eitaa logo
مسار
334 دنبال‌کننده
5هزار عکس
555 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✨هموطن کالای ایرانی بخر😊 🌿در همه چیز ما را محاصره کرده‌اند. یک روستایی هم که به شهر می‌آید تا پارچه بخرد، می گوید خارجی باشد ایرانی نباشد. زمینه‌ای فراهم کرده‌اند که جنس ما خراب است و شما نمی‌توانید جنس خوب به بازار ارائه کنید و هر چه هست از خارج است. 👨‍🔬اگر بگویند فلان دکتر در تهران درسش را تمام کرده تحویلش نمی‌گیرید؛ اما اگر بگویند که در فلان دانشگاه کالیفرنیا دوره دیده، فکر می‌کنیم از بهشت برین آمده است. 👨‍🎓اگر بگویند فلان سیاستمدار شاگرد مدرس یا آیت الله کاشانی است، تحویلش نمی‌گیریم؛ اما همین که بگویند در فلان دانشگاه سیاسی آمریکا درس خوانده، توجه ما را جلب می‌کند. 🔅اصلا در فرهنگ ما زمینه‌اش را درست کرده‌اند که داخل بد و خارج خوب است. ممکن است بگوئید واقعا همینطور است و جنس ایرانی همه‌اش بد و جنس خارجی همه‌اش خوب است. 📚 تنها ۳۰ ماه دیگر، نوشته: مصطفی محمدی،ص ۱۲۸ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) فرموده‌اند: 🌺«والدین تنها باید استعدادهای درونی فرزند خود را شکوفا کنند، که ما از آن به "آبیاری زمین وجود کودک" تعبیر می‌کنیم. زمین وجودی کودک آماده است؛ بذر هم آماده است؛ در این حال والدین اگر به این زمین آماده، آب ندهند، خیانت کرده‌اند؛ چه بسا جنایت کرده‌اند. معتقدم که تربیت فرزند خیلی مشکل نیست؛ ولی دارای ظرافت‌های علمی فراوانی است.» 📚کتاب ادب الهی،تربیت فرزند،ص۴۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍خدای روزی رسان   🌺با سرگیجه های مدوام حالم را روز به روز بدتر بود، حالت تهوع هم امانم را بریده بود.   به اکبر گفتم: «معلوم نیست چه مرضی دامنم رو گرفته.» 🌼 _خوب چرا یک سری دکتر نمیری.   🌺نمی خواستم در شرایط سخت اقتصادی هزینه اضافی دکتر برای خودمون بتراشم. دقیقا چهار ماه بود اکبر بخاطر تعدیل نیرو از شرکت بیرون شده بود. با وجود یک بچه مدرسه ای و این همه هزینه باید حسابی حواسمان راجمع می کردیم که در تهیه نان شب مان نمانیم.   ☘اما بعد از گذشت چند روز حالم بدتر شد به اصرار اکبر راهی مطب دکتر زنان شدم. خانم دکتر دستگاه سونوش را روی شکمم چند باری تکان داد و گفت: «مبارک باشه، خانم شما باردارید تقریبا ۱۰ هفته ای دارید.»   🌺با کلمه شما باردارید، دنیا دور سرم چند بار چرخید احساس کردم سرگیجه ام شدید تر شده بلند فریاد زدم یا حضرت فاطمه. 🌼مطب را سریع ترک کردم، مقداری در کوچه پس کوچه ها قدم زدم. نمی دانستم داستان را چطور برای اکبر بگویم. از این بدتر نمیشد.   بالاخره به خانه رسیدم. آبی به صورتم زدم . لباس هایم را عوض کردم .   🌼 _سلام مریم چی شد؟ دکتر چی گفت؟   🌺 _سلام هیچی، بدبخت شدیم رفت.   ☘اکبر دستی به روی ریش هایش کشید، اخمی به چهره کشید گفت: «خدانکنه ، واسه چی ؟ مگه چته؟»    🌺 _هیچی من سالمم اما حامله ام، دکتر گفت که ۱۰ هفته باردارم. 🌼اکبر دستش را محکم به پیشانی زد گفت: «وای خدای من در این شرایط بچه نه اصلا فکرش را هم نمیشه کرد. باید تا دیر نشده بچه رو سقط کنیم.» 🌺 _وای اکبر یعنی راهی دیگه نیس، اینطوری خدا قهرش میگیره، باید بیشتر فک کنیم. ☘از جایم بلند شدم سریع به آشپزخونه رفتم. خودم رو مشغول پخت و پز کردم باید راهی پیدا میکردیم . 🌺 یکدفعه فکری به ذهنم رسید اکبر را صدا زدم و بهش گفتم: «بیا برو از روحانی مسجد سوال کن ببین چی میگه؟ بهش بگو حکمش چیه سقطش کنیم؟ شاید راهی چیزی باشه ؟» 🌼صدای بهم‌خوردن در متوجه شدم اکبر به خانه برگشته، سراسیمه خودم را بهش رساندم. قیافه درهم رفته اکبر همه چیز را نشان می داد. بازم از روی استرس پرسیدم: «خوب چی شد؟ تونستی باهاش صحبت کنی؟ »  🌺 _اره گفت که سقط گناه کبیره هس، تو هیچ شرایطی نباید سقط کرد، روزی رو خدا میرسونه ما چکاره ایم؟ ☘ _میخواستی بگی بیکاری، دخلمون به خرجمون نمیخوره. 🌺 _همه را گفتم اونم جواب داد: «هیچ کدام از این ها دلیل نمیشه، خدایی که فکر روزی مورچه ها در دل خاک ، ماهی در در عمق دریا ها هست فکر روزی شما هم هست. تازه میگفت: «باید خدا را شاکر باشید فرزند این نعمت بزرگ را به شما هدیه داده. » هر چند میدونم سخته اما حالا دیگه دلم نمیخواد بچه را سقط کنیم. حالا تو‌چی میگی ؟ 🌼حرف های روحانی مسجد به دلم نشسته بود، اما باز ترس و دلهره ای وجودم را فراگرفته بود. بعد از مدتی درگیری ذهنی تصمیمم را باید می گرفتم. بچه هایم را به خدای روزی رسان سپردم. حالا انگار آرامشی وجودم را گرفته بود که مطمئن بودم کسی پشتمان محکم ایستاده و‌ مواظبمان هست. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از :میرآفتاب 🌼 به :منجی حقیقی🌸 آقا جان سلام مولای آگاهم زمینه برای تمدن مهدوی آماده نمی شود مگر زمانی که جامعه پذیرش آمدنتان را داشته باشد . دعایمان فرما ظرفیت وجودی مان بالا رود و جامعه پذیرش زیبایی ها را داشته باشد . مولاجان دعا بفرما طاقت عدالت را داشته باشیم. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 ارواحناله الفداء ارتباط با ادمین: @taghatoae ادمین تبادل: @tajil0313 🆔 @parvanehaye_ashegh
✨آرامش الهی 🌸چه قشنگ است همزمان با دیدن طلوع زیبای خورشید، آرامشی داشته باشی با نوشیدن چای بابونه، کنار تمامی اعضای خانه. 🌼🆔 @tanha_rahe_narafte 🌼
🔄ارتباط دو طرفه 🔸ارتباط والدین و فرزندان با یگدیگر باید دو طرفه باشد. 🔹فرزندان نباید همیشه انتظار داشته باشند، فقط والدین برای آنان وقت بگذارند. 🔸بلکه فرزندان نیز باید والدین خود را مورد لطف و محبت قرار دهند. 🔹باید همیشه گوش شنوایی برای والدین خود باشند و خواسته‌ها و نظرات آنان را بشنوند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌺 نمازِ شب‌خوانِ مخلص.. 🌹شب عملیات بچه‌ها رو تقسیم کردم تا هر کدوم ساعتی رو بیدار باشند.گفتم: چون غلامعلی می‌خواد نمازشب بخونه، پاسِ آخر از ساعت 3 تا 5 برای او غلامعلی خندید و گفت: اگه می‌خوای امشب من رو مجبور به نماز شب کنی، اشکال نداره. گفتم: اگه اعتراض کنی ، به همه میگم هر شب وقتی خسته از مانور بر می‌گردیم، تو چراغ‌ها رو خاموش می‌کنی و می‌نشینی به راز و نیاز... غلامعلی پرید وسطِ حرف ، و بحث رو عوض کرد... 🇮🇷خاطره‌ای از زندگی سردار شهید غلامعلی دست‌بالا 📚همسفر تا بهشت۲ ، صفحه ۹۸ 🆔 @tanha_rahe_narafte
🔸بنده پدر و مادر باش ✨پیامبر اكرم(صلی‌الله علیه و آله وسلم) فرمودند: العبد المطیع لوالدیه و لربه فی اعلی علیین. بنده‌ای كه مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است. 📚كنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍ گرگ و میش 🌸هوا تاریک روشن صبح بود. صدای خروس خوان گوش را نوازش می داد؛ دام ها در آغل ها به خواب عمیقی فرو رفته بودند. بوی مطبوع نان تازه و دیوارهای کاهگلی باران خورده از روز قبل در فضا پیچیده بود. 🌼بساط صبحانه آماده شد علی بعد از خوردن صبحانه خود را آماده رفتن به چراگاه کرد که ناگهان با صدای زنگوله دام ها بچه ها با اشتیاق و سراسیمه از خواب برخاستند و از پدرشان تقاضا کردند که آنها را با خود به چراگاه ببرد؛ اما پدر و مادرشان نگران بودند که هنگام چرای دام ها دچار غفلت شود و برای بچه ها اتفاقی بیفتد. ☘اما بچه ها قول دادند که در چراگاه اذیت نکنند و از پدرشان دور نشوند، اگر پدرشان نیاز به کمک داشت به او کمک کنند. بعد از قولی که به پدرشان دادند، تصیم گرفت که آن‌ها را با خود به چراگاه ببرد. 🌺هنگامی که به چراگاه رسیدند، در سبزه های باران خورده بازی و شادی می کردند که با پرواز پروانه ها و صدای پرنده ها زییای و شادی آنها دوچندان شد و تصویر زیبایی از عظمت خدا را نشان می داد. 🌸پدرشان مشغول چرای دام ها شد و بچه ها به بازی کردن مشغول شدند در بین بازی ناگهان متوجه شدند که یکی از دام ها نیست و با صدازدن پدرشان او را متوجه نبودن یکی از دام ها کردند. ☘با پدرشان به جستجوی دام رفتند، بعد از چند ساعتی جستجو او را در میان بوته هایی که خود را از ترس گرگ ها پنهان کرده بود پیدا کردند. شتابان به سویش رفتند و او را با خوشحالی از میان بوته ها در آوردند، پدرش از اینکه آن روز بچه ها کمک بزرگی به او کرده بودند، خیلی خوشحال شد، بچه ها نیز خوشحال بودند از اینکه توانسته بودند به پدرشان کمکی کنند. 🌼کم کم نزدیکی های غروب شد که باید به خانه بر می گشتند؛ ولی ناراحت بودند که زود باید بر گردند اما چاره ای به بازگشت نداشتند؛پس همراه پدرشان بر گشتند و از او خواهش کردند که آنها را باز همراه خود به چراگاه ببرد. 🌺پدرشان نیز به آنها قول داد که دوباره با هم به چراگاه بروند. با دام ها راهی خانه شدند. بعد از اینکه به خانه رسیدند، مادرش سفره شام را آماده کرد و اتفاقات آن روز و کمکی که به پدرشان برای پیدا کردن آن دام کرده بودند را برای مادرشان تعریف کردند. مادرشان از اینکه بچه ها به پدرشان کمک کرده بودند خوشحال شد و همگی بعد از خوردن شام و کمی استراحت با قلبی خوشحال به خواب رفتند . 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه های روزانه پروانه های عاشق
از :میرآفتاب🌺 به:منجی عالم 🌸 🌷به فکر همه کارهایمان هستیم 🌱برای همه چیز وقت می گذاریم و از شما دوریم. 🌻مشتاقمان کن مولا جان به حضورت. ایمنی و ایمان از شماست 🌟نور شمایی آقا 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ در محیط های مجازی تان منتشر کنید. با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با انوار مطهر شریک شوید. ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌺تو را دوست دارم، به دلایلی: دوست داشتن را پروردگارم به من آموخته و من در این دوست داشتن تجلی محبت پروردگارم را می‌بینم. قلب من، امانتی از جانب پروردگارم است که به ودیعه در اختیارم نهاده. ✨هزاران حدیث برایم آورده و برایم به واسطه فرستادگانش توصیه کرده که این قلب را سیاهش نکنم. من تمام سعیم را می کنم تا حرمت نگه دارم. تا بنده نالایقی نباشم. 💫آری، تو را دوست دارم برای اینکه قلب و محبت من، تجلی از مهر الهی است و دوست داشتن تو به خاطر محبتی است که پروردگارم در قلب من جای داده. به تو محبت می‌کنم و می‌دانم او نیز به من محبت خواهد کرد. @tanha_rahe_narafte
💠قدردان بودن ✅برخی مردان انجام کارهای خانه را وظیفه زنان می‌دانند و حاضر نیستند در قبال انجام آن‌ها از همسرشان تشکر کنند. 🔘باید توجه داشت که زنان در خانه زحمت زیادی می‌کشند و کلی از وقت و توانشان را خرج می‌کنند. 🔘همان طور که زنان، قدردان کارهای بیرون از خانه مردان هستند، مردان نیز باید قدردان کارهای داخل خانه زنان باشند. ✅چنین کاری باعث می‌شود زن، کمتر احساس خستگی و پوچی کند و روز به روز با نشاط و انگیزه بیشتر در خدمت خانواده باشد. @tanha_rahe_narafte