eitaa logo
Modiryar | مدیریار
234 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
855 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
مدیریت آرام ✅ جهان امروز پر از هیاهو، استرس، اضطراب و سر و صداست. در این بین زمانی که وارد فضای سازمانی خصوصاً مجموعه هایی از جنس صنعت و تولید می شویم این فشار ذهنی و کاری که انسان را به مخاطره می اندازد چندین برابر می شود. اما آدمی برای بهره مندی از توان کار و تلاش و ارائه محصول و خدمت مناسب نیازمند «تمرکز و آرامش» است. ✅ سازمان به عنوان یک همگانی برای تداوم و بقا نیازمند آرامش همه جانبه در کلیه ی اعضاست. حال این سؤال مطرح می شود که مدیران باید چگونه این آرامش را در سازمان نهادینه سازند؟ ویا مدیریت آرام چگونه تعبیر می شود؟ «مدیریت آرام» در رابطه با اندیشه ای است که ریشه در تجربه دارد. طبق آموزه های علمی و اخلاقی آرامش در زندگی و کار (و به طبع آن در مدیریت) در قالب واژه هایی نظیر؛ حق، صبر، عدل، درایت، اعتماد و آگاهی تعریف می شود. ✅ هدایت و رهبری از مبانی مهم سازمان و هستند که اهمیت آن ها به دلیل اثرگذاری وسیعی است که در بهره وری سازمانی دارد. بدین مفهوم که اینان مفاهیمی هستند که بخش اساسی از سازمان و مدیریت را تشکیل داده اند و مورد احترام همگان هستند. در میان انواع مدیریت ها ، «مدیریت آرام» گزینه ای است که آرامش و بهره وری و توسعه سازمانی را به صورت همزمان به دنبال دارد. ✍ مدیریت آرام لازمه ی آرامش سازمان، مدیریت را مهمترین زمینه فعالیتی انسان می‌داند و بر این باور است که وظیفه اصلی مدیران در همه سطوح و همه نهادهای اجتماعی، این است که محیطی را طراحی، ایجاد و نگهداری کنند که اعضای سازمان بتوانند با فعالیت و همکاری گروهی در آن، به هدف های معین خود دست یابند. ✅ برای ایجاد آرامش در سازمان نیازمند و بهره گیری از اصول آن هستیم. «هنری مینتزبرگ» چهار راهکار اساسی زیر را برای مدیریت آرام مطرح می سازد: 1⃣ الهام دهی (Inspiring) : به افراد خود اختیار نمی دهند زیرا اختیار داشتن امری مسلم است بلکه آنها به افراد خود الهام می بخشند. آنها شرایطی را بوجود می آورند که باعث پروراندن صداقت و بروز تواناییهای آنان باشد. مدیران آرام اتحاد فرهنگی بین افراد خود را تقویت می کنند ، البته نه به صورتی که به آنها به عنوان«منابع انسانی» مجزا نگریسته شود بلکه آنها همگی اعضای محترم یک جامعه همبسته و منسجم می باشند هنگامی که به افراد اعتماد شود نیازی به اختیار دادن به آنها نیست . 2⃣ اهمیت دادن (Caring) : مديران آرام خود را دوست دارند. آن ها مشکلات را همانند جراحان جدا نمي کنند که دور بيندازند، بلکه وقت بيشتري را صرف جلوگيري از بروز آنها مي کنند و مديران هوشيار به خوبي مي دانند که چه زماني و چگونه با مشکلات برخورد کنند.به عبارتي اين بيشتر شبيه داروهاي هوميوپاتي است؛ تجويز کم دارو براي تحريک سيستم بدن براي درمان خود و يا اينکه درست مانند بهترين نوع مراقبت است ، مراقبتي تدريجي که به تنهايي به درمان مي‌انجامد. 3⃣ القا کردن (Infusing) : ، در رابطه با القاست، تغييري که آرام آرام و پيوسته و عميق از ريشه رسوخ مي کند و همه، به جاي پذيرش اجباري اين تغييرات، اين مسئوليت را مي پذيرند که تغييراتي جدي را به انجام برسانند.اين بدان معنا نيست که بايد همه چيز را تغيير دهيم که در واقع همان هرج و مرج است، بلکه بدان معنا است که تنها چيزهايي را که نياز به تغيير و تحول دارند بايد تغيير داد در حالي که اکثر چيزها را بايد ثابت نگه داشت و به همان صورت حفظ کرد. اين را مي توانیم بهبود مستمر طبيعي نامگذاري کنيم. 4⃣ آغاز کردن (Initiating) : باید از پایین به سمت بالا به حرکت در آید و هرگز پایه و اساس خود را فراموش نکند.در عمل باید از " کف " یعنی درست ، جایی که علم استراتژی ممکن است مارا گمراه کند، آغاز کرد .چنین مدیریتی با زندگی روزمره سازمان می آمیزد ، بطوریکه همه افراد با استوار نگهداشتن پاهای خود بر روی زمین بتوانند نو آوریهای چشمگیر و قابل ملاحظه ای را پیگیری نمایند و سپس بتوانند این نوآوری ها را با مدیرانی که با آنها در تماس هستند پشتیبانی نمایند و این روند را از طریق استراتژی هایی قدرتمند ، فعال کرده و مشوق آن باشند. ✅ برای تحقق در بخش مدیریت و صنعت باید نظام تصمیم گیری سازمانی بتواند مدیریت احساسات اعضا را به نحو شایسته ای انجام دهد تا ذهن آرام و خلاق عناصر سازمانی شکل گیرد و با اصلاحات ساختاری، تنظیم چشم انداز مناسب و آموزش های مستمر این آرامش را در تفکر و عمل در سازمان ایجاد نماید. 🔺منبع: ، 🔻تابستان ۱۴۰۳، شماره ۸ www.modiryar.com @modiryar
خواستن توانستن نیست ✅ «دانایی» توانایی هست اما «خواستن» توانستن نیست. هر چند خواستن می تواند دروازه ورود به توانایی باشد اما همه ی آن نیست. می توانیم خواستن را انگیزه، اراده، هدفگذاری و مواردی از این دست بنامیم اما نمی توانیم آن را توانایی بخوانیم. «خواستن توانستن نیست» دقیقاً عنوان کتابی است که اولین بار در سال 2018 توسط بنجامین هاردی به چاپ رسید. او می گوید: «ما به قدرت اراده اتکا می کنیم تا تغییراتی را در زندگیمان به وجود آوریم. اما اگر همه ی تصوراتمان از این کار غلط باشد چه؟» بنجامین هاردی در این کتاب توضیح می دهد که «قدرت اراده» به تنهایی، چیزی جز وهمی خطرناک و زودگذر نیست و سرانجامش، فقط است. دنیای پیرامون ما سرعت زیادی دارد و گیج کننده و پر از تناقض است. ✅ از دست دادن بر چیزی که می خواهیم به دست آوریم، خیلی راحت اتفاق می افتد و اگر محیط اطرافتان با اهدافتان در تضاد باشد، قدرت اراده ی شما خیلی زود از بین خواهد رفت. کتاب خواستن توانستن نیست، راهنمایی های گسترده ای ارائه می دهد که چگونگی زندگی در دنیای سریع و گیج گننده ی عصر حاضر را به ما می آموزد. وقتی که می خواهید برای اولین بار کسب‌وکار خود را راه‌اندازی ‌کنید، هدف اصلی شما برندسازی و پیشرفت است اما این اتفاق یک شبه رخ نمی‌دهد. رشد کسب‌ و کار یک فرایند مداوم است که علاوه بر اراده شکل گیری به «دانایی، سخت‌کوشی، صبر و تعهد نیاز دارد.» راه‌های اثبات‌شده‌ای برای دستیابی به اهداف تجاری وجود دارند که با استفاده از آنها می‌توانید سریع‌تر به موفقیت برسید. 🔴 فراتر از خواستن برای «توانستن» در عرصه صنعت و کسب و کار فراتر از «خواستن» مواردی وجود دارد که در مسیر و موفقیت کمک می کند. برخی از مهم ترین این موارد عبارتند از: 1⃣ ابتکار عمل: داشتن ، اولین رمز و دستیابی به توانایی است. الزامات شغلی امروزی بسیار توسعه پیدا کرده و این ضروریات فراتر از ویژگی خطر کردن است. به عبارتی، در کسب‌وکارهای رقابتی امروزی، کارفرمایان به دنبال افرادی هستند که ایده‌های تازه و ابتکار عمل داشته باشند. پس طرح‌ها و پروژه‌های جدیدی را روی میز کارفرما بگذارید و راه حل‌های جدید ارائه دهید. 2⃣ خودارزیابی: شما افزایش نمی یابد مگر این که همواره خود را ارزیابی کنید. به این معنی که منتظر ارزیابی‌های سالانه شرکت نباشید و خودتان این کار را انجام دهید. کارهای خود را به برنامه‌های هفتگی یا حتی روزانه تقسیم کنید. سپس فرمی کوچک را در پایان هفته پر کنید تا بر اساس آن خودتان را ارزیابی نمایید و ببینید سطح توانایی شما تا چه میزان افزایش یافته است. 3⃣ یادگیری مستمر: برای و موفق شدن در حرفه‌ی خود باید مایل به یادگیری مستمر باشید تا در مسیر حرفه‌ای‌تان پیشرو شوید و بازخوردهای سازنده را بپذیرید. در واقع، در حوزه کسب‌وکار، دانشگاهی که از آن فارغ التحصیل شده‌اید یا نمراتی که داشته‌اید اهمیتی ندارند‌، چراکه زندگی حرفه‌ای با محیط دانشگاه بسیار متفاوت و نیازمند آموختن بی انتها است. 4⃣ پیش بینی نیازها: برای دستیابی به موفقیت‌های حرفه‌ای، باید به خوبی از نیازهای مدیر و تیم خود آگاه شوید. همواره یک قدم جلوتر از رئیس‌تان بمانید و از خود بپرسید: «اگر من جای رئیسم بودم، می‌خواستم بعد از این چه کار کنم؟» با اطمینان از اینکه کارها را به موقع انجام می‌دهید و همچنین با بر عهده گرفتن ابتکار عمل برای انجام آن‌ها، تاثیر مثبت و پیشرویی از خود در ذهن مافوق‌تان بر جای می‌گذارید. 5⃣ برقراری ارتباطات موثر: کلید و کسب توانایی در فرایندهای صنعتی و تجاری امروز برقراری ارتباطات درست است. ایده اصلی ارتباطات خوب این است که فعالانه با افراد موثر کسب و کار خود ارتباط داشته باشید و به صورت حرفه ای و اثربخش روابط خود را تنظیم کنید. 6⃣ تعیین اهداف: تعیین چند هدف شغلی و برای دستیابی به آن‌ها، یک رمز و راز موفقیت در کار است. به یاد داشته باشید که برای «سخت کار کردن» یا «مشغول کار بودن» حقوق دریافت نمی‌کنید. به عبارتی، آنچه که در پایان روز برای کارفرما اهمیت دارد، این است که چگونه در تحقق مأموریت و اهداف شرکت، چه کوتاه مدت و چه بلندمدت، مشارکت می‌کنید. 7⃣ عمل به جای سخن: برای موفق شدن در کار خود از حرف زدن درمورد توانایی‌هایتان دست بردارید و در عمل نشان دهید چه و قابلیت‌هایی دارید. ارزش عمل بسیار بیشتر از حرف زدن در مورد آن است. از این گزاره به عنوان یک اصل در تعاملات خود در محیط کارتان استفاده کنید. 8⃣ کسب اعتماد: اگر بتوانید اعتماد ذیربطان حوزه کسب و کار خود را به دست آورید احتمال های شما افزایش خواهد یافت. پس زودتر این کار را انجام دهید، تا نگرانی هایتان کاهش یابد و وقت آزاد بیشتری برای متمرکز کردن توجه خود روی سایر مسائل ضروری پیدا کنید. 9⃣ ارائه راه حل: برای این‌که به سطح مناسبی در کار برسید، باید ارائه دهنده راه حل باشید، نه ایجاد کننده مشکل! کارکنان بزرگ مشکلات را حل می‌کنند. توانایی در صورتی حاصل می شود که قدرت و مهارت حل مسأله را به دست آورید. 🔟 دلسوزی: دلسوزی و به هدف به وجود آورنده ی بالاترین سطح بازدهی است. بعد از خواستن انجام کاری اگر دلسوزی با تعصب و مداومت برای دستیابی به هدف همراه شود توفیقات بسیاری حاصل می گردد. ✅ کلام آخر این که چشم انسان پدیده ها و چیزهای بسیاری را می بیند که دلش می خواهد آن ها را داشته باشد، به دست آورد و در اختیار بگیرد. شاید بعد از این عزم و اراده جدی برای حصول آن نیز به وجود آید اما این کافی نیست و همه ی راه موفقیت و دستیابی به توانایی نیست. باید قدرت، مهارت، و صلاحیت و شایستگی افراد علاوه بر اراده و خواست جدی وجود داشته باشد تا به آن چه می خواهیم دست یابیم. 🔺منبع: ، 🔻پاییز 1403، شماره 9 www.modiryar.com @modiryar