پرتو اشراق
⛔ مبادا از امام حسين به پدرش شکايت کنی!
🌷 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
⚜️ مرحوم #شيخ_مرتضي_انصاري (رضي الله عنه) شاگردان زيادي را تربيت کرد.
🌌 يکي از طلابي که در درس ايشان شرکت مي کرد از لحاظ مالي خيلي در مضيقه بود. آن طلبه تصميم مي گيرد هر شب جمعه از نجف به کربلا برود و آقا #امام_حسين (عليه السلام) را زيارت کند.
🤲🏻 آن شب جمعه در کربلا از امام حسين (عليه السلام) درخواست مي کند که دو چيز از شما مي خواهم؛ يکي خانه و ديگري زن.
☝🏻آن طلبه گفت: اگر حاجت مرا در اين مدت ندهي شکايت تو را به پدرت #علي (عليه السلام) خواهم کرد!! اگر شب جمعهي ديگر که به #زيارت شما مي آيم، نتيجه اي نگرفته باشم ديگر براي زيارتت نخواهم آمد.
🚙 او پس از مراجعت به #نجف_اشرف، هفته ديگر بنا به رسم خودش به سوي #کربلا رهسپار شد، همين که وارد کربلا شد چشمش به گنبد مطهر امام حسين (عليه السلام) افتاد و گفت:
🕌 آقا جان! حالا که حاجت مرا نميدهي من هم ديگر به زيارت شما نميآيم و از همان جا برگشت. دوباره خواست وارد حرم علي (عليه السلام) شود که ديگر قادر نبود و گفت: صبح مي روم...
🌄 اول صبح، طلبه اي از طرف مرحوم شيخ انصاري با عجله آمد و گفت: شيخ فرمود: هر وقت خواستي به حرم اباعبدالله مشرف شوي نزد من بيا؛ زيرا امر واجبي در کار است!!
👣 در اين هنگام، آن طلبه خدمت مرحوم شيخ رسيد.
⚜️ مرحوم شيخ فرمود: حضرت اباعبدالله (عليه السلام) به من امر کرده که به کار تو رسيدگي کنم و رضايت شما را برآورده سازم قبل از آن که به حرم آقا مشرف شوي؛ ولي مبادا شکايت آقا را به پدرش کني!!
💰 سپس مرحوم شيخ، خانه اي براي او خريد و دختر يکي از تجار را به عقد او درآورد و در نتيجه هر دو به حاجت خود رسيد.
📔 کشکول شمس.
📘 منبع: کرامات حسينيه و عباسيه، موسي رمضانيپور، صفحات ۲۵ و ۲۶.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#کرامات
#داستان_کوتاه
#حـلقـہ_عشـاق