#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه، آقای غریبم چقدر غم داری
تا ابد هم که بخوانند همه مرثیهات
باز هم روضهی ناخوانده به عالم داری
این همه زائر دلسوختهی خاکت را
از ازل داشتهای، تا به ابد هم داری
روضهخوانهات زیادند، یکی شان قرآن
مطلع فجرِ خدا، سورهی مریم داری
درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت
خواهرت هست کنارت، تو که مَحرم داری
بهترین نوحهی ما هست «غریب مادر»
صاحب روضه بگو -بهتر از این دم داری-؟
تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت، هم انگشترِ خاتم داری
**
وقت تدفین تو ای شعر غریبی، پسرت
دید در وزن تنت چند هجا کم داری
✍ #محسن_عرب_خالقی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
تویی دریای بی پهنای خِلقَت..، ما نَمَت هستیم
تو بیش از ظرفیتهای وجودی، ما کمَت هستیم
ملالی نیست..، ما را حبس کن در پیلهی داغت
که این پروانهبودن را بدهکار غمَت هستیم
به جز "گریه" گدای خانهات خرجی نمیخواهد
دو سکه اشک هم کافیاست..، لنگِ دِرهَمَت هستیم
به قربان کف پایَت! قدم بر چشم ما بگذار
فراتت را رها کن تشنهلب! ما زمزمَت هستیم
اگرچه اشک ما مَشکی برایَت پُر نخواهد کرد
اقلاً دلخوشیم از اینکه گاهی مَرهمَت هستیم
تمام آسمانها تکّهای از بیرقات هستند
به هرجا میرویم انگار زیر پرچمَت هستیم
خوشامدگوییِ هر گریهکُن با حضرت زهراست
به مادر جان بگو: دلتنگ خیرمقدمَت هستیم
به دلچسبیِ آه سینهزنهای تو آهی نیست
بُخار استکانِ چاییِ تازهدمَت هستیم
فقط کافیست تا لب تر کنی..، پای تو میمیریم
به قول لاتهای با مُرُوَّت: آدمَت هستیم!
**
دم مغرب..، سنانِ مست رفت و ساربان آمد...
همه دلواپس انگشتِ زیر خاتمَت هستیم
نفهمیدیم آخر..،یک حصیر کهنه کافی بود؟!...
کماکان فکرِ طرز جمع جسم دَرهمَت هستیم
✍ #بردیا_محمدی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
اگر ستاره و خورشید و ماه تابنده است
تمام علتش این است بر درت بنده است
به دیدهی متکبر که آبِ رو ندهند
هرآنکه خاک در توست آبرومند است
مرا به گریه بیانداز و خود حکومت کن
که پادشاهیِ دریا، به تو برازنده است
به روز حشر که عالَم به گریه مشغولند
جزای گریهکنانِ غم شما خنده است
از آن زمان که به لبهای خشک تو نرسید
فرات از پدر و مادر تو شرمنده است
گریستند به ذبح گلوت حیوانات
که جزء گریه کنانت، وحوش درنده است
**
بنی اسد چه کند؟! از کجا شروع کند؟!
تن تو اين طرف و آن طرف پراكنده ست
سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_اسارت
از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست
همراه من جز اشکهایم همدمی نیست
دلخونتر از پرچم سیاهِ گنبد تو
این روزها بر بامِ عالم پرچمی نیست
غیر از همین اشکی که میبارم برایت
والله... بر زخمِ تن تو مَرهمی نیست
باید به حال چشمهایم خون بِگریَم
آنجا که در داغ تو مرطوب از نَمی نیست
گر عالم و آدم شود بیگانه با من
وقتی تو هستی آشنایم، پس غمی نیست
آرامشی دارم که میدانم، برایش
از روضهاَت بهتر دلیلِ محکمی نیست
وقتی تو را بالا سرِ قبرم ببینم
دیگر برایم بهتر از آن دم، دمی نیست
**
در روضهی گودال جا دارد بمیرم
دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست
در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی...
سنگینتر از داغ تو بی شک ماتمی نیست
آن زن، که حتّیٰ سایهاش را کس ندیدهست
وای از زمانی که برایش محرمی نیست...
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
بار گناه، برکت چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبتِ تو، کم گریستم
✍ #علی_مقدم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
چون خواهر خود به قلب ما دست بکش
کم مانده که از غمت بمیریم حسین...
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
هر زندهدلی در غمت ای ماه! گریست
با اشک، وضو گرفت و آنگاه گریست
تا گفت حسین: "انا قتیل العبرات"
عالَم به همین روضهی کوتاه گریست
✍ #عارفه_دهقانی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#گریه
فردا که میفهمم بهایِ اشک من چیست
افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم
✍ #میثم_مؤمنی_نژاد
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_اسارت
از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست
همراه من جز اشکهایم همدمی نیست
دلخون تر از پرچم سیاهِ گنبد تو
این روزها بر بامِ عالم پرچمی نیست
باید به حال چشمهایم خون بِگریَم
آنجا که در داغ تو مرطوب از نَمی نیست
دریاتر از چشمی که دریا را خجل کرد
در مروهی سعی و صفایت، زمزمی نیست
گر عالم و آدم شود بیگانه با من
وقتی تو هستی آشنایم، پس غمی نیست
آرامشی دارم که میدانم، برایش
از روضهاَت بهتر دلیلِ محکمی نیست
وقتی تو را بالا سرِ قبرم ببینم
دیگر برایم بهتر از آن دم، دمی نیست
در روضهی گودال جا دارد بمیرم
دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست
در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی...
سنگینتر از داغ تو بی شک ماتمی نیست
آن زن، که حتّیٰ سایهاش را کس ندیدهست
وای از زمانی که برایش محرمی نیست
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
آزاد آن دلیست که این جا اسیر شد
باید به پای مِهرِ شما بود و پیر شد
در روز رستخیز سرافکنده کِی شود،
هرکس که در حضور شما سر به زیر شد؟
بی مهرتان کسی به مقامی نمیرسد
هرکس که بود سائل این در، امیر شد
باشد چراغ ظلمت قبرش هرآن دلی
کز پرتو ولای تو روشن ضمیر شد
هر روز پیش چشم به تصویر میکشم
سر روی نیزه رفت و تنت غرق تیر شد
در حیرتم که بین تمامی اولیا
آقا کفن برای تو تنها حصیر شد!
مدیون لطف توست «وفایی» و باز هم
در محضرت رسیده و منت پذیر شد
✍ #سیدهاشم_وفایی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
تا که در روضهی ما گشت چراغی روشن
شد مشام همه از عطر اقاقی روشن
هر جگر داغ ببیند بشود فرسوده
جگر ما شده هرروز ز داغی روشن
کاش مارا به حسینیهی تو خاک کنند
قبر ما را برسانند به باغی روشن
آخر این گریه چه خیریست که با یک قطره
ساخته از دل ویرانه اتاقی روشن
محضر پرچم تو خَم شدم و خوب شدم
سر من خورد در این کوچه به طاقی روشن
تاج و تخت همه پادشَهان آخر سوخت
ماند شمع حرم شاهِ عراقی روشن
بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید
پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن
**
ای سر رفته به مطبخ! "بغل زینب" هست!
برو از خانهی خولی به رواقی روشن
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#تنور_خولی
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد
بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد
مسیر بندگی و طاعت بدون حسین
مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد
اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده
بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد
همینکه چای عزا دم کشید در روضه
شفای درد و شراب طهور خواهد شد
خوشا به حال هر آن نوکری که زندگیاش
فقط هزینهی خیر الامور خواهد شد
خودِ حسین پناه تمام نوکرها
میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد
اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم
برات کربوبلا جفتوجور خواهد شد
حرارت غم او در دل است و این گریه
گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد
**
کنار جسم حسینش عقیله با گریه
اسیر خندهی قومی شرور خواهد شد
سری که از نوک نیزه میان خورجین رفت
شبی روانه به سوی تنور خواهد شد
بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار
سحر میآید و عصر ظهور خواهد شد
✍ #محمدجواد_شیرازی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_شهادت
#دیر_راهب
عاشق شدن، شاید... اگر... اما... نمیخواهد
مجنون نمیگوید مرا لیلا نمیخواهد
من آمدم دورت بگردم، برنگردانم
شمعِ نگاهت گِردِ خود پروانه میخواهد
دنیا برای اهل دنیا؛ من تو را دارم
آنکه تو را دارد دگر دنیا نمیخواهد
امروز جایی نوکری کردم که اربابش
هرچه شود، عذر مرا فردا نمیخواهد
عاشق میان سینه دارد یک حُسینیه
عاشق برای گریه کردن جا نمیخواهد
هرکس که چای روضه را پَس میزند انگار
در جنّت است و آب کوثر را نمیخواهد
گریه کنت با دست، بر سر میزند یعنی
از غصهی ذبح سرت، سر را نمیخواهد
داغ علی اکبر به جانت آتش افکنده
جسم تو دیگر تابش گرما نمیخواهد
حداقل یک پارچه رویت بیندازند
پوشاندن پیکر دگر فتوا نمیخواهد
از کربلا تا کوفه و از کوفه تا به شام
راهب فقط فهمید مویت شانه میخواهد
سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_اسارت
ذکر شریف ارباب، تسبیحِ مستجاب است
پس یاحسین گفتن، اصلیترین ثواب است
یک قطره اشک ما را، هفتاد حج نوشته
اربابِ دستودلباز، از بس که خوشحساب است
یک بیت گریه کردیم، صد جِلد معرفت شد
شوریِ اشکِ هیئت، شیرینترین کتاب است
جُونِ حسین باشی، بوی بهشت داری
عطر لباس نوکر، خوشبوتر از گلاب است
هر منصبی که داریم، با انتخابِ زهراست
مادر برای فرزند، دنبالِ انتصاب است
ذکرِ مصیبتِ او، تضمین خانهی ماست
کاخ بدون روضه، کاشانهای خراب است
ما شهروندهایِ، جمهوریِ حسینیم
خونِ شهید گودال، تضمینِ انقلاب است
تا کارمان گره خورد، گفتیم: یا رقیّه
این نازدانه نامش، در هر زمان جواب است
دوری وَبالمان شد، زخمی به بالمان شد
یک سالِ بی زیارت، بالاترین عذاب است
خرجیِ کربلا را، پایِ نجف نوشتند
بانیِ اربعینش، شخصِ ابوتراب است
**
اربابِ آبها را، لبتشنه سر بُریدند
از داغ حنجرِ او، دلهای ما کباب است
آزار پشتِ آزار، بازار پشتِ بازار
آل علی گرفتار، دست همه طناب است
آن بانویی که گریان، دنبالِ نیزهداران
هِی میدَوَد پریشان، حس میکنم رباب است!
✍ #بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
به جز حسین حواس کسی به نوکر نیست...
کسی میان سران از حسین ما سَر نیست
حسین بوده، اگر آبرو به ما دادند
علی نباشد اگر، صحبتی ز قنبر نیست
غریبهای که حسینی شده، برادر ماست
برادری که حسینی نشد، برادر نیست
نماز و روضه و حج و زکات جای خودش
بدان رفیق که چیزی ز روضه بهتر نیست!
کسی که آمده در محشرِ حسین امروز
زمان صور، هراسان میان محشر نیست
تمام خیر همینجاست، زیر پرچم او
نگرد جای دگر را، که جای دیگر نیست
عراق خاک حسین است، خاک ایران هم
حسینیهست زمین، حرف چند کشور نیست
**
گلوی تو بهخدا بوسهگاه زهرا بود
به شأن حنجرهات زخمهای خنجر نیست
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@navaye_asheghaan
4_5949341299160125047.mp3
3.06M
#واحد #شور
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
بند 1⃣
عالمی دارم با این گدایی
روزی میخورم از قِبَلِ تو
دوری بسه میخوام که دوباره
برگردم آقا توو بغل تو
عشقت توو دلم / جاکرده حسین
دنیا منو از حرم جدا کرده حسین
اینکه من هنوز / توی خیمهتم
یعنی مادرت منو سوا کرده حسین
بی تابم یا اباعبدالله
اربابم یا اباعبدالله
بند 2⃣
از نام تو آبرو گرفتم
عشقت آقا از سرم زیاده
اسمت که میاد میون روضه
جاری میشه اشکام بی اراده
عشق تو برام / لازمه حسین
هر کیو دیدم این روزا عازمه حسین
حاشا که منو / دعوت نکنی
فکری برا نوکر رقیهات نکنی
سامونم یا اباعبدالله
ای جونم یا اباعبدالله
بند 3⃣
من هیچ کسو مثل تو ندیدم
با خوب و بدِ گِداش بسازه
از وقتیکه یادم میاد آقا
پرچم شما در احتزازه
من با نفست / سر زنده میشم
لطف تو رو میبینم و شرمنده میشم
نبضم با غمت / تنظیمه حسین
من میام به روضههات سراسیمه حسین
آشوبم اباعبدالله
محبوبم یا اباعبدالله
✍ #احسان_نرگسی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_سجاد_ع_مصائب
منت از این خانواده هر کسی بهتر کشید
درد طعنه از زبان این و آن کمتر کشید
تا درِ این خانه باشم آبرویم میدهند
دربهدر شد هرکسی که دست از دلبر کشید
بادهی هر ساغری قطعاً نمیسازد به من
ساقیِ من باده را از چشمهی کوثر کشید
به خود من بود اگر از روضه غافل میشدم
مادرش _روحی فداها_ کار از این نوکر کشید
باز دارند از حسینیه غنیمت میبرند
هرکه آمد این سیاهی را به چشم تر کشید
فقر یعنی سینهای خالی از عشق اهل بیت
عاشقِ ارباب دست از کیسههای زر کشید
جام اشک این دو ماهه دست بی بی زینب است
خوشبحال هر کسی آمد و آن را سر کشید
*
هم بزرگ و کوچک و هم اوسط اینها علیست
ذکر هو باید به عشق این همه حیدر کشید
مرغ دل یک بام دارد دو هوا، این روزها
باید از کرببلا سوی مدینه پر کشید
*
گریه کرد و آه سردی از دل مضطر کشید
آن که با انگشتِ زخمی لالهای پرپر کشید
کوچه کوچه شهر پیغمبر سراسر ناله شد
تا شهید زندهی زینب، عبا بر سر کشید
روضه یعنی بعد روز واقعه با دست خود
نیزهها را یک به یک از پهلوی اکبر کشید
روضه یعنی که عموی خوش قد و بالاش را
تکه تکه مثل طفل کوچکی در بر کشید
از خجالت آب شد در پیش چشمان رباب
هر زمانی که گریزش به لب اصغر کشید
روضه یعنی اینکه این آقا به چشمش دیده است
بی حیا دشداشهاش را تا زد و خنجر کشید
*
بعد از این در روضهاش #قافیه کم میآورد
او پدر را از دل گودالِ خون بیرون کشید
روضهام امشب اگر مکشوفه شد شرمندهام
او خودش مرثیههایم را به خاک و خون کشید
روضه یعنی دستهای ناتوانش بینِ راه
خارها از دست و پای زخمی خواهر کشید
روضه یعنی هرقدم در پیش چشمان ترش
دست شومی از سر آیینهای معجر کشید
روضه یعنی روضههای ناتمام محفلش
باز هم مرثیههایش به شبی دیگر کشید
رشتهکوه درد و غم را مثل زخم کهنهای
روی دوش خستهاش تا لحظهی آخر کشید
مو کنان، مویه کنان بر سینه و سر میزنیم
یک علیِ دیگر از این خانواده پَر کشید
✍ #علیرضا_خاکساری
@navaye_asheghaan
Roz 5 MOHARAM - MaktabolHosein 1445-1402 (2).mp3
2.72M
#زمینه #شور
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
هر چقدَر
گریه کنم
سیر نمیشم
حسینجانم
من چجوری
از غمِ تو
پیر نمیشم
حسینجانم
حلالم کن؛ اگه از غم تشنگی تو نمردم
حلالم کن؛ اگه جونمو پای غمت نیاوردم
حلالم کن؛ آقاجانم
عزیزالله؛ یاثارالله
✍ #حمید_رمی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
ماه را در مَسلَکِ شب میکند مَعنا حسین
در دلِ تاریکیِ دنیا، چراغِ ما، حسین
وقت اوج بی کسی، پشت مرا خالی نکرد
وقتِ تنهایی به دادم میرسد تنها، حسین
یک به یک ما را حسین آورد و با هم دوست کرد
تک تکِ ما قطرهایم و حضرتِ دریا، حسین
زحمتش را او کشید و رحمتش بر ما رسید
خون خود را خرج کرده پای خیلیها، حسین
کُلُّهُم نورٌ عَلیٰ نورَند معصومینِ ما
بین این اربابها، ارباب بی همتا، حسین
کودک ششماههی این قوم، پیرِ عالَم است
رُشد اگر میکرد او میشُد خودش یکپا حسین
سنگ و چوبِ خانهی ما عطر سیبش را گرفت
آنقَدَر زیرِ لبش میگفت بابا: یا حسین!
روضهی رضوان بدونِ روضه مثلِ دوزخ است
اصلِ جنت مجلسِ گریه است..، آن هم با حسین
هرکه بالا خواه بَزمِ هیئتش درآمده
پرچمش را روز محشر میبرد بالا حسین
قدردانی کردن از هر سینهزن با فاطمهست
ایستاده پیش در با مادرش زهرا، حسین
آی نوکر ! اربعین را از حسن درخواست کن
رد نخواهد کرد حرف این برادر را حسین
هر زمانی گیر کردم زود گفتم: یا حسن
تا گره را وا کند از کار من درجا حسین
**
کوچه و بازار، ناموس علی را زجر داد
خواهری فریاد میزد: آه و واویلا حسین
هر کُجا افتاد از نیزه، رباب از هوش رفت...
پیش پای حرمله میشد سرش پیدا، حسین...
✍ #بردیا_محمدی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
شهریاری که شده قطعه حصیری کفنش
او حسین است که آفاق شده سینهزنش
داغ او بر جگرِ تشنهی صحرا باقیست
تا سماوات و زمینند به حزن و محنش
هفت گردون به لبش زمزمه و شور و نواست
از تب غم زدهی داغ عقیقِ دهنش
آه ای گریه سرایان! بسراید غزل
از سرِ نیزهسوار و بدن بیکفنش
بگذریم اینکه سرش تشنه بریدند ولی
اسبها از چه دواندند به روی بدنش؟!...
✍ #اعظم_کلیابی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
بی تو سرگردانم و یک دردِ جانکاهم حسین
خوب شد که سائلِ این بزم و درگاهم حسین
دستهایم را نگیری! میخورم هر آن زمین...
راه را گم میکنم! پس باش همراهم حسین
دردسر دارم برایت! من کجا اینجا کجا؟!
بینِ خوبانت منِ بیچاره گمراهم حسین
مثلِ حرّ، با توبه راهم را به تو کج کردهام
چونکه از آقاییات بسیار آگاهم حسین
میشوم آب از خجالت با همین چشمانِ خشک
رزقِ اشکی لطف کن! ای عشقِ دلخواهم حسین
رد شدم از خطِّ قرمزهایِ بسیاری ولی
خط بکش بر اشتباهاتِ خودآگاهم حسین
تا همین لحظه که طی شد با گناهانِ زیاد
رحم کن بر باقیِ این عمرِ کوتاهم حسین
از خدا جز تو نمیخواهم کسی را لحظهای
هست عشقت حاجتِ صبح و شبانگاهم حسین
آرزویم هست بیمارِ غمت باشم فقط
دردمندم کن! مداوا نه! نمیخواهم حسین
میشود دوزخ گلستان! با شهیدان در بهشت-
تا که میگوییم هر شب یکصدا، با هم: حسین
**
داغت از قلبم شبیه شعله بالا میرود
تشنه بودی! آتشی افتاده در آهم حسین
میکُشد آخر مرا که غارتِ انگشترت
روضهٔ پیراهنت شد دردِ جانکاهم حسین!
✍ #مرضیه_عاطفی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
غُصهای نیست اگر از غَمِ تو غَم دارم
غمِ تو دُرِّ گرانیست که من کم دارم
تاکه در کاسهی عشق تو مرا رزقی هست
چه نیازی به سرِ سُفرهی حاتم دارم
به خداوند ندارم به بهشت ازلی...
اشتیاقی که به شبهای محرم دارم
خیمهای ساختهام در دل ویرانهی خود
روز و شب در غم تو، روضه و ماتم دارم
پیرهن را به عزای تو تبرک کردم
شکرُلـلَّه که زلطف تو کفن هم دارم
نه "به خود" آمدم اینجا و به تو دلبستم!
ارثِ عشقیست که از حضرتِ آدم دارم
همهی سال "بهاریست" اگر چهرهی من...
اثر اشکِ غمِ توست که نم نم دارم
✍ #رضا_حمامی_صفیر_آرانی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
برای سوگ تو باید زبانِ دیگر داشت
نگاه روشنی از آسمان فراتر داشت
شهادت تو حماسهست با شکوه و عیان
حماسهای که هزاران پیام در بر داشت
زلال جاری چشم تو حسرتِ دریاست
فُرات بود که ناکام دیدهی تَر داشت
سؤال کهنهی تاریخ، تا ابد باقیست:
چرا زمانه، سرِ جنگ نابرابر داشت؟!
قیام سرخ تو یک پرده از قیامت بود
قیامتی که درونش هزار محشر داشت
تو آن رسولِ به معراج رفته هستی که
برای امت خود روی نیزه منبر داشت
هنوز ملتهب از ماتم شگفت توأیم
که این مصائبِ داغِ تورا که باور داشت؟
**
سپاه بود و حرم بود و غارت و آتش
درست لحظهی تلخی که آنطرفتر داشت...
✍ #محمدحسن_بیات_لو
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
تو آشنایِ عالمیانی، غریب هم
بیمار دردِ آدمیانی، طبیب هم
بر لب به جز رضاً برضائِک نداشتی
حتی به زیر خنجر آن نانجیب هم
در راه حق ز اصغر و اکبر گذشتهای
از هر فراز رد شدی، از هر نشیب هم
از خاک نینوا و به خونِ گلوی خویش
خدالتریب گشتی و شیب الخضیب هم
از سنگ و تیر و نیزه و شمشیر بی دریغ
عضوی نماند در بدنت بی نصیب هم
داغ عطش به کام و دهان تو بس نبود
داغ جوان به جان و دلت زد لهیب هم
هم بر گلوی نیزه شکوفا شدی چو گل
بستی گلوی نالهی هر عندلیب هم
آن شب که شمع بزم کلیسائیان شدی
ناقوس گریه کرد برایت، صلیب هم
نی یازده امام و نبی زائر توأند
عیسی حواری آرد و موسی نقیب هم
تنها دل "یتیم" نسوزد برای تو
آتش کشیدهای به دل هر ادیب هم
✍ #مرتضی_جام_آبادی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
دلتنگ #زیارت_کربلا و #زیارت_اربعین
پر از تلاطم پنهان، پر از هراس نهانم
شبیه راهِ نرفته، شبیه برگِ خزانم
گذشت سالی و چشمم ندید کرب و بلا را
بگو چه میشود امسال؟ واقعا نگرانم
سپردهام به خدا پای روضهی تو بمیرم
سپردهام به خدا بی غم تو زنده نمانم
خوشا به حال کسی که شدهست پیرغلامت
خداکند که فدایت شود سر و تن و جانم
خداکند که نگویند آرزو به دلش ماند
مرا ببر به حریمت، ببر هنوز جوانم
دلم گرفته و درد فراق درد کمی نیست
خلاصه اینکه دوباره به کربلا برسانم
✍ #محمود_یوسفی