eitaa logo
ققنوس
1.6هزار دنبال‌کننده
360 عکس
120 ویدیو
5 فایل
گاه‌نوشته‌های رحیم حسین‌آبفروش... نقدها و‌ نظرات‌تان به‌روی چشم: @qqoqnoos
مشاهده در ایتا
دانلود
را از زمانی می‌شناسم که خالصانه و مخلصانه، در مجتمع با دستان خالی، خارج از وظایف کارمندی، نمایشگاهی برای ظهور و مهدویت به‌پاکرد که هنوز هم محل رجوع بسیاری از کارشناسان و مدعیان کار فرهنگی است... نه، او را از زمانی شناختم که دستان هنرمندش وقف پرده‌نگاره‌های جایگاه هیأت‌های بزرگ و کوچک قم می‌شد و طرحی متفاوت از بنرهای تکراری رقم می‌زد... نه، نه، او را در دالان‌های زیرزمینی بیمارستان‌های صحرایی یافتم، وقتی دیواره‌های سرد و سیمانی آن‌جا را نقش‌آذین می‌کرد و با تکرار دست‌خط جان تازه می‌بخشید... و... . جوان هنرمند، بااستعداد، هیأتی و باصفا... امروز حاصل تجربیات و مشق‌های این سال‌ها را در کمانش گذاشته و مجموعه تمیز و مرتبی را با حسن‌سلیقه در مهیا کرده‌است... اگر می‌خواهید گلچینی از هدایا، محصولات و صنایع فرهنگی را یک‌جا ببینید، حتما به سربزنید... @qoqnoos2
آقای مدیر... بعضی‌ها عصاره‌اند، فشرده‌اند، غلیظ‌‌اند، پرمایه‌اند، جرم حجمی یا همان چگالی بالایی دارند... این‌ها ظرفیت آن را دارند که در جماعت عظیمی حل شوند و به آنان رنگ و طعم و مزه دهند... بودن یک‌نفر از این‌ها برای جماعتی کافی است، نورشان پهنه‌ای را روشن می‌کند... و نبودشان برای جمع کثیری خسران است و تاریکی... حاج از این دسته جماعت بود، همین یک مرد، برای کل آموزش و پرورش کافی بود... غیرت او، دغدغه‌اش، انگیزه‌اش، پایمردی و ایستادگی‌اش بر سر اصول، برای تمام آموزش و پرورش استان کافی بود، این عصاره آن‌قدر غلظت داشت که به‌خصوص آموزش و پرورش سیاست‌زده آن روزگار قزوین را که از هر چه غیرت و شجاعت تهی شده بود، رنگ و مزه‌ای دهد و آبرویی ببخشد... . یادم نمی‌رود اولین اردوی مدرسه را، به گمانم سال ۷۵ بود، هنوز عنوان این‌قدر شیوع پیدا نکرده بود، اصلا بازدید از مناطق جنگی، امر شایعی نبود... مردانگی این مرد مهم‌ترین عامل شکل‌گیری آن سفر شیرین و رویایی بود، یک مینی‌بوس از پسران و یک اتوبوس دختران مدرسه را با مسؤولیت خودت برداری راهی مناطق جنگی جنوب کنی، آن هم در روزگاری که بسیاری از امکانات امروز، در مناطق موجود نبود... . ادامه در نویسه بعدی...
«باز هم حسین(ع) فرزند آدم، نفر اول این انتخابات بود...» قسمت اول (۱ از ۳) امسال در شرایطی اربعین را پشت سر گذاشتیم که نسبت به سال‌های گذشته، اتفاقات بسیار مبارکی را تجربه کردیم... اربعینی که باشکوه‌تر از تمام سال‌های قبل رقم خورد... بالای بیست‌میلیون زائر خودش را به حائر حسینی رساند که حدود یک‌پنجم این جمعیت را مردمان سرزمین فارس تشکیل می‌دادند... بیش از چهارمیلیون نفر... ✳️✳️✳️ اربعین مردم این سرزمین، در و دنیای غرب است، باز هم چه بخواهند، چه نخواهند، مردم به حق و نیکی، به معنویت و اخلاق، آری گفتند و باز هم حسین(ع) فرزند آدم، نفر اول این انتخابات بود، باز هم در رفراندومی دیگر، آزادگان جهان پای مظلومان عالم ایستادند و بر سر ظالمان فریاد برآوردند... اربعین نمودی از اسلام ناب و غرب، و ، و ، نماد نبرد و ، امتداد هماوردگاه تاریخی تقابل و است... نه تنها جلوه‌گاه وحدت شیعیان جهان و نه حتی ملت‌های مسلمان و امت واحده اسلامی، بلکه نقطه کانونی اجتماع ، و است... ✳️✳️✳️ اربعین تجلی‌گاه و الگویی برای است که استمرار و امتداد آن در زمان و مکان می‌تواند بهره‌های فراوانی برای هر جامعه‌ای داشته باشد... امتداد این روح ایثار و فداکاری، استمرار این و تقدم دیگران بر خود و در طول سال، در همه زمان‌ها و مکان‌ها... امری است که برای هر جامعه‌ای نوید روزهای بهتر را می‌دهد... بسط و که یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های زیست‌جهان اربعین است، از سرزمین نی‌نوا به تمام گوشه و کنار جهانِ مسخ‌شده در چنگال شیطان، شکست حصر اهریمن است به دست فرزندان انسان... ✳️✳️✳️ اربعین مردم است، آوردگاهی عظیم که لانظیر له...، اگر داری بیاور! و چه شیرین است این عظمت حضور مردم حول کعبه شیدایی، حسین علیه‌السلام... چه فرصت بی‌نظیری برای به میدان افاده آمدن مردم، چه فرصت عظیمی برای قدردانستن این میدان‌داری مردم. عرصه اربعین، آزمونی است برای دولت‌مردان برای برداشتن گام‌های اساسی در مسیر حکم‌رانی مردمی و البته اربعین گام اول این مسیر است، گامی که اگر به درستی برداشته نشود، باقی گام‌ها هم ممکن نخواهد بود... یعنی اگر نتوان اربعین را که ذاتاً از مبدأ تا منتهی بر حرکت عمومی مردم بنا شده، با الگوی حکم‌رانی مردمی اداره کرد، قطعاً ادعای مردمی‌سازی در سایر مسایل و موضوعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و‌ فرهنگی مسموع نخواهد بود. اما توفیقاتی که امسال در راستای مردمی‌سازی اربعین صورت گرفت، بی‌نظیر بود و جای حمد الهی و قدردانی از همه دل‌سوزان و دغدغه‌مندانی دارد که در این مسیر قدمی برداشتند... از همان طلیعه کار و برگزاری باشکوه «همایش فعالان مردمی اربعین» در جوار حرم حضرت روح‌الله، با بیش‌ترین جمعیت نسبت به تمام سال‌های قبل، به‌ویژه حضور شهید گمنامی از سربازان حضرت روح‌الله، بعد از سال‌ها و طواف حرم معشوق...، می‌شد احساس کرد خبرهای خوبی در راه است... در همان لحظات برگزاری همایش، دیدار جمعی از اربعینی‌ها به نیابت و نمایندگی از تمام فعالان مردمی اربعین با شخص رییس‌جمهور و بیان صریح و بی‌پرده مطالبات موکب‌داران، کاروان‌بران و همه فعالان اربعینی...، - به‌ویژه حریت و صداقت برادر عزیزم آقا در آن جلسه، که این روزها هم داغدار زائر اربعین، مادر عزیزش است- و با فاصله کوتاهی، صدور نامه و احکام سیزده‌گانه رییس‌جمهور و ابلاغ دستوراتی که برخی از آن‌ها می‌توانست دست‌مایه حجم بالایی از تبلیغ و هیاهو برای هر دولت دیگری باشد... از اتفاقات شیرینی بود که با پذیرش به‌عنوان نماینده فعالان مردمی اربعین و حضور ایشان و حاج در ستاد اربعین، شیرین‌تر شد. حضور حاج حسین در وسط میدان و بالتبع به‌میدان‌آوردن جمع بسیاری از ژنرال‌ها و فرماندهان جبهه فرهنگی درکنارهم، اتفاقی بود که شاید با محوریت کم‌ترکسی ممکن بود رخ دهد... حضوری که یادآور خاطرات شیرین سال‌های و روزهای اول شکل‌گیری جریان بود... چیزی شبیه خاطرات روزهای اول خرمشهر بعد از آزادسازی... ادامه دارد... ✍ ▫️@qoqnoos2
هدایت شده از دل‌گویه
به‌نام‌او «من اول عاشق شدم!» می‌دانم من اول تو را شناختم، من اول تو را پسندیدم، اول من عاشق شدم. من تو را از حسرت‌های شناختم، همان حسرت دوران نوجوانی‌ام وقتی که کاروان مدرسه به سمت تو می‌آمد. من از شهداء ممنونم که اول‌بار با خیال آنان به تو رسیدم. من، تو را در راهروی آموزش و پرورش ناحیه دو شناختم، وقتی که نتوانستم از کنار تابلوی عکس به راحتی بگذرم. من، تو را در مزار برادر امام‌علی(علیه‌السلام) شناختم، ، آن‌وقت که گنبدش تمام چشمم را گرفته‌بود. من اول عاشق شدم، برای تمدن نهفته در زمینت یا نه، فرزندان گم‌شده در خاکت؛ برای کدامش نمی‌دانم! برای گرمی خون‌هایی که در رگ‌های مردان و زنانت می‌جوشد یا دست‌های پیرمرد و کودک که با اشتیاق برای اتوبوس ما، در آسمان تکان می‌خوردند... نمی‌دانم جذبه کدام دارایی‌ات مرا به تو عاشق کرد، هرچه بود، نبود! من هنوز را ندیده، مجنونت شدم. امام هم عاشق بود، همان موقع که گفت جزایر باید حفظ شوند، مردم هم عاشق امام بودند و عاشق تو که نگذاشتند مُهرِ مجنون از پیشانی ایران پاک شود. اصلاً شهداء مجنون بودند که این‌گونه پای حرف امام ایستادند، آن‌ها مجنون بودند، لیلی داشتند، مرام داشتند... راستش را بخواهی برای رفتن به ، را بیشتر می‌پسندم، با وجود این‌که نقشه می‌گوید ! شلمچه باب‌ ورود است، شلمچه اذن دخول است برای زیارت ارباب؛ اجازه از همه استخوان‌های زیر خاک تو، اجازه از ، اجازه از ، از ، از... نفت حتی در ورطه دلیل‌هایم نمی‌گنجد، اما چرا، تاریخ پربارش، مزار . به درس و مکتب می‌برد این طفل گریز پای را و در کنار دانشگاه قرار می‌دهد. دلم هوای امام رضا(علیه‌السلام) که می‌کند، به دادم می‌رسد. من در دنبال ربّ خویشم، در زیگورات تو، خدایم را برای این همه نعمت ستایش می‌کنم. من، آب زندگانی را در آسیاب دشمن نه! در آسیاب‌های آبی شوشتر تو می‌بینم. خدا ببخشد مرا که بی‌رسمی می‌کنم و مست می‌شوم در نرگس‌زارهای ، آن‌وقت دیگر دیر و خرابات نمی‌خواهم، گوشه قدم‌گاه امام‌رضا(علیه‌السلام) کنج * مرا کافی‌است. دلم به گرمای تو خوش است، حالا دیدی که بیش‌تر دوستت دارم؟ من اول عاشق شدم، ! *ارجان نام قدیم بهبهان است. 🖊فاطمه میری‌طایفه‌فرد "اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان(عج)" @del_gooye