eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷🔶 👈🏼👈🏼عالم کامل درمحضر آیت‌الله نقل فرمود: مـن در نجف‌اشرف مؤمن متقی حاج علی آقا را ملاقات می‌نمودم. ایشان همیشه درشبهای چهارشنبه به مشرف میشد. ➖شیخ‌عبدالهادی گفت: روزی از او پرسیدم که دراین مدت آیابحضور مبارک حضرت سیدنا ومولانا صاحب الزمان(علیه‌السلام) رسیده‌ای؟! درجواب‌گفت: درسن جوانی با جمعی از مؤمنین واخیار، بر این عمل مداومت داشتیم وابدا چیزی مانع ما نبود. یازده نفر بودیم وبرنامه ما این بود که درهر شبی ازبین رفقا، یکی باید اسباب چای وشام برای همه تهیه میکرد. ➖تا آنکه شبی نوبت به یکی از رفقا که مرد سراجی بود، افتاد و او هم تهیه‌ای دید ونان وآذوقه را در دکان خود مهیا کرد. از قضا آنها را فراموش کرده و مثل هفته‌های قبل دکان خود را بسته بود وروانه مسجد سهله شده بود. آنروز هوا دگرگون و سرد بود. جمعیت ما پراکنده، دونفر دونفر به‌راه افتادند تا آن که در مسجد سهله اجتماع کردیم. نماز را طبق معمول خواندیم و روانه مسجد کوفه شدیم، چون در حجره نشستیم، گفتیم: شام را حاضر کنید. دیدیم کسی جواب نمی دهد. ➖گفتیم: امشب نوبت کیست؟ به‌یکدیگر نگاه کردیم و دیدیم نوبت آن مرد سراج است. به او گفتیم: چه کرده‌ای مؤمن؟ ما را امشب گرسنه گذاشته‌ای؟ چرا در نجف نگفتی که دیگری شام را تهیه کند؟ گفت: من همه چیز را مهیا کردم و به دکان آوردم، اما وقت حرکت آنها را فراموش نمودم و الان به یادم آمد و وقتی به نجف برگشتیم به آنجا می رویم و واقعیت را میفهمید. آن‌شب، شب سردی بـود و بـه اندازه همیشه کسی در مسجد نبود. ➖در حجره را بستیم، ولی از گرسنگی خوابمان نمیبرد، لذا با هم صحبت میکردیم، چون قدری گذشت، ناگاه دیدیم کسی در حجره را میکوبد. خیال کردیم اثر هوا است. دوباره در را کوبید، چون حوصله نداشتیم یکی از ما فریاد زد: کیست؟ شخصی با زبان عربی جواب داد: در را بازکن. یکی از رفـقا با نهایت ناراحتی در را گشود و گفت: چه میخواهی؟ چون خیال کرد مرد غریبی است و آفتابه میخواهد یا کار دیگری دارد. دیدیم مرد جلیل و سید بزرگواری است. سلام کرد و به همان یک سلام ما را برده وغلام خود نمود. ➖همگی با او مانوس شدیم فرمود: آیا مرا در این جا جا میدهید؟ گفتیم: بفرمائيد اختیار دارید. تشریف آورد و نشست. ما همگی جهت تعظیم واحترام او برخاستیم و نشستیم و به بیانات روح افزایش زنده شدیم. بعد از مدتی فرمود: اگر خواسته باشید، اسباب چای در خورجین حاضر است. یکی از رفقا برخاست و از یک طرف خورجین، سماوری بسیار اعلا با لوازم آن را بیرون آورد. مشغول شدیم و به یکدیگر اشاره کردیم که تا میتوانید چای بخورید که بجای شام است در این اثناء، آن بزرگوار میفرمود: قال جدی رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و احادیث صحیحه بیان میکرد. بعدازصرف چای فرمود: اگر شام خواسته باشید در این خورجین حاضر است. ➖قدری به یکدیگر نـظـر کردیم تاآنکه یکی از ما برخاست و از طرف دیگر خورجین، یک قابلمه بیرون آورد ووسط مجلس گذاشت. وقتی در آن را برداشت مملو از برنج طبخ شده و خورش روی آن بود و بخاری از آن متصاعد میشد مثل این که الان ازآتش برداشته باشند. از آن برنج و خورش خوردیم و همگی سیر شدیم و مقداری باقی ماند. ➖فرمود: آن را برای خادم مسجد ببرید. برخاستیم و در جستجوی خادم رفتیم و غذا را به او دادیم. سید بزرگوار فرمود: خیلی از شب گذشته، بخوابید. هـمگی استراحت کردیم. ➖چون سحر شد یکی یکی برخاسته تجدید وضو نمودیم ودر مقام حضرت آدم (علیه‌السلام) جمع شدیم و ادعیه معمول و نماز صبح را ادا کردیم، بنای حرکت به سمت نجف شد گـفـتیم خوب است در خدمت آن سید بزرگوار روانه شویم. هر کس از دیگری پرسید: آن سرور کجا رفت؟ ولی همه گفتیم: جز اول شب، دیگر ایشان را ملاقات نکردیم. ➖به دنبال او گشتیم وتمام مسجد ومتعلقاتش و هرمحل دیگری را که احتمال میدادیم، مراجعه کردیم، ابدا اثر و نام و نشانی از آن جناب نیافتیم. از خادم مسجد پرسیدیم: چنین مردی راملاقات نکرده‌ای؟ گفت: اصلا این طور کسی را ندیده‌ام و هنوز در مسجد هم بسته و کسی بیرون نرفته است. ➖بالاخره از ملاقات مایوس گشته و با خود میگفتیم که این عجایب چه بود؟ یکی گفت: آن سید کجا رفـت و چه شد وحال آن که در مسجد هنوز بسته است!! دیگری گفت: دیدی در آن هوای سرد و آن وقت شب، چگونه بخار از غذا متصاعد بود؟! یکی دیگر میگفت: چه سخنانی میگفت ومیفرمود: قال جدی رسول‌الله‌ص دراینجاهمگی یقین کردیم که غیرازحضرت ولیعصر عج کس دیگری نبوده وبرای جدایی از ایشان وعدم معرفت درآن وقت افسوس خوردیم. 📚 عبقری‌الحسان فی‌احوال‌ مولاناصاحب‌الزمان علیه‌السلام، ج۲، ص۴۹۵ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷🔶 👈🏼👈🏼 شیخ صدوق و مقدس اردبیلی رضوان علیهما روایت کرده‌اند: حدثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبي الصلت الهروي قال: كان الرضا عليه‌السلام يكلم الناس بلغاتهم وكان والله أفصح الناس وأعلمهم بكل لسان ولغة فقلت له يوما: يابن رسول الله إني لاعجب من معرفتك بهذه اللغات على اختلافها! فقال: يا أبا الصلت أنا حجة الله على خلقه وما كان الله ليتخذ حجة على قوم وهو لا يعرف لغاتهم أو ما بلغك قول أمير المؤمنين عليه السلام: أوتينا فصل الخطاب؟! فهل فصل الخطاب إلا معرفة اللغات. 📝 از ابوالصلت هروی (رضوان الله علیه) مروی است که حضرت امام رضا علیه‌السلام با هر طایفه به زبان ایشان تکلم می‌نمود و به خدا قسم که فصیح‌تر بود از ایشان به لغت ایشان و من روزی گفتم: یابن رسول الله! مرا تعجب می‌آید از تکلم شما به همه زبان‌ها و لغت‌ها! پس فرمود که: یا ابا الصلت! من حجت خدایم بر خلق و حق تعالی حجتی نمی‌فرستد که او را دانا به همه‌ی لغت‌ها نکرده باشد، مگر به تو نرسیده است که جدم امیر المومنین علی علیه‌السلام فرمود: «اوتینا الحکمة و فصل الخطاب»؛ یعنی حق تعالی به ما و اولاد ما کرامت فرموده است حکمت و فصل الخطاب را. مراد از «فصل الخطاب» نیست الا معرفت لغات. 📚 منابع: ۱. عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۵۱ ۲. حدیقة الشيعة، مقدس اردبیلی، ج۲، ص۸۵۷ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
نوشته اند دلم را برای خون جگری بدون گریه زمانه نمی شود سپری نیازمندِ تکامل، به گریه محتاج است درخت آب ندیده نمی دهد ثمری دو فیض، توشۀ راه سلوک عاشق هست توسل سحری و عنایت سحری هزار نافله خواندن چه فایده دارد اگر نداشته باشد به عاشقان نظری به هر دری که زدم باز پشت در ماندم بس است در زدن من، بس است در به دری برای بنده خریدن بیا سر بازار چه خوب می شود این مرتبه مرا بخری بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری همیشه خیر قنوت تو می‌رسد به همه اگر چه نام مرا در نوافلت نبری خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد دعای من به خودم هم نمی‌کند اثری یگانه منتقم خون کربلا برگرد قسم به عمۀ مظلومه‌ات بیا برگرد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿 | درس تفسیر قرآن، آیه: 👈🏼 کاری‌اختصاصی از کانال‌مطالب‌ناب‌درمنبر در تلگرام 👈🏼 دوستانِ طلبه، محقق، فاضل، اهل‌منبر و پژوهشگر، حتماً دانلود بفرمایید و سرفرصت استماع کنید 👈🏼 دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام 👈🏼 دانلود، نشر و پخش، با شما عزیزان 🔘 آیت‌الله 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar