به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
..... تاریخ می گوید علی مولود کعبه است
مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است
او پیشتر از کعبه بوده نکته این است
پس کعبه مولود امیرالمومنین است
از چار رکن کعبه پرسیدم علی کیست
گفتند بـا حیرت خدا هست و خدا نیست
حجر و صفا و مروه و زمزم نـدانست
از بیت کردم این سؤال، او هم ندانست
تصویـر حسن غیب در آیینۀ اوست
قرآن نازل نـاشده در سینۀ اوست
از اول خلقت علی مشکل گشا بود
عالم نبود و آن جمال دلگشا بـود
او از خدا حکم دو عالم را گرفته
او در تکامل دست آدم را گرفته
خورشید، اسرار درون را با علی گفت
پیش از درخشیدن همانا «یا علی» گفت
پیغمبران هم با علی بودند و هستند
پیش از نبوت با خدا این عهد بستند
جبریل ذکر «لافتی الاعلی» گفت
حتّی محمّد هم به خیبر یا علی گفت
حکم از خدا بود و قلم دست علی بود
در فتح خیبر هم علم دست علی بود
اوصاف حیدر را نماید کس چگونه؟
جان محمد را ستاید کس چگونه؟
خلقت کجا داند کجا داند علی کیست؟
تنها خدا داند خدا داند علی کیست
این کفر نبوَد، تا خدا دارد خدایی
با دست حیدر می کند مشکل گشایی
آنانکه از میزان حق، حق را ربودند
والله خاک کفش قنبر هم نبـودنـد
کی فتح کرده بدر و احزاب و احد را؟
کی کشته با یک ضربه عمرو عبدود را؟
کی در شب معراج با احمد نشسته؟
کی بر سر دوش محمد بت شکسته؟
کی کرده در میلاد، قرآن را قرائت؟
کی خوانده بـر کفار آیات بـرائت؟
کی جز علی نفس پیمبر شد؟ بگویید
آیینۀ زهرای اطـهر شد؟ بـگویید
کی در اُخوت شد برادر بـا محمّد؟
کی غیر حیدر شد برابر بـا محمّد؟
کی بهر حفظ جان احمد ترک جان گفت؟
کی جان به کف بگرفت و جای مصطفی خفت؟
کی یک تنه ره بست بر خیل عدو تنگ؟
کی بر بدن آمد نود زخمش به یک جنگ؟
کی جز علی بر خصم خود شمشیر بخشید؟
کی جز علی یک شب چهل منزل درخشید؟
کی مثل حیدر جوشن بی پشت پوشید؟
کی در تمام جنگها چون او خروشید؟
کی جز علی از اشک طفلی داشت پروا؟
کی غیر حیدر با محمد کرده نجوا؟
ای اهل عالم آیۀ اکمال دین چیست؟
این «لافتی الاعلی» درباره کیست؟
آن کسکه خواندش خواجۀ کل، «کلّ دین» کیست؟
میزان حق غیر از امیرالمؤمنین کیست؟
ای تیغ حق از «بدر» تا «صفین» حیدر!
نفس محمد یـا ابـوالسبطین حیدر!
شیر خدا و شیر پیغمبر تـویی تـو
حیدر تویی، حیدر تویی، حیدر تویی تو
تو مصطفی را مهری و قهری علی جان
او شهر علم و تو درِ شهری علی جان
این شهر غیر از تو در دیگر ندارد
اسلام جز تو یا علی حیدر ندارد
تو پای تا سر رحمةٌ للعالمینی
هم جان شیرین نبی، هم جانشینی
من کیستم یک قطرۀ ناچیزِ ناچیز
کز بحر جودت گشتهام لبریزِ لبریز
بی تو خدا را بندگی کردم؟ نکردم
جز با ولایت زندگی کردم؟ نکردم
تـابید از اول در دلم نـور هدایت
هرگز نخواندم یک نماز بی ولایت
یک باغ گل دارم، اگر خارم علی جان
هر کس که هستم دوستت دارم علی جان
لطف غیورت کی مرا وا میگـذارد؟
کی در جهنم دوستت پا میگـذارد؟
دوزخ که جای دوستان مرتضی نیست!
آخر جهنم را مگر شرم و حیا نیست؟!
حتی اگر در قعر دوزخ پـا گـذارم
از شعلههای خشم آن بـاکی نـدارم
با این سخن داد از درون دل بـرآرم
آتش مسوزان! من علی را دوست دارم
"میثم"همین است و همین است وجزاین نیست
دین جـز تـولای امیرالمؤمنین نیست
#غلامرضا_سازگار
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش
نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش
فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید
خدا با إِنَّما و هَل أتیٰ و تین و تطهیرش
به حکم "لافتی إلا علی..." دیگر جهان هرگز
نه میبیند شبیهش را، نه حتی مثل شمشیرش
فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد
کجا آن قوت و این قوّت، ملائک مات تکبیرش
دعا بر جان مادر میکند هرکس محب اوست
رسید از دامن مادر به قلب طفل تأثیرش
چنان از نام او مستم، گرفته یاء آن دستم
علی نامش چنین کرده، چه خواهد کرد تصویرش
کند صید دل این صیاد قابل با شمایل هم
که خالش دانه، مو لشکر، کمان ابرو، مژه تیرش
برای کوی او رفتن، گرسنه مانده ترجیحاً
به جز او را نمیخواهد گدای چشم و دل سیرش
علی هرجا رود بالا، شود حجت تمام آنجا
چه باشد شیر میدان و چه باشد طفل بی شیرش
#مرضیه_نعیم_امینی
به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود
حتی میان عرش، آن بالا علی بود
اصلیترین اعجاز احمد در رسالت
قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود
قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد
هر جای قرآن گشتهام، پیدا علی بود
"ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد
شرط کمال بعثتش، تنها علی بود
در جنگهای سخت آن دوران، همیشه
ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود
از ماجرای فتح خیبر شد نمایان
تنها یل بی باک و بی همتا علی بود
در سختی جنگ احد، از گِرد احمد
رفتند اصحاب نبی اما علی بود
آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش
در بسترش خوابید بی پروا، علی بود
با او کسی احساس تنهایی نمیکرد
بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود
حیرت زده هستند سلمان و اباذر
هر منزلی رفتند در آن جا علی بود
با یا علی، موسی کلیم الله گشت و...
ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود
آن کس که مست سجدههایش بود جبریل
آن عاشق دلداده، مولانا علی بود
بالاتر از هر رتبهای را مرتضی داشت
آرامش انسیة الحورا علی بود
ممسوس حق بودند در یک نور واحد
حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود
#محمدجواد_شیرازی
🌷به مناسبت 24 رجب، سالروز #فتح_خیبر
#امیرالمومنین_ع_مدح
(ابیاتی از مثنوی بلند خیبر از کتاب #حیدرانه)
شير میچرخيد با شمشير در ميدان عشق
هر سر بی عشق را میريخت اين طوفان عشق
اي که خود را پيش شمشير دو دم آوردهای
هر چه سر آورده باشی باز کم آوردهای
تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟
کاش میفهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟
واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست
پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست
ذوالفقار است این که میچرخد علی گویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش حیدر به دست
بس که در دست علی گشته است مجنون ذوالفقار
گاه چرخی هم اضافی میزند بر گرد یار
بیدلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت
هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت
غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار
دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار
دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعهی بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش
قلعهها حیران شدند و خیبریها، حیدری
یافتند آنجا درِ توحید را، در بیدری
#قاسم_صرافان
حس میشود همواره عطر ربنا از تو
آکنده شد زندان هارون از خدا، از تو
در پهنۀ سجاده، ای دریای بیساحل!
انگار که چیزی نمانده جز عبا از تو
افطار شد -خورشید آمد خاکبوسی کرد-
لبتشنهای و میترواد کربلا از تو
تنها صدای هقهق زنجیر میآید
شلاق هم آموخته صبر و رضا از تو
هرقدر دشنامت دهد هرچه بیازارد
پاسخ نمیگیرد نگهبان جز دعا از تو
حتی شده دلبستهات هر حلقۀ زنجیر
آنگونه که آسان نخواهد شد جدا از تو
زندانی دنیا شدم، مولا دعایم کن!
باب الحوائج خواستم تنها تو را از تو
#حسین_عباسپور
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹و العصر🔹
غمی ویرانتر از بغض گلو افتاده در جانش
بزرگی که زبانزد بود در این شهر ايمانش
کسی که از خلیفه تا گدای کوچهگرد شهر
نمکپرورده بود از سفرههای فضل و احسانش
به حکمت، آیه آیه از لبش والعصر جاری بود
به رحمت، هر سحر فوج ملک بودند مهمانش
سكوت اشک زهرا بود و باید خواند دریایش
شکوه نام حیدر بود و باید خواند طوفانش
کسی از پشت این در دست خالی برنمیگردد
مگر بخشیده باشد حضرت موسی دوچندانش
به عطر ربنای جاری بین قنوت خود
بهشتی آفریده گوشۀ تاریک زندانش
نگاهش قبلهٔ خورشید و از زیباییاش این بس،
بگویم هست ماه آسمان آیینهگردانش
دلش آشفتهتر از تشنه کامیهای عاشوراست
عطش پشت عطش میریزد از لبهای عطشانش
گلو میداند این بغض نفسگیر صدایش را
که حتی کوه باشد میکند این داغ ویرانش...
#مهدی_حنیفه
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹...ولی نفرین نکرد🔹
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
روزهای تیره هریک شبتر از دیروز تار
در میان دخمهای سر شد ولی نفرین نکرد
هرچه آن صیادها را صید خود کرد این شکار
روزیاش یک دام دیگر شد ولی نفرین نکرد
روزهٔ غم، سجدهٔ غم، شکر غم، افطار غم
زندگی با غم برابر شد ولی نفرین نکرد
وای اگر نفرین کند دنیا جهنم میشود
از جهنم وضع بدتر شد ولی نفرین نکرد
وقت افطار آمد و دیدم که خرماها چطور
یک به یک در سینه خنجر شد ولی نفرین نکرد
آن دم بیبازدم چون آتشی رفت و سپس
آنچه باید میشد آخر شد ولی نفرین نکرد
#انسیهسادات_هاشمی
#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹باب الحوائج🔹
زندان تیره از نفسش روشنا شده
صد یاکریم گاه قنوتش رها شده
تا دیده کنج خلوت زندان، شکسته بال
در سجده آمده همه جانش دعا شده
از فتنههای سلسلۀ تیرگی تنش
هر بند، شرح واقعۀ نینوا شده
چون جامهای فتاده به گودال قتلگاه
تصویری از حماسۀ کرببلا شده
هر گوشه صحن و تربت نوباوگان او
آیینهدار حرمت دین خدا شده
امروز کیمیای جهان سرزمین ماست
این خاک اگر طلا شده هم از رضا شده
معصومه، کوثریست کز امواج حلم و علم
دریای خفته در دل ایران ما شده
دیدیم اینکه تا به ثریا توان رسید
هر دم به یُمن پنجرههایی که وا شده
موسای دیگریست، کنون نیل دیگریست
فرعونهاست غرقۀ دام بلا شده
من پابرهنه آمدم از خویشتن برون
ای بُشر! آن بشارت محزون کجا شده؟
دریابمان که دربهدر نفس سفلهایم
ای کز کرامتت فقرا اغنیا شده
یارا دری گشا که تو بابالحوائجی
دل در سیاهچالۀ دنیا فنا شد
#علی_محمد_مؤدب
#امیرالمومنین_مدح
#فتح_خیبر
اسدالله علی ، دست خداوند علی
غضب الله علی ، گریه و لبخند علی
فتح خیبر همه حیدر شدنش را دیدند
با دو انگشت در ِ قلعه ز جا کند علی
#قاسم_نعمتی
#امیرالمومنین_مدح
#فتح_خیبر
همان شجاع که "ما فَرّ قَطُّ فی الحرب" است
همان که ضربت تیغش نداشت هیچ نظیر
به کار غزوه خندق گره فتاد آن روز
نمانده بود برای ظفر دگر تدبیر
نبی همین که عَلَم را به دست حیدر داد
به تیغ حیدر کرار شد عوض تقدیر
ز ترس حمله شغالان گریختند ز رزم
همینکه پای به میدان گذاشت همچون شیر
که عرصه عرصه شیر است جای هر کس نیست
بگو فرار نمایند آن سگ و خنزیر
رسیده آیه این المَفَرّ بگو به عدو
ز ذوالفقار نباشد دگر گریز و گزیر
چنان به ضربت تیغش به فرق مرحب زد
که رفت از دل میدان، عدو به قعرِ سعیر
سپس دری که چهل مرد عاجزند از او
گرفت و کند ز جایش فقط به یک تکبیر
ز جای کند در قلعه را به آسانی
چنانکه موی کشد گویی از میان خمیر
#عاصی_خراسانی
#امیرالمومنین_مدح
#بیست_چهار_رجب
#فتح_خیبر
سر بند زرد دور سر ماه دیدنی ست
با ذوالفقار آمدن شاه دیدنی ست
دیوار قلعه خورد تکان از پی تکان
خیبر گرفتن اسدلله دیدنی ست
#مسعود_یوسف_پور
#نوحه_سنگین_واحد_شهادت_امام_کاظم_ع
#زیبا_جانسوز
#سبک_گل_بی_خار_حسین
#بهمن۱۴۰۲
یا امام کاظم ای گل پیغمبر
پسر فاطمه ای یادگار حیدر
تو امید همه و باب حوائج هستی
بند بند دل ما را به حریمت بستی
یا امام کاظم (۴)
یا امام کاظم به فدای کرمت
شد سیه پوشِ غمت حَرم مُحترمت
شور محشر ز غم و داغ تو گشته بر پا
کاظمینت به عزای تو شده کرب و بلا
یا امام کاظم
رَبَنا خَلِصنی شده ذکر لب تو
من بمیرم ز غم و رنج و تاب و تب تو
کنج زندان بلا گو که چه آمد سرتان ؟
گفته ای بار خدا مرگ مرا هم برسان
یا امام کاظم
شیعیان گر زِ غمت خون دلها خوردند
بدن اطهر تو با صفا می بُرددند
کربلا تا که همه نام حسین می بُردند
کعب نِی بود که با ذکر حسین میخوردند
یا ابا عبدالله یا حسین ثارلله(۴)
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
#نوحه_واحد_سنگین_امام_کاظم_ع
آی عاشقا گریه کنید شاخه ز گل جدا شده
غریب شهر کاظمین از تو قفس رها شده
ببین دل شکسته ام اسیر بُغض و نالته
صاحب عزای تو آقا مادر هجده سالته
امام کاظم ،شد دیگه آزاد
آقام غریبه ، ای داد بیداد
آه و واویلا (۴)
امشب اگه خدا بخواد کبوتر حرم می شم
سرمیزنم به کاظمین مهمون ذوالکرم می شم
کاشکی منم برا اَبد زندونیِ تو می شدم
پای ضریح باصفات قربونیِ تو می شدم
این دل زارم ، داره بهونه
از غربت تو ، داره می خونه
آه و واویلا
دشمن بی حیای تو شد باعث آزار تو
سیلی و تازیانه ها بوده همش افطار تو
آروم آروم بارونِ خون می چکه ازستاره ها
آروم آروم داره می ره تنی رو تخته پاره ها
چه غریبونه ، جون می دی آقا
می رسه از دور ، ناله ی زهرا
آه و واویلا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi ایتا
#عید_مبعث_مدح
ای خضر حیات جان، محمّد!
با نام خدا بخوان، محمّد!
ای گمشدۀ تمام خلقت
خورشید بلند بام خلقت
روز همه شام تار تا کی؟
خورشید، درون غار تا کی؟
از رخ بفکن حجاب، امشب
بر قلب بشر بتاب، امشب
پایان شب سیه رسیده
خورشید نبوّتت دمیده
ای خاتم انبیا محمّد
از غار برون بیا، محمّد
ای نور خدا ز تو نمایان
بر خیز و بجنگ با خدایان
تا چند بشر ز معرفت دور؟
تا چند حکومت زر و زور؟
هنگام قیام توست، برخیز!
بتخانۀ دهر را فرو ریز
تا حشر به جز تو رهبری نیست
بعد از تو دگر پیمبری نیست
آیین تو تا ابد جهانی است
دین تو هماره جاودانی است
ای مکّه! ببال، احمد آمد
از غار حرا محمّد آمد
بت ها ز چه رو خموش خفتید!؟
ای لات و هبل! به سجده افتید
ای هجر، حَجَر، مقام، زمزم
ای آدم، ای تمام عالم
اعلام کنید، شرک و مستی
تبدیل شده به حق پرستی
تا چند صنم!؟ صمد پرستید
آحاد جهان! احد پرستید
کوه و در و دشت، محو هویند
مشغول به ذکر حمد اویند
ما آدمیان چرا خموشیم!؟
با آنکه زبان و چشم و گوشیم
برخیز که بت گری سر آمد
از سوی خدا پیمبر آمد
رخشنده تر از هزار خورشید
خورشید محمّدی درخشید
این ساقی گلبن حیات است
این سیّد کلّ کاینات است
این جلوهء کبریاست آری
این خاتم انبیاست آری
فتح درِ رحمت آمد امشب
پیغمبر رحمت آمد امشب...
ای روی تو شمع آفرینش
ای سیّد جمع آفرینش
ای کلّ پیمبران بشیرت
روح ملکوتیان اسیرت
دارد به تو افتخار کعبه
پروانۀ تو هزار کعبه
پوشیده ز حسن خُلق جوشن
لبخند زده به سنگ دشمن
گفتار تو سر به سر کرامت
قرآن تو نور تا قیامت
از جملهء انبیا سری تو
تا هست خدا پیمبری تو
بازآ و به خلق سروری کن
پیغامبرا پیمبری کن
بازآ که به طول یک هزاره
اسلام شده هزار پاره
ای صاحب راستین اسلام
عیسای مسیح دین اسلام
اسلام به تو نیاز دارد
این رشته سر دراز دارد
کن زنده دوباره نهضتت را
دریاب کتاب و عترتت را
تا کی به کتاب تو اهانت!؟
تا چند به عترتت خیانت!؟
خون شهدا دهد گواهی
از غربت مکتب الهی
این پنجۀ دشمنان دین است
کآلوده به خون مسلمین است
ما پیرو خطّ اهلبیتیم
سلمان و ابوذر و کمیتیم
داریم سه پرتو هدایت
توحید و نبوّت و ولایت
با مهر علی خداپرستیم
عهدی است که در غدیر بستیم
ما زادۀ بعثت و غدیریم
کی خطّ سقیفه می پذیریم!؟
تا چشم به این جهان گشودیم
آهنگ علی علی سرودیم
ناشسته دهان ز شیر مادر
دادند به ما شراب کوثر
ما و علی و محبّت او
سرمست ولایتیم یا هو
ما شیعۀ چارده کتابیم
خاک قدم ابوترابیم
خطّ نبویست مکتب ما
اسلام علی است مذهب ما
اسلام علی کمال دین است
مجد و شرف و جلال دین است
اسلام علی است عدل گستر
اسلام علی است شیعه پرور
شیعه گل باغ اهلبیت است
نوری ز چراغ اهلبیت است
شیعه به کمان عدل تیر است
شیعه به کُنام عشق شیر است
شیعه است که چهره کرده نیلی
گفته است علی و خورده سیلی
شیعه است که داشته به عالم
مقداد و رُشید و حُجر و میثم
شیعه است که غافل از خدا نیست
شیعه است که از علی جدا نیست
شیعه است شهید تیغ در مشت
بوده زرهش همیشه بی پشت
شیعه چو علی امیر دارد
هم بعثت و هم غدیر دارد
«میثم» بنویس هست تا حق
حق با علی و علی است با حق
استاد سازگار
عید مبعث
مدح
#عید_مبعث_مدح
ای زنده دلان وقت سرور آمده امشب
از جانبِ حق جامِ طَهور آمده امشب
تا جمله شویم عاشق و دلداده ی دلبر
از غارِ حراء تحفه ی نور آمده امشب
پیمانه به پیمانه زنَم جامِ الهی
زیرا به جهان موسمِ شور آمده است
عید است و جهان محوِ تماشایِ پیمبر
بر جانِ جهان فیضِ حضور آمده امشب
معشوقه نگیرد دل من غیرِ محمد
چون علتِ زیباییِ حور آمده امشب
ای عاشقِ دلداده ی احمد تو ز جا خیز
با بعثت او نفخه ی صور آمده امشب
تا بوسه بگیرد زِ دو دستانِ کریمش
موسای کلیم از دلِ طور آمده امشب
تا چشم بدوزد به جمالش به جلالش
جبرئیلِ امین از رهِ دور آمده امشب
یا رب مددی کن بسرایم شبی از عشق
ای اهلِ جهان شامِ ظهور آمده امشب
شاعر : سیروس بداغی
عید مبعث
مدح
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#مبعث
#ترکیب_بند
گیسوی تو برای پریشان شدن بس است
چشم ات برای سر به بیابان شدن بس است
دلدار اگر تویی به خدا که برای ما
بیدلترین قبیله ی دوران شدن بس است
هر روز پای "یار" قَبا چاک می زنیم
کِی گفته ایم پاره گریبان شدن بس است
از خیل معجزات تو،یک مهربانی ات
کُفّار را برای مسلمان شدن بس است
قدری ز دستپُخت خدیجه به ما بده
نانش برای بوذر و سلمان شدن بس است
مبعوث می شوی که بگویی به ابتران
دختر برای کوثرِ قرآن شدن بس است
تدریس نکته های ولایت شناسی ات
ما را برای طفل دبستان شدن بس است
تو آمدی نشان بدهی راه و چاه چیست
آئینه دار پرتو خورشید و ماه کیست
قرآن بخوان که سینه به سینه صدا شویم
از گورهای جهل ابوجهل،پا شویم
قرآن بخوان که با نفحات بهشتی ات
قدری عوض شویم،کمی با خدا شویم
این دست ها به شوق قنوتت بلند شد
تا تکّه ای ز پازِل این "ربّنا" شویم
بالی برای پر زدن ما درست کن
تا جبرئیل های مقیم حرا شویم
همراه چار قبله ی توحید آمدی
تا بندگان کعبه ی آل عبا شویم
بر روی شانه ات بنشینیم لحظه ای
لبخند شاد کودکی کوچهها شویم
پُشت در حریم تو از اولیا پُر است
ای کاش بین آن همه ما نیز جا شویم
فردای حَشر منصبمان پادشاهی است
امروز اگر قرار بر این شد گدا شویم
فانوسِ راه را به یدالله داده ای
می خواستی که با علی ات آشنا شویم
یک هشتم عدس به علی عشق داشتن...
گفتی که کافی است ز آتش رها شویم
ما را علی علیِ تو اینجا کشانده است
پائین پای غار حرایت نشانده است
بال ملک کجا و بلندای بام تو
از کهکشان بُرون زده حدِّ مقام تو
ای کعبه ی نگاه تو صدها بِلال ساز
"قبله"، نماز خوانده به بیتُ الحرام تو
ذکر مدام اهل وِلا یا محمد است
جان تمام شیعه به قربان نام تو
اما تو آمدی که بگویی علی که بود
این داستان نهفته شده در قیام تو
"هرکس علی شناخت،خدا را شناخته"
این بود جانِ مطلب و اصلِ پیام تو
معراج هم اگر بروی..،دردِدل کنی
جز مرتضی کسی نشود هم کلام تو
"یا اهل بیت پاکِ خداوند لایزال"
هر ثانیه شنیده شد این اَلسَّلام تو
یک نیمه ی تو "فاطمه" شد،آن یکی "علی"
حالا بگو که سجده کنم بر کدام تو!؟
طبق حدیث قدسی لولاک..،گفته اند:
زهراست مقتدای "علی" و امام "تو"
از نور این دو ،پرتوِ قرآن درست شد
با "مرتضی" و "فاطمه" ایمان درست شد
سرمایه ی محبت زهراست دینمان
یعنی که فاطمه است دلیل یقینمان
او بانی تفاخُر حق بر ملائکه است:
"او فاطمه است،بنده ی خلوت گُزینمان"
در حشر او سواره و باقی پیاده اند
آن بی مثالبانوی بالا نشینمان
در دست فاطمه است کلید دَر جَنان
از باغ های اوست بهشتِ بَرینمان
حوریّه ای که با دمِ اُمّید بخش خویش
هجده نفس رسیده به داد زمینمان
آن مادری که صبح قیامت یکی یکی
با مِهر مادرانه کُنَد دست چینمان
باید کسی شبیه علی همسرش شود
آئینه دار جلوه ی پیغمبرش شود
امّا پس از تو حرمت حیدر شکسته شد
آیه به آیه سوره ی کوثر شکسته شد
دیگر کسی به عترتتان اعتنا نکرد
این نخل ریشه دار تناور شکسته شد
در کوچه راه فاطمه ات سَد شد ای پدر
در کوچه گوشواره ی دختر شکسته شد
سیلی چنان به صورت زهرای تو گرفت
آوردهاند گونه ی مادر شکسته شد
آتش به جان لانه ی آل نبی زدند
بال و پر کبودِ کبوتر شکسته شد
او را چنان زدند که "مسمار" سرخ شد
او را چنان زدند که "در" سرشکسته شد
ما در عزای دختر تو گریه می کنیم
عُمری برای دختر تو گریه می کنیم
#بردیا_محمدی
#مبعث
اقرأ..
مُلک و مَلک مُرید و مسلمانِ احمد است
در ذيلِ لطفِ بی حد و احسانِ احمد است
احمد محمّد است و محمّد رسولِ حق
جمع صفات نیز، به عنوانِ احمد است
هر گل که بشکُفت به گلستان معرفت
مدیونِ قطره قطره ی بارانِ احمد است
`اقرأ..”بخواند و غار حرا پر زِ نور شد
مبعث، شروعِ تابش قرآنِ احمد است
معراج رفت و هم سخنِ کردگار بود
این نقطه، اوجِ عزت و ایمانِ احمد است
زهراست دخترش، ثمرش، مادرش، بَلی..
زهرا شکوهِ مِدحَت دیوانِ احمد است
سرمایه اش خدیجه و شمشیر او علیست
این دو، دو بالِ فتح به میدانِ احمد است
این شعر را بخوان، که جهان را خبر کنی
جانِ جهان علی و، علی جانِ احمد است
مجتبی دسترنج ملتمس
#مبعث
لبیک یا رسول الله
لبیک یا امین الله
نورباران شد حراء از مقدم افلاکیان
شد تلاوت آیه های نور در کلّ جهان
بر خلایق آمده دین همیشه جاودان
شد محمّد جانشین کردگار مهربان
با ندای( اِقرأ) ِ جبریل،احمد شد رسول
تا که باشد برخلایق سوی رب،راه ِ وصول
ناله ی ابلیس پیچیده میان آسمان
رود اشک از دیده ی کفّار گردیده روان
بتکده ها شد خراب و نور ایزد شد عیان
(اشهدُ اَنّ محمد...)شد مصفّای اذان
شیعیان مژده ،غروب موسم ماتم شده
صد مبارک مبعث پیغمبر خاتم شده
شد میان عرش اعلا نغمه خوان، روح الامین
عرضه شد دین خدا بر رحمةٌ لِلعالمین
عایدش شد از لیاقت ،کرسی عرش برین
تا شود تنها نشان راه حق روی زمین
حق، زِمام خلق را در دست پیغمبر نهاد
عید مبعث بر تمام شیعیان تبریک باد
از حراء آمد برون احمد امیرالانبیا
تا رساند بر تمام خلق پیغام از خدا
عید مبعث شد بهانه تا به دست مصطفی
بر همه عالم شود حیدر امام و مقتدا
عید مبعث خود مبلّغ بر غدیر خم شده
بعد احمد حضرت حیدر شه مردم شده
احمد و حیدر دو خورشید مجزّا نیستند
هردو دُرّی واحدند و از دو دریا نیستند
دشمنان آن دو غیر از نار عقبا نیستند
لعنت حق بر کسی که گفت:مولا نیستند
احمد و حیدر به حق یک روح در دو پیکرند
پس مسلمان حقیقی، شیعیان حیدرند
شد مسلمان حقیقی آن که بعد از مصطفی
کرده بیعت با پسرعمّش علی، نورالهدی'
کوری آل سقیفه، طبق دستور خدا
شد وزیر مصطفی، حیدر امام الاتقیا
شد شعار روز مبعث: یامحمد، یاعلی
دین ِبرحق شد ازآن ِشیعه ی مولا علی
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
هُوَ الجوادُ الواسعُ
السلام علیک یا ابا الحسن
یا موسی بن جعفر🏴
اتقرب الیک باللعن ِعلی
هارونالرشید علیه اللعنة
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
موسی بن جعفر شد شهید
*لعنت به هارون الرّشید*
روز عزای او رسید
*لعنت به هارون الرّشید*
این یوسفِ مصرِ وُجود
از بس میان چاه بود
شد مو چو دندانش سپید
*لعنت به هارون الرّشید*
میسوخت از شرّ ِجفا
ای وای ،آن روحِ وفا
خیری از این دنیا ندید
*لعنت به هارون الرّشید*
میگفت آن نورُالهُدی
دیگر رهایم کن خدا
از حبس هارونِ پلید
*لعنت به هارون الرّشید*
این روزهای آخری
با نالههایش مادری
هی ناله از دل میکشید
*لعنت به هارون الرّشید*
دستِ سقیفه آمد و
بر روی او سیلی زد و
رنگ از رخ زهرا پرید
*لعنت به هارون الرّشید*
با اینکه خورده بر تنَش
شلّاقِ ظلم ِدشمنش
زخمِ زبان هم میشنید
*لعنت به هارون الرّشید*
میدید تا فخر رُسُل
بر پای ِ او زنجیر و غُل
دائم گریبان میدرید
*لعنت به هارون الرّشید*
واوِیلَتا واوِیلَتا
لرزیده ساقِ عرش، تا
از ساقِ پایش خون چکید
*لعنت به هارون الرّشید*
شَمسُ الضُّحی ماتم گرفت
خورشیدِ هفتم هم گرفت
داغی گِران آمد پدید
*لعنت به هارون الرّشید*
هم چشم ِنجمه همسرش
هم چشمهای دخترش
آخر به خونِ دل تپید
*لعنت به هارون الرّشید*
....
با اینکه غم دید از عَدو
اما تنِ مجروحِ او
سُمّ ِسُتوران را ندید
*لعنت به هارون الرّشید*
کوه ِبَلا بر شانه بُرد
امّا به لبهایش نخورد
در تشتِ زَر چوب ِیزید
*لعنت به هارون الرّشید*
با اینکه دل،بشکسته بود
با اینکه دستش بسته بود
از غُصّهء زینب خمید
*لعنت به هارون الرّشید*
تقدیم به *حضرت نجمه خاتون*
همسر گرامیِ موسی بن جعفر؛
مادر امام رضا و حضرت معصومه
۲۵رجب۱۴۴۵
فروتن
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
گرچه از فرزندبردینورخلقترا بهارث
باز پیشش می گذاری چند خلعت را به ارث
در جهان اغلب پسرها میبرند ارث از پدر
از پسر بردی تو اما درد غربت را به ارث
آه ایمان مجسم در دل شب های جهل
می گذارد سجده ات صبح سعادت را به ارث
همتات در سختی شعب ابیطالب گذاشت
در میان دوستانت استقامت را به ارث
از دل خونت که پرپر زد میان شعب، برد
جعفر طیار تو شوق شهادت را به ارث
دیده ام دست نبی دست یدلله تو را
دست پیغمبر سپردی این امانت را به ارث
سیزده آئینه بعد از تو گواهی میدهند
میگذاری با علی تاج ولایت را به ارث
نسل در نسلت یکی ساقی یکی سقا شده
می گذاری نسلی از نسلی سقایت را به ارث
از شکوه قامت عباس تان پیداست که
برده اید از اول خلقت قیامت را به ارث
دست سقای ادب قنداق اصغر شاهدند
خاندانت برده اسباب شفاعت را به ارث
بوسه باران میکنم دست پدر را که گذاشت
نزد فرزندش در این خانه خدمت را به ارث
عشق من این است فرزندم بگوید یا حسین
از پدر بردیم ما هم شور هیات را به ارث
#شاعر:ابوالفضل عصمت پرست
#حضرت_موسی_بن_جعفر
#شهادت
#غزل_مرثیه
#محمدرضامسعودی
#قتیل_عشق
امیر زهد و عبادت چهارده سال است
اسیر گوشه ی مطموره ی سیه چال است
ز گوشه ی لب او خون چرا شده جاری؟
طبیب عالمیان از چه ناخوش احوال است؟
گشوده هم بشود گر قفس رها نشود
کبوتری که بلا دیده بی پر و بال است
شهی که بار امامت کشد به دوش ، تنش
به وقت صبح روی دوش چار حمال است
به خاک خفته و پا می کشد به روی زمین
سیاه چاله اش امشب شبیه گودال است
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
نه اینکه سوره ابوطالب است و آیه علی ست
چنانکه قبل علی بوده مبتدای علی ست
همین که لب به سخن باز می کند انگار
هِجا هِجای نبی و صدا صدای علی ست
به استناد حدیث٬ او پدربزرگ همه است
فقط به خاطر این که پدر برای علی ست
به استناد به اصلاب شامخه،انگار
دلیل پاکی او نیز در ازای علی ست
پدر که جای خودش٬جنتش شده تضمین
به روز حشر هر آنکس که آشنای علی ست
بریده باد زبانش کسی که مُشرک گفت
به آنکه حد پرستیدنش خدای علی ست
رضایت پسرش در رضایت پدر است
رضای حضرت حق هم که در رضای علی ست
چنانکه بردن نامش گره گشای همه ست
دعا به حق پدر هم گره گشای علی ست
شب مَبیت به بستر، غدیر بر منبر
علی به جای نبی و نبی به جای علی ست
نگو بهشت که عرش است زیر نعلینش
به روی دوش نبی چون که رد پای علی ست
#مهدی_رحیمی_زمستان
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
عروج، بال و پرش میشود ابوطالب
کمال، برگ و برش میشود ابوطالب
کسی که هست امیرِ تمامیِ عالم
بدون شک پدرش میشود ابوطالب
نگاه کردم و دیدم که از لحاظ نسب
علی، بزرگترش میشود ابوطالب
علیست صاحب بیت خدا و ازاین رو
کلید دارِ درش میشود ابوطالب
درخت دین نبی است و علی یقین دارم
که علت ثمرش میشود ابوطالب
قریش راه به جایی نمیبرد وقتی
رسول حق سپرش میشود ابوطالب
زمان گذشت و تمام معاندان دیدند
که شیعه تاج سرش میشود ابوطالب
#مسعود_یوسف_پور
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
شده طوطىّ طبع من ثناخوان ابوطالب
تمام هستيم بادا به قربان ابوطالب
كه جز معصوم بايد دم زند از حقّ عرفانش؟
نه هر كس آشنا باشد به عرفان ابوطالب
نظير ليلة القدرى كه ناپيدا بود قدرش
عيان بر خلق نبود قدر پنهان ابوطالب
به ايثار و خلوص و عشق و عرفان و جوانمردى
گواهى می دهد اشعار ديوان ابوطالب
بودلعن خدا بر هر كه او را مشركش خواند
كه غرق نور حق باشد دل و جان ابوطالب
چه توفيقى از اين بهتر كه باباى على باشد؟
بنازم من به اين توفيق شايان ابوطالب
به ميلاد على لوحى براى تسميت آمد
خدا بگذاشت آن را روى دامان ابوطالب
مپرس از من كه جانان ابوطالب كه ميباشد؟
بود شخص رسول اللَّه جانان ابوطالب
از آن روز الستى كه براى يارى احمد
تعهّد داد، ثابت ماند پيمان ابوطالب
سبب شد تا نبى آيين خود را منتشر سازد
تلاش بى امان، سعى فراوان ابوطالب
چنين فرمود پيغمبر، كه از ايمان خلق اللَّه
وزين تر هست اندر كفه، ايمان ابوطالب
یقيناً »ملتجى« با ذكر اين اشعار ناقابل
نگردد نا اميد از لطف و احسان ابوطالب.
#علیاصغریونسیان #ملتجی
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
یا ابوطالب پناه خاص و عام
بر تو از حی تعالایت سلام
محرم اسرار پیغمبر تویی
جان به قربانت ابوالحیدر تویی
گرچه من نام تو را دارم به لب
من کی ام مدح تو را آرم به لب
صادق آل عبا روح سجود
در ثنای تو چنین می فرمود
گر شود با عالمی میزان تو
باز سنگین تر بود ایمان تو
هر که خاک پای عمران می شود
مور اگر باشد سلیمان می شود
صلب تو دریا و گوهر مرتضا
خاک پای تو شفای چشم ما
مصطفی را یارو یاور بوده ای
کی تو در اسلام کافر بوده ای
مصرعی دارم که چون تاج سر است
هر که دشمن با تو باشد کافر است
داغ تو قلب پیمبر را شکست
خیزو بین شیر خدا از پا نشست
مصطفی پوشاند بر جسمت کفن
کی شدی از سم مرکب پاره تن
ای هماره بر تو از احمد درود
شکر،جای نیزه بر جسمت نبود
شد دل و قلب محبان چاک چاک
صورتت بگذاشت احمد روی خاک
زین جهت از سوز غم های حسین
اشک می ریزم دمادم از دوعین
سید سجاد با قلبی حزین
جمع کرد جسم پدر را از زمین
جای صورت روی خاک تیره،او
رو به قبله کرد رگهای گلو
یا ابوالحیدر،عزیز مصطفا
کن نظر بر شائق از لطف وصفا
#محمود_اسدی_شائق
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
آسمان،از عمق دریا باز گوهر را گرفت
دل از این غم بر لب آمد تا که دلبر را گرفت
یا ابوطالب فراقت با دل حیدر چه کرد؟
رفتی و با رفتنت غم،قلب حیدر را گرفت
حامی قرآن و یار مصطفی از دست رفت
نه بگو امشب اجل جان پیمبر را گرفت
عرشیان در ماتمت رخت سیه پوشیده اند
او که تنها در دلش ایمان داور را گرفت
بس که خود دلواپس حال پیمبر بوده ای
چه کشیدی لحظه ای که فاطمه در را گرفت
من نمی دانم اگر بودی چه حالی می شدی
بی حیایی که به کوچه راه مادر را گرفت
بین آن کوچه نبودی و ندیدی که چه شد
مجتبی در کوچه ها چشمان خواهر را گرفت
زن زدن در بین کوچه باب شد،ای وای من
کربلا هم یک حرامی گوش دختر را گرفت
یا ابوطالب سرت بر دامن احمد ولی
بین گودی بی ادب از پشت سر، سر را گرفت
#محمود_اسدی_شائق
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
کور شد چشمی که تاب دیدن دلبر نداشت
خوار شد هرکس که بر خاک قدومش سر نداشت
بشکند دستی که حتی خطی از کفرت نوشت
لال شد آنکه به لب مدح ابوالحیدر نداشت
در صف محشر کف افسوس بر هم میزند!
هرکسی گامی دراین دنیا برایت برنداشت
صفحه صفحه سیر میکردم غریبی تو را
جلد پشت جلد اصلا غربتت آخر نداشت
آب ونان سفره ات الحق پیمبر ساز بود
این قبیل اعجاز ها را سفره ی دیگر نداشت
جای شک و شبه اصلا نیست از دین خارج است
هرکسی توحید و اسلام تو را باور نداشت..
حرمت موی سفیدت کار ساز مشکلات
جز عبایت حضرت ختم الرسل سنگر نداشت
از حمایت های تو اسلام عالمگیر شد
این کبوتر بی ابوطالب یقینا پر نداشت..
تا قیامت نام تو آویزه ی عرش خداست
تا قیامت دین احمد از تو مومن تر نداشت
بی پناه مکه از الطاف تو سامان گرفت
مهربانیهای تو دست کم از مادر نداشت
پیرمرد طائفه روز وفاتت هیچکس...
بیرقی برپا نکرد و چشم های تر نداشت
حضرت یعقوب مکه! یوسفت ارث از تو برد
تازه میفهمم چرا آقای ما یاور نداشت
در رجب از فیض نام اطهرت تائب شدیم
ما گدای نسل در نسل ابوطالب شدیم
#سید_پوریا_هاشمی
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
✔️قال رسول الله (صل الله علیه و آله و سلم) : «ما نالت قریش منی شیئا اکرهه حتی مات ابوطالب» تا ابوطالب زنده بود، كفّار قريش نتوانستند مرا به سختي آزار رسانند.
حامی مصطفی ابوطالب
شیر مردِ وفا ابوطالب
ای کفیل و پناه و تکیه گهِ...
خاتم الانبیا ابوطالب
سال ها پای دین پیغمبر
خورده ای طعنه ها ابوطالب
ساقی زائران بیت الله
در صفا و منا ابوطالب
از ازل روح محکمت بوده
از پلیدی جدا ابوطالب
ای تجلی "عُروة الوثقی...
لَا انفِصامَ لَها" ابوطالب
هر که شک کرد در مقاماتت
هست از اشقیا ابوطالب
نظری کن کریم بنده نواز
به من بی نوا ابوطالب
تا قیامت نمی کنم هرگز
حیدرت را رها ابوطالب
پسرت را منم همیشه غلام
تا ابد هر کجا ابوطالب
هم أب حیدری و هم احمد
پدر هل أتی ابوطالب
می روی، هر دو تا یتیم شوند
احمد و مرتضی ابوطالب
تازه رفته خدیجه از دنیا
نرو ای آشنا ابوطالب
خم شود بعد رفتنت قطعا
کمر مصطفی ابوطالب
رفتی و حرمت رسول شکست
بعد تو بارها ابوطالب
#محمدجواد_شیرازی
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
#دوبیتی
مثل پسرت علی فضیلت داری
در روز جزا حق شفاعت داری
تو یار محمدی و بابای علی
حق پدری گردن امّت داری
.....
در یاری مصطفی ز جان راغب بود
دینداری او بر همگان غالب بود
حیدر که جهانیان به او می نازند
پرورده ی دستان ابوطالب بود
......
گفتند که بابای علی گمراه است
هیهات! که هر اهل دلی آگاه است
این حجت ایمان ابوطالب که -
گفته پسرم علی ولی الله است
#داوود_رحیمی
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
این حرفهای ناروا از ساحتت دور است
وقتی که مثل نور اوصاف تو مشهور است
انکار ایمان تو کسبوکار بعضیهاست
جای تعجب نیست، ظلمت دشمن نور است
از خاندان حقّی و حق مطلقاً با توست
هرکس حقیقت را نمیبیند یقین کور است
یکعمر پشتیبان دین بودی و با این حال
نام تو در آیینهی تاریخ مهجور است
از فضل بسیار تو کمتر گفته شد، زیرا
در سایهی نور علی نور تو مستور است
وقتی تو عمران هستی و فرزند تو موسی
پس ارزش بیت تو آیا کمتر از طور است؟
با دست تو شد خانهی دین خدا آباد
با بودنت این بیتالاحزان، بیت معمور است
شیرینتر از نام محمد بر زبانت نیست
از مدح او دیوان اشعار تو پرشور است
بعد از تو "عامالحزن" شد هرسال پیغمبر
اما همیشه نزد او یاد تو مذکور است
بیشک شفاعت میکند پیغمبر خاتم
از هرکسی که در دوعالم با تو محشور است
#مجتبی_خرسندی