eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
1401091717.mp3
11.04M
شور | رو گونم سرازیر میشه شام شهادت‌‌ حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها پنج‌شنبه۱۷آذر۱۴۰۱ | ۱۳جمادی‌الاولی۱۴۴۴ مداح : کربلایی حسین طاهری @majmaozakerine
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94 ❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌😍 🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ با توکل به نام زیبایت یاالله 🌸روزمان را با نام زیبای تو ✨آغاز می کنیم، 🌸هر قدم، با تو ... ✨و به مدد تو گام بر می داریم 🌸تا در هر لحظه از زندگی ✨راهنما و دستگیرمان باشی.. 🌸 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ ✨ الهی به امید لطف و کرم تو 🍃🌸🍃
بقیع بقعه ندارد ولی بقا دارد ضریح و صحن ندارد ولی صفا دارد برای گنبد و گل دسته که نیامده است گدا به خانه ی ارباب التجا دارد کنار صحن و سرای پیمبر اکرم خرابه بودن آن آستان “چرا” دارد به احترام امامان شیعه در آنجا اگر مدینه بسازیم باز جا دارد جبین بسای به خاک درش که این درگاه به قدر چشم همه خلق توتیا دارد به جبرئیل کند فخر از سعادت خویش کبوتری که در آنجا برو بیا دارد کجا رواست که قبرش غریب و ساده شود کسی که در همه تاریخ آشنا دارد بقیع و غربت آن را چه خوب می فهمد دلی که انس به گل دسته ی رضا دارد به خط خون به سر کوچه ی بنی هاشم نوشته اند که “یک دست هم صدا دارد” به خاکبوسی آن آستان مرا ببرید که این گلوی رمق دیده عقده ها دارد شاعر: سید روح الله مؤید @majmaozakerine
1_2410733277.mp3
7.89M
کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد ازهمان شب که علی تابوت رابرشانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پانشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغانشد هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا نشد آخرش این خاک ایوانش طلایی میشود گنبد و گلدسته ها ی باصفایی میشود این حرم با چار گنبد میشود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبای می‌شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت میکند واقعا اینجا عجب دارشفایی میشود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت هر چه رامادر دهد به چه بنایی میشود حتم دارم ساخت وسازه حرمهای بقیع از همان لحظه که آقا توبیایی میشود می‌رسد روزی با دستان پر مهر شما از رواق وصحن اینجارونمایی میشود آخرشم من مطمئنم این گره وا میشود این حرم زیباترین تصویر دنیا میشود هر چه خواندم دربقیع از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد راه مارا بسته بودن هر چه من میخاستم تاروم در پیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ از روضه هایم روضه زهرا نشد اینکه حسینی شدم حواله زهراست لطف قدیمی و چند ساله زهراس سوز دل واشک اه دست خودم نیست میشه عوض گریه ها وناله های زهرا فاطمه خود مرثیه سرای حسین است میهن ماخاک کربلای حسین است @majmaozakerine
هدایت شده از روضه دفتری
روضه حضرت زهرا (س) بعد شهادت دلا بیا به سرای علی سری بزنیم به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم خبر رسیده که این روزها علی تنهاست بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم نشد برای مریض علی گلی ببریم بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم کسی به گرد یتیمان او نمیگردد بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم کنون که جان علی خفته است در دل خاک بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم ( اصبغ ابن نباته میگه نیمه شب بود همسرم منو از خواب بیدار کرد گفت ببین خانه علی چه خبره - چرا این بچه ها امشب اینقدر گریه میکنن - گفتم زن شب از نیمه گذشته این بچه ها مادر از دست دادن - یه ساعتی میگذره آرام میشن - گفت نه - تو مادر نیستی نمیدونی بی مادری چقدر سخته - برو برام یه خبری بیار - میگه اومدم تا در زدم گریه ی بچه ها قطع شد - امیر المومنین دم درآمد - تا چشمش به من افتاد فرمود اصبغ مارو ببخش تا فاطمه بود خودش - حالاهم بچه هاش نمیزارن شما استراحت کنید - گفتم نقل این حرفها نیست چرا این بچه ها امشب اینقدر گریشون طولانی شده - به آستانه ی در نشست - فرمود یه شب من گریه میکنم حسنین دورم میگردن - یه شب زینبین گریه میکنن منو حسنین دلداریشون میدیم - یه شب حسن گریه میکنه منو زینبین و حسین غمخواریش میکنیم - اما هروقت حسین بهانه مادر میگیره همه ما بیقرار میشیم) ----- همرنگ صورت تو شده رخت ماتمم این جامۀ من است که باید به بر کنم مادر بیا دوباره مرا دراُحد ببر تا حمزه را زغربت بابا خبر کنم   @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shab2Fatemieh1-1401[03].mp3
4.49M
بی تو چه کند مولا؟ یافاطمه الزهرا! افــــتاده علی از پا، یافاطـمه الزهرا! وقت ست که از رحمت،دستی زعلی گیری افــــتاده ز پا مــولا، یافاطمه الزهرا! بعد از تو علی از پای افتاد و ز غم خو کرد با خــــانه نشینی‏ها، یافاطمه الزهرا! رفتی و علی بی تو بیت الحزنی دارد پر ناله و پر غـــوغا، یافاطمه الزهرا! چومحرم رازی نیست، باچاه سخن گوید تنهاســـت علی تــنها یافاطمه الزهرا! شب ها به مزار تو،می‏گرید ومی‏سوزد چون شمع ز سر تا پا، یافاطمه الزهرا! برخاک مزار تو،خون ریخت به جای اشک از دیده‏ی خـــون پالا، یافاطمه الزهرا! بر خرمن جان او، چون شعله شرر می‏زد می‏ریخت چو آب اَسما،یافاطمه الزهرا! دامان علی از اشک پر کوکب و اختر شد در آن شـب محنـــت‏زا، یافاطمه الزهرا! هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قـــــبر تو ناپیــدا، یافاطمه الزهرا! @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.سنگین مادر سادات بنفس آرمین غلامی (مجنون) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اسما میگه من اب میریختم. فَلما جنَ اللیل غَسّلها بِماء الجنّه.. ملائکه هم دارند بدن رو برمیگردونن... یه وقت دیدم.. فَبَکاءُ ابوالحَسَن..بُکاءًطویلا... ... زیر پیراهن..علی چی دیده...قطعا چیزی ندیده بود...اما.وقتی داره دست میکشه و میده.. مرد جنگه..زخم های کاری دیده...فقط همین نقل شده تو تاریخ... تا دستم رسید به ورم کرده زهرا.... وقتی رسید.قصه به اینجا..شعر من ایام خانه داری شروع شد حال این روزای بی بی دو عالم اینه.. باکیة العین کمک کن ما هم..اذن گریه داشته باشیم... علما اسم فاعله..یعنی نه یه بار نه یه روز.. ..مازالت بعد ابیها باکیة العین محترقة القلب و....... یُغشا... عَلیها ساعَتاً بَعدَ ساعت... یعنی دم به دم از حال میرفت... یه لحظه به اومد... دید بالا سرشه.. نمیدونم تو چشمان امیر المومنین چه دید.. فرمود .... ابک لی یا ابالحسن وابک للیتاما جان برا منو بچه یتیمام گریه کن... اما ولا تَنسَقطی لَلعِدا...بِطف العراق... امیر المومنینم گریه کرد.. زبان حال رو بگم...گفت... خانم شده پاییز بهار منو تو.. غم و ست که کنار من و تو.... برو ولی کن .. ته ..قرار من و تو... حسین.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️.
ازچه بین در و دیوار زمین گیر شدی بالگدبود به اصرار زمین گیرشدی حبس گشته نَفَس و خون ز سره سینه دمید از فرورفتن مسمار زمین گیرشدی حادثه بودکه رخ داده در آن کوچه تنگ از نهان کردن رخسار زمین گیرشدی نتوانی که زنی شانه به موی زینب از قنوتت به شب تار زمین گیرشدی همه گویند دگر رفتنی هستی بانو پی این وعده دیدار زمین گیرشدی می زنی خنده به تابوت پس از دیدن آن درپی وعده ی گفتار زمین گیرشدی غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
یک تن نبوده تارسد مادر به دادت زودی رسیده پشت درحیدر به دادت درگیرگشتی بین کوچه با مغیره زینب رسید با چشم های تر به دادت دربین کوچه دست مردی رفت بالا دیوارکوچه میرسد مادر به دادت خون می چکد از گوش تو درکوچه مادر اشگ حسن گویارسد دیگربه دادت یکباره مادر دیده ام در شعله ور شد مادر رسددرشعله هامعجر به دادت دیوارودرمیسوخت، معجر سوخت یکبار آمدپدر در پشت در دیگر به دادت در ازدحام لشگری نامرد بودی فضه میان در رسدمادر به دادت آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
دود وصدای آتش ازآن در رسیده است بابابیاکه ناله‌ ی مادر رسیده است صبر علی ببین ، که چه آمدبه خانه اش مامورصبر بود وستمگر رسیده است درکوچه هاارازل و اوباش آمدند دشمن برای کشتن مادر رسیده است در را شکست مردک ولشگر به خانه رفت ازخانه وای وای پیمبر رسیده است طوری زدند فاطمه شدنقش بر زمین ملعون نزن که ناله‌ ی حیدر رسیده است حیدربه کوچه رفت وهمه غرق درفرار آوای یاعلی مدد از در رسیده است دامن کشان بسوی علی رفته فاطمه از بس غلاف تیغ مکرر رسیده است آمدبه گوش، گریه‌ ی در آهه میخ در زینب به گریه گوشه آن در رسیده است دربین کوچه فاطمه سر بر ولی دهد این ارث مادرانه به نوکررسیده است غلامی (مجنون کرمانشاهی
مولاتى یازهرا علیها السلام🌹 مادرپهلوشکسته روی ديوار اوفتاد بین کوچه دستهای مادر از كار اوفتاد ضربه سنگين بودودرکوچه زمینگرش نمود غنچه اي افتاد،گل پژمرده شد،خار اوفتاد فاطمه گشته فدایی و فداي يار شد اوبه پای يارخود در اوج ايثار اوفتاد بین کوچه دست و پهلويش چرا مجروح بود ناگهان او روبروي جمع اشرار اوفتاد روزهاي آخرش بود وبه زحمت راه رفت راه رفتنها برايش بود دشوار،اوفتاد ✋ ✍آرمین غلامی (مجنون )
پیش از غروب عمرتوبانو خزان شد مابین بستری وتنت نیمه جان شده از روز حادثه توچرا بی تکلمی نا محرمم مگر لب توبی زبان شده اذن دخول توملک الموت میکند بانوبگومگر اجلت ناگهان شده من گرد بسترت همه شب دور می زنم حرفی بزن بگوکه غم توعیان شده گویابه خواب امشب تو محسن آمده خنده به لب شدی ز لب مهربان شده تسبیح وهم ستاره و سجاده شاهداست بر ناله ی شبانه و درد نهان شده دستی که زانوی غم زهرا به برگرفت غمخوار آه وناله ی این کودکان شده زهراببین که قلب حسن تیر می کشید غمدیده از کبودی قد کمان شده زهراشکسته قلب علی درهوای تو درماتم وعزای تو اومیزبان شده بانو به زیرپای توچادر فتاده بود از بس که خم شدی کمرت ناتوان شده زینب کناربسترتوسفره کرده پهن خوشمزه تر برای تو این پخت نان شده گویاردیف دنده ی تان نامنظم است ای وای من شکسته سراستخوان شده این درد پهلویت پس از آن ضربه ی دَرَست احوال مرگ بررخ ماهت عیان شده از چشم پر ستاره ی تو خون چکیده است گریم برای قطره ی اشک روان شده مهمان شدم شبی که بپرسم حال تورا دیدم بهارعمرتوبانو خزان شده غلامی- (مجنون کرمانشاهی)_
(س) میخ در مادر مرایادتو می اندازد درداین پیکر مرایادتو می اندازد باغمان پرپر شدو گل ها همه پژمرده اند یاس ونیلوفر مرایادتو می اندازد دیدم آیات ، عزادار غم قرآنند سوره ی کوثر مرایادتو می اندازد دیدم این خانه که جبریل به وحی آمد و رفت جان پیغمبر مرایادتو می اندازد لطف ومهری که خدا داشت به تو بود عیان مهربان این در مرایادتو می اندازد ماه شب های علی رفته ای در لیله ی تار نور چشم تر مرایادتو می اندازد طاقتی نیست بنالیم و بگوییم سخن نوحه خوان مادر مرایادتو می اندازد تاقیامت بخدا ازغم زهرا نالم تا ابد داغ به دل گشته دل واحوالم غلامی (مجنون)_
امشب تن زهرای خودرا غسل دادم ازخانه ی من تکیه گاه و یاورم رفت شستم کنار نیمه های پیکر خود بااشگ دیده نیمه های دیگرم رفت شستم من آهسته مبادا خون بیاید آن یادگاریهای دیوار و درم رفت این چشم من شدباخبرازغصه هایت بی گوشواره بود وآن نیلوفرم رفت مخفی مکن زهرا زمن آن بغض سینه در آستینم بغضهای حنجرم رفت پهلوی زهرایم ورم کرده به خانه حق دارد او ناله کند چون دلبرم رفت زینب رسدباگریه های کودکانه بوسد تورا گوید که بابا مادرم رفت آن نیمه شب بر شانه های خود گرفتم مهتاب هجده ساله ییغمبرم رفت درگوشه ای از این زمین دفنت نمودم ازاین زمین تا آسمانها همسرم رفت غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1682448174.mp3
1.52M
‍ ‍ 🔵🎤مناجات با امام زمان 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 کجای روضه ایی، ای ماه بی نشون دستم بدامنت،یا صاحب الزمون دورت بگردمو، دوای دردمو برای تو ولی یه بار کاری نکردمو امشب برای تو، برا رضای تو اشک خجالت از گناهامو آوردمو آقای خوب من آقای خوب من یه بار نگام بکن، به جون مادرت جوونیمون فدا، اون چشمای ترت تو صاحب منی، میشه نگام کنی توی قنوت سحرت یه بار دعام کنی منم یه سر به زیر، دست منم بگیر کاشکی که از گناه خودت منو جدام کنی آقای خوب من آقای خوب من جز در خونتون، جایی نمی رمو آرزومه که من، برات بمیرمو روضه بخون برام، با اشک و سوز و آه از اون تنی که بردنش میون قتلگاه خنجر کشیدنو، حلقو بریدنو جلوی چشای خواهری که مونده بی پناه غریب مادرم غریب مادرم حسین کریمی نیا نیم از عالم خاک 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 *آثار مداحی کربلایی میلادباباجانپور @majmaozakerine