eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.6هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌴 رضایت مردم در برابر غضب خدا! با توجه به اهمیت زیاد موضوع رضایت مردم که عده ای از مسئولان برای جمع اوری رای حاظر میشن از فساد های مختلف حمایت کنند! یا بخاطر راضی کردن مردم راه فساد و عیاشی را باز میکنند!یا مذاکره با دشمن برا رضایت مردم! در دو قسمت روایت اهل بیت علیهم السلام را با هم میخوانیم ببینیم اهل بیت ع در این مورد چه گفته اند! قسمت اول؛سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس رضايت مخلوق را در برابر معصيت خداوند قبول كند، كسانى كه او را ستايش ميكردند مذمتش خواهند كرد جابر از امام باقر عليه السّلام روايت ميكند كه فرمود: هر كس خوشنودى مردم را به غضب خداوند ترجيح دهد، ستايشگران او كه در ميان مردم ميباشند او را مذمت خواهند كرد و نكوهش خواهند نمود اما هر كس از خداوند اطاعت كند و رضايت او را بخواهد اگر مردم هم با وى دشمنى كنند خداوند دشمنان را از او دفع ميكند، و حاسدان را از وى دور ميگرداند، و ستم ستمگران را از او دور ميسازد، و ياور و پشتيبان او ميباشد فضل بن ابى قره گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: مردى براى امام حسين عليه السّلام نوشت مرا دو كلمه موعظه فرمائيد: امام عليه السّلام فرمودند: هر كس قصد خدا را بكند آنچه را كه اميد داشته از دست ميدهد، و از آنچه ميترسيده زودتر ميرسد محمد بن مسلم گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند: كسانى كه از گناهكاران اطاعت ميكنند دين ندارند، آنها كه باطل را به خدا نسبت دهند دين ندارند، آنها كه يكى از آيات خداوند را منكر گردند دين ندارند سكونى از امام صادق عليه السّلام روايت ميكند كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: هر كس سلطان ستمگرى را خوشنود كند و خدا را به خشم بياورد از دين خدا خارج ميگردد امام رضا از پدرانش روايت ميكند كه حضرت على عليه السّلام فرمودند: دين ندارد كسى كه از مخلوقى اطاعت كند و خالق را معصيت نمايد کافی ثقه اسلام کلینی ج۲ص۳۷۳عیون اخبار شیخ صدوق ج۲ص۴۳ 👌 تحلیلی وخبری ویژه ی نخبگان، اساتیددانشگاه وتحلیلگران👇 🇮🇷 https://eitaa.com/mesagh
🛑📢فتأمل یا تفاوتی نمی‌کند، این بلا هر چه باشد هرگز با و دفع و رفع نخواهد شد... برای رفع آن و به درگاهش لازم است: «فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا؛ پس ای‌کاش وقتی بلا و سختی ما به آنان می‌رسید، می‌کردند.» [انعام:43] 🔰 میثاق همه چیز را ببینید👇 🇮🇷 🆔https://eitaa.com/mesagh 🛑📢شماهم این پست راحداقل برای یک نفرارسال فرمائید باتشکر
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش اول) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠اولین اثر گناه؛ زنگار دل 🔹 آن است که به تعبیر امام باقر (ع)، خالی است سیاه بر جای سفید، که در صورت ، پاک شده و در صورت عدم توبه و بازگشت از آن و گناه بیشتر، سیاهی بیشتری بر آن افزوده میگردد؛ امام باقر (ع) میفرمایند: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةٌ بَیْضَاءُ فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِی النُّکْتَةِ نُکْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ ذَلِکَ السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِی الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِکَ السَّوَادُ حَتَّى یُغَطِّیَ الْبَیَاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَیَاضَ لَمْ یَرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَیْرٍ أَبَداً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ - کَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُون[۱]؛ [۲] هر بنده‏ اى در دلش نقطه سفیدی است که چون کند، خال سیاهى در آن پیدا شود، سپس اگر کند آن سیاهى برود، و اگر از گناه دنبال‏گیرى کند، آن سیاهى بیفزاید تا روى سفیدى را بپوشاند، و چون سفیدى پوشیده شد، دیگر صاحب آن دل، هرگز بخیر نگراید و همین است، گفتار خداى عز و جل: «نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب شدند بر دلشان زنگارى بست». 🔹یعنی گناه بر گناه باعث میشود بر دل انسان  زنگاری بنشیند که دیگر صاحب آن دل هرگز به خیر و سعادت راه پیدا نکند. واژه ی «ران» از «رین» به معناى است که بر اجناس قیمتى مى‌نشیند. [۳] از این آیه فهمیده می‌شود که فطرت اولیه آدمی، پاک است، اما به وسیله به مرور زمان زنگار بر دل می نشیند و سیاه میشود، پس گناه تیرگی می آورد و سیاهی بدنبال دارد. ... پی نوشت: [۱] سوره مطففین، آیه ۱۴ [۲] الکافی،‏ ج۲، ص ۲۷۳ [۳] تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه منبع: وبسایت راسخون 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش دوم) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠دومین اثر گناه؛ قساوت دل 🔹یکی از آثار گناهان، سخت دلی است، که در فرهنگ قرآن کریم از آن به تعبیر شده است. در سه جای قرآن از فعل «قست قلوبهم» استفاده شده است؛ آیه اول: «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لَکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ [انعام، ۴۳] چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دل های آنها قساوت پیدا کرد و شیطان، هر کاری را که می‌کردند، در نظرشان زینت داد!». در این آیه ریشه عدم تضرع در مقابل خداوند، زینت اعمال انسان توسط شیطان است. وقتی انسان اعمالش را زیبا ببیند و گناهش را نیز بزک کند، دیگر تضرع و درخواست از خداوند را فراموش می کند؛ چون دلش سخت شده است. 🔹آیه دوم: «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّـهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ [حدید، ۱۶] آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلب هایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیاری از آنها گنهکارند!». در آیه مذکور، مقدمه فسق است. 🔹آیه سوم: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ وَ مَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون؛َ [بقره، ۷۴] سپس دل های شما بعد از این واقعه سخت شد، همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگ‌ها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دل‌های شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست». از آیه مذکور می فهمیم که قساوت و سنگ‌دلى، مرض روحى سختى است که به جهت لجاجت‌ هاى پى‌درپى، براى انسان پیدا مى‌شود. [۱] پس دومین اثر گناه و سختی دل است که در آیات بالا بیان شد. ... پی نوشت‌؛ [۱] تفسیر نور (محسن قرائتی)، ذیل آیه، ج۱، ص۱۴۱ منبع: وبسایت راسخون 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش سوم) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠سومین اثر گناه؛ خشک شدن چشم 🔹سومین اثر گناه خشک شدن چشم است؛ بدین معنا دیگر اشک و سوز و آه ندارد، و کسی که چنین باشد دیگر، نمی تواند نرم دل باشد؛ چنانچه در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: «مَا جَفَّت الدُمُوعُ إِلاَّ لِقَسوَةِ القُلوبِ وَ مَا قَسَت القُلُوبُ إِلَّا لِکَثرَةِ الذُّنُوب؛ [۱] اشک چشم ها نمی‌خشکد، مگر به خاطر و دل ها سخت نمى شود، مگر به خاطر زیاد». پس علت اصلی نداشتن اشک، در نهایت، زیادی گناهان است. 💠چهارمین اثر؛ محروم شدن از روزی 🔹یکی دیگر از آثار زیانبار گناه، محروم شدن از روزی است؛ چنانچه روایتی از امام صادق علیه السلام است که مى فرماید: «إنّ الذّنب یحرم العبد الرّزق؛ [۲] همانا ، بنده را از روزى محروم مى سازد». ... پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۵ [۲] الکافی، ج ۲، ص ۲۷۱ منبع: وبسایت راسخون
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش اول) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠اولین اثر گناه؛ زنگار دل 🔹 آن است که به تعبیر امام باقر (ع)، خالی است سیاه بر جای سفید، که در صورت ، پاک شده و در صورت عدم توبه و بازگشت از آن و گناه بیشتر، سیاهی بیشتری بر آن افزوده میگردد؛ امام باقر (ع) میفرمایند: «مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةٌ بَیْضَاءُ فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِی النُّکْتَةِ نُکْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ ذَلِکَ السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِی الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِکَ السَّوَادُ حَتَّى یُغَطِّیَ الْبَیَاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَیَاضَ لَمْ یَرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَیْرٍ أَبَداً وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ - کَلَّا بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُون[۱]؛ [۲] هر بنده‏ اى در دلش نقطه سفیدی است که چون کند، خال سیاهى در آن پیدا شود، سپس اگر کند آن سیاهى برود، و اگر از گناه دنبال‏گیرى کند، آن سیاهى بیفزاید تا روى سفیدى را بپوشاند، و چون سفیدى پوشیده شد، دیگر صاحب آن دل، هرگز بخیر نگراید و همین است، گفتار خداى عز و جل: «نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب شدند بر دلشان زنگارى بست». 🔹یعنی گناه بر گناه باعث میشود بر دل انسان  زنگاری بنشیند که دیگر صاحب آن دل هرگز به خیر و سعادت راه پیدا نکند. واژه ی «ران» از «رین» به معناى است که بر اجناس قیمتى مى‌نشیند. [۳] از این آیه فهمیده می‌شود که فطرت اولیه آدمی، پاک است، اما به وسیله به مرور زمان زنگار بر دل می نشیند و سیاه میشود، پس گناه تیرگی می آورد و سیاهی بدنبال دارد. ... پی نوشت: [۱] سوره مطففین، آیه ۱۴ [۲] الکافی،‏ ج۲، ص ۲۷۳ [۳] تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه منبع: وبسایت راسخون 🆔 @mesagh 🇮🇷 🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش دوم) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠دومین اثر گناه؛ قساوت دل 🔹یکی از آثار گناهان، سخت دلی است، که در فرهنگ قرآن کریم از آن به تعبیر شده است. در سه جای قرآن از فعل «قست قلوبهم» استفاده شده است؛ آیه اول: «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لَکِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ [انعام، ۴۳] چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دل های آنها قساوت پیدا کرد و شیطان، هر کاری را که می‌کردند، در نظرشان زینت داد!». در این آیه ریشه عدم تضرع در مقابل خداوند، زینت اعمال انسان توسط شیطان است. وقتی انسان اعمالش را زیبا ببیند و گناهش را نیز بزک کند، دیگر تضرع و درخواست از خداوند را فراموش می کند؛ چون دلش سخت شده است. 🔹آیه دوم: «أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّـهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ؛ [حدید، ۱۶] آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلب هایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیاری از آنها گنهکارند!». در آیه مذکور، مقدمه فسق است. 🔹آیه سوم: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ وَ مَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون؛َ [بقره، ۷۴] سپس دل های شما بعد از این واقعه سخت شد، همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگ‌ها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دل‌های شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست». از آیه مذکور می فهمیم که قساوت و سنگ‌دلى، مرض روحى سختى است که به جهت لجاجت‌ هاى پى‌درپى، براى انسان پیدا مى‌شود. [۱] پس دومین اثر گناه و سختی دل است که در آیات بالا بیان شد. ... پی نوشت‌؛ [۱] تفسیر نور (محسن قرائتی)، ذیل آیه، ج۱، ص۱۴۱ منبع: وبسایت راسخون 🆔 @mesagh 🇮🇷 🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️پنج اثر زیان بار گناه (بخش سوم) 🔸 موضوعی است که در زندگی مومن آژیر خطری است که مدام باید نسبت به آن متوجه باشد و هیچگونه غفلتی از این موضوع نباید صورت پذیرد که اگر لحظه ای غافل شود، دچار مشکلات متعددی میگردد. همچون کاردی است در دست انسان خواب آلود، و در حال فرود آمدن بر تکه گوشتی که با اندک غفلت و خواب آلودگی انسان بر گوشت فرو می‌رود. 💠سومین اثر گناه؛ خشک شدن چشم 🔹سومین اثر گناه خشک شدن چشم است؛ بدین معنا دیگر اشک و سوز و آه ندارد، و کسی که چنین باشد دیگر، نمی تواند نرم دل باشد؛ چنانچه در روایتی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: «مَا جَفَّت الدُمُوعُ إِلاَّ لِقَسوَةِ القُلوبِ وَ مَا قَسَت القُلُوبُ إِلَّا لِکَثرَةِ الذُّنُوب؛ [۱] اشک چشم ها نمی‌خشکد، مگر به خاطر و دل ها سخت نمى شود، مگر به خاطر زیاد». پس علت اصلی نداشتن اشک، در نهایت، زیادی گناهان است. 💠چهارمین اثر؛ محروم شدن از روزی 🔹یکی دیگر از آثار زیانبار گناه، محروم شدن از روزی است؛ چنانچه روایتی از امام صادق علیه السلام است که مى فرماید: «إنّ الذّنب یحرم العبد الرّزق؛ [۲] همانا ، بنده را از روزى محروم مى سازد». ... پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۵ [۲] الکافی، ج ۲، ص ۲۷۱ منبع: وبسایت راسخون 🆔 @mesagh 🇮🇷 🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️دوستی و تکریم نوجوانان توسط والدین، چه نقشی در تربیت صحیح آنها دارد؟ (بخش دوم) 🔸 در مسير «تربيت و تکريم نوجوانان» با توصيه به مؤلفه هايی چون محبت، احترام، چشم پوشی و...، نقش مؤثر اين امور را در شکل‌گيری صحيح شخصيت آنها مورد تأکيد قرار داده است. گفتارها و رفتارهای معصومين عليهم السلام، گنجينه پايان نايافتنى اين توصيه ها و معارف سازنده است که در ادامه برخی از آنها را به صورت اجمالی مرور می‌کنیم. 💠نقش «محبت» در تربيت نوجوانان 🔹 همواره به فرزندانشان محبت می‌کردند و از هر فرصتی برای ابراز اين محبت استفاده می‌نمودند؛ چنانکه نصايح لقمان حکيم به فرزندش را با خطاب زيبای ‏«يا بُنَی» [۱] ؛ (ای پسرکم) گزارش می‌کند و امام علی (ع) نيز در نامه ای ده بار اندرزهای خود به امام حسن (ع) را با همين تعبير همراه می کند. [۲] 🔹رسول اکرم (ص) نيز درباره مردی که گفته بود هرگز کودکی را نبوسيده فرمود: «‏هذا رجُلُ عِندی إنَّه من أهلِ النّارِ؛ اين مردی است که در نزد من از اهل دوزخ است» [۳] و در بيان ديگری نيز برای وظيفه شناس اين گونه دعا فرمود که: «رَحِمَ الله عَبداً أعانَ وَلدَهُ عَلَی بِرِه بِالإِحسانِ إِليهِ و التَألفِ لَه وَ تَعليمِهِ و تَاديبِهِ؛ خداوند رحمت کند بنده ای را که را بر نيکی و سعادتش يارى کند به اينکه به او احسان نمايد و با او رفتار دوستانه داشته باشد و به و او بپردازد». [۴] 🔹چنين سخنی نشان از جايگاه بسيار مهم و مهرورزی به دارد. عاملی که از پديد آمدن عقده و حقارت نزد آنها جلوگيرى می‌کند و موجب پديد آمدن احساس عزت و اعتماد به نفس در آنها می‌شود و می تواند سهمی در جلوگيرى از اقدام آنها برای داشته باشد. امام علی (ع) می‌فرماید: «من کَرُمت عَلَيهِ نَفسُهُ لَم يَهِنها بِالمَعصيةِ؛ کسی که خود را گرامی می دارد آن را با گناه خوار نمی‌کند ». [۵] ... پی نوشت: [۱] سوره لقمان، آيات ۱۳ و ۱۶ و ۱۷ [۲] نهج البلاغة، فیض الاسلام، نشر هجرت، ص ۳۹۱ [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۶، ص ۵۰ [۴] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت (ع)، چ ۱، ج ۱۵، ص ۱۶۹ [۵] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۶۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب، امام (ره) این خط قرمز را مشخص کرد 🔰امام خمینی (ره) تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در همان هفته های اول فرمودند: ‏« الآن وزارتخانه‌ها - این را می‌گویم که به دولت برسد، آنطوری که برای من نقل‌ می‌کنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن های لخت بیایند؛ زن ها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند » صحیفه امام(ره)، ج 6، ص 328 و 329 🔻در نظر بگیرید که اساساً هنوز مردم به طور رسمی به جمهوری اسلامی رأی نداده اند. 🔻مردم و کشور با انواع و اقسام بحران های و غیر اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند. 🔻کشور در وضعیت خطرناکی قرار داشت و هنوز معلوم نبود چه بر سر انقلاب می آید. 👈 آنگاه امام (ره) در همان روزهای اول، به موضوع ورود پیدا کرده است. ◀️ این اقدام امام نشان می دهد که مسأله حجاب جزو ارکان جدانشدنی حکومت برآمده از دین خداست و در همه شرایط جزو و های ما بوده، هست و خواهد بود. همچنین تمرکز دشمن بر موضوع حجاب در فتنه اخیر نیز یک بار دیگر نشان داد که در موضوع حجاب، ما با یک مسأله عادی روبرو نیستیم.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (ع) درباره ناگهانی بودن «مرگ» چه هشدارهايی داده است؟ 🔹 (ع) در بخشی از نامه ۳۱ «نهج البلاغه» - که به امام حسن (ع) نوشته شده و در واقع خطاب به تمام انسان هاست - مى فرمايد: «وَ أَنَّكَ طَرِيدُ الْمَوْتِ الَّذِي لَا يَنْجُو مِنْهُ هَارِبُهُ وَ لَا يَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِكُهُ؛ و [بدان] تو رانده شده هستى [و مرگ پيوسته در تعقيب توست و سرانجام تو را شكار خواهد كرد] همان مرگى كه هرگز فرار كننده از آن نجات نمى يابد و او هركس را كه در جستجويش باشد از دست نمى دهد و سرانجام وى را خواهد گرفت». تعبير به «طريد» يعنى شخصى كه در تعقيب او هستند يا شكارى كه صياد به دنبال او مى دود؛ تعبير بسيار جالبى است، گويى از آغاز عمر، صيادِ مرگ در تعقيب انسان است؛ گاه در كودكى گاه در جوانى و گاه در پيرى بالاخره او را شكار خواهد كرد و هيچ كس از دست اين صياد نمى تواند فرار كند؛ 🔹و همان گونه كه «قرآن مجيد» مى فرمايد:  «أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِى بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ؛ [نساء، ۷۸] هرجا باشيد شما را در مى يابد، هر چند در برج هاى محكم باشيد». در جاى ديگر مى فرمايد: «قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ؛ [احزاب، ۱۶] بگو: اگر از يا كشته شدن فرار كنيد، سودى به حال شما نخواهد داشت». آرى انسان در هر چيز شك كند، در اين معنا نمى تواند ترديدى به خود راه دهد كه روزى بايد از اين جهان رخت بربندد، روزى كه نه تاريخش معلوم است و نه ساعت و دقيقه آن؛ ممكن است دور باشد و شايد بسيار نزديك؛ فردا يا امروز؟ قابل توجّه اينكه هيچ استثنايى در اين قانون نيست. زورمندان، قوى پيكران، صاحبانِ ثروت و قدرت و طبيبان حاذق و حتى انبيا و اولياء. «قرآن مجيد» خطاب به پيغمبر اكرم (ص) مى گويد: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ؛ [زمر، ۳۰] تو مى ميرى و آنها نيز خواهند مرد». 🔹آنگاه امام (ع) به نكته مهمى اشاره مى كند، مى فرمايد: «فَكُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ أَنْ يُدْرِكَكَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَيِّئَةٍ، قَدْ كُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَكَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ، فَيَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ ذَلِكَ، فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَكْتَ نَفْسَك‏َ؛ بنابراين از اين بترس كه ، زمانى تو را بگيرد كه در حال بدى باشى [در حال گناه] در صورتى كه تو پيش از فرا رسيدن مرگ با خويشتن گفتگو مى كردى كه كنى؛ ولى ميان تو و توبه حائل مى شود و اينجاست كه تو خويشتن را به هلاكت افكنده اى». حضرت در اين هشدار، فرزندش را به اين حقيقت توجّه مى دهد كه تاريخ در هر حال مبهم و ناپيداست و گاه انسان گرفتار گناهى مى شود و تصميم مى گيرد لحظه اى بعد آن را با آب توبه از صفحه نامه اعمالش بشويد؛ ولى ناگهان فرا مى رسد و اين فرصت را از او مى گيرد. 🔹همه ما در زندگى خود ديده يا شنيده ايم افرادى را كه تصميم به انجام كارهاى خوب يا بدى داشتند ناگهان در همان لحظه از ادامه كار و رسيدن به مقصود باز ماندند. در حديث معروف مفضّل مى خوانيم كه: «امام صادق (ع) خطاب به مفضّل فرمود: اگر سؤال كنى چرا خداوند مدت حيات انسان را مستور داشته و در هر ساعتى كه مشغول انجام گناه و ارتكاب معاصى است، ممكن است مرگش فرا رسد، در پاسخ مى گوييم: حكمت آن اين است كه با اينكه انسان تاريخ مرگ خود را نمى داند باز هم هر زمان به سراغ گناه مى رود، اگر تاريخ آن را مى دانست و اميد به طول بقاى خود داشت بيشتر پرده درى مى كرد، بنابراين انتظار مرگ در هر حال براى او از اطمينان به بقا بهتر است، و اگر اين انتظار در گروهى از مردم اثر نكند در گروه ديگر به يقين مؤثر خواهد بود؛ دست از گناه مى كشند و به سراغ اعمال صالح مى روند و از اموال نفيس خود براى انفاق به فقرا و مساكين بهره مى گيرند». [۱] پی نوشت؛ [۱] توحيد المفضل‏، مفضل بن عمر، محقق: مظفر، كاظم‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ سوم‏، ص ۸۲ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج۹، ص۶۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️جلوی خود را در ارتکاب معاصی بگیریم 🔹اگر جلوی خود را در ارتکاب‌ نگیریم، حالمان به انکار و تکذیب و استهزاء به آیات الهی و یا به جایی می‌ رسد که از رحمت خدا ناامید می‌شویم. 📕در محضر بهجت، ج ١، ص ١٩٣ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام حسین (علیه السلام) برای رویگردانی از گناه چه پندی دارد؟ 🔹روايت شده كه مردى خدمت امام حسين (ع) رسيده و عرض کرد: من مردی گناهكارم كه نمی توانم خود را از معصيت نگه دارم؛ مرا پند و اندرزى بده. (ع) فرمودند: «افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْيَاءَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ: فَأَوَّلُ ذَلِكَ لَاتَأْكُلْ رِزْقَ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الثَّانِی اُخْرُجْ مِنْ وَلَايَةِ اللهِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الثَّالِثُ اُطْلُبْ مَوْضِعاً لَايَرَاكَ اللهَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الرَّابِعُ إِذَا جَاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ، وَ الْخَامِسُ إِذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِی النَّارِ فَلَا تَدْخُلْ فِی النَّارِ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْتَ؛ [۱] پنج كار را انجام بده، سپس هر گناهى مايلى بكن؛ اوّل از روزى خدا نخور، هر گناهى مايلى بكن؛ دوّم از ولايت خدا خارج شو، هر گناهى می خواهى بكن؛ سوّم جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه می خواهى بكن؛ چهارم وقتى ملك الموت براى قبض روح تو آمد، او را از خود دور كن؛ سپس هر گناهى می خواهى بكن؛ پنجم وقتى مالك دوزخ تو را داخل جهنم كرد، داخل نشو، هر گناهى مايلى انجام ده». 🔹در اين حديث منطق روشنى به كار رفته است و آن اينكه در پنج موقف گرفتار است كه هر يك از آن ‏ها براى ترك گناه كافى است؛ از يك ‏سو دائماً بر سر خوان نعمت خدا نشسته و از رزق او استفاده مى‏ كند؛ آيا با اين حال وجدان انسانِ بيدار اجازه مى‏ دهد گناهى كند؟! ديگر اينكه دائماً تحت سرپرستى خداست و خدا فرشتگانى را براى حفظ او مأمور كرده است، آيا شرم‏ آور نيست كه انسان تحت اين حفاظت، به معصيت مولايش بپردازد؟! سوم اينكه تمام عالم، محضر خداست، آيا شرم‏ آور نيست كه انسان در محضر او مرتكب گناه شود؟! چهارم و پنجم اين‏ كه انسان گنهكار چه بخواهد و چه نخواهد روزى به دست ملك الموت قبض روح مى ‏شود و در عرصه محشر به حساب او مى‏ رسند و او را مجازات خواهند كرد، آيا مى‏ تواند در مقابل فرشته مرگ مقاومت كند و يا بر مالك دوزخ غلبه نمايد؟ حال كه خود را اسير دست آنها مى‏ بيند چگونه به خود اجازه می دهد آشكارا به مخالفت فرمان خدا برخيزد و آلوده انواع شود؟! فكر كردن در اين امور براى بازداشتن انسان از گناه، به يقين كافى است؛ [۲] 🔹 و نافرمانى از مولا هميشه زشت است، ولى زشت ‏ترين حالات نافرمانى و عصيان اين است كه انسان نعمت‏ هاى او را وسيله نافرمانى وى قرار دهد. در بعضى از تواريخ آمده است «سبكتكين» كه از كاركنان عزّالدوله بختيار بود، بر ضد او خروج كرد. «صابى» نويسنده معروف از طرف عزّالدوله نامه‏ اى به او نوشت كه اى كاش مى ‏دانستم با چه وسيله‏ اى بر ضد ما قيام كرده ‏اى، در حالى كه پرچم ما بالاى سرت در اهتزاز است و بردگان ما در طرف راست و چپ تو قرار دارند و اسب‏ هاى سوارى تو علامت ما را بر خود دارند و لباس ‏هايى كه بر تن دارى به ‏وسيله ما بافته شده است، و سلاح‏ هايى كه براى دشمنانمان تهيه كرده بوديم در دست توست؟! [۳] از اين مثال تاريخى به خوبى روشن مى ‏شود كه چه اندازه زشت است كه انسان مشمول نعمتى از سوى ديگرى شود و همان نعمت را بردارد و بر ضد او اقدام كند. [۴] 🔹امام علی (ع) نیز فرمودند: «كمترين حقى كه خدا بر شما دارد، اين است كه با استمداد از نعمت ‏هايش‏، او را نكنيد». [۵] امیرالمؤمنین (ع) در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى اشاره مى‏ كند و آن اينكه «انسان در برابر نعمت ‏هايى كه خداوند به وى داده كمترين وظيفه‏ اش اين است كه نعمت‏ هايش را وسيله معصيت او قرار ندهد». پيام ديگرى كه اين گفتار حكيمانه دارد اين است كه انسان هر گناهى كه مى‏ كند به يقين با استفاده از يكى از نعمت‏ هاى الهى است؛ چشم، گوش، دست، پا، فكر، قدرت و مواهب ديگر همه نعمت ‏هاى پروردگارند و انسان بدون استفاده از اين‏ ها نمى‏ تواند كار خلافى انجام دهد؛ بنابراين مفهوم كلام اين مى‏ شود كه انسان منصف نبايد هيچ گناهى كند، زيرا هر گناهى مرتكب شود با استفاده از يكى از نعمت‏ هاى خداست و اين كار بسيار شرم ‏آور است. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج‏ ۷۵، ص ۱۲۶ [۲] پيام امام امير المومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى‏، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج‏ ۱۴، ص ۶۵۹ [۳] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد،‏ مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ اول،‏ ج ۱۹، ص ۲۴۲ [۴] پيام امام امير المومنين(ع)، همان، ص ۶۵۷ [۵] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، چ اوّل، ص ۵۳۳، حکمت ۳۳۰ [۶] پيام امام امير المومنين (ع)، ناصر مكارم شيرازى‏، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج‏ ۱۴، ص ۶۵۸-۶۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به و آباد كردن و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى و پرهيز از هرگونه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه در ميان انسان و ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى ها و هم آن در سايه ؛ نه تنها ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ)[۲]». [۳] 🔹ترجمه روایت: ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)