❣﷽❣
⚫️ #روضه_حضرت_رقیه س
⚫️ #دفتری_رقیه_س 3
❣براحمد و محمود و محمد صلوات
❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات
❣برجمله حسینیان والا صلوات
❣برقلب صبور غم به زینب صلوات
❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات
(دعای فرج)
◼️ #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
◼️ #لاحول_ولاقوة_الاباالله_العلی_العظم
◼️#السلام_علیک_یابقیه_الله_فی_ارضه
◼️#_یاصاحب_الزمان_عج 2
🔶بیا یابن الحسن جانم فدایت
🔶تمـــام زندگیم باشد برایت
🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن
🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن
🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم
🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم
♦️یا صاحب الزمان...
(آقارو دعوت کن به مجلس
همه زمزمه کنند)
🔶بیا دردم دوا کن
🔶بیا حاجت روا کن
🔶بیا ای پور حیدر
🔶ببینم روی تو یکبار دیگر
🔶بیا دورت بگردم
🔶بیا تا دست خالی بر نگردم
♦️یاصاحب الزمان..
💠السلام علیک یا بنت رسول الله
💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید
⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه)
یا رقیه3
🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه
🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه
🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد
🔅برخوان رحمتخویشمهمان کندرقیه
🔅دستگره گشایشمشکلگشای دهراست
🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه
(محمدرضا رضوی بیگلی)
⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا..
⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه..
شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، میبرد در خانهٔ یتیما،،
میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟
گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام..
(آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟)
گفتم آقا اگه اجازه بدین..
این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم..
حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم..
⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم تو خونه اند..
میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره..
به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد..
میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند..
(سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد)
❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید
چرا اینکارو میکنید)
فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن..
میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند..
(میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند)
💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند..
آقا جان..
من یه نازدانه سراغ دارم..
من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد..
چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه..
یا حسین3
ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت..
همه اهل خرابه به گریه افتادند..
صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه..
چه خبره در خرابه؟
گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته..
صدا زد خب باباشو براش ببرید..
امان امان3
قربون دل داغدارت بی بی جان..
سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند..
مقابل سه ساله حسین گذاشتند..
صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه..
⚜امان از دل زینب 3
آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا..
بگمو نالشو بزنی..
⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید..
سر بابارو بغل گرفت...
سر بابا رو به سینه چسباند..
شروع کرد به درد دل کردن با بابا..
🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده
🌾پدر رفته با پا به سر آمده
🌾ببین دل غمینم
🌾مگو من یتیمم، پدر آمده
🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین
🌾دلم عمه امشب خبر می دهد
🌾شبم را امید سحر می دهد
🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است
🌾پدر از سفر آمده خسته است
🌾ببین دل غمینم
🌾مگو من یتیمم، پدر آمده
🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین
⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا.
⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا
⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا
⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا
⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا
✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند..
⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک
⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده..
⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک
⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا..
⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی
⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا...
⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده..
فکر کردند خواب رفته
اومدن سر بردارند
آخ دیدن سه ساله حسین جان داده..
(#دشتی)
آخ
🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی
🔳یتیمی خاری دوران یتیمی
🔳اگر دست پدر بودی به دستم
🔳چرا کنج خرابه می نشستم
هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو ..
#یا_حسین..
🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب
🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب
🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب
🔸روحش به جنان رفت برایش #صلوات
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
کانال روضه دفتری👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#واحد
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
بانوای
#میثم_مطیعی
🏴🏴🏴🏴🏴
خیمه ها سوخت دویدیم و حرم سوخت عمو
خیمه ها سوخت دویدیم و حرم سوخت عمو
معجرم سوخت همه دور و برم سوخت عمو
روی این خار بیابان نفسم بند آمد
ناگهان سیلی و چشمان ترم سوخت عمو
بعد تو دست یتیمان حرم را بستند
لابه لای قل و زنجیر پرم سوخت عمو
تا که بر نیزه سر قافله سالار گذشت
عمه با خاطره های پدرم سوخت عمو
آه از کوفه و آن هلهله و بزم یزید
از غم غربت عمه جگرم سوخت عمو
وقتی آمد سر بابای غریبم دیدم
آسمان تیره شد و در نظرم سوخت عمو
شاعر: امامی
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌴💐🌴💐🌴💐🌴💐🌴
رسم زمونه
عجب رسمیه رسم زمونه/ برادر میره خواهر میمونه
یکی شهید و یکی اسیره / دلم از غصه داره می میره
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
در دشت و صحرا جسم شهیدان/پامال زیر سم ستوران
از خیمه می زد آتش زبانه / دشمن در آنجا با تازیانه
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
یکسو سکینه فریاد می زد / داد از جفای صیاد می زد
یکسو رقیه دستش به رویش / چون قلب زینب آشفته مویش
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
زهرا فغان در معراج می کرد / دشمن به خیمه تاراج می کرد
یک تن به دوشش یک گاهواره / یک تن به مشتش یک گوشواره
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
در آسمان ها امواج دود است / هر کس که بینی رویش کبود است
دُردانه طفلی خوابش گرفته / پیراهن او آتش گرفته
صداش گرفته بس ناله کرده /پای کوچولوش آبله کرده
موهاش پریشون رنگش پریده / سه ساله دختر قدش خمیده
مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان
نوحه حضرت رقیه (ص)
به سبک (عجب رسمیه رسم زمونه)
گوزلرین یومدی دینجلدی غمدن
قلبینده یاره ئولدی رقیم
اکبر ئولندن باغلا ردی قاره
اگنینده قاره اولدی رقیم
(آرام جانیم لای لای رقیه
شیرین زبانیم لای لای رقیه )
(گوشواره)👆👆👆
ویرانسرانون سوندی چراغی
گل آی ابلفظل ماتم سرایه
قارداشیم کیمین کفن سیز ئولدی
یارالی جسمین بوکدوم قرایه
خبردار ایله مظلوم آتاسین
باشیندا قاره گلسین عزایه
(گوشواره) آرام جانیم لای لای رقیه
حسرت باخاندا جانیم آلاردی
مژگانی هردم قالخوب اننده
بیرگون مارالیم بیرسوز دانیشدی
قلبیم آلیشدی یاندیم محنده
سسلندی عمه گوشوارم یوخدی
شرمنده اولام اکبر گلنده
(آرام جانیم لای لای رقیه
شیرین زبانیم لای لای رقیه)
#شور
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_علیها
بانوای
#حسین_طاهری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
(بزار بابام از سفر بیاد دیگه سیلی نمیخورم
نمیمونه زیر دست و پا چادرم) ۲
{( از صبح منم و تازیونه
میگم چرا غروب نمیشه)۲
اینقدر من و زدن صورتِ
کبود من که خوب نمیشه }۲
{(بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام) ۲
بابا چی میخوان از جونم نمیدونم}۲
(بابا بابا حسین )۴
بزار بابام از سفر بیاد میبینه حالِ زارمُ
میادش و پس میگیره گوشوارمُ
(دیدم پیرزن یهودی با سنگ تو رو نشون گرفته
دیدم به روی نیزه بابا همه سرت رو خون گرفته)۲
( بابا زمین گیرم بابا پیرِ پیرم )۲
چرا زودتر پس من نمیمیرم
(بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام)۲
چی میخوان از جونم نمیدونم
(بابا باباحسین ) ۴
بزار بابام از سفر بیاد
منو از اینجا میبره
یه لباس نو برای من میخره
تشت سر و سر بریده
به یاد مجلس یزیدم
برده فروشا دورِمونن
نگم چه حرفایی شنیدم
(بابا وای از غم ها
بابا موندم تنها)۲
صورت و پهلومه مثل زهرا
(بابا سرگردونم بابا تو ویرونه ام)۲
چی میخوان از جونم نمیدونم
(بابا باباحسین ) ۴
به دوری ِ تو عادت ندارم
بیا که دیگه طاقت ندارم
شبا بدون لالاییِ تو
خرابه خواب راحت ندارم
{(منو زدن)۲ لِه شد عروسکم زیر دست و پا } ۲
(منو زدن)۲ بابا به قصد کُشت بین کوچه ها
هِی نگاه به منو معجرم میکنن
بچه ها هم دارن مسخرَم میکنن
(حسین ... آه آه
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
نوحه حضرت رقیه (ص)
به سبک (عجب رسمیه رسم زمونه)
گوزلرین یومدی دینجلدی غمدن
قلبینده یاره ئولدی رقیم
اکبر ئولندن باغلا ردی قاره
اگنینده قاره اولدی رقیم
(آرام جانیم لای لای رقیه
شیرین زبانیم لای لای رقیه )
(گوشواره)👆👆👆
ویرانسرانون سوندی چراغی
گل آی ابلفظل ماتم سرایه
قارداشیم کیمین کفن سیز ئولدی
یارالی جسمین بوکدوم قرایه
خبردار ایله مظلوم آتاسین
باشیندا قاره گلسین عزایه
(گوشواره) آرام جانیم لای لای رقیه
حسرت باخاندا جانیم آلاردی
مژگانی هردم قالخوب اننده
بیرگون مارالیم بیرسوز دانیشدی
قلبیم آلیشدی یاندیم محنده
سسلندی عمه گوشوارم یوخدی
شرمنده اولام اکبر گلنده
(آرام جانیم لای لای رقیه
شیرین زبانیم لای لای رقیه)
#زمینه_امام_حسن_ع
#ضربان_قلب
☑️بند اول
ضربانه قلب من/میگه همه ش مجتبی
خیلی من عاشقتم/ای گل ناز زهرا«س»
دله من خوشه به این/که بگی این نوکرمه
چی میشه که من و تو/یه عاشقات کنی سوا
.....
منم عاشقت/شده ورد لبهات یه عمر یاحسن«ع»
منم ذره و/تویی فوق و مافوق دریاحسن«ع»
منم نوکرو/تویی شاه/وسالارو آقاحسن«ع»
...
حسن جان امیری
تو عشقای دنیا تویی بی نظیری
حسن جان میدونم
تو وقت غریبی تو دستم میگیری
حسن جان حسن جان حسن جان
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
☑️بند دوم
دنبال هیات توام/تو هرمحله هرجا
تا حسن میگم چشام/میشه شبیه دریا کی گفته که بی حرمی/ای همه ی آمالم
میدونی حرم داری /همیشه تو قلبه ما
.....
یه روز میسازیم/برات سایه بون و یه گنبد طلا
حرم میسازیم/شبیه حریم شه کربلا
یه طرحی جدید/یامثل حریم امام رضا«ع»
اقاجون غریبی
مزار تو داره چه حس عجیبی
کریمی
واسه دردای من یه عمره طبیبی
حسن جان حسن جان حسن جان
💠💠💠1⃣0⃣1⃣4⃣💠💠💠
═ ೋღݪبیڪیـٰازِيـنَـݕღೋ═
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
⛈ 🦋
1. سماواتی ، اگر به دیده.mp3
6.72M
#مناجات_امام_زمان (عج)
#حاج_مهدی_سماواتی
#دستگاه_ماهور
اگر به دیده ی ظاهر
تو را نمی بینم
ولی تو را ز دل و جان ،
جدا نمی بینم
چنا نکه شیفته ی
آن جمال زیبایم
به هر چه می نگرم
جز تو را نمی بینم
#مولا_جانم :
نمیکنی ز مراعات حال ما غفلت
که این سَجیّه
به غیر از شما نمی بینم
#یابن_الحسن :
بلای عشق تو را
من بلا نمی دانم
گدای کوی تو را
من گدا نمی بینم
روز جمعه ، روز امام زمانه ، سرِراهش نشستی ، دستتو به گدایی دراز کن و صداش بزن :
(یا صاحب الزمان ) تکرار
بلای عشق تو را من بلا نمیدانم
#مولا_جان :
زبسکه پرده ی عصیان
گرفته چشمم را
تو در کنار منی
من تو را نمی بینم ..
( یابن الحسن ) تکرار
شاعر :
#حاج_سید_رضا_مؤید_خراسانی
حکم استفاده از انگشتر در انگشتهای سوم و اشاره، طبق روایات اسلامی چیست؟
پرسش
حکم استفاده از انگشتر در انگشتهای سوم و اشاره، طبق روایات اسلامی چیست؟
پاسخ اجمالی
در مورد قرار دادن انگشتر در انگشت اشاره و وسط، دو دسته روایت نقل شده است:
1. روایاتی که ما را از این عمل باز میدارند؛ پیامبر اسلام(ص) فرمود: «امّتم را از قرار دادن انگشتر در انگشت وسط و اشاره نهی میکنم».[1] و فرمود: «یا علی! انگشتر در انگشت وسط و اشاره قرار نده ... و انگشت کوچک را خالی از انگشتر نگذار».[2]
۲. روایاتی نقل شده که نشان میدهند شخص پیامبر اکرم(ص) در انگشتان اشاره و وسط، انگشتر قرار میدادند؛ مانند حدیث: «و بسیار بود که پیامبر(ص) انگشتر را به انگشت وسط در مفصل قرار میداد، و گاه به همین نحو در انگشت شست قرار میداد».[3]
در اینگونه موارد که در ظاهر بین روایات تعارض وجود دارد، باید آنها را با هم جمع نمود؛ با توجه به روایات نهی چنین به دست میآید که نهی از قرار دادن انگشتر در انگشت شست و وسط، در صورتی است که انگشترها فقط در این دو انگشت باشند، امّا اگر انگشت کوچک و انگشت کناری آن، انگشتر داشته باشند در این صورت انگشتر داشتن سایر انگشتان اشکال ندارد؛ مانند اینکه در روایات آمده، انگشتر به انگشتان دست راست کردن از نشانههای مؤمن است،[4] که اگر انگشتر در دست راست باشد و علاوه بر آن بر دست چپ هم باشد اشکال ندارد.
همچنانکه برخی از بزرگان فرمودند: نهی در اینجا نهی تنزیهی و کراهتی است، نه نهی تحریمی؛[5] یعنی مکروه است که در دو انگشت وسط و اشاره انگشتر قرار داده شود.
[1]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، ص 97، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق.
[2]. همان.
[3]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 37، شریف رضی، قم، چاپ چهارم، 1412ق.
[4]. «روی عن الصادق(ع) أنه قال علامات المؤمن خمس صلاة إحدى و خمسین و تعفیر الجبین و التختم بالیمین و زیارة الأربعین و الجهر ب بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»؛ احسائى، ابن ابى جمهور، عوالی اللآلی، ج 4، ص 37، انتشارات سید الشهداء (ع)، قم، 1405ق.
[5]. سبزوارى، سید عبد الأعلى، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، ج 5، ص 366، مؤسسه المنار (دفتر حضرت آیة الله)، قم، چاپ چهارم، 1413ق.
.
#پنجم_صفر
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه مسجدی - شهادت حضرت رقیّه سلام الله علیها - سبک من یادگار...
با عمّه گفتم آخر میآیی
امّا نگفتم با سَر میآیی
به دخترِ خود سر زدی
با سَر خرابه آمدی
خورشیدِ عطشان بابا حسین جان
یا اَباالمظلوم اباعبدالله (۴)
از روی نیزه دیدی چهها شد
قاتلِ جانِ... ما ناسزا شد
بر دست و پایم سلسله
پای سرِ تو حرمله....
آتش به جان زد زخمِ زبان زد
خورشیدِ بی سر غریبِ مادر
یا اباالمظلوم اباعبدالله (۴)
آهی کشیدم کاخی به هم ریخت
با روضه هایم اشکِ حرم ریخت
من روضه خوانِ هر شبم
مدیونِ عمّه زینبم
این زندگی را آزادگی را
خورشیدِ عشقی شورِ دمشقی
یا اباالمظلوم اباعبدالله (۴)
#محرم #صفر #کربلا
#نوحه_مسجدی #شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#دمشق #شام
#حسین_ایمانی
.
💠 #زمینه_مناجاتی #امام_حسین علیه السلام 💠
#آرزوی_زیارت_اربعین
بند اول
@emame3vom
من هر شب جمعه میام توی هیات
یه گوشه میشینم تو کنج یک خلوت
هیچی نمیخوام ای همه کس و کارم
وقتی تو این عالم اقا تو رو دارم
حال خرابمو ببین
کرب و بلا میخوام همین
آقا نزن رومو زمین
بطلب با مادرم
یه شب جمعه حرم
آقام آقام یا حسین
بند دوم
چند وقته دلتنگی افتاده به جونم
میخوام بیام پیشت اما نمیتونم
درسته بد کردم درسته سربارم
ولی بجاش اقا خیلی دوست دارم
مرهم تویی به دردامو
هستی تموم رویامو
دریا کن اشک چشمامو
حس میکنم کربلام
وقتی تو روضه ت میام
#زمینه
#فرید_آلبوغبیش
https://eitaa.com/emame3vom/30797
👇.
.
#پنجم_صفر
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته - شهادت حضرت رقیّه سلام الله علیها
چقدر گفت پدر... سر برایش آوردند
میانِ تشتِ طلا زر برایش آوردند
به شرطِ روضه و آهِ مداوم و ناله
برای دیدنِ او پَر برایش آوردند
همین که زائرِ این سَربُریده شد دختر
دلِ شکسته و مضطر برایش آوردند
اگرچه لکنتِ او مانعِ کلامش بود
بلای جانِ ستم روضه و سلامش بود
سلام بر رگِ صدپارهیِ امامِ شهید
سرِ بریده به این طفلِ نازدانه رسید
غروبِ تلخِ فراقت شروعِ غمها بود
تو رفتی و غم و شعله به سویِ خیمه دوید
به روی خار گلِ نازدانه پا که گذاشت
همین که تاولِ پاهای خستهاش ترکید....
توانِ تند دویدن نداشت زَجر رسید
کشیده زد درِ گوشَش دو گوشواره کشید
هنوز لالهیِ این گوشِ پاره می سوزد
درست جای دو تا گوشواره می سوزد
اگرچه نایِ دویدن نداشت دردانه
دویده پایِ سر روی نِی غریبانه
به دستِ بسته و پاهای زخمیاَم سوگند
که مانده بر روی من جای دستِ بیگانه
گلِ تو را سرِ بازار مسخره کردند
مَلیکه را به کنیزی که خواست... مَستانه...
کشید موی سرم را کشید و من را بُرد
به طعنه گفت که شد خانه یِ تو ویرانه
گرسنه ام پدر امّا غذا نمی خواهم
قسم به جانِ خودت جز تو را نمیخواهم
#محرم #صفر #شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#دمشق #کربلا
#حسین_ایمانی
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل - مدح و مرثیه حضرت رقیّه سلام الله علیها
از تبارِ شیرِ بدر و خیبری بنتُالحسین
دختری امّا سراپا مادری بنتُالحسین
کشته ما را غصّه و دلشورههای اربعین
اربعین کربوبلایم میبَری بنتُالحسین
بیپناهی و نداری سایهبانی بر سرت
سایهساری و پناهِ محشری بنتُالحسین
بودهای زیرِ پرِ عبّاس در کربوبلا
گوشهیِ ویران خودت سرلشکری بنتُالحسین
خطبههایت مثلِ عمّه ندبههایت چون علی
تو علمدارِ غریبِ مادری بنتُالحسین
دیدههایت ابرِ بارانیِ غمهایِ حسین
روضهخوانِ پادشاهِ بیسری بنتُالحسین
هِقْهِقَت با دِق به پایِ این طبق پایان گرفت
العجل تا صبحِ وصلِ دلبری بنتُالحسین
#محرم #صفر #شهادت
#غزل #مدح_مرثیه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
.
.
#پنجم_صفر
#جواد_مقدم
نوکرتم رقیه خاتون ، شاهرگمم میدم براتون
دلم الآن سمت دمشقه درست کنار کفتراتون
دارم پَر میزنم به سمت مرقدت
بشم کبوتر جلد هوای گنبدت
یا اَیهاالعزیز ، برام دونه بریز
منم همون گدای روسیاه هر شبت
فدای گنبدت ، فدای گنبدت
با دستای کوچیکت گره هامونو وا میکنی
با اسمت چه شوری تو روضه برپا میکنی
غوغا میکنی ، غوغا میکنی
... نوکرتم به فاطمه ، نوکرتم به فاطمه ...
قبول کن این چشم ترم رو ، نگیر تو سایۀ سرم رو
ان شاءالله یک روزی میذارم رقیه اسم دخترم رو
تب و تاب منی ، مِی ناب منی
تو دردونه ی مهربون ارباب منی
سر سفرتم و نمک گیر تواَم
برادر زاده ی خوشگل عباس منی
تو احساس منی ، تو احساس منی
اباالفضل با الله اکبر تو محشر میکنه
چنین رزمایشی رو جز آقام حیدر میکنه
محشر میکنه ، محشر میکنه
... نوکرتم به فاطمه ، نوکرتم به فاطمه ...
ملیکه ی اَرض و سماوات ، بازم شده وقت ملاقات
برا تو سینه میزنم من کربلا میگیرم از بابات
حرم خواب شبم ، حرم تاب و تبم
ان شاءالله اربعین پیاده کربلا برم
تو سایه ی سرم ، تموم باورم
ان شاءالله میرسم یک شبی من با مادرم
دم بابُ الحسین ، تو بین الحرمین
بگو نوکر من بیا تورو هم میخرم
تورو هم میخرم ، تورو هم میخرم
اَباالکرامت اربابه و خانوم بنت الکرمه
ان شاءالله اولین قرارمون توی حرمه
سایت سرمه بی بی ، سایت سرمه بی بی
... نوکرتم به فاطمه ، نوکرتم به فاطمه ...
#حضرت_رقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
#شور
جواد مقدم
👇
.
#پنجم_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
حجت الاسلام #مهدی_علی_قاسمی
با آتش خیمه، تن اهل حرم سوخت
بابا کجا بودی، نبودی معجرم سوخت
از داغ هجرانت، چهل منزل، شب و روز
آن قدر گریه کرده ام، پلک ترم سوخت
دیدی حمیده، دختر هم بازی من
در زیر سم اسب ها، پشت حرم سوخت
هر بار نامت را به لب با گریه گفتم
با ضرب سیلی، عمه جانم در برم سوخت
دیگر توان پر گشودن هم ندارم
از بس مرا زجر حرامی زد، پرم سوخت
جوری لگد زد، خاطرات هر سه سالم
آتش گرفت و آیه های کوثرم سوخت
ضرب لگد، سیلی و سنگ و خار و آتش
بعد از عمو عباس، کلّ پیکرم سوخت
دارم خبر، در خانه ی خولی سرت سوخت
داری خبر از آتش خیمه سرم سوخت؟
وقتی سرت را بر درختی بسته دیدم
آتش گرفتم آن چنان خاکسترم سوخت
بر ما اشاره کرد مرد سرخ مویی
خیلی اهانت کرد، قلب خواهرم سوخت
بالشت من سنگ است وقتی دامنت نیست
دنیا دلش بر وضع زار بسترم سوخت
از سوز سرمای شب و گرمای روزش
کنج خرابه، استخوان لاغرم سوخت
بس که گرسنه مانده ام، سرگیجه دارم
از بس نخوردم آب، زخم حنجرم سوخت
شعر وصال من... رگ خشک گلویت
بوسیدم آن گونه که بیت آخرم سوخت
.
.
#آرزوی_زیارت_اربعین
#امیر_حسین_الفت
بسم الله النور
__________________________
هر سال
تو همین روزا بسته میشد کوله بارم
هر سال
باید این موقع میرسیدم به قرارم
اسم تو بردم
هر چی تونستم
کربلا رفتنها مو
قدر ندونستم
کرببلا چشم به راهمه
حرم تو سر پناهمه
نمیتونم اربعین بیام
تقاص کدوم گناهمه
من دوست
ای
همهء کس و کارم
ای
همه دار و ندارم
ای
همه صبر و قرارم
حسین
__________________________
.👇
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه_س_شهادت
از زنـدگیِ بـدون تـو سیـر شـدم
بـعـد از تـو پـدر اسیـر زنجیـر شـدم
حق داری اگـر رقیـه را نشناسی
در کودکی ام ز داغ تو پیـر شـدم
شاعر: #مصطفی_محمدی