eitaa logo
مثنوی معنوی
49 دنبال‌کننده
21 عکس
0 ویدیو
1 فایل
خوانش کتاب پر از حکمت مثنوی معنوی بصورت (موضوع بندی شده ) و نیز ( ترجمه ی نثر بیت به بیت)
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/masnavei/2188 : در این شعر، داستانی از یک صوفی روایت می‌شود که به خانقاهی می‌رسد و پس از آن شرایطی به وجود می‌آید که او و دیگر صوفیان به سراغ لذت و خوشی می‌روند. این صوفی از مسافری کمک می‌گیرد و همه به سماع و شادمانی می‌پردازند. در این اثنا، شریطی به وجود می‌آید که مشکلاتی بر سر راه صوفی و خر او پیش می‌آید. موضوع اصلی شعر انتقاد از تقلید کورکورانه و سوءاستفاده از دین و معنویت برای رسیدن به خواسته‌های مادی است. همچنین، به ضرورت آگاهی و بینش در پیروی از آموزه‌های دینی و شناخت خود اشاره می‌شود. در نهایت، تصوّر نادرست از صوفیانه بودن و دوری از حقیقت در این مقوله، پیغام کلیدی این اثر است. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2208 : در این شعر، شاعر داستان فردی مفلسی را روایت می‌کند که در شرایطی سخت و زندان‌زده به سر می‌برد. او به طمع خود و لقمه‌های حرامی که از دیگر زندانیان می‌گیرد اشاره می‌کند و می‌گوید که این عمل باعث ایجاد مشکلاتی برای او و دیگران می‌شود. شاعر تأکید می‌کند که هر کس از دعوت الهی دور باشد، حتی اگر سلطانی باشد، در واقع در بند فقر و نکبت است. در ادامه، بر اهمیت ایمان و صبر تأکید می‌کند و می‌گوید که در میان مشکلات، تنها با ایمان و صبر می‌توان به آرامش رسید. شاعر همچنین به طبیعت انسان و دوگانگی‌های او اشاره دارد؛ اینکه در آدمی هم بعدهای نیک و هم زشت وجود دارد. او به مثال گاوی که نیمه‌ای سیاه و نیمه‌ای سپید دارد اشاره می‌کند که نشان‌دهنده تضاد درونی انسان‌هاست. در نهایت، بر این نکته تأکید می‌شود که انسان باید به عمق وجود خود بپردازد و به خیال‌ها و وابستگی‌های دنیوی توجه نکند تا به درک بهتری از حقیقت و آرامش درونی برسد. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2220 : در این شعر، زندانیان به قاضی شکایت می‌کنند و از آزار و اذیت مردی که در زندان است، گلایه دارند. آن‌ها از شرایط سخت و قحطی شکایت کرده و درخواست می‌کنند که این مرد را از زندان بیرون کنند. قاضی پس از بررسی شکایات، به زندانی می‌گوید که برود و به خانه‌اش برگردد. زندانی، در پاسخ، از قاضی تشکر کرده و می‌گوید که در این زندان زندگی‌اش را سپری می‌کند و از زمین‌گیر کردن دشمنانش لذت می‌برد. او به وضعیت خود و ایمانش اشاره کرده و می‌گوید که در این زندان با ترفندها و فریب‌ها قوت خود را به دست می‌آورد. در انتها، خطر شیطان را خاطرنشان می‌کند و از قضاوت و اعمال نادرست خود ابراز تاسف می‌کند. این شعر به مسائل مربوط به ظلم و ستم، ایمان و بدی‌ها پرداخته و نشان دهنده زندانیان است. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2229 : این متن به بیان مشکلات و مصیبت‌های یک مفلس (فقیر) می‌پردازد و از زبان قاضی روایت می‌شود. قاضی از دیگران می‌خواهد که وضعیت این مفلس را برایش توضیح دهند و به شکایت‌های او گوش دهد. افراد حاضر در جلسه قضاوت، مفلس را به دلیل فقر و نداشتن مال و سرمایه، متهم می‌دانند و او را از خود طرد می‌کنند. قاضی به وضوح می‌گوید که هیچ کسی حاضر به همکاری با او نیست و کسی به او قرض نمی‌دهد، بلکه او را به عنوان فردی که با وجود ظاهری خوب و رفتاری فریبنده، فقیر و بی‌چیز است، می‌شناسند. در ادامه، قاضی به تأکید بر این نکته می‌پردازد که مفلس کسی است که رنج و زحمت زندگی‌اش از فقر و بدبختی ناشی می‌شود و بصیرت الهی به او نشان می‌دهد که حقی بر دیگران ندارد. متن همچنین به مسائل معنوی و عمیق‌تری اشاره دارد و به وجود نداشتن تعلقات دنیوی و توجه به وجود خداوند ور می‌پردازد. در نهایت، تأکید می‌شود که انسان باید به دنبال حقیقت و معنای عمیق زندگی باشد و از طمع و ناپسندی‌های دنیوی دوری کند. در کل، این متن فرمان‌هایی درباره فقر، فریبکاری و جستجوی حقیقت را به تصویر می‌کشد. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2259 : در این شعر، شاعر به مسأله جستجوی هویت و مقام انسانی می‌پردازد. شخصی که به دنبال خانه و مکانی برای زندگی است، با دوستی ملاقات می‌کند که او را به خانۀ خرابی می‌برد و به او پیشنهاد می‌دهد که اگر سقفی برای این خانه بسازد، می‌تواند کنار او زندگی کند. شاعر سپس به نکات اخلاقی و روحانی اشاره می‌کند، می‌گوید که در این دنیا همه به دنبال خوشی و ثروت هستند اما حقیقت و درک عمیق‌تری در قلب‌ها نهفته است. او به مخاطب هشدار می‌دهد که مراقب فریب‌ها باشد و به عمق وجود خود بنگرد. شاعر همچنین به داستان فرعون و موسی اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که فرعون با کشتن بی‌گناهان سعی در تغییر تقدیر الهی دارد، اما در نهایت این خود اوست که در دام خود گرفتار می‌شود. در نهایت، شاعر تأکید می‌کند که برای دست‌یابی به حقیقت و فهم عمیق‌تر، باید به درون خود نگاهی بیندازیم و از باطن وجود خود بهره‌برداری کنیم. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2272 : شعری که ارائه شده به بحثی درباره دشمنی و حسادت می‌پردازد. در این شعر، فردی به مادر خود توهین می‌کند و از خشم او را به قتل می‌رساند. در ادامه، دلايل این عمل بررسی می‌شود و به حسادت و عواقب آن اشاره می‌گردد. شاعر به این نکته می‌پردازد که حسد به نقصان و بدبینی منجر می‌شود و افرادی که از حسد رنج می‌برند، در حقیقت آسیب‌زننده به خود هستند. همچنین، اهمیت نیکوکاری و صفات خوب در برخورد با دیگران و دوری از حسادت مورد تأکید قرار می‌گیرد. در نهایت، شاعری به نیکی صفات و اینکه انسان باید از خود حذر کند، اشاره می‌کند و می‌گوید که حسد نه تنها انسان را به پایین می‌کشاند، بلکه مانع ارتباط صحیح با خداوند می‌شود. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2295 : در داستان، پادشاه دو غلام ارزان می‌خرد و با یکی از آن‌ها گفتگو می‌کند. او متوجه می‌شود که غلام زیرکی است و پاسخ‌های شیرینی دارد. شاعر به این نکته اشاره می‌کند که انسانی که در صحبت‌هایش پنهان است، از زبانش نمایان می‌شود. وقتی او با دیگران صحبت می‌کند، مانند پرده‌ای است که با وزش باد کنار می‌رود و واقعیت درونش نمایان می‌شود. شاعر با استفاده از تمثیل، می‌گوید که هر انسانی می‌تواند گنجی یا خطراتی به اندازه‌ی گزنده داشته باشد و این موضوع نیاز به مراقبت دارد. او بر این باور است که درک درست از حق و باطل نیاز به نور بصیرت دارد و این مهم از طریق گوش و چشم به دست می‌آید. گوش و چشم هر کدام وظایف خاصی دارند و باید درک درستی از آن‌ها داشته باشیم. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره می‌کند که علم و یقین باید در تجربه واقعی بررسی شوند و این بحث ادامه دارد تا مشخص شود که پادشاه با غلامان چه کاری انجام می‌دهد. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2304 : در این شعر، شخصیتی به نام غلامک، مورد توجه دیگران قرار می‌گیرد و به نماینده‌ای اشاره می‌شود تا بیاید. او به کسانی که به او توجه دارند می‌گوید که او در حقیقت تحقیر نیست و باید از او به خوبی یاد کرد. سپس، او با شخص دیگری با دهانی گنده و دندان‌های سیاه مواجه می‌شود و از او می‌خواهد که دور بماند و مشغله خود را اصلاح کند، زیرا او پزشک است و حامی آن فرد. در ادامه، شاعر به عیوب انسان‌ها و عدم توانایی در شناخت عیوب خود اشاره می‌کند و بر این نکته تأکید می‌کند که انسان‌ها بیشتر در عیوب یکدیگر غوطه‌ورند و از خود غافل‌اند. شاعر تأکید می‌کند که نور حقیقی در شناخت خود، بهتر از نور دیگران است و در نهایت می‌گوید که نباید در مدح خود سخن گفت و باید مراقب بود که در مقام امتحان شرمسار نشویم. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2315 : این متن، به بیان صفات و نعمت‌های الهی و جایگاه انبیا و اولیا می‌پردازد. خداوند را به عنوان مالک و خالق جهان معرفی می‌کند و تأکید می‌کند که او از خاک انسان‌های بزرگ و قهرمانان می‌آفریند. سپس به ویژگی‌های انبیای الهی و معجزات آنها اشاره می‌کند، مانند نوح، ابراهیم، و محمد (ص)، و نقش آنان در هدایت انسان‌ها را شرح می‌دهد. سپس به بحثی درباره جوهر و عرض می‌پردازد و بیان می‌کند که اعمال انسانی تنها در قالب‌های ظاهری خود باقی می‌مانند و جوهر اصلی آن‌ها در شناخت و معرفت نهفته است. در نهایت، به کنکاش در باب اندیشه و تفکر می‌پردازد و بر اهمیت معرفت در بینش واقعی از هستی تأکید می‌کند، در حالی که هشدار می‌دهد که نباید فریب ظاهر را خورد، بلکه باید به عمق معانی توجه کرد. اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2370 این متن شعری از مولانا است که به تمایلات انسانی، فهم عارفانه و رابطه میان انسان و خدا می‌پردازد. مولانا با استفاده از تمثیل‌هایی چون داستان پادشاه و بنده‌ای از کرم، به توصیف مقام عارفان و بالاخص ایاز، بنده نیکوکار و مورد علاقه پادشاه می‌پردازد. وی به این نکته اشاره می‌کند که آدمی باید به کشت‌های اولیه خود، یعنی اعمال نیک و بنیادین، توجه کند و از ترفندها و مکرهای دنیا دوری کند. متن همچنین به نکته‌ای اشاره دارد که در عالم، هر موجودی به طریقی از نعمات الهی برخوردار است و عدم وجود فایده در چیزی به این معنا نیست که در جنبه‌های دیگر آن نفعی وجود ندارد. مولانا با مثال‌های مختلف به تشریح این باور می‌پردازد که حقیقت و معنای زندگی، نور الهی است و نیرو، غیر از عشق الهی نیست. او به تبیین وضعیت انسان در دنیا و مشکلات آن، و نیاز به ارتباط با خدا و نور حقیقت می‌پردازد. مولانا بر این موضوع تأکید دارد که انسان‌ها در جستجوی حقیقت و نور الهی هستند و برای رسیدن به آن باید از تنگناهای دنیوی فراتر روند و خود را به خدا نزدیک کنند. این متن به نوعی دعوت به بیداری و توجه به معنویت و حقیقت در زندگی است. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2430 شاعر در این قطعه به حقیقت تلخ زندگی و پیری اشاره می‌کند. او داستانی از یک تشنه‌لبی روایت می‌کند که در کنار دیواری بلند با عطش دست و پنجه نرم می‌کند. دیوار مانع از دسترسی او به آب است و او همچون ماهی زار در پی آب می‌باشد. ناگهان صدای آب را می‌شنود که او را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به او امید می‌دهد. شاعر به دو فایده‌ای که آن صدای آب به تشنه می‌دهد اشاره می‌کند: یکی تسکین عطش و دیگری روشنگری و زندگی‌بخشی که از طریق آن صدا به وجود می‌آید. او به تشنگی روح و جستجوی حقیقت اشاره می‌کند و می‌گوید که عشق و شوق به آب (حیات) باعث می‌شود تا انسان موانع را کنار بزند. در نهایت، شاعر به گذر زمان و پیری می‌پردازد و حالتی از افسوس را بیان می‌کند که جوانی و قدرت به تدریج از دست می‌رود و زندگی به سمت ویرانی می‌گراید. این شعر نمادین به اهمیت بهره‌برداری از جوانی و توانایی‌های زمان جوانی اشاره دارد و به تشنه‌لبان زندگی یادآوری می‌کند که از فرصت‌ها استفاده کنند. مکتوب اینجا
https://eitaa.com/masnavei/2440 این قسمت به موضوعاتی همچون زندگی، زمان، جوانی و پیری می‌پردازد. شاعر به تشبیهات و مثال‌های مختلف درباره خاری که در روزگاری به وجود آمده و زخم‌هایی که به مردم می‌زند اشاره می‌کند. او از خرابی و آسیب‌های ناشی از خوی بد انسان‌ها سخن می‌گوید و در نهایت به پیامی از امید و نیکوکاری می‌رسد. شاعر به شنوندگان توصیه می‌کند که از زندگی خود بهره ببرند، زمان را صرف نکنند و به اصلاح خویش بپردازند. همچنین بر ترک شهوات و لذات ناشایست تأکید دارد و به زیبایی روح و جان انسان و ارتباط آن با نور الهی اشاره می‌کند. او در پایان از آموزه‌های دینی و ترغیب به اقدام در راه نیکی و احسان صحبت می‌کند و متذکر می‌شود که همیشه می‌توان از زخم‌ها و مشکلات گذشته درس گرفت و راهی به سوی بهتر شدن پیدا کرد. مکتوب اینجا