eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
217.7هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
73 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بار دیگر هم شبم، با نور چشمت صبح شد ای یگانه آفتاب شهر دل، صبحت بخیر صبح زیباتون بخیر 👳 @mollanasreddin 👳
بايد یک‌بار به خاطر همه چيز گريه كرد. آن قدر كه اشک‌ها خشک شوند، بايد اين تن اندوهگين را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چيز ديگری فكر كرد. بايد پاها را حركت داد و همه چيز را از نو شروع كرد... 📕 ✍🏻 👳 @mollanasreddin 👳
مامانم زن خیلی خوبیه از اون خوبایی که واسه خودش یه پا خانوم خونه‌ست. از اونا که آشپزی و کدبانوییش بیسته. از اون زنایی که با حرف زدن با مرد غریبه لپشون گل میندازه و چادرشو سفت می‌گیره مامانم خیلی زن خوبیه از اون خوبا که بابام دوست داره و هی قربون صدقش میره و هی دورش می‌گرده. چند سال پیش یه روز داداش بزرگم اومد و گفت عاشق شده! می‌گفت طرف دختر خیلی خوبیه! از اوناست که تو دانشگاه جزء نمره اول‌هاست! از اونا که تَهِ منطقن و میشه یه عمر زندگیو باهاشون ساخت! از اونا که حرف نمی‌زنن هرجا، و هر چیزیو نمیگن! خلاصه اینکه خیلی دختر خوبیه! وقتی اینا رو تعریف می‌کرد داداش کوچیکم اخماش تو هم بود! وقتی ازش پرسیدم چته، با حرص گفت خب آخه چه جوری میشه عاشق همچین دختری شد؟! یه هفته پیش واسه همین داداش کوچیکم رفتیم خواستگاری... دختری که با سینی چایی اومد داخل، شیطنت از چشاش می‌ریخت! بوی عطرش کل اتاق رو گرفته بود... از اون دختر حاضرجوابا بود که اگه تو یه جمع بود صدای قهقه‌اش همه‌جا پخش می‌شد! که دل داداش کوچیکه منو با همون نگاه‌های دلرباش برده بود... داداش کوچیکم می‌گفت خیلی دختر خوبیه! می‌دونی... خوبِ آدم‌ها با هم فرق میکنه! مردم به خوب بابام میگن آپدیت نشده! مردم به خوبِ داداش بزرگم میگن از دماغ فیل افتاده! مردم به خوبِ داداش کوچیکم میگن سرکش! از من می‌شنوین بگردین دنبال خوبِ خودتون... با خوبِ خودتون زندگی بسازین و زندگی کنین، نه خوبِ مردم. نه داداشِ من می‌تونه با یه زن مثل مامانم به تفاهم برسه، نه بابام میتونه کنار دختر مورد علاقه‌ی داداشم آرامش داشته باشه! بچسبین به خوبِ خودتون، حتی اگه از نظر بقیه خوب نباشه! 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از قاصدک
چیزی تا شب یلدا نمونده🍉🌒 پسته شب یلداتو با «قیمت مناسب و با کیفیت » از اینجا بخر 🌱🧑‍🌾 👇 https://eitaa.com/joinchat/3530818355Cba4ae99cb0
بزن حرفی، بخوان شعری، مرا هم یاد کن گاهی اگرچه غرقِ اندوهم دلم را شاد کن گاهی بیا تا سنگفرشِ خیسِ باران خورده و دلتنگ هوایِ برگِ زردی که به خاک افتاد کن گاهی غروبی بس غم انگیزم، از آه و غصه لبریزم شبِ هوهویِ پاییزم گله با باد کن گاهی نه بیش از این، به قدری که سرم بر شانه ات باشد برایِ گریه کردن فرصتی ایجاد کن گاهی 🍃🌺 👳 @mollanasreddin 👳
MohammadReza Ajdari - Nil.mp3
زمان: حجم: 7.8M
دریــا مــی‌شــوم؛ وقتــی هــر شــب در بستــرم، یــــاد تــو جــاریســت؛ مثــل رود . . . عنوان: نیل آهنگساز و پیانیست: ╔🎻══🎹══🎸╗ 👳 @mollanasreddin 👳
@BookTopرونوشت بدون اصل.pdf
حجم: 1.69M
📚 کتاب رونوشت بدون اصل اثر نادر ابراهیمی، شامل هفت داستان می‌باشد که هر کدام موضوعی متفاوت دارند. به موضوع هر داستان از زاویه دیگری نگاه و تعریف شده است. 📕 ✍🏻 👳 @mollanasreddin 👳
چند جایگزین فارسی فرار 👈 گریز قادر توانا قبل پیش قبیح زشت فتنه آشوب فعلی کنونی فقیر تهیدست لذا بنابر‌این 👳 @mollanasreddin 👳
«مرور» محال ممکن است که انسانی با خودش مرور نکند. هرچیزی را؛ از خوبی‌ها و بدی‌ها، خوشحالی‌ها و ناراحتی‌ها تا داشته‌ و نداشته‌هایش ... یکی دو شب پیش، اتفاقی به مرور افتادیم، هم زندگی دیگری و هم خودمان. بخش دیگری‌اش را کار ندارم چون تنها فایده‌اش این بود که متوجه شدیم آنقدری که فکر می‌کردیم هم بدبخت نشدیم. اما بخش خودمان را دوست داشتم، اینکه از حدود یکسال و نیم پیش چه‌شد که به اینجا رسیدیم و چه‌ها بر ما گذشت. فهمیدم داشته‌ای دارم وصف ناشدنی، که خیلی از نداشته‌هایم را جبران کرده است. می‌گویند لحظه مرگ، هفت ثانیه‌ از بهترین‌های زندگی را مرور می‌کنیم. من که تا امروز دو سه ثانیه‌اش را احتمالا می‌توانم پیش‌بینی کنم؛ یعنی چه‌چیزی را مرور خواهیم کرد ؟! [نیما بحریه] 👳 @mollanasreddin 👳
[🚑]تعداد مجروحین‌بالارفته‌بود فرمانده‌از میان‌گرد و غبار انفجارهادوید طرفم‌وگفت: سریع‌بی‌سیم‌بزن‌عقب‌و بگو یه‌آمبولانس بفرستند مجروحین‌روببره بی‌سیم‌زدم به‌خاطر اینکه‌ممکن بود عراقی‌هاشنود کنن،از پشت‌بی‌سیم‌باکُدحرف‌می‌زدیم . گفتم: حیدر،حیدر،رشید! چندلحظه‌صدای‌فش‌فش‌به‌گوشم‌رسید و بعدصدای‌کسی‌امد: +رشیدبه‌گوشم -رشیدجان‌حاجی‌گفت‌یه‌دلبرقرمز بفرستید! +هه‌هه‌دلبر قرمز دیگه‌چیه؟ -شماکی‌هستید؟!پس‌رشید کجاست؟! +رشید نیست. من‌در خدمتم -اخوی!مگه‌برگه‌ی‌کُد نداری؟! - برگه‌کُد دیگه‌چیه؟!بگوببینم‌چی‌می خوای؟! . بدجوری‌گرفتار شده‌بودم از یه‌طرف‌باید باکُد حرف‌می زدم‌که خواسته‌مون‌لو نره ازطرفی‌هم‌با یه‌آدم‌شوت‌برخورد کرده بودم بازم‌تلاشموکردم‌و‌گفتم: -رشیدجان! ازهمون‌هاکه‌چرخ‌دارند! +چی‌میگی؟!درست‌حرف‌بزن‌ببینم‌چی می‌خوای؟! - بابا از همون‌هاکه‌سفیده +هه‌هه‌نکنه‌ترب‌می‌خواهی؟! -بی‌مزه! بابا از همون‌ها که‌رو سقفش‌یه چراغ‌قرمز داره +دِ لامصب‌زودتر بگوآمبولانس‌می‌خوام دیگه! . کاردمی‌زدند خونم‌در‌نمی‌اومد هر چی‌بد وبیراه‌بود پشت‌بی‌سیم‌بهش گفتم اونهمه‌تلاش کردم‌دشمن‌نفهمه‌چی‌می خوایم،اما این‌بنده‌خدا...😕😂 👳 @mollanasreddin 👳
«آفتابه دزد» : زمانی که آفتابه‌ها از مس بود ، آن‌ها دارای ارزش مادی خوبی بودند اما بعد از آن که آفتابه‌های پلاستیکی آمد ، این آفتابه تبدیل به چیزی بی ارزش شد ، برای همین اگر کسانی که آفتابه‌های مسی را می‌دزدیدند ، دارای مشتری‌های دست به نقد بودند، برای این آفتابه‌های پلاستیکی هیچ مشتری نبود. کسی که از مسجد یا سایر مکان‌های عمومی وخصوصی آفتابه می‌دزد ، دزدی خرده پا و بی عرضه است که نمی‌تواند دزدی‌های بزرگ انجام دهد. ضرب المثل آفتابه دزد در مورد کسانی به کار می‌رود که دزدی‌های کوچک انجام می‌دهند و در پرونده‌های بزرگ کاره‌ای نیستند. 👳 @mollanasreddin 👳
وقتی برای همدیگر می میریم، احساس زنده بودن می کنیم. 👳 @mollanasreddin 👳