eitaa logo
شهدای مدافع حرم
905 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
شان عالی بود، این را به هرکسی که ایشان را می شناسد بگویید تأیید می کند. یادم نمی آید دل کسی را شکسته باشند. اولین اولویت ایشان بود، هیچ وقت من ندیدم به پدرو مادرشان بی احترامی کنند یا کم بگذارند برایشان. فکر می کنم عاقبت به خیری آقا هادی به خاطر همین رفتارهای شان بود. تأکیدشان این بود که من هم اگر ناراحت شدم دل کسی را نشکنم هیچ وقت.  اهمیت زیادی به می دادند مخصوصا نماز صبح و نماز به جماعت در مسجد. های پاکی داشتند، حتی یک بار هم ندیدم به نامحرم نگاه کند. خیلی هم به فکر بودند. ایشان هم مثال زدنی بود. از همان کودکی  در مکتب (ع) شاگردی کرده بود. آقا هادی خیلی با محرم و صفر مأنوس بودند. 1⃣1⃣
کاوه ✨ در منطقه کردستان برای مبارزه با ضد انقلاب که از حمایت‌های خارجی برخوردار بود و با انجام جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی این منطقه از میهن اسلامی را در ذهن می‌پروراند، شب و روز نداشت 🍃 و به دلیل بسیار زیاد، و ، و همچنین روحیه شجاعت‌طلبی‌یی که داشت، پس از مدت کوتاهی، به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد.🌈 در این زمان در عین ناباوری همگان، همراه تعداد کمی نیرو و با وصف‌ناپذیر، عملیات آزادسازی منطقه مرزی بسطام را طرح‌ریزی و45 کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله و در عرض بیست وچهار ساعت آن هم در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب، آزاد نمود...🌹 6⃣
✨ صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی، باعث شد که محمود، تمام وجود خود را وقف انقلاب کند. 🌻 با اهمیتی که کردستان برای نظام نوپای اسلامی داشت، خود را معرفی کرد.🌱 و او به قدری در اطرافیان اثر گذاشته بود که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه او و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجة رفیع شهادت نائل آمد، مردم مهاباد با پای برهنه در تشیع پیکر پاک و مطهرش بر سر و سینه می‌زدند، اشک می‌ریختند😭 و ضد انقلاب را نفرین می‌کردند...🍂 کاوه در عین حال که تمام اوقات شبانه روزش را برای مبارزه به کار می‌بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود.🌺 او از مروجین قرآن کریم بود🌾 روحیة و ، ،🌸 در عملیات‌ها، و ، و بی‌باکی،🌷 زیستی و با نیروها🌈 از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.🍃 7⃣
عجب حکایتی دارد، حکایت انقلاب و حکایت شهدا و جانبازان.🌹 با هیچ قلمی نمی‌شود ، و و را روی کاغذ آورد، چون قلم قاصر از آن است که رشادت عارفان الی الله را به تصویر بکشد...🍃 3⃣
به پروردگار و اهل بیت از کودکی در وجود سید میلاد جوانه زد، و بودن از ویژگی‌های بارز این شهید بزرگوار بود، 🌹 (ع)‌و‌شهدا باعث شده بود که از سنین نوجوانی راهی دیار عشق، کربلای ایران و مناطق جنگی جنوب کشور شود🍂 و در ایام تعطیلات عید نوروز با پای پیاده از جان و دل به زائران خدمت کند...🌾 هر لحظه را در زندگی‌اش احساس می‌کرد، و از دیگر ویژگی‌های این شهید بزرگوار بود.🌸 از ویژگی‌های بارز شخصیتی ایشان می‌توان به و مبارزه در راه خدا و بسیار زیاد اشاره کرد.🌼🍃 رابطه بسیار قوی با شهدا داشت و همیشه از شهید همت و شهید زین‌الدین یاد می‌کرد. 🌺 بیش از ۱۲ سال در کسوت خادمی شهدا در مناطق عملیاتی حاضر شد و به خدمت‌رسانی به زوار در این مناطق می‌پرداخت.🌈 @moarefi_shohada 5⃣
قسمت هشتم 🚫این داستان واقعی است🚫 . . . با نگرانی تمام گفت: سلام علی آقا می خواستیم برای جهیزیه بریم بیرون امکان داره تشریف بیارید؟ _شرمنده ، کاش زودتر اطلاع می دادید من الان بدجور درگیرم و نمی تونم بیام هر چند، ماشاء الله خود خانم خوش سلیقه است فکر می کنم موارد اصلی رو با نظر خودش بخرید بالاخره حیطه ایشونه اگر کمک هم خواستید بگید ، هر کاری که بود، به روی فقط لطفا باشه اشرافیش نکنید!! مادرم با چشم های گرد و بهم نگاه می کرد ، اشاره کردم چی میگه ؟ از شوک که در اومد، جلوی دهنی گوشی رو گرفت و گفت میگه با خودت بخر، هر چی می خوای دوباره خودش رو کنترل کرد این بار با بیشتری گفت: علی آقا، پس اگر اجازه بدید من و هانیه با هم میریم البته زنگ زدم به چند تا آقا که همراه مون بیان ولی هیچ کدوم وقت نداشتن تا هم وقت کمه و ... بعد کلی تشکر،گوشی رو قطع کرد هنگ کرده بود چند بار تکانش دادم چی شد؟ چی گفت؟ بالاخره به خودش اومد، گفت خودتون برید دو تا خانم و بزرگ که لازم نیست برای هر چیز ای اجازه بگیرن برای اولین بار واقعا ازش خوشم اومد تمام خریدها رو خودمون تنها رفتیم فقط خریدهای بزرگ همراه مون بود برعکس پدرم، نظر می داد و نظرش رو تحمیل نمی کرد حتی اگر از چیزی خوشش نمی اومد اصرار نمی کرد و می گفت شما باید راحت باشی باورم نمی شد یه روز یه نفر به راحتی من فکر کنه! یه مراسم ساده یه ساده یه شام ساده حدود 60 نفر مهمون پدرم بعد از خونده شدن و دادن امضاش رفت برای عروسی نموند ولی من برای اولین بار خوشحال بودم علی جوان آرام، طبع و بود... . . . ادامه_دارد ...... 📚 📖 📖
مدت های زیادی در منطقه های نبرد به مبارزه ادامه داد كه در نهایت ، خداوند در ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۹۶ در منطقه البوكمال سوریه قسمتش را شهادت قرار داد. ❤️🕊 ، و ، و بودن در امور و با دوستان از بارزترین مشخصه هایی است كه همرزمان این شهید بزرگوار بر می شمارند. 🌹   9⃣
داوود که حالا کارمند صدا و سیما بود و دارای خانواده‌ای 4نفره با شنیدن صدای حرمله‌های زمانه، امتحان سختی در پیش گرفت🍁 و همسر و دو دختر خود (زینب و صبورا) را به حضرت زینب (سلام الله علیها)💚 و مادر و پدر دردکشیده از سختی‌های زمانه را به حضرت زهراء (سلام الله علیها) ❤️سپرد و بدون خبر و بی سر و صدا در ایام اربعین سال94 عازم سوریه شد🙂 و در 25 روز مبارزه در سوریه، همه اطرافیان خود را شیفته ، ، ، ، و خود کرد ✨🌈 و در آخــَــرین روز پاییز ماه 94 برای برگرداندن پیکر 4 شهید در منطقه حلب سوریه داوطلب می‌شود و پس از برگرداندن 3 پیکر مطهر، به چهارمین نفر که می‌رسند داود از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و می‌شود نخستین شهید مدافع حرم رسانه ملی…🕊🇮🇷 6⃣
در والفجر مقدماتی و والفجر یک به عنوان تخریب ماموریت بزرگی را انجام داد. ایشان و گروهش با در خاک عراق تلمبه خانه های مهم منطقه را منهدم کردند. 🍃⚘🍃 #شجاعت و اش باعث شد تا به عنوان فرمانده تیپ امام موسی (ع)⚘ نیروهای تیپ را به عهده بگیرد. 🍃⚘🍃 در والفجر ۴در منطقه پنجوین و همچنین پیروز خیبر لحظه به لحظه در کنار همرزمانش جنگید. در این پیش از دیگران خود را به بصره- العماره رساند. 🍃⚘🍃 پس از ازدواج با همسری مؤمن و وفادار به امام خمینی رفت.و سپس به های جنگ بازگشت. هنوز چندماه نگذشته بود که به خانه خدا مشرف شد حج تحول بزرگی در شخصیت و روحیه ایشان پدید آورد. 🍃⚘🍃 پس از سفر بلافاصله راهی مقدم شدو میمک را کرد. و سرانجام در بیست و هشت آذر ماه ۱۳۶۳با اصابت گلوله ی مستقیم به سرش به رسید. 🍃⚘🍃
مشکلی که با آن مواجه شدیم تعداد بسیار کم نیرو بود که در اختیار داشتیم. به همراه و یکی دو تا از نیروها مجبور شدیم به منطقه درگیری حرکت کنیم تا فرد مورد نظر را به عقب بکشانیم. وقتی به آنجا رسیدیم از خواستم از ماشین پیاده شده، طول خیابان را با آتش تامینی پوشش دهد تا زمینه برای تخلیه ی فرمانده فراهم شود. چیزی که واقعا نظر مرا به خود جلب کرد، بود که با وجود آلودگی منطقه و حضور مسلحین در آن، با هر چه تمام تر اقدام به تامین نمود و تا زمان عقب نشینی و خروج از منطقه به این کار ادامه داد. آن روز بنا به دستور، عقب نشینی کردیم و عملیات ادامه پیدا نکرد. 🍃⚘🍃 از طرفی باید همه ی نیروها را از منطقه خارج می کردیم که خود یک پروژه بود اما چیزی که نگاه ما را به خود معطوف کرده بود بی وقفه ی در کمک به نیروها و تخلیه ی سریع از منطقه بود به طوری که همه را روانه کرد و خود نفر بود که از منطقه درگیری خارج شد." 🍃⚘🍃
• 🍃در یکی از عملیات ها در شهر در حالی که تکفیری با موشک های بسیار پیشرفته و نسل ۲ " اهدایی ها و ها به جبهه النصره و ارتش آزاد" ادوات زرهی رو به آتش میکشید و به همین علت هم هیچ تانک و نفربری جرات مانور قدرت در آن عملیات رو نداشت • 🍃به آقا مهدی اطلاع می دهند که عده ای از رزمندگان فاطمیون شده اند و به دلیل آتش سنگین دشمن و از جمله استفاده از موشک های هدایت شونده تاو ، امکان جابجایی وجود نداره • 🍃این فرمانده شجاع بدون تردید و مصلحت اندیشی های دنیوی سراغ یک نفربر میره و با علم به اینکه ممکنه مورد اصابت قرار بگیره و زنده زنده در بسوزه ابراهیم وار، وارد آتش میدان دشمن میشه و تک و تنها به سراغ مجروحین میره و همه اونها رو یکی یکی سوار نفربر میکنه و به سلامت بیرون میاد • 🍃پ.ن: امام صادق علیه السلام میفرمایند: سه کس اند که شناخته نشوند جز در سه جا: ۱- شناخته نشود جز به هنگام خشم ۲- شناخته نشود جز به وقت نبرد ۳- و دوست شناخته نشود جز به وقت نیاز : ۱۳۶۸/۱/۱۴ : ۱۳۹۳/۱۲/۹ 🕊🕊
و بدون خبر و بی سر و صدا در ایام اربعین ۹۴ عازم سوریه شد و ۲۵ روز در مبارزه می کرد. 🍃⚘🍃 در سال‌های بعد جنگ در نیروی هوایی سپاه خدمت می‌کرد تا اینکه شنید غرب کشور ناامن است و منافقین و گروهک‌ها در فصل بهار و تابستان که ارتفاعات از برف‌ها خالی می‌شود تحرک‌هایی دارند. توسوریه همه ی اطرافیان شیفته ی ، ، ، ، و ایشان شده بودند‌. 🍃⚘🍃 سرانجام داوود جوانمرد هم درتاریخ ۱۳۹۴/۹/۳۰ در براثر اصابت گلوله به سرش به آرزویش که همانا بود رسید. 🍃⚘🍃