بسم الله الرحمن الرحیم
✨شب جمعه✨
هرشب جمعه همه
دنیا به نامم میشود
روبه قبله سوی تو
عرض سلامم میشود
من نمیدانم چه
سری دارد این نام عجــیب
هرکجایی نام تو
تــکه کلامم میشود
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
✨شب جمعه✨
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
ازتویک عمریست کسب آبروکردم حسین
با لباس مشکی ات همواره خو کردم حسین
بهرمجنون ازبرای توشب جمعه خوش است
درپی لیلا ی خود هرجا وضو کردم حسین
دیده ام بی اشک بی خیراست،رزقش رابده
بهرتو ازاین جهان چشمم سبو کردم حسین
حق تودر روضه ها با اشک گفته میشود
درمیان گریه باتو گفتگو کردم حسین
پاک کردی دامن آلوده ام راهرکجا
روسیاهی دلم باتو رفو کردم حسین
حامی کل علمداران تو ، عباس شد
چه هراس از این و آن ، ذکر عمو کردم حسین
دل بدستت داده ام ، دیگربریدم ازهمه
هرکجایی کربلایت آرزو کردم حسین
شادم ازاینکه به کوی توپناه آورده ام!
خوب و بد آقابه سمتت ب،از رو کردم حسین
دیدن صحن وسرایت آرزوی هرکسی است
ازتودورم لیک صحنت، آرزو کردم حسین
تاحسین گویم خدا،شهری معطر میشود
هرکجا بانام تو من، های و هو کردم حسین
آب خوردنهای ما هابوی،روضه میدهد
فکر خشکی لب و بغض گلو کردم حسین
میکند آیات قرآن روضه خوانی درغمت
میکندخاربیابان روضه خوانی درغمت
🔸شاعر:
#آرمین غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
_________________
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
بسم الله الرحمن الرحیم
✨شب جمعه✨
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
ازتویک عمریست کسب آبروکردم حسین
با لباس مشکی ات همواره خو کردم حسین
بهرمجنون ازبرای توشب جمعه خوش است
درپی لیلا ی خود هرجا وضو کردم حسین
دیده ام بی اشک بی خیراست،رزقش رابده
بهرتو ازاین جهان چشمم سبو کردم حسین
حق تودر روضه ها با اشک گفته میشود
درمیان گریه باتو گفتگو کردم حسین
پاک کردی دامن آلوده ام راهرکجا
روسیاهی دلم باتو رفو کردم حسین
حامی کل علمداران تو ، عباس شد
چه هراس از این و آن ، ذکر عمو کردم حسین
دل بدستت داده ام ، دیگربریدم ازهمه
هرکجایی کربلایت آرزو کردم حسین
شادم ازاینکه به کوی توپناه آورده ام!
خوب و بد آقابه سمتت ب،از رو کردم حسین
دیدن صحن وسرایت آرزوی هرکسی است
ازتودورم لیک صحنت، آرزو کردم حسین
تاحسین گویم خدا،شهری معطر میشود
هرکجا بانام تو من، های و هو کردم حسین
آب خوردنهای ما هابوی،روضه میدهد
فکر خشکی لب و بغض گلو کردم حسین
میکند آیات قرآن روضه خوانی درغمت
میکندخاربیابان روضه خوانی درغمت
🔸شاعر:
#آرمین غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
_________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_اباعبدالله #مرثیه_قتلگاه
با اشک خواهرانه مداوا نمی شوی
زین دست وپازدن ، تودگر! پا نمی شوی!؟
برخیز ای شکوفه ی فصل بهار من
برخیز ای تویاور ِ شبزندهدار من
برگردوحال این دل من روبه راه کُن
با چشم کَم سویت توبه زینب نگاه کُن
رفتی ودرفراغ توغم را چشیده ام
درزیرتیغ پیکره پاک تودیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی حسین
جای همه فقط تو سلامم کُنی حسین
گودال رفتی و پُر خون گشته پیکرت
درزیر خنجری وبریده شدحنجرت
خونابه ها به ورطه ی سیلاب آمده
گوال رابگو که چِقَدَر آب آمده
شمشیر پیش زخم تنت سد شده چرا
سرنیزه ها زبازوی تو رد شده چرا
افتادی وصدای نوا در دُعا ی توست
این دستِ بی تعادل تو مبتلای توست
اندوه واین غم تو چقدر بی حساب بود
ذکرلبت فقط همه جا، آبِ آب بود
ثانیه های رفتن تو تند می زند
دیدم نفس نفس زدنت کُند می زند
با سنگ،شیشه ی دل زینب محک زدند
آئینه ی تورا دم گودال چک زدند
دیدم که خاک بوی لباس تو را گرفت
شمرآمدوتورا وسط قتلگا گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو ای قرارمن
جانانمی شود نَروی از کنارِ من!؟
خورشیدمن سری به دلِ شب بزن دگر
شانه به زلف درهم دختر بزن دگر
توگیسوان پُر گره اش، غرق بوس کن
یارابمان و دخترکانت عروس کن
شاهاوداع سخت توبامن چه زود بود
رخساره ات به دست جماعت کبود بود
تنها کتاب عشق که بندت گسسته شد
دیدم کبوتری که پر تو شکسته شد
جانا بمان و ترک نکن خیمه های ما
بگذار روبه راه کنم وضع خیمه را
شمشمیرآمدو به سر ت خورد..،وای من
صدنیزه آمدو به پر ت خورد..،وای من
بعدازتوجان من! سرمن،درد می کند
بارفتن تواین، پرمن درد می کند
راست به نیزه،گریه نموده به حال من
گردیده سُرخ آن رخت ازشرمِ بال من
گریان بیاده روی توامشب شدم حسین
جانم به لب رسیده ودرتب شدم حسین
دست از همه توشسته ای وبی کفن شدی
پیش دوچشم خواهرخود بی بدن شدی
رفتی وآفتاب امیدم غروب کرد
رفتی! وگریه لعل لبم راچو، چوب کرد
چشمان من بدون تو خوابش نمی بَرَد
این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد
دارم برای رفتن تو سوز و اشک و آه
رفتی قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
_______________________________
╭┅──────——
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب جمعه
#حضرت_اباعبدالله الحسین علیهالسلام
#گودال قتلگاه
ناگهان ازسره، اسبی گل طاها افتاد
ازفرس بودبه گودال که بابا افتاد
درسرازیری گودال ؛ سری برخاک است
یوسف فاطمه برخاک بلایاافتاد
پدرم بین مناجات و نماز است ولی
بین گودال گمان،حضرت موسی افتاد
یوسفم از همۀ اهل جهان دل میبُرد
به روی خاک گل، خوش قد و بالا افتاد
بهترین در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات
اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری افتاد
به زمین عشق اباالفضل میان گودال
ذوالفقار علی عالی اعلی افتاد
کیست او ، مشتری اش هست خداوندکریم
درحرم با رجزش، زینب کبری افتاد
درحرم، من چه بگویم که چه شد ازعم او
بخداپاسخ این شاید و امّا افتاد
📝 #آرمین غلامی-(مجنون کرمانشاهی)_
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب جمعه
#حضرت_اباعبدالله الحسین علیهالسلام
#گودال قتلگاه
دربین گودالی سرت را جمع کردی
درگوشه ای بال و پرت را جمع کردی
درزیرخنجر، دست وپایی میزدی تو
ای بسمل زینب ،سرت را جمع کردی
برسینه ات باچکمه میزدشمرملعون
دیدم که این سوپیکرت را جمع کردی
خنجربه روی گردنت افتاده دلبر
باخنجرملعون سرت را جمع کردی
گودال را شستی به تنهایی حسین جان
خونابه ی جسم وپرت را جمع کردی
پایی زدوجسم توبرگرداندای وای
درزیرخنجرپیکرت را جمع کردی
شدازقفا راست بریده ای برادر
خونابه های حنجرت را جمع کردی
📝 #آرمین غلامی-(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹