#حضرت_رقیه_شهادت
#رباعی
بر نیزه مدام گریه کردی بابا
تا کوفه و شام گریه کردی بابا
وقتی که به گریه کردنم خندیدند
آهسته برام گریه کردی بابا
#مهدی_محمدتقی
#امام_حسین_علیه_السلام
آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟
ترک جان گوی اگر میطلبی جانان را
قرب جانان هوس هر دل وجانیست ولی
دل کسی داد به جانان که نخواهد جان را
کیست آن بنده زیبنده به جز نفس #حسین
که به لطفی اثر از قهر برَد سبحان را؟
بحر موّاج کرم اوست که با تشنه لبی
نخورد آب و دهد آب، لب عطشان را
خالق عزوجل کرد ز ایجاد حسین
ختم بر امّت خاتم، کرم و احسان را
دید پیش از گِل ما، بار گنه بر دل ما
کآفرید از پی این درد، خدا، درمان را
مظهر اسم "عفُوّ" ست چو این منبع جود
مغفرت جوی و بدین اسم بجو غفران را
رحمت واسعه نامش برِ خاصان خداست
که رحیمیّت از این اسم بود رحمان را
یادِ ابروش به چشم دل من شمشیریاست
که بدین تیغ، موحد بکشد شیطان را
#فؤاد_کرمانی
#امام_حسین_زیارت
#رباعی
فطرس برسان سلام ما را به حسین
با او بگو ای به مصطفی نور دو عین
مشتاق زیارت تو و عباسیم
ما را برسان شبی به بین الحرمین
#سیدجواد_محمدی
#حضرت_رباب
آه از دل رباب امان از دل رباب
سوزد دل تمام جهان از دل رباب
جانها رسیده اند به لب از غم حسین
دلها کشیده اند فغان از دل رباب
صبح و مسا به گریه ی ششماهه ی رباب
خون گریه کرد امام زمان از دل رباب
زینب که داشت صبر عظیمی به کربلا
صبر اینچنین نداشت گمان از دل رباب
در بین داغ های توانکاه کربلا
داغی گرفته است توان از دل رباب
توصیف داغ آن دل خونین که میکند؟
لکنت گرفته است زبان از دل رباب
دانی که تیر وقت وداع کمان چه گفت؟
آهی کشید و گفت امان از دل رباب
تیر سه شعبه کرد اصابت سه جا ولی
اول گرفته بود نشان از دل رباب
بوسید حلق اصغر و بازوی شاه دین
وانگه گذشت ناله کنان از دل رباب
تیر و کمان دو چشمه ی خون باز کرده است
تیر از دل حسین و کمان از دل رباب
زان خون که شد به چشم رباب از دلش روان
یارب به چشم ما برسان از دل رباب
زیرا به چشم گریه کنانش دو چشمه خون
تا صبح محشر است روان از دل رباب
#مرتضی_جام_آبادی
#امام_حسین_علیه_السلام
#زیارت #اربعین
شکسته باد دهانی که از تو دم نزند
بریده باد زبانی که حرف غم نزند
شب زیارتیات زار میشود حالم
اگر دوباره هوای تو بر سرم نزند
کسی که نذر تورا با خلوص هم بزند
بساط زندگیاش را غمی به هم نزند
تمام حاجتم این بود در شب احیاء
خدا بدون تو سال مرا رقم نزند
عجیب نیست اگر مرده جان تازه گرفت
بیار قلب کسی را که در حرم نزند
قرار ماست پیاده نجف به کرببلا
اگر که وعدهی ما را اجل بهم نزند
#محمدحسن_بیات_لو
#امام_حسین_مناجات
#امام_حسین_شهادت
#شب_جمعه
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پَر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشهی قتلگاه میآیم
با دَمِ آه آه میآیم
مادرش آمدهست میدانم
روضهی "یابُنَیَّ" میخوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعهست روضهخوان زهراست
مجلسی گوشهی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین میخواند
یک نفر روضه اینچنین میخواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرفتر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
شب جمعهست مبتلا شدهایم
باز مهمان کربلا شدهایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
#سیدروح_الله_مؤید
#امام_حسین_مناجات
سر نخواهم کرد خم، پیش کسی اِلا حسین
قلب من خورده به نامِ، نامیِ مولا حسین
در رَهَش امروز هرکس یک قدم برداشته
خوب میداند تلافی میکند فردا حسین
آه از آن روزی که خلوت میشود دورِ مزار
بعد میبینی که مانده پیش تو تنها حسین
بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم
از همه عالم کفایت میکند ما را حسین
شک ندارم نوکران را، از صف یوم الحساب
میکشد بیرون ملک، میگوید: اینها با حسین
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست
لحظهای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین
کولهباری از گناه آوردهام، چون گفتهاند
با دو قطره اشک، پاکش میکند یکجا حسین
رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست
کَلْمَهُ الحُسنیٰ حسین و عُرْوَة الْوُثْقَی حسین
بس که بخشیدهست میترسم میان قتلگاه
شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین
مادرم میگفت اگر شوق حرم داری بگو
بعد تسبیحات بیبی حضرت زهرا …حسین
هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه
خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین!
#سعید_پاشازاده
#امام_حسین_مناجات
روضه در دیده من آب بقا ریخته است
که در این کاسه دل خون خدا ریخته است
توتیا هر ملک از روضه داغت ببرد
بس که در بزم تو خاکستر ما ریخته است
اشک خود می خورم و نازطبیبان نکشم
در قنوت نظرم روضه شفا ریخته است
چادر مادر تو اشک مرا میگیرد
اشک از دیده بر این عرش خدا ریخته است
من نمک گیر توام روز ولادت پدرم
در دهان تربتی از کرببلا ریخته است
کربلا خاک شفا دارد اگر حق دارد
پاره های بدنت در همه جا ریخته است
گنج پیدا شده گویا ته گودال بلا
لشکری بر سر یک جسم چرا ریخته است
#موسی_علیمرادی
#کربلا
به هر لالهی داغداری از این خاک
به هرگوشه ای و کناری از این خاک
نشان جگر گوشه هایی است پرپر
دمیده به هر رهگذاری از این خاک
بیا پابرهنه که چون شعله طور
برآمد سر نی سواری از این خاک
چنان میل سرمه سر چشم بگذار
به پایت اگر رفت خاری از این خاک
سزد آسمان تا ابد خون بگرید
که دارد رخ شرمساری از این خاک
مدام از خجالت گل آلوده گردد
بجوشد اگر چشمهساری از این خاک
به صدرنگ بوی جگر می تراود
اگر سربرآرد شراری از این خاک
از این بیشه بی زهره شیر مگذر
که بیرون زده شیرخواری از این خاک!
چو شام غریبان شود روز آن کس
که رفته است صبح خماری از این خاک
شود از شمار غبارش فزون تر
مصائب اگر برشماری از این خاک
به صحرای محشر قیامت توان کرد
اگر برده باشی غباری از این خاک
الهی که از گور عریان برآیم
کفن گر برم یادگاری از این خاک
#امام_حسین_مناجات
سلام ای عزیز دل ما حسین
حبیبی تصدّق علینا حسین
کس و کار ما آبرو دار ما
همه ثروت ما ز دنیا حسین
کسی حال مارا نپرسیده بود
یکی یاد ما کرد..تنها حسین
از آن دم که واشد زبانم به حرف..
به من گفت مادر..بگو یا حسین!
زمین خورده بودم..به افتادنم..
همه خنده کردند..الا حسین
بنا بود رسوای عالم شوم..
خرید آبروی گدا را حسین
همه بنده هستند و مولا حسن
همه عبد هستند و آقا حسین
ضرر کردم از با همه بودنم..
رفاقت فقط با یکی!با حسین!
نشستم به پایین مجلس ولی..
مرا برد بالای بالا حسین
مرا میبری کربلا بازهم؟؟
مرا پر بده باز آنجا حسین
زمین خوردی و مادرت ناله زد
نزن دست و پا پیش زهرا حسین
#سیدپوریا_هاشمی
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#رباعی
آن قوم که خواستند پر پر بشوی
بر دست پدر شهیدِ بی سر بشوی
ای کودک شیرخواره میترسیدند
از اینکه تو هم علیِ اکبر بشوی
#س_کرمانی
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_حسین_شهادت
شرح غمهای شما را چه کسی می فهمد
روضه ی کرببلا را چه کسی می فهمد
اینکه سلطان جهان بر بدنش جای کفن
بوریا رفته خدا را چه کسی می فهمد
تیغ و شمشیر مگر کم شده در کرببلا
معنی سنگ و عصا را چه کسی می فهمد؟
غیر بابای، پسر اربن و اربا دیده
چیدن تن به عبا را چه کسی می فهمد
اینکه در اوج کرم باشی و مجبور شوی
بزنی رو به گدا را چه کسی می فهمد؟
غیر سقا که شکوهش همه از غیرت بود
ناله واعطشا را چه کسی می فهمد؟
جز دلِ سوخته ی عمه ی سادات، غمِ
تن در دشت رها را چه کسی می فهمد
غیر آن دختر گم گشته ی در صحرا،درد
پای پر آبله ها را چه کسی می فهمد
داغ شرمندگی خون خدا بر سر نی
روبه روی اسرا را چه کسی می فهمد
#حسن_کردی