بسم الله الرحمن الرحیم
" #تبانی "
آتش و دیوار و میخ در تبانی می کنند
سنگ ها هم ضد بال و پر تبانی می کنند
فضه می شوید حیاط خانه را اما چه سود
بادها با دود و خاکستر تبانی می کنند
هر چه درمان میکنم حال تو بدتر می شود
زخم دست و سینه با بستر تبانی می کنند
سرفه های شب به شب با استخوان سینه ات
تا کند حال تو را بدتر تبانی می کنند
با مغیره مردم شهر مدینه يک به يک
هي علیه فاتح خیبر تبانی می کنند
تازه زن های محل تا دخترت را دق دهند
در عیادت های زجرآور تبانی می کنند
تا تو را از من بگیرند و مرا از تو ببین
چل نفر با یک نفر با در تبانی می کنند
#علی_کاوند
#حضرت_ابوطالب_عليه_السلام
به وصف تو به جز آیات قرآنی نمی آید
که در توصیف نور الفاظ چندانی نمی آید
به غیر از شرح شأن باشکوه خاندان تو
به توصیف کسی که " آل عمرانی " نمی آید
ندارم شک که دین از اعتبارت معتبر بوده
بدون گل که رونق در گلستانی نمی آید
نشسته نام تو بعد از علی باید همین باشد
کنار نور هرگز غیر نورانی نمی آید
حمایت از تو ، ثروت از خدیجه ، تیغ از حیدر
بدون این سه بویی از مسلمانی نمی آید
نه تنها بر علی که بر محمد هم پدر بودي
چنین شأنی دگر بر هیچ داماني نمی آید
به ایمان اباذرها و سلمان ها قسم دیگر
که هرگز مثل ایمان تو ایمانی نمی آید
تو تا از دار دنیا یک علی داری چه کم داری
به دارایی تو هرگز سلیمانی نمی آيد
زمانه بعد تو بر خاندانت سخت می گيرد
پس از تو بر علي انگار آسانی نمی آید
#علی_کاوند
بسم الرحمن الرحیم
#غزل
کور بینا شد فلج پا شد گدا حاجت گرفت
سائل بی دست و پا آمد حرم دولت گرفت
هر که با قلبی شکسته بر در این خانه رفت
حاجتش را در حرم از شاه ، بی نوبت گرفت
درد می آید در این درگاه درمان می رود
مبتلا رنگ شفا از خوردن تربت گرفت
روزها خورشید و شب ها ماه اینجا خادمند
آسمان روزی خود را از همین ساحت گرفت
بود هر کس که مجاور با حرم شد محترم
خاک هم از همجواری با طلا قیمت گرفت
سال ها از بوسه بر گرد و غبار صحن ها
زندگی ساده ای که داشتم برکت گرفت
این زیارت ها فقط عرض ارادت نیست که
شیعه اصلا با زیارت کردنش عزت گرفت
#علی_کاوند
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل_مرثیه
پوشیدهاست رخت عزا ، خانهی علی
بانگ عزاست بین عزاخانهی علی
داغ هزار زخم زبان مانده بر دلش
خم گشته است کوهِ دوتا شانهی علی
شمع وجودش از غم سی ساله آب شد
خاکستریست پهلوی پروانهی علی
آه از دمی که اهل مدینه نکرد شرم
پهلو گرفت شعله به کاشانهی علی
آه از تنور سینهی او شعله میکشد
آنجا که سوخت گوهر دردانهی علی
سنگصبور بی کسیاش را گرفتهاند
قربان نالههای غریبانهی علی
#علی_کاوند
بسم الله الرحمن الرحیم
#مدح_مولا
مرا بهجز به علی تا ابد ارادت نیست
ارادتم به علی هرچه هست عادت نیست
تمام حرف احادیث معتبر این است
که دین بغیر پذیرفتن ولایت نیست
خداپرستی بی حب مرتضی کفر است
نماز خواندن بی حب او عبادت نیست
مگیر خرده اگر سجده میکنم سمتش
مگر که بین خدا و علی شباهت نیست؟
علی نداشت سر صلح با معاویه
دیانت علوی خالی از سیاست نیست
بگو به منکر او راه رفته را برگرد
مسیر غیر علی مقصدش سعادت نیست
سعادت دو جهان بند بندگی علیست
سوال مبهم خلقت چگونگی علیست
#علی_کاوند
#غدیرخم
بسم الله الرحمن الرحیم
#ترجیع_بند_مولا
تشنه ام تشنهی مرام علی
سائل سفرهی طعام علی
می نویسم خدا و بعد از آن
میدهم تا ابد ادامه علی
از همان روز ابتدا مستم
مستم از ابتدا ز جام علی
ما مدد از کسی نمیگیریم
چون که ننگ است غیر نام علی
افتخارم شده است اینکه شده
اسم من در شناسنامه علی
شب معراج مصطفی در اصل
شده در عرش همکلام علی
هم همیشه علی امام من است
هم همیشه منم غلام علی
حجرالاسودش بهانه بود
می کند حاجی استلام علی
که علی دست قادر ازلی ست
رشته ی ماسوا به دست علیست
می زنم می ، می طهور و زلال
که ندارد می طهور زوال
بی علی هست رب شبیه بت
با علی هست رب جل جلال
دست ما را رها نخواهد کرد
بی خیالش شوم به فرض محال
همه لیس کمثله شی است
از علی گر بیاوریم مثال
رمضان ماه بندگی شد چون
وجه او در خدا شد استهلال
جز علی هرچه بود زشتی بود
ذکر حیدر محول الاحوال
پس خدا و علی ندارد که
به دو مصرع کنیم استدلال
که علی دست قادر ازلی ست
رشته ماسوا به دست علی ست
اوست استاد درس جبراییل
الگوی بندگی میکاییل
شک ندارم که یاعلی مدد است
نفخه ی حشر صور اسرافیل
به علی می رسم تمام و کمال
از خدا گر بیاورم تمثیل
یا علی شد معادل صدها
ذکر تسبیح و آیه و تهلیل
آیه آیه خدای حی جلیل
کرده است از اباالحسن تجلیل
می کند سیئات عالم را
حب حیدر به بهترین تبدیل
صفحه صفحه نوشته است خدا
بین تورات و مصحف و انجیل
که علی دست قادر ازلی ست
رشته ماسوا به دست علی ست
روی دستت نیامده است علی
نیست بالاتر از تو دست علی
ای فدای تو هرچه بود و نبود
ای فدای تو هرچه هست علی
هرکسی می رود نجف بعدش
میشود مست مست مست علی
روبروی تو هرکه صف بکشد
لاجرم میخورد شکست علی
همهی کائنات در واقع
با تو گشته خداپرست علی
از تمام فضائلی که گذشت
ناگهان بر لبم نشست علی
که علی دست قادر ازلی ست
رشته ماسوا به دست علی ست
او حق و ما بقی مجازی اند
مثل ملق کنار غازی اند
منکران ولایتش در اصل
همه محکوم بی نمازی اند
بی ولایش وضو نمیگیرند
بلکه مشغول آب بازی اند
عاشقان علی اگر سرشان
برود روی دار راضی اند
جمله هایی که شرح وصف علی ست
همه دارای فعل ماضی اند
که علی دست قادر ازلی ست
رشته ماسوا به دست علی ست
از قیامش بپرس محشر چیست
از لبش کن سوال ساغر چیست
وصف گل را ز بلبلش پرسند
از علی پس بپرس کوثر چیست
بازوی او ستون عرش خداست
پیش بازوش فتح خیبر چیست
از جمل میشود بفهمی که
معنی حمله ی مکرر چیست
از خم ابرویش سوال کنید
معنی جنگ نابرابر چیست
بعد از اینکه دونیم شد مرحب
تازه فهمیدهاست حیدر چیست
سد راهش شود خیال عبث
پیش او قلعه چیست یا در چیست
قبل ان تفقدوا سلونی گفت
تا بدانند اصول منبر چیست
پای منبر پس از کلام علی
روی لبها کلام قنبر چیست
که علی دست قادر ازلی ست
رشتهی ماسوا به دست علی ست
#علی_کاوند
#غزل
#سیدالشهداء_علیهالسلام
موزونترین ترانهی لبهای من حسین
مضمون عاشقانهی در هر سخن حسین
زهرا میان مجلسشان گریه میکند
وقتی که هست صحبت هر انجمن حسین
وقتی میان روضهی او سینه میزنیم
حک میکنیم روی عقیق یمن حسین
«ان کُنتَ باکیاً» سند محکم غم است
یعنی دلیل گریه و سینهزدن حسین
ای سرپناه بیکسی ناامیدها
تنها امید محشر هر سینهزن حسین
کشتی شکستخوردهی طوفان تیغ و تیر
در خاک و خون فتادهی موج محن حسین
«یاابن الشبیب »آمده در هر مصیبتی
گریهکنید با دم؛ «ای بیکفن حسین»
شاهیکه در عزای غمش گریه میکنند
مردان روزگار چنان پیرزن حسین
شاهی که شد بهجای کفن بر تنش حصیر
بردند وقت مرگ از او پیرهن حسین
#علی_کاوند
#جانم_علی_علیه_السلام
فقط کافی است در میدان علی سر را بچرخاند
به دستش لحظه ای تیغ دو پیکر را بچرخاند
چنان با سرعت از این سو به آن سو می رود لشگر
اگر فرصت کند شاید فقط سر را بچرخاند
اگر حیدر بخواهد روی انگشتش به آسانی
در قلعه که چیزی نیست خیبر را بچرخاند
برازنده است نام ساقی مستان برای او
که اول می بریزد بعد ساغر را بچرخاند
خدا دور سر حیدر اگر روزی عالم را
یقینا دور قنبر رزق نوکر را بچرخاند
همیشه وقت گندم آرد کردن آسیابان هم
به ذکر یا علی هر روز محور را بچرخاند
برای زینت هر مجلسی روحانی اش باید
که با ذکر فضائل چرخ منبر را بچرخاند
گلابی که بگیرند از گل قالی ایوانش
برای سال ها بازار قمصر را بچرخاند
تمام اهل محشر را شفاعت میکند زهرا
به روی دست اگر قنداق اصغر را بچرخاند
#علی_کاوند
.
#بحرطویل
#امام_حسن علیه السلام
داشت آرام قدم برمیداشت
شیخ الاسلام قدم برمیداشت
مست میکرد هرآنچه که سر راهش بود
ماه مست از روی چون ماهش بود
کوچهها مست و خیابانها مست ،مست تر هر خانه
مثل این بود که در میخانه
باده و جام قدم برمیداشت
همه مشغول تماشای نگاهش بودند
مات از جلوهی زیبای نگاهش بودند
چه نگاهی بهبه
که ز اعجاز مسیحایی اش از بادیهی خشک
چمن می روید
غنچه باغ ختن می روید
سوسن و لاله و زنبق همه در دشت و دمن میروید
و خلاصه چه تماشایی بود
من همیشه سر هر کوچه که او رد میشد
می نشستم هربار هر زمان حال دلم از بد دوران و زمان بد میشد
آنقدر زیبا بود که مسیری که به بیتش میخورد
دائم از شدت دلباختهها سد میشد
خودم من نیز گرفتار جمالش بودم
تشنهی جام وصالش بودم
محو اخلاق و کمالش بودم
چه مسیحایی بود
تا که دستش به سرم گرم نوازش میشد
دلم از شوق گرفتار همان چهرهی بازش میشد
و زبانم و نگاهم پره خواهش میشد
که اگر میشود آقا به من خسته و درمانده و سائل کرمی یا که اگر درهمی از کیسهی شاهانه نه از فضل کریمانهی خود بذلکنی
مثل هربار محبت میکرد بس که از لطف عنایت میکرد که مرا غرق خجالت میکرد
تازه یکبار که از شرم نگاهم فهمید
زود نعلین خودش را بخشید
و چه آقایی بود
تا که یک روز سواری وسط شهر که از شام عرب بود چنان چهرهاش آشفته و پر بغض و غضب بود که من دانستم به سرشنیت شومی دارد
گره انداخت به ابرو و دوتا مشت و به بازو و چنان با عجله با همه نیروی به سمت حسن آمد
و دهان را وا کرد تو بگو کوره ای از آتش کینه که رساندهست خودش را به مدینه
و چقد طعنه و نفرین و چقد حرف بد و زشت به روی لبش آورد وَ دشنام بدی داد که تو باعث شرمندگی و ذلت اسلامی وبدنامی و تو مایه ننگی و خلاصه که همه جمع شدند از همهی شهر که این کیست که با این غضب و قهر به آقای کریم اینهمه الفاظ رکیک و بد و بیراه بگوید یکی دست به تیر و دگری دست به شمشیر
که فرمود در این بین حسن شاه کریمان جهان اسوهی اخلاق و ادب : ساکت و آرام بمانید و بدانید که این مرد غریب است وکمی خسته و تشنه است کمی آب دهید آتش بین جگرش را ، بتکانید غبار سفرش را
یقینا که گرسنهست و فرمود که این جان من است و قدمش روی دو چشمان من است و بخدا شامل احسان من است و پساز این لحظه بدانید که مهمان من است
و چقد این منشش سیرهی زهرایی بود
خاطرم هست که این مرد کریم اینکه با بی ادب شام چنین تا کرده یک زمان بین جمل معرکه برپا کرده تیغ ابروی کجش دروسط میمنه غوغا کرده همه مبهوت رجزخوانی و جنگیدن و رقصیدن شمشیر حسن در دل میدان بودند
همهی لشگریان از غضب و هیبت این شیر پریشان بودند پریشان که نه حیران بودند که علی در وسط جنگ رجزخوان شده یاکه اسدالله جوانتر شده یا اینکه حسن جلوهی حیدر شده یا اینکه علی عازم خیبر شده است
خاطرم هست که این شیردل بخشنده این یل رزمنده
از دل میمنه تا میسره را مثل یک شیر شکاری طی کرد چارتا پای شتر را پی کرد و چنان نعره کشید که سوارش پس از آنروز که از ترس به خود می لرزید تا به امروز فقط خواب پریشان حسن را همه شب می بیند
که حسن قوت بازوی علی بن ابیطالب و بر کل یلان غالب و در وصف نیاید که نوشتند
علی در وجناتش علی در سکناتش علی در حرکاتش علی در کلماتش علی در ضرباتش علی در حسناتشعلی در نفحاتش علی در برکاتش علی در جملاتش علی در همه جا در همه ی قول بیانش به اذانش بهنمازش به سجودش به رکوعش به وجودش به صیامش به قیامش به قعودش شده تکرار نه اصلا متجلیشده عالی شده اعلی شده مصداق اشداء علی الکفار است که حسن سیدالابرار و حسن حیدر کرار به تکراررسیده است به این کسوت و این صولت و این نسبت او تا ابدالدهر نثار همه سادات که بر آل محمد به محمدصلوات
#ماه_رمضان
#امام_حسن_علیهالسلام
#علی_کاوند
#کریم_اهلبیت
امامی که چنان حیدر کلامش تیغ بران بود
ولی بعد از جمل تنهاترین سردار دوران بود
فقط از قدرت شمشیر او دشمن نمیترسید
که حتی بعد صلحش هم معاویه هراسان بود
اگرچه منبرش از دوستان خالی ولی هر روز
گدا دور و بر بیت امام ما فراوان بود
همیشه در جواب ناسزاها خنده بر لب داشت
اگرچه خونجگر از دست بیمهری یاران بود
به وقت رزم مصداق اشدا علی الکفار
ولی وقت کرم آیات رحمانی قرآن بود
حدیث فضلش اینگونهست وقتی سفره می انداخت
تمام شهر پای سفرهای شاهانه مهمان بود
حدیث حسن او را اینچنین تاریخ آوردهست
مسیر منتهی تا خانه ی او راهبندان بود
حدیث غربتش را قبرخاک آلوده میگوید
زمانی مرقدش دارای حوض و صحن و ایوان بود
#علی_کاوند
.
#پیش_زمینه
نام علی ابن ابیطالب
پر میشه در عالم انشاءالله
نابودی اسرائیل نزدیک است
با ذکر لبیک یا ثارالله
ما نسل خیبر و حنینیم
اهل جمهوریه حسینیم
شد مسلک ما مثل شهیدان
سرباز حیدر فرزند ایران
شاعر: #علی_کاوند
مداح: #رضا_کاکاوند
#مقاومت_اسلامی
.👇
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
#امام-حسن-علیه-السلام
آید به گوش نام حسن از دهن بلند
نامی که هست بر لب هر سینه زن بلند
پیش کریم هست فقط دست من دراز
پیش کریم هست فقط داد من بلند
زهرا برای تک تکشان میکند دعا
هرجا که هست گریه برای حسن بلند
زخمی عمیق مانده به سینه ، که سالهاست
ما گریه میکنیم اگر دائما بلند
ما گریه میکنم بر آن لحظه ای که شد
دستی میان کوچه به قصد زدن بلند
از گوش گوشواره جدا میکند اگر
دستی ز بغض و کینه شود روی زن بلند
از بس که تیر آمد و بر پیکرش نشست
تابوت شد به تشییع او با بدن بلند
#علی_کاوند
#تبری:
بسم الله الرحمن الرحيم
#یاعلی_مددی
سلام بر دل پاک و به چشم بد لعنت
به هرکسی که هدايت نمیشود لعنت
قسم به اصل برائت که در کتاب خداست
به دشمنان خداوند، مستند لعنت
چقدر خوب! که هر روز قبل صد صلوات
به دشمنان بفرستی هزار و صد لعنت
به دشمنان نبی، دشمنان آلالله
به دشمنان، همه از مهد تا لحد لعنت
"مدد زغير تو ننگ است" پس بههرکسکه
گرفته غير علی از کسی مدد لعنت
به هر فراری غاصب که شد خلیفه بهزور!
ولی دوآیهی قرآن نشد بلد! لعنت
به هر حرامی پستی که بين هرکوچه
مسير را به زنوبچه کرده سد لعنت
به آن زنی که امام مرا اذيت کرد!
به آن زنی که به تابوت تير زد! لعنت
حسين! دشمن تو دشمن خداوند است
به دشمنان تو بیحد و بیعدد لعنت
برائت از دشمن از شعائرالله است
به منکران برائت الیألابد لعنت...
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#کربلایی_جواد_مقدم
#مجتبی_خرسندی
بسم الله الرحمان الرحیم
عیدالزهرا مبارک 🌺
همیشه دست به دامان مرتضی بودند
بنا به جملهی « لولا علی »فنا بودند
سوال میکنم از اهل بدعت اینکه چرا
همیشه پیرو اولاد ناروا بودند
مگر غدیر نکردند با علی بیعت؟
بگو که جای ولی خدا چرا بودند
خبر به حد تواتر ، سند صحیح اینکه
فراریان اُحد هم همان دو تا بودند
علیست لایق حق یا که جبت والطاغوت
که سالها پس از اسلام بی خدا بودند
به روز خیبر و در لیلة المبیت بگو
خلیفههای دروغینتان کجا بودند
فقط نه اینکه یتیم و اسیر و مسکین بود
که خلق سفره نشین های «هل اتی» بودند
علی کسی ست که در جنگ پهلوان ها هم
ز ترس شیر خدا دست بر عصا بودند
تو را که نون لنا خواندهاند جای چه غم
که بی تو آن دو نفر تا همیشه لا بودند
#علی_کاوند
#مدح_مولا
#امام_زمان
#نوسروده
با بغض، نامت بر لب جوهر نشسته
همراه سَب بر صفحه ی دفتر نشسته
در مجلس لعن تو هر کس که بیاید
راحت بدون غصه ی محشر نشسته
تو در ته دوزخ ولی با لعن ِبر تو
بر تخت شاهی، نوکر حیدر نشسته
روح الامین تا که مقامش حفظ گردد
در مجلس لعن تو تا آخر نشسته
کِی تو نشستی روی منبر،این دروغ است
تا دسته بر تو پایه ی منبر نشسته
رفتی که فتح قلعه ی خیبر نمایی
اما به تو یک کودک خیبر نشسته
در جنگها بر تو تمامی سپاهت
قبل از همه سرهنگ و سرلشکر نشسته
بر تو درختان بلوط و سرو گیلان
از آستارا تا به چابکسر نشسته
نام تو در تاریخ مانده چون که بر تو
یک گونه ی کمیاب از عنتر نشسته
هر روز رفتی در طویله در پی بز
بین طویله بر تو گاو نر نشسته
در بین جنگل هم به تو نوبت به نوبت
شیر و پلنگ و ببر و گورخر نشسته
با اینکه قلبش را عمل کرده جدیداً
بی اذن ِدکتر بر تو #خرمفر نشسته
هر وقت رفتی مزرعه، در دولت خود
بر تو بادمجان و خیارچنبر نشسته
در کودکی بر تو نشسته صبح تا شب
هر کس که شب تا صبح بر مادر نشسته
وقتی که در قبرت نکیر و منکر آمد
دیدند حتی بر تو چوب تر نشسته
ای کاش دیگر حضرت مهدی بیاید
در انتظار کیفرت، مادر نشسته
#خرمفر: یکی از مادحین که قلبش رو عمل کرده😂
#چوب_تر: از مستحباتی که باید کنار جنازه دفن بشه😂
#تولی_و_تبری
صد شکر که ما اهل تولّا هستیم
در زمرهی دوستان مولا هستیم
بر شانهی ما، ای دو ملک! بنویسید
ما دشمنِ دشمنان زهرا هستیم
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
جهان در اقتدا حیدر امام است
نبوت بی امامت ناتمام است
خلافت کردن آن سه حرامی
حرام اندر حرام اندر حرام است
#علی_حیدرمددی...