eitaa logo
شهدای مدافع حرم
916 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
1هزار ویدیو
30 فایل
🌷بسم الرب الشهدا والصدیقین🌷 🌹هر روز معرفی یک شهید🌹 کپی با ذکرصلوات ازاد میباشد ایدی خادم الشهدا @Yegansaberenn
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ همرزمانش می‌گفتند خمپاره کنارش خورده و با اصابت یک ترکش به گلویش به شهادت رسیده است. یک ترکش هم به پهلویش اصابت کرده بود. پسرم و شهید شیبک کنار هم به شهادت رسیده بودند.💚🕊 8⃣
همه‌یِ‌ ما روزی غروب خواهیم‌ کرد کاش‌آن‌ غـروب‌ را بنویسند: شهــــادت‌🕊
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه خوشگل میگه 🌹شهیدآسید مرتضی آوینی : اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد هر کجا که باشی و در هر زمان تو را با برمیگزیند.... 💔
مقصدنیست! راه است، مقصد خداست وشهادت معقول ترین راه رسیدن به خدا الهی!طی کردن این راهم آرزوست.
شهیدمدافع حرم ابراهیم عشریه🍃⚘🍃 یکی از و تاکتیک فنون نظامی و دانشگاه افسری امام حسین (ع)⚘ بود که برای در اختیار گذاشتن دانش نظامی‌اش به عنوان یک مستشار به سوریه رفت و در همین نیز به رسید. ۲۰ اسفند ۹۴ لباس حرم را بر تن کرد و ۳۵ روز بعد در ۲۴ فروردین ماه ۱۳۹۵ در العیس سوریه به ،رسید. بعداز حسین مشتاقی و مدافع حرم شهرستان نکا هست. 🍃⚘🍃 متولد سال 1358 اصالتا اهل شهرستان نکا و از پاسداران دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع)⚘ بود ارشد داشت،و ساکن شهر مقدس قم بود. متاهل و سه فرزندبه یادگاردارد زهرا ۱۳ ساله زینب ۱۰ ساله فاطمه معصومه ۶ ساله عاشق خانواده و بچه هایش بود. 🍃⚘🍃 در ۲۴ فروردین ماه ۱۳۹۵ در منطقه العیس سوریه به رسید، اما چون پیکرش در منطقه عملیاتی جا مانده بود، با گذشت ۵۴ روز خبر رسما تأیید شد و از آن زمان نامش در زمره جبهه مقاومت اسلامی جای گرفت. تااین که بلاخره پیکر تفحص و شناسایی شد وبه کشوربازگشت درشهرشان نکا تشییع و خاکسپاری شد...... 🍃⚘🍃
اما با اینکه حرف‌هایم را رُک و صریح می‌زنم، در آن لحظه نمی‌توانستم مانعش شوم و جرأت نداشتم حرفی بزنم، انگار توانی در زبانم نبود؛ بالاخره خداحافظی کردیم و آمدیم، هنگام خداحافظی من، همسرم و پسرم ایستادیم کنار ، دیدم اضطراب شدیدی دارد و منتظر است ببیند من چه می‌گویم اما همچنان سرم را به پایین دوختم و نگاهش نکردم و فقط گفتم: «داداش! می‌دونم می‌خواهی بروی، تصمیمت را گرفتی، می‌دانم انسان قوی هستی و قدرت محکمی پشت تصمیمت هست، تو نظامی و هستی و مختلفی کردی و را می‌شناسی اما بدون این است، که عین واقعیت است و با کسی شوخی ندارد، مراقب خودت باش»😔 🍃⚘🍃 ما را صبور کرد و برای ما بود، ما بیش از 50 روز منتظر بودیم و لحظه لحظه‌اش برای ما سخت بود 😭و همه خانواده، دوستان، فرماندهان پیگیر این مسأله بودند اما آنچه به‌دست آوردیم است؛ ما را صبور کرد و وقتی بعد از به ، و کربلای او رجوع کردم، گفتم: «اگر برگردد برایش سینه‌خیز می‌روم و اگر برنگشت سینه‌ام را ستبر می‎کنم» 🍃⚘🍃
امام جمعه نکاهم، با تبریک و تسلیت به‌مناسبت اعلام برادرم، عشریه، وجود این را مایه افتخار شهرستان دانستند و گفتند: این با اخلاص خود در راه دفاع از مرزهای اسلام گام برداشتند و  مرگی غیر از ، برای این غیور اسلام و بیت(ع)⚘ نمی‌توان متصور بود. حجت‌الاسلام محمدباقر محمدی‌لائینی اظهار کردند: عاشق و در راه خدا بودن در تربیت درست وجودی این است و این مسأله بیانگر آن است که این در خانواده‌هایی تربیت شدند که با و بیت(ع)⚘ انس و الفت گرفته و رشد کردند. 🍃⚘🍃 آنچه در مورد برادر گفتم عین واقعیت و زندگی روان و جاری او بوده، چیزی نگفتم تا را بزرگ کنم، باعث همه ما و جهان اسلام است، زیرا کاری انجام داد که به آن اعتقاد داشت، در غیر این‌صورت کار هر کسی نیست که فرزند دخترش را که بودند، گذاشت و رفت 😔😔 🍃⚘🍃
ایشان در سال ۹۲ کارشناسی ارشد را در تهران خواند. همیشه پیگیر اخبار وضعیت بود و می‌گفت: «دوستانم دارند سری به سری به سوریه اعزام می‌شوند و ما هم نسبت به ازحرم حضرت زینب (س)⚘، شیعیان و مسلمانان داریم.» نهایتاً هم با تخصص‌هایی که داشت به عنوان نظامی در آموزش گردان‌ها به سوریه اعزام شد. 🍃⚘🍃 😔 دوست شهید به نام محمد صباغ که در همان عملیات شدند برایمان نقل کردند که حرم در العیس با تروریست‌ها درگیر بودند. درگیری از شب تا اذان صبح ادامه پیدا می‌کند. نزدیکی‌های صبح دشمن تکی می‌زد و آقای صباغ در همین درگیری مجروح می‌شود و# آقا ابراهیم هم به می‌رسد. چون منطقه در دست تروریست‌ها بود موفق نمی‌شوند پیکر را به عقب منتقل کنند.😔💔 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠شهید ابراهیم عشریه💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
پدرش در سال 1355 ایشان به دبستان دانش روستای دره‌بان كه بعد از به نام دبستان صافی نامگذاری شد ثبت‌نام كرد. 🍃⚘🍃 برایش زندگی كردن بر روی كره خاكی معنا و مفهومی نداشت و همیشه جمله «كونو لظالم خصما و للمظلوم عونا» بر زبان داشت. 🍃⚘🍃 با آغاز تظاهرات‌ها علیه نظام شاهنشاهی ،به همراه پدر و پسر عمه‌هایش یعنی حسین و حسن شهابی، در تظاهرات‌ها شركت می‌كرد و همیشه در مساجد حاضر بودند. 🍃⚘🍃 از دوران كودكی صاحب اسلامی و مذهبی و رفتارش شایسته و پسندیده بود و همین خصوصیاتش باعث شده بود كه نظر تمام مردم را به خود جلب كند. 🍃⚘🍃 با اعزام به در حصر آبادان شركت كرد و با پیروزی برگشت و باز هم نتوانست دور از زندگی كند. 🍃⚘🍃 به علاقه زیادی داشت و از آنجا كه با و بودم برای رفتن به شد و با گروهی از برادران و دوستانش راهی حق علیه باطل شد. 🍃⚘🍃 برای دومین مرحله عازم نبرد شدم و سر انجام به آنچه فكر می‌كرد و آرزویش بود رسید. 🍃⚘🍃
سرانجام حسین صافی هم در تاریخ 7/9/1360 و در سن سالگی در بستان و در طریق‌القدس به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید‌. 🍃⚘🍃 مزار در شهرستان جم، استان بوشهر. 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠شهید حسین صافی💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
مدافع حرم سر لبنانی ، ذوالفقار حسن عزالدین🍃⚘🍃 #۱۸ساله و مجرد 🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۷۴/۲/۱۱ در کشور لبنان در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. تروریست‌ ها پس از یاسارت دقیقا مانند حججی سر از تنش جدا کردند.💔 🍃⚘🍃 در اولین روز های درگیری‌ های منطقه ی غوطه ی توسط مین شد و به تکفیری‌‏ ها در آمد و به رسید. 🍃⚘🍃 تروریست‌ های تکفیری قبل از به رساندنش چندین سؤال از ایشان پرسیدند و پس از آن مانند سرور و سالار حسین (ع)⚘ سر از تنش جدا کردند. 🍃⚘🍃
به روایت از مادر: ذوالفقارم ۵ سال در دست تروریست‌ های تکفیری موند و الاثر بود. 😭😭 🍃⚘🍃 زمانی که خبر فرزندم را شنیدم به گفتم : پسرم را مانند حسین (ع)⚘ ذبح کردند چون او به من و چند تن از دوستانش گفته بود. 😭 🍃⚘🍃 در ایام الاثری تصویر اون لحظه رو بزرگ قاب کردم و در اتاقش زدم و می‌گفتم که ما نمی‌ بینیم اما فاطمه (س)⚘ اینجاست و پسرم را بر دامن داره. 😭😭 🍃⚘🍃 من روز قیامت با افتخار می‌ ایستم در حالی‌ که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌ های خود را آراسته کنند ... 🍃⚘🍃 در همون ایام در تاب دوری از فرزندم نامه ای براش نوشتم که : فرزندم ... خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا (س)⚘ رو سفید کردی ... 😭😭 🍃⚘🍃 شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش ( تشییع جنازه ) محروم کردند به علی (ع)⚘ خواهم کرد ... فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است. 😭😭 🍃⚘🍃