.
#محرم_الحرام
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه (س)
#شب_سوم_محرم
_______
بعضی اسما / بعضی حرفا
بعضی دردارو آدم یادش نمیره
درد پهلو / درد بازو
کی میتونه اینجوری آروم بگیره
هر کیو که یادم بره/ حرمله یادم نمیره
اون شبی که جاموندم از/قافله یادم نمیره
هرجا رو که یادم بره/ من شام و یادم نمیره
ریخت رو سرت اون قدح/ حرام و نمیره
هرچیو که یادم بره/ این غمو یادم نمیره
بین یه عده بیحیا / عمم و یادم نمیره
من از برو بیا میترسم
از همه شامیا میترسم
بابایی خیلی از نگاهه
بده یهودیا میترسم
((بابا کجایی//داد از جدایی))
=========
بعضی روزا/ بعضی جاها
بعضی غمهاروآدم یادش میمونه
غم غربت/ غم ناموس
از یجایی دیگه آدم نمیتونه
هر کیو که یادم بره/سنان ویادم میمونه
گودال قتلگاه دم/ اذان و یادم میمونه
هرجا رو که یادم بره/ بازارو یادم میمونه
عمم و بد زدن بابا/ اینا رو یادم میمونه
هرچی و که یادم بره/اشکاتو یادم میمونه
شلوغی دروازهء / ساعات و یادم میمونه
شام مردم خوبی نداره
یه شهرسربه سرم میذاره
یه دختر شامی بابایی
ادای من رو در میاره
((بابا کجایی//داد از جدایی))
_______
شعر ونغمه: #مجتبی_نامور
.👇
.
#شب_هشتم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_علی_اکبر(ع)
( زبان حال حضرت سکینه «س» با برادر )
__
از پردهء خیمه نگاه/به قد و بالات میکنم
بادلهره این لحظهها/دارم تماشات میکنم
مرهم برا زخم دلم / پیدا نمیشه بعدتو
داداش علی اکبرمن/میکشه مارودردتو
تو میری و بعدت // پناهی نداریم
بجزاشک وگریه//که راهی نداریم
تومیری ومیره//همه جون بابا
با هر قدم تو // پریشونه بابا
من که دعات کردم علی جان
تو هم دعا کن برای خیمه
بعد تو میسوزه تو آتیش
بال و پر گلای خیمه
«معجربچه های خیمه»
(( آه واویلا ))
=====
از پردهء خیمه نگاه / به حال بابا میکنم
داره میلرزه زانوهاش/بااشک تماشامیکنم
یکم دووم بیار داداش/ داره میاد بالا سرت
پاشوببین حالادیگه/پیروشکست ست پدرت
چه جوری ببینه// شدی اربا اربا
برا دلخوشیشم// یه بار بگو بابا
یه لشکراراذل//برات کوچه واکرد
شبیه مدینه // تو رو بی هوا زد
تاکه صدات پیچیدتوصحرا
دل همه حرم گرفته
عمه رو میبینی عزیزم
دورش و نامحرم گرفته
(( آه واویلا ))
___
شعر و نغمه: #مجتبی_نامور
.👇
.
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید
#واحد_سنگین
#دهه_محرم
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوفه آهِ غربتم پیچید
اما کسی فریادم و نشنید
سنگم زده اونیکه تا دیروز
سنگِ تو رو به سینه میکوبید
تنها که موندم چیزایی دیدم
جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم
تو کوچهها اون حال زهرا رو
سیلی که خوردم تازه فهمیدم
راه منو توو کوچهها بستن
دستامو مثل مرتضی بستن
اما دلیل اشکام اینه که
کمر به کشتن شما بستن
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
...................
دردای بیاندازه میبینم
هر روز یه درد تازه میبینم
توو کوچه بازارا که میگردم
تیرایی مثل نیزه میبینم
دیگه دلم از کوفه بیزاره
هر کس برات یه فکرایی داره
از توو چشای خولی میبینم
دست از سرِ تو برنمیداره
حالم پریشونه ،چشمام گریون
از حرفاشون، میشه دلم پر خون
به دختراشون قول گوشواره
قول کنیز میدن به زنهاشون
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
.....................
هرجوری میتونی میگم برگرد
با این لبِ خونی میگم برگرد
من تشنه جون میدم میدونم که
لب تشنه میمونی میگم برگرد
حرف از خرید خنجره، برگرد
حرف از گلو و حنجره، برگرد
تیری که دست حرمله دیدم
از نیزهها هم بدتره، برگرد
تو کوفه زینب میشه پیر برگرد
مخدرات میشن اسیر، برگرد
اینجا کسی هم بازی اون نیست
دست رقیهت بگیر برگرد
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
*شاعر: #داوود_رحیمی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#داود_رحیمی
🔻کارگروه نوحه گوشه عشاق اصفهانی
.👇
.
#شب_دوم_محرم
#واحد_سنگین
#ورودیه
___
خدا رو شکر که خیمه سیرابه
حالا که مشکامون پر از آبه
رقیه رو دوش ابالفضل و
علی رو دست مادرش خوابه
ولی دلم یه دنیا غم داره
دلشوره آرومم نمیذاره
جای گلای باغ زهرا نیس
تو این بیابون که پر از خاره
اشک میریزم داداش به احوالت
زخمی نشه یه وقت پر و بالت
بری ازم جدا بشی و من
بخوام بگردم اینجا دنبالت
.......................
نمیزدی حرف جدایی کاش
تو رو خدا فکر دل من باش
حتی واسم سخته میبینم که
خاکی شده صورت تو داداش
میدونم اینا نقشه ها دارن
میخوان تو رو جدا کنن از من
دلواپسی هام میشه بیشتر با
صدای پای مرکب دشمن
از تیغ و نیزه ها نشی سیراب
نمونی تشنه یه جرعه آب
پیرهن کهنه رو تنت کن که
نسوزونه تن تو رو آفتاب
.....................
بند۳
مادر میگفت بی کفنی داداش
شهید دور از وطنی داداش
قرآن بخون برام تا آروم شم
قاری قرآن منی داداش
میدونی که توی دلم غوغاس
پریشونم ولی دلم دریاس
تو راه تو اسارتم میرم
تو راه تو اسیریم زیباس
بدون که خواهرت داره غیرت
اسیر میشم ولی دارم عزت
غصه نخور خودم جلو دشمن
سپر میشم واسه زن و بچت
شاعر:#علیرضا_خلیفه_سلطانی✍
.
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#واحد_سنگین
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
______
خبر داری به کی پناه بردم؟
خبر داری که من کتک خوردم؟
بالای نی سرت رو که دیدم
اینجور برات بگم بابا: مُردم
بابا شنیدی بِم چیا گفتن؟
باور نمیکنی کیا گفتن!
توو مسجد کوفه مسلمونا
توو بازارم یهودیا گفتن
بابا کجا بودی میترسیدم؟
میدونی چند شبه نخوابیدم؟
بابا جونم میدونی چند روزه
اون روی ماهتو نبوسیدم؟
###
معلوم نبود به عمهها میخورد؟
یا نه، به اون تشت طلا میخورد؟
چوبی رو که بالا میرفت دیدم
اما نمیدیدم کجا میخورد
اون ماجرا رو تازه فهمیدم
تا این لبای زخمیرو دیدم
حالا لب خشک منم سرخه
از بس لب خونیتو بوسیدم
میخوام شبیه تو بشم، میشه؟
داغ دلم اینجوری کم میشه
دستام کوچیکه میدونم، اما
داره لبامون مثل هم میشه
###
میبینی موی دخترت سوخته؟
مثل خودم موی سرت سوخته
باباجونم یادت میاد اون شب
گفتی موهای مادرت سوخته؟
کبودیهارو دیدی روو دستم؟
دیدی به زحمت روسری بستم؟
بازو و پهلومو ببین بابا
حالا شبیه مادرت هستم؟
من روضهخون حنجرت میشم
مرهم برا زخم سرت میشم
با اشک چشمام رووتو میشورم
مادر نداری مادرت میشم
شاعر: #داوود_رحیمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#شب_پنجم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_عبدالله
____
قراره بیقرار تو باشم
دارم میام که یار تو باشم
تو که همش کنار من بودی
منم باید کنار تو باشم
بمیرم ای عمو چه بی حالی
تو رو خدا بزن پر و بالی
نفس بکش یه کم عموجونم
چه روضه ای شده چه گودالی
چه ماجرا تو قتلگا بوده
پر از غباره یا پر از دوده
با این همه غمی که می بینم
حسن شدن یه کم برام زوده
###
شبیه قاسم و علی اکبر
دل منم برات شده پرپر
درسته سن من کمه اما
منم یه جورایی مث اصغر
فدات میشم خودم نباش مضطر
خودم سپر میشم برات آخر
به یاد دست مادرت اینجا
جدا میشه یه دستم از پیکر
این نانجیب واسه چی خندیده
نگاش به سمت خیمه چرخیده
کنار پیکر تو فهمیدم
بابام تو کوچه ها چیا دیده
###
توو قتلگاه شده چه غوغایی
دل منو غم تو آزرده
یکی با نیزه اومده سمتت
یه پیرمرد عصاش و آورده
غریب و بی کسی توو این گودال
چه فکرایی که دشمنت داره
یکی نگاشه سمت انگشتر
یکی نگا به پیرهنت داره
غم منو نخور عموجونم
دلم برا غم تو میسوزه
که حرمله جلو چشات با تیر
تنم رو به تن تو می دوزه
شاعر:
#محسن_ناصحی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#شب_ششم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_قاسم
__
شبا شبای عشقه و شوره
شبای عهد و پیمونه با تو
هوامون و تو داشته باش آقا
امروز و ما میایم و فردا تو
دلم میخواد که توو هوات باشم
پر بزنم بشم فدای تو
یا لااقل اگه نشد آقا
دق بکنم با روضه های تو
گره زده گناه به کار من
توو زندگیم یه راه حل میخوام
تشنه ی دیدار توام آقا
منم شیرین تر از عسل می خوام
#####
دلم یه روضه خواس شبِ شیشُم
دلم به کربلا شده عازم
تو که دوبخشه اسم شیرینت
چرا هجا هجا شدی قاسم
شبیه مجتبایی و دشمن
عقده ی بابات و به دل داره
خدا به خیر کنه داره سمتت
بارون تیر و نیزه می باره
بوی مدینه کربلا اومد
حسن غریبه بچه شم بیشتر
روی سینه ت که پا گذاشت اون اسب
یهو چی شد که داد زدی مادر
####
زره نبود ولی کفن داری
فدات بشم شدی مث بابات
بذار نگات کنم دم آخر
حسن شدی با این قد و بالات
کفن شده برات لباس جنگ
زره برات نمیشه اندازه
بابات و کوچه زد زمین ، حالا
دشمن برات یه کوچه می سازه
بغض جمل تو سینه شون پُر بود
اسباشونم به جنگت آوُردند
کشیده شدت قدت ، ببین اسبا
تو رو به کل کربلا بردند
شاعران:
#محسن_ناصحی ✍
#محمد_کاروان ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#شب_هشتم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
__
بند اول :
موذن حرم میری میدون
شبه پیمبرم میری میدون
نمیشه باورم جلو چشمام
علی اکبرم میری میدون
برو که دست حق به همراته
پشت سرت دعای باباته
برو ولی بدون که تا میدون
نگاه من به قد و بالاته
یه رحمی کن به اشک بابا تو
آهسته تر بردار قدم هاتو
دارم اون لحظه ای را می بینم
که روی خاکا میکشی پا تو
بند دوم :
به هر طرف تنت رو میبینم
این جسم پرپرت رو میبینم
به هر کجا که رو کنم علی
یه عضو پیکرت رو میبینم
نگاه آخرت رو میبینم
حالت مضطرت رو میبینم
یاد بابام علی میوفتم تا
زخمای رو سرت رو میبینم
میبینمت که غرق خون شدی
اسیر دست این و اون شدی
رنگ از رخت پریده اکبرم
شبیه برگای خزون شدی
بند سوم :
یه عده بی حیا تو را کشتند
با سنگ و با عصا تو را کشتند
یه عده هم به قصد قربت و
رضایت خدا تو را کشتند
به زیر دست و پا تو را کشتند
با نیزه بی هوا تو را کشتند
همین که گفتی اسمتو علی
با بغض مرتضی تو را کشتند
تو را زدند یه جور که پا نشی
یه جوری که برام عصا نشی
بگو چه جور مرتبت کنم
که بیش از این جدا جدا نشی
#شاعر
#علیرضا_محمدی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#شب_نهم_محرم
#واحد_سنگین
#حضرت_عباس
____
تا از توو دست تو عَلَم افتاد
دیدم با گریه خواهرم افتاد
نگم براتو از زن و بچه ام..
چه اضطرابی تو حرم افتاد
پاشو ببین رقیه گریونه
سکینه بیقرار و دل خونه
چشم انتظار نشستن و ذکر
رو لبهاشون فقط عموجونه
پاشو قدم بزن علمدارم
نگاهی کن به من علمدارم
پاشو نزار که دشمنا حالا
تا خیمه ها برن علمدارم
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
هنوز برام یه لشکری داداش
هنوز یل دلاوری داداش
پاشو یه بار دیگه علم بردار
هنوز امید خواهری داداش
تیر سه شعبه خورده تو چشمات
نمیتونی بایستی روی پات
نمیشه باورم داری میری
باید خدافظی کنم باهات.!
داغ تو زندگیمو درهم کرد
بدجوری این قد منو خم کرد
دیدم که بعد رفتنت زینب
دوباره معجرش رو محکم کرد
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
تو علقمه پیچیده بوی یاس
بالاسرتو حضرت زهراس
بهم بگو تا مادرو دیدی
چی بینتون گذشت داداش عباس
تو گفتی که چیشد توی میدون
کشیدنت تورو به خاک و خون
یا گفته مادرم که توو کوچه
یه سیلی خورد و شد حسن گریون
تو گفتی از دلت که شد مضطر
از این که بی کسه دیگه خواهر
یا گفته مادر از آتیشی که
یه روزی گُر گرفته پشت در
(یا گفته مادر از هجومی که
آوُردن عده ای به پشت در)
مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا
#شاعر
#روح_الله_پیدایی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#شب_دهم_محرم
#واحد_سنگین
#شب_عاشورا
___
با گریه خیمه گاه و می بینم
با غصه ذوالجناح رو می بینم
با گریه صورتت رو می بوسم
با غصه قتلگاه و می بینم
یه عده بی حیا رو می بینم
فرار بچه ها رو می بینم
همین که خیره به سرت میشم
یه خنجر از قفا رو می بینم
می بینمت به مشکل افتادی
به زیر پای قاتل افتادی
جلو چشای من به خاک و خون
شبیه مرغ بِسمِل افتادی
.....................
آب آورت رو میبری میدون
گل پسرت رو میبری میدون
اُمِّ وهب حالم و میدونه
کی خواهرت رو میبری میدون
خدا میدونه خوب می جنگم
شمشیر نشد با چوب می جنگم
میگم که دختر علی هستم
از صبح تا غروب، می جنگم
فدای غصه خوردنت داداش
غریب گیر آوردنت داداش
برات بمیر که ته گودال
به زور نیزه بردنت داداش
.................
آخه اینا چی میخوان از جوونت
فدای موهای پریشونت
هنوز که خیزرون نیاوردن
بگو چرا شکسته دندونت
فدای این نگاه مظلومت
از آب هم کردن محرومت
تو رو خدا نگو أنا العطشان
با نیزه میزنن تو حلقومت
داره چه غوغایی به پا میشه
دم غروب کربلا میشه
و الشِّمرُ جالسٌ علی صَدره
داره سرت جدا میشه
ــــ
#شاعر
#محمد_اسداللهی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#زمزمه یا #واحد_سنگین
#طلیعه_محرم ۱۴۰۳ و #حضرت_مسلم بن عقیل علیه السلام
#دهه_محرم
#زمزمه_واحد_طلیعه_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_مسلم
#گرفته_غم_دلارو
🏴بند اول
گرفته غم دِلارو،که اومده محرم
بیارید پرچمارو،که اومده محرم
به پا کنید دوباره،نوکرا تکیه هارو
احیا کنید عزارو،که اومده محرم
شده محرم،سیاه میپوشم،برای ارباب
میام میشینم،تو مجلسای،عزای ارباب
شده محرم،دل توی سینم،داره تلاطم
میباره اشکم،با این حدیث از،آقای هشتم
یابن الشبیب ان کنت باکیا لشی،فبک للحسین
آه ای محرم
🏴بند دوم
علم کتیبه هاتو،شکرخدا میبینم
دسته های عزاتو،شکرخدا میبینم
باز مادرت منو تو،هیئتا دعوتم کرد
این شبا نوکراتو،شکرخدا میبینم
به گردنم تو،حق داری اونقد،مدیونتم من
تو روضه دادی،باز راهم آقا،ممنونتم من
میشه که آقا،این شبا از تو،حاجت بگیرم
میونه روضت،تو حال گریه،برات بمیرم
ارباب حسین من آرزومه که بشه،جونم فدای تو
ارباب حسین جان
🏴بند سوم
برای مسلمه تو،دیگه نمونده یاری
نیا به کوفه کوفی،نداره با تو کاری
نامه نوشتن اما،دروغه محضه آقا
نیا که توی کوفه،یه دونه یار نداری
نقشه کشیدن،که از تو آقا،بیعت بگیرن
با کشتنه تو،قدرت بگیرن،ثروت بگیرن
نقشه کشیدن،که سیم و زر با،سرت بگیرن
میخوان که خوابو،از چشای خواهرت بگیرن
نیا که تیغ و نیزه و شمشیراشون،تیزه علیه تو
نیا حسین جان
۱۴۰۳/۰۳/۰۸
#شب_اول_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین شب سوم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_رقیه سلام الله علیها
#زمزمه_واحد_سوم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_رقیه
#تو_نیستی_که_بابایی
🏴بند اول
تونیستی که بابایی،همش دلم میگیره
بیا ببین رقیت،از دنیا دیگه سیره
بابا ببین که جای،منه تو این خرابه
بابا سه سالهء تو،قامت کمونو پیره
تا کی بمونم،دور از تو آخه،بسه جدایی
خوابتو دیدم،بابا میدونم،که زود میایی
خبر نداشتم،که نیمه شب با،سرت میایی
بشین رو پام ای،ماهه رو نی ها،حسین بابایی
خوش اومدی ای خستهءراه از سفر،بابا حسین من
بابا حسین جان
🏴بند دوم
ببین میباره اشکام،روگونه هام بابایی
رفتیو تنهاموندم،امون از این جدایی
دلم گرفته بابا،سخته برام خدایی
دردِ دلم زیاده،به کی بگم بابایی
بابا بیا که،بی تو خرابه،واسم عذابه
بابا بیا که،آشفته حالم،حالم خرابه
آخه می دونی،دلم برای،عمه کبابه
از وقتی رفتی،نفس کشیدن،براش عذابه
میکشیدن مارو تو صحرا با پای،برهنه از رو خار
بابا حسین جان
🏴بند سوم
دلم رو فرش راهه،تو میکنم بابایی
پاهامو تکیه گاهه،تو میکنم بابایی
توباسر اومدیو،امشب منم خودم رو
فدای روی ماهه،تو میکنم بابایی
بابا نبودی،تو معبرا که،راهمو بستن
با سیلی بابا،دندونای شیریمو شکستن
هرجاکه جامیموندم بابایی،کتک میخوردم
اگه نمیشد،عمه سپر واسم من میمیردم
دیدی چقدر زیر کتک هاشون تورو،صدا زدم بابا
بابا حسین جان
۱۴۰۳/۰۳/۱۲
#شب_سوم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
👇
🏴
#زمزمه یا #واحد_سنگین شب چهارم محرم الحرام ۱۴۰۳ ابناءالزینب سلام الله علیها
#زمزمه_واحد_چهارم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_ابناء_الزینب
#غریب_بی_پناهی
🏴بند اول
غریب بی پناهی،برات بمیره خواهر
تنها و بی سپاهی،برات بمیره خواهر
بذارمنم یه سهمی،کربلا داشته باشم
از بچه هام براتو،میگذرم ای داداشم
برات آوردم،دو تا دلاور،از نسل جعفر
دارن نشونه،رزم آوری از،بابامون حیدر
ازم قبول کن،بذاربرن میدون جون خواهر
نذار که داداش،بدم قسم من،تورو به مادر
کفن پوشیدن تا برن میدون رزم،بذار برن داداش
داداش حسینم
🏴بند دوم
بذار برن فدات شن،فدای غصه هات شن
قبول کن این گلامو،فدای کربلات شن
بذار برن داداشم،تو راهه تو شهید شن
بذار که بچه های،من فدا بچه هات شن
میبینی داداش،مستن و مدهوشن از رجز ها
واسه شهادت،لحظه شماری،میکنن اینجا
سوز و گدازم،گلای نازم،خدانگهدار
برید نبینید،مادرتونو،که میره بازار
شما برید تا من بشم پیش حسین،کربلا رو سفید
داداش حسینم
🏴بند سوم
برید عزیزای من،برید خدانگهدار
برید و یاره دایی،بشید خدانگهدار
برید که وقتشه تا،جای بابا بجنگید
جفتتونم فدایی،بشید خدانگهدار
از مادر حالا،بشید جدا که،وقته جهاده
رجز بخونید،حالا که دایی،اجازه داده
شما برید و،تو خیمه من منتظر میمونم
بدرقه ی راهتون باشه این،اشکه روونم
از خیمه من بیرون نمیام تا نشم،روبرو با حسین
داداش حسینم
#طفلان_حضرت_زینب
۱۴۰۳/۰۳/۱۳
#شب_چهارم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
.
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
🏴 #زمزمه یا #واحد_سنگین شب پنجم محرم الحرام ۱۴۰۳ حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام و روضه ی قتلگاه
#زمزمه_واحد_پنجم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_عبدالله
#عمه_بذار_برم_که
🏴بند اول
عمه بذار برم که،عمو غریب و تنهاس
عمو اسیر چنگه،گرگای توی صحراس
طاقت ندارم عمه،یه لحظه هم بمونم
واجبه رفتنم که،خوده بابامم اینجاس
میبینی عمه،عموی من رو،که رفته از حال
میبینی عمه،چقدر شلوغه،اطراف گودال
یکی با نیزه،میزنه عمه،یکی با شمشیر
یکی با سنگ و،یکی عصا و،اونیکی با تیر
باید برم پیشه عمو تا نشده،سر از تنش جدا
عمو حسین جان
🏴بند دوم
غصه نخور عمو که،منم برا تو یاور
غمت نباشه که من،هستم برات یه لشکر
دورو برت یه لشکر،نیزه و تیر و خنجر
غصه نخور عمو که،خودم برات میدم سر
رهام کن عمه،که سمت گودال،باید برم من
ببین عمومو،خسته و بی حال،باید برم من
ببین عمومو،میونه جنجال،باید برم من
ببین عمومو،خونی و پامال،باید برم من
خون حسن میجوشه توی این رگام،عمه بذار برم
عمو حسین جان
🏴بند سوم
آوردی شمشیرو تا،سر کیو بِبُری؟!
جای سرش تو باید،دست منو بِبُری
آوردی خنجر و تو،برای حنجر کی؟!
باید بیای گلوی اِبن الحسنو بِبُری
مگه میذارم،ای بی حیا رو،سینش بشینی
مادرش اینجاس،خواهرش اینجاس،اگه ببینی
مگه میذارم،پا رو دله خواهرش بذاری
مگه بمیرم،خنجرو رو حنجرش بذاری
عمو حلالم کن که عبداللهِ تو،شده فدات عمو
عمو حسین جان
#حضرت_عبدالله
۱۴۰۳/۰۳/۱۷
#شب_پنجم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
👇
🏴
#زمزمه یا #واحد_سنگین شب ششم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام
#زمزمه_واحد_ششم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_قاسم
#قاسم_یل_دلاور
🏴بند اول
قاسم یل دلاور،قاسم عزیز و دلبر
ای پسر حسن ای،عزیز قلب مادر
قاسم مه منور،قاسم سری و سرور
ای پسر حسن تو،نام آوری چو حیدر
ای شیر میدان،ای مرد مردان،شهزاده قاسم
ای عشق یزدان، تیغ تو بران،شهزاده قاسم
آیه و برهان،تک یل میدان،شهزاده قاسم
معرکه گردان،رعدی و طوفان،شهزاده قاسم
ای بی بدل شور غزل شهد عسل،قاسم بن الحسن
شهزاده قاسم
🏴بند دوم
با رفتنم عموجان،موافقت کن حالا
ببین که قاسمِ تو،شده عمو مُحیا
عمو ازم شنیدی،احلی من العسل رو
من آرزو ندارم،غیر شهادت اینجا
بذار تا رزمِ،قاسمِ تو هم،ضرب المثل شه
بذار تا زنده،دوباره یاده،شیر جمل شه
بذار تا مثلِ،علیِ اکبر،منم فدات شم
فدای راهت،عمو حسین توی کربلات شم
بستم حمایل تا برم جای بابام،بذار برم عمو
عمو حسین جان
🏴بند سوم
گل برادره من،از تو گلاب گرفتن
با تیغ و نیزه ها از،تو شهد ناب گرفتن
تنت شده عزیزم،مثلِ ضریح مشبک
جونِ تورو بمیرم،که باشتاب گرفتن
میریزه از رو،لبات عزیزم،عسل رو خاکا
کجا بگردم،جمت کنم من،پخشی تو صحرا
عمو بمیره،واست که رو لب،رسیده جونت
شکسته ای وای،از سم مرکب ها استخونت
تازه شدی هم قد اکبر قاسمم،پاشو بریم حرم
عمو حسین جان
#حضرت_قاسم
۱۴۰۳/۰۳/۲۰
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
#شب_ششم_محرم
.👇
.
#زمزمه یا #واحد_سنگین شب هفتم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#زمزمه_واحد_هفتم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_علی_اصغر
#لالایی_طفلک_من
🏴بند اول
لالایی طفلک من،لالا علیِ اصغر
گریه نکن فدات شم،بخواب عزیز مادر
ناخن نکش به سینم،شیری آخه ندارم
فدای گریه هات شم،بخواب عزیز مادر
از تشنگی تو،رنگت پریده،در اضطرابم
دور لبت هی،زبون نچرخون،نده عذابم
تکون میدم من،گهوارتو با،این دل بیتاب
آروم بگیر که،عمو میاد با،مشکه پر از آب
آروم بگیر تا نرسه صدات علی،به گوش حرمله
علی لالایی
🏴بند دوم
با گریه های تو من،مادر دلم میگیره
یه قطره آب بیارید،بچم داره میمیره
با هق هقت عزیزم،خون میکنی دلم رو
بخواب لالایی اصغر،مادر برات بمیره
غنچه ی پرپر،عزیز مادر،لای لای علی جان
نکن تلظی،شش ماهه اصغر،لای لای علی جان
از تشنگی در،عذابی مادر،لای لای علی جان
چیکار کنم تا،بخوابی مادر،لای لای علی جان
بند اومده دیگه صدات خشکه لبات،لالایی لای علی
علی لالایی
🏴بند سوم
نخوردی آبو آخر،عمرتو سررسید و
تیر سه شعبه اومد،حنجرتو برید و
لبخند آخرت کُشت،منو که گفتم ای کاش
جای گلوی تو تیر،قلبمو میدرید و
جلو چشای،من سرت از پوست،شده آویزون
از بغلم پر زدی و کردی حسینو حیرون
روتو پوشوندم،زیر عبا من،تا پشت خیمه
لالایی خوندم،برات بابا من،تا پشت خیمه
یه قبر کوچیک کندم و دیدم هنوز،بازه چشات علی
علی لالایی
۱۴۰۳/۰۳/۲۱
#شب_هفتم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
👇
🏴
#زمزمه یا #واحد_سنگین شب هشتم محرم الحرام ۱۴۰۳ #حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#زمزمه_واحد_هشتم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_علی_اکبر
#ای_یار_و_یاور_من
🏴بند اول
ای یار و یاور من،علیِ اکبر من
امید قلب بابا،شبه پیمبر من
محو تو ام لیلا،زیبا قدِ تو رعنا
نگاته موج دریا،علی اکبر من
آه ای جوونم،ای مهربونم،علیِ اکبر
ای پسرم ای،آروم جونم،علی اکبر
میری به میدون،چشامه گریون،علی اکبر
تو میری و میره از تنم جون،علی اکبر
با رفتنت میسوزه این دلم علی،آهسته تر برو
علیِ اکبر
🏴بند دوم
آهسته نور عینم،تا تورو خوب ببینم
داری میری و بابا،شکسته بغضِ سینم
فدای قد و بالات،صنوبر رشیدم
با دیدنه تو اکبر،جدمو من میبینم
میوه ی قلبم،رعنا جوونم،برو علی جان
آهسته تر تا،ردت(راهیت)کنم من،از زیر قرآن
برو به میدون،رجز بخونو،غوغا بپا کن
توی رجزهات،تو یاد زهرا و مرتضی کن
خدا تو شاهدی که می فِرستم از،حرم جوونمو
علیِ اکبر
🏴بند سوم
رو زانو اومدم تا،تو افتادی رو خاکا
بالا سرت رسیدم،باز افتادم من از پا
کشیدم آه تا دیدم،پاشیده از سیوفی
مُردم تا اینکه دیدم،جسمتو ارباً اربا
پاشو ببین که،به حال زارم،میخنده دشمن
پاشو که با هم،بریم حرم ای،موذنه من
بیاید جوونا،کمک کنید من،توون ندارم
علی رو باید،جمعش کنم تو،عبا بیارم
هر قطعشو که برمیدارم قطعه ای،میمونه رو زمین
اکبرم ای وای
۱۴۰۳/۰۳/۲۲
#شب_هشتم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
🏴 #زمزمه یا #واحد_سنگین #شب_تاسوعا ۱۴۰۳ حضرت ابالفضل علیه السلام
#زمزمه_واحد_نهم_محرم_۱۴۰۳
#واحد_حضرت_عباش
#یاصاحب_اللوا
🏴بند اول
یا صاحب اللوا یا،سیدنا ابالفضل
یا ساقی العطاشا،سیدنا ابالفضل
مشکل گشای عالم،دستمو دامن تو
باب الحوائج آقا،سیدنا ابالفضل
تو صاحب بذل و بخشش و فضلی و سخاوت
سیدی از تو،ارمنی حتی،میگیره حاجت
ارادت ما،به تو ابالفضل،که کم نمیشه
بی دستی اما،گرفتی دست،مارو همیشه
ای قمر ام البنین ذخرالحسین،ابوفاضل مدد
آقام ابالفضل
🏴بند دوم
سردار و میرلشکر،فخر عرب ابالفضل
شاگرد حیدری و،کوه ادب ابالفضل
یکه دلیر میدان،شیر عرب ابالفضل
سقای دشت طف ای،عالی نسب ابالفضل
ماهه زمینی،حبل المتینی،ای جانم عباس
تو مه جبینی،شور آفرینی،ای جانم عباس
جانی و جانان،روحی و ریحان،ای جانم عباس
سقای عطشان،جان سنه قوربان،ای جانم عباس
ای مه لقا ای با حیا ای با وفا،ابوفاضل مدد
آقام ابالفضل
🏴بند سوم
پاشو برادر من،چرا چشاتو بستی
پشت و پناه من تو،پشتِ منو شکستی
دستاتو کی قلم کرد،فرقتو کی شکسته
نقش زمین شدی و،از پا چرا نشستی
پاشو امیدِ،آخر من عباس علمدار
تنهام نذار که،بعد تو میشه،کار حسین زار
ای غیرت الله،نرو که میره،حرم به غارت
نرو که میشه،به اهل خیمه،بعدت جسارت
سرت رو دامنه کیه که میکنی،منو اخا صدا
پاشو ابالفضل
#حضرت_عباس
۱۴۰۳/۰۳/۲۶
#شب_نهم_محرم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
✍️کربلایی سعید نوروزیان
👇
🏴سبک #زمزمه یا #واحد_سنگین #شب_عاشورا ۱۴۰۳
#واحد
#زمزمه_واحد_دهم_محرم_۱۴۰۳
#زمزمه_واحد_شب_وداع
#واویلتاواویلاس
🏴بند اول
واویلتا واویلاس،زمزمه ی رو هر لب
شب مصیبتاس و،شب وداعه امشب
از توی دشت و صحرا،میاد نوای قرآن
خون شده قلب زهرا،عزا گرفته زینب
میگذره امشب،چه زود برای،خواهر تو وای
اون خواهری که،میبوسه فردا،حنجر تو وای
میبینه از رو،تل که روی خاک،تو میری از حال
میبینه شمرو،رو سینه ی تو،تو شیب گودال
میبینه خنجر میرسه رو حنجرت،جدا میشه سرت
آه و واویلا
🏴بند دوم
بین دو نهر آبو،تشنه سرت جدا شد
میون لجه ی خون،پیکر تو رها شد
سر بریده ی تو،به روی نیزه ها شد
تنه تو پاره زیر،نعلای مرکبا شد
به پیکر بی،سر تو حتی،کردن جسارت
انگشتری و،پیرُهنت رو،بردن به غارت
تا تورو کشتن،سمت حرم نامردا دویدن
گوشواره از گوش دخترات بی هوا کشیدن
رفته چهل منزل سرت بالای نی،غریب حسین حسین
آه و واویلا
۱۴۰۳/۰۴/۰۲
#شب_دهم_محرم #وداع
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
.
#واحد_سنگین
#پیشواز_محرم
#استقبال_از_محرم
#داره_میاد_محرم_و
🔘🔘🔘
بند1⃣
داره میاد محرم و دلم بی تابِ بی تاب
چشام برا غم حسین نداره این شبا خواب
خیمه ها و بیرقای عزا رو بپا کنیم
بانی روضه های ما ،شده مادر ارباب
.....
به اذن زهرا
به اذن حیدر
پیراهن مشکیم رو من امشب میپوشم
ازین به بعد تا
دوماه دیگه
شال عزای آقامه هر جا رودوشم
.....
ما بچه شیعه ها همه ،عاشق یک بی کفنیم
به عشق شاه کربلاست ،که این شبا سینه زنیم
یاحسین،یا حسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
مثلِ همیشه رزقِ اشک، میگیرم از مادرت
اجازه یِ نوکری رو، میگیرم از خواهرت
دلم میخواد تُو روضه هات، آقا حاجت رواشم
اربعین پا پیاده من، راهیِ کربلاشم
.....
دل غم گرفته
ماتم گرفته
از دوری و جداییِ حرم گرفته
میترسم ارباب
با گریه و تاب
امسال حرمِ تو نیام نوکرو دریاب
.....
این دلِ خسته یِ منو؛ به روضه هات جلا بده
به این گدایِ بی کست؛ اذنِ یه کربلا بده
یا حسین ،یاحسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
.👇👇
.
#واحد_سنگین
#پیشواز_محرم
#استقبال_از_محرم
#داره_میاد_محرم_و
🔘🔘🔘
بند1⃣
داره میاد محرم و دلم بی تابِ بی تاب
چشام برا غم حسین نداره این شبا خواب
خیمه ها و بیرقای عزا رو بپا کنیم
بانی روضه های ما ،شده مادر ارباب
.....
به اذن زهرا
به اذن حیدر
پیراهن مشکیم رو من امشب میپوشم
ازین به بعد تا
دوماه دیگه
شال عزای آقامه هر جا رودوشم
.....
ما بچه شیعه ها همه ،عاشق یک بی کفنیم
به عشق شاه کربلاست ،که این شبا سینه زنیم
یاحسین،یا حسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
مثلِ همیشه رزقِ اشک، میگیرم از مادرت
اجازه یِ نوکری رو، میگیرم از خواهرت
دلم میخواد تُو روضه هات، آقا حاجت رواشم
اربعین پا پیاده من، راهیِ کربلاشم
.....
دل غم گرفته
ماتم گرفته
از دوری و جداییِ حرم گرفته
میترسم ارباب
با گریه و تاب
امسال حرمِ تو نیام نوکرو دریاب
.....
این دلِ خسته یِ منو؛ به روضه هات جلا بده
به این گدایِ بی کست؛ اذنِ یه کربلا بده
یا حسین ،یاحسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
.👇👇
.
#واحد_سنگین
#پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله(ع)
#وقتی_تو_رو
⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
وقتی تو رو
غریب و تنها دیدم
از روی تل
سوی تو پر کشیدم
با عجله
بی زره و بی شمشیر
بالاسرت
عموجونم رسیدم
......
دیدم پیکرت شده آماج نیزه هاشون
دیدم میزدن تو رو با سنگ و با عصاشون
دیدم یکی اومد تو گودال و حرف بد زد
دیدم یکی با چکمه محکم بهت لگد زد
......
میخوام فدا بشم
برای تو عمو
میخوام بگیرم از
خون خودم وضو
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
🔸🔸
بند2⃣
آرزومه
بشم فدات عمو جون
من بمیرم
جلو چشات عمو جون
میدونی که
چقدر دوست دارم من
غرق به خون
زدم صدات عمو جون
......
اومدم بالا سرت بجای بابام حسن
مثل دست علمدار دستم شد جدا از تن
اشکم میریزه واسه مصیبته جسارت
خوبه شهید میشم و نمیبینم اسارت
.....
صدای مادره
پیچید تو قتلگاه
خمیده و غمین
رسید به قتلگاه
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
#شب_پنجم_محرم
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#الیاس_محمدشاهی
.👇