.
#پنجم_صفر
🏷زجر میبینی کار دنیارو
#زمینه
#شب_سوم_محرم_۱۳۹۹
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زجر میبینی کار دنیارو
میبینی جای زخمارو
دیروز تو آغوش بابا
امروز این وضع و اوضارو
یه لحظه نزن بزار برات بگم از دردام
یه لحظه نزن بزار آروم بگیره اشکام
دلتنگم دلتنگه بابام
دندونام شکست خوب شد
دستو پام شکست خوب شد
مثل مادرم زهرا
دنده هام شکست خوب شد
زجر دیگه چشمام نمیبینه
آروم تر دستات سنگینه
آروم تر جونی نمونده
آروم تر بابام میبینه
یه لحظه نزن بزار پاک کنم این اشکارو
یه لحظه نزن بزار پیدا کنم بابارو
میگردم بین نی هارو
میخورم زمین خوب شد
دستامو ببین خوب شد
مثل مادرم زهرا
هی منو زدی خوب شد
زجر گوشواره هامو دزدیدن
میبینی موهام سفیدن
چندتا تار مو واسم موند
بس ک موهامو کشیدن
یه لحظه نزن بزار آبله هام میسوزه
یه لحظه نزن بزار رو گونه هام میسوزه
آروم تر زخمام میسوزه
سوخته ماجرم خوب شد
گیج میره سرم خوب شد
مثل مادرم زهرا
خم شده قدم خوب شد
یا ابتا من الذی ایتمنی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_سوم_محرم
🔻
.
#نوحه_سنگین
#امام_حسین
🏷تا هست خدا در دل من
#شب_چهارم_محرم #_۱۳۹۹
#کربلایی_مصطفی_مروانی 🎤
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا هست خدا در دل من کرب و بلا هست
از درد غمت گریه ی بی چون و چرا هست
این دشت زیارتکده محضر توست
بی روی تو عالم همه در آتش اه است
اینقد نگو یار نماند و غریبم
تا دختر زهرا و ابر مرد خدا هست
تو تیغ بده تا که به طوفان غیورم
معلوم شود زینب تو مرده و یا هست
" یاحسین یاحسین "
از هل من پر سوز تو فهمیده دل من
در قافله نیزه سواران تو جا هست
هر هاجر خونین جگری هدیه ایی اورد
ای کعبه من حال بگو نوبت ما هست
تا ناز بفرما که بمیرند به پایت
یک گوشه چشمی که کفن پوش دوتا هست
من کار به برگشت پسر هام ندارم
خوش هستم از اینکه دو نفس با تو مرا هست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻
YEKNET.IR - roze - shabe 11 moharram1399 - mirdamad.mp3
15.61M
🔳 #روضه #شام_غریبان #محرم۹۹
#شب_یازدهم_محرم
🌴نفس صبح شرار است شرار است شرار
🌴آسمان کوه غبار است غبار است غبار
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
.
سپس نوبت به پیمان طالبی رسید که با شعرخوانی، ارادت خود به ساحت مقدس اهل بیت را عرض کند. او ۳ غزل خواند.
خادم اهل بیت در عمرش فخر باید به خدمتش بکند
مثل مادربزرگ خانه ما که خداوند رحمتش بکند
پیرزن سالهای آخر عمر سخت دل بسته شد به خاموشی
چیزهای کمی به خاطر داشت مبتلا به فراموشی
روزی از روزها به او گفتم گر خو کرده به بیماری
نامهای ائمه را مادر این اواخر به خاطرت داری
گفتم اول درست گفت علی پاسخ دومین سوال حسن
سومی را نگفته گفت حسین آن چه در کربلا نداشت کفن
گفتمش چهارمی ساکت شد گفت مادر ببخش یادم نیست
تا همین جاش یادم مانده است مشکل از دین و اعتقادم نیست
گفتمش آمدیم و کسی از تو این سوالات را شفاهی کرد
دور از جان تو ملک در قبر گر بپرسد چه کار خواهی کرد
گرچه حرفم مزاح بود اما اشک رو روی گونه اش افتاد
گفتم من رفته است از یادم او مرا نمیبرد از یاد
من فقط تا حسین یادم هست دادم از کف توان و نیرو را
شستهام اما سالها سال استکانهای مجلس او را
من که اولاد سیدالشهدا اسمشان رفته است از یادم
زیر دیگ عزایش یه عمر فوت کردم به گریه افتادم
حسین جان همه سال منتظر بودم تا دوباره محرمش بشود
چادرم را به تکیه میدادم تا سیاهی ماتمش بشود
اما اشک مادربزرگ در روضه ماند از او به جا و ارثیه شد
رفت مادربزرگ از دنیا خانه کوچکش حسینیه شد
*********************************
یک پسر داشتم ای وای چه آمد سر من
رفتهای گل پسرم کو پسر دیگر من
آب خوش کی رود از راه گلویم پایین
گویا تیر سه شعبه است در این حنجر من
بند قنداقه خبر میدهد از سر درون
دیدم آماده میدان شده جنگاور من
پسرم کاش میشد بفروشند کمی آب به من
حیف لبهای تو نفرین به زر و زیور من
تشنه بودی و مرا شور نبود
اما ای کاش دست کم شور نبود اشک دو چشم تر من
صد پسر داشته باشم به رهت خواهم داد
تا به سلامت باشد سر تو سرور من
*
.
#شب_یازدهم_محرم
#استاد_حیدرزاده
زمین از خون
گلستان است امشب
فلک سردرگریبان است امشب
همه مُلک خدا را غم گرفته
مگر شام غریبان است امشب
زمین آتش ، سما آتش گرفته
تمامِ خیمهها آتش گرفته
نه تنها دامنِ یک طفل معصوم
همه مُلکِ خدا آتش گرفته
از آن ترسم ،که آتش برفروزد
پرِ روح الامین در آن بسوزد
جنایت پیشگان ، بیداد کردند
بنای ظلم را ، آباد کردند
لبِ عطشان ، ز مهمان سر بریدند
پس از آن آب را آزاد کردند
چگونه آب رو در خیمه آرد ؟
حرم دیگر علی اصغر ندارد
بسوز ای دل
چه شوری و چه حالی
حرم از اشک پر ،
گهواره خالی
ربابِ داغدارِ خون جگر را
به روی دست ، یک طفلِ خیالی
دو چشمش باز سوی گاهواره
دلش پیشِ گلوی پاره پاره
#یاد آن روز
که رخسار همه نیلی بود
هر که می گفت حسین
پاسخ او سیلی بود ..
دل من گریه بر احوالِ
سکینه می کرد
عمه ام زیرِ لگد
یاد مدینه می کرد
پیمبر، نور عینت ، سر ندارد
کفن جز زخم ، بر پیکرندارد
تمام مادران با هم بنالند
دگرلیلا ، علی اکبرندارد
محمد زائرِ خَدُالتَّریب است
زمین آغشته از
شَیبُالخَضیب است
امیرالمؤمنین ، حیدر کجایی
که امشب دخترت
زینب غریب است ...
#استاد_سازگار
( البته اون شعر « یاد آن روز » و بیت بعدش ، را نمیدانم از کیست )
به همت جواد افشانی
9. زمین از خون.mp3
9.38M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا جَبَلُ الصَّبر
#امام_حسین (علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول : شعرخوانی
زمین از خون گلستان است امشب
شب یازدهم 9/6/99
هیئت ثارالله قم
.
شعرخوانی محمود حبیبی کسبی، حسین صیامی شعر خواند. او غزلش را به اباعبدالله الحسین تقدیم کرد و چنین خواند:
در مقامی که به حبّ تو خدا پرداخته ست/ شعر اگر مدح محبانت نباشد باخته ست
گرچه بین روضه ها این گریه ها ناقابل است/ فاطمه از اشک های عاشقان دُر ساخته ست
این علامت ها ، علامت های بیرون آمده/ شور خون خواهی تو این تیغ های آخته ست
با تو سنگ و چوب و آهن هم مقدس می شود/ از تو دور است آنکه شأن این سه را نشناخته ست
گاه با تیغ کلامش زخم بر منبر زده/ گاه هم با مرکب شعرش به روضه تاخته ست
وهم باشد اینکه روزی دهر پایین آورد/ پرچمی را که خدا پیش از ازل افراخته ست
در بیابان می شود هم بند هارون الرشید/ هر که پیش پای زوار تو سنگ انداخته ست
شعر گفتم شعر اما نذر عشاق تو بود/ شعر اگر مدح محبانت نباشد باخته ست
شاعر بعدی که برای شعرخوانی به روی صحنه آمد، افسانه غیاثوند بود. او گفت: در این جلسه میخواهم دو غزل بخوانم و به حضرت زینب سلامالله علیها تقدیم کنم. شعر دوم نیز انتظار نام دارد.
فرصت عاشقی فراهم شد/ با وضو وارد محرم شد
خواست عرض ارادتی بکند/ پیش نیزه تمام قد خم شد
نفسی سر به سینهاش چسبید/ سینه لبریز غربت و غم شد.
ناگهانیاد خیمهها افتاد/ صبر یا سوختن
مصمم شد، متوسل به نام مادر/ متوسل به اسم پرچم شد
سر راهش به خیمهها سر زد/ دلش از قرص معرکه محکم شد
رفت و خطبههای گیرایش/ بهترین روضههای عالم شد
عاشق روضههای او هستیم/ عشق با سوختن مسلم شد
***
خوابیده اند یکسره چشم انتظارها خوابیده اند غائله ها و غبارها
خو کرده با نیامدن آن طبع بی قرار آرام جان! چه دیده ای از بی قرارها
وا مانده ایم و راه به منزل نمی برد باری که انتظار کشید از سوارها
دور از تو هر شکوفه دروغی که روزگار جای تو بسته است به این شاخسارها
گیرم که با حضور خود ای برگ و بار عمر منت گذاشتی سر بی برگ و بارها
گیرم که آمدی و شنیدیم ” انالغریب” کو عاشقی که سر بسپارد به دارها
دیگر چه دردسر دهمت عشق دور و دیر آتش گذشت از سر ما پنبه زارها
با رخوتی که داشته و دارد از قرار بر ما چه تلخ می گذرد این بهارها
.
👆
.
#بیانات_گفتاری
#محرم #صفر
🔹 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ 🔹
مادرم گفت برو روضه،جلا می گیری
چایِ روضه بخوری، جامِ بلا می گیری
پدرم گفت اگر نوکرِ خوبی باشی
عاقبت تذکرهء کرببلا می گیری
حسین..آرام جانم
حسین... روح و روانم
حسین... قلبِ منو جلا بده
حسین.. بمن یه کربلا بده
دوباره آمدهام، پس کسی صدا کرده
میان این همه مردم مرا سوا کرده
دعای خیر کسی پشت سینهزنها هست
چقدر فاطمه در حق ما دعا کرده
همیشه حب تو جاری است در دل شیعه
خدا ارادهی خیری برای ما کرده
به حق گریهی زینب خدا بیامرزد
هر آنکسی که مرا با تو آشنا کرده
به این حرارت در سینهها قسم آقا
غم تو در دل ما کربلا به پا کرده
تمام خلق به فردای حشر گریانند
به جز هر آنکه برای تو گریهها کرده
♦️با اولین قطره اشک گناه گریه کنه بر حسین پاک میشود. رسول الله؛
کلُّ عینٍ باکیه یومُ القیامه،الّا عینٌ بَکت علی مُصابِ الحسین فَاِنَّها ضاحِکهٌ مُستَبشِرَه.هر چشمی که در دنیا برای حسین اندوهگین باشه و گریه کنه، روزِ قیامت مسروره.
اَنَا قَتیلُ الْعَبَرَه لا یَذکُرُنی مؤمنٌ اِلَّاسْتَعْبَرَ
🔻 خنده کنان میرود ،روزِجزا در بهشت
🔻هرکه به دنیا کند،گریه برای حسین
حکایتی زیبا🕊
مرحوم دولابی (ره )می گفتند :
تو محله ی ما یه جوانی بود،
این جوان گنهكار بود،اهل فسق و فجور بود،
اما یه عادت داشت که ملكه ذهن اش شده بود،
مادرش بهش گفته بود:شیرم رو حلالت نمی كنم،باید هرجا رفتی دیدی یه پرچم زدند روش نوشته یا حسین،باید بری جلو پرچم عرض ادب كنی
و به احترامش دستت رو روی سینه بذاری،و سلام بدی
پسر جوان دیگه عادتش شده بود،
هم هر جایی می رفت می دید یه پرچم یا حسین زدند
دستش رو می گذاشت روی سینه میگفت:السلام علیك یا اباعبدالله.
میرزا اسماعیل دولابی میگفت:
این جوان از دنیا رفت،
میگه:دیدنش در عالم برزخ دست و پاش رو بستن دارند می برندش سمت عذاب،یه مرتبه توی اون تاریكی و تو اون وانفسا دید خیمه ای وسط بیابونه،
نور سبزش همه ی بیابون رو روشن كرده،اومد جلو.
اقای دولابی میگه:چون هركاری توی دنیا بكنی و ملكه ات بشه، توی قیامت هم همون كارو میكنی
●جوان تا رسید جلوی خیمه دید یه پرچم جلوی خیمه زدند روش نوشتند یا حسین
به ملكه های عذاب گفت:یه دقیقه دستام روباز كنید،
گفتند:چرا؟
گفت:من عادت دارم،هر جا پرچم ببینم بگم ؛یا حسین و دستم رو روی سینه ام می ذارم،و سلام میدم.
دستش رو روی سینه اش گذاشت، تا گفت:
🌟السلام علیك یا اباعبدالله،🌟
دیدند یه آقایی از خیمه خارج شد،
اومد جلو. ملكه های عذاب به احترامش عقب وایستادند،حضرت گفت:
بدید پرونده اش رو ببینم، دو دستی پرونده رو تقدیم كردند،
حضرت پرونده رو باز كرد،یه سری به علامت تأسف تكون داد.
یه نگاه به جوان كرد گفت: تو چرا؟ تو كه مارو دوست داری چرا؟
و جوان شروع گرد گریه كردن
اقای دولابی میگفت آی جوان مواظب باش پرونده ات دست اربابت می اُفته، آقات به جای تو خجالت نكشه،زشته ِ،آدم كاری بكنه آقاش سر تكون بده
نکته بعدی اینه که همین گریه های شماست كه یه قطره اش اتیش جهنم رو خاموش میكنه،
اینها تعارف نیست اینها كلام معصومه ِ برید توی كامل الزیارات بخونید
در ادامه میگه:
✨حضرت یه نگاهی به پرونده كرد،پرونده رو زیر بغلش گذاشت،دو سه قدم با این جوان راه رفت،بعد برگشت پرونده رو داد به ملكه های عذاب،
ملكه های عذاب پرونده رو باز كردند،دیدند نوشته:
💚بسم الله الرحمن الرحیم، یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات اِغفِر لِهذا بحَقِّ الحُسَین...یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات اِغفرلِنا بحَقِّ الحُسَین علیه السلام💚
امام حسین شفاعت جوان را پیش خدا کرد و تمام گناهانش بخشیده شد
الهی یا قدیم الاحسان بحق الحسین
دو ماه گریه نوشتیم پا به پای لهوف
دو ماه با غم تو شیعهات صفا کرده
🔻 نفس المهموم لحزننا،تسبیح
کم است گریهی ماها که گریه بر غم تو
به آب ،ماهی و، مرغان در سما کرده
رضا نموده خدا را برای محشر خود
هر آنکسی که تو را از خودش رضا کرده
🔻 مزدِ این حالِ خوش، سوای اجرِ دنیایی، ۱۴ معصوم در بالینِ احتضارت حاضر می شوند.
این رؤیت و بَهجت، در تمامِ لحظات دفن و قبر و برزخ و قیامت،ادامه داره.
ملک الموت باهات مهربان میشه.
میگه دیدم حضرت علی با کاسه ای بالای حوضِ کوثر ایستاده و به اهل بهشت از آب کوثر میده.
اما یه عده ای وقتی میان، حضرت کاسه را زمین میگذاره و با دست به آنها آب می دهد، از علت پرسیدن ، فرمود: آخه اینها گریه کنه حسینم هستند.
قسم به چادر زهرا تو حاجتم هستی
همیشه اشک غمت حاجتم روا کرده
🔻 آه کشیدن برای اباعبدالله،عبادته
آه رو با سوختنِ دل ،بیامیزی یه پله بالاتر رفتی،در نوکری اباعبدالله.
شنیدهایم سرت را گذاشت کنج تنور
تنور با سر از تن جدا چهها کرده
#گریز_زیارت_عاشورا #کرامات
#مناجاتـباـامامـحسین علیه السلام
.
.
#شور
#وحید_شکری
#محرم99 جنت العباس کاشان
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
قال سید الکونین...
حسین منی و انا من حسین
امام هر آدم مومن حسین
سفینه النجاة لِلعالمین
راه نجات همه عالم حسین
به هر جا بنگرم من، فقط روی حسین است
چش نوکربه محشرفقط سوی حسین است
من ز جام تو مستم خراب خرابم
با این رو سیاهی ، نکردی جوابم
[یا اباعبدالله]
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
بازم اومدم روضه...
میخوام که واس تو مث حر بشم
یه سنگ بی قیمتمو دُر بشم
میگم که دیوونهٔ این روضه هام
بزار که تو دنیا تمسخر بشم
جنون هر شب من، فقط نام حسین است
دلم همچون کبوتر روی بام حسین است
من مرید و غلام تو وُ بچه هاتم
ایشالله تو محشر تو میدی نجاتم
(یا اباعبدالله)
👇
YEKNET.IR - vahed 2 - shabe 9 moharram1399 - amir boroumand.mp3
3.16M
🔳 #واحد حماسی #محرم
🌴شاه جهانی و ما همه فانی و عشق تو باقی
🌴ماه لقا عباس روح وفا عباس
🎤 #امیر_برومند
.
خوشا به توفیقتان
تقدیم به علم کشان
#عَلَم
#عَلَم_کشی
شد نشان شوکت هیئت ، عَلَم
روی دوش هیئتی زینت، عَلَم
بس که دارد هیبت و صولت، عَلَم
می برد از دیده ها محنت، عَلَم
آن که در هیئت عَلَم کِش می شود
روی عرش ِحق ،ستایش می شود
خیمه شد دریا ، عَلَم شد گوهرش
گوشه ای از صدر مجلس، زیورش
هر که بگرفته علم را در برش
می شود چون سایه بان محشرش
شد عَلَم جزء شعائر تا ابد
خوش به حال آن که بر دوشش رود
این عَلَم ها را که نور دیده اند
عالمان با جان و دل بوسیده اند
آن زمان که در هوا چرخیده اند
دشمنان از اوجشان ترسیده اند
بر عَلَم هر کس ندارد اعتقاد
نیست در شأنش لقب جز بی سواد
روی دوش فاتح خیبر، عَلَم
مظهر والایی لشکر ، عَلَم
کربلا کرده به پا محشر ،عَلَم
شد مدال ثانی حیدر ،عَلَم
بود تا وقتی علم در دست او
شد اسیر خواری و ذلّت ،عدو
وای از وقتی که دستش شد قَلَم
از دو دست ماه ، افتاده عَلَم
شد حسین بن علی غرق اَلَم
خواهرش افتاد از پا در حرم
تا عدو دست علمگیرش بُرید
قامت رعنای شاه دین خمید
العجل ای وارث تیغ و عَلَم
العجل ای دافع ظلم و ستم
قسمت ما کن دوباره از کرم
اربعین پای پیاده تا حرم
ذکر ما در هر قدم تا کربلا
العجل ای یوسف زهرا بیا
✍عبدالمحسن
علم کشی محرم #علم_کشی #الم_کشی
.
.
#اسارت
#کاروان_اسرا
#ناله_ی_منتظر #امام_زمان
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
یارب الحسین
بحق الحسین
اشف صدرالحسین بظهورالحجّه...
ذکر هر شیعه
با اشک و ناله
العجل آقام
یا اباصالح
انتظار تو
خیرالاعماله
العجل آقام
یا اباصالح
هنوزم تو خیمَت نشستی
بدون یه دلدار و مونس
قدم روی این دیده بگذار
تو ای صاحب این مجالس
امام غریبم دوباره
کجا مجلس روضه داری
میدونم که این روزا آقا
واسه عمه ها بی قراری
یارب الحسین
بحق الحسین
اشف صدرالحسین بظهورالحجّه...
🌸🌸🌸🌸🌸
همراه زینب
با امّ کلثوم
میری با گریه
ای شاه مظلوم
جاده به جاده
منزل به منزل
میری سمت شام
با قومی قاتل
واسه تو تداعی میشه باز
غم لحظه لحظه اسارت
دارن میبرن عمه هاتو
به شام بلا با جسارت
به جای تسلّای خاطر
چقد میخورن کعب نیزه
با هجده سری که می بینن
همش داغشون مونده تازه
یارب الحسین
بحق الحسین
اشف صدرالحسین بظهورالحجّه...
🌸🌸🌸🌸🌸
بر روی نیزه
هجده تا ماهه
هر گل بین خار
لبریز آهه
وقتی که میرن
از تو بیراهه
می افته از نی
رأس شيش ماهه
همش خنده ی حرمله،وای
توی گوش بی بی ربابه
لالایی میخونه دوباره
که رو نیزه اصغر بخوابه
نگاشه گاهی سمت اصغر
گاهی هم به رأس حسینه
قدش زیر بار مصیبت
خمیده مث زینبینه
یارب الحسین
بحق الحسین
اشف صدرالحسین بظهورالحجّه...
✍عبدالمحسن
👇
YEKNET.IR - tak - shabe 10 moharram1399 - pouyanfar.mp3
4.62M
🔳 #زمینه احساسی #محرم۹۹
🌴حسینیه و هیات ها پناه روزگارمه
🌴هر بار که حرمت میام تولد دوبارمه
🎤 #محمدحسین_پویانفر
YEKNET.IR - vahed 1 - shabe 9 moharram1399 - pouyanfar.mp3
4.14M
🔳 #واحد #امام_زمان(عج) #محرم۹۹
🌴ندارم دلی که سزاوار توست
🌴نه چشمی که لایق به دیدار توست
🎤 #محمدحسین_پویانفر
.
#امام_زمان
❖﷽❖
#حدیث_مهدوی
#علائم_ظهور
📜و از علامات ظهور حضرت صاحب الامر عليه السّلام خروج سفيانى است از جانب شام و يمانى از يمن و كشته شدن پسرى از آل محمد در ميان ركن و مقام كه نام او محمد بن الحسن الزكيه باشد و از صادق آل محمد عليه السّلام مروى است كه فاصله در ميان قتل نفس زكيه و خروج قائم بيش از پانزده روز نباشد و هم از آن حضرت عليه السّلام مروى است كه فرمود گويا مىبينم كه سفيانى رحل خود را در رحبه كوفه انداخته است و منادى او ندا مىكند كه هر كه سر مردى از شيعيان على را بيارد، او را هزار دينار مىدهم!؟ و همسايه در همسايه خود جهد كند و گويد اين از آنهاست و گردنش بزند و هزار دينار بگيرد و غمّازان شما در آن روز نباشند الا فرزندانى كه از زنا بهم رسيده باشند و از صاحب برقع به شيعيان من جورها رسد و پرسيدند كه «صاحب برقع» كه باشد؟ فرمود كه شخصى باشد از مردم شما از زنا بهم رسيده كه برقع بندد و شما را شناسد و شما او را نشناسيد تا آنكه قائم عليه السّلام بر ابلقى سوار در ظهر كوفه نزول كند و دفع دشمن نمايد و عدد لشكر وى به صد هزار برسد و هفتاد هزار چشمه در كوهها و بيابانها به قدرت خداى تعالى جارى گردد كه لشكر او را تعب بىآبى نباشد و چهل و نه ميل لشكرگاه او باشد و در تمامى لشكر او مخنّث و ديّوث و خمار و فاسق نباشد و هفتاد هزار قرآن خوان در لشكر او به تلاوت مشغول باشند و نمازها به جماعت ادا مىشده باشد و آن حضرت به خلق محمد و سخاوت على و زهد حسن و شجاعت حسين و ورع زين العابدين با خلق زندگانى مىكرده باشد - سلام اللّه عليه و على آبائه الطيبين و الطاهرين-.
ديگر از علامات ظهور آن حضرت آنكه چون وقت خروج شود علمى كه تا آن روز مىپيچيده باشد، خود بخود شقهاش باز شود و از آن صدائى برآيد كه «يا ولىّ اللّه! اقتل اعداء اللّه» و شمشير بىكشنده از غلاف بيرون آيد و به زبان فصيح گويد:«اخرج يا ولى اللّه! فلا يحل لك ان تقعد بعد الآن عن اعداء اللّه» پس ظهور كند و جبرئيل در دست راست و ميكائيل در دست چپ و شعيب بن صالح پيشاپيش و به موجب آيه كريمه أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً به عدد اصحاب بدر جماعت مذكورين را به او رساند و چنانچه در خبر آمده كه «بين يدى القائم موت احمر و موت ابيض» دشمنان خدايند بعضى به شمشير كه «موت احمر» است بعضى به طاعون كه «موت ابيض» است به راه جهنم مىرفته باشند و اين بعد از آن است كه دوازده كس از بنى هاشم دعوى امامت كرده باشند، هر يك خود را قائم ناميده و گذشته و بعد از آنكه سفيانى ملعون كه از اولاد عقبة بن ابى سفيان ملعون است و يمانى نيز كه ملعون ديگر است هر دو در يك سال خروج كرده باشند و آفتاب از مغرب طلوع نموده و دجّال ملعون ظاهر گشته و خلق بسيار تابع او شده.
📚حدیقة الشیعة - جلد2، صفحه 997
.
moharam-1399-shab-3-06.mp3
9.01M
﴾.﷽.﴿
گزارش صوتی شب سوم محـــرم
شـنـــبـــه ۰۱ شهریور ماه ۱۳۹۹
هیئتمکتبالزهراسلاماللهعلیها
زمینهدوم|زجر میبینی کار دنیارو
بانوای| کربلایی مصطفی مروانی
moharam-1399-shab-3-08.mp3
4.88M
﴾.﷽.﴿
گزارش صوتی #شبسوم_محـــرم
شـنـــبـــه ۰۱ شهریور ماه ۱۳۹۹
هیئتمکتبالزهراسلاماللهعلیها
#شور |خاک به سر من با سر از سفر
بانوای| کربلایی مصطفی مروانی
.
مناجات با امام زمان و روضه
سبک ( ایران سبک سالار عقیلی)
آقا،
فدای شال ماتم تو
فدای اشک نم نم تو
کاشکی می شد برات بمیریم
میون روضه از غم تو
آقا
شبای تیره رو سحر کن
تموم عالم و خبر کن
برای انتقام جدت
به سوی کربلا سفر کن
آقا ،
میدونم این شبا غریبی
به سوز و اشک و آه وناله
اگه میری گریه کناتم
ببر به دیدن سه ساله
آقا ،
فدای اشک و سوز و آهت
دوچشم من مونده به راهت
میون شیعه ها غریبی
آقای من چی بود گناهت
عجل،
برات دعا میخونم هرشب
رسیده جون خسته بر لب
چشات شده دریایی از خون
برای روضه های زینب
ای وای
چه کربلا که دشت خونه
تنی که رو زمینه بی سر
صدای مادری که میگه
حسین من غریب مادر
ای وای،
یه خواهری اسیر شمرو..
سری به روی نیز بودو..
از بس سپر به بچه ها شد
تموم پیکرش کبود و...
زینب،
میگه داداش من کجایی
که خواهرت غریب و تنهاست
سرت به روی نیزه ها و
تنت بروی خاک صحراست
داداش،
کی باورش میشد بشم من
اسیر این آل امیه
مثل لبای تو کبوده
تن سکینه و رقیه
داداش،
جلو چشای علی اکبر
دلم رو بد جوری سوزوندن
نامحرما تو کوچه بازار
دختر زهرا رو کشوندن
حسین کریمی نیا
نیم از عالم
مناجات با امام زمان و روضه
سبک ( ایران سبک سالار عقیلی)
آقا،
فدای شال ماتم تو
فدای اشک نم نم تو
کاشکی می شد برات بمیریم
میون روضه از غم تو
آقا
شبای تیره رو سحر کن
تموم عالم و خبر کن
برای انتقام جدت
به سوی کربلا سفر کن
آقا ،
میدونم این شبا غریبی
به سوز و اشک و آه وناله
اگه میری گریه کناتم
ببر به دیدن سه ساله
آقا ،
فدای اشک و سوز و آهت
دوچشم من مونده به راهت
میون شیعه ها غریبی
آقای من چی بود گناهت
عجل،
برات دعا میخونم هرشب
رسیده جون خسته بر لب
چشات شده دریایی از خون
برای روضه های زینب
ای وای
چه کربلا که دشت خونه
تنی که رو زمینه بی سر
صدای مادری که میگه
حسین من غریب مادر
ای وای،
یه خواهری اسیر شمرو..
سری به روی نیز بودو..
از بس سپر به بچه ها شد
تموم پیکرش کبود و...
زینب،
میگه داداش من کجایی
که خواهرت غریب و تنهاست
سرت به روی نیزه ها و
تنت بروی خاک صحراست
داداش،
کی باورش میشد بشم من
اسیر این آل امیه
مثل لبای تو کبوده
تن سکینه و رقیه
داداش،
جلو چشای علی اکبر
دلم رو بد جوری سوزوندن
نامحرما تو کوچه بازار
دختر زهرا رو کشوندن
حسین کریمی نیا