هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
4_5775926776198862347.mp3
1.14M
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
.
#شور
#امام_حسین علیه السلام
🍀
یک عمره منم غلام حسین
همچون صیدی ام در دام حسین
امشب پر میگیرم و میشینم
تا روز ابد بر بام حسین
یار من حسینه و، کار من حسینه و
من هم میثمم، دار من حسینه و
یا اباعبدالله ذکر رو لبهایی
من یقین دارم که شافع عقبایی
هرکجا میرم من از شما میخونم
وقتی که هر لحظه شما به فکر مایی
یا اباعبداله الحسین
🍀
ارباب منه صاحبه فلک
پر باز کرده از لطف او مَلَک
به به اونی که در بند توعه
دینش با حسین میخوره محک
کربلا وجودمه، نقش تارو پودمه
نوکر تو منم، همین مقصودمه
من به تو برگشتم تا صدایم کردی
به همه گفتم که حسینه اوجِ مردی
آی رفیق درد داری کربلا راهی شو
شاه حسین درمون کرده وقتی برمیگردی
یا اباعبداله الحسین
#محمد_امین_معطری ✍
👇👇
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
4_5789699795719296018.mp3
2.09M
🎵 #زمینه
رو قولت آقا حساب کردم
#کـربـلایـی_مـحـمـد_آسلـیـمـی 🎤
◾️ شنبه | ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۳
◾️شب اول محرم الحرام۱۴۴۶
رو قولت آقا حساب کردم
به تو آقا سلام سایتون مستدام
توی هیئت که میام
حس میکنم کربلام
به غمت مبتلام با تو من روبه رام
عمریه که با مسیر خونتون آشنام
ای بی مثل شاه لو یزل
ذکر مداومم احلی مِن عسل
جونم حسین سامونم حسین
من تا ابد بهت مدیونم حسین
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
.
#زمزمه ... گریه میکنم
امین عسگری حسینیه معلی
#امام_زمان
#مناجات_محرمی
#عصر_عاشورا
تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیش تر از پیش چشمم گریهلازم می شود
"اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریهکُن در روضه جبریلِ عوالم می شود
شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند
سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود
گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن
دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود
این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند
پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود
آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو
سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود
هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"...
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
▪️
▪️
لااقل "اینجسمِعریانمانده" را..،دفنش کنید
نامروَّت ها کسی اینقدر ظالم می شود
آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود...
کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟
شاعر: #بردیا_محمدی
┄┅═══••↭••═══┅┄
زمزمه #امام_حسین #سبک_منی_که_از_تولدم
از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست
دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست
عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ...
تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ...
گریه میکنم ...
تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ...
بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم .
برات قتیل العبرات ، گریه می کنم
تا زخم بشه پلکِ چشام گریه میکنم
تا خوب بشه زخمِ تنت
تا خون نیاد از بدنت
برای تشنه کشتنت
حسین وای
یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم
به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم
با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم .
با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم .
سینه میزنم
تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ...
به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ...
که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم
اشک چشام بشه روون ...
اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم
با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟
به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ...
بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ...
لطمه میزنم ...
از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ...
من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ...
فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ...
____
عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: «حَجَجْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ -علیهما السلام- هَلْ کَانَ یُصَابُ فِی قَبْرِهِ شَیْءٌ؟ فَقَالَ: یَا ابْنَ بُکَیْرٍ مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ
عبد اللَّهبنبکیر با امام صادق (ع) گفتگو میکرد. در ضمن گزارش این گفتگوی طولانی آمده است که راوى مىگوید: محضر امام عرض کردم: اى پسر رسول خدا اگر قبر حضرت حسینبنعلى را نبش کنند، در قبر به چیزى برخورد مىکنند؟ حضرت در جواب فرمودند: «چه سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهرهمند مىشوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مىکند: «یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى (آنچه را به من وعده دادى روانما)» و آن حضرت به زوار خود نگریسته و به آنها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان است، آگاهتر از خودشان به فرزندانشان است و نیز آن جناب به گریهکنندهگانش نظر فرموده و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان درخواست استغفار براى ایشان مىکنند و خطاب به کسانى که برایشان گریه مىکنند، مىفرمایند: اى کسى که گریه مىکنى اگر بدانى خداوند چه [پاداشی] برایت آماده نموده، مسلما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مىگردد و قطعا خدای تعالی تمام گناهان و لغزشهای تو را بهواسطه این اشکى که ریختهاى مىآمرزد.»
#فراق_کربلا
#روضه_شب_جمعه
..👇👇
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
.
#شب_سوم_محرم
نیزهدارت به من یتیمی را
داشت از روی نی نشان میداد
پیش چشمان کودکانت کاش
کمتر آن نیزه را تکان میداد
تو روی نیزه هم اگر باشی
سایهات همچنان روی سرِ ماست
ای سر روی نیزه! ای خورشید!
گرمیات جان به کاروان میداد
دیگر آسان نمیتوان رد شد
هرگز از پیش قتلگاه... آری
به دل روضهخوان تو -که منم-
کاش قدری خدا توان میداد:
سائلی آمد و تو در سجده
«انّمایی» دوباره نازل شد
چه کسی مثل تو نگینش را
اینچنین دست ساربان میداد؟
کمکم آرام میشوی آری
سر روی پای من که بگذاری
بیشتر با تو حرف میزدم آه
درد دوری اگر امان میداد
#رضا_یزدانی✍
.
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
#حضرت_رقیه_شور
قبله حاجات همه خلق جهان ... رقیه جان ۲
جانم عمه جان صاحب الزمان ... رقیه جان ۲
انگار که دنیارو دادن به عباس
وقتی تورو تو بغلش میگیره
تموم قافله این و میدون
بگی عمو ، عمو برات میمیره
همه دلخوشی سقایی رقیه
چقدر شبیهة الزهرایی رقیه
حاجت یه عالم و از بابات میگیری
کافیه یه بار بگی بابایی رقیه
ای جانم رقیه
ستاره ء قبيله ء هاشميان … رقيه جان٢
نائبه ء عقيله ء هاشميان … رقيه جان٢
دشمنتم حاجت ازت مى گيره
اينو همه ديدن هزار مرتبه
منكر توست شبيه اون كسى كه
خورشيدو مى بينه و ميگه شبه
مهر تو داده سر و سامانم رقیه
مینویسم عشق و میخوانم رقیه
گریه هات کاخ یزیدو وقتی بهم ریخت
عمه زینبت میگفت ای جانم رقیه
ای جانم رقیه
کاشکی بیایم تو حرمت سینه زنان ... رقیه جان۲
دور ضریحت بخونیم رقیه جان ... رقیه جان۲
فاطمهء سه سالهء حسينى
تربت تو بوى مدينه ميده
تُو حرمت زائرا ناخودآگاه
سلام ميدن به مادر شهيده
به فدای حرم زیبای رقیه
عشق تو بزرگترین سرمایه رقیه
اربعین برات ما رو میدی همیشه
به نیابتت میریم مشایه رقیه
ای جانم رقیه
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
4_5789490046696428803.mp3
1.04M
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
رباعی
دلباخته اش اهل نظر خواهد شد
ازفیض حضور باخبر خواهد شد
این شور محبت حسین ابن علی است
هر کس که چشید تشنه تر خواهد شد
#محسن_درویش
هدایت شده از محمد رضا کفشدار طوسی
#حبیب_بن_مظاهر علیهالسلام
#غزل
🔹ذکر مکرر🔹
از جنس حیدر است رجزها که از بر است
با یا علی همیشه دهانش معطر است
در وصف او کتاب فراوان نوشتهاند
دیگر نوشتهاند که این مرد، دیگر است
در آسیاب کوفه نکردهست مو سفید
او پیر پای منبر اولاد حیدر است
بر دست اگر که نیزه بگیرند، سربلند
در دست اگر که تیغ بگیرند، او سر است
با سنگ و تیر و نیزه و شمشیر آمدند
حق داشتند، جبههشان نابرابر است!
تیغ از غلاف خویش اگر در بیاورد
تنها خودش به منزلۀ چند لشکر است
با تیغ در غلاف، به میدان قدم گذاشت
گفت آنکه پای پس کشد از مرد کمتر است
حاشا نفس نفس بزند پیر کارزار!
اینها نفس نفس که نه، ذکر مکرر است
وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست
دیدند شیر معرکه دیگر کبوتر است..
وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست
معلوم بود فکر لب خشک اصغر است
وقتی حبیب روی دو زانوی خود نشست
پیچید بوی سیب... وَ این بیت آخر است
📝 #محمدحسین_ملکیان