eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.7هزار دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر نزدیکی و دارم زیارتنامه را از دور می خوانم دلی دارم،لبی شاعرتر و چشمی که با آن نور می خوانم "الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها" پیاپی می بچرخان ساغرت را، می بنوشان ،دارم از انگور می خوانم تو در یاری خراسانی، رواقی دیدی از آیینه ها اما من از فیروزه های ریخته بر خاک نیشابور می خوانم حباب نور از گلدسته تا گلدسته هر سو در چراغانی است و من بر دارهای روشن از بسیاری منصور می خوانم "و واعدنا" بخوان موسی، شبی سر کن کنار صحن گوهرشاد در اتممنای این وادی است از ناگفته های طور می خوانم مسیحا! دم بگیر از بازدم های میان پنجره فولاد که اینجا محیی الاموات را در نفخه های صور می خوانم بخوان داوود با من ،صبح در نقاره خوانی ها سرودت را زبوری را که فریاد از گلو کردی از این شیپور می خوانم کسی از خانه اش با دست خالی برنمی گردد بنابراین برایش شعرهایم را نه بی علت نه بی منظور می خوانم طمع دارم ،سه بار از او برای هر زیارت دیدنش را، پس زیارتنامه را تا لحظه ی راهی شدن در گور می خوانم.. محسن ناصحی امام رضا (ع) مناجات
سنگ هم آتش گرفت از حال ما جامانده ها گریه باید کرد بر اقبال ما جامانده ها درد را همدرد ، جور دیگری حس می کند فطرس امروز آمده دنبال ما جامانده ها ظهر روز اربعین و یک سلام از راه دور این دگر شد عادت هر سال ما جامانده ها باز هم قربان گریه ، آن رفیق کودکی داده یاری بر زبان لال ما جامانده ها جور دیگر داد از داغ رقیه می زنند دم به دم ، این چند روز ، امثال ما جامانده ها محمدحسین رحیمیان اربعین حسینی (ع) مناجات
از کربلا جا مانده ام از عاشقی نه در راه دل وا مانده ام از عاشقی نه یک روز می آیم که تا ثابت کنم من در موج دریا مانده ام از عاشقی نه آنسو رسانم خویش را ، آنسوتر از عشق این سو به صحرا مانده ام از عاشقی نه من در خیال خویش می بینم حرم را گر بی تماشا مانده ام از عاشقی نه دل را به دریا می زنم ، باکی ندارم در فکر فردا مانده ام از عاشقی نه از حنجرم فریاد می جوشد اگر چه در قاب نجوا مانده ام از عاشقی نه خوب است یاران بشنوند این آه دل را در خویش تنها مانده ام از عاشقی نه از دست خود دارم گله ، لایق نبودم حالا که اینجا مانده ام از عاشقی نه غرق تمنا بوده ام اما ندانم غرق تمنا مانده ام از عاشقی نه ویزا ندارم ، تاکنون با خود نگفتم بی لطف مولا مانده ام از عاشقی ، نه عشقش به فریادم رسد هرگز نگویید بی یار و مأوا مانده ام از عاشقی نه «یاسر» ازین غربت که دارد سینه ی من رسوای رسوا مانده ام ، از عاشقی نه ** محمود تاری «یاسر» اربعین حسینی (ع) مناجات
زمینه شهادت امام حسن (ع) غریب مدینه ام جگرم پاره پاره زینبم طشتی آورازلبم خون میباره همسرم قاتل من قتله گه منزل من میسوزد این دل من می میرم از بی وفایی.وای ازغربت ازتنهایی جانم حسن جانم حسن خاطره ی کوچه هابه زخم دل نمک زد لحظه ای که نامردی مادرمو کتک زد پیش چشمای ترم زمین خورده مادرم هرگزنشدباورم دیده ام من روی نیلی.دست سنگین ضرب سیلی جانم حسن جانم حسن لایوم کیومک ای برادریاحسین ستاره ها می ریزم درغم تو ازدوعین روی نیزه سرتو روبه رو خواهرتو میبینه دخترتو سرتو و طشت طلا.لب تو و چوب جفا جانم حسین جانم حسین ابوذررییس میرزایی(بهار)
زمینه شهادت حضرت امام حسن (ع) یاحسن ای غریب مدینه کشته ی زهرجفا ازکینه قاتل جان تو مونس ویارت بود غصه ی تنهایی دردل زارت بود گریه کنت شده زینب کبری پاره جگرشری آه و واویلا ناله ی زینب آه دل پره درد ومحن.غریب مادرحسن پیش چشم زینبت یاحسن می چکدخون ازلبت یاحسن زهرشرربارت روضه ی مادرشد دروسط کوچه فاطمه پرپرشد دشمن ومادر و ضربه ی سیلی چادرخاکی و صورت نیلی ای وای ازاین غم دل پره درد ومحن.غریب مادرحسن گفتی تو برآن شاه عالمین لایوم کیومک یاحسین گریه کنم حسین برغم کربلا راس تو می رود بر روی نیزه ها مزد تلاوت سوره ی قرآن چوب جفا ولب توحسین جان ناله ی زینب آه همه جاشد کربلا یاحسین یاثارالله ابوذررییس میرزایی (بهار)
زمینه شهادت امام حسن (ع) شراره ی زهرکین به جگرتو نشست بارفتن توحسن کمرحسین شکست یاحسن غریبی ومظلوم.یاحسن زیاوری محروم یاحسن خواهرتوزینب.میشود زغم تومهموم حسن غریبی ومظلوم یاحسن غریبی ومظلوم فدای امام حسن جونه همه عالمه روضه ی غریبیشو هرچی بخونیم کمه پاره شد جگرش ازغمها.یادسیلی وروی زهرا مادرش به روی خاک افتاد.صورتش کبوده واویلا برات بمیرم ای آقا یاحسن غریبی ومظلوم ابوذر رییس میرزایی
. رسیده ام که بگویم سلام یاورِ عطشان سلام شاه شهیدان، سلام سرور و سلطان رسیده ام که پس از اینهمه مراحلِ دوری دوباره سر بگذارم به آستانِ تو جانان سلام کشته ی بی سر، سلام زاده ی کوثر سلام میوه ی جانِ علی و ختمِ رسولان رسیده ام که بگویم، به اقتدار و سلامت رسیده اند به کویت، دوباره جمعِ غریبان نه خسته است دلی، نه شکسته حرمتی از ما نه بی تو هیچکسی، ناسزا شنیده ز عدوان نه چادری شده پامالِ این و آن، تَهِ گودال نه معجری شده غارت ز بانوان و صغیران نه صورتی شده نیلی، نه حرمله زده سیلی نه تازیانه کسی زد، به کودکان و یتیمان نه کودکی به خرابه، کنار راسِ تو دِق کرد نه دختری ز سفیری، شنیده لفظِ کنیزان به اقتدار و سلامت رسیده ام ز قیامت رسانده ایم پیامت، قسم بخون شهیدان فقط بسنده به یک جمله میکنم ز فراقت که کاش بود علمدار در کنار اسیران □ □ □ تو هم بگو سخنی از خودت ز ساعتِ آخر چها گذشت به جسمت، بزیرِ سمِ ستوران چه شد که تکیه زدی تو، به نیزه های غریبی نشد بجای تو خواهر، شود روانه ی میدان به غیرِ طفلِ صغیرت که روی دست تو جان داد کسی جواب نمیداد، بر ندای تو مهمان اگرچه پیش پدر، روضه پسر نشود خواند مرا اشاره ای از دل، تراست ناله ای از جان به پیشِ چشمِ تو پرپر، که گشت شبهِ پیمبر گرفت جانِ مرا هم شبیهِ جانِ تو جانان مگو که یار نمانده، هنوز خواهر تو هست که جانِ خسته چو موری است، هدیه نزد سلیمان
. خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چو اویس خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل وکفن می ماند... یاد پیراهن تو، بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت
. بسم الله الرحمن الرحيم ای کربلا سلام پرچم به شانه ام من رهسپارِ جاده ام ای کربلا سلام خسته نمی شوم این بار هم پیاده ام ای کربلا سلام در پای هر عمود رو به تو ایستاده ام ای کربلا سلام ای کربلا سلام نزدیکِ اربعین غیر از زیارتِ تو نداریم دغدغه لطف امام رضا شد شاملم که آرزوی من محققه زائر روایته که با فرشته های خدا می شه بدرقه ای کربلا سلام در سینه ام حسین صدها کتابِ مرثیه شیرازه می کنم در طولِ این مسیر با گرد و خاکها نفسی تازه می کنم در پای هر عمود اشکی روانه بی حد و اندازه می کنم ای کربلا سلام می گن تو این مسیر بر پای زائرای شما بوسه می زنن می گن به التماس زوارتو برای پذیرایی می برن جون می کنن فدا در پای زائرِ حرمِ شاه بی کفن ای کربلا سلام هر کس پیاده رفت یک آبِله به یاد سه ساله نشونَشه دیدم جوونی رو کُلِّ مسیر ، مادر پیرش رو شونَشه تا می گی یا حسین بی اختیار قطرهء اشکی رو گونَشه ای کربلا سلام .
. ((رباعیات اربعین قسمت1)) چه رنجی از فراق تو کشیدم چه زهری از غم و داغت چشیدم بریدند چون سرت را ای برادر منم از هر دو عالم دل بریدم زده آتش به جانم ماتم تو کشد آخر مرا درد و غم تو الهی کاش میشد تا نبینم تن پر زخم و خون و درهم تو چکد خون از دوچشمان پر آبم عدویت خارجی کرده خطابم زجاخیزو سخن گو با مَنِ زار که من خونین دل از بزم شرابم به پیش پیکرت دشمن مرا زد دو دستم بسته بود و از جفا زد ز کوفه تا به سوی شام ویران مرا با کعب نی در هر کجازد چرا دیگر نمی آید صدایت شده پرپر تمام لاله هایت برادر جان ببین با قامتی خم رسیده خواهرت در کربلایت ببین خواهر ز داغت پیرتر شد شب و روزم چگونه بی تو سر شد مزارت را به آب دیده شویم که بی تو دیده ام همواره تر شد غمت آخر ز خواهر جان ستاند همیشه داغ تو در دل بماند دعا کردم که از بعد تو،زینب دگر در وادی دنیا نماند دوچشمانم زهجرت اشکباراست دلم از ماتمت اندوهبار است امان از سیلی مردان شامی برادر خواهرت نیلی عذار است خزان از من بهارم را گرفته همه دارو ندارم را گرفته دو عالم درد دارم از غم تو غمت صبر و قرارم را گرفته سخن گو با مَنِ افتاده از پا قیامت در دلم گردیده بر پا نشستم در کنار تربت تو کنم ناله به همراهی زهرا .......... قسمت2)) تمام لاله هایت ارغوانی ست قدم همچون هلالست وکمانیست هزاران درد دارم در دل اما غمم یاد لبان خیزرانی ست نمیشد باورم هجران و دوری چه مشگل بودبعد از توصبوری تنت افتاد بر خاک بیابان سرت افتاد در کنج تنوری نشد آخر بمیرم در بر تو نشد بوسم دوباره حنجر تو ز ظلم نیزه و شمشیر و خنجر نشد در بر بگیرم پیکر تو برایت تحفه آوردم برادر قدی از غم کمان و دیده ای تر ز سیلیِّ سنان و شمر و خولی رُخی دارم چُنان رُخسار مادر خمیده آمدم از کوفه و شام شنیدم از عدویت طعن و دشنام جسارت شد به رویت بر سر نی امان از سنگهای بر لب بام چسان گویم چه آمد برسرمن شکسته چون دلم بال و پر من ز بسکه تازیانه بر تنم خورد شده نیلی تمام پیکر من چه رنجی شد نصیب کاروانت چه وسعت داشت درد بیکرانت الهی بشکند دستی که از کین سرِنیزه فروکرد بر دهانت چهل منزل سرت روی سَنان بود نشان سنگ بر رویت عیان بود تو قرآن با لب خشکیده خواندی جواب خواندن تو خیزران بود غمت در این دلم کاشانه کرده دو عالم درد در دل خانه کرده سه ساله ماند در کنج خرابه دلم یاد غم دردانه کرده غمت آتش زده بر حاصل من فراقت خون نموده این دل من به هر درد و مصیبت صبر کردم ولی داغ تو گردد قاتل من
. السلام علیک یا اباصالح المهدی با ذکر حسین غرق نورش گردیم در محضر او پر ز حضورش گردیم هر کس که حسینی اَست یار مهدی است باید که مهیای ظهورش گردیم
. جنت روی زمین، گستره‌ی کربلاست در حرمت اربعین، شور قیامت به پاست راه نجف کربلا، مشعر عشاق توست در عرفاتِ حرم، فیض هزاران مناست ای پدر بندگان! ابن سبیل توأیم ماندن در این مسیر، سیر الی الله ماست تا حرمت هرقدم، با شهدا هم‌قسم در دلمان دم به دم، نغمه‌ی "یالیتنا"ست در سفر کربلا، در گذر هر بلا پاسخ ما بر بلا آیه‌ی "قالو بلی"ست در دو جهان پرچمت، دست علمدار توست زائر تو تا بهشت، در کنف این لواست در سفر اربعین، روزی ما بی حد است سفره‌ی ماهِ صفر از کرم مجتباست ما که حرم آمدیم، قاصدی از مشهدیم هرچه که موکب زدیم، از برکات رضاست گرد و غبار حرم، روشنی چشم ماست در نظر بیدلان " آینه در کربلاست" هرچه ملک گریه کرد، هیچ کفایت نشد این عمل مستحب، واجب عینی ماست "زنده‌ی جاوید کیست؟" آنکه به عشق تو زیست فانی تو هرکه نیست، هستی او بر فناست ای پسر فاطمه، حُرِّ حریم توأیم در حرمت حال ما "معتذراً نادما"ست زر به نظر می‌رسد، ذره‌ی دور ضریح در نظر زائران، خاک حرم کیمیاست مرقد شش گوشه‌ات، قبله‌ی هفت آسمان هشت بهشت خدا، گوشه‌ای از کربلاست حُرمت زوار تو، فراتر از کعبه است زائر تو فوق عرش، در حرم کبریاست فوج ملک زائرت، عرش خدا حائرت سجده به خاک حرم، آرزوی انبیاست زنده به بویت مسیح، کشته‌ی رویت ذبیح نوح در این ناحیه، نوحه‌گر نینواست قبر علی اکبرت، روضه‌ی پیغمبر است قطعه‌ی پایین پا، جنت بی انتهاست :: یاد دم آخرت، یاد غم خواهرت یکسره بالاسرت، ناله‌ی زهرا به پاست باز در این ناحیه، روضه‌ی مقتل بخوان نوحه کن ای دل ببین، یوسف زهرا کجاست با دم "شیب الخضیب" با دم "خدالتریب" ندبه کن و خون ببار، روضه‌ی خون خداست مرثیه از سر بخوان، سر که جدا از تن است نوحه بخوان بندبند، جمله‌ی اعضا جداست باز نبی کشته شد، دست علی بسته شد فاطمه‌ای داغدار، در وسط شعله‌هاست دور نگین عفاف، حلقه‌ی نامحرم است محرم تو بی پناه، دشمن تو بی حیاست حُرمت عترت شکست، صورتشان باز سوخت کوچه و بازار شام، شاهد این ماجراست...