eitaa logo
مثنوی معنوی
49 دنبال‌کننده
21 عکس
0 ویدیو
1 فایل
خوانش کتاب پر از حکمت مثنوی معنوی بصورت (موضوع بندی شده ) و نیز ( ترجمه ی نثر بیت به بیت)
مشاهده در ایتا
دانلود
2 بخش ۲۱ - امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود بخش ۲۲ - به راه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و ازین دیگر پرسیدن بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص بخش ۲۵ - کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را که این خاربن را که نشانده‌ ای بر سر راه بر کن بخش ۲۷ - آمدن دوستان به بیمارستان جهت پرسش ذاالنون مصری رحمة الله علیه بخش ۲۸ - فهم کردن مریدان کی ذاالنون دیوانه نشد قاصد کرده است بخش ۲۹ - رجوع به حکایت ذاالنون بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجهٔ لقمان زیرکی لقمان را بخش ۳۱ - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان بخش ۳۲ - تتمهٔ حسد آن حشم بر آن غلام خاص بخش ۳۳ - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد
👈 حکایت 3 بخش ۲۹ - رجوع به حکایت ذاالنون رحمة الله علیه چون رسیدند آن نفر نزدیک او بانگ بر زد هی کیانید اتقو با ادب گفتند ما از دوستان بهر پرسش آمدیم اینجا بجان چونی ای دریای عقل ذو فنون این چه بهتانست بر عقلت جنون دود گلخن کی رسد در آفتاب چون شود عنقا شکسته از غراب وا مگیر از ما بیان کن این سخن ما محبانیم با ما این مکن مر محبان را نشاید دور کرد یا بروپوش و دغل مغرور کرد راز را اندر میان آور شها رو مکن در ابر پنهانی مها ما محب و صادق و دل خسته‌ایم در دو عالم دل به تو در بسته‌ایم فحش آغازید و دشنام از گزاف گفت او دیوانگانه زی و قاف بر جهید و سنگ پران کرد و چوب جملگی بگریختند از بیم کوب قهقهه خندید و جنبانید سر گفت باد ریش این یاران نگر دوستان بین کو نشان دوستان دوستان را رنج باشد همچو جان کی کران گیرد ز رنج دوست دوست رنج مغز و دوستی آن را چو پوست نی نشان دوستی شد سرخوشی در بلا و آفت و محنت‌کشی دوست همچون زر بلا چون آتشست زر خالص در دل آتش خوشست 👈 ادامه دارد .... https://eitaa.com/masnavei/1976 🙏کانال مثنوی معنوی 🆔 @masnavei
👈 4 رجوع كردن بحكايت ذو النون مصرى با مريدان [( 1447) چون آن اشخاص نزد ذو النون رسيدند ذو النون بر آنها بانگ زد كه كيستيد؟ چه كار داريد با احتياط پيش بياييد] [( 1448) گفتند ما از دوستان تو بوده و براى پرسش از حال شما آمده‏ايم‏] [( 1449) حال شما چون است اين چه بهتانى است كه بعقل شما زده و تو را متهم بجنون نموده‏اند][( 1450) چگونه ممكن است دود گلخن به آفتاب برسد يا عنقا مغلوب كلاغ گردد] [( 1451) علت اين كار را بما بگو و دريغ نفرما ما دوستان توئيم با ما بى‏لطفى نفرما] [( 1452) شايسته نيست كه دوستان را از خود راند يا با شهرتهاى بد و مكر و حيله به اشتباه انداخت‏] [( 1453) راز خود را با ما در ميان نه و به آه روى خود را در ابر اشتباه پنهان مكن‏] [( 1454) ما دوستان صميمى و دل خستگانى هستيم كه در دو عالم بتو دل بسته‏ايم‏] [( 1455) ذو النون پس از شنيدن اين سخنان بناى فحاشى گذاشته و چون ديوانگان سخنان بى‏ربط گفتن آغاز نموده‏] [( 1456) و برخاسته هر چه از سنگ و چوب در دسترسش بود بطرف مريدان پرتاب نمود و همگى از جلو او گريختند] [( 1457) ذو النون از ديدن فرار آنها صداى قهقهه خنده‏اش بلند شده گفت دوستان را نگر باد بربش چنين دوستانى‏] [( 1458) دوستان را ببين كه چگونه از رنج گريزانند؟؟ نشان دوستى كو؟ براى دوستان رنج چون جان شيرين و گوارا است‏] [( 1459) كى دوست از رنجى كه از طرف دوستش باو رسد كناره مى‏گيرد؟ رنج و تحمل آن چون مغزى است كه دوستى پوست و قشر او است‏] [( 1460) آيا نشان دوستى اين نيست كه دوست در بلا و آفت و محنت سر خوش باشد؟] [( 1461) دوست مثل زر و بلا مثل آتش است زر در آتش بى‏تغيير مانده بلكه خوشتر و براق تر مى‏گردد] 👈 ادامه دارد ... 🆔 @masnavei
https://eitaa.com/masnavei/2528 در این شعر، گروهی از دوستان به نزد کسی می‌روند تا از او پرسش کنند. آن‌ها با ادب و احترام از او درخواست می‌کنند که رازهایش را با آن‌ها در میان بگذارد. اما او به جای پاسخ، به آن‌ها توهین می‌کند و از خود بی‌خود می‌شود. دوستان از ترس به فرار می‌افتند و او به تمسخرشان می‌پردازد. او سپس می‌گوید که دوستان باید در سختی‌ها و مشکلات کنار یکدیگر باشند و درد و رنج همدیگر را تحمل کنند، چرا که دوستی واقعی در شرایط دشوار خود را نشان می‌دهد. به‌طور کلی، این شعر به اهمیت دوستی و تحمل در مقابل مشکلات اشاره دارد. مکتوب اینجا