فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلامعلییاعلیبنموسیالرضا
ای آنکه هراسندگان به درگاه او گریزند
ای آنکه گنهکاران به سوی او پناه برند
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#چهارشنبههایامامرضایی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6007831692805408036.mp3
6.57M
🏴السلام علیک یااباعبدالله ع🏴
سبک واحد پیشواز وسیاهپوشان محرم
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
⬇️بنداول
به اذن زهرا مادرت
می پوشم رخت ماتم و
زمزمه می کنم با اشک
بازم شعر محتشم و
ماه عزا رسیده و
لباس سیامو می پوشم
اگه که رخصتم بده
علم می گیرم رو دوشم
می گم همش به شورو شین
با بقض و گریه یا حسین
روزی کن اربعین بشم
زائر بین الحرمین
(حسین غریب مادر)
@majmaozakerine
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
⬇️بنددوم
دوباره زیر پرچمت
اشک می ریزم واسه غمت
خدا رو شکر دیدم بازم
یه سال دیگه محرمت
می پیچه بوی کربلا
تو هیت و تو روضه ها
صدای چاووش می رسه
که اومده ماه عزا
تنگه دلم خیلی برات
دارم حسین حال و هوات
شبا تو خوابم می بینم
که اومدم کربو بلات
(حسین غریب مادر)
@majmaozakerine
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
⬇️بند سوم
بند سوم
از راه دور اقا سلام
سلام اقای با مرام
امضا بزن اربعینی
زیارت و اقا برام
دل ازهمه بریدم و
راهی راه عشق شدم
به کربلا رسیدم و
زائرشاه عشق شدم
اینجا که جنت خداست
اره میدونم کربلاست
روضه خونی توحرمت
خدایی خیلی باصفاست
(حسین غریب مادر)
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🚩 اثرشاعرین #روضه نشین
گروه مهدیون
✍شاعرین:
#رضا_نصابی
#کربلایی_علی_تقی_پور
#کربلایی_عباس_اسماعیلی
#کربلایی_سعید_نوروزیان
#به نفس حاج مهدی اکبری شب اول محرم هیت علمدار
Sibsorkhi-Shab01Moharam99Babolharam_net_9.mp3
2.37M
🎧| بسم الله عزادارا
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
شروع کنید عزای بچمو♫ϟ•
که ناله های من از امشبِ♫ϟ•
صدای گریه هاشو میشنوی♫ϟ•
صدای گریه های زینبِ♫ϟ•
بسم الله عزادارا♫ϟ•
بسم الله میون دارا♫ϟ•
بسم الله بخون نوحه رو نوحه خون♫ϟ•
بسم الله علمدارا♫ϟ•
بسم الله گرفتارا♫ϟ•
بسم الله بگو تا آخرش بمون♫ϟ•
به سختی اومدم من قدم به قدم♫ϟ•
با پهلوی شکسته هیأتو جارو زدم♫ϟ•
گریه ها رو دیدم♫ϟ•
روضه ها رو شنیدم♫ϟ•
منم مثل شما تو روضه ها آه کشیدم♫ϟ•
نوحوا علی الحسین پسرم پسرم پسرم ♫ϟ•
┈┉┅━❀💦💦📡💦💦❀━┅┉┈
#ماه_محرم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز شمار محرم ؛
۷روزمانده تا ماه عاشقی
سلام وعرض،ادب خدمت اعضای محترم
دوستان توجه کنید بارگذاری ده شب از مجالس عزاداری محرم سال ۱۴۰۱ از ذاکرین اهل بیت آقایان:
کریمی،رسولی، طاهری،میرداماد،نریمانی ،حاج حیدرخمسه ، سیدمهدی حسینی وسیدمجیدبنی فاطمه وحاج محمد بذری
ارسال شده است
📌برای دسترسی به مطالب پیام سنجاق شده کانال را دنبال کنید
📣📣📣📣📣
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#واحد_سنگین
#استقبال_از_محرم
#داره_میاد_محرم_و
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
داره میاد محرم و دلم بی تابِ بی تاب
چشام برا غم حسین نداره این شبا خواب
خیمه ها و بیرقای عزا رو بپا کنیم
بانی روضه های ما ،شده مادر ارباب
.....
به اذن زهرا
به اذن حیدر
پیراهن مشکیم رو من امشب میپوشم
ازین به بعد تا
دوماه دیگه
شال عزای آقامه هر جا رودوشم
.....
ما بچه شیعه ها همه ،عاشق یک بی کفنیم
به عشق شاه کربلاست ،که این شبا سینه زنیم
یاحسین،یا حسین
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
مثلِ همیشه رزقِ اشک، میگیرم از مادرت
اجازه یِ نوکری رو، میگیرم از خواهرت
دلم میخواد تُو روضه هات، آقا حاجت رواشم
اربعین پا پیاده من، راهیِ کربلاشم
.....
دل غم گرفته
ماتم گرفته
از دوری و جداییِ حرم گرفته
میترسم ارباب
با گریه و تاب
امسال حرمِ تو نیام نوکرو دریاب
.....
این دلِ خسته یِ منو؛ به روضه هات جلا بده
به این گدایِ بی کست؛ اذنِ یه کربلا بده
یا حسین ،یاحسین
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
#زمینه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر(ع)
#لالایی_بخواب
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
لالایی بخواب ای قمرم
لالایی بخواب گل پسرم
از عطش شدی بی رمق و
میفهمم آخه یه مادرم
.....
مثه یه ماهی داری تلظی میکنی
بمیره مادر برات
داری رو دستم جون میدی بشم الهی فدات
......
دلخوشم به اینکه عمو بیاره برات آب
تا بیاد بامشک پر آب عزیزم تو بخواب
لالایی لالایی علی علی جان لالایی
........
بند2⃣
آسمون دیگه نمیباره
قلب من شده پرشراره
رسیده خبر که این حرم
سردار و سقا یی نداره
........
گم شده صدات میون این هلهله ها
شیرین زبونم علی
تشنگیتو به روم نیار یکی یدونم علی
......
نکش ناخنت رو به روی سینم علی جان
تو میری و باید به غم بشینم علی جان
لالایی لالایی علی علی جان لالایی
.....
بند3⃣
سه شعبه چه کر ده با گلوت
عوض شد دیگه زردیه روت
سربازه آخرینه بابایی
چه مردی شدی مثه عموت
......
تنهام گذاشتی یاری بابات رفتی و
ازت ندارم گله
ازین به بعد هی میخنده به اشک من حرمله
.....
باگریه عزیزم لَبَیک به بابا تو گفتی
الهی که مادر از روی نیزه نیفتی
لالایی لالایی علی علی جان لالایی
💠💠💠💠💠💠
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
سلام داغ مبارک سلام سوز عزا
سلام شاهشهیدان امام کرببلا
سلام ماتممانا سلام آتشغم
سلام شعلهی زنده به روی سینهیما
سلام صاحبناله کنار نعشپسر
سلام قدخمیده کنار نعش رها
سلام برتو و بر بوسههای پیغمبر
به عضوعضو تنت ای مقطعالاعضا
سلام بر تو و بر گیسوان خونیتو
همان که شمر به دستش گرفت و واویلا
سلام بر تو و بر پارههای پیرهنت
همان که رفت بهغارت بهظهر عاشورا
سلام بر تن پاکت به زیر سم ستور
قتیل بیکفن و پیرهن، بدون عبا
سلام ای که سرت بر فراز نی نگران
به گریههای اسارت، به نالهی اسرا
سلام پای رقیه، سلام روی رباب
به خاک چادر زینب؛ شریکةالزهرا
سلام آیهی کهف و رقیم از لبتو
همان لبی که ببوسید خیزران آنرا
سلام بغضعقیله به بزم شعر و شراب
سلام بر سر پاکت درون تشت طلا
#امیر_عظیمی
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
برکت این زندگی هم از محرم شد شروع
می شود تحویل، هر سال جدیدم با حسین
سجده روی تربت او پرده ها را زد کنار
تا کجاها که نمیدانم رسیدم با حسین
گریه کردن، روضه خواندن، نوکری، سینه زدن
طعم های بی نظیری را چشیدم با حسین
نوکری را از پدر آموختم، یادش بخیر
نوکری کردم، فراوان خیر دیدم با حسین
کار او را من اگر بر خود مقدم ساختم
روز محشر، نزد زهرا روسپیدم با حسین
قطره ی اشک عزایش شست و شویم می دهد
بعد هیئت، باز انسانی جدیدم با حسین
#امام_زمان
#امام_زمان_محرم
#محرم
ما را برای روضه، مادر اگر خبر کرد
دارم یقین دعای صاحب زمان اثر کرد
هرچند پر گناه و پر اشتباه بودیم
آن قدر مهربان بود آقا به ما نظر کرد
وقتی که پشت کردند بر ما تمام عالم
خیلی حمایت از ما فرزندها پدر کرد
هر کس تلاش کرده، جز در رضای مهدی
در بندگی عقب ماند، در زندگی ضرر کرد
ای کاش تا ببینیم در این دو ماه روضه
شام فراق ما را شمس رخش سحر کرد
دیگر وصال جنت را آرزو ندارد
هر کس به اذن آقا تا کربلا سفر کرد
خشکیده بود چشمم، لطف امام عصرم
چشم مرا میانِ بزم حسین، تر کرد
**
قربان آن شکافِ پیشانیِ شکسته
سنگی زدند و ما را آن سنگ خونجگر کرد
تیری که حرمله بر قلب مطهرش زد
آنقدر اذیتش کرد، خارج ز پشت سر کرد
فرمود قاتل من آن دو خلیفه هستند
مجروح بود و یاد زهرا به پشت در کرد
#محمدجواد_شیرازی
#ورودیه
شش ماه راه آمد که راه غم بگیرد
شش ماه آمد بر دلش مرهم بگیرد
اما رسیده مجلس ماتم بگیرد
جایی که دلها را غم عالم بگیرد
حق دارد این خانوم قلبش غم بگیرد
این کیست این نامی نفسگیر است زینب
این کیست معنای تفاسیر است زینب
بالاتر از درک تعابیر است زینب
او کاف و هاء و یاء تقدیر است زینب
باید که شام و کوفه را باهم بگیرد
با محملی که راهدار آن خلیل است
با کعبهای که پردهدارش جبرئیل است
با پردهای که آفتاب آنجا دخیل است
بر ناقهای که تحت فرمان کفیل است
بانو رسیده پهنهی عالم بگیرد
تا کربلا تا کربلا را دید زینب
آمد سرش از آنچه میترسید زینب
بعد از حسن هرگز نمیخندید زینب
گرچه به این عالم نفس بخشید زینب
میگفت غم راهِ نفسهایم بگیرد
آنقدر دارد دلهره شاید بمیرد
راحت نمیگردد فقط باید بمیرد
پایش بر این صحرا اگر آید بمیرد
اکبر اگر این پرده بگشاید بمیرد
باید که دستش را علی محکم بگیرد
عباس زانو زد رکابش را گرفته است
اکبر دو دست مستجابش را گرفته است
حالا حسینش اضطرابش را گرفته است
با خواهرش دور رُبابش را گرفته است
بابا زِ چشم دختران شبنم بگیرد
عباس علم کوبید یعنی شیر اینجاست
یعنی که صاحب صولتِ شمشیر اینجاست
یعنی علی یعنی دَمِ تکبیر اینجاست
یعنی به مرگِ بی رگان تعبیر اینجاست
در پیش خانوم است تا پرچم بگیرد
سینه سپر کرده سواری را نبیند
قد راست کرده نیزهداری را نبیند
تا چادر خانوم غباری را نبیند
دامان طفلان ردِ خاری را نبیند
با تیغ خود ذکر هوالاعظم بگیرد
فرمود با بانو امیر کربلا من
با مرتضی تا مرتضی یا مرتضی من
پیش تو خاک و پیششان واویتلا من
هرقدر لشگر هرقَدَر نامرد با من
با غم بگو دارد جگر راهم بگیرد
اما هزاران بار غم را دیده زینب
از کودکی دست قلم را دیده زینب
پیشانی و ضرب علم را دیده زینب
بی او حرامی و حرم را دیده زینب
پنجاه سال این نوحهها را دم بگیرد
در زیر لب میگفت با تکرار ای وای
از قتلگاه و تل و چشمِ تار ای وای
از ازدحام و خنده و انظار ای وای
از شعله و از خیمه و اشرار ای وای
دور مرا نامرد و نامحرم بگیرد
دارد دعا طفلی زِ محملها نیافتد
یا که حسینش پیش قاتلها نیافتد
تا که سرش دست اراذلها نیافتد
تا که تنش بین قبایلها نیافتد
تا در بغل آن پیکر درهم بگیرد
#حسن_لطفی
زخم بر زخم نشست و بدنت را پر کرد
فرش خون پهن شد و حجم تنت را پر کرد
نیزه پیچید به اعماق تنت از پهلو
یاد مادر همه ی پیرهنت را پر کرد
روضه مکشوف شد آن وقت که از دست کمان
ناگهان تیر پرید و دهنت را پر کرد
غیرت بادیه جوشید از این عریانی
خاک برخواست و جای کفنت را پر کرد
نعل ها محض تن و پیرهنت تازه شدند
سمِّ مرکب همه ی دشت تنت را پر کرد
غارت از خیمه زمانی که به گودال رسید
ساربان چشم عقیق یمنت را پر کرد
حسن کردی
امام حسین (ع)
روضه
بغض گلوم نای منو گرفته
قدرت املای منو گرفته
گناهای کبیره ی دیروزم
روزی فردای منو گرفته
دنیا و ناز و عشوه هاش به شدت
باز جلو چشمای منو گرفته
میخام بیام زیارتت نمیشه
انگار یکی پای منو گرفته
یا شایدم بد شدم و توچشمات
یکی دیگه جای منو گرفته
به خاطر دل شکسته ی من
توان بده به پای خسته ی من
وقتی دلم شوق سفر میگیره
دعای با چشمای تر میگیره
با امضای امام رضا یقیناً
این سفرم به زودی سر میگیره
حتی به مادرم سپردم آقا
دعای مادر به نظر میگیره
به دل میگم غصه نخور که آقام
همین روزا ازت خبر میگیره
بهش میگم کار سفر ان شاءالله
وَلو با اما و اگر میگیره
یه وقت جوابم نکنی حسین جان
خونه خرابم نکنی حسین جان
برات به کار اگه نیام میمیرم
اینجوری بار اگه نیام میمیرم
یه عاشقم میخام منو ببینی
به چشم یار اگه نیام میمیرم
فقیرم و زیارت کربلا
سالی یه بار اگه نیام میمیرم
همه بیان و من نیام چه سخته
بادل کنار اگه نیام میمیرم
وعده دارم باهات پای ضریحت
سر قرار اگه نیام میمیرم
حق رقیه یه نگاهی کنید
یه بار دیگه منو راهی کنید
محمدعلی بقایی
امام حسین (ع)
مناجات
#ورود_به_کربلا
#ورودیه
به شاه تشنه دیار بلا چو منزل شد
بلا رسید برابر اجل مقابل شد
فکند بار شه تشنه لب کنار فرات
زمین ماریه از اشک بیکسان گل شد
در آن دیار چو افکند بار و کرد قرار
تو گفتی آیت رحمت به خلق نازل شد
طلب نمود برِ خویش ساربان و بگفت
رسید بار به منزل مراد حاصل شد
شما به منزل مقصود خویش برگردید
که بهر ما دگر امروز طیّ منزل شد
فتاد ناقۀ گردون ز پویه در آن دشت
پیاده زینب مظلومه تا ز محمل شد
بپا نمود سراپرده ای که پردگیش
درون پرده به سبعین الف کامل شد
ولی رسید پی قتلش آن چنان سپهی
که گرد او به مه و آفتاب حایل شد
چو گشت بسته بر آن شاه راه گفت قضا
ز بهر زینب مظلومه کار مشگل شد
دریغ و آه که شد زیب نوک نیزه سری
که مهر می نتوان با رخش مقابل شد
زهم گسیختی ای کاش رشتۀ شب و روز
چو دست سلسله ای بستۀ سلاسل شد
سرادقی که در او جبرئیل راه نداشت
فغان که از پی تاراج شمر داخل شد
بریز بهر شهیدی ز دیده خون «جودی»
که پاره پاره ز تیغ هزار قاتل شد
#جودی_خراسانی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۰۸_۱۹_۰۸_۱۵_۰۶_۴۹۳.mp3
5.22M
...🎙
🔊_•°| حجت الاسلام میرزامحمدی
یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
▪️ #روضه سنگین #گودال_قتلگاه
#عاشورا
@majmaozakerine
#روضه علی اکبر سلام الله علیه
زبانحال امام
@majmaozakerine
▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ ...
* یعنی ما یه بار دیگه حرمتو می بینیم آقا؟!! یا دیدار ما به قیامت؟!!یعنی یه شب جمعه ی دیگه میام حرمت یا نه؟!!* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ...
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ...▪️
*اومد بالاسر علی اکبرش ، همه دارن نگاه می کنن ، ببینن ابی عبدالله چه جوری میاد ؛ ای جوونها تا حالا دیدی کسی اینجوری بیاد بالاسر جوونش؟!! مرحوم شیخ حرعاملی مینویسد ، هنوز از رو مرکب پیاده نشده بود ، اول خودشو رو زمین انداخت ... نتونست رو پاهاش راه بیاد ... همه دیدن رو زانوهاش داره راه میره ... یاالله ... دو دستش رو گذاشت بر طرفین بین علی اکبر ... آخ صورت به صورت علی گذاشت ... دلش آرام نشد ، نوشتن یه نگاه کرد دید لخته های خون همه ی دهان علی رو پر کرده ... هر چی گفت ولدی علی ... جوابی نیومد ... با انگشت مبارک این لخته های خونو بیرون آورد ، به این خیال که بلکه لخته های خون جلو تکلم علی رو گرفته ... این لخته ها رو بیرون آورد ، بازم گفت ولدی علی ، بازم دید جواب نمیاد ... گفت بزار دهان به دهان بزارم به قول ما نفس بدم بلکه این دم و بازدم باعث بشه رمقی به بدن بیاد ... همین که لب ها رو آورد نفس بده خودش از نفس افتاد ..." دیگه نتونست بلند شه ... همه گفتن حسین جان داده ،کی به ابی عبدالله جون دوباره داد؟!! راوی میگه دیدم یه زنی از خیمه ها داره میاد هی زمین میخوره ، هی بلند میشه ... هی میگه : "يا اُخَيَّةُ وابن اُخَيَّةُ" اول نگران جان حسینه ، پرسیدن این خانم کیه؟ گفتن : "هذه زینب" فقط زینب میدونه شدت علاقه ی ابی عبدالله به علی اکبرو ، تا نفس زینب به مشام حسین رسید ، بلافاصله از بدن جوانش جدا شد زیر بغل خواهر و گرفت ، خودش با احترام ناموسش رو به خیمه برگرداند ... یعنی من نمی تونم ببینم ناموسم بین نامحرمه ... آخ بمیرم چیزی نگذشت ، عصر روز یازدهم شد ... همین زینب آمد کنار گودال ... همه نامحرما دورش حلقه زدن ... "یا صاحب الزمان" یه نگا کرد دید دیگه محرمی باقی نمانده " صدا زد داداش :*
نیست عباس و علی اکبرت
مانده تنها بین دشمن خواهرت
لطف خود را باز یارم کن حسین
خیز از جا و سوارم کن حسین ...
*چه جوری زینب و بردن از گودال ؟!! فقط همین قدر بگم ، دیدن سکینه داره میگه بابا ... بابا ... بابا ... «انظر الي عمتی المضروبه» بابا ببین عمه مو دارن میزنن ...*
نزنیدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست،ولی صفحه ی گلزاری هست
*همه شهدا رو مهمان کن ، امام راحل فیض ببره شهدای پانزده خرداد فیض ببرن همه پیر غلاما، روضه خوانها ، گریه کن ها که زیر خاک خوابیدن ، همشون رو به این نغمه ی نورانی مهمان کن ...*
حسین جان ...
#روضه
#شب_هشتم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین