💠 مقایسه ممنوع
✅ گاهی برخی والدین خواسته یا ناخواسته فرزند خود را با دیگران مقایسه می کنند.
🔘 از این راه می خواهند فرزند خود را تحریک کنند، تا تلاشش بیشتر شود.
🔘 اما این کار نتیجه عکس می دهد. نه تنها روح و روان بچه را بهم می ریزد، بلکه سبب می شود بچه از خود و توانایی هایش ناامید شود و دست از تلاش و کوشش بر دارد.
✅ در هیچ شرایطی نباید فرزندان را با هم مقایسه کرد چرا که هر کس، تواناییهای خاص خودش را دارد.
#ارتباط_با_فرزندان
#ایستگاه_فکر
#به_قلم_بهاردلها
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍شکوفایی
🍃جیبش را گشت. کلید خانه را پیدا نکرد. مادر به حمید گفت: «چیزی شده؟»
☘_کلیدم جامونده خونه!
⚡️سحر تو کالسکه خواب بود. پارسا هم کلافه نوک کفش پای چپش را به دیوار میکوبید و پشت سرهم میگفت: «تشنمه، آب میخوام.
✨نسرین پیشانیاش عرق کرده بود. وسایل را کنار دیوار گذاشت. از شدت ناراحتی میخواست سر حمید فریاد بکشد که بچه! چرا حواستو جمع نمیکنی؟
🌾اما به خودش گفت:«تو نوجونی، خودمم از این حواسپرتیها داشتم. وقتی هم پدر یا مادرم داد و فریاد راه میانداختن؛ چقدر رنج میبردم. حالا مادر شدم و در برابر حواسپرتی پسر نوجونم قرار گرفتم.»
☘ناگهان چشم نسرین به سر کوچه افتاد: «حمید،! اون ماشین بابا نیست که داره میاد؟ »
🍃حمید سرکوچه را نگاه کرد و از پلاک ماشین گفت: «آره خودشه! »
💫پدر حمید ماشین را جای همیشگی کنار دیوار پارک کرد. او پیاده شد به سمت خانوادهاش آمد. بعد از سلام و احوالپرسی کلید را به حمید داد تا در را باز کند.
حمید پشت سر پدر و مادرش وارد خانه شد.
ناصر گفت: «یادم رفت شیرینی رو بردارم، موند تو ماشین!» حمید سریع به سمت در رفت و گفت: «من میرم میارم.»
✨ طولی نکشید حمید با جعبهی شیرینی برگشت. نسرین با دیدن جعبهی شیرینی گفت: «همیشه شیرین کام باشی ناصر جان! »
ناصر خندید و کنار حمید نشست: «خبر خوش رو من بدم، راستش امروز صبح، به لطف خدا یه خونه دو خوابه قولنامهای معامله کردم. »
💫_خدا رو شکر.
⚡️حمید به پدرش گفت: «یه اتاق برا منو پارسا!؟»
🍃_آره عزیزم!
✨نسرین همین طور که خانوادهاش را تماشا میکرد از ذهنش گذشت: «برای عوض کردن زندگی برای تغییر دادن خودمان هیچگاه دیر نیست. هرچند سال داشته باشیم؛ هرگونه که زندگی کرده باشیم و یا هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم در هر لحظه و در هر نفسی؛ مهم رشد کردن و شکوفایی است باید رفتارهای اشتباه را دور ریخت. »
#داستانک
#ارتباط_با_فرزندان
#به_قلم_رخساره
🆔 @tanha_rahe_narafte
#پرسش
🔍علل قیام عاشورا چه بود؟
#قسمت_اول
#پاسخ
1- اعتراض به وضعیت موجود:
💢امام حسین(ع) از اینکه یزید رئیس حکومت قرار گرفته بود، برای اسلام احساس خطر می کرد.
چه ما توجه داشته باشیم که امام معصوم است و چه قطع نظر از عصمت و امامت ایشان به هر حال نظر امام(ع) این است که وضعیت موجود تغییر کرده ، پس باید حرکتی صورت گیرد و امروز که یزید رئیس حکومت بود، با گذشته که معاویه بود، وضعیت تغییر کرده است. بنابر این از مکه به مدینه حرکت می کند و این هجرت اعتراض آمیز نام دارد.لازم نبود که امام حسین(ع) را تبعید کنند تا اینکه مردم بفهمند که امام(ع) اعتراض داشته است. (۱)
📚(۱): اندیشه عاشورا ، چاپ اول ، بی جا ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) ، 1375 ، صص16-14
#درس_های_عاشورا
#به_قلم_آلاله
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍زیبا روز
❤️چه زیباست که روزمان را با یک سلام عاشقانه به حضرت عشق آغاز کنیم.
🏴وضو میگیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه میگذاریم و با ادب و تواضع سلام میدهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_بهاردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
Ziarate Ashura洀AUD-20210818-WA0000.mp3
زمان:
حجم:
1.95M
🤔دوست داری امروزت رو چطور شروع کنی؟
💫روزمان را با نام و یاد امام حسین علیهالسلام و صدقه دادن برای امام زمان ارواحنافداه شروع میکنیم.
🏴وضو میگیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه میگذاریم و سلام میدهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨
#زیارت_عاشورا
#فرهمند
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨آخرین وصیت شهید علمدار
🍃مداح اهل بیت (ع) بود و از گریه کنهای امام حسین (ع).
☘توی وصیت نامه اش نوشته بود:
«تنها امید من؛ همان دستمال سبزی است که در مجالس مذهبی همراهم بوده و متبرک به اشکهایم شده است، آن را بر صورتم گذاشته و قبل از آنکه در قبرم گذارند، مداحی درون قبر رفته و مصیبت حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) را بخواند. »
📚 خط عاشقی ۱، حسین کاجی، ص ۳۹
#سیره_شهدا
#شهید_علمدار
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
🌹ارتباط با والدین
🔅یکی از اصول ارتباط با پدر و مادر این است که رابطهما در عین صمیمیت، باعث بیاحترامی به آنها نشود.
🔘سعی کنید در تمام چالشهایی که بین شما و والدینتان پیش میآید از ایجاد کردن بحران و جبههبندی پرهیز کنید.
🔘برای مدیریت رابطه با والدین، نیاز است که مهارت کنترل خشم را فرا بگیرید. هرچقدر هم که عصبانی باشید هرگز این نکته را فراموش نکنید که درحال صحبت با والدین خود هستید.
🌱پدر و مادر قصد اذیت و آزار ما را ندارند؛ بلکه این اذیتها برای عدم داشتن مهارتهای ارتباطی است.
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_شفیره
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍شب بارانی
🍃صدای نالهی یاحسین او میآمد. امروز دومین روزیست که سید را به قصد کُشت میزنند. صدای غُرش رعدوبرق و تاریکی شب، ساعاتی دلهرهآور و استرسزا را بر اردوگاه تکریت حاکم میکند. سید را با حالی نزار و آش و لاش وارد سوله میکنند.
☘با دیدن وضع رقتبار سید فقط به جرم داشتن قرآن جیبی که از موارد ممنوعه به حساب میآید؛ حس دوستی را در اعماق قلبها مینشاند.
🍁دلِ سنگ غلام سیاح که همه او را به جاسوسی از اُسرای اردوگاه میشناختند، هم نرم میکند و اشک از گوشهی چشمان دُرُشت و بادامیاش به روی دستمال یزدیاش میچکاند.
آسمان هم به مظلومیت سید میگرید و قطرات باران از سقف موقت اردوگاه بر روی پتوهای چرک و خاکی مینشیند.
🌾سرما استخوان سوز و هوای خشک و سرد داخل سوله چارهای جز پیچیدن پتو دور آنها نمیگذارد. قاسم و سعید ابرها را زیر قطرات باران میگذارند. با این کار مانع نفوذ و رسیدن آب به روی افراد داخل سوله میشوند.
مدتهاست که به خاطر جیرهبندی آب، مجبور به تیمم کردن برای نمازخواندن بودند.
🍂ابرها را درون سطل میچلاندند، به این وسیله آن آب را داخل آن جمعآوری میکنند.
نالهی ضعیف سید به گوش بغل دستیاش صادق میرسد. دستمالهایی که بر جراحتهای عمیق روی صورت و سینه او گذاشته بودند از خون سرخ سیدمظلوم گلگون شده است.
☘صادق گوش راستش را به دهان او نزدیک میکند. حرفهای آخر او را میشنود: «صادق از پدرم حلالیت بطلب! تنها پسر اویم؛ ولی او به من اجازه اومدن به جنگ رو داد. مادرم قرآن خوندن رو دوست داشت، میشه ازت خواهش کنم بعد از من، تو براش قرآن بخونی. »
🍂خسخس و نفسهای بریدهبریده او نشان از رفتن به آغوش ارباب بیکفن را میداد. خونها از گلو به فضای دهان میآمد و به روی پتو میریخت. اولین روز اسارت را خوب به یاد میآورد. سید خوشتیپ با هیکل و استیل ورزشکاریاش، پناهگاه ضعیفهای اردوگاه شد. شکنجههای بیاَمان و پیدرپی و خوراک کمی که نصف بیشتر آن را به بیماران میبخشید، از او اسکلتی خُشک و قلمی برجای میگذارد.
لحظات پایانیِ عمرش به روی لبهای کبودش، ذکر یاحسین خودنماییمیکرد. آن شب صورت سید، شبیه ماه شب چهارده میدرخشید.
#داستانک
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_افراگل
🆔 @tanha_rahe_narafte
#پرسش
🔍علل قیام عاشورا چه بود؟
#قسمت_دوم
#پاسخ
2- امر به معروف و نهی از منکرمبنای حرکت اعتراض آمیز امام(ع):
♨️این اعتراض با هجرت و انتقال از مدینه به مکه صورت می گیرد اعم از اینکه حرکت دارای اثر باشد یا نباشد، چون بعضی از امر به معروف و نهی از منکرهای غیر مؤثر هستند که در تاریخ می مانند و اثرات بعدی دارند.
💡بنابر این دورهای که امام حسین(ع) در مکه به سر می برد؛ همین اعتراض به عنوان امربه معروف و نهی از منکر حساب می شود و امام(ع) در حال امر به معروف و نهی از منکر گفتاری و عملی بوده است.
#درس_های_عاشورا
#به_قلم_آلاله
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
✍أنا سلم لمن سالمكم؟؟
✨إنی سلمُ لمن سالمکم و حربُ لمن حاربکم
معنی آن را میدانیم، اما...
اما آیا در صلح هستم با کسانی که با شما در صلح هستند و یا در جنگم با کسانی که با شما در جنگ هستند ؟
❗️عاشورا ۶۱ تمام نشده!
هنوز هم هست .
فلسطین و یمن حتی عربستان که شیعیان در سختی و مشقت هستند.
آیا در جنگیم و دوستی.
چرا بر دوستی با آمریکا پافشاری میکنیم؟!
چون ابر قدرت است. پس چرا در زیارت عاشورا میخوانیم إنی حرب لمن حاربکم؟!
باید هر روز بخوانیم زیارت عاشورا را تا یادمان باشد شمرها هنوز هستند.
🏴 وضو میگیریم و میخوانیم زیارت عاشورا را عاشقانه
و اینبار
إنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم را عاشقانهتر خواهیم خواند.
#زیارت_عاشورا
#به_قلم_سرداردلها
🆔 @tanha_rahe_narafte
Ziarate Ashura洀AUD-20210818-WA0000.mp3
زمان:
حجم:
1.95M
🤔دوست داری امروزت رو چطور شروع کنی؟
💫روزمان را با نام و یاد امام حسین علیهالسلام و صدقه دادن برای امام زمان ارواحنافداه شروع میکنیم.
🏴وضو میگیریم. رو به قبله روی دو زانو می نشینیم. دست ادب بر سینه میگذاریم و سلام میدهیم:
✨السلام علیک یا اباعبدالله الحسین✨
#زیارت_عاشورا
#فرهمند
#چله
🆔 @tanha_rahe_narafte
✨معنای اربا اربا
🍃سید محمد خیلی توی خودش بود. پرسیدم: «چه شده؟ »
☘گفت: «بالأخره نفهمیدم ارباً ارباً یعنی چه؟ می گویند انسان مثل گوشت کوبیده می شود.
بعد از عملیات یا باید بروم کتاب بخوانم و یا اینکه در همین جا به آن برسم. »
🌾جواب سؤالش را از گلوله توپی که به سنگرش برخورد کرد، گرفت.
📚 خط عاشقی ۱، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم ۱۳۹۵، ص ۳۱به نقل از (وداع لاله ها، مهدی محمد بیگی، ص ۳۳)
#سیره_شهدا
#شهید_شکری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte