شب جمعه ست دلم کرببلا میخواهد
در حرم حال مناجات و بکا میخواهد
شب جمعه ست دلم شوق پریدن دارد
بوسه بر پهنه ی ایوان طلا میخواهد
حال و احوال دلم خوب نمیباشد چون
خفقان دارد و از عشق هوا میخواهد
آه ای کرببلا سخت تر از هجران چیست؟
دل من آمده در صحن تو جا میخواهد
اغنیا کعبه خود را به تو ترجیح دهند
کربلا، حضرت ارباب گدا میخواهد؟
روح مجروح من از نوح حرم کرده طلب
مرهمی مرحمتم کن که دوا میخواهد
تنگدستم ولی از برکت آقا شاهم
بی نیاز است ولی باز مرا میخواهد
#صلوات #جمعه
🌸
🔸#شب_جمعه
🔸شب زیارتی اباعبدالله(ع)
🌟🌟🌟
شب جمعه است به لطف و کرمت محتاجم
به دم سینه زنی در حرمت محتاجم
بسکه آلودهام ای شاه کرم از عصیان
تومسیحاییُ من هم به دمت محتاجم
دم گرفتم به نوا گِرد حرم با مادر
چونبه یک نیمه نگاهی ز کمت محتاجم
آشنای غم اکبر شدم و ضجه زدم
کاشاینروضهبه محشرببرم!.... محتاجم
کاش در گوشه دنجی به حرم جایم بود
میدهی از کرمت بال و پرم؟.... محتاجم
ز فراتت نخورم آب روان تا آخر
من به یک جرعهای از جام جمت محتاجم
🌟🌟🌟
✍️ شاعر:
▪️#مرتضی_محمودپور
🌟🌟
@majmaozakerine
تقدیم به ساحت مقدس آقا امام زمان (عج)
🌹
ای پادشاه خوبان، آخر بگو کجایی
رخسار کن نمایان، آخر بگو کجایی
بی آفتاب رویت عالم صفا ندارد
تنها صفای عالم آخر بگو کجایی
بازآ که دردمندان محتاج یک نگاهت
ای رهبر مسیحا، آخر بگو کجایی
رویت ندیده گویم زیبا و باشکوهی
ای شاه خوب رویان، آخر بگو کجایی
در دست تو درخشد انگشتر سلیمان
ای وارث رسولان، آخر بگو کجایی
از هیبتت بلرزد طاغوت، یابن زهرا
از بیم ذوالفقارت، آخر بگو کجایی
باشد عصای موسی در دست پر توانت
تا معجزه نماید آخر بگو کجایی
شاید تو را نبینم، باعشق تو بمیرم
دنیا وفا ندارد، آخر بگو کجایی
با گوشه نگاهت، این شعر شد عنایت
تقدیم شد برایت، آخرت
.
یا اباصالح المهدی عجل الله تعالی فرجه
اللهم عجل لولیک الفرج
شاعر جناب سازگار
زخم دل هجران زدگان را تو شفايي
درد غم بي نسخة ما را تو دوايي
عالم همه جا پر شده از تيرگي محض
ما گمشد گانيم و تو مصباح هدايي
مگذار كه با ما همه عالم بستيزند
ما با همه گفتيم كه تو صاحب مايي
سوگند به تنهايي تنهاي مدينه!
تنها تو فقط منتقم خون خدايي
تو وارث بازوي علمدار حسيني
تو پاسخ فرياد تمام شهدايي
با خون دل و اشك روان هر شب جمعه
با مادر خود فاطمه، در كرببلايي
اي كاش كه يك لحظه به چشم همه عالم
زآن گوشة شش گوشه، به ما رخ بنمايي
ما پيش تو بوديم ولي حيف نبوديم
تو در دل مايي و ندانيم كجايي
گفتم كه دعايي كنم از بهر ظهورت
ديدم تو دعايي، تو دعايي، تو دعايي
"ميثم" همه گوش است كه از خويش بگويي
كعبه همه چشم است كه در كعبه درآيي
#حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
نمیدانم چرا امشب، به سر خوف و خطر دارم؟
چه خواهد بر سرم آید، که من از آن حذر دارم؟
من از این حسِ غم امّا، ز عمقِ جان پریشانم
گمانم تیغِ ظالم را، من امشب پشتِ در دارم
خداوندا امانم ده، مرا از چنگِ بدخواهان
چه مکری گو عدو دارد، که من از آن خبر دارم
الها تو به جانم ده، فقط صبر و شکیبایی
تو میدانی که امشب من، دلی پُر از شرر دارم
عدو در پشتِ در آمد، ولیکن من هراسانم
بسویش می روم امٌا، قدم آهسته تر دارم
نمیدانم چرا دشمن، به پشتِ در کمین آمد
مگر دردم نمی داند، که من داغِ پدر دارم؟
چنان با ضربِ پا کوبیده او در را به پهلویم
گلِ نشکفته محسن را، به خونم غوطه ور دارم
به پهلو می فشارد در، به سینه می گدازد میخ
چه سازم بیتِ بابا را، در آتش شعله ور دارم
پدر جان دخترت زهرا، میانِ درب و دیوار است
که یک دستم به پهلو و، یکی را بر کمر دارم
چنان شیون کنان زینب، پی ام می آمد و میگفت
مزن ظالم تو مادر را، چو حیدر من پدر دارم
چگونه کنده ام آخر، ز سینه میخِ سوزان را
که روی سینه ام حتی، نشان از میخِ در دارم
مرا با چادرِ خونین، به مسجد می برند امٌا
دو دستِ بسته حیدر را، فقط در پشتِ سر دارم
پدر جان سیرم از دنیا، بگو کی وقتِ دیدار است؟
ز بعدِ رفتنت بابا، منم عزمِ سفر دارم
خَلاصم کن از این دنیا، دگر شد طاقتم تاریک
مناجاتِ شبانگاهان، توسل بر سحر دارم
من از داغِ فراقِ تو، فقط در بیت الاحزانم
که بی تو آخر ای بابا، بسی خونین جگر دارم
چه دیدم پشت در بابا، چه محنتها کشیدم من
که من از گفتنِ آنها، دگر صرفِ نظر دارم!
هستی محرابی
#حضرت_زهرا
#هجوم_به_بیت_وحی
میانِ خانه ام بود و، بساطِ خون به پا کردند
سفارش کرد بابایم، عجب حقش ادا کردند
خدایا! جسمِ بابا را، نه تغسیل و عزا کردند
به جای تسلیت بر ما، امامت ادّعا کردند
ببین بابا که این امت، به حقِ ما چِها کردند
مرا با پیکرِ خونین، به بستر مبتلا کردند
جلویِ دیده ی طفلان چنان ظلم و جفا کردند
میان کوچه جانم را، گرفتارِ بلا کردند
امان از این همه غمها، ز بعدِ رفتنت بابا
علی را جانبِ مسجد، طنابی از قفا کردند
قسم بر زخمِ بازویم، که قلبم را جدا کردند
همانا بدترین ظلم و، شقاوت بهرِ ما کردند
برای اخذِ یک بیعت، چه آشوبی به پا کردند
مرا با محسنِ زارم، میانِ خون رها کردند
خدا داند که درحقٌم، چه ظلمِ ناروا کردند
بسا این کودکانِ من پیمبر را صدا کردند
که این جسم نحیفم را، ز میخِ در جدا کردند!
امان از این همه غمها، ز بعدِ رفتنت بابا
هستی محرابی
⇦🕊سینه زنی _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ کربلایی سیدمجید بنی فاطمه↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
مولا امام عسگری اقا امام عسگری
مثل امام مجتبی تنها امام عسگری
حسن حسن....
ای کاش،غریب نمیموندی ای کاش
دلت نمی لرزید ، ای کاش ، ای کاش
دشمن ، به اشک چشمِ تو ، ای کاش
آقا نمیخندید ، ای کاش ، ای کاش
از مردم شدی تو خسته
از دنیا ، دلت شکسته ...
ندیدن که دلت تنگه
برایِ پسرت آقا ...
الهی من فدایِ تو
چی اومد به سرت آقا ...
غریبِ سامرا آقا ....
امام عسکری مولا ...
ای وای،لبت پُر از خونِ ای وای
دلت پریشونه ، ای وای ای وای
دردِ دلِ تو رو مولا اینجا
کسی نمیدونه ، ای وای ، ای وای
خون لخته رویِ زمینِ
دل میره تویِ مدینه
به یادِ پشت در هستی
غم تو غم مسمارِ
به یادِ پهلویِ زهرا
که خونش رویِ دیوارِ ...
غریبِ سامرا آقا ....
امام عسکری مولا ...
حسن .....
رو لب ، یه نالۀ ممتد ، مردُم
نفس نفس میزد ، ای وای ای وای
دستاش ، یه جوری میلرزید مردُم
جون به لبش اومد ، ای وای ای وای
از دنیا دیگه بریده
بالا سر پسر رسیده
بمیرم ، من برا اون که
رو خاکا ، بی کسُ و تنها
رو سینه ش تا که شمر اومد
تو گودال ناله زد زهرا ...
شهید بی کفن ارباب ...
____________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#سینه_زنی
@babolharam_ir- Banifateme Shahadat Emam Askari 95-02.mp3
2.3M
⇦🕊سینه زنی _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ کربلایی سیدمجید بنی فاطمه↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
@majmaozakerine
شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
در عزای عسگری آید زنای اهل دل
صد فغان همراه با شور و نوا یابن الحسن
آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم
خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن
در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
تسلیت گوئیم امشب بر شما یابن الحسن
گاه از هجران جانسوز تو سوزم همچو شمع
گاه از فقدان آن نور هدی یابن الحسن
دست رد بر سینه ام امشب مزن زیرا که من
با محبان تو هستم آشنا یابن الحسن
🌹نثار روح پاک #امام_حسن_عسکری ع #پنج_صلوات🌹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #صلوات
@majmaozakerine
#روضه و توسل جانسوز ویژۀ هفتم ماه صفر شهادت کریم آل الله #امام_حسن مجتبی علیه السلام به نفسِ مداحِ روشندل : 👈
┄┅═══••↭••═══┅┄
از بارِ داغش پشتِ پیغمبر شکسته
تنهاترین سردارِ بی لشگر شکسته
سجاده اش بر غربتِ او گریه کرده
پایِ غریبی اش دلِ منبر شکسته
بخشید آنکَس را که زد نیزه به ساقَش
او دستگیری می کند از هر شکسته
تا زهر را نوشید،فرمود:آه مادر!
راحت شد این آئینه یِ یکسر شکسته
بُغضِ چهل سالِ مرا این زهر بشکست
اما غرورم را کسی دیگر شکسته
یک کوچه ی باریك و دو دیوارِ سنگی
یک راه بُن بست و دو برگ و بر شکسته
فهمید فرزندِ بزرگم، ناسزا گفت
می خواست من باشم ولیکن سر شکسته
گفتم که با رویم بگیرم ضربه اش را
رفتم نبینم حُرمَتِ مادر شکسته
اول مرا زد بعد از آن هم مادرم را
من میزدم بال و پَر و او پر شکسته
*یکی از خصلت های خوبه شیعه،غیرت داشتن رو ناموسشِ،هر چند یک مشت نامردِ بی حیا، می خوان مارو از حجاب و بحث غیرت جدا کنند،نمی تونند،چون ما نونِ حلال خوردیم...این بیت مالِ ما بچه غیرتی هاست...*
از رویِ چادر، پایِ خود را برنمیداشت
پایی که قبل از این جسارت،دَر شکسته
در زیر پاها گوشواره خوردتر شد
خندید وقتی دید نیلوفر شکسته
خون لخته از تیزیِ سنگی بر زمین ریخت
فهمیدم از دیوارِ کوچه،سر شکسته
لایوم کَ یومَک حسینم گریه کم کن
تنها نه من،از گریه ات خواهر شکسته
می بینمت با مادرم بر شیبِ گودال
در لا به لایِ نیزه و خنجر شکسته
ای کاش می شد تا نبینم ساربان هم
انگشت را دنبال انگشتر شکسته
#شاعر_حسن_لطفی
*یک نفر سوال کرد:آقاجان!یا امام حسن!محاسنِ شما خیلی سفید شده...چه حکمتی داره؟داداشِ شما هم تقریباً هم سن و سالِ شماست،یکی دو سه سال کوچیکترِ؟ امام حسن فرمود:هر کسی غیر از من بود،این جریان کوچه رو می دید،اونم مثل من پیر میشد...آخه مادرش فرموده بود:حسن جان! تا من زنده ام به بابات چیزی نگی،قربونت برم...
بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها از مَدبَخ وارد حُجره شدن،دید پیغمبرِ اکرم گوشه ی حجره نشستن،دو تا آقازاده حسن و حسین با هم دارن بازی میکنند،به قول و نقلی دارن کُشتی میگیرن...بی بی نگاه کرد به لب های مبارکِ پیغمبر دید داره یه ذکری میگه...خوب دقت کرد دید پیغمبر زیر لب دارن میگن:ای جانم حسن!...بی بی ناراحت شد فرمود:بابا! قربونتون برم،حسینم کوچیکترِ،چرا اسمِ حسینم رو نمی برید؟فرمود:نگاه کردم به تمام آسمانها،دیدم همه ی آسمان ها دارن میگن:جانم حسین! دیدم حسنم غریبِ...گفتم: من بگم:حسن!...
تا زهر رو نوشید به اون زنِ نانجیبش فرمود: برو حسینم بیاد میکشه تو رو...یه جایی هم دیدن بدن امام حسن به تابوت با تیر دوخته شده بود،اینقدر تیر به بدن امام حسن زدن...
اما رفقا من اینجا میخوام یه حرفی بزنم...اون زمانی که ابی عبدالله کنار بدن امام حسن فرمود:غارت زده به اونی نمیگن که پول و ثروتی از دست داده باشه...غارت زده به من میگن که داداشی مثلِ حسن رو دارم از دست میدم...چشمای امام مجتبی هی باز و بسته میشد،آروم نفس می کشید،فرمود:داداش! امروز کنار من تو هستی،زینبم هست،عباسم هست،بچه هام هستن...هر چند کوچیکن، اما حسینم! "لایوم کیومک یا اباعبدالله" برای اون روزی گریه هات رو نگه دار،که بابام وعده داده،مادرم میدونه،جدم رسول خدا میدونه...کدام روز؟...*
نمیشه باورم که وقتِ رفتنه
تموم این سفر بارش،رو شونه ی منه
کجا میخوای بری؟
چرا...منو نمی بری؟
حسین! این دَمِ آخری
چقدر شبیهِ مادری
*ابی عبدالله فرمود:زینب! پیراهنی که مادرم دوخته و به تو امانت داده بردار بیار عزیزم...دید خواهر داره گریه میکنه...گریه چرا؟ تو باید حواست به خیمه ها باشه...عزیزِ دلم! مادر وقتی این پیراهن رو داشت امانت میداد،فرمود: زینبم! هر وقت حسینم این پیراهن رو طلب کرد بدون لحظات آخرِ...بمیرم برای اون زمانی که زینب باید هم خیمه هارو آروم کنه...و هم هوای امام سجاد رو داشته باشه...یه لحظه نگاه کرد دید گرد و غبار سرزمین کربلا رو فرا گرفته...آمد بالای تَل...دید بدن حسینش پاره پاره...*
#کربلایی_حمیدعسکری
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄
مداحی آنلاین - امام زمان تو روضه بخوان - مهدی اکبری.mp3
4.45M
⏯ #شور احساسی #امام_زمان (عج)
🍃امام زمان تو روضه بخوان
🍃از این غم هجران نمانده توان
🎤مهدی #اکبری
👌فوق زیبا
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷 #التماس_دعا
#سلام_امام_زمانم
مداحی آنلاین - حسین کاتب - دلتنگی.mp3
2.31M
❤️ شب زیارتی امام حسین(ع)
🌺 شبای جمعه دلم میگیره
🌺 دلم برای دیدن حرم میگیره
🎤 حسین کاتب کربلایی
🌷 #شب_جمعه
@majmaozakerine
باز آمدم گدایِ "شبِ جمعه ها" شدم
مِس بوده ام که با نظرِ تو طلا شدم
"زهرا"رسید، کُنجِ حرم دیدنی تر است
شُکرِ خدا که راهیِ "کرب وبلا" شدم
یاحسین(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمدرضاطاهری
#زمینه
#امام_حسن_عسگری
@majmaozakerine
ماه آسمون تارم به کجائی پسر من
بیا و ببین می گرده اجلم دور سر من
یابن الحسن صاحب عصر و زمان
من که از حیله دشمن در وطن غریب شهرم
آخر کارم رسیده کشته آتش قهرم
مثل زهرا تو جوونی جون میدم بی کس و بی یار
آخرین حرف من اینه پسرم خدانگهدار
حاصل عمر کم من غیر خون دل من نیست
غیر اشکای یتیمی هیچ کسی قاتل من نیست
با غم غریبی تو من میرم به سوی زهرا
آخه بعد من عزیزم میشی آواره صحرا
بر دل ز هجر رویت دیگر نمانده طاقت
بر هست و تار و پودم آتش زده فراقت
یابن الحسن کجایی
مردم از این جدایی
تا کی بسوزم ای مه در آتش جدایی
پس کی رسد وصالت یابن الحسن کجایی
نشسته ام سر ره به چشم پر ستاره
که چون گذر نمایی کنی مرا نظاره
مرا تفضلی کن به گوشه نگاهت
بگردد این سیه رو سیاهی سپاهت
@majmaozakerine
💠سلام اولین #شب_جمعه ماه ربیع الاول یادی کنیم ازشهدامون همه باهم زیارت نامه مخوانیم👇👇
🏳️ زیارتنامه "شهــــــداء"
🌸بسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌸
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
🕊هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
@majmaozakerine
🌙ذکر شب جمعه
که باعث بخشش گناهان میشود
🔆يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ
🔆يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ
🔆يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ
🔆صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً
🔆وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ.
🔸منبع:مفاتیح الجنان
🌙🌙🌙🌙🌙🌙
@majmaozakerine
#شب_جمعه
دِلِ پُرخواهِشِ مَن را بِه حَریمَت وا کُن
شَبِ جُمعِه هَم نِشینِ مادَرَت زهرا کُن
مَن حَرَم لازِمَم اَرباب، بِطَلَب کَربُبَلا
قَلَم وُ کاغَذَش اَز مَن ، توفَقَط اِمضا کُن
@majmaozakerine
.
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
متن روضه #دفتری
🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت
آجرك الله يا صاحب الزمان...
امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی...
برای غربت امام عسکری زار زار گریه می کنی و...
اشک میریزی...
🔸یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت
🔸خون جای اشک می چکد از چشم اطهرت
داغ پدر.. خیلی سخته...
مخصوصا.. برا کسی که پنج سال بیشتر نداره...
مخصوصا.. برای کسی که بابای مهربونی...مثل امام عسکری داره...
🔸داغی نشسته بر جگر داغدار تو
🔸در خون نشسته است دل درد پرورت
🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس
خدایا امشب خانه امام عسکری چه خبره...
🔸قربان آن امام، که در آخرین نفس
🔸سیراب گشته است به دست مطهرت
یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند...
اون موقعیه که...
بابا در بستر احتضار باشه و...
فرزند نتونه کاری کنه...
امام زمان آمد کنار بابا نشست...
هی خیره خیره به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد...
گریه میکرد...
یک وقت امام عسکری فرمودند...
پسرم... مهدی جان...
تشنه ام بابا...
سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند...
خود امام زمان...
با دستان مبارک لحظات آخر به بابا آب دادند...
پدر رو سیراب کردند...
عرضه بداریم...
یا صاحب الزمان...
خوب شد شما...
لحظه آخر کنار پدر بودید...
حضرت رو سیراب کردید...
نگذاشتید امام عسکری...
با لب تشنه از دنیا بره...
اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا...
گودال قتلگاه...
با لب تشنه...
سر از بدنش جدا کردند...
🔸مگر به کرببلا آب قیمت جان است
🔸چرا نگفته کسی این حسین مهمان است
فقط همین رو بگم...
وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها...
دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح...
صدا زد... ذوالجناح...
میدونم بابام رو به شهادت رسوندند...
میدونم سر از بدنش جدا کردند...
فقط بهم بگو...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً
🔸چرا به تشنه لبان هیچ کس جواب نداد
🔸به کام تشنه شان یک دو جرعه آب نداد
@majmaozakerine
@عنوان : روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) - ای قبله حرم، حرم سامرای تو - مهدی میرداماد
ای قبله حرم، حرم سامرای تو
اگه همه مجالس، اعتقاد قلبیمونه، صاحب عزا امام زمانه، اگه با همه وجودتون حس میكنید، آقاتون دم در هر روضه و هر مجلسی می ایسته، دیگه امشب شب یتیمی امام زمانه، امشب خودش صاحب عزااست، قربونت برم، مردم اینجا برا بابات روضه گرفتند، نمی خوام به این زودی برم تو روضه، ولی می خوام یه كم دلتو نرم كنم، آروم آروم بریم اون حرمی كه نمی دونم، امشب كسی هست تو حرمش گریه كنه یانه، اما معمولاً می گن می ری عزا، می ری ختم، می گن خودتونو نشون صاحب عزا بدید، مگه نمی گن صاحب عزا دم در ایستاده، خودتو نشون بده، دست و رو سینه بذاری عرض تسلیت بگی، یه خورده دل صاحبان عزا خنك بشه، داغشون یه خورده التیام پیدا كنه، می خوام یه جمله بگم آقا كجایی مردم بیان بهت تسلیت بگن، اینها اُمدند امشب صاحب عزا رو ببینند، قربون شال عزایه به گردنت، امشب تنهایی نرو سامرا، مارم با خودت ببر.
ای قبله حرم ، حرم سامرای تو
بیت ولای دل حرم با صفای تو
قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو
روح ملك كبوتر صحن و سرای تو
آیینه جمال خداوند سرمدی
فرزند پاك چهار علی و سه محمدی
رضوان بدان جلال و شرف سائل درت
خورشید سجده برده به صحن مطهرت
روح رضااست در نفس روح پرورت
نامت حسن نه بلكه حسن پای تا سرت
میراث نور و هدایت زهادی ات
علم امام هشتم و جود جوادیت
انوار ده امام درخشد زروی تو
یادآور رسول خدا خلق و خوی تو
زیباترین دعای ملك گفتگوی تو
مسجود جن و انس بود خاك كوی تو
بحری كه در صدف دُر جان پرود تویی
در دامنش امام زمان پرورد تویی
ویرانه مزار تو مسجود آسمان
قبر تو كعبه دل و صحنت مطاف جان
زوّار هر شب تو بود صاحبالزمان
کوری چشم دشمنت ای قبله جهان
تنها نه سامره، همه عالم دیار توست
هر جا رویم در بغل ما مزار توست
ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت
ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت
اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت
یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت
ای زخم دل هماره فزون از ستاره ات
از ما سلام بر جگر پاره پاره ات
امشب اگه می خوای دل آقات یه خورده آروم بشه، هر كی بلده ناله بزنه، هی زیر لب بگو بقیة الله آجرك الله آقا سرت سلامت، ، آقا شنیدم تو سنین خردسالی سر باباتو بغل گرفتی، جانم به این اشك های قشنگ ، مگه نفرمود، احدی در مصائب ما گریه نمی كنه، مگه اینكه ما گریه كنیم، اون به گریه ما گریه كنه، معلومه امام زمانم امروز داره گریه می كنه، قربون اشك چشمت برم، آقای من، حالا كه اینطوری گریه می كنی منم برات روضه می خونم،
یازده بار جهان در دل زندان كم نیست
كنج زندان بلا گریه باران كم نیست
سامرایی شده ام راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده، از دست شما نان كم نیست،
امشب اومدم پسرت یه روزی به من بده، یه سالمو با این روزی سر كنم، آخه ما دو ماه برا حسین گریه كردیم، بعضی ها ، هنوز پیراهن مشكیاشونو در نیاوردن، می خوان امروز از عزا بیرون بیان، اما عزای ما اون موقعی تموم میشه، كه تو دست به دیوار كعبه بذاری، آقا جانم، مولا جانم
سامرایی شده ام راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده، از دست شما نان كم نیست،
خبر داری كه امام عسكری نتونست، در طول عمرش یه بار سفره حج بره، حالا این بیت، اهل نكته
قسمت كعبه نشد تا كه طوافت بكند
بر دل كعبه همین داغ فراوان كم نیست
پیش چشمان تو دشنام به مولا دادند
تا بگویند، در این شهر مسلمان كم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خونابه
ماجرای ایست كه در ایل تو چندان كم نیست
وقتی مثل فردا، از پسرش تقاضای اون ظرف شربت رو كرد، اینقدر این بدن ضعیف شده ، اینقدر این بدن نحیف شده، امام زمان با دستش این ظرف و نزدیك دهان بابا آورد، الله اكبر، روایت می گه همچین كه ظرف اُمد جلوی دهان از شدت ضعف، هی به دندونای حضرت خورد، نمی دونم اون لحظه امام عسكری یاد چه لحظه ای افتاد، نالشو می زنی یا نه، امام زمان برا این روضه
@majmaozakerine