eitaa logo
Modiryar | مدیریار
214 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
800 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
✍ مدل تصمیم گیری سیمون #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #مدل_تصمیم_گیری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.c
مدل تصمیم گیری سیمون 🔹 سیمون را جوهر اصلي مديريت مي داند. تصميم گيري از اجزاي تفكيك ناپذير مديريت به شمار مي آيد و در هر وظيفه مديريت به نحوي جلوه گر است. در تعيين خط مشي هاي سازمان، در تدوين هدف ها، طراحي سازمان، انتخاب، ارزيابي و در تمامي افعال و اعمال مديريت تصميم گيري جزء اصلي و ركن اساسي است. مديران همواره با شرايطي مواجه هستند كه بايد تصميم گيري كنند. 🔹 كيفيت و چگونگي اين تصميم ها، ميزان توفيق و تحقق را معي ن می كند. به عبارت ديگر، ميزان تحقق اهداف سازماني بيان كننده و نشان دهنده اثربخشي نظام تصميم گيري مديران مي باشد. این نوع تصمیمات از نوع تصمیمات سازمانی می باشد. هربرت سايمون تصميم ها را به دو شيوه تقسيم مي كند: ✅ : 🔹 تصميم هايي هستند كه بر حسب عادت، قوانين و يا رويه هاي موجود اخذ ميشوند و براي رفع مشكلات با ساختار خوب مي باشند. هر چند كه اين نوع تصميم ها هم براي حل مسائل ساده و هم براي پيچيده قابل استفاده هستند؛ ولي هر چه تصميم ها نامنظم تر و جديدتر و تعهدات بيشتري را ايجاد كنند اتخاذ آنها به صورت برنامه ريزي شده دشوارتر است. 🔹 هر گاه با مجموعه اي از مسائل تكراري سروكار داشته باشيم كه عوامل تشكيل دهنده آنها قابل تحليل، پيش بيني و تعريف باشند؛ درباره آنها قابل برنامه ريزي مي باشد و بيشتر توسط مديران سطح پايين تر اتخاذ مي شود. البته بايد در نظر داشت كه استفاده از تصميم هاي برنامه ريزي شده آزادي عمل مديران را محدود مي سازد. ✅ : 🔹 تصميم هايي هستند كه در مورد مسائل غير معمول و منحصر به فرد اتخاذ ميشوند و به صورت موردي پيش مي آيند و براي رفع مشكلات با بد می باشند. اگر يك مسأله به اندازه اي تكرار نشود كه بتوان براي حل آن خط مشي ويژه اي تعيين كرد بايد با اتخاذ تصميم برنامه ريزي نشده براي حل آن اقدام كرد. 🔹 اكثر مسائل عمده مديريتي، را ناگزير از اتخاذ تصميم هاي برنامه ريزي نشده ميسازند. مديراني كه در سلسله مراتب سازماني در جايگاه بالاتري قرار ميگيرند، بايد توان بيشتري براي اتخاذ تصميم هاي برنامه ريزي نشده داشته باشند. در واقع، براي مديريت در سطوح بالاتر، قدرت اتخاذ تصميم هاي برنامه ريزي نشده اهميت زيادي دارد. www.modiryar.com @modiryar
مسیر شغلی کارشناس به مدیر شاخصه هایی دارد که لزوماً برای مدیران خوب نیست، و بالعکس. مثال این دو درست مثل پزشک و جراح است. پزشک تحقیق و بررسی می کند، شاید حتی ملاحظات خانوادگی و شخصی بیمار را هم می سنجد تا او را احیاناً برای قطع یک عضو فاسد شده به جراح معرفی کند. اما جراح وقتی قانع شد دیگر فقط به قطع آن عضو فکر میکند و لاغیر. ✅ تمام جوانب را می بیند و می سنجد با گزینه های مختلف و ریز مواجه میشود، گزارشی مفصل تهیه می کند، اما مدیر در چند دقیقه آن را میبیند و تصمیم می گیرد که فعلاً در مورد آن کار نکند، یا حتی یکی از گزینه های مردود، نظرش را جلب می کند. ✅ گاهی مدیر باید یک فرد را اخراج کند، یا باید تقلیل نیرو بدهد، و مدیر در این فاز اگر خیلی احساسی عمل کند، ممکن است سازمان را نابود کند و عده بیشتری صدمه ببینند. این کاری است که هر کارشناسی نمیتواند انجام دهد، این نتوانستن خودش یک نقطه قوت بزرگ است برای کارشناس، که میتواند ضعف بزرگی باشد برای یک مدیر. ✅ اینکه گزینه ها را نادیده می گیرد، اینکه مدیر گزینه های مردود را دوباره مطرح میکند، این ها از قدرت او نیست، از نیازمندی اوست، او باید در مواجهه با مشکلات خیلی زوایای بیشتری را ببیند. شاید این ژست های مدیریتی است که کارشناسان را علاقمند میکند که حتما باید مدیر شوند. ✅ انتصاب یک کارشناس خوب به سمت ، بزرگترین خیانت به او و سازمان است. در عین حال کند کردن فرایند مدیر شدن یک کارشناس که شاخصه های لازم را داشته باشد هم خوب نیست. www.modiryar.com @modiryar
به بازخوردهای چه کسی اهمیت بدهید؟ ✅ کارکنان باید از نحوه خود، انتظارات شرکت، اهداف و زمینه‌های پیشرفت آن آگاهی کامل داشته باشند. این امکان فراهم نخواهد شد مگر اینکه مدیر اقدام به ارائه بازخورد به روش‌هایی مناسب کند. ✅ بنابراین برخلاف باور عموم، ارائه بازخوردهای سازنده نه تنها منجر به اینجاد کدورت نخواهد شد بلکه اثرات مثبت بسیاری دارد. وجود یک فرهنگ غنی از بازخورد در یک شرکت، جایی‎ که افراد به راحتی از همکاران و مدیران خود دریافت می ‎کنند، واقعاً می‎تواند روند کار را متحول کند. ✅ آیا به‎ عنوان یک ، آخرین باری که شخصی در محل کار در مورد عملکرد شما بازخورد داد را به خاطر می‌آورید؟ اگر مجبور هستید بیش از چند ثانیه در مورد آن فکر کنید، احتمالاً مدت ها قبل بوده است. ✅ البته جای تعجب نیست زیرا طبق صورت‌گرفته، در اغلب شرکت‎ ها فقط یکبار در سال آن هم در طی بررسی‎ ها یا ارزیابی‎ های سالانه بازخوردهای لازم ارائه می‌شوند. ✅ به‌عنوان یک باید بدانید که اگرچه دریافت بازخورد برای کارکنان دلهره‌آور است اما اگر می‎خواهید تیمی باانگیزه و با عملکرد بالا داشته باشید باید به ‎صورت منظم انواع بازخوردهای خود را ارائه دهید. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
🐒 نظریه مدیریت میمون ها #Monkey_Management_Theory #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @m
🐒 نظریه مدیریت میمون ها ✅ آیا تا به حال به شرکتی وارد شده‌اید که در حال دوندگی برای انجام وظایف باشد در حالی که کارمند بیکار است؟! شاید به نظر عجیب برسد اما مجموعه‌های زیادی با این سیستم در حال فعالیت هستند که مدیر چندین برابر کارمندان کار می‌کند! ✅ مشکلاتی که این دسته از مدیران با آن دست به گریبان‌اند، مانند میمون‌های بازیگوش از سر و کول آن‌ها بالا می‌روند. در چنین سازمان‌هایی در پایان روز که همه به خانه می‌روند، مدیر همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات میمون‌ صفت است! 🐒منظور از نظریه مدیریت میمون چیست؟ ✅ تصور کنید که شما به عنوان یک مدیر پشت میز خود نشسته‌اید و به اتاق شما مراجعه می‌کند. دلیل مراجعه او، بیان مشکلی که در روند انجام وظایف برایش پیش آمده، است. مدیرانی که به داشتن میمون‌های زیاد علاقمندند، حل مشکل کارمند را به عهده گرفته و بدین ترتیب مشکل از شانه کارمند به مدیر منتقل می‌شود. ✅ حال تصور کنید که این اتفاق چندین بار در روز برای یک رخ دهد! بدون شک در پایان روز مدیر می‌ماند و حجم زیادی از کارهای انجام نشده کارمندانش که برای انجام آن‌ها داوطلب شده است! مدیری که مشکلات کارمندانش را به عهده می‌گیرد، نه تنها به مرور زمان زیر بار فشار کاری له می‌شود، بلکه به صورت ناخواسته جلوی پیشرفت کارکنان خود را نیز می‌گیرد. ✅ از آنجایی که این کار مدیران در جهت رسیدن به اهدافش نیست، خیلی زود به دلیل عدم توانایی در انجام وظایف به عنوان مدیر نالایق و غیر حرفه‌ای شناخته شده و از کار برکنار خواهد شد! 🐒 تاریخچه نظریه مدیریت میمون ✅ برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ و در بود که نظریه مدیریت میمون مطرح شد. در آن زمان و ، مقاله‌ای با عنوان (چه کسی میمون دارد؟) را به رشته تحریر درآوردند. آن‌ها در این مقاله از سازمانی صحبت کردند که پرسنلش کارها و مشکلاتشان را مانند میمون به دوش مدیر می‌اندازند. آن‌ها در نوشته خود به راهکارهایی اشاره کردند که مدیر بتواند خود را از شر میمون‌ها خلاص کند. ✅ (درمدت زمانی که به تو کمک می‌کنم، مشکل تو مشکل من نیست. اگر مشکل تو ازآن من شود، آن‌گاه تو مشکلی نخواهی داشت. بنابراین من نمی‌توانم به کسی که مشکل ندارد کمک کنم! تو این امکان را داری که در زمان‌های مشخص درمورد مشکل خود با من گفتگو کنی. سپس با یکدیگر قدم بعدی را مشخص کرده و مسئولیت آن را تعیین خواهیم کرد.) ✅ در عبارتی که در بالا آوردیم، به خوبی شرح داده شده است. درواقع در این عبارات قصد دارد بیان کند که مدیر خوب کسی است که بتواند به کارمندانش کمک کند تا خودشان مسائلشان را حل کنند، نه اینکه بار مشکلات آن‌ها را به دوش بکشند! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ سندروم دیکتاتوری مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
سندروم دیکتاتوری مدیران اغلب بر مدیران جوانی تأثیر می گذارد که تازه شروع به کار کرده اند و به دنبال اثبات ارزش خود هستند. نگرش سمی آن ها می تواند بر روحیه تیم تأثیر منفی بگذارد، بین آن ها درگیری ایجاد کند و افراد را به سمت ترک سازمان سوق دهد. این هیتلرهای کوچک چه کسانی هستند و چرا اینگونه رفتار می کنند؟ هر رئیس دیکتاتور، ویژگی ها و روش های خاص خود را دارد که تیم آن ها را عصبانی می کند: ✅ آن ها مستبد هستند و وسواس زیادی برای کنترل امور دارند ▪یک مدیر جوان نیاز به اعتماد اطرافیان دارد، که پس از آن اغلب می تواند مدیریت کارهای خود را بر عهده بگیرد. آن ها باید به جلسه های کاری مربوطه دعوت شوند و همه تصمیمات آن ها تأیید شود اما نمی دانند که به مرور زمان تبدیل به یک مانع و خار در چشم تیم خود می شوند. ✅ آن ها اشتباهات یا انتقادات را نمی پذیرند ▪هر اشتباه و هر خطایی از جانب ، هرچقدر هم کوچک باشد، برای این مدیران به عنوان یک شکست تلقی می شود. علاوه بر این، هرگونه بازخورد از طرف همکاران به آن ها مانند حمله مستقیم و زیر سوال بردن مهارت های آن ها به نظر می رسد. ✅ مدیرانی که به شیوه دیکتاتوری عمل می کنند گوش شنوا ندارند ▪آن ها از ترس اینکه پاسخ سوالات اعضای تیم خود را ندانند، نظرات خودشان را اعلام می کنند و جایی برای نظرات اعضای تیم خود نمی گذارند. این امر باعث می شود آن ها بدون بررسی سایر گزینه های پیشنهادی تصمیمات یک جانبه بگیرند. ✅ آن ها نوآوری و ابتکارات را رد می کنند ▪در همه حال، پاسخ آن ها “نه” یا “بیایید دربار آن فکر کنیم” است. این مدیران در انجام کارهایی که همیشه توسط آن ها و طبق اصول آن ها انجام میشده ، احساس راحتی می کنند. 🔴 چرا افراد تبدیل به مدیران دیکتاتور می شوند و چگونه می توانید از آن ها دوری کنید؟ دیکتاتور اساساً افراد وحشتناکی نیستند که تنها هدفشان در زندگی سرکوب کردن همکارانشان باشد. مشکل اصلی اغلب ترکیبی از بی تجربگی، استرس، خودخواهی و سایر نواقص است که انسان را بسیار پیچیده می کند. در اینجا سه ​​راه حل وجود دارد که می توان از آن ها استفاده کرد و زورگویی را به حداقل رساند: 1⃣ مدیران نباید رسالت اصلی خود را فراموش کنند شدن یک انتقالی ساده از آخرین موقعیتی که داشتید نیست. بهترین بودن در موقعیت کارمندی می تواند این توهم را ایجاد کند که در موقعیت جدید نیز بهترین خواهید بود، اما همیشه اینطورنیست. ▪مدیر شدن به این معنی است که باید مهارت های جدیدی را کسب کنید و دوره های آموزشی برای توسعه مهارت و نحوه نظارت بر تیم را بگذرانید. 2⃣ مدیران نباید بیش از حد تحت فشارعملکرد اعضای تیم قرار بگیرند نیاز به اثبات ارزش خود و ارائه نتایج را احساس می کنند که این می تواند ناامید کننده باشد زیرا آن ها نه تنها بر اساس عملکرد خود بلکه در مورد عملکرد تیم نیز مورد قضاوت قرار می گیرند. راه حل اصلی در اینجا یادگیری نحوه مدیریت استرس است. ▪این بسیار شخصی است و بستگی به سازمان و سلسله_مراتب آن دارد. وقتی مقامات مافوق فشار زیادی وارد می کنند، باید با آن ها صحبت کنید و آزادی بیشتری بخواهید تا باری که بر دوش شما و تیم شما تحمیل می شود را از بین ببرید. در چنین شرایطی علم بیزینس کوچینگ به کمک شما می آید که بتوانید مشکلات اصلی را جستجو و درمان کنید. 3⃣ مدیران باید بپذیرند که هرکس به شیوه ی منحصر به فرد خود عمل می کند ▪سال ها طول می کشد تا برخی بفهمند که همکاران آن ها احمق نیستند، بلکه آن ها به سادگی متفاوت فکر می کنند و عملکردشان متفاوت است. هر فرد منابع الهام بخش و اهداف خود را دارد که واکنش ها و روش های مختلف کار یا تعامل را ایجاد می کند. ▪طبیعی ترین راه حل این است که به کمک یک حرفه ای به دنبال نحوه عملکرد هر فرد باشید و سپس بهترین سازش را بین نحوه عملکرد همه ی اعضا پیدا کنید. رفتار دیکتاتوری یک مدیر مستبد و زورگو باید تا زمانی که به اعضای سازمان آسیب نرسیده، جدی گرفته شود، زیرا آن ها می توانند تأثیر زیادی بر روحیه و خروجی تیم داشته باشند. www.modiryar.com @modiryar
وقت استعفا رسیده است ✅ حتماً شما با نیت خیر این را پذیرفته اید، انشالله هدفی جز خدمت به مردم و کشور را نداشته اید، به احتمال زیاد جنابعالی مدیری صادق و خادمی امین هستید، ما شک نداریم شما آن چه در توان داشته اید برای پیشبرد امور در طبق اخلاق قرار داده اید، ما قبول داریم در زمان پذیرش مسئولیت اطمینان داشتید از عهده آن بر می آیید و... اما اکنون که در این مسئولیت توفیق لازم را نداشته اید، حالا که دریافته اید اداره این کار در توان و صلاحیت شما نیست، یا الان که خودتان می بینید افکار و برنامه هایتان نتیجه ی لازم برای توسعه و پیشرفت سیستم را نداشته است، یا حالا که مخالفت با تداوم مسئولیت شما به اندازه ای رسیده که کار به اصطلاح قفل شده و ممکن است به منافع عمومی و روند پیشرفت امور آسیبی وارد کند پس حتماً وقت استعفای شما فرا رسیده است. ✅ آقای باور کنید گاهی با رفتن شما خیلی از امور درست می شود و کارها سامان می یابد. این تصمیم هم نشانه تقوای کاری است که در چنین شرایطی فرد مسئولیت را به مدیری شایسته تر واگذار نماید و هم خبر از تعهد و مسئولیت پذیری می دهد. البته در آن چه ذکر شد قطعاً منظور جا خالی دادن و فرار کردن از چالش ها نیست که آن معنای دیگری دارد بلکه مقصود زمانی است که در عمل مشاهده می شود رفتن فردی از یک جایگاه مدیریتی از ماندنش اثرات و ثمرات بهتری برای مردم و کشور دارد. برخی چنان دو دستی به یک پست می چسبند و برای ماندگاری خویش همه چیز حتی منافع عمومی را قربانی می کنند که گویی اگر آن ها نباشند همه چیز از هم می پاشد و امور مختل می شود. همان اندازه که جا خالی دادن و میدان تلاش و خدمت را رها کردن ناپسند است ماندگاری در مسئولیتی که برای جامعه و کشور هزینه و زیان دارد گناهی نابخشودنی است. ✅ قواعد و چهارچوب های خودش را دارد. وقتی اقتضائات حضور فردی در یک جایگاه تصمیم گیری فراهم نیست بهترین تصمیم واگذاری آن به فردی مناسب است. امری که فرهنگ آن در میان مدیران کشور ما جانیفتاده است و بسیاری فکر می کنند حتی به قیمت مبارزه کردن و آسیب رساندن به منافع عمومی و به هر طریق ممکن باید دوران مدیریت آن ها تداوم داشته باشد. اگر باور داشته باشیم جایگاه های مدیریتی «امانت» است که باید ضمن اهتمام لازم در امانت داری و حفظ شئونی که دارد در موقع لازم به اهل شایسته ی آن واگذار گردد و همچنین در صورتی که به مصالح عمومی و اهمیت و قداست بیت المال آگاه باشیم هرگز برای منافع و خواسته های شخصی خود به منافع جمعی آسیب نمی رسانیم. ✅ گاهی عده ای از در حالی که می دانند شرایط سیستم به گونه ای است که با ماندن آن ها در پست، چهارچوب های کاری به هم می ریزد و منافع زیادی به مردم و سیستم تحمیل می شود با «لجاجت» و منفعت طلبی شخصی بر حفظ جایگاه خود اصرار می ورزند و بدین ترتیب توانی که باید صرف پیشبرد امور و توسعه فعالیت ها گردد برای اختلافات داخلی و کش و قوس های مدیریتی هزینه می شود. در مواقع ضرور یک استعفای محترمانه و به هنگام می تواند هم مانعی برای اختلال در امور باشد و هم از مخدوش شدن چهره ی مدیر جلوگیری کند و همچنین بعد از مدتی وی را آماده مناصب جدیدی نماید که مطابق توانایی ها و شرایط اوست. در فرایندهای مدیریتی این مهم به عنوان یک واقعیت وجود دارد که باید محترم شمرده شود و در زمان لازم با تصمیم های مدبرانه به پیشرفت جامعه کمک کرد. 🔺منبع: ، 🔻پنجشنبه ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۳، شماره ۱۰۰۶ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ استراتژی انگیزشی برای مدیران #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
استراتژی انگیزشی برای مدیران به عنوان ، قدرت زیادی برای رفع انسداد و حمایت از اعضای تیم خود دارید. کارهایی را در نظر بگیرید که باعث ایجاد انگیزه در شما برای انجام عالی کارتان می شود، و همان کارها را تمرین کنید ، یا این پنج استراتژی را امتحان کنید. 1⃣ بین اهداف فردی و تیمی تفاوت قائل شوید ▪هر یک از اعضای تیم می تواند کار خود را به مرتبط کند، اما به عنوان رهبر تیم، می توانید این کار را از طریق ایجاد انگیزه به سطح بالاتری ببرید. اعضای تیم خود را تشویق کنید تا در مورد پروژه هایی که کار آنها به انجامش کمک می کند، سؤال بپرسند. ابزارهایی را پیاده سازی کنید که به وضوح پروژه های تیم شما و اهدافی را که پشتیبانی می کنند به هم مرتبط می کند. ▪علاوه بر استفاده از ابزارهای ردیابی هدف مناسب، حداقل یک KPI را برای همه اعضای تیم خود تنظیم کنید تا آنها را پیگیری کند. (KPI ها یا شاخص های کلیدی عملکرد، معیارهایی هستند که پیشرفت یک پروژه خاص را به سمت اهداف تعریف شده شما می سنجند.) تخصیص KPI می تواند روشن کند که چگونه کار آنها به اهداف بزرگتر تیم کمک می کند. 2⃣ تفاوت کارایی و اثربخشی را شفاف سازی کنید ▪کارآمدی، انجام کارها به درستی است، در حالی که انجام کارِدرست است. بهترین تیم‌ها، هم کارآمد و هم مؤثر هستند، اما ایجاد تمایز بین این دو برای ایجاد انگیزه در اعضای تیم، کلیدی است. ▪این می تواند برای اعضای تیم باشد که روی چیزهایی کار کنند که به نظرشان موثر نیستند. بخشی از نشان دادن موثر بودن کار آنها، اتصال آن به اهدافی است که این کار درجهت نیل به آن است . به علاوه، سعی کنید به اعضای تیم اجازه دهید تاریخ اتمام کار را بر اساس اولویت کاری خود تغییر دهند. ▪وقتی اعضای تیم نسبت به تاثیر کار خود در رسیدن به بزرگتر کاملا آگاه باشند ، می توانند تصمیم بگیرند که زمان خود را در کجا صرف کنند، که در نتیجه کارایی و اثربخشی خود را به حداکثر برسانند. 3⃣ به طور مرتب قدردانی خود را نشان دهید ▪نشان دادن اینکه شما به سختی کار اعضای تیم خود واقف هستید، بخش مهمی از خوب یک تیم است. اگرچه قدردانی، یک محرک بیرونی است، اما عنصری کلیدی برای ایجاد و حفظ است. ▪اگر قبلاً این کار را نکرده اید، خود را در و تیمی نشان دهید. این کار را مثلا خیلی ساده با شناسایی عضوی ازتیم برای انجام خوب کارش، و اعلام اینکه یکی دیگر از اعضای تیم از کار او تمجید کرده است باشد، یا پس از یک عملکرد چشمگیر، پاداشی کوچک برایش در نظر بگیرید. 4⃣ روی روحیه تیم سرمایه گذاری کنید تیم به طور مستقیم با رضایت تیم ارتباط دارد. وقتی اعضای تیم خوشحال و درگیر هستند، روحیه بالایی دارند و احتمال بیشتری دارد که با انگیزه و سازنده باشند. ▪از سوی دیگر، تیم هایی با پایین، با تعلل در کار، کاهش بهره وری و گردش مالی بیشتر مواجه می شوند. 🔴 برای افزایش روحیه تیم، این سه نکته را امتحان کنید: ▪با مثال کنید و در کار تیم خود شرکت کنید تا به آنها نشان دهید که در پروژه هایی که روی آنها کار می کنند سرمایه گذاری کرده اید. ▪با واگذاری مسئولیت ها و دادن به اعضای تیم برای تصمیم گیری های مهم، اعتماد خود را با تیم خود ایجاد کنید. ▪اعضای تیم خود را کنید که مرخصی بگیرند و از زندگی خود در خارج از محل کار لذت ببرند - این نه تنها فرسودگی شغلی را کاهش می دهد، بلکه باعث افزایش تعامل می شود. 5⃣ به دنبال مسائل بزرگتر باشید ▪اگر اعضای تیم شما پس از اجرای چهار بالا هنوز انگیزه ندارند، ممکن است مشکل دیگری وجود داشته باشد. ▪اگر آنها در محل کار یا خانه روزهای سختی داشته باشند، ممکن است آنها از بین برود. ▪به عنوان یک ، حمایت از تیم خود را، با همدلی و درک متقابل نشان دهید. مراقب علائم کار بیش از حد یا سندرم فریبنده باشید. www.modiryar.com @modiryar
برنامه های تصمیم گیری مشارکتی ✅ یک اشتباه کلی که مدیران در مرحله استقرار مرتکب می شوند، آن است که فرض می کنند تنها کاری که باید انجام دهند آن است که کارکنان را دعوت به مشارکت کنند درست مثل مهمانی که به خانه خود دعوت می کنند. در حالیکه مساله پیچیده تر از صرفاً یک دعوت ساده است. ✅ نکته مهم در رابطه با آن است که مدیریت ارشد سازمان نمی تواند آن را پیشنهاد کند و سپس تصمیمات متخذه از طریق مشارکت را به این دلیل که با تصمیم شخصی خود سازگار نمی بیند، کنار بگذارد. ✅ این به مفهوم آن نیست که با هر تصمیم یا پیشنهادی که توسط کارکنان ارائه می شود، موافقت کند. بلکه باید در نظر داشته باشد وقتی با پیشنهاد کارکنان مخالفت می کند، چنین مخالفتی باید در فرایند حل مساله صورت گیرد؛ ✅ نه آنکه به عنوان مرجع حکمیت ظاهر شود و تصمیمات را وتو کند. باید توجه داشت وقتی کارکنان درباره اهداف سازمانی، ارزش ها و اولویت ها دید روشنی داشته باشند و به اطالعات الزم برای تصمیم گیری دسترسی داشته باشند، کمتر محتمل است هایی اتخاذ کند که غیر موثر باشد. www.modiryar.com @modiryar
نقش ها و مهارت های مدیران ✅ یک در سازمان به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بر مبنای برخی از مطالعات مدیریت و سازمان، نقش‌های مدیران درسه گروه عمده، دسته بندی می شود: 1⃣ مراودات 2⃣ اطلاعات 3⃣ تصمیمات ✅ واضح است که دیگر ممکن‌ نیست‌ بدون‌ مهارت‌ و تبحر در علم، بتوان‌ وظایف‌ مهم‌ را به‌ انجام‌ رساند. لذا لازمست به مفهوم مهارت و مصادیق آن توجه جدی داشت و بدنبال کسب مهارت های لازم بود. ✅ اصطلاح ، اشاره به توانایی هایی دارد که الزاما ذاتی نیستند بلکه قابل پرورش هستند و در نحوه انجام وظایف و اقدامات افراد دیده می شوند. منظور از مهارت، توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه فردی است. معیار اصلی سنجش مهارت، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است. ✅ مطالعات انجام شده در زمینه ، غالبا بر سه نوع مهارت تاکید دارند: 1⃣ مهارت فنی 2⃣ مهارت انسانی 3⃣ مهارت ادراکی www.modiryar.com @modiryar
تفاوت های مدیریت و رهبری 🔴 یک مدیر به چه مهارت‌هایی نیاز دارد؟ نیاز به تاکید بر مجموعه ای از شایستگی ها دارد. مدیر به مهارت هایی نیاز دارد تا: ✅ عملیات مستقیم: مدیر باید مکانیسم های حمایتی را پیاده سازی کند که به سازمان و کارکنان آن اجازه می دهد تا در تحقق رشد به جلو حرکت کنند. ✅ توسعه سازمان: باید تمام مهارت های افراد مورد نیاز تیم از جمله شایستگی ها، نقش ها، مسئولیت ها و تعاریف وظایف آنها را به حرکت درآورد. ✅ تقویت عملکرد: باید بازخوردهایی به دهد تا کارکنان عملکرد خود را در زمینه گسترده تیم و کسب وکار درک کنند. 🔴 یک رهبر به چه مهارت‌هایی نیاز دارد؟ نیاز دارند تا بر مجموعه‌ای از مهارت‌ها تسلط داشته باشند. بطور کلی رهبران به مهارت‌ها نیاز دارند تا: ✅ برقراری ارتباط به منظور جهت‌یابی سازمان: یک باید چشم انداز سازمان را درک کند و سازمان را به سمت دستیابی به یک هدف بزرگ سوق دهد. ✅ توسعه دادن روابط کلیدی: باید تمام افرادی را که نقش مهمی در موفقیت سازمان دارند؛ تعیین کند و آنها باید نقش خود را به رسمیت بشناسند. ✅ الهام بخشی دیگران: باید کسانی را که با آنها کار می‌کند از نظر اعتبار و جایگاه، بالا ببرد و آنها را تشویق کند تا نسبت به همتایان ، سازمان و مشتریان خود تعهد داشته باشند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چرخه کایزن برای پیشرفت مستمر #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
چرخه کایزن برای پیشرفت مستمر ✅ کلمه “kaizen”که شامل،”kai” = تغییر و “zen” = خوب، به معنی “تغییر برای بهتر شدن” میباشد. به‌طورمعمول کایزن به مجموعه اقداماتی در جهت پیاده سازی بهبود‌مستمر گفته می‌شود. ✅ ویژگی‌های کلیدی روش عبارت‌اند از: ◾کایزن بر پایه‌ی تغییرات کوچک به‌جای تغییرات بزرگ و ریشه‌ایست. ◾ایده‌های بهبود معمولاً توسط کارکنان پیشنهاد می‌شود بنابراین احتمال اینکه تفاوت‌های ریشه‌ای با سازمان داشته باشد خیلی کم هست، ازآن‌رو پیاده سازی آن‌ها راحت‌تر انجام می‌شود. ◾پیشرفت‌های کوچک به نسبت تغییرات عمده نیاز به سرمایه گذاری‌های بزرگ ندارند. ◾به‌جای استفاده از مشاوران گران قیمت از ایده‌های افراد دارای دانش در سازمان استفاده میشود. ◾تمام کارکنان باید به‌طور مستمر و مداوم به دنبال ایده‌هایی برای بهبود عملکرد خود باشند. ◾افراد مسئولیت کار خود را بر عهده می‌گیرند و کار تیمی تقویت می‌شود. ◾هنگام پیاده سازی مراحل کایزن و افزایش کیفیت سیستم، همواره توجه داشته باشید که هدف نهایی توسعه‌ی فرآیندهای تکرارپذیر و پایدار میباشد. ✅ بسیاری از سازمان‌ها تلاش و هزینه‌های زیادی را صرف ایجاد ایده‌ای جدید می‌کنند که حتی تبدیل به استراتژی بلند مدت سازمان‌ها نمی‌شود. یک کارآمد سعی می‌کند که اصول کایزن را در پروژه‌های خود به‌صورت پایدار و مکرر جاری کند. ✅ چراکه درگیر شدن در کار باعث اعتماد سازی و تضمین بقای سازمان میباشد. در کایزن و بهبود‌مستمر این حقیقت که کارکنان مالک فرآیندها هستند، باعث ایجاد محیطی پویا شده که کارکنان تشویق به ایجاد راه‌هایی برای بهینه سازی عملکرد و گردش کار خود خواهند شد. www.modiryar.com @modiryar
خواستن توانستن نیست ✅ «دانایی» توانایی هست اما «خواستن» توانستن نیست. هر چند خواستن می تواند دروازه ورود به توانایی باشد اما همه ی آن نیست. می توانیم خواستن را انگیزه، اراده، هدفگذاری و مواردی از این دست بنامیم اما نمی توانیم آن را توانایی بخوانیم. «خواستن توانستن نیست» دقیقاً عنوان کتابی است که اولین بار در سال 2018 توسط بنجامین هاردی به چاپ رسید. او می گوید: «ما به قدرت اراده اتکا می کنیم تا تغییراتی را در زندگیمان به وجود آوریم. اما اگر همه ی تصوراتمان از این کار غلط باشد چه؟» بنجامین هاردی در این کتاب توضیح می دهد که «قدرت اراده» به تنهایی، چیزی جز وهمی خطرناک و زودگذر نیست و سرانجامش، فقط است. دنیای پیرامون ما سرعت زیادی دارد و گیج کننده و پر از تناقض است. ✅ از دست دادن بر چیزی که می خواهیم به دست آوریم، خیلی راحت اتفاق می افتد و اگر محیط اطرافتان با اهدافتان در تضاد باشد، قدرت اراده ی شما خیلی زود از بین خواهد رفت. کتاب خواستن توانستن نیست، راهنمایی های گسترده ای ارائه می دهد که چگونگی زندگی در دنیای سریع و گیج گننده ی عصر حاضر را به ما می آموزد. وقتی که می خواهید برای اولین بار کسب‌وکار خود را راه‌اندازی ‌کنید، هدف اصلی شما برندسازی و پیشرفت است اما این اتفاق یک شبه رخ نمی‌دهد. رشد کسب‌ و کار یک فرایند مداوم است که علاوه بر اراده شکل گیری به «دانایی، سخت‌کوشی، صبر و تعهد نیاز دارد.» راه‌های اثبات‌شده‌ای برای دستیابی به اهداف تجاری وجود دارند که با استفاده از آنها می‌توانید سریع‌تر به موفقیت برسید. 🔴 فراتر از خواستن برای «توانستن» در عرصه صنعت و کسب و کار فراتر از «خواستن» مواردی وجود دارد که در مسیر و موفقیت کمک می کند. برخی از مهم ترین این موارد عبارتند از: 1⃣ ابتکار عمل: داشتن ، اولین رمز و دستیابی به توانایی است. الزامات شغلی امروزی بسیار توسعه پیدا کرده و این ضروریات فراتر از ویژگی خطر کردن است. به عبارتی، در کسب‌وکارهای رقابتی امروزی، کارفرمایان به دنبال افرادی هستند که ایده‌های تازه و ابتکار عمل داشته باشند. پس طرح‌ها و پروژه‌های جدیدی را روی میز کارفرما بگذارید و راه حل‌های جدید ارائه دهید. 2⃣ خودارزیابی: شما افزایش نمی یابد مگر این که همواره خود را ارزیابی کنید. به این معنی که منتظر ارزیابی‌های سالانه شرکت نباشید و خودتان این کار را انجام دهید. کارهای خود را به برنامه‌های هفتگی یا حتی روزانه تقسیم کنید. سپس فرمی کوچک را در پایان هفته پر کنید تا بر اساس آن خودتان را ارزیابی نمایید و ببینید سطح توانایی شما تا چه میزان افزایش یافته است. 3⃣ یادگیری مستمر: برای و موفق شدن در حرفه‌ی خود باید مایل به یادگیری مستمر باشید تا در مسیر حرفه‌ای‌تان پیشرو شوید و بازخوردهای سازنده را بپذیرید. در واقع، در حوزه کسب‌وکار، دانشگاهی که از آن فارغ التحصیل شده‌اید یا نمراتی که داشته‌اید اهمیتی ندارند‌، چراکه زندگی حرفه‌ای با محیط دانشگاه بسیار متفاوت و نیازمند آموختن بی انتها است. 4⃣ پیش بینی نیازها: برای دستیابی به موفقیت‌های حرفه‌ای، باید به خوبی از نیازهای مدیر و تیم خود آگاه شوید. همواره یک قدم جلوتر از رئیس‌تان بمانید و از خود بپرسید: «اگر من جای رئیسم بودم، می‌خواستم بعد از این چه کار کنم؟» با اطمینان از اینکه کارها را به موقع انجام می‌دهید و همچنین با بر عهده گرفتن ابتکار عمل برای انجام آن‌ها، تاثیر مثبت و پیشرویی از خود در ذهن مافوق‌تان بر جای می‌گذارید. 5⃣ برقراری ارتباطات موثر: کلید و کسب توانایی در فرایندهای صنعتی و تجاری امروز برقراری ارتباطات درست است. ایده اصلی ارتباطات خوب این است که فعالانه با افراد موثر کسب و کار خود ارتباط داشته باشید و به صورت حرفه ای و اثربخش روابط خود را تنظیم کنید. 6⃣ تعیین اهداف: تعیین چند هدف شغلی و برای دستیابی به آن‌ها، یک رمز و راز موفقیت در کار است. به یاد داشته باشید که برای «سخت کار کردن» یا «مشغول کار بودن» حقوق دریافت نمی‌کنید. به عبارتی، آنچه که در پایان روز برای کارفرما اهمیت دارد، این است که چگونه در تحقق مأموریت و اهداف شرکت، چه کوتاه مدت و چه بلندمدت، مشارکت می‌کنید. 7⃣ عمل به جای سخن: برای موفق شدن در کار خود از حرف زدن درمورد توانایی‌هایتان دست بردارید و در عمل نشان دهید چه و قابلیت‌هایی دارید. ارزش عمل بسیار بیشتر از حرف زدن در مورد آن است. از این گزاره به عنوان یک اصل در تعاملات خود در محیط کارتان استفاده کنید. 8⃣ کسب اعتماد: اگر بتوانید اعتماد ذیربطان حوزه کسب و کار خود را به دست آورید احتمال های شما افزایش خواهد یافت. پس زودتر این کار را انجام دهید، تا نگرانی هایتان کاهش یابد و وقت آزاد بیشتری برای متمرکز کردن توجه خود روی سایر مسائل ضروری پیدا کنید. 9⃣ ارائه راه حل: برای این‌که به سطح مناسبی در کار برسید، باید ارائه دهنده راه حل باشید، نه ایجاد کننده مشکل! کارکنان بزرگ مشکلات را حل می‌کنند. توانایی در صورتی حاصل می شود که قدرت و مهارت حل مسأله را به دست آورید. 🔟 دلسوزی: دلسوزی و به هدف به وجود آورنده ی بالاترین سطح بازدهی است. بعد از خواستن انجام کاری اگر دلسوزی با تعصب و مداومت برای دستیابی به هدف همراه شود توفیقات بسیاری حاصل می گردد. ✅ کلام آخر این که چشم انسان پدیده ها و چیزهای بسیاری را می بیند که دلش می خواهد آن ها را داشته باشد، به دست آورد و در اختیار بگیرد. شاید بعد از این عزم و اراده جدی برای حصول آن نیز به وجود آید اما این کافی نیست و همه ی راه موفقیت و دستیابی به توانایی نیست. باید قدرت، مهارت، و صلاحیت و شایستگی افراد علاوه بر اراده و خواست جدی وجود داشته باشد تا به آن چه می خواهیم دست یابیم. 🔺منبع: ، 🔻پاییز 1403، شماره 9 www.modiryar.com @modiryar