب علی الهی که خواب آب ببینی ولی چه سود که باید خوابو به خواب ببینی منو بابات نداریم نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام اروم آروم می‌میری **** رفتی به میدان بلکه تو سیراب آب بشی سیراب آب بشی اما نمی‌شد باورم با تیر به خواب بشی با تیر به خواب بشی رفتی و بر غم من غمی دگر فزودی تازه دو سه تا دندون تو درآورده بودی وقتی سه شعبه خوردی منم بخود پیچیدم صدای استخونت رو از حرم شنیدم **** بابا تورو پشت حرم بخاک سپرد اصغر بخاک سپرد اصغر ولی یه عده دنبال تو اومدن مادر لای لای علی اصغر عمه ها از غم تو سراپا آه و دردن به دنبال سر تو نیزه دارا می‌گردن سرت به روی نیزه ببین ربابه بی‌تاب کاشکی دیگه عزیزم نری تو بزم شراب **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۵۹ صدای تو شنیدم و رنگم پرید اکبر رنگم پرید اکبر تا رسیدم کنار تو قدّم خمید اکبر قدّم خمید اکبر ای دلربای خیمه دل مرا شکستی پلکی بزن بدانم تا اینکه زنده هستی خدا می‌دونه خیلی برام عزیزی اکبر اگه ببوسمت باز به هم می‌ریزی اکبر **** زنای جراح عدو خدایی نامردن خدایی نامردن به دور تو حلقه زدن جدا جدات کردن خدایی نامردن بعد هجوم مردا نپبت زنها رسید هر کسی از پیکرت یه تیکه ای می کشید کنار هم تنت رو دونه دونه می‌چینم صدتا علی اکبر روی زمین می‌بینم **** یه جای سالم ندیدم به روی جسم تو به روی جسم تو دعوای دشمنا همه بود سر اسم تو بود سر اسم تو تا چشم من علی‌جان به پهلوی تو افتاد خاطره‌ی مدینه یه لحظه اومد به یاد یادم نمیره دشمن به زخم ما نمک زد هرکی رسید تو کوچه مادرمو کتک زد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۰ پاشو علمدار غیور پاشو دلاورم پاشو دلاورم نامحرما دارن میرن به طرف حرم پاشو دلاورم رقیه توی خیمه می‌باره و می‌لرزه سربسته میگم عباس امون ز چشم هرزه دائم با خنده هاشون قلبمو دادن آزار بلندشو تا نبردن خواهرمونو بازار **** بهتر اینه دس نزنم به تنِ دَرهمت به تنِ دَرهمت ای جسم پاشیده بگو چجور کنم جمت چجور کنم جمت اکبرمو با عبا به سوی خیمه بردم پر از علی عبا شد موندم چرا نمردم کار تن تو امّا با یک عبا نمیشه حتی توی عبا هم جسم تو جا نمیشه **** @mahmud_asadi_shaegh135
# ۱۰۶۱ ای گل زهرا و علی دیدم که پژمردی دیدم که پژمردی با سر زمین خوردم حسین تا که زمین خوردی تا که زمین خوردی گرگای کوفه و شام نزدیک شدن برادر دور و بر تن تو حلقه زدن برادر سنان به سینه‌ی تو سِنانشو فرو کرد خولیِ بی مروت چه کاری با گلو کرد **** قاتل با چکمه اومدو تورو برت گردوند تورو برت گردوند از روی تل دیدم دلِ مادرتو سوزوند تورو برت گردوند ول کنِ ذبح سرت نبودو پا نمیشد یه ضربه و دو ضربه سرت جدا نمیشد رگای گردنت رو با فاصله برید شمر عجول بود امّا اینجا با حوصله برید شمر **** @mahmud_asadi_shaegh135
2024_07_02_20_42_12.mp3
1.53M
از ۱۰۵۲ الی ۱۰۶۱ به این سبک
۱۰۶۲ شکر خدا که اومده محرمت حسین سیاه پوشیدم توی این ماه غمت حسین با گریه بوسه میزنم به پرچمت حسین میدونم آقاجون که تو زدی صدام ممنون از اینکه اجازه دادی منم بیام باور نمی‌کنم که غرقِ در غمم یه ساله که چش به راهِ ماه محرمم اشکای چشمم میگه، با تو همه مطلب رو همش میترسیدم من، که نبینم امشب رو **** محرم از راه اومده ، دل غرق زمزمه است ارض و سما یکسر همه در شورو همهمه است پرچمِ عرش، پیراهنِ عزیزفاطمه است ای پسر شبیب برا حسین ما بلند بلند ضجه بزن که شد جدا جدا ای پسر شبیب شنیدی تا حالا که یکی جون بده ولی به زیر دست و پا میون گودال کشتن جد ما رو لب تشنه یابن شبیب می‌سوزم از لب کند دشنه **** ای پسر شبیب دلم از غصه در تبه روز مخدرات اهلِ خیمه چون شبه اونی که دیده گودی گودالو زینبه ای پسر شبیب غرقم به موج آه دق دادن عمه‌ی ما رو میون قتلگاه ای پسر شبیب چی بگم از سرش حسین و نحر کردن جلو چشای خواهرش ذبح گلوی جدم طول کشیده چند ساعت شبیه قربونی ها شد بدنش چند قسمت **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۶۳ برگرد آقا تا سفرو زهرت نکرده‌اند تا روی نیزه وارد شهرت نکرده‌اند برگرد تا پیش خواهرت نحرت نکرده‌اند ترسم از اینه که در پیش خواهرت نیزه بارون بشه حسین تموم پیکرت با داغ بچه هات تو رو می‌سوزونن برگرد وگرنه رو خاکا برت می‌گردونن دردم از اینه آقا که حنجرت حساسه تیغ رو گلوت مانندِ حریره و الماسه **** خون قطره قطره می‌ریزه از گردنم حسین ببین که بسته شد با یک طناب تنم حسین سر تا سر کوفه منو کشیدنم حسین هستم به یاد تو ای ماه هر شبم کشیدنم ولی به یاد نعل مرکبم در زیر پای اسب نمونده پیکرم من سر جدا شدم ولی ندیده دخترم دردم از اینه آقا که دخترت می بینه سرِ بریدت وقتی از نی روی زمینه **** @mahmud_asadi_shaegh135