eitaa logo
پیوندخوبان
202 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
5هزار ویدیو
89 فایل
ترویج فرهنگ مهدویت وخدمت به استان قدس مهدوی
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در قیام حسینی و مهدوی بر مساله «امر به معروف» و «نهی از منکر» تاکید شده است؟ 🔹 موجودی اجتماعی است و از انزوا و تنهایی گریزان است. انسان آثار مثبت بسیاری دارد که از جمله آن تعاون و همکاری در رسیدن به اهداف مشترک است؛ اما نباید فراموش کرد که زندگی اجتماعی انسان در کنار مزایای بسیار، با آسیب هایی نیز تهدید میشود. در ، گاهی خطرات فردی تبدیل به خطرات اجتماعی میگردند و اگر چاره اندیشی نگردد، در معرض و تهدید قرار می گیرند. آری، بسیاری از همانند یک بیماری مسری، افراد زیادی را آلوده میکنند. 🔹بنابراین، هیچ یک از نباید نسبت به رفتار هم نوعان خویش بی تفاوت باشد. (ص) میفرماید: «يك ، در ميان مردم همانند كسى است كه با جمعى سوار كشتى شود، و به هنگامى كه در وسط دريا قرار گيرد، تبرى‏ برداشته و به سوراخ كردن موضعى كه در آن نشسته است بپردازد، و هرگاه به او اعتراض كنند، در جواب بگويد من در سهم خود تصرف ميكنم! اگر ديگران او را از اين عمل خطرناك باز ندارند، طولى نمى‏كشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و همگى در دريا غرق میشوند». 🔹 (ص) با اين مثال جالب، منطقى بودن وظيفه و را مجسم ساخته است، و حق فرد بر اجتماع را يك حق طبيعى كه ناشى از پيوند سرنوشتهاست، میداند. پس همه نسبت به خویش و مسئول اند. از این رو به این مسأله اهمیت زیادی داده‌اند و بعضی از را به خاطر ترک این کار سرزنش کرده و حتی دلیل نابودی شان را بی تفاوتی نسبت به بیان نموده اند؛ 🔹چنانکه خداوند در میفرماید: «پس چرا از نسلهاى پيش از شما نبودند كه [مردم را] از در زمين باز دارند؛ جز اندكى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم [و بقیه نابود شدند]». [ترجمه آیه۱۱۶ سوره هود] بر اساس این آیه میتوانیم بگوییم: گرچه در هر اجتماعی معمولا و وجود دارد، اما مهم اين است كه هرکس به فراخور توانمندی خویش در طريق بکوشد. اما همين كه از ميان رفت و افراد جامعه بى تفاوت شدند، و به سرعت فراگیر میشود. 🔹(ع) در این زمینه هشدار داده، میفرماید:  «اگر و را ترك كنيد، بر شما مسلط خواهند شد و هر چه كنيد مستجاب نمیگردد». البته طبیعی است! در ملّتی که به ، و نیک منشی، وقعی نهاده نمیشود و در مقابل عکس العملی وجود ندارد، ، ، و بدکاران پیدا میکنند. آنها نیز مردم را به ناپاکی های خود می آلایند و جامعه به مثابه بدنی که به انواع بیماریها و میکروبها گرفتار شده است، به نابودی کشیده میشود. 🔹در چنین زمانی که ترک و سبب تضعیف دین و تسلط اشرار شده است، دعا کردن ثمری ندارد؛ بلکه باید به اقامه دین برخاست. لذا در برهه ای از تاریخ می بینیم که (ع) که پرچمدار آزادی خواهی و عدالت طلبی است، دلیل نهضتش را اینگونه معرفی مینماید: «آيا نمى‏ بينيد به عمل نمیشود و از جلوگيرى نمیگردد، در چنين شرايطى بر لازم است [قيام كند و] شيفته ملاقات پروردگار [و شهادت] باشد». 🔹و از همین رو ایشان شیوه خود را دعوت به سوی و نهی از قرار داده، میفرماید: «من فقط براى در امّت جدّم به پا خاستم، می خواهم و کنم و حرکت من بر اساس سیره جدّم و پدرم علی بن ابیطالب است». این مقابله کماکان ادامه داشته و تا نیز برقرار خواهد بود؛ آخرالزمانی که (ص) درباره آن فرمود: «زمانی خواهد آمد که مردم و نمیکنند؛ و از آن بدتر، زمانی خواهد آمد که مردم امر به بدی و نهی از خوبی میکنند؛ و حتی زمانی خواهد آمد که مردم را منکر و را معروف ببینند». 🔹بنابراین میتوان گفت: راه همان راه است و شیوه همان شیوه؛ یعنی هر انسان شریف و عدالت خواهی باید بداند که اگر در مقابل سکوت شود کار به جایی میرسد که جای و عوض میشود. لذا هرکس نخست باید را با توجه به شرایط و توانمندی هایش بشناسد و بدان عمل کند، سپس دیگران را به و خوبیها دعوت کرده و از باز دارد. این کار از آن جهت ضرورت بیشتری پیدا میکند که جامعه حاضر نه تنها باید در جهت اصلاح خود گام بردارد، بلکه باید افرادی را بپروراند که مقدمات (عج) را فراهم کنند و هسته اولیه انقلاب را تشکیل دهند. منبع: وبسایت‌ آیت‌ الله‌ مکارم‌ شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۱۷۸ نهج البلاغه، چه راهکاری را برای زدودن «کینه» از دل ها ارائه می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۷۸ راه پاك كردن سينه هاى مردم را از درباره يكديگر، نشان مى دهد و مى فرمايد: «اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ» ( و بدخواهىِ ديگران را از سينه خود دور كن، تا نسبت به تو از سينه ديگران ريشه كن شود). بسيار مى شود كه افراد به دليل يا حسادت يا اصطكاك منافع، درباره ديگران در دل مى پرورانند؛ چگونه مى توان آنها را از ميان برداشت؟ 🔹 (عليه السلام) مى فرمايد: از خود شروع كن، ابتدا به مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى درباره ديگران دارى يا نه؟ اگر دارى آن را از سينه‌ات پاك كن، چيزى نمى گذرد كه خواهى ديد سينه ديگران نيز از نيات سوء درباره تو پاك شده است. اين مطلب دو دليل دارد: نخست اين كه هرگاه انسان درباره ديگران داشته باشد، خواه ناخواه در چهره يا سخنان و افعالش نمايان مى شود و همين امر سبب مى گردد ديگران در برابر او موضعى مشابه بگيرند؛ اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال كسى را از هرگونه پاك ديدند و آثار و در رفتار و گفتارشان نمايان گشت، آنها نيز موضع مشابهى خواهند گرفت‌. 🔹بنابراين انسان براى زدودن از سينه ها و ها و نيات سوء ديگران، بايد از خود شروع كند و اين يكى از «اصول مهم روانشناسى» است كه تا از خود شروع نكنى نبايد انتظارى از ديگران داشته باشى. ديگر اينكه «رابطه‌ مرموز خاصى» در ميان دل ها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» يك واقعيت است، گويى در پنهانى با هم سخن مى گويند و رابطه برقرار مى سازند. هنگامى كه كسى مملو از به ديگران گردد، اين پيام به قلب آنها منتقل مى شود و آنها مقابله به مثل مى كنند. شايان توجه اينكه واژه «شرّ» مفهوم وسيعى دارد كه هر و كينه و را فرا مى گيرد. 🔹در «شرح نهج البلاغه» ابن ابى الحديد تفسير ديگرى نيز براى اين كلام حكمت آميز ذكر شده است و آن اينكه منظور (عليه السلام) اين است كه مردم را به كار نيكى موعظه نكن و از كار بدى نهى منما، مگر اين كه قبلاً خودت آن را انجام داده باشى و آن را ترك كرده باشى؛ زيرا سخنان اندرز دهنده انسان ناپاك در دل ها اثر نمى كند. [۱] البته اين سخن يك واقعيت است، اما موافق منظور (عليه السلام) از گفتار حكيمانه بالا نيست، زيرا تعبير به «صدر» در دو جاى اين كلام حكمت آميز نشان مى دهد كه منظور، نيات سوء و است نه افعال بيرونى. 🔹اين معنى نه تنها در رابطه انسانها با يكديگر، بلكه از يك نظر در رابطه انسان با خدا نيز صادق است، چنان كه در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ أرادَ أنْ يَعْرِفَ كَيْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَاللهِ فَلْيَعْرِفْ كَيْفَ مَنْزِلَةُ اللهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللهَ يُنَزِّلُ الْعَبْدَ مِثْلَ ما يُنَزِّلُ الْعَبْدُ اللهَ مِنْ نَفْسِهِ». [۲] (هر كس مى خواهد بداند چه مقام و نزد دارد، به منزلت خداوند نزد خود بنگرد، زيرا خدا را همان گونه قرار مى دهد كه بنده منزلت خدا را در دل و جان خود قرار داده است). 🔹در حديث‌جالبى‌از (عليه السلام) مى خوانيم كه: «مردى خدمت آن حضرت عرض كرد: شخصى به من مى گويد من تو را دوست دارم، چگونه بدانم كه او راست مى گويد و واقعاً مرا دوست مى دارد؟ (عليه السلام) در پاسخ فرمود: «اِمْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ يَوَدُّكَ». [۳] ( خود را بيازماى، اگر تو او را دوست مى دارى، او هم تو را دوست مى دارد [قلوب با يكديگر راه دارند])». اين سخن را با حديث ديگرى از (عليه السلام) درباره امام و پيروانش پايان مى دهيم: «يكى از ياران آن حضرت به نام «ابن جهم» عرضه داشت: فدايت شوم مى خواهم بدانم من نزد تو چگونه ام؟ (عليه السلام) در پاسخ فرمود: «أُنْظُرْ كَيْفَ أَنَا عِنْدَكَ». [۴] (نگاه كن ببين من در نزد تو چگونه ام)». پی نوشت‌ها؛ [۱] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم، چ۱، ج۱۸، ص۴۱۱، ۱۸۰. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۱۵۶، باب۶۳. [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۵۲. [۴] الأمالی، مفيد، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق، چ ۱، ص ۲۴۰ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ پس از اشاره به جنایات در بصره چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر يك تن از را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، قتل همه آن لشكر بر من روا بود؛ زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، همدستِ مفسدان‌ فى‌ الارض بودند] و حال آنكه، از به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، كرده اند.). 🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى يك نفر را مى كشتند قتل‌ تمام‌ لشكرشان جايز بود، تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از عناوين فقهى مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع چهار جواب به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از: 1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه را مباح مى شمرند و اين نوعى انكار است و به اين ترتيب مى شوند. 2⃣برخى گفته اند: كشتن آنها به دليل بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است. 3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق بودند؛ چرا كه لشكرى به راه انداختند و خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، به راه انداختند؛ بنابراين داخل در آيه شريفه مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [۱] و اگر (عليه السلام) مى فرمايد: گناه آنها اين بود كه در برابر فجايع آنان سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات و مفسد بودن آنها. 4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر (عليه السلام) و بر ضدّ خروج كند، است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۲] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ» (كسانى كه با (عليه السلام) به جنگ برخيزند )؛ زيرا مى دانيم (صلى الله عليه و آله) به (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است). 🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان و را قصاص نفرمود؟ حتى به حكم محاربه با امام مسلمين و قيام بر ضدّ و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم اميرالمؤمنين (عليه السلام) او را با احترام به مدينه بازگرداند؟ 🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و شرايط بحرانى بود كه اگر امام (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، به آسانى مى توانستند توده هاى را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از عمروعاص مى خوانيم كه به عايشه گفت: «اى كاش در روز كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما كشتن‌ تو را بزرگترين دستاويز بر ضدّ قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى (عليه السلام) كه از باقيماندگان صرف نظر كرد و با اين كار خود، را نجات داد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel