eitaa logo
مثنوی معنوی
49 دنبال‌کننده
21 عکس
0 ویدیو
1 فایل
خوانش کتاب پر از حکمت مثنوی معنوی بصورت (موضوع بندی شده ) و نیز ( ترجمه ی نثر بیت به بیت)
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/masnavei/2507 این قسمت درباره تجربه‌های ذالنون مصری و شور و جنونی است که او در دل مردم ایجاد کرده. شدت این شور به حدی بوده که حتی برای برخی از مردم غیرقابل تاب‌آوری می‌شود. او به زندان می‌افتد زیرا افراد عادی از شدت تاثیری که بر ایشان دارد، نگران‌اند. متن به تشبیه‌های عمیق اشاره دارد و نشان می‌دهد که در وجود انسان‌ها گرگ و خوک وجود دارد، که برخی از خوبی‌ها و برخی از بدی‌ها را نمایندگی می‌کنند. در نهایت، سخن از این است که در وجود هر انسان، حالتی از انسانیت و حیوانیت در تضاد وجود دارد و باید بین این دو انتخاب کرد و در جستجوی حقیقت و دانایی بود. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2523 در این قصه، ذوالنون به زندان می‌رود و در آنجا به تفکر می‌پردازد. او در می‌یابد که این وضعیت ممکن است به دلیل تقدیری خاص یا حکمت الهی باشد. او از قید عقل و فهم عمومی فاصله می‌گیرد و به دیوانه‌ی عارف تبدیل می‌شود. ذوالنون نسبت به عار عقل و وضعیت عامه‌ی مردم بی‌توجه می‌شود و به دنبال حقیقت می‌گردد. او می‌گوید که در مسیر حقیقت، باید رنج‌هایی را تحمل کند، شبیه به قربانی‌اش، گاو موسی. او اعتقاد دارد که از طریق این زخم‌ها و رنج‌ها، می‌تواند به زندگی جدیدی دست یابد و به اسرار عالم آگاه شود. در نهایت، او به اهمیت قربانی کردن نفس و زخم‌ها برای رسیدن به حقیقت و رستاخیز روح اشاره می‌کند. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2528 در این شعر، گروهی از دوستان به نزد کسی می‌روند تا از او پرسش کنند. آن‌ها با ادب و احترام از او درخواست می‌کنند که رازهایش را با آن‌ها در میان بگذارد. اما او به جای پاسخ، به آن‌ها توهین می‌کند و از خود بی‌خود می‌شود. دوستان از ترس به فرار می‌افتند و او به تمسخرشان می‌پردازد. او سپس می‌گوید که دوستان باید در سختی‌ها و مشکلات کنار یکدیگر باشند و درد و رنج همدیگر را تحمل کنند، چرا که دوستی واقعی در شرایط دشوار خود را نشان می‌دهد. به‌طور کلی، این شعر به اهمیت دوستی و تحمل در مقابل مشکلات اشاره دارد. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2533 در این شعر، به شخصیت لقمان حکیم اشاره می‌شود که با وجود اینکه بنده‌ای ساده و پاک است، در نظر خواجه‌ای که او را می‌شناسد، از فرزندان خود او بهتر و برتر است. لقمان به شاه می‌گوید که در ظاهر بنده است اما در حقیقت، او از خواجه آزادتر و داناتر است. لقمان دو بنده خود، خشم و شهوت را به شاه معرفی می‌کند و به او می‌فهماند که قدرت واقعی در خودشناسی و درک حقایق عمیق‌تری از زندگی است. شعر بر اهمیت باطن و شهود معنوی تأکید دارد و می‌گوید که بسیاری از افراد در این دنیا با ظاهر و نقش‌هایشان فریب می‌دهند. لقمان به معرفت و درک اسرار زندگی دست یافته و از مقام واقعی‌اش آگاه است. او به روش‌های پنهانی برای حفاظت از خود و دیگران اشاره می‌کند و می‌گوید که گاهی برای حفظ حقیقت باید خود را در پرده‌ای از پنهان‌کاری پوشاند. این شعر در نهایت به این نتیجه می‌رسد که در زندگی، شناخت باطن و نیت‌های واقعی از اهمیت بالایی برخوردار است و هر کسی باید در پی درک عمیق‌تری از وجود و فضائل خود باشد. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2550 این متن روایت و حکایتی است درباره لقمان و فرزندش. لقمان طعام‌هایی را که برایش آوردند با دست خود برداشت و بر آنها تأمل کرد. وقتی به او خربزه‌ای دادند، آن را با لذت خورد و خوشحالی او به گونه‌ای بود که دیگران نیز به خوردن آن تمایل یافتند. اما وقتی پس از آن خربزه‌ای تلخ خورد، به تلخی آن احساس ناراحتی کرد و با خود گفت چرا این تلخی را باید تحمل کند؟ او در نهایت از محبت خود به خداوند یاد کرد و گفت که باید با قدردانی از نعمت‌ها، تلخی‌ها را تحمل کرد. متن بیان می‌کند که محبت می‌تواند تلخی‌ها را شیرین کند و حتی دردها را درمان نماید. همچنین اشاره می‌کند که دانش و عشق دو مقوله مهم هستند و عشق واقعی از دانش ناقص برمی‌خیزد. در نهایت، با تمثیل و کنایه، بیان می‌دارد که اگر کسی دل به نور و حقیقت بسپارد، از تاریکی و نقصان عقل دور خواهد شد. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2572 این داستان درباره حسادت و عاقبت‌نگری است. حکایت از شاهی و امیران و حسد آنها به یک غلام خاص دارد. باغبان ملک که باید درختان را پرورش دهد، نمی‌تواند درختان تلخ و شیرین را درست بشناسد. حسودان به دنبال خراب کردن غلام خاص هستند و می‌خواهند او را از بین ببرند. اما شاه از این نقشه‌ها آگاه است و به حقیقت کارها پی می‌برد. او می‌بیند که حسودان مانند درختان تلخ‌اند و در نهایت، حسادت آنها به خودشان آسیب می‌زند. داستان به این نکته اشاره دارد که توسل به تمسخر و مکر در برابر حقیقت، نتیجه‌ای جز خشم و عذاب برای حسودان نخواهد داشت. در نهایت، به اهمیت آگاهی و بینش حقیقت بین در برابر حسد و بدخواهی اشاره می‌شود. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2588 این شعر به تمجید از بلقیس، ملکه سبا و عقل و درایت او می‌پردازد. شاعر به داستان هدهد اشاره می‌کند که نامه‌ای از سلیمان به بلقیس آورد و چگونه او بر خلاف نگاه حقیر به پیام‌ها، با عقل و درایت خود به حقیقت پی برد. در ادامه، شاعر به اختلاف بین حس و عقل اشاره کرده و می‌گوید که حس محدود است و نمی‌تواند حقیقت را درک کند، در حالی که عقل می‌تواند به عمق معانی دست یابد. شاعر با استفاده از تصاویری از طبیعت، مثل آفتاب و دریا، به قدرت و عظمت خداوند اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که خداوند می‌تواند همه چیز را به دستانم خود درآورد و هر چیزی را به خواسته‌اش دگرگون کند. او همچنین به داستان آفرینش انسان و آزمون ابلیس اشاره کرده و می‌گوید که خداوند بر همه چیز تسلط دارد و می‌تواند به هر چیزی شکل و جهت دهد. در نهایت، با بیانی استعاری، پیام‌آوران و نشانه‌های الهی را مورد بررسی قرار می‌دهد و بر این نکته تأکید می‌کند که عقل می‌تواند به حقیقت راه یابد، در حالی که حس ممکن است او را گمراه کند. مولانا می‌گوید: بلقیس با عقلش فهمید پیام سلیمان ارزشمند است و به ظاهر هدهد بسنده نکرد؛ ظاهرش را دید ولی جان و حقیقتش را هم دید. حِس فقط کف را می‌بیند، عقل دریا را. کافران، پیامبر ﷺ را فقط یک انسان دیدند چون معجزه‌اش را ندیدند. خداست که خاک را به عرش می‌رساند و آتش را به حضیض می‌برد؛ قوانین طبیعت در فرمان اوست. هرکه را بخواهد، از خاک به ستاره می‌رساند و هرکه را بخواهد، از آتش به زیر زمین می‌فرستد. چشم ظاهر محدود است، ولی چشم عقل و ایمان، بی‌حد؛ عزت و ذلت را فقط او می‌دهد. مکتوب
https://eitaa.com/masnavei/2601 در این شعر، گوهرهای معنوی و رموز الهی به تصویر کشیده شده است. شاعر در ابتدا به مفاهیم آب و چشمه‌ها اشاره می‌کند و از فضیلت و حقیقتی بی‌نظیر سخن می‌گوید که جز او کسی به آن دسترسی ندارد. سپس به داستانی از یک فیلسوف منطقی اشاره می‌شود که به دنبال فهم صحیح از حقیقت است، اما در این راه دچار مشکلات و موانع می‌شود. شاعر به مسئله استغفار و توبه پرداخته و توضیح می‌دهد که توبه نیازمند شرایط خاصی است و بدون آن، دست‌یابی به رحمت الهی ممکن نیست. او به عشق و نیاز به انس با خداوند و نشانه‌هایی از وصال و ارتباط با او اشاره می‌کند. همچنین، این متن به بررسی نشانه‌ها و رؤیاها می‌پردازد و بیان می‌کند که عشق و طلب واقعی نور و روشنایی به دل می‌آورد. در نهایت، شاعر به بی‌نهایت بودن محبت الهی و اهمیت شناخت خویشتن و ذات الهی اشاره می‌کند و به مخاطب یادآور می‌شود که ذکر و تفکر در ذات خدایی و روحانیت، فراتر از تصورات و خیالات محدود است. مکتوب
https://eitaa.com/masnavei/2626 در این متن، موسی با شبانی برخورد می‌کند که به خداوند دعا می‌کند و از او می‌خواهد تا بندگی‌اش را بپذیرد. شبان از این که برای موسی خدماتی ارائه دهد و به او خدمت کند، می‌گوید. موسی به او می‌گوید که این سخنان بی‌معناست و شبان در واقع خودش کافر شده و هنوز مسلمان نشده است. او به شبان می‌گوید که باید از کفر و نادانی‌اش دوری کند و حقیقت را درک کند. موسی توضیح می‌دهد که خداوند بی‌نیاز است و انسان‌ها نمی‌توانند او را با صفات جسمانی توصیف کنند. در نهایت، شبان از گفتار موسی ناراحت می‌شود و از شدت پشیمانی و شرمندگی به بیابان می‌رود. این دیالوگ نمادین است و به درک عمیق‌تری از رابطه انسان و خداوند و اهمیت شناخت حقیقت اشاره دارد. مکتوب
https://eitaa.com/masnavei/2632 این متن شاعری است که به تمایز عشق واقعی و ظواهر دینی می‌پردازد. شاعر از وحی الهی به موسی یاد می‌کند و اهمیت وصل و یکی شدن را نسبت به جدایی و فاصله در روابط انسانی و الهی بیان می‌کند. او بر این نکته تأکید می‌کند که عشق و ارتباط واقعی فراتر از الفاظ و ظواهر است و به عمق دل‌ها و حالات روحی انسان‌ها وابسته است. شاعر بر این باور است که دین عشق فراتر از هر مذهبی است و عاشقان از هر قوم و دین که باشند، به یکدیگر نزدیک‌ترند. در نهایت، او عشق را به عنوان نیرویی بی‌مانند معرفی می‌کند که حتی در سختی‌ها و غم‌ها، ارزشمند و دلنشین است. مکتوب
https://eitaa.com/masnavei/2637 این متن شاعری است که به تمایز عشق واقعی و ظواهر دینی می‌پردازد. شاعر از وحی الهی به موسی یاد می‌کند و اهمیت وصل و یکی شدن را نسبت به جدایی و فاصله در روابط انسانی و الهی بیان می‌کند. او بر این نکته تأکید می‌کند که عشق و ارتباط واقعی فراتر از الفاظ و ظواهر است و به عمق دل‌ها و حالات روحی انسان‌ها وابسته است. شاعر بر این باور است که دین عشق فراتر از هر مذهبی است و عاشقان از هر قوم و دین که باشند، به یکدیگر نزدیک‌ترند. در نهایت، او عشق را به عنوان نیرویی بی‌مانند معرفی می‌کند که حتی در سختی‌ها و غم‌ها، ارزشمند و دلنشین است. مکتوب
https://eitaa.com/masnavei/2658 این متن شامل گفت‌وگویی است بین موسی و خداوند، که موسی از مشکلات و نداشتن آگاهی ملائکه درباره‌ی حکمت آفرینش انسان می‌گوید. او به نمادهایی مانند آتش ظلم و فساد اشاره می‌کند که منجر به مرگ و نابودی می‌شود. در ادامه به پیچیدگی و تضادهای زندگی اشاره می‌کند و این‌گونه نتیجه می‌گیرد که هر یک از ما باید از تجارب سختی‌های زندگی عبرت بگیریم و به رشد و پیشرفت خود بپردازیم. وی همچنین به کندن ریشه‌های مشکلات و ناپایداری‌های دنیا اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که برای به دست آوردن سعادت و آرامش، باید پذیرای تلخی‌ها و سختی‌ها باشیم. او بر این نکته تأکید می‌کند که درک واقعی زندگی و حکمت آن از درون ما ناشی می‌شود و باید به عقل و فطرت خود رجوع کنیم. در نهایت، او به مقایسه شخصیت‌های مختلف نظیر حضرت عیسی و برخی افراد دیگر می‌پردازد و تأکید می‌کند که ایمان و معرفت باید بر هوای نفس غلبه یابد. مکتوب