eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.6هزار عکس
167.7هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
☑️ واکنش عضو فراکسیون روحانیت مجلس به اهانت قران 🔹 گستاخی غربی ها در صدور مجوز برای اهانت بی شرمانه به نه تنها آزادی بیان نیست که عین تمسخر آزادی است. اگر در سنوات قبلی با اهانت کنندگان برخورد قاطع تر میشد امروز شاهد جری تر شدن آنها نبودیم. این بار باید محکم تر برخورد کرد تا ادب شده و حساب کار دستشان بیاید.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢 دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش اول) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله حق شناسى، به تنهایى براى رعایت احترام در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 🔹الف) در چهار سوره از ، نیکى به ، بلافاصله بعد از مسأله توحید قرار گرفته؛ این هم‌ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که تا چه حدّ براى و احترام قائل است. در سوره «بقره» آیه ۸۳ مى خوانیم: «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در سوره «نساء» آیه ۳۶: «وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در سوره «انعام» آیه ۱۵۱ مى فرماید: «أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در سوره «اسراء» آیه ۲۳ نیز، این دو را قرین با هم مى بینیم: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». 🔹ب) اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم و هم صریحاً توصیه مى کنند که حتى اگر و کافر باشند رعایت احترامشان لازم است. در سوره «لقمان» آیه ۱۵ مى خوانیم: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوف؛ اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به نیکى با آنها معاشرت نما»! 🔹ج) شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر نعمت هاى خداوند قرار داده شده، چنان که مى خوانیم: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ». [لقمان، ۱۴] با این که نعمات خداوند بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت مى باشد. 🔹د) قرآن کریم، حتى کمترین بى احترامى را در برابر و اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق (ع) مى خوانیم: «لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِم». [۱] ... پی نوشت: [۱] «جامع السعادات»، جلد ۲، صفحه ۲۵۸ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
10.mp3
1.77M
‍⭕️ عظمت بی‌انتهای 🎙 سخنان شورانگیز حضرت استاد ابوالحسنی (منذر)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🚩🥀 لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون... 🥀🚩 سورة آل العمران ، جزء من الآية ۹۲ 🏴 شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می‌دارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید.🏴
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢ولایت و ولایت مدار و ولی به چه معناست؟ 🔹 معانى مختلفى دارد. ریشه لغوى آن به معناى قرب، اتصال و پیوند دو یا چند شىء است. یکی از معانی رایج اصطلاحى «ولایت» عبارت است از: «تصدى امر و اداره حکومت». مجتهد جامع الشرایطی است که با توجه به واجدیت صلاحیت های علمی، اخلاقی و مدیریتی، در به نیابت از (عج) به رهبری‌ جامعه‌ اسلامی منصوب گردیده و متولی مدیریت جامعه اسلامی می باشد، و اطاعت از دستورات حکومتی ولی فقیه برای همگان واجب است. 🔹انبوهی از معانی و معارف در نهفته است. ابتدا به آیه ولایت اشاره و سپس ولایت مداری را معنا می‌کنیم: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ [مائده، ۵۵] سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند، همانها که نماز را برپا مى‌دارند، و در حال رکوع، زکات مى‌دهند». براساس‌ این‌ آیه‌ شریفه، و سرپرست و صاحب اختیار مومنین، خداوند و رسول‌ خدا و امام علی علیهما السلام است. (که این آیه شریفه پس از خاتم بخشی امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام در حالت رکوع نازل شد) 🔹در واقع مفهومی است که ریشه‌ قرآنی دارد و خدای متعال همه مومنین را به آن دستور می‌دهد. ما تنها به یک دسته از این آیات اشاره می‌کنیم. در سه بار دستور در قالب تعبیر «یُسَلِّمُوا تَسْلیما» (نساء ۶۵ و احزاب ۲۲ و ۵۶) بیان شده است. اطاعت محض همراه با رضایت، یا به تعبیر لطیف دیگر «رام» بودن در برابر ، معنای «تسلیم» است که همه به آن امر شده‌اند. این‌ تعبیر قرآنی بسیار دقیق‌ است و تمامی ابعاد زندگی و رفتارها و حتی افکار انسان را شامل می‌شود. 🔹مصداق کامل این تسلیم محض و رام ولایت بودن، خودِ وجود نازنین امیرالمومنین‌ امام‌ علی (ع) است که با تمام وجود، تسلیمِ مولای خود رسول اکرم (ص) است و در همه حال در خدمت ایشان بودند، و انگار از خود اراده‌ای به جز آنچه مدّ نظر و مورد رضای ایشان بود نداشتند. ما هم اگر می‌خواهیم ولایت مدار باشیم، باید تمامی‌ حرکات‌ و سکنات‌خود را بر محور رضایت ولیّ‌ الله‌ الاعظم حضرت‌ ولیعصر ارواحنا فداه قرار دهیم. خواست ایشان خواست ما و رضای ایشان رضای ما باشد. 🔹 نیز به عنوان نایب امام زمان (عج) صاحب‌ این‌ ولایت در امر حکومت است، و هر گونه تخطی از فرمان ایشان، انسان را از مدار ولایت خارج می‌کند. این تعبیر که ولایت فقیه همان ولایت رسول الله (ص) از فرمایشات رهبر کبیر و معمار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) است که وظیفه ما را در قبال ولیّ فقیه به خوبی روشن می‌سازد. با تأمل در آنچه بیان شد معارف بسیاری برای انسان حاصل می‌شود.  منبع: وبسایت پرسمان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢اگر اولین آیات نازل شده بر پيامبر (ص) آیات اولیه سوره «علق» است، پس چرا به سوره «حمد»، «فاتحة الکتاب» می گویند؟ 🔹ممکن است کسی سؤال کند: كدام آيات يا سوره براى نخستين بار بر پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله) نازل شده است؟ اگر اولين آيات يا اولين سوره، سوره «علق» و پنج آيه از ابتداى آن است، چرا به سوره «حمد»، «فاتحة الكتاب» می گويند؟ در جواب این سؤال که چرا به سوره «حمد»، «فاتحة الكتاب» ميگويند، اگر اين نام را در زمان حيات پيامبر اسلام (ص) بر آن سوره اطلاق كرده باشند [۱]، بدين دليل است كه «حمد» اولين سوره كاملى است كه بر پيامبر اكرم (ص) نازل شده است. در برخى از روايات آمده ‌است كه همان روز اول بعثت، جبرئيل (عليه السلام) نماز و وضو را طبق آيين اسلام به پيامبر (ص) تعليم نمود؛ زيرا «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِفَاتِحَةِ الْكِتَابِ‏»، بنابراين سوره مذكور به طور كامل نازل شد. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ممكن است اين نام پس از رحلت پيامبر (ص) و موقعى كه جمع قرآن صورت گرفت بر آن سوره اطلاق شده باشد به اعتبار آنكه در ابتداى مصحف قرار گرفته است. [۲] التمهيد في علوم القرآن‏، معرفت‏، محمد هادى، مؤسسة النشر الاسلامى‏، چاپ دوم‏، ج ۱، ص ۱۰۹ ‏📕علوم قرآنی، معرفت، محمد هادی، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ص ۵۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ دولت دانمارک لایحه‌ای را برای ممنوعیت سوزاندن قرآن کریم ارائه خواهد کرد به گزارش روزنامه محلی «اکسترا بلادت»(Extra Bladet)، پیتر هوملگارد، وزیر دادگستری دانمارک طی یک نشست خبری اعلام کرد: دولت این کشور لایحه‌ای را برای ممنوعیت رفتار نامناسب با اشیای مذهبی مهم به‌ویژه مربوط به سوزاندن و هتک حرمت آن در اماکن عمومی ارائه خواهد کرد. 🔗ادامه مطلب: syaaq.com/26428 🏷
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢عفو و گذشت از نگاه اسلام 🔹در این مقاله به بررسی جایگاه و در می پردازیم. بـررسـی مـنـابـع اسـلامـی نـشـان مـی دهـد کـه یـکـی از اصـول اسـاسـی در برخورد با لغزش افراد با ایمان است. ، حتّی در همان آیاتی که کیفر و مجازات را برای مجرمان و گناهکاران تشریح میکند و مؤمنان را از خطر و زیان آنان بر حذر می دارد،  و چشم پوشی از خطایشان را نیز به عنوان یک ارزش برتر مطرح می سازد. به عنوان مثال، در آیه ای، پس از بیان چگونگی حکم قصاص میفرماید: «فَمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ اَخیهِ شَیءٌ، فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَداءٌ اِلَیهِ بِاِحْسانٍ... ؛ پـس اگـر کـسی از سوی برادر (دینی) خود مورد عفو قرار گیرد (و از قصاص او صرف نظر شود)، باید از راه پسندیده پیروی کند و (دیه را) با نیکی به عفو کننده بپردازد». [بقره، ۱۷۸] 🔹نـکـته جالبی که از تعبیر «مِنْ اَخیهِ» در آیه مزبور به دست می آید، این است که قرآن کریم رشته بـرادری را در میان مسلمانان، حتّی بعد از ریختن خون های ناحقّ، همچنان برقرار می داند و برای تـحـریـک عـواطـف، ولی مـقتول را برادر قاتل معرّفی می کند و با این تعبیر، آنان را به و گذشت تشویق می نماید. در آیـه دیـگـری، در برابر خشونت نیازمندانی که بر اثر هجوم گرفتاری ها، گاهی پـیمانه صبرشان لبریز شده و سخنان تند و خشونت آمیزی بر زبان می‌رانند را ستوده، می فرماید: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یتْبَعُها اَذی وَاللّهُ غَنِی حَلیمٌ؛ گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان) و (و گذشت از خشونت های آنان) از بخششی که آزاری در پی آن باشد، بهتر است و خداوند، بی نیاز و بردبار است». [بقره، ۲۶۳] 🔹بـدیـهـی اسـت کـه تحمّل خشونت اینگونه افراد و گذشت از برخوردهای زننده آنان، بویژه اگـر بـا قـول مـعـروف، یـعـنـی سـخن نیک و دلداری، دلجویی و راهنمایی همراه باشد، از عقده هایشان می‌کاهد و به آنان آرامش می بخشد. در آیه ای دیگر به مؤمنان توصیه میکند که حتّی از لغزش کافران و منکران قیامت نیز (اگر مفسده نداشته باشد) بگذرند و کار آنها را به خدا واگذارند: «قُلْ لِلَّذینَ امَنُوا یغْفُِرو الِلَّذینَ لا یرْجُونَ اَیامَ اللهِ؛ به آنان که ایمان آورده اند بگو: کسانی را که روزهای (واپسین) خدا را امید ندارند، عفو کنند». [جاثیه، ۱۴] در آیـه دیـگـری از پـیـامـبـر اکرم (ص) مـی خـواهـد کـه بـا (صـفـح جمیل) یعنی به طریقه نیکو از مجازات مجرم درگذرد: «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمیلَ؛ به طریق نیکو کن». [حجر، ۸۵] از امام عـلی (ع) در تـفـسـیـر ایـن آیـه چـنـیـن نـقـل شـده اسـت: «صـفـح جمیل، عفو بدون عتاب و سرزنش مجرم است».[۱] 🔹پيشوايان عظیم الشأن اسـلام نیز در سیره عملی خود، انسان های باگذشت و بزرگواری بـودنـد، چـنـانکـه نـقـل شـده روزی ابـوهریره نزد امام علی (ع) آمد و سخنان ناروایی دربـاره آن حـضـرت گـفـت؛ فـردای آن روز شرفیاب شد و خواسته هایی را خدمت حضرت مطرح کـرد. امام علی (ع) همه آنها را برآورده ساخت. این کار امیرالمؤمنین (ع) بر برخی از اصحاب گران آمد و موجب اعتراض آنان شد. آن حضرت به ایشان فرمود: «اِنّی لاََسْتَحْیی اَنْ یغْلِبَ جَهْلُهُ عِلْمی وَ ذَنْبُهُ عَفْوی وَ مَسْاءَلَتُهُ جُودی؛ مـن از ایـنـکه نادانی او بر علمم، گناه او بر عفوم و درخواست او بر بخشایشم چیره شود، شرم میکنم». [۲] 🔹امام صادق (ع) می فرماید: «اِنّا اَهْلُ بَیتٍ، مُرُوَّتُنا الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَنا؛ ما خاندانی هستیم که، جوانمردی‌ مان، از کسی است که بر ما ستم کرده است»؛ [۳] و از سوی دیگر، پیروان خویش را به آن توصیه می کردند، چنانکه امام علی (ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر می نویسد: «فـَاَعـْطـِهـِمْ مـِنْ عـَفـْوِک وَ صـَفـْحـِک مـِثـْلَ الَّذی تـُحِّبُ اِنْ یـُعـْطـِیـَک اللّهُ مـِنْ عـَفـْوِه وَ صَفْحِهِ؛ آنـان (مـردم) را از و اغماض خویش برخوردار ساز، بگونه ای که دوست می داری خداوند تو را از عفو و اغماض خویش برخوردار سازد». [۴] پی نوشت ها: [۱] تفسیر مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۴۴ [۲] بحار، ج ۴۱، ص ۴۹ [۳] همان، ج ۷۱، ص ۴۰۱ [۴] نهج البلاغه، ص ۹۹۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢منظور از انگیزه «فطری» برای شناخت خداوند چیست؟ 🔹هنگامى كه از سخن مى‌ گویيم، منظور همان احساسات درونى و دركى است كه هيچ گونه نيازى به «استدلال عقلى» ندارد. از این رو هنگامى كه يك منظره بسيار زيباى طبيعى، يا يك گل بسيار خوشرنگ و خوشبو را مى‌ بينيم، جاذبه نيرومندى از درون خود نسبت به آن احساس مى‌ كنيم كه نام آن را تمايل و عشق به زيبايى مى‌ نهيم؛ و هيچ گونه نيازى به استدلال در اينجا نمى‌ بينيم. در واقع حس زيبايى يكى از تمايلات عاليه روح انسانى است. همچنین كشش به سوى مذهب، مخصوصا شناخت خدا نيز يكى از اين احساسات ذاتى و درونى است، بلكه از نيرومند ترين انگيزه‌ها در اعماق سرشت و جان همه انسان‌ ها است. به همين دليل هيچ قوم و ملتى را نه در امروز و نه در گذشته تاريخ مشاهده نمى‌ كنيم كه نوعى از عقاید مذهبى بر فكر و روح آنها حكمفرما نباشد؛ و اين نشانه اصالت اين احساس عميق است. 🔹از این رو به هنگام ذكر داستان قيام انبياء بزرگ در موارد زيادى روى اين نكته تكيه كرده كه رسالت اصلى انبياء زدودن آثار شرك و بت‌ پرستى بوده، نه اثبات وجود خدا؛ چرا كه اين موضوع در اعماق سرشت هركس نهفته شده است. به تعبير ديگر: آنها به دنبال اين نبودند كه نهال خداپرستى را در دل‌ هاى مردم غرس كنند، بلكه به دنبال اين بودند كه نهال موجود را آبيارى كرده، و خارها و علف هرزه‌ هاى مزاحم را كه گاهى اين نهال را به كلى پژمرده و خشك مى‌ كند از ريشه بركنند! جمله «ألّا تَعْبُدُوا اِلّا الله» يا «ألّا تَعْبُدوا اِلّا اِيّاهُ»؛ (جز خدا را نپرستيد) كه به صورت نفى بت‌ها، و نه اثبات وجود خدا، مطرح شده، در گفتار بسيارى از انبياء در قرآن مجيد آمده است. از جمله: در دعوت پيامبر اسلام (ص) [سوره هود، آیه ۲]؛ در دعوت حضرت نوح (ع) [سوره هود، آيه ۲۶]؛ در دعوت حضرت یوسف (ع) [سوره يوسف، آيه ۴۰] و در دعوت حضرت هود (ع) [سوره احقاف، آيه ۲۱] مطرح شده است. 🔹از اين گذشته، ما در درون جان خود احساسات اصيل فطرى ديگرى نيز داريم، از جمله جذبه فوق‌ العاده‌اى است كه نسبت به علم و دانش و آگاهى هرچه بيشتر در خود مى‌ بينيم. آيا ممكن است ما اين نظام عجيب را در اين جهان پهناور مشاهده كنيم و علاقه نداشته باشيم سرچشمه اين نظام را بشناسيم؟ آيا ممكن است دانشمندى بيست سال براى شناخت زندگى مورچگان زحمت كشد، و دانشمند ديگرى ده‌ها سال براى شناخت بعضى از پرندگان يا درختان يا ماهيان درياها تلاش كند، بى‌ آنكه انگيزه‌ اى جز عشق به علم، در درون جان او باشد؟ آيا ممكن است آنها نخواهند سرچشمه اصلى اين درياى بى‌ كرانى كه از ازل تا ابد را فرا گرفته بشناسند؟! آرى اينها انگيزه‌ هايى است كه ما را به سوى «معرفة الله» دعوت مى‌ كند؛ ما را به اين راه مى‌ خواند، ما را به اين سو جذب مى‌ كند، و ما را به اين سمت مى‌ راند. 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۲، ص ۴۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢منظور از سريع الحساب بودن خداوند در آخرت چیست؟ 🔹يكی از صفات خداوند سريع الحساب بودن اوست، و در به سرعت به حساب بندگان رسيدگى ميكند. در سوره «ص»، آیه ۵۳ بعد از اشاره به باغ هاى جاودانى بهشت و نعمت هاى گوناگون آن، مى فرمايد: «هَذا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ؛ اين، چيزى است كه براى روز حساب به شما وعده داده مى شود». يعنى مسئله و رسيدگى به اعمال در آن روز به قدرى روشن است كه آن روز روز حساب ناميده شده است. در سوره «مائده»، آيه ۴ سخن از سرعت حساب به ميان آمده، مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسابِ؛ خداوند سريع الحساب است». اين مطلب كه خداوند با سرعت حساب بندگان را رسيدگى مى كند در آيات متعدّدى از قرآن مجيد ديده مى شود. [۱] این تکرار، نشانه اهمیّت موضوع است؛ زیرا از یک سو بشارتی است برای نیکوکاران که در آن روز به سرعت پاداش خود را دريافت مى دارند، و از سوى ديگر تهديدى است براى بدكاران که مجازاتشان هرگز به تأخير نمى افتد، به سرعت حسابشان را مى رسند و حقّشان را در دستشان مى گذارند!... 🔹درباره سرعت حساب الهى در آن روز تعبيراتى در بعضى از روايات ديده مى شود كه بسيار تكان دهنده است. در حديثى از امیرالمؤمنین امام علی (ع) آمده است: «اِنَّه سُبْحانَهُ يُحاسِبُ جَميْعَ عِبادِهِ عَلَى مِقْدارِ حَلْبِ شَاةٍ؛ خداوند حساب تمام بندگانش را در زمان كوتاهى به اندازه زمان دوشيدن يك گوسفند رسيدگى مى كند». [۲] اين تشبيه در حقيقت براى نشان دادن كوتاهى زمان حساب است، لذا در روايت ديگرى آمده: «اِنَّ الله يُحاسِبُ الْخَلائِقَ كُلَّهُمْ فِي مِقْدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ؛ خداوند حساب همه بندگان را تنها در يك چشم بر هم زدن رسيدگى مى كند!». [۳] دليل اين سرعت روشن است؛ زيرا منوط به علم و آگاهى كامل، قدرت فوق العاده و رعايت عدالت از هر نظر است، و چون خداوند متعال همه اين صفات را در حد اكمل داراست مى تواند در يك چشم بر هم زدن حساب همگان را برسد. 🔹اصولا وضع اعمال انسانها و آثارى كه از خود در روح و جسم ما به يادگار مى گذارد چنان است كه خود به خود حساب همه كارها را حفظ مى كند و از اين نظر مى توان آنها را به اتومبيل ها، هواپيماها و كشتى هايى تشبيه كرد كه با داشتن دستگاه هاى كيلومترسنج هميشه حساب تمام مسيرهايى را كه در گذشته عمر خود داشته اند حفظ مى كند و با يك نگاه مى توان فهميد آنها در تمام عصر خود چقدر راه پيموده اند، منتهی ديده اى مى خواهد كه اين مسافت سنج ها را در وجود انسان، در چشم، گوش، دست، پا، روح و جان او ببيند و بخواند! اين تعبيرات همه داراى پيام هاى تربيتى مهمّى است كه با اندكى دقت روشن مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] علاوه بر آيه فوق در سوره مائده، آيه ۴؛ سوره ابراهيم، آيه ۵۱؛ سوره غافر، آيه ۱۷ عين همين تعبير ديده مى شود. [۲] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش، چ سوم، ج ۴، ص ۴۸۴ [۳] مجمع البيان فى تفسير القرآن، همان، ج ۲، ص ۵۳۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️ گروه موسیقی کره‌ای از انتشار جلد آلبوم موهن به قرآن عقب نشینی کرد گروه موسیقی کره‌ای کینگدام پس از اعتراض گسترده کاربران به طراحی جلد آلبوم جدید این گروه که مشابه جلد قرآن بود، از تأخیر در انتشار این آلبوم و تغییر جلد آن خبر داد. 🔗ادامه مطلب: syaaq.com/28850 🏷
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢دشمن درونی انسان (بخش دوم و پایانی) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹اگر گفته می شود، خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی نفس، کشمکش دائم وجود دارد. «خودِ حیوانی» کوشش دارد که خود را با ارضای خواسته ها و تمایلات سرگرم سازد و راه ترقی و تکامل و صعود الی الله را بر نفس انسانی سد نماید و او را مسخر خود نماید؛ برعکس «خودِ انسانی» یا مرتبه عالی وجود انسان، همواره در تلاش است مراحل عالی کمالات انسانی را طی کند و به مقام قرب الهی برسد. برای نیل به این مقام منیع، باید غرایز و تمایلات حیوانی را کنترل و مهار نماید و به استخدام خود درآورد. 🔹اگر «خودِ انسانی» و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد؛ و اگر «خودِ حیوانی» غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی و گمراهی ساقط می گرداند. بر این اساس و با این تحلیل مسأله هوای نفس و ، مربوط به روح و نفس انسان، ولی مرتبه پایین و پست آن همردیف حیوان است، و مرتبه عالی و والای آن از سنخ مجردات و ملکوتیان و فرشتگان می‌باشد. 🔹 و و ، در واقع حالات و مراحل یک حقیقت واحدند. نفس سرکشی که در افق حیوانیت و مرتبه پست است و به گناهان و زشتی ها فرمان می دهد، با تعلیم و تربیت و مجاهدت به جایی می رسد که هر چند در برخی موارد دچار لغزش و انحراف می گردد، ولی میدان را به کلی به تمایلات و خواهش ها واگذار نکرده، و گاهی بر اوضاع مسلط می گردد و خود را نسبت به گناهان سرزنش و ملامت می کند و تصمیم بر جبران خطاها می گیرد و دل و جان را با آب توبه می شوید، و در هر صورت کفه سنگین مبارزه به نفع عقل و ایمان است، چنین نفسی که به این مرحله راه یافته، یعنی سرزنشگر نام دارد. 🔹اگر انسان مردانه وارد میدان مبارزه گردد، پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، به مرحله ای می رسد که غرائز، رام او می گردند و دیو تمایلات سرکش، در بند عقل و ایمان اسیر میشوند و متعادل می گردند. این همان مرحله آرامش و سکینه است و نفسی که به این مرحله رسیده، نام دارد که از آنِ بندگان خاص و مقرب درگاه الهی، مانند پیامبران و اولیاء و رهروان راستین مکتب آنها است. در به هر سه این مرحله نفس اشاره شده است: ۱) : «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی إِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ». [یوسف، ۵۳] ۲) : «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ». [قیامت، ۱و۲] ۳) : «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی». [فجر، ۲۷-۳۰] برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به: ۱- خودسازی (ابراهیم امینی)، بحث روح انسانی و حیوانی؛ ۲- تعلیم و تربیت در اسلام (مرتضی مطهری)؛ ۳- فلسفه اخلاق (مرتضی مطهری) منبع: وبسایت پرسمان
هدایت شده از mesaghمیثاق
خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش ششم) 🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار می رفت که پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند، چرا که آنها - بر خلاف مشرکان - بودند؛ به علاوه صفات (ص) را نیز در کتاب هاى خود خوانده بودند؛ ولى می گوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد؛ چرا که گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب می شود که با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱] 💠رباخواری 🔹خداوند در سوره نساء آیه ۱۶۱ ضمن انتقاد از عادات و رسوم غلط ، به عادت زشت آنها اشاره کرده و مى فرماید: «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ؛ یکى دیگر از عادات بد آن ها این بود که مى خوردند با اینکه از آن نهى شده بودند!». [۲] 💠سحر و جادوگری 🔹نویسنده قاموس کتاب مقدس اعتراف مى کند که سحر و را فرا گرفتند و بر خلاف تورات به آن معتقد شدند؛ این ماده فاسده در میان داخل گردید، قوم به آن معتقد شدند و در وقت حاجت بدان پناه بردند. [۳] به همین دلیل آنها را شدیدا مورد نکوهش قرار داده و آن ها را سود گرانى مى شمرد که خود را به بدترین بهایى فروختند. [۴] 💠قساوت و سنگدلی بنى اسرائیل 🔹می توان به معنای کلام الهی در: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکمْ مِنْ بَعْدِ ذلِک فَهِىَ کالْحِجارَةِ اوْ اشَدُّ قَسْوَةً؛ سپس هاى شما پس از این واقعه، چون سخت شد و حتّى سخت تر از سنگ»، چنین پى برد که و عاطفه و و ادراک ، همانند سنگ سخت شده است. [۵] این آیه شریفه در مورد «بنى اسرائیل» و مثال جالب و زیبایى در مورد آنهاست. بنی اسرائیل در طول تاریخ بشریت و سیاهى داشته اند. در عصر و زمان ما نیز بیشترین ضربه را «بنى اسرائیل» یا بخش خاصّى از آن به نام بر پیکره امّت اسلامى وارد کرده است. [۶] 💠کینه توزی و دشمنی منحرفان یهود 🔹 صریحاً در آیات مختلف بازگو مى کند، ، و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند: [۷] «لَتَجِدَنَ اشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُود؛ را سرسخت ترین دشمن نسبت به مؤمنان مى یابید». [۸] تاریخ اسلام نیز به خوبى گواه این حقیقت است، زیرا در بسیارى از صحنه هاى نبرد ضد اسلامى، بطور مستقیم یا غیر مستقیم دخالت داشتند. [۹] 💠عهد شکنی جمعى از یهود 🔹در به یکی از اوصاف بسیار بد جمعى از یعنى که گویا با تاریخ آن ها همراه است اشاره شده است: «أَوَ کلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ؛ آیا هر بار آنان پیمانى با خدا و پیامبر بستند جمعى از آن ها آن را دور نیفکندند و با آن مخالفت نکردند؟!». [۱۰] اساساً این شیوه دیرینه اکثریت است که به خویش پایبند نیستند، و هم اکنون نیز به روشنى مى بینیم که هر گاه منافع و به خطر بیفتد، تمام عهدنامه هاى خصوصى و جهانى را زیر پا گذارده، و با بهانه هاى واهى همه را به دست فراموشى مى سپارند. [۱۱] 💠کتمان حق توسط علماى یهود 🔹خداوند در آیه ۱۵۹ سوره بقره را با شدیدترین لحنى مورد سرزنش قرار داده، می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یکتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَینَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکتابِ أُولئِک یلْعَنُهُمُ اللهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ؛ کسانى که دلائل روشن و وسائل هدایت را که نازل کرده ایم بعد از بیان آن براى مردم در کتاب آسمانى، کتمان مى کنند، خدا آنها را لعنت مى کند [نه فقط خدا] بلکه همه لعنت کنندگان نیز آن ها را لعن مى کنند». [۱۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۱۴ [۲] همان، ج‏۳، ص۸۷ [۳] قاموس كتاب مقدس، ص۴۷۱ [۴] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۸۱ [۵] بقره، ۷۴؛ (مثال هاى زیباى قرآن، ج‏۱، ص۷۲). [۶] مثالهاى زیباى قرآن، ج‏۱، ص۶۶ [۷] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۵۵ [۸] مائده، ۸۲، (پیام قرآن، ج‏۱۰، ص۳۵۶) [۹] تفسیر نمونه، ج‏۵، ص۵۵ [۱۰] بقره، ۱۰۰؛ (تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۶۶) [۱۱] تفسیر نمونه، ج‏۱، ص۳۶۷ [۱۲] همان، ص۵۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢بصیرت و آگاهی، توسعه و تعالی 🔹 و آگاهی چه در حوزه فردی و چه اجتماعی و سیاسی برای توسعه و به هر جامعه ای می باشد و این واژه ای صرفا دینی نیست، و لازمه‌ حیات‌ انسان بما هو انسان است. [۱] ها در زندگی فردی و اجتماعی خود نیاز به و و هدف هستند. 🔹اگر در جامعه ای آگاهی های لازم که از آن به یاد می کنیم وجود نداشته باشد، آن جامعه یا اسیر خواهد شد و یا دچار و هویت می شود، و یا زمانی به خود می آید که دیگر دیر شده و همه چیز را تصاحب کرده است. گرچه در همه ادوار تاریخی اهمیت داشته است، اما جهان امروز بیش از هر زمان دیگری تشنه است. واژه ، از مادّه به معناى بینایی، بینش دل، علم به چیزی، درشتى و زُمختى، سختى، حجّت و عقیده قلبی است. [۲] 💠بصیرت فردی و اجتماعی 1⃣بصیرت فردی در حوزه دین و اندیشه 🔹 آن است که هر فردی بتواند به پاسخ متقن و دقیقی بدهد، یعنی بداند از کجا آمده و برای چه آمده و به کجا می رود؟ و در یک جمله در با آگاهی لازم و حساسیت برخورد کند، و اگر فردی بخواهد با تقلید کورکورانه پیش برود و یا وام‌دار سنت پدران خود باشد، امکان دارد جریان های مختلف فکری آنها را در دام خرافه های رنگارنگ خود اسیر کنند. 🔹 (ص) هم راه و روش خود و پیروانش بر طریق است؛ می‌ فرماید: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحَانَ اللهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ بگو این راه من است، من و پیروانم، و با ، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!». [یوسف، ۱۰۸] همچنین بین بندگان با بصیرت و بی بصیرت فرق می گذارد، «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِیرُ وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛ و [کافر و مؤمن،] یکسان نیستند». [فاطر، ۱۹ و ۲۰] 2⃣بصیرت سیاسی اجتماعی 🔹 و آگاهی همان گونه که در زندگی فردی بسیار اهمیت دارد، در و سیاسی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در طول تاریخ هر کجا جامعه ای خود را از دست داد، ضربه شدیدی از آن طریق بر خود وارد ساخت. همچنین هر کجا شیعیان داشتند موفقیت های علمی، سیاسی و توسعه و پیشرفت فراوانی بدست آوردند؛ در مقابل هر کجا شیعیان و بزرگان از علما نداشتند، جامعه را از حرکت باز داشتند. به عنوان طلایه دار گفتمان بصیرت، جملات کلیدی و کلید واژه های مهمی را در خلال مباحث خود مطرح کرده اند که به چند مورد اشاره خواهیم داشت: 🔹«از جمله‌ی چیزهایی که امروز لازم است، است؛ بصیرت سیاسی! ببینید؛ وقتی باشد، انسان می تواند محیط پیرامون خود و محیط‌های دور و نزدیک را بشناسد؛ یعنی این. وقتی بصیرت نباشد، انسان مجذوب یک چیزی می شود که واقعاً جاذبه‌ای ندارد». [۳] «یکى از مصادیق مهم همین است که انسان بداند امروز چه نیازى در وجود دارد». [۴] « یعنی بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا می برد؛ آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت می کنیم؟ یا آنچنان‌ که مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت می کنیم؟» [۵] 🔹اگر در زندگی شخصی خود و در زندگی اجتماعی و در بعد سیاسی خواهان پیروزی و سعادت و پیشرفت هستند، باید به و توجه کنند؛ و نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که تنها در موضوعات دینی و سیاسی مطرح نیست، که حالا کسی بگوید من دین را نمی پذیرم، پس بصیرت را هم کنار می گذارم، بلکه و آگاهی برای انسان از آن جهت که است، اهمیت دارد و حتی در مادی ترین تفکرات هم بصیرت و آگاهی مورد نیاز است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج ۲، ص ۵۹۱ [۲] انسان بماهو انسان است؛ یعنی انسان را از آن جهت كه انسان است باید دوست داشت، و به اصطلاح امروز انسان با ارزشهای انسانی. (آیت الله مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۹۱۴) [۳] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۰۸/۲۶ [۴] همان، ۹۵/۰۶/۱۶  [۵] همان، ۹۵/۰۵/۳۱ نویسنده: علیرضا پیوگانی منبع؛ تبیان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از منظر اسلام حیات و زندگی چگونه تفسیر شده است؟ 🔸از منظر اسلام، حیات و زندگی دارای دو جلوه اساسی است: الف) جلوه پوچ زندگانی. ب) جلوه حقیقی حیات. 1⃣جلوه پوچ حیات و زندگانی 🔹 و زندگانی عبارت است از این که انسان حیات خود را جز خواب و نبیند و به چیزی غیر از توجّهی ننماید. این گونه نگرش به حیات و زندگی را مورد و ملامت قرار داده است، آنجا که می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ [آل عمران، ۱۸۵] (و ، چیزی جز سرمایه فریب نیست). 🔹و نیز می فرماید: «اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ»؛ [حدید، ۲۰] (بدانید تنها بازی و و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و در اموال و فرزندان است). 🔹همچنین خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَاطْمَأَنُّوا بِها وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ - أُولئِکَ مَأْواهُمُ النّارُ بِما کانُوا یکْسِبُونَ»؛ [یونس، ۷ و ۸] (آنها که ایمان به ملاقات ما [و روز رستاخیز] ندارند، و به خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند [همه] آن ها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام می دادند). 2⃣جلوه حقیقی حیات و زندگی 🔹 و زندگی آن است که انسان به خویش بیندیشد، و به حیات از افقی بالاتر از لذت جویی و بی‌بندوباری بنگرد و هدف را به خداوند، و لقا و فنا در ذات او بداند. در این باره می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَلَلدّارُ الْآخِرَهُ خَیرٌ لِلَّذِینَ یتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ [انعام، ۳۲] (، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست؛ و برای آنان که ، بهتر است، آیا نمی اندیشید؟). 🔹همچنین در آیه دیگر می فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَالْآخِرَهُ خَیرٌ وَ أَبْقی»؛ [اعلی، ۱۶] (ولی شما را مقدّم می دارید، در حالی که بهتر و پایدارتر است). سپس در آیه دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیهُمْ مَشْکُوراً»؛ [اسراء، ۱۹] (و آن کس که را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که داشته باشد، سعی و تلاش او [از سوی خدا] داده خواهد شد). 🔹مقصود از در این آیات که بهتر از این دنیا معرفی شده، رسیدن به عالمی دیگر است که مظهر رحمت تام الهی است و درجه اعلای آن همان وصول به و فنای در ذات اوست. لذا خداوند متعال می فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً»؛ [کهف، ۱۱۰] (پس هر که به امید دارد، باید انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند). 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چاپ سوم، ص ۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢بصیرت و آگاهی، توسعه و تعالی 🔹 و آگاهی چه در حوزه فردی و چه اجتماعی و سیاسی برای توسعه و به هر جامعه ای می باشد و این واژه ای صرفا دینی نیست، و لازمه‌ حیات‌ انسان بما هو انسان است. [۱] ها در زندگی فردی و اجتماعی خود نیاز به و و هدف هستند. 🔹اگر در جامعه ای آگاهی های لازم که از آن به یاد می کنیم وجود نداشته باشد، آن جامعه یا اسیر خواهد شد و یا دچار و هویت می شود، و یا زمانی به خود می آید که دیگر دیر شده و همه چیز را تصاحب کرده است. گرچه در همه ادوار تاریخی اهمیت داشته است، اما جهان امروز بیش از هر زمان دیگری تشنه است. واژه ، از مادّه به معناى بینایی، بینش دل، علم به چیزی، درشتى و زُمختى، سختى، حجّت و عقیده قلبی است. [۲] 💠بصیرت فردی و اجتماعی 1⃣بصیرت فردی در حوزه دین و اندیشه 🔹 آن است که هر فردی بتواند به پاسخ متقن و دقیقی بدهد، یعنی بداند از کجا آمده و برای چه آمده و به کجا می رود؟ و در یک جمله در با آگاهی لازم و حساسیت برخورد کند، و اگر فردی بخواهد با تقلید کورکورانه پیش برود و یا وام‌دار سنت پدران خود باشد، امکان دارد جریان های مختلف فکری آنها را در دام خرافه های رنگارنگ خود اسیر کنند. 🔹 (ص) هم راه و روش خود و پیروانش بر طریق است؛ می‌ فرماید: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی وَ سُبْحَانَ اللهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ بگو این راه من است، من و پیروانم، و با ، همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم! منزّه است خدا! و من از مشرکان نیستم!». [یوسف، ۱۰۸] همچنین بین بندگان با بصیرت و بی بصیرت فرق می گذارد، «وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى‏ وَ الْبَصِیرُ وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ؛ و [کافر و مؤمن،] یکسان نیستند». [فاطر، ۱۹ و ۲۰] 2⃣بصیرت سیاسی اجتماعی 🔹 و آگاهی همان گونه که در زندگی فردی بسیار اهمیت دارد، در و سیاسی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در طول تاریخ هر کجا جامعه ای خود را از دست داد، ضربه شدیدی از آن طریق بر خود وارد ساخت. همچنین هر کجا شیعیان داشتند موفقیت های علمی، سیاسی و توسعه و پیشرفت فراوانی بدست آوردند؛ در مقابل هر کجا شیعیان و بزرگان از علما نداشتند، جامعه را از حرکت باز داشتند. به عنوان طلایه دار گفتمان بصیرت، جملات کلیدی و کلید واژه های مهمی را در خلال مباحث خود مطرح کرده اند که به چند مورد اشاره خواهیم داشت: 🔹«از جمله‌ی چیزهایی که امروز لازم است، است؛ بصیرت سیاسی! ببینید؛ وقتی باشد، انسان می تواند محیط پیرامون خود و محیط‌های دور و نزدیک را بشناسد؛ یعنی این. وقتی بصیرت نباشد، انسان مجذوب یک چیزی می شود که واقعاً جاذبه‌ای ندارد». [۳] «یکى از مصادیق مهم همین است که انسان بداند امروز چه نیازى در وجود دارد». [۴] « یعنی بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا می برد؛ آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت می کنیم؟ یا آنچنان‌ که مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت می کنیم؟» [۵] 🔹اگر در زندگی شخصی خود و در زندگی اجتماعی و در بعد سیاسی خواهان پیروزی و سعادت و پیشرفت هستند، باید به و توجه کنند؛ و نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که تنها در موضوعات دینی و سیاسی مطرح نیست، که حالا کسی بگوید من دین را نمی پذیرم، پس بصیرت را هم کنار می گذارم، بلکه و آگاهی برای انسان از آن جهت که است، اهمیت دارد و حتی در مادی ترین تفکرات هم بصیرت و آگاهی مورد نیاز است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج ۲، ص ۵۹۱ [۲] انسان بماهو انسان است؛ یعنی انسان را از آن جهت كه انسان است باید دوست داشت، و به اصطلاح امروز انسان با ارزشهای انسانی. (آیت الله مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۲۲، ص ۹۱۴) [۳] بیانات مقام معظم رهبری ۹۵/۰۸/۲۶ [۴] همان، ۹۵/۰۶/۱۶  [۵] همان، ۹۵/۰۵/۳۱ نویسنده: علیرضا پیوگانی منبع؛ تبیان
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از منظر اسلام حیات و زندگی چگونه تفسیر شده است؟ 🔸از منظر اسلام، حیات و زندگی دارای دو جلوه اساسی است: الف) جلوه پوچ زندگانی. ب) جلوه حقیقی حیات. 1⃣جلوه پوچ حیات و زندگانی 🔹 و زندگانی عبارت است از این که انسان حیات خود را جز خواب و نبیند و به چیزی غیر از توجّهی ننماید. این گونه نگرش به حیات و زندگی را مورد و ملامت قرار داده است، آنجا که می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ»؛ [آل عمران، ۱۸۵] (و ، چیزی جز سرمایه فریب نیست). 🔹و نیز می فرماید: «اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ»؛ [حدید، ۲۰] (بدانید تنها بازی و و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و در اموال و فرزندان است). 🔹همچنین خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَاطْمَأَنُّوا بِها وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ - أُولئِکَ مَأْواهُمُ النّارُ بِما کانُوا یکْسِبُونَ»؛ [یونس، ۷ و ۸] (آنها که ایمان به ملاقات ما [و روز رستاخیز] ندارند، و به خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند [همه] آن ها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام می دادند). 2⃣جلوه حقیقی حیات و زندگی 🔹 و زندگی آن است که انسان به خویش بیندیشد، و به حیات از افقی بالاتر از لذت جویی و بی‌بندوباری بنگرد و هدف را به خداوند، و لقا و فنا در ذات او بداند. در این باره می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَلَلدّارُ الْآخِرَهُ خَیرٌ لِلَّذِینَ یتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ [انعام، ۳۲] (، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست؛ و برای آنان که ، بهتر است، آیا نمی اندیشید؟). 🔹همچنین در آیه دیگر می فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَالْآخِرَهُ خَیرٌ وَ أَبْقی»؛ [اعلی، ۱۶] (ولی شما را مقدّم می دارید، در حالی که بهتر و پایدارتر است). سپس در آیه دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیهُمْ مَشْکُوراً»؛ [اسراء، ۱۹] (و آن کس که را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند، در حالی که داشته باشد، سعی و تلاش او [از سوی خدا] داده خواهد شد). 🔹مقصود از در این آیات که بهتر از این دنیا معرفی شده، رسیدن به عالمی دیگر است که مظهر رحمت تام الهی است و درجه اعلای آن همان وصول به و فنای در ذات اوست. لذا خداوند متعال می فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً»؛ [کهف، ۱۱۰] (پس هر که به امید دارد، باید انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند). 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چاپ سوم، ص ۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢علت جنگ های صدر اسلام 🔹ممکن است این اشکال به ذهن بیاید که با وجود تاکیدات بسیار قرآن کریم بر و ، وجود های بسیار در سیره پیامبر اکرم (ص) و برخی از ائمه (علیهم السلام) چگونه توجیه میشود؟ در پاسخ باید گفت اصل اولی و اساسی در است، اما در مواقع خاص و که در ادامه خواهد آمد دستور به و نیز می دهد. دلیل این امر این است که با توجه به اختیار انسان ها در این دنیا، گروهی راه و و و تعدی به دیگران را برمی‌گزینند، و به و تباهی می پردازند؛ 🔹از این رو ضروری است که یک و کامل، نسبت به رفع این موانع در مسیر ، برنامه داشته باشد. گاهی و سرکشی ها به گونه ای است که چاره ای جز و استفاده از وجود ندارد، و به همین جهت در اسلام تشریع شده است؛ یعنی درباره کسانی که با منطق نمی شود با آنان سخن گفت و راه هدایت و ارشاد و دعوت پیامبر (ص) را سد کرده اند، و از روی عناد و و آگاهانه با اسلام می جنگند، دستور به و داده است: 🔹«وَ قاتِلُوا فِی سَبِيلِ‏ اللهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ...؛ [بقره، ۱۹۰] و در با کسانی که با شما می جنگند بجنگید...». همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: «وَ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا؛ [نساء، ۷۵] و چرا شما در [و در راه نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمی‌ جنگید، همانان که می‌ گویند پروردگارا ما را از این شهرى که مردمش ستم‌‏ پیشه‏‌اند بیرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما». 🔹به عبارت واضح‌تر، برای گشورگشایی و توسعه قدرت شخصی و ثروت اندوزی حاکمان اسلامی تشریع نشده، بلکه یک است، نه اقدامی ستیزه جویانه. به همین منظور در صورتی که امکان وصول به اهداف جهاد از طریق میسر باشد، نباید به جنگ متوسل شد، اصولاً لزوم ، قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است. تمام جنگ های پیامبر اکرم (ص) ذیل این اصل کلی و مهم توجیه و تبیین می شود، یعنی هيچيك از جنگ‌ های حضرت جنبه خشونت طلبی و بی رحمی و تهاجم نداشته است، بلكه يا به سبب و طرف مقابل بوده است؛ 🔹مانند جنگ با بنی قنيقاع در مدينه، يا برای جلوگيری از تجاوز و از کیان‌ اسلام، مانند جنگ احد و خندق، و يا به سبب ، مثل جنگ بدر و يا پیشگيری از و فتنه بود، مانند: تجاوزهای پراكنده عمال روم و امپراطوری روم و ايران و عوامل آنان در نقاط مرزی کشور. نتیجه اینکه آنچه در تاریخ از جنگها و (ص) نقل شده است، همگی برای با کسانی بوده است که به و پرداخته و مانع از رسیدن حقایق ناب اسلامی به دیگران شده بودند. نویسنده: عقیق منبع: وبسایت رهروان ولایت
🛑📢آیا می توان «عصمت» حضرت زهرا (علیها السلام) را با کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله) اثبات کرد؟ 🔹 (علیها السلام) دخت گرامى پيامبر (صلى الله عليه و آله) از مقام والايى برخوردار بود. سخنان (صلى الله عليه وآله) در حقّ دخترش حاكى از و او از گناه است، آنجا كه درباره او مى فرمايد: «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّي فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَني»؛ [۱] ( پاره تن من است، هر كس او را به آورد، مرا خشمگين كرده است). 🔹ناگفته پيداست كه خشم رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مايه و ناراحتى اوست، و سزاى چنان شخصى در چنين بيان شده است: «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛ [۲] (آنان كه را آزار دهند، براى آنان است). 🔹چه دليلى استوارتر بر و او كه در حديث ديگرى رضای وى در گفتار پيامبر (صلى الله عليه وآله) مايه رضای خدا، و خشم او مايه خشم خدا معرّفى گرديده است، مى فرمايد: «يا فاطِمَةُ إِنَّ اللهَ يَغْضِبُ لِغَضَبَكِ وَ يَرْضى لِرِضاكِ»؛ [۳] (دخترم ! با خشم تو خشمگين، و با خشنودى تو، خشنود مى شود). 🔹به سبب داشتن چنين ، او است، و در حق او چنين فرموده: «يا فاطِمَةُ! أَلا تَرْضينَ أنْ تَكُونَ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ، وَ سَيِّدَةَ نِساءِ هذِهِ الاُمَّةِ وَ سَيِّدَةَ نِساءِ الْمُوْمِنينَ»؛ [۴] (دخترم ! آيا به اين كرامتى كه خدا به تو داده راضى نمى شوى كه تو، و سرور زنان اين امّت و سرور زنان با ايمان باشى). پی نوشت‌ها؛ [۱] فتح الباری شرح صحيح البخاری، العسقلانی الشافعی، دار المعرفة، ۱۳۷۹ق، ج ۷، ص ۷۹؛ نيز بخارى اين حديث را در صحيح البخاری، دار ابن كثير، اليمامة، بيروت، ۱۴۰۷ق، چ۳، ج۳، ص۱۳۶۱، باب (مناقب قرابة رسول الله (ص) و منقبة فاطمة (س) بنت النبي (ص))؛ ج ۳، ص ۱۳۷۴، باب (مناقب فاطمه (س)) آورده است. [۲] سوره توبه، آيه ۶۱ [۳] المستدرك على الصحيحين، الحاكم النيشابوری، دار الكتب العلمية، ۱۴۱۱ق، چ۱، ج۳، ص۱۶۷؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، الهيثمی، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۳۲۸؛ حاكم در كتاب مستدرك احاديثى مى آورد كه جامع شرايطى است كه بخارى و مسلم در صحت حديث، آنها را لازم دانسته اند. [۴] المستدرك على الصحيحين، همان، ص ۱۷۰ 📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۴۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢جایگاه تفکر در آموزه‌های اسلام 🔸 به عنوان یک ، همواره انسان را به در امور مختلف رهنمون می کند، تا سبب ارتقای او شود، و یا اینکه از گذشتگان  گرفته و زندگی خود را سر و سامان دهد. انسان برای خود یک سری و دارد که در اثر می تواند از حجم مجهولات خود کم کرده، و بر میزان معلوماتش اضافه نماید. امام خمینی (ره) در این راستا می فرماید: «تفکر فرایندی است که در طی آن سلسله ای از امور معلوم و مشخص در کنار هم قرار می گیرند تا امری مجهول را، واضح و روشن سازند». [۱] 💠جایگاه تفکر در اسلام 🔹 نیز طرفدار است و در آیات و روایات فراوانی در فرصت های مختلف امر به تفکر کرده است؛ چون حاصل تفکر دانایی است. نیز یک امر پسندیده می باشد؛ زیرا فرد و دانا در تصمیم گیری ها و جهت گیری های خود و عمل می کند و کمتر دچار لغزش و می شود. [۲] 💠تفکّر در آیات 🔹 در آیات متعدد و موضوعات مختلف انسان ها را به و فراخوانده است. بسیاری از آیات، ، اندیشه ورزان و آنان که در مقام فهم واقعیات هستند را به بهترین صورت، کرده، و گریزان از حقیقت را سخت مورد نکوهش قرار داده اند. از جمله محورهای اساسی که قرآن، انسان را به تفکر در مورد آنها تشویق می کند، عبارتند از: 1⃣تفکّر در جهان خلقت 🔹 در آیات مختلف امر به در کرده است، به عنوان مثال: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ؛ [آل عمران، ۱۹۰] همانا در آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز، نشانه هایی از (حکمت) است برای خردمندانی که بیندیشند». 2⃣تفکّر در احکام و آیات الهی 🔹خداوند حتی در جایی که آیات خود را تبیین و روشن کرده است نیز بحث را پیش می کشد، و اهمیت آن را به خلق گوشزد کرده و می فهماند که چه جایگاهی در دارد و را نمی پذیرد: «كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ؛ [بقره، ۲۱۹] خداوند را به روشنی بیان می کند، باشد که شما در آن و کنید». 3⃣تفکّر در تحولات تاریخی 🔹اطلاع از زندگی و ملت های گذشته،  و که باعث پیشرفت یا عقب ماندگی آنان شده، انسانی را پرورش می دهد، و انسان می گیرد، از این رو سفارش به در می کند: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛ [انعام، ۱۱] بگو، روی گردش کنید؛ سپس بنگرید تکذیب کنندگان آیات الهی چه شد؟!» 💠تفکّر در روایات 🔹در متعدد و مختلفی امر به شده و اهمیت جایگاه آن نیز بیان شده است، حتی در برخی روایات  از دانسته شده است؛ زیرا تفکّر در عبادت انسان نیز تاثیر می گذارد و  انسان را تغییر می دهد. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «اندیشه و ، انسان را به و عمل به آن می کشاند». [۳] امام صادق علیه السلام  میفرماید: «بیشترین  عبادت ابوذر، و عبرت گرفتن بود». [۴] 🔹این روایت به خوبی بر ما روشن می کند، که با چه درجه ای از ایمان را می توان به دست آورد و به رسید. هر اندازه بیشتر راهگشا باشد، ثواب و بیشتری را به ارمغان می آورد. ، دارای درجات و مراتبی است. گاهی اثر یک لحظه تفکّر یک هفته انسان را جلو می اندازد، گاهی یک ماه، گاهی یکسال و گاهی یک عمر. 🔹 هرچه باشد حرکت و پیشرفت بیشتری به وجود می آورد، مانند یک لحظه تفکّر «حر بن یزید ریاحی» در زمین کربلا که او را از جهنمی بودن رها کرد و به مراتب بالای بهشت رساند. [۵] در نتیجه در اسلام از برخوردار است و سبب می شود به درجات مادی و معنوی برسد و خود را تامین نماید، که از راههای دیگر، امکان دسترسی به این آثار مهم وجود ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح چهل حدیث، ص۱۹۱ [۲] میزان الحکمة، ج۱۰، ح۱۶۲۰۹ [۳] کافی، ج۲، ص۵۵ [۴] خصال، ص۴۲ [۵] شرح چهل حدیث، ص۱۸۹ نویسنده: علی اعظمی منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢زن در قصص قرآن کریم 🔹در میدان زندگی، از نظر حقوقی، انسانی، و هایش با یکسان است، مگر در آنجا که اختلاف آن دو از لحاظ و خلقت الهی سبب تفاوت استعدادهایش و عملش با مردان گردد. به همین منظور در ، به مثابه یک چهره می‌نماید. انسانی است و که امور را به ترازوی اندیشه می‌سنجد و نقش خویش را به عنوان یک و ایفا می‌کند. [۱] 🔹از اراده‌ای سرسختانه بهره دارد که با آن مرزها را می‌شکند و بندها را می‌گسلد تا خواست خویش را چنان که باید تحقق بخشد. بهترین نمونه این چهره، (سلام الله علیها) همسر فرعون است، که فریفته جاه و مقام و جلوه‌های فرعونی و مقهور شیطان نمی‌گردد، و از قلمرو نفوذ فرعون می‌رهد و اقتدار او را از هم می‌درد و او را به عنوان مثل می‌زند. «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ... ؛ و خدا بر کسانی که ایمان آورده‌اند، را مثل می‌زند...». [تحریم، ۱۱] 🔹و اما در مقابل، نیز هستند که گاه با حق به ستیز بر می‌خیزند و از هدایت سر می‌پیچند. «ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْئًا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ؛ خداوند برای کسانی که کافر شده‌اند به و مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد می‌شوند». [تحریم، ۱۰] در قصه‌ های قرآنی، به حسب طبیعت مونث خویش در جستجوی زوج است، بی‌آنکه و کبریای خود را فراموش نماید. 🔹 رفتار (عليه السلام) را با (علیه السلام) این‌گونه ترسیم می‌نماید: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا...؛ پس یکی از آن دو [زن] در حالی که با حالت و گام بر می‌داشت، نزد او آمد [و] گفت: پدرم تو را می طلبد تا پاداش اینکه [دام های] ما را آب دادی به تو بدهد...». [قصص، ۲۵] به راستی این گام برداشتن چه زیبا ترسیم شده است. راه سپردن بر و چه شگفت‌مندانه قرآن این صحنه را باز می‌آفریند، را گستره‌ای می‌‌ شمارد که آن روی آن گام بر می‌دارد. او نه بر زمین، که بر گام می‌زند. 🔹در دیگر جای قرآن کریم، را می‌یابیم صاحب جاه و حکمت. این تجلی از پادشاه سبا است. وی الگوی یک زن حکمران است که در جایگاه رهبری در هنگامه بحران، مقهور عواطف و احساسات خود نگردیده و با دلیری و بیداری با آن رویا رو می‌شد. اگرچه در آثار هنری امروزی مثل داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و... پایه‌‌ای اصلی به عنوان عنصری فعال در جذب خواننده یا بیننده حضور دارد، اما در در جایی حضور دارد که اوست، و در خور شان و اوست، 🔹و هرگز بر شالوده خودنمایی، دیگرفریبی و... عمل ننموده است، تا عواطف و احساسات را از رهگذر زیبایی به سوی خویش معطوف سازد. در مجموع آیات مربوط به و اصیل زن و مقام و منزلت شایسته او را بیان می‌نماید و الگوهای رضای عملی زنان را برای ما ترسیم می‌نماید؛ و چه زیباست تا هنرمندان و فعالان اجتماعی بتوانند از گرفته و در آ‌ثار خویش چهره واقعی و در خور زنان را به تصویر کشند. پی نوشت؛ [۱] عبدالکریم خطیب، زن در قصه‌های قرآن کریم برگرفته از: روزنامه رسالت شماره ۶۰۹۳ منبع؛ وبسایت پژوهشکده باقرالعلوم (ع)
هدایت شده از mesaghمیثاق
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن، «اسراف‌كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟ 🔹 و به معناى وسيع كلمه از است كه با اهمّيّت زياد از آنها ياد كرده و مى فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ اَصْحَابُ النَّار»؛ [۱] (، اهل آتش اند). گرچه اين سخن در «سوره غافر» از زبان مؤمن آل فرعون نقل شده، ولى قرآن بر آن صحه نهاده است. 🔹همچنين در مورد مى فرمايد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا اِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ»؛ [۲] ( هميشه بوده اند). روشن است سرنوشت و ، چيزی جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و يعنى نيست. و «سرف» بر وزن «هدف» به گفته بعضى از ارباب لغت به معناى از و مرز در هر كارى است، هر چند اين واژه بيشتر در مورد تجاوز از حدّ در هزينه ها اطلاق مى شود. [۳] 🔹به همين دليل و كه از حدّ و تجاوز كرده اند در ، شمرده شده اند، و حتى كشتار افراد بى گناه نيز نوعى اسراف تلقى شده است. از ماده «بذر» در اصل به معناى است، و معمولا در مواردى كه را بدون هدف پراكنده مى سازند و به اصطلاح مى كنند كه نتيجه اش و تضييع است اطلاق مى شود. [۴] 🔹اگر دقيقاً در وضع دنياى امروز و و كه بر آن حاكم است كه نه تنها در مواد غذايى و ، بلكه در همه چيز از و مرز تجاوز مى شود بينديشيم، مى بينيم اين و ، قبل از آنكه موجب شود، را در همين فراهم ساخته است كه صغير و كبير در آتش آن مى سوزند و فريادشان به جايى نمى رسد، آنگاه تصديق خواهيم كرد كه مجازات اسراف و تبذير بايد باشد. پی نوشت‌ها [۱] سوره غافر، آيه ۴۳؛ [۲] سوره اسراء، ۲۷؛ [۳] مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص ۴۰۷؛ [۴] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، ج ۱، ص ۲۳۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۶، ص ۲۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️دفاع از اسلام و احیای سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) 🔹امروز همه می‏دانند جرم واقعی ما از دید و ، دفاع از و رسمیت دادن به حکومت به جای نظام است؛ جرم و گناه ما احیای‌ و عمل به دستورات ، 🔹و اعلان اعم از شیعه و سنی، برای مقابله با و پشتیبانی از ملت محروم و افغانستان و لبنان و بستن در ایران و با این غده سرطانی و و مبارزه با و دفاع از مردم محروم آفریقا، 🔹و بردگی رژیم‌ کثیف‌ با بوده است؛ و نزد جهانخواران و نوکران بی‏ اراده آنان چه گناهی بالاتر از اینکه کسی از و آن سخن بگوید و مسلمانان را به و و در مقابل ستم دعوت کند. بیانات‌حضرت‌امام ۶۶/۰۵/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️از خدا می خواهم مسلمین را به تکالیفی که خدا به عهده آنها گذاشته متوجه فرماید 🔹با حلول ماه و و ، از خداوند متعال مسالت می‌نمایم که عموم را بیش از پیش به و هایی که به عهده آنها گذاشته است متوجه فرماید؛ 🔹مسئولیت حفظ و عمل به که اساس عَوْد عظمت و مجد و مسلمین است؛ مسئولیت حفظ و مراعات که ضامن ممالک اسلامی و خروج از نفوذ است؛ مسئولیت گذشتن از منافع شخصی و در راه به دست آوردن آنچه تا کنون به واسطه اختلاف کلمه از دست داده‌اند؛ 🔹مسئولیت سنگین دولت های ممالک اسلامی در عمل به قرآن، اسلام و بیرون رفتن از قید استعمار و بودن در خدمت ملت اسلام؛ مسئولیت هایی که در عصر حاضر شاید از اعصار گذشته بیشتر باشد. بیانات‌ حضرت‌ امام در پیام به عموم مسلمین و دولتهای اسلامی و عربی ۵۱/۷/۱۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🚨مَا كَانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ ۖ سُبْحَانَهُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ سورة مريم، الآية ٣٥ ⚠خدا را هرگز نشاید که فرزندی اتخاذ کند، که وی منزه از آن است، (او قادری است که) چون حکم نافذش به ایجاد چیزی تعلق گیرد همین که گوید: «موجود باش» بی‌درنگ آن چیز موجود می‌شود.