eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ع) ____ شاید این آخرین باره/که تو رو بغل می‌گیرم غم توچه سخته ای مادر/توکه بری من میمیرم شایداین آخرین باره/لالایی برات می‌خونم داری می‌سوزی رو دستم/برای لبات گریونم آخه قرار بود شیرین زبون شی یه روز جوون شی بزرگ شی و عصای دستمون شی حالا قراره بری با بابات تموم شه دردات برو عزیز من خدا به همرات آخه قرار بود مادر فدات شم گرم نگات شم مادربزرگ بچه‌هات شم حالا قراره غم بی حساب شه خونم خراب شه حلقوم تو سهم رباب شه انگار قرار نیست ،برگردی پیشم با این صدای هلهله بیچاره می‌شم قربون شکل ،ماهت عزیزم تومیری وپشت سرت هی اشک میریزم «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» ====== شایداصلاً ایناخوابه/الهی تموم شه این رویا الهی دروغه حرفاشون/که تورو زدن جلوبابا شایداصلاً ایناخوابه/که تشنه تورو رهاکردن آخه چجوری عزیز من/سرتو باتیرجدا کردن کاش این دروغ بود بلوا به پا شد سر و صدا شد دوباره اون وسط پای حرمله وا شد اما دروغ نیست ای رنگ پریده گلوت بریده بابات برا یه قطره آب منت کشیده کاش این دروغ بود از خیمه رفتی با گریه رفتی مقابل چشام رو نیزه رفتی امادروغ نیست قلبم رو کندن دارن می‌خندن از بس سرت کوچیکه روی نی می‌بندن هر لحظه بی تو،واسم عذابه دیدن تو رو ،روو نیزه ها مرگ ربابه گریم گرفت با،اشکای نیزه ترسم اینه آخر بیافتی پای نیزه «« لای لای علی جان لای لای علی لای لای علی لای لای علی جان »» . ___ شعرونغمه: .👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام من - به پرچمای کهنه و قدیمی هیات سلام من - به استکان شکسته های چایی روضت سلام من - به دود اسپندی که داره بویی از جنت میخونه روضه خون برام / قصیده محتشمو شور محرمت گرفت / کل عالمو «باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام من - به پارچه مشکیای خاک خورده روضت سلام من - به اولین برگه نوحه خون توو هیات سلام من - به سجده‌ی زیارت عاشورا روی تربت به یاد نوکرایی که / بودن برا تو سینه چاک امسالو روضه میگیرن / به زیر خاک «کفن که دست مرا بست دست تو باز است و دست تو باز تو یعنی، بیا در آغوشم» ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سلام من - به اون سیاهیای دیگ نذری روضت سلام من - به حاجتای موقع هم زدن قیمه‌ات سلام من - به چوبای شکسته ی منبر توو هیات توو این شب اولیه / یاد پدر، مادرمون روضه های قدیمیو / برام بخون «گلی گم کرده ام، میجویم او را به هر گل می رسم می بویم او را گل من یک نشانه در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت» ۲ . 👇
. 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میترسم از شلوغیا - از این همه برو بیا اعوذ باللهِ من الکرببلا هوای اینجا پر غمه - میاد صدای همهمه غریب نبینمت عزیز فاطمه بیا برگردیم / خیلی دل آشوبم وقتی که تو باشی / ببین منم خوبم بیا برگردیم / به سمت مدینه میترسم برای / رباب و سکینه چرا میخونی هاهنا و مَحَطُّ رِحالِنا وَ مَناخُ رِکابِنا وَ مَسْفَکُ دِمائِنا هاهنا کرببلا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حالا که اومدیم بگو - سپاه و لشکر تو کو؟ زینبه که داره به تو میزنه رو هرچی میخواد بشه بشه - سایت الهی کم نشه نذار که هیچ وقت بینمون جدایی‌شه بیا برگردیم / میترسم از جنجال خواب میدیدم دورت / شلوغه توو گودال بیا برگردیم / تا علی اکبر هست رو سر ناموست / چادر و معجر هست چرا میخونی هاهنا و هَتْکُ حَریمِنا و قَتْلُ رِجالِنا تُزارُ قُبُورُنا هاهنا کرببلا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اصلا نمیشه باورم - خاک غمت، برادرم! توو این زمین نشسته آخر رو سرم چرا پریشونه موهات - فدای خشکی لبات جای لگد مونده چرا رو گونه هات می بینم دورت / شلوغ و جنجاله سنان با یه نیزه / توو راه گوداله می بینم دورت / حرومیا هستن راه نفس هاتو / با نیزشون بستن آخرش شد هاهنا ذُبح‌ اطفالنا و سَبیِ حَریمِنا و قُتل‌ رجالنا هاهنا کرببلا ۴ . 👇
. 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ فکر نمیکردم به این زودی تو رو از دست بدم بابا جای آغوشت شبا سر میذارم رو سنگای صحرا بدتر از این کوفتگی های تنم عصرای دلگیره دختری که رفته باباش از همه دنیا - دیگه سیره ۳ وقت غروب - خورشید خانوم میشینه پا دردِ دلای دخترت گفتم بهش - بابا داری؟ دست نوازش میکشه روی سرت؟ امشب میخواد - مهمون بیاد داره واسم شیرین میشه این روزگار ویرونه رو - جارو زدم پاک میکنم از صورتم گرد و غبار ""صفا آوردی / صفا آوردی تو رفتی و دخترتو به کی سپردی صفا آوری / صفا آوری معلومه از لبات هنوزم آب نخوردی"" 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از همون وقتی که رفتی قتلگاه کارم شده زاری سنگ میخوردی همون روزی که رو نیزه شدی قاری حال و روز دخترت از طعنه ها لبریزِ از درده جای بوسه هامو بابا روی گونه‌ات کی - لگد کرده ۳ از وقتی که - تو اومدی دیگه نمیگن که رقیه بی کسه کشته منو - زخم لبت آثار ضربه های توی مجلسه ؟! دیشب خودم - دیدم بابا انداختن با سنگاشون از روی نی میزد تو رو - اون مردکی که عمه زینب رو میزد توو بزم می ""صفا آوردی / صفا آوردی چرا سر از تنور خولی درآوردی صفا آوردی / صفا آوردی جلو چِشَم بودی که خیزرون میخوردی"" 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عمه هامم مثل من از نیزه دار تو کتک خوردن چادرم نه اما گوشواره هامو شمر و سنان بردن از همون وقتی که افتادم با صورت از روی ناقه عمه میگه از مغیلانه تنم تب داره و داغه - تنم داغه ۲ اون ساربو-ن بی حیا با دست سنگینش منو اول زده زجر اومده - دنبال من واسه همینه که پاهام تاول زده از طعنه ها-ی دخترا درد و غمای این دلم شد بی حساب چشم عمو - رو دور دیدن گهواره رو بردن جلو چشم رباب ""صفا آوردی / صفا آوردی رفتی سفر دخترتو چرا نبردی صفا آوردی / صفا آوردی کاش منو از خرابه با خودت می‌بردی"" . 👇
. 🏴 علیهم السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مث وهب ، شبیه جون مث حبیب ، مث زهیر الهی که ، به راه تو همه شویم، عاقبت به خیر باید رها شد از قفس / تا عاشقی شود آغاز باید گذر کنیم از خود / به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشه‌ی سلامم به شوق وصل تو کَندم از جان فقط به عشق تو در قیامم ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مث سعید ، شبیه حر مث انس ، مث بریر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت به خیر باید رها شد از این نَفس / رها شد از دلِ زندان نمی فروشم آن دل که / فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمه شهنشاه فدایی اش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مث نعیم ، شبیه زید طریق دوست ، رویم نه غیر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت به خیر صدای "اَینَ الهانی" / صدای "اَینَ مسلم" به گوش می رسد، باید / به قتلگاه شویم مُحْرِم ادخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رایت الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها ۲ . .👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تکلیفم - معلومه اونکه تنها مونده توو گودال - عمومه ثارالله - امامو عبدالله یازده ساله هم - مأمومه عمه بذار برم به قربانگاه ٫ منم عبدالله نمیتونم ببینمش تنها ٫ منم عبدالله میخوام بشم فدای ثارالله ٫ منم عبدالله دم علوی - جاریِ توو - رگ های من منم پسر - شیر جمل - ابن الحسن ۲ ابن الحسنم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ راهیِ - میدونم والله لا افارق عمی - می خونم تو هستی - اربابم تا نفس میکشم پای تو - می مونم منم فدای ابی عبدالله ٫ منم عبدالله به جز تو هیچی نمی‌خوام والله ٫ منم عبدالله توو قتلگاه با تو میشم همراه ٫ منم عبدالله فدای سرت - این پسرت - آقای من منم پسر - شیر جمل - ابن الحسن ۲ ابن الحسنم ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربندم - یا زهرا شاگرد عباسم، سرباز - ثارالله رجزم - توو میدون اشهد ان علیاً ولی الله توو بغل تو جون میدم ای شاه ٫ ابی عبدالله دشمنت آخرش میشه رسوا ٫ ابی عبدالله با مادرت میگم توو قربانگاه ٫ ابی عبدالله توو آغوش تو - من ندارم - درد و محن منم پسر - شیر جمل - ابن الحسن ۲ ابن الحسنم ۴ . 👇
. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عمو ، بهترین عموی دنیایی عمو ، بعد از بابا واسم بابایی عمو ، گل زهرایی نامه ای واست آوردم آقا / که به دست خط امام توئه الحمدلله که دلم همش / در اختیارات تامه توئه ردم نکن به جون مادرت / زندگیم همش به نام توئه قاسمم ، خون علی توو بدنم قاسمم ، من یادگار حسنم قاسمم ، نوه فاطمم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عمو ، بدون تو من سرگردونم عمو ، با اذنت راهیِ میدونم عمو ، به فدات جونم درسته سنم کمه عمو جون / ان شالله یه جایی لازم میشم نیستم شبیه علی اکبرت / اما واسه ی تو قاسم میشم الحمدلله توو رکاب تو / منم دیگه دارم عازم میشم قاسمم ، پسر ارشد حسن قاسمم ، سپر لاله ی چمن قاسمم ، نوه فاطمم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ از زبان امام حسین علیه السلام: عمو ، رد خون بسته این چشماتو عمو ، نکش روی زمین پاهاتو عمو ، بده دستاتو زره اندازه تنت نبود / حالا شدی هم قد اکبرم گل نوجوون بنی هاشم / دست و پا نزن در برابرم ببین شکستگی های تنت / منو میندازه یاد مادرم قاسمم ، گل شکسته ساقه قاسمم ، دلمو سوخته داغِ قاسمم ، نوه مادرم . 👇
. (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سرم رو شکستن فدا سرت اینا نقشه دارن برا سرت می ترسن که روو نیزه ها سرت/قرآن بخونه می ترسم بازم مثل مادرت یه دستی بلند شه رو دخترت همه ترسم از اینه خواهرت/ غریب بمونه فرقی نمی کنه، توو کوفه مرد و زن دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن گودال میکَنن، بد جور میزنن حتی زناشونم، از دور میزنن ............................ یه گودال برام کندن و زدن یه عده می خندیدن و زدن غریب گیرم آوردن و زدن/ فکر تو بودم همه دور گودال نشستن و زدن دندونم رو شکستن و توی کوچه دستم رو بستن و/ فکر تو بودم من نایبت بودم، اینجوری میزنن موندم که باخودت، میخوان چیکار کُنن سیلی که می‌زدن، از پا می افتادم یاد مدینه و، زهرا می افتادم ............................. خودم که گرفتار و بی کسم ولی من برا تو دلواپسم می دونم به دیدار نمی رسم/ خدانگهدار تو سینه‌م پر از حسرت توئه همه گریه‌م از غربت توئه همه جا فقط صحبت توئه/ تو کوچه بازار حرف از ثوابه و، پاداش و جایزه فتوا رسیده که، قتل تو جایزه با دخترات میای، اینو تا فهمیدن توو خونه ها دارن، قول کنیز میدن شاعر: ✍ 👇
. بیا خواهر از محملت پایین بیا آخر دنیامو ببین منو میکُشن تو همین زمین غریب و تنها شده موقع دل بریدن و منو از تو آخر میگیرن و تو باید بری بسپری من و به ریگ صحرا اینجاست کربلا ؛ که گفته مادرم هرچی مصیبته ؛ اینجا میاد سرم اینجا تو بی کس و ؛ من بی قمر میشم تو بی برادر و ؛ من بی پسر میشم ........................ داداش چی قراره بیاد سرم ببین خاک نشسته رو معجرم من این غِصه رو پیش مادرم شنیده بودم سرا پا میلرزم تو اضطراب برای خودم نه برا رباب من این روزا رو حتی توی خواب ندیده بودم گودال می‌بینم ؛ ای وای از تنت احساس می‌کنم ؛ از من میگیرنت ای کاش تو دلم ؛ آتیش به‌پا نشه ای کاش پام به این ؛ گودال وا نشه .............................. چرا خاک اینجا پر از خونه زمین و زمون روضه می‌خونه رقیه میگه کی میریم خونه چشم انتظاره چرا خشک و بی‌حاله آسمون قراره بمونیم باشه بمون چرا ساربون مونده پیشمون چه فکری داره انگشترت داره ؛ چشماشو میدره کاشکی میشد یه جور ؛ راضیش کنی بره بد جور دورمون ؛ هی پرسه میزنه این تازه اولِ ؛ دلشوره‌ی منه شاعر: ✍ .
. سلام_الله_علیها دوتامون لبامون پر از خونه موهام مثل موهات پریشونه حالا مثل تو من یه دندونِ شکسته دارم دوتامون موهامون پر از دوده قراره جدایی مگه بوده یتیمی برا من هنوز زوده سنی ندارم حق داری نشناسی ، موهام سفید شده این روزا لرزشِ ، دستام شدید شده از بین دخترا ، من خسته تر شدم زودتر بیا بریم ، که دردسر شدم .................................... نمی‌پرسم انگشترت چی شد نپرسی ازم معجرت چی شد ببین قسمت دخترت چی شد توی خرابه تو شام صد دفعه کربلا دیدم بلا دیدی بابا بلا دیدم سرت رو تو طشت طلا دیدم حالم خرابه امشب بیا خودم ، مادر بشم برات خاکا رو پاک کنم ، از صورت و لبات حالا که اومدی، بیشتر پیشم بمون لبهاتو می‌بوسم ، قرآن برام بخون ........................... سرِ روی نیزه بابام میشی همون مهربون که میخوام میشی تو هم‌بازی این روزام میشی می‌بینی تنهام خیال کن نریخته موهای من ببین سالمه ابروهای من دیگه خسته نیست زانوهای من بشین روپاهام من فرض میکنم ، آغوش داری و من رو تو آغوشِ ، گرمت میذاری و تو فرض کن منم ، گوشواره دارم و اصلا نگاه نکن این ، گوشای پاره‌مو شاعر: ✍ .
📋رهام کن که میبینم عمه جون (ع) رهام کن که می‌بینم عمه جون کشیدن عمومو به خاک و خون می‌بینی که تکیه زده به اون نیزه شکسته می‌بینم عمومو که بی کَسه ولی حیف که زورم نمیرسه به این نیزه که راه نفسِ عمومو بسته هرچی صدا زدم ، بسه دیگه نزن انگار نمی‌رسید ، اصلا صدای من گودال شاهده ، که بی حیا می‌زد اون با غلاف تیغ ، این با عصا میزد .................................. داره طاقتم سر میاد عمو که قاتل با خنجر میاد عمو چه کاری ازم بر میاد عمو دستم بریده دلم میتپه توی سینه‌م‌و تو گودال کنارت می‌شینم‌و چیزایی که دارم می‌بینم‌و کسی ندیده ای وای می‌بینم ، شمر و بالا سرت نیزه به پیکرت ، خنجر رو حنجرت ای کاش که می‌شد ، دستم سپر بشه تا نگذارم از این ، نزدیکتر بشه .................................... توی گوشمه خنده‌های کی روی سینته ردّ پای کی دارم نیزه‌هارو یکی یکی بیرون میارم رسیدن و با کینه‌ی علی تو رو می‌زدن بی معطّلی میخواستم برات سپر شم ولی توون ندارم دیدم که پنجه توو ، موی تو می‌کشید خواستم سپر بشم ، قدم نمی‌رسید تو کوچه‌ هم بابام ، هرکاری کرد نشد دردی حریف این ، اندوه و درد نشد شاعر:
📋یه لشکر پر از داد و هلهله‌ست (ع) یه لشکر پر از داد و هلهله‌ست یه لشکر پر از شور و ولوله‌ست یه لشکر پر از شمر و حرمله‌ست دلشوره دارم شده بغض جنگ جمل شدید حسن دیده دشمن تو رو که دید واسه‌ت نقشه‌ی تازه‌ای کشید ای تک‌سوارم با تیر و نیزه‌شون، شد قامتت نشون از پیکر عسل، میریزه جای خون اسبا یکی یکی، رد میشن از تنت ضرب المثل شدی، با قد کشیدن ............................. عجب روضه‌ای شد تو کربلا به یاد غم و رنج کوچه‌ها بازم تازه شد داغ مجتبی عزا به پا شد یه دشت و یه قاسم، یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردن و توو خیمه زَنا غرق شیوَن و غوغا بپا شد اسم علی رو برد ، فرق سرش شکست خون لخته‌ها چه زود ، راه گلوشو بست پهلوی زخمی و ، بازوی پُر ورم زینب رسید و گفت ؛ « ای وای مادرم» ای حسین.... شاعر:
📋 نگات میکنم با پریشونی (ع) نگات میکنم با پریشونی نه شیری نه آبی نه بارونی گرفتار شدیم تو بیابونی، که پُر گرگه میدونم چقدر سخته انتظار یه‌کم چشماتو روی هم بذار عموت برمیگرده دووم بیار، خدا بزرگه شرمنده میشم از / چشمای پر غمت ای کاش بمیرم و / این جور نبینمت تا کِی دل من آب / از گریه‌هات بشه طاقت بیار گلم / مادر فدات بشه ...................... با من داره حرف میزنه نگات ولی در نمیاد دیگه صدات می‌لرزونی هربار با گریه‌هات، دلای مارو کسی قطره‌ای آب به ما نداد بچه‌م داره جونش به لب میاد خدا واسه هیچ مادری نخواد، این ماجرا رو سخته که بچه‌ای / یه قطره آب بخواد مادر ولی ازش/ هیچ کاری بر نیاد رو دستای بابات / میذارمت علی میری و به خدا / می‌سپارمت علی ...................... کجا رفته لبخند آخرت سه شعبه چی آورده به سرت حالا چی بگم من به مادرت، ببین بابا رو دوباره منو یاری کن علی اصن گریه و زاری کن علی بیا آبروداری کن علی، همین یه بارو ای من به قربونِ / رگهای گردنت باور نمی‌کنم / ‌از من گرفتنت لبهات حالا نیست / دنبال آب دیگه لالا لالا گلم / راحت بخواب دیگه شاعر:
📋چه داغی نشوندی توو دل من (ع) چه داغی نشوندی/ توو دل من نمون روی خاکا / با این بدن پاشو بار دیگه / قدم بزن برای بابا دل از دیدن تو /نمیشه سیر بابات اومده/ ناتوان و پیر ببین خم شدم / دستمو بگیر عصای بابا از خیمه رفتی و / بردی دل منو دریای من گرفت / غم ساحل منو میگردم از غمت / دشت ستاره رو پیدا نمیکنم / اون جسم پاره رو ................... پر از سوت و کف شد / دور و برت زمین میخورم / پیش پیکرت سرم خم شد از غم/ روی سرت نفرین به دنیا گل من چه پرپر / آوردنت گلابم چقد بد / فشردنت عبا کم اومد واسه / بردنت ای اِرباً اِربا نامرد مردما / بدجور کشتنت هی جمع میکنم / منها میشه تنت پاشو نگات کنم / حتی یه بار علی بابای پیرتو / تنها نذار علی ..................... بهاری که دیده / خزونش و نفس‌هاش بریده / اَمونش و نشسته کنار / جوونش و روضه میخونه حسین مونده با / سوز گریه‌هاش علی و / پریشونی باباش کسی دل / نمی‌سوزونه براش دلش چه خونه ای میوه‌ی دلم / وقت رسیدنت این لشکر حسود / از شاخه چیدنت از داغ دیدنت / موهام سفید شده تو زخم خوردی و / بابات شهید شده شاعر:
📋تا دیدم که افتادی رو زمین تا دیدم که افتادی رو زمین منم از کمر خم شدم ببین پاشو خواهرِ تو داره از این غصه میمیره پاشو ای علمدار لشکرم شده خیره دشمن سوی حرم ببین که از این دوری دخترم بهونه گیره میگه عمو بیا، جونم به لب رسید در انتظارته، داره به تو امید اما نمیدونه، زخمیه پیگرت ای وای اگه بیاد، آخر بالا سرت ........................... میبوسم حالا چشم تارِ تو نگو که همین‌جاست مزارِ تو چطوری برم از کنار تو برادر من پاشو ذکر حیدر رو دَم بگیر پاشو روی دوشت عَلم بگیر پاشو راه بسوی حرم بگیر ای یاور من باور نمیکنم، دستت جدا شده با ضربه‌ی عمود، فرقت دوتا شده بعد تو دشمنم، تا خیمه‌ها میاد نقشه داره برا، اهل حرم زیاد ............................... سه‌شعبه زدن بی‌هوا به تو زدن تیر به مَشک پُر آب تو با نیزه زدن دشمنا به تو رحمی ندارن با کینه به سمتِ تو اومدن نخواستن یه ذره اَمون بدن چه زخمای به پیکرت زدن چه بی‌شمارن خونا رو از سر و، روی تو میبرن من میدونم اومد، پیش تو مادرم گفته برای تو، از سیلی خوردنش گفته که حیدر و، دست بسته بردنش شاعر
شب آخره دل پریشونه میگن هیشکی پیشش نمیمونه کسی غصه هاشو نمیدونه تو این بیابون مگه ما نباشیم که تنها شه مبادا علی اربا اربا شه باید هرکی مونده مهیا شه بره به میدون آرومه زینبش وقتی میاد حبیب امشب تو کربلا پیچیده بوی سیب ارباب ما حسین ارواحنا فداک امشب تو خیمه گاه فردا به روی خاک حسین امشبو پیش خواهره یه امشب تو آغوش دختره یه امشب دلش پیش مادره غریب مادر ولی ظهر فردا دیگه تنهاس آتیش توی این خیمه ها برپاس سر کهنه پیراهنش دعواس غریب مادر امشب تو خیمه گاه گرم عبادته فردا تو قتلگاه غوغای غارته امشب سر حسین رو خاک کربلاس فردا سر حسین بالای نیزه هاس غم ظهر فردا چه سنگینه یه نامرد روی سینه می شینه بگو مادرش داره می بینه میون غوغا تنش روی خاک بیابونه سرش بر سر نیزه مهمونه داره آیه کهفو میخونه غروب فردا شمر از تو قتلگاه با خنده اومده تنگه غروبه و خورشید سر زده دشمن از این به بعد تو فکر غارته اهل حرم بیاید وقت اسارته
. 📋چجوری میتونم رهات کنم چجوری میتونم، رهات کنم بذار یه دل سیر، نگات کنم میخوام تا خود صبح، صدات کنم ای عشق زینب چیشد یادگاری مادرت برادر بگو، چی اومد سرت ببین شمر و دنبال دخترت ای عشق زینب ای سربلند من، از ریشه چیدنت پس قسمت منه، رگهای گردنت ای سرفراز من، رو نیزه‌ای چرا قرآن بخون برام، از روی نیزه‌ها ......................... ما رو میبرن، بین کوچه‌ها تو میمونی و، پیکری رها کجایی تو ای یار و، من کجا برادر من تو اما توی قلب زینبی دعای نمازم توو هر شبی اگرچه لگد کوب مرکبی برادر من شب‌ها گذشته و، گریونه خواهرت سرخه لبام هنوز، از خون حنجرت أَمَّنْ یجِیبُ من، مُضْطَر شدی چرا ای سرنوشت من، بی‌سر شدی چرا .................... خداحافظ ای، یارِ آشنا خداحافظ ای، پیکرِ رها خداحافظ ای، دشتِ کربلا که میره زینب سلام ای، سر روی نیزه‌ها سلام ای، سر از بدن جدا سلام ای، مسیر پر از بلا اسیره زینب امشب رقیه هم، جامونده بین راه پیداست که روی نی، هی میکنی نگاه زجری کشیده‌ام، از زجر و طعنه‌هاش بازم‌ فداسرت، همراهمی داداش *شاعر: ✍ 👇
‎⁨زمینه حضرت‌ علی‌اصغر ع⁩.mp3
3.15M
(ع) بند1️⃣ توی غارت خیمه ها به قنداقه هم چنگ زدن سرت کوچیکه روی نی به این سر چرا سنگ زدن چوب نیزه هم حالا ، خونی شد پیشونیت مث بابا ، خونی شد تا مخدرات دیدن این ، این وضع‌و لطمه لطمه صورتا ، خونی شد من زنده‌مو زیرِ خاکه پیکرت من زنده‌مو جایزه است برا سرت ( علی ِ اصغرم ) بند2️⃣ نمیرم زیرِ سایه و از این غم شدم آب علی چقد سوخته شد صورتت زیر نور آفتاب علی ای کجاست نوازشم ، لالایی دست روو نیزه می‌کشم ، لالایی از خجالت آب میشم ، وقتی که با تو چشم تو چشم می‌شم ، لالایی من مادرم بچه مو فقط میخام من مادرم خیلی وقته چشم برام ( علی ِ اصغرم ) بند3️⃣ همین غم شکسته منو توو بازار چی‌ اومد سرم سرت از سر باباتم گرون تر شده اصغرم زیر خاکه پیکرت ، ای مادر دست به دست شده سرت ، ای مادر خون تازه رو دیدم ، میریزه از رگای حنجرت ، ای مادر آه اصغرم قنداقه‌ت تو دستمه آه اصغرم این تموم هستمه ( علی ِ اصغرم ) 🖍️ ✍ .
. ترانه‌ی ازل حسین -------------------------------- ترانه ی ازل حسین قصیده و غزل حسین بگو به نیت فرج سلامٌ علی الحسین محرم اومده بیا و پَر بگیر دوباره رو به سوی کربلا کن میون روضه‌ها، تو اوج گریه‌ها برا ظهور آقامون دعا کن ▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ --------------------------------- : 👇
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه ********************* مرغِ روحِ شیعه گشته جَلدِ بام پنج تن تا شود مشمولِ لطفِ صبح و شامِ پنج تن روی فرزندان ما جز نامِ آن ها نام نیست در اسامی مثلِ خورشید است نامِ پنج تن پادشاهان را به آسانی غلامِ خود کند هر که می گردد در این دنیا غلامِ پنج تن شانشان را ما نمی فهمیم وقتی که خدا آسمان ها و زمین را کرده رامِ پنج تن گویم از شقّ القمرها یا که ردّ الشمس ها بوده این اعجازها کارِ مدامِ پنج تن می شود فهمید از لولاک ، خلقت کاملاً هست چون صیدی که افتاده به دامِ پنج تن در کِسا قدری تامّل کردم و دیدم که حق کرده عالم را منظّم با نظامِ پنج تن دست از نفرین کشیدند اهل نجران این چنین بر مسیحیان معین شد مقامِ پنج تن دوستان تنها نه، حتی دشمنان هم دیده اند جود و احسان و کرم را در مرامِ پنج تن بی جهت سلمان نشد " منّا " در اوصافش ببین او اطاعت کرده دائم از کلامِ پنج تن لعن ما بر جبت والطاغوت تا روزِ جزا آن کسانی که شکستند احترامِ پنج تن می رسد روزی که "مهدی" آن دو را آتش زند منتقم قطعاً بگیرد انتقامِ پنج تن ********************** رضا یزدی اصل ( شهر مقدس قم)