#دلنوشته
ابراهيم صدايم را داری !؟
صدای مرا میشنوی ؟!
اگر صدای مرا میشنوی ، کمک !!!
من و بچه ها گیر افتادیم در تله ی دشمن ...
تلفن همراه من کار نمیکند ...
بدرد نمیخورد ، هرچه گشتم برنامه بیسیم نداشت تا با تو تماس بگیرم ...
گفتم میخواهم با بیسیم شما تماس بگیرم
گفتند ؛ اندرویدهای شما را چه به بیسیم شهدا !؟
اما من همچنان دارم تلاش میکنم تا با گوشی اندروید صدایم را به تو برسانم !!!
اگر میشنوی ما گیر افتادیم ...
بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ، از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟
تا چشم و دل دختری را آب نکنی !
اینجا کُشتی میگیریم تا دیده شویم !
لاک میزنیم تا لایک بخوریم ...
تو حتما راهش را بلدی که به این پیچ ها خندیدی
و دنیا را پیچاندی !
و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم !
ابراهيم ... ابراهيم ...
اگر صدایم را میشنوی ،
دوباره اذانی بگو تا ما هم مثل بعثی ها که صدایت را شنیدند و راه را پیدا کردند راه را پیدا کنیم
راه را گم کرده ایم !
اگر از جبهه برگشتی
کمی از آن غیـرت های نـاب بسیجی ها را برایمان سوغات بیاور ؛
تا ما هم مثل شما حرف اماممان را زمین نگذاریم.
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🍃
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊 🕊
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#کلیپ🎥 تقــدیم بـہ #روح_مقـدس_شهـدا🌷 #عشق یعنے ❤️ #استخوان و یڪ #پلاڪ سالها تنهاے تنها🍃 زیر #خاڪ
✍ #دلنوشته
مین که خطر ندارد!
اگر پا رویش برود،
آسمانی می کند..
اما زمین...
پا که گیرش بیفتد،
سر به هوا می شوی...
الهی به حق شهدا ،
نَفسمان گیر این دنیا نشود
🌷 #شهدا_دستمون_روبگیرین
#گیر_دنیا_شدیم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌼🍂🍃
🍂
🍃
#دلنوشتـــــہ
سینـــــہاٺ
خود، سنگـــــر اسٺ!
پس قوے دارش،
ڪه "اَلقَلْبُ حَــرَمُاللّه.."🍃✨
و حرمُاللھــــــــــے،
ڪه مأواے عشـــ❤️ــقِ إلھے گردد،
باید ڪه امـــــن باشد..
ڪافےست،
سلاحِ تقوایـــٺ را
همیشه پـــــــُر نگه دارے!👌
#خدایا_نگهبـــــان_دلم_باش
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌸🕊✨
🕊
#دلنوشتـــــہ
به چه میاندیشی⁉️
به فراموشیــــمان‼️
یا که #عمار نباشیم برای #آقـــــا
شایـــد راه را اشتبـــــاه رفتیـــــم!
چشمــانت را ببند ای شهیـــ🌹ـــد
مبادا این روزها را
به مادرت #زهرا(س) گزارش دهی😔
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌹🕊🌺🕊🌺🕊🌹
#دلنوشته
#حرف_دل
دوباره #دلنوشته ...
دوباره نامه ...
دوباره حرفای دلم روی کاغذ ...
دوباره....
حنجره ام ، شما را فریاد میزند
شما که تجلی #عشق هستید
#قنوتم را طولانی می کنم
شک ندارم شما برای #روسفید شدنم ، نیمه شبی دعا می کنید
چراغ دلم را هر روز
با یاد شما روشن می کنم
یااااااااد امام وووووو #شهدااااااااا دل ووووو می بره کَرررررربُلا.....
و اتاقم را با #عکس و #سربند و چفیه های #خونین شما #تزیین میکنم
و همیشه بخاطر می سپارم
#شهدا چرا رفتند
ای #شهید باید به شما
زنجیر کنم بند #دلم را....
#ارسالی_از_کاربران_کانال
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
امروز دهم تیر ماه مصادف به سالگرد عملیات کربلای یک و آزاد سازی شهر مهران در سال شصت و پنج می باشد .
سی و سه سال قبل در چنین روزی ما در شهر و دشت گرمو تفتیده مهران بودیم .
مهران برای من بیشتر تداعی یه چله خود سازی در همجواری با عزیزانی بود که دو سال پایانی جنگ با مهر شهادت بر حیات دنیایی شان حسرت ی شیرین در کام ما گذاشتند .
مهران یادآور دورانی است که طنین زیارت عاشورای شهیدان سعدی موسیوند و سید سعید حسینی صفا بخش دل و جان مان بود . غافل بودیم که همان نقطه سر مرز محلی عبور زوار و عشاق حسینی خواهد شد .
یادش را گرامی می داریم
باید چله خود سازی بنا کرد
شاید شرط وصال آن عزیزان باشد .
#مهران
#کربلا_یک
#دلنوشته
#کاظم_فرامرزی
گردان ضد زره
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌸🌾
#دلنوشتـــــہ
شهیـــ🌷ــدان
اے سفیـــــران عالم ملکــ✨ــوٺ...
میشود ما را ڪه چون
مرغانی عاشـــ❤️ــق
گرفتار قفسیـــــم..
از این تعلقات برهانید
و لایق پــ🕊ـــرواز کنید..
#شهدا_همیشه_نگاهی
#صبحتون_شهدایی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#تلنگر
غم های یک دختر مذهبی ...!
آقا قبول ما دختریم...
آقا قبول شهید نمی شویم ...
آقا قبول نمی گذارند تفنگ دستمان بگیریم و برویم مدافع حرم حضرت عشق (س) شویم ...
آقا قبول راه شهادت برایمان بسته شده....!!
قبول ....
همه را در اوج ناامیدی قبول کردیم ....
آری اشک میریزیم
چون نمی توانیم ابراهیم باشیم نمی توانیم محمد هادی باشیم نمی توانیم علی باشیم ....
آری نمی توانیم ....
هرکاری میخواهیم بکنیم می گویند شما دخترید توان کافی را ندارید ...!!
هر وقت خواستیم تنها برویم گفتند ، دختر نباید تنها جایی بره ...!
هروقت خواستیم خلوت کنیم نگذاشتند...!
پس چگونه شبیه ابراهیم هادی و هادی ذوالفقاری و علی خلیلی شویم ⁉️
بنشینیم و فقط درس بخوانیم و آرزوی شهادت کنیم ؟
نمی شود به والله نمی شود .....
شهدا بیابید بگویید این دختران دلسوخته چه کنند ؟
چه کنند در این آشفته بازار فساد و بی حجابی و تنهایی مهدی فاطمه ؟
جوابم را شهدا دادند....!!
👈 از شهدا به دختران محجبه ایران ، قبول !
هرکاری خواستید بکنید به یاد مهدی فاطمه باشید آن وقت خود به خود عزیز دل مهدی فاطمه می شوید
آن وقت است که دیگر طاقت ماندن در دنیایی که بوی گناه را می دهد نخواهید داشت ...
آن وقت است که وقت شهادت است ...
آن وقت می فهمید که راه شهادت برای هیچ کس بسته نیست ...
آن وقت مسیر شهادت برایتان باز میشود حتی اگر دختر باشید ...
فقط اخلاص و نگاه مهدی فاطمه را درنظر بگیرید ....
در نبود ما پشت حضرت مهدی (عج) را خالی نکنید ....
یقه تان را میگیریم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید...
آری دختران هرگز نگویید شهید نمی شویم میشود ، میشود ....
هنوز هم میشود...
و شهادتی دخترانه را رقم میزند...
#دلنوشته
#روز_دختر
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
🌸🌾
#دلنوشتـــــہ
شهیـــ🌷ــدان
اے سفیـــــران عالم ملکــ✨ــوٺ...
میشود ما را ڪه چون
مرغانی عاشـــ❤️ــق
گرفتار قفسیـــــم..
از این تعلقات برهانید
و لایق پــ🕊ـــرواز کنید..
#شهدا_همیشه_نگاهی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته_ادمین
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃
اینا جملات جسارت به کسی نیست...
من نمیگم اونایی که بدحجابن بَدهستن...
من نمیگم اونایی که مانتویی هستن بَد هستن...
✨من فقط حرفم اینه با داشتن حجاب خیلی چیزا به دست میاد✨
خیلیا بخاطر داشتن امنیت تو دارن میرن #جنگ
لابد به خودت میگی میرن که میرن
مگه بخاطر ماست😏☹️
لابد میگی تو یه کشوره دیگه جنگه🇮🇶 🇸🇾جوونای مملکت 🇮🇷ما دارن میرن خودشونو به کشتن میدن...
لابد شعار نه غزه🇪🇭 نه لبنان 🇱🇧جانم فدای ایران هم میگید؟؟؟
👈تازه جالب اینجاست
مسخره هم می کنید میگید مدافع حرم چیه؟؟؟👉
بابا کلی پول میگیرن💸💶
👈هیچی نمی تونه جای
#عزیزای آدمو بگیره...👉
#بہفرض
👈به شمای دختر خانوم بگن
بهتون کلی پول میدیم 👉
❓ بابات یا داداشت یا همسرتو میفرستی بره جنگ؟؟؟
❗️عوضش کلی پول میدنا...
❓حاضری...؟؟؟
❓حاضری بی بابا باشی ؟؟؟
❓ولی کلی پول داشته باشی؟؟؟
❓حاضری داداش نداشته باشی...
یا همسر؟؟؟
❗️❓ولی کلی پول ...
بخدا #سخته😔
انقد با #تیکه هاتون
تو #فضای_مجازی💻📱🌐
دل خانواده های #شــهدا رو 💔خون نکنید😔
اما خواهر خوبم
👇👇👇
اگه شما الان تو سوریه🇸🇾 یا 🇮🇶عراق باشی
❌یه عده که #دین و #شرف و #انسانیت ندارن به شهرت یا خونت حمله کنن چجور میخوای از خودت دفاع کنی؟؟؟
اصلا از #جنایات داعشیا و امثال اونا به زن ها و دخترای اسیر خبر داری؟؟؟
#رزمنده های ما #مدافعای ما میرن این صحنه ها تو کشور ما تکرار نشه
یه جـــمله
👇👇👇
❤️"دختر شده ای که هزاران دل به خاطرت ترک وطن کنند و بشوند مدافع حرم "❤️
❤️"خواهرم تو هم مدافع حجابت باش با چادرت"❤️
#التماس_دعــا
✍❧یا قَتیل الْعَبَرات ـHـ❧
🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#دلنوشته
#یا_قتیل_العبرات_H
#منم_بایدبرم_آره_برم_سرم_بره
#نزارم_هیچ_حرومےطرفه_حرم_بره
#یه_روزیم_بیادنفسه_آخرم_بره
#مدافعان_حرم
#مدافعان_حجاب
#دخترشدےهزاران_دل_بخاطرت_ترک_وطن_کنند
#قدرچادرتونوبدونید
#ارزش
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
...:
🌸🌾
#دلنوشتـــــہ
🔹آے شهـــــدا!
من از شـــما
یک آســــمان میخواهم
به وسعـــت نگـــاه مهربانتـــــان
🔹ســــهم من از این دنیــــا
تنــها باید همیـــن آســــمان باشد!
#نگاهشان_زیباست
#شهدا_همیشه_نگاهی
°•{مدافـــع حــــرم
#شهید_بابک_نـــــوریهریس🍃🌹}•°
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌺🌾
#دلنوشتـــــہ
🔻ڪاش خنثے ڪردنِ نفس را هم
یادمان میدادید ...
میگویند ⇩↯⇩
《آنجا ڪه نفـــــس مغلــوب باشد
عاشـــــق میشـــــوی
عاشـــــق ڪه شـــدی
#شهیـــــــد میشوے》
#اَللّهُمَّارْزُقْناتَوْفِیقَالشَّهادَةِفِیسَبِیلِکَ
#شهادت_نصیبتون
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🕊 #شهدا، بهترین میزباناناند👌 پذیرای همه ی رنگها🎨 اما آن را که دل💖 #زلالتر #نگاه_شهدا هم بیشتر😍
#دلنوشته📝
🌸ابراهیم هدایتگر..
🔸درست آخرین روزهای سال 96📆 بود. وقتی به خانه برگشتم به همه چیز و همه کس #بدبین بودم. به انقلاب و مسئولین و... همه بد می گفتم. من سالها در #جبهه بودم و جانباز💔 شدم. حالا چند وقتی بود که برای استخدام پسرم به همه #ارگانها سر می زدم و کسی جواب درستی به من نمی داد.
🔹نمی دانستم چه باید کرد. حتی توی اداره آخری گفتم: ای کاش #داعش می آمد و بساط شما رو جمع می کرد😔 وقتی آمدم خانه🏡فرزندم پیش من آمد و برای اینکه من رو آروم کنه، یک #کتاب به من داد و گفت: بابا این رو بخون. خیلی جالبه☺️
🔸نگاهی به چهره روی جلد کردم و نام کتاب را خواندم: #سلام_بر_ابراهیم باعصبانیت😡 کتاب را به گوشه ای پرت کردم و گفتم: اینا #دروغه. مسئولین می خوان کاراشون رو خوب جلوه بدن از #شهدا مایه می ذارن...
💢بلند شو... بلندشو...
از جا پریدم. دو نفر👥 با هیکل ورزشکارها اما چهره #نورانی بالای سرم بودند. نفر اول گفت: #اجر اعمال وجهاد خودت رو به خاطر کار پسرت از بین نبر. هرآن کس که دندان دهد نان دهد. خدا خودش کارها رو به موقع درست می کنه👌 بعد ادامه داد: #شکر نعمت های خدا رو به جا بیار.
🔸یک آیه قرآن هم خواند که به من خیلی #آرامش داد. چند جمله هم گفت که دوای همه دردهای💔 من بود. بعد خداحافظی کرد و از در بیرون رفت. گفتم شما کی هستی⁉️ گفت: یه #بنده خدا. وقتی اصرار کردم. نفر پشت سری گفت: ایشون #ابراهیم_هادی هستند. از خواب پریدم. مات و مبهوت بودم😟سریع دنبال کتابی📕 گشتم که دیشب فرزندم به من داده بود.
🔹کتاب را پیدا کردم. چهره #شهید با عکس روی جلد کمی فرق داشت. کتاب را که باز کردم📖 تصویر مهمان چند دقیقه قبلم را دیدم. چهره ای زیبا😍 و نورانی با #محاسن بلند. حالا در ایام عید کتاب را تا آخر #خوانده_ام. هر لحظه خدا را به خاطر نعمتهایش شکر میکنم و از حرفهایی که زدم استغفار میکنم📿 به راستی سلام خدا بر ابراهیم که مرا هدایت کرد✅
#التماس_دعا
یک جانباز از روستاهای خراسان جنوبی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌺🌾
#دلنوشته
🔻خواهرم!!
این زخم بدحجابی توست
بر گردن برادرت...
چند علیِ دیگر باید به مسلخ بروند تا تو به #چادرِ_مادر پناهنده شوی؟؟
°•{امربهمعروف و نهیازمنکر
#شهیـد_علـــــی_خلیلـــــی🍃🌹}•°
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
°•|🍃🌸
#دلنوشتـــــہ
▫️آرامـــــم!
چون درختـــے بعد از طوفان
▫️استـــوارم!
چون درختـــے بعد از طوفان
▫️این آرامش و استواری را مدیـــــون #شهیـدانم چرا کہ مرا با خون شهیدان آبیاری کردهاند. . .
#شهـــــادت_آرزومه
#اَللّهُمَّارْزُقْناتَوْفِیقَالشَّهادَةِفِیسَبِیلِکَ
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
#دلنوشته
نذر کردهام جز شما نگویم
دلم را نذر کردهام در جادهای که شما رفتهاید، بماند و قصه گوی غربت فرزندان خمینی شود.
دلم را نذر کردهام راوی فتح خونین شما باشد و تا ابد، جز شما نگوید.
نذر کردهام برای رهایی از بند حسادتها و حماقتها.
نذر کردهام دلم را، که روزی در مسابقه نام و نشان، سکوی پرتاب خود را و در سبقت گاه زندگی، خویش را فراموش نکند. من با شما خودم را شناختم؛ و خدا را و جادهای را که به سمت نگاه حسین علیهالسلام میرود.
همه کوچهها، نام شهید دارند
روزگاری این کوچهها را نامی دیگر بود و این محلهها را رنگی دیگر.
تابلوی کوچهها هیچ کدام سرخ نبود؛ هیچ کس گلی به نام لاله نمیخرید.
اینجا محله کودکی من است. من با جوی آب سر کوچه خاطرهها دارم با همبازیهایم. از وقتی همبازیهایم رفتند، نام محله عوض شد و تابلوها و من از خجالت پاکی آنها سرخ شدم. حالا از آن همه همبازی، فقط چند شاخه گل لاله باقی است که عیدها بر تابلوی کوچهها مینشیند. حالا همه کوچهها نام شهید دارند، ولی کوچه دل من هنوز سرخ نشده و من از عاقبت محله افکارم میترسم.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته
کجایند آنان که در صحنه پیکار ، شمشیرهاشان را از غلاف بیرون کشیده ، هر گوشه از میدان نبرد را دسته دسته و صف به صف فرا می گرفتند ؟
آنان جوانمردانی بودند که در پایان هر مصاف از بقاء زندگانی بازگشته از کارزار سپاه خود ، شادمان نمی شدند و از بابت مرگ سرخ کشتگانشان از کسی تسلیت نمی خواستند ، چشمانشان از شدت گریه خوف بر درگاه جلال ربویی به سفیدی گراییده ، شکم هاشان بر اثر روزه داری لاغر گشته و پوست لبانشان بر اثر مداومت بر دعا و ذکر حق خشکیده.
رنگ رخسارشان از فرط شب بیداری زرد گشته و غبار فروتنی و تواضع چهرهاشان را پوشانده آنان برداران من هستند که از این سرای فانی سفر می کنند پس سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم و از اندوه فراقشان انگشت حسرت بر لب بگزیم .
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🔹رضا دامرودی فرزند حسین متولد 20 تیر 1367📆 در خانواده ای #مذهبی دیده به جهان گشود👶 وی در مدرسه راهنم
#دلنــوشتـــــــــه📝
💟دل نوشتهای تقدیم به #همسر_سبکبالم(۱/۲)
❣غروب #بی_تو بودن را در حالی بر روی کاغذ📝 میآورم که این قلم توانایی روزهای #تنهاییام را ندارد.
#رضای_عزیزم_سلام:
✍با بندبند انگشتانم شمارش کردهام، که چند روز است از #سفر_عشق💖 بازگشتی نداشتهای. در روزهای نبودنت انتظار بازگشت را با #انگشتانم شمارش میکردم. اما افسوس که نیامدی😔 و مرا مات و مبهوت #تا_ابد در انتظارت گذاشتی.
✍هر بار که به نبودنت💕 فکر میکنم اشک از چشمانم سرازیر😭 میشود. روزی که خبر پر گشودنت🕊 را شنیدم با خود گفتم نه ... #میآید ... خودش قول داده بود میآید، #رضا روی قولش میماند، قرار نبود❌ نیمه راه یکدیگر را رها کنیم.
✍لحظهبهلحظهام پر از تپشهای قلبی💗 گذشت که قرار بود در #انتظار رسیدنت به شماره بیفتد. آمدی نه آن چنان که رفته بودی. #خوابیده بودی. خوابی آرام و #ابدی و بخواب! آرام بخواب! هوا اینجا ابری ست😭
✍زمین جای شما نبود🚫 در چهرهات میتوانستم #آرامش را ببینم. آرامش اینکه از امتحان سربلند بیرون آمدی👌 من نیز چون تو خوشحال و راضی هستم که زندگیمان را در راه #آرمانت که دفاع از حرم بیبی زینب(س)و مولایت حسین (ع) و اصحاب او بود صرف کردی.
✍تحمل روزهای #بی_تو خیلی سخت است، 💥اما هنگامیکه به هدف🎯 و مقصودت میاندیشم خود را #دلگرمی میدهم که تو در همان راهی که آرزویش را داشتی گام نهادی👣 خوشا به توای کبوتر🕊 سفرکردهام ... .
✍خداوند را #سپاس میگویم که در این مسیر، هرچند کوتاه #همسفرت بودم و هدیهای برایم گذاشتی «یعنی #دخترت_نیایش»
#شهید_رضا_دامرودی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته
رفتی تا در رگهای وطن، خون حیات جاری شود
سالهاست که آسمان، کوچ غریبت را بر شانههایمان، پرنده میتکاند و آفتاب، مسیر چشمانت را به انگشت نشان میدهد و میگرید.
سالهاست که رفتهای و بادها، بوی پیراهنت را بر خاکریزهای بسیار، مویه میکنند. تو انعکاس روشن خورشید در رودخانههای سرخ حماسهای.
دلت، دریا مینوشت و نگاهت، توفان میسرود.
برخاستی؛ آن هنگام که نفسهای سرما، پنجرهها را سیاه کرده بود و شهر، میرفت که در اضطراب ثانیههای تجاوز، کمر خم کند. برخاستی و با قدمهای استوارت در رگهای وطن، خون زندگی جاری شد.
برای بالهای زخمیمان دعا کن!
صدایت را از حنجره کانالها و سنگرها میشنوم.
میبینمت، پلاک بر گردن و چفیه بر شانه، جادههای صلابت را پشت سر میگذاری و خاک را لبخند میکاری.
پا در رکاب ستاره و باران، آسمان عشق را تا دورترینها درنوردیدی و اینک، ما ماندهایم و این خاک مردابی. ما ماندهایم و تکثیر بیوقفه ابرهای خاکستر.
رفتهای و بارانها را با خود بردهای و فصلهایمان، بیجوانه و آفتاب ماندهاند.
با ما که مرثیهخوان در قفسماندن خویشیم، از پرواز بگو و برای بالهای زخمیمان دعا کن.
میستایمت
کوچههای شهر را که ورق میزنم، نامت را بر پیشانی افتخار این سرزمین، درخشان مییابم. از پشت نیزارهای به خون نشسته صدایت میزنم و رودخانههای وطن، شکوه سرخت را به ترنم میآیند.
میستایمت که شانههای شکوهمندت، آبروی کوهستانهاست و اردیبهشت نگاهت، در چشمان هیچ بهاری نمیگنجد.
میستایمت که قانون جوانمردی را بر صفحههای تاریخ این دیار، حک کردی و سرانگشتان حماسیات، ثانیههای ظلم را به کام مستبدان زمین، جهنم کرده.
میخوانمت که چون سپیداران، پیوسته در اندیشه باران بودی.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته
جنگ تمام نشده است
جنگ به پایان نرسیده است! همان گونه که اُحُد نیمهای پنهان داشت. مبادا غنیمت، هزیمت ما را رقم بزند و زرق و برق سالهای آرامش، چشمهای نافذمان را کور کنند!
مگر نه اینکه از قبیله ایمانیم و عهد بستهایم که تا پای جان میمانیم!
دعا، نردبان پیروزی
صدای زمزمه میآید؛ صدای عزم وصال.
در نقطهای از زمین، حتی نهالها هم دست بلند کردهاند و ستاره میچینند.
معنویت، چه موسیقی هماهنگی شده است با صدای رژه نظامیانی جان بر کف!
صدای ندبه میآید؛ صدای دعای کمیل، دعای سمات.
و حتی صدای لبخندها و بغضها را هم میتوان شنید که با احساسی بلندتر از نعره گلوله، فریاد برآورده است.
عرق و خون، از رستنگاه مو تا چانه را میشوید و گاهی گلولهای سربی را مسح میکشد. جنگ است؛ اما در نهایت، این دستهای بلندند که در آن گیر و دار، آسمان را تشنه زمین کردهاند و پیروزی را به وضوح رقم میزنند. دعا، خاکریز به خاکریز تا آسمان، چون نردبان ایستاده است و صدای زمزمه میآید:
اَللّهُ اَکبَر
لا اِلهَ اِلاّ اللّه
تیک تاک
ناگهان تیک تاک ساعت، این صدای نازک ابریشمی را قطع میکند. پس روز و شبهامان در این سوی زمان بسته به نخی که ادامهاش در آن سوی روشن است، معلقند.
باید ادامه بدهیم و فاصلهها را به هم بزنیم و این عقربههای زهرآلود فراموشی را بشکنیم.
آهای موسیقیهای ناهنجار، کمی سکوت!
صدای زمزمه میخواهیم؛
صدای بغض کمیل
صدای شور صبح دعا.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
°•|🍃🌸
#دلنوشتـــــہ
نمےدانم این شهیـــ🌹ــــد را
چگونه مےشود توصیــــــف ڪرد
▫️گاهے عارفــــــ
▫️گاهے فیلسوفـــــ
▫️گاهے دانشمنـــــد
▫️گاهے فرمانـــــده
▫️گاهے عاشـــــــــــق ...
👈 ولے هر ڪــــہ بـود،
دیگر ماننـدش نخواهد آمد..
°•{فرمانده قلبهـــــا
#شهید_مصطفی_چمــــران🕊
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته
دیشب حال خوشی نداشتم گذرم افتاد به خیابان شهدا
🍃 از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم
خیابان هر قدمش کوچه ایی داشت
🌾 اولین کوچه
به نام #شهید_همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین ,نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام اخلاص بود!
چه کردی...
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌾 دومین کوچه
شهید #عبدالحسین_برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از شرم از کوچه گذشتم...
🌾 به سومین کوچه رسیدم!
شهید #محمد_حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: قرآن و نهج البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
🌾 چهارمین کوچه!
شهید #عبدالحمید_دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
مطالعه کردی؟!
برای بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از ولایت!!؟همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌾 پنجمین کوچه
و شهید #مصطفی_چمران...
صدای نجوا و مناجات شهید می آمد!
صدای اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌾 ششمین کوچه و
شهید عباس بابایی...هیبت خاصی داشت...مشغول تدریس بود!مبارزه با هوای نفس،نگهبانی دل...کم آوردم...گذشتم...
🌾 هفتمین کوچه
انگار کانال بود! بله؛
شهید #ابراهیم_هادی...انگار مرکز کنترل دل ها بود!!هم مدارس!هم دانشگاه!هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در دنیا خطر لغزش و غفلت تهدیدشان میکرد!
ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌾 هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را تفحص میکردند!
آنها که اهل عمل به وصیت شهدا بودند...شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد ارباب...
پرونده های باقیمانده روی زمین!
🌾 دیدم شهدای گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!وساطت فایده نداشت...از حرف تا عمل!فاصله زیاد بود...دیگر پاهایم رمق نداشت!افتادم...خودم دیدم که با حالم چه کردم!تمام شد...تمام
از کوچه پس کوچه های دنیا!بی شهدا،نمی توان گذشت...
❣ شهدا
گاهی،نگاهی...
شهدا همه را صدا میزنند ؛ اما هرکسی نمیشنود...
👣 قدم قدم....تا..ظهور
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنوشته
ازدنیا که بگذریم....
ازهمان دلبستگی هایمان...
همان خود خودمان!
ازهمه ی اینها که گذشتیم...
تازه می شویم لایق...
لایق #شهادت .
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
°•|🍃🌸
#دلنوشته
◽️گفت عاشقـــــی را چگونه یــاد گرفتهای؟!
گفتم: از آن #شهیـــــد_گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هویتش، خریدار بود
#گمنامیام_آرزوست
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo