eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
776 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 دعای عصر غیبت 🔹 زراره به عرض امام صادق (سَلامُ الله عَلَیه) رساند که اگر ما عصر غیبت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) را إدراک کرده ایم، چه دعایی بخوانیم؟! در اینکه ما حاکم می خواهیم، امیر می خواهیم، حکومت می خواهیم، حرفی در آن نیست؛ اما آیا حاکم وکیل و نماینده ما هست یا خلیفه و نماینده خداست؟ غدیر می گوید آنکه حاکم بر مردم است، از طرف خدا می باشد. فرق اساسی و کلامی غدیر و سقیفه این است که حکومت خواسته مردم است یا خواسته خدای مردم آفرین؟ 🔹 حضرت فرمود به اینکه به مردم برسانید که جامعه را، بشر را، بشرآفرین باید اداره کند، دین باید اداره کند؛ آنکه حاکم بر جامعه هست «خلیفة الله» است، نه «وکیل الرعایا» وکیل مردم. چون اساس دین بر حکومت الهی است، آنکه حاکم بر مردم است، خلیفه «الله» است و خلیفه را بدون معرفت «مستخلف ‌عنه» نمی شود شناخت؛ لذا در جمله نورانی اول به خدا عرض می کنیم؛ خدایا خودت را به ما معرفی بکن! چرا؟ برای اینکه ما اگر تو را نشناسیم، خلیفه تو را نمی شناسیم! «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَكَ»، رسول که وکیل ما نیست، بلکه رسول ولیّ ما هست و از طرف تو می آید. این برهان کلامی است، این را گفتند در نماز و غیر نماز، تعقیبات و غیر تعقیبات بخوانید تا فرق بین غدیر و سقیفه برای شما روشن شود. ما کسی را می پسندیم که خدا بپسندد، اگر خدا را نشناسیم، خلیفه او را نمی شناسیم؛ کسی بر ما حکومت می کند؛ مثل خدا و بعد حضرت امیر (سَلامُ الله عَلَیه) که از طرف او بیاید، نه حرف ما را به ما بگوید. 🔹 «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ»؛ آن کسی که حجّت خدا بر ماست، کسی هست که جای تو بنشیند، ما اگر رسول را، رسالت را، نبوّت را، عصمت را، ولایت را نشناسیم، کسی بر ما حکومت کند را نمی شناسیم، آن وقت نتیجه پایانی آن این است که «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَكَ»؛ خدایا! امامت را، امام زمان را اگر نشناسیم ـ معاذالله ـ «ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»[الکافی(ط ـ اسلامی)، ج1، ص337. ] و همان بیان نورانی را وجود مبارک پیغمبر(عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) فرمود: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»،[وسائل الشیعة، ج‏16، ص246. ] چون آن کسی که بر شما حاکم است، حرف های شما را نمی زند، بلکه حرف خدا را نقل می کند. اگر ما آن اصل را نشناسیم، نائب را نمی شناسیم، آن «منوب‌ عنه» را نشناسیم، خلیفه را نمی شناسیم. 🔹 این دعا جزء تعقیبات خاصّه نیست، بلکه این دعایی است که مربوط به عصر غیبت است؛ چه در نماز و چه در غیر نماز، تا ما را آگاه کنند که غدیری هستیم نه سقفی. 📚سخنرانی عمومی با حضور اعضای جمعيت هلال احمر تاریخ: 1395/06/08 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
✅شرط موفقیّت یک استاد ✅همین طور فلّه ای حرف نزنید❗️ 🔸قرآن کریم یک کتاب نازل نیست، یک کتاب متنزّل است. 🔸نازل یعنی حرف سطحی و بی محتوا 🔸متنزّل یعنی حرفی که از جای بلند آمده، مسیری را طی کرده، پیامی دارد تا شنونده را با همین مسیر به مقام برتر و بالاتر برساند ... 🔸شما ببینید در ادبیات بعضی ها نازلانه شعر می گویند، بعضی ها متنزلانه شعر می گویند. 🔸یک کسی ممکن است که انواع و اقسام مرغ ها را شناسایی کرده، برگ ها را شناسایی کرده، درخت ها را شناسایی کرده، آهنگ ها را شناسایی کرده، گل ها را شناسایی کرده، میوه ها را شناسایی کرده، یک قطعه ای، یک قصیده ای، یک غزلی دارد پر از این حرف ها؛ عده ای هم ممکن است بگویند به به! اما این شعر، شعر نازل است؛ این پیامی ندارد. 🔸اما یک وقت هست که کسی معنای معقولی را در کارگاه خیال می پرواند؛ از کارگاه خیال به سامعه و ناطقه می دهد که خروجی او جمال محسوس است، می شود دیوان حافظ 🔸این یک پیام دارد، این از راه بلند آمده، از راه دور آمده، از راه دور که آمده انسان را هم به راه دور می برد؛ این می شود متنزّل. 🔸آن هایی که می گویند هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم، سعی کرده اند که ادبیاتشان متنزّل باشد نه نازل؛ لذا گفتارشان، رفتارشان، نوشتارشان متنزّلانه است. 🔸غالب شما تدریس می کنید ... تدریس می کنید یعنی چه کار می کنید؟ یعنی یک مطلبی را در هنگام مطالعه در عاقله تان خوب می پرورانید ... 🔸بعد حالا به این فکر هستید که این را به صورت مقاله در بیاورید یا تدریس کنید. 🔸حالا برای اینکه خواستید بنویسید یا تدریس کنید، این را می دهید به کارگاه خیالتان؛ اگر خواستید فارسی بنویسید خصوصیات فارسی اش را تنظیم می کنید که یک مقدمه دارد، 5 تا فصل دارد، یک نتیجه دارد، یک منبع دارد، یک فهرست دارد، این ها را بررسی می کنید در کارگاه خیالتان؛ بعد دست به قلم می برید می نویسید یا موقع تدریس شروع می کنید به درس گفتن. 🔸این خروجی اش می شود یک جمال محسوس که متنزّل است؛ برای اینکه از عاقله تان تنزّل کرده به دستگاه خیال منظم شده و از دستگاه خیال تنزّل کرده به ناطقه تان و با بنانتان یا زبانتان منتشر می شود. 🔸آن استادی موفق است که بین حس و عقل او، خیال فعّال باشد؛ می بینید چقدر درس بعضی ها شلوغ است، درس بعضی ها شلوغ نیست؛ ممکن است هر دو عالم باشند. 🔸برای اینکه او حرف معقول می زند؛ معقول را محسوس می کند بدون کارگاه خیال! بدون اینکه نظم بدهد همانطوری فلّه ای حرف می زند؛ این به جایی نمی رسد! 🔸اگر بخواهد سخن بگوید کسی نمی فهمد. 🔸بخواهد بنویسد کسی نمی فهمد. 🔸این قدرت خیال را که ذات أقدس إله آفریده بین عقل و حس، این مهندس خوبی است، این نقشه بردار خوبی است، این طرّاح خوبی است، این ورودی و خروجی مشخصی دارد. 🔸انسان همین جوری فله ای درس بدهد موفق نیست؛ فله ای بنویسد موفق نیست. 🔸خیلی ها بودند که همین طور مردند با اینکه عالم بودند، برای اینکه از خیال بهره نگرفتند. 🔸ذات أقدس إله می فرماید که ما از عربی مبین که نازل ترین مرحله است، که جمال محسوس است تا علی حکیم و از علی حکیم تا عربی مبین، این را مهندسی کردیم: 🔸إنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ. وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ. 🔹 درس تفسیر قرآن آیت الله /سوره شعراء، آیات 192 تا 200 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌از خدا چه بخواهیم؟! ▪️دعای روزی از امام باقر علیه السلام وَ بِهَذَا لا إِسْنَادِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ- سلام لا له علیه -، أَنَّهُ قَلا : إِذَا أَصْبَحْتَ فَقُلْ:" لا لَّهُمَّ اجْعَلْ لِي سَهْماً وَافِراً فِي كُلِّ حَسَنَةٍ أَنْزَلْتَهَا مِنَ السَّمَاءِ الی الأَرْضِ فِي هَذَا لا يَوْمِ، وَ اصْرِفْ عَنِّي كُلَّ مُصِيبَةٍ أَنْزَلْتَهَا مِنَ السَّمَاءِ الی الأَرْضِ فِي هَذَاليَوْمِ، وَ عَافِنِي مِنْ طَلَبِ مَا لَمْ تُقَدِّرْ لِي مِنْ رِزْقٍ، وَ مَا قَدَّرْتَ لِي مِنْ رِزْقٍ فَسُقْهُ اليَّ فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ آمِينَ"، ثَلَاثَ مَرَّ اتٍ. 🔹و بهذا لا اسناد، همین سندی که در روایات قبلی ذکر فرمودند، عن محمدٍ بنِ علیٍّ-ع-، حضرت باقر، أنّه قال : إذا أصبَحتَ فَقُل؛ این که در زندگیِ انسان دعا نقش حاشیه ای نداشته باشد بلکه در متن زندگیِ انسان، دعا و توسل و درخواست ازخداوند وجود داشته باشد، این، جزو سیرۀ ائمه-ع-و جزو توصیه های مؤکّد و دائمی آنهاست لذا روایاتی که در باب دعا وارد شده است، خیلی زیاد است، دعاهای گوناگون. 🔹این روایت هم که من می خوانم، بی تناسب به اوضاع کنونیِ ما هم نیست. می فرمایند : صبحها این دعا را بخوانید! -لا لهم اجعَل لی سهماً وافراً فی کلِّ حسَنَةٍ أنزلتَها مِن لا سماء لا ی لا ارض فی هذا لا یوم-. خدای متعلا رزق می فرستد ، رحمت می فرستد ، هدایت می فرستد ، اصلاح می فرستد ، خیرُک لا ینا نازل، خیرات - الهی بطور دائمی است. 🔹در این دعا، شما از خدای متعال می خواهید که سهم وافری به شما بدهد از همه خیراتی که امروز برای بندگان خودش مقدّر کرده است. و اصرِف عنّی کلَّ مصیبةٍ أنزلتها من لا سماء لا ی لا ارض فی هذا لا یوم، مصیبتها هم همه از آسمان است، -قل کلٌّ مِن عندِ الله - 🔹همان مصیبتی هم که ما خودمان به دست خودمان درست می کنیم که در آیه شریفه هم هست آنچه مصیبت است، سختی است، از خودِ توست؛ آن هم از خدای متعال است، چون همه حرکات عالم وجود جز به ارادۀ الهی تحقق پیدا نمی کند. ما واسطه می شویم به سوءِ عمل خودمان، مصیبت را خدای متعلا بخاطر سوء عملِ ما به ما متوجه می کند. پس مصیبتها هم از آسمان می آید . می فرماید: در این دعا بخواهید از خدای متعال که هر مصیبتی را که أنزلتها من السماء الی الارض فی هذا لا یوم، از شما دفع کند. و عافِنی مِن طلبِ ما لم تقدر لی مِن رزقٍ. ◽️گاهی انسان دنبال یک چیزی می دَوَد که رزقِ او نیست! خدای متعال آنرا برای او مقدّر نکرده، بیخود دنبلا یک چیزی می دَود. این هم بخاطر جهل ماست، -و لو کنتُ أعلم لا غیب لاستکثرتُ مِن لا خیر-. نمی دانیم، خیال می کنیم که این خیر را می توانیم بدست بیاوریم. زحمت می کشیم، عرق می ریزیم، می دَویم، بعضیها هم خدای ناکرده از راه حرام، آخرش هم نمی رسیم، مقدّر نیست. می گوید: من را از طلبِ یک چنین چیزی که رزق من قرار ندادی، مقدّر نکردی برای من، معاف بدار! یعنی کاری کن، اراده بفرما که من دنبلا این، بیخودی ندَوم. 🔹درخواست چهارم: و ما قَدَّرتَ لی مِن رزقٍ فسُقهُ لا یَّ فی یُسرٍ منک و عافیةٍ، آن چیزی را هم که مقدّر کردی که رزق من باشد، آنرا هم به آسانی به دست من برسان! این هم در مضمون بعضی از دعاهای دیگر هست، هم به آسانی، هم بعافیةٍ. آمین، آخرش هم عرض می کند: عافیت. عافیت خیلی امر مهمی است. ◻️یک وقتی بنده با یکی از بزرگان یک ملاقاتی داشتم، به ایشان گفتم که خواهش می کنم از خدا بخواهید خدا من را هدایت کند و توفیق بدهد، توفیق یعنی راه باز بشود که انسان بتواند به آن سمت برود، این، دو؛ سوّم: کمک کند که من حرکت کنم به آن سمتی که هدایت شده ام بروم، چهارم: قبول کند. این چهار دعا را برای ما بکنید! ایشان گفتند: خیلی خوب، ولی عافیت! عافیت! من فکر کردم دیدم ایشان راست می گوید، اگر از خدای متعلا ، انسان طلبِ عافیت بکند، عافیت، همه اینهاست. عافیت فقط این نیست که بلا به ما نرسد، کانَ عافیتُک لی منها سِتراً، در دعای صحیفه سجادیه است که: من کار خلافی کردم، تو آنرا با عافیتِ خودت مستور داشتی. بنابراین، درخواست عافیت بکنید! 🌿🌿🌿 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 📖 .امالی شیخ طوسی، صفحۀ 372. @rahighemakhtoom
تفسیر سوره ناس.قرائتی.mp3
5.24M
🔅🔅🔅 📌 تفسیر سوره ناس حجت الاسلام و المسلمین قرائتی 🌿🌿🌿 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
برشی از (30) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 5 ـ رسالت نامهاي خدا در سوره‌ي حمد ▪ سه اسم از اسماي حسناي خداي سبحان در آيه‌ي كريمه‌ي (بسم الله الرّحمن الرحيم) آمده است. همين نامها در دو آيه‌ي بعد نيز ذكر شده است (الله در آيه دوم والرّحمن و الرّحيم در آيه‌ي سوم) و نبايد پنداشت كه اين، تكرار است؛ زيرا اسماي الهي گاهي در چارچوبي محدود و فضايي بسته مطرح مي شود و رسالت آنها تبيين همان محدوده‌ي مرزبندي شده است؛ چنانكه اگر به عنوان دليل ذكر شده باشد، مدلول خاص خود را برهاني مي كند؛ ولي گاهي چنين محدوديتي ندارد و از اين قيود رها و آزاد است. ▪ اسماي حسناي «الله»، «الرحمن» و «الرحيم» در آيه‌ي كريمه‌ي بسم الله... از قبيل قسم دوم است و آنچه در آيات بعد آمده است از قبيل قسم اول؛ زيرا نام «الله»، در آيه‌ي دوم، با اشارتي كه به ذات جامع صفات كمالي دارد و «الرحمن» و «الرحيم»، در آيه‌ي سوم، با اِشعاري كه به رحمت مطلق و مخصوص الهي دارد، هر يك حدّ وسط برهاني بر انحصار حمد در خداي سبحان است و در پي تبيين و تثبيت محمود بودن خداوند است و نه مهروب عنه بودن او. مثلاً با اين كه آن ذات اقدس مورد رَهبت خدا ترسان نيز هست: (وإيّاي فارهبون)[ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 40.] ▪ امّا اين نامها در آيه بسم الله چنين چارچوب و محدوده اي ندارد، بلكه باز و بي مرز است. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از (31) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 6 ـ تحيري شورافكن و ممدوح ▪️ چنانكه گذشت، نام مقدس «الله» در اصل «اله» بوده و اله به معناي «مألوه» يعني «معبود» يا «مُتَحَيِّرٌ فيه» است. مألوه بودن خداي سبحان از آن روست كه همه‌ي عقلها و دلها درباره‌ي آن ذات اقدسْ متحيّر و سرگردانند. ▪️ حضرت امام سجّاد (عليه السلام) در زيارت «امين الله» به خداي سبحان عرض مي كند: بار خدايا، دلهاي خاشعان و خداترسان والِه و حيران توست: «اللهم إنّ قلوب المخبتين إليك والِهة»[ مفاتيح الجنان، زيارت أمين الله.]. تحيّر در ذات حق تعالي، تحيّري ممدوح و زيباست. تحيّر و سرگشتگي براي انسان راه نپيموده، رنج آور و براي سالكِ به مقصد رسيده شيرين و لذّت بخش است. ▪️ تحيّر انسانِ به مقصد نرسيده مانند تحيّر رهگذر تشنه اي است كه در دامنه‌ي كوه سرگردان است و به چشمه هاي آب كوهستان دسترسي ندارد، امّا تحير سالكِ واصل همانند تحير رهپويي است كه با راهنمايي راه بلدي آشنا، چشمه ساران كوهستان را يافته، با مشاهده‌ي چشمه هاي فراوان، اكنون متحيّر است از كدامين چشمه بنوشد و تن تب زده از عطش خود را به كدامين چشمه بسپارد. ▪️ اين تحيّر شورانگيز، ويژه‌ي ره يافتگان و واصلان است و از اين رو رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در مناجات خود با خداي سبحان عرضه مي داشت: بار خدايا، تحيّرم را درباره‌ي ذات خودت افزون كن: «ربِّ زدنى فيك تحيّراً» و اين همان تحيّر ره يافتگان و واصلان است كه در حيرتند كه از كدام نام خداي سبحان تبرّك جويند و از كدامين چشمه سار زلال فيض الهي بنوشند. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
#تک_نگاشت_های_تصویری #تک_نگاشت #صراط #چراغ #وحی #عقل #آیت_الله_جوادی_آملی #کانال_قرآنی_رحیق @rahighemakhtoom
هفته مبارك 📌 تطهیر صحنه دل 🔹 هفته مبارك بسیج را گرامی می‌ داریم، بسیج به فرمان مبارك امام راحل(رضوان الله تعالی علیه) از نیم قرن قبل شروع شده است و در هر مقطعی وظیفه خاص خود را شناخت و انجام داد ﴿طُوبی لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ﴾.[سوره رعد، آیه29. ] اما «به رنگ آمده دشمن اگر به جنگ نبود»،[منظومه ای 56 بیتی از آثار زنده ‌یاد حمید سبزواری. ] آن روزی كه به عنوان حمله ناجوانمردانه و نابرابر بعثی ‌ها به كمك استكبار و صهیونیست به این كشور حمله كردند، مردم این مرز و بوم عموماً سپاه و بسیج خصوصاً ارتش هم در كنارشان تلاش و كوشش كردند و بالأخره دشمن به جنگ نبود، اما همان طوری كه برخی از ادیبان ما گفته‌اند «به رنگ آمده دشمن اگر به جنگ نبود» الآن با رنگ تبلیغ سوء و تهاجم آمده و این رنگ هم قبلاً به صورت ماهواره بود، ممكن بود كسی كنترل كند حتی مجلس [قانون] منعش را بگذراند، اما وقتی سایت اینترنتی شد و با فضا و هوا رابطه پیدا كرد، فقط باید مرز ذهن و فكر و عقل را بست تا بیگانه راه پیدا نكند و این كنترلش به وسیله فیزیك نیست؛ یعنی انسان می ‌تواند دور كره زمین، حتی دور این محدوده فضا، حتی دور كرات برتر را كنترل بكند، اما دور دل را به هیچ وجه نمی‌ شود بست تا بیگانه نیاید و آشنا نرود؛ این كار، كار فیزیكی و ریاضی و هوا فضا و اینها نیست، دل به دست «مُقَلِّبَ الْقُلُوب» است و بس، كسی بخواهد قلب خود را آن چنان طیب و طاهر داشته باشد كه خاطره بدی خیال نكند این كار آسانی نیست. 🔹 همه ما مخصوصاً سپاهیان عزیز و بسیجیان گرانقدر ما و آمران معروف و ناهیان از منكر ـ چه برادر چه خواهر ـ باید این صحنه دل را تطهیر كنیم، طاهر باشد تا از صحنه این دل طاهر كوثر تراوش كند و تكاثر راه پیدا نكند. اگر دل از نفوذ تكاثر محفوظ ماند و منبع جوشش كوثر بود، نه دشمن درون آسیب می‌ رساند و نه دشمن بیرون، این اصل مطلب. 🔹 اما راه این مطلب، از وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است كه شما از ذات اقدس الهی چند چیز مسئلت كنید، بگویید خدا‌یا به ما قلب و جانی عطا بكن که «اللهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ نَفْسًا بِكَ مُطْمَئِنَّةً تُؤْمِنُ بِلِقَائِكَ» آنچه را كه تو مقدّر كردی راضی باشم كه «تَقْنَعُ بِعَطَائِكَ وَ تَرْضَى‏ بِقَضَائِكَ»[نهج الفصاحه، ص599. ] آنچه تو دادی او راضی باشد و آنچه که تو حکم كردی او بپذیرد. اگر دل با «مُقَلِّبَ الْقُلُوب» رابطه داشت و خود را در كنار مائده و مأدوبه او دید خود را وامدار خدا می ‌داند، نه به خود متكی است و نه به دیگری. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1383/09/05 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌تلاش مداوم زمان:1/47دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
Tafsir_114.mp3
11.18M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
Tafsir_115.mp3
15.67M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
Tafsir_116.mp3
18.53M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌انس با قرآن ◽️براي انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتيل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است: عنوان «تدبر»و «قرائت »و«تلاوت» و «ترتیل »را در پست های قبلی مورد بررسي قرار گرفت حال عناوين ديگر را بررسي مي‎كنيم: 🌿🌿🌿 5.«استماع و انصات»: 🔹اهميت استماع قرآن] ... ماجراي مربوط به قرائت قرآن «ابن كُوا» در حالي كه امير مؤمنان، علي ـ عليه السلام ـ مشغول نماز بوده و حضرت در برابر قرائت و تلاوت ايشان، سكوت و استماع مي‌فرمايند، مورد ديگري است كه به ما درس اهتمام مي‌دهد. اين ماجراي آموزنده در كتاب «تهذيب» چنين روايت شده است: «علي ـ عليه السلام ـ مشغول نماز صبح بود كه «ابن كُوا» (يكي از خوارج لجوج) كه پشت سر او بود، اين آيه را قرائت كرد: «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ». «به تو و همه پيامبران پيشين وحي شده كه اگر مشرك شوي، تمام اعمالت تباه مي‌شود و از زيان‌كاران خواهي بود.» هدف او از خواندن اين آيه اين بود كه به حضرت بفهماند كه با قبول حكميّت در جنگ صفّين نعوذباللّه كافر شده است. «امام ـ عليه السلام ـ به احترام قرآن سكوت كرد تا او از قرائت آيه فارغ گرديد؛ پس شروع به قرائت نماز فرمود، دوباره، «ابن كُوا» همان آيه را تلاوت كرد، باز امام ـ عليه السلام ـ سكوت فرمود، آنگاه شروع به قرائت فرمود بار سوم ابن كُوا شروع به خواندن همان آيه كرد و امام ـ عليه السلام ـ نيز سكوت فرمود و سپس اين آيه را قرائت كرد: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ» ، «اكنون كه چنين است، صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كساني كه ايمان ندارند، نبايد تو را خشمگين سازند.» اشاره به اينكه خداوند كيفر خلاف‌كاران را كه شمائيد خواهد داد». 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
سالروز ورود حضرت سلام الله علیها به شهر مبارک☘️ 📌بانوی دنیا و آخرت 🔹 حضرت فاطمهٴ معصومه گرچه دختر امام و خواهر امام و عمهٴ امام (علیهم آلاف التحیة و الثناء) است، ولی بالاٴخره خانم است و امام یا پیغمبر نیست، لكن به مقام عظیمی رسده است كه ما در زیارت آن حضرت از ذات اقدس الهی مسئلت می ‌كنیم كه شفاعت این بی ‌بی را دربارهٴ ما موٴثر و مقبول قرار بدهد. به خود بی‌ بی هم عرض می ‌كنیم «اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ»،[بحارالانوار، ج99، ص267.] از اینجا معلوم می ‌شود كسی كه امام نیست و پیغمبر نیست می ‌تواند به مقامی برسد كه نزد خدا منزلتی داشته باشد، این مطلب اوّل. 🔹 مطلب دوّم آن است كه منزلت برای انسان از آن جهت كه یك روح ملكوتی دارد و آن روح ملكوتی نه زن است و نه مرد قابل تحصیل است، چون بدن انسان یا به صورت زن یا به صورت مرد ساخته شده است وگرنه جان انسان و روح انسان كه امر ملكوتی است، مثل فرشته‌ها نه مردند و نه زن، روح نه مذكر است و نه مونث، چون بدن نیست جسم نیست ماده نیست از آن جهت كه روح نه مذكر است و نه مونث لذا كمال ها و معارف را هم زن ها می‌ توانند فراهم كنند هم مردها. 🔹 مطلب بعدی آن است كه هركدام از زن و مرد برابر آن ساختار بدنی ‌آنها یك سلسله تكالیف، حقوق، وظایفی دارند كه دیگری آن تكالیف و حقوق را ندارد، ولی چه زن و چه مرد هر كسی در كار خود عالمانه و مخلصانه انجام داد در قیامت موفق ‌تر است این هم یك مطلب. اساس خانواده مادر شدن، تربیت فرزند، حفظ نسل آینده از مهم ترین و شریف ‌ترین كارهای نظام خلقت است كه ذات اقدس الهی این عطیه را به خانم ها عطا كرده است، مبادا یك خانم در اصول خانه‌ داری در پرورش فرزند حفظ صیانت و حراست اصول خانواده غفلت كند! هر مشكلی كه در جامعه پدید می ‌آید بخش مهم آن مربوط به فروپاشی خانواده است، اگر خانواده همچنان مستحكم باشند جامعه كمتر آسیب می ‌بیند. 🔹 مطلب دیگر آن است كه آن لطافت روحی كه ذات اقدس الهی به زن ها داد اینها در مناجات در «ندبه» و در ناله موفق ‌تر از مرد هستند، این عاطفه را باید رهبری كرد، هدایت كرد، این عاطفه و این رقّت را اگر اینها در مناجات ها به كار بگیرند، در نماز شب ها به كار بگیرند نه در مسائل عادی و ساده و جزئی سرمایه را به جا بكار بردند زن ها زودتر از مردها متاٴثر می ‌شوند و اشك می ‌ریزند، این گریه سلاح خوبی است یك وسیلهٴ خوبی است ولی اگر انسان اهل تحقیق و استدلال و علم بود این سرمایه را به جا مصرف می ‌كند. اینكه در دعای كمیل آمده «وَ سِلَاحُهُ‏ الْبُكَاءُ»[مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص850.] یعنی در جنگ با دشمن بیرون آهن لازم است و در جنگ با دشمن درون آه لازم است، اگر كسی اهل آه و ناله و بود دیگر متكبّر و مغرور و خودخواه و خودپسند و دنیا طلب نمی ‌شود این سرمایهٴ «وَ سِلَاحُهُ‏ الْبُكَاءُ» در زن ها بیش از مردهاست، آن ‌وقت حیف است كه زن این سرمایه را برای چیزهای عادی بگذارد و او می‌ تواند به جایی برسد كه با اینكه امام نیست پیغمبر نیست بشود فاطمهٴ معصومه (سلام الله علیها) كه این همه مراجع، علما، فقها، حكما، بزرگان مانند افراد عادی در كنار روضهٴ ملكوتی این بانوی دنیا و آخرت سلام عرض می‌ كنند و بعد می ‌گویند: « یا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ». 📚 دیدار جمعی از خواهران تاریخ: 1380/10/25 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (109) 🔅🔅🔅 ✅ اصل پنجم. سلامت شناخت در اين است كه هم عارف سالم باشد و با تمام شئون ادراكي خود بنگرد، و هم معروف تَنْكيل و تَمْثيل نشده باشد و با همه ابعاد ملحوظ گردد. اگر عارفْ اعمي، اعور، احول و يا وهّام و خيّال باشد، هرگز معرفت او ناب نخواهد بود و اگر معروف مبتلا به نَكْلَه و مُثْلَه شده باشد و برخي از جوارح يا جوانح او بريده و جدا گشته باشد، هيچ گاه شناخت آن شي ء كامل نمي باشد، چه رسد به اينكه هم شناسنده اعمي يا اعور باشد و هم شناخته شده مورد تمثيل قهّاران بي رحم قرار گرفته باشد كه در اين حال، هيچ راهي براي شناخت آن شي ء وجود ندارد و هرگونه داوري درباره آن خطا است. تو به تقصير خود افتادي از اين در محروم از كه مي نالي و فرياد چرا مي داري؟[ ديوان حافظ] ▪️ يكي از مطالب مطروح در اين همايش، آن است كه آيا تمدن كنوني مغرب زمين كه با صدهزار جلوه سپهري و زميني، فضايي و دريايي، جمادي، گياهي، حيواني و انساني خودنمايي مي كند، با انديشه سكولاريزم، اومانيزم و... هماهنگ است و بر آن استوار مي باشد يا نه؛ در صورتِ ابتنا چاره اي جز پذيرش جدايي دين از سياست نيست؛ چه اينكه ناچار از قبول اصالت انسان بوده و بايد تمام شئون فردي و جمعي به صورت انسان مداري تنظيم گردد، زيرا وقتي از پذيرش تكنولوژي چاره اي نباشد، از قبول مبناي فكري و علمي آن نيز چاره اي نيست و در صورت عدم ابتنا، تبيين آن لازم و تعليل انفكاك پيشرفت صنعت از انديشه هاي ياد شده ضروري است كه اين گردهمايي مسئول بررسي چنان مطالب اساسي است كه مايه اشتغال فكري عدّه اي و اشتعال مثبت و منفي عدّه ديگر شده است. ▪️ قبل از ورود به حوزه بحث مزبور، لازم است به سرمايه معرفتي مدّعيان معرفت از يك سو و به اندام و جوارح و جوانح معروف از سوي ديگر، نگاه شود تا معلوم گردد؛ آيا با چنين ابزارِ ناقصِ معرفتي و با چنين وسايلِ مندرس و كوتاه و كور و كر و گنگ و يا نَكْله و مُثْلَه شده پيكر مُطَهّر مكتب آسماني، مي توان اسلام را شناخت، و فتواي بطلان قطعي انديشه سكولاريزم و فساد مسلّم توهم اومانيزم را از او استفاده كرد يا نه. ▪️ كسي كه مبناي معرفت شناسي او محصور به احساس و تجربه حسّي است و بر فرض ترقّي از جريان طبيعي، فقط به محدوده تفكّر رياضي بسنده مي كند و از مباني معرفتي برتر، مانند فلسفي و كلامي كه از معارف تجريدي خبر مي دهند، سهمي ندارد و از مَشاهِد برين عرفان نظري و عملي بهره اي نبرده است، و از ملكه علوم و سلطان معارف، يعني معرفت وَحياني انبيا و اولياي معصوم استعانت نجُسته است، گرفتار ابزار معرفتي مَعِيب و ناقص است كه هرگز نمي توان با وسيله عَيب ناك و با ابزارِ ناقص، به طور صحيح چيزي را شناخت. ▪️ كسي كه عقل را جداي از شرع قرار داده و اين دو را روياروي هم مي پندارد و جنبه سياسي اسلام را از بدنه او ربوده است و مبحث حكومت مردم سالاري ديني را از آن تفكيك كرده است، دين را يك مطلب فردي تلقّي مي كند و آن را فاقد پيام سياسي مي انگارد؛ چه اينكه كسي كه معارف علمي و برهان عقلي و نقلي دين را نمي نگرد و نگاه خود را محصور در بخش تعبّدي و احكام فردي اسلام مي نمايد، آن را مقابل علم مي پندارد و مطالب آن را غيرقابل تعليل مي داند، ولي كسي كه به سلاحِ معرفتي مسلّح و آشنا است و گذشته از مباني احساس و تجربه حسّي و طبيعي، و صرف نظر از تفكّر رياضي، به استدلال عقلي در بحث حكمت و كلام استناد مي كند و بر شهودهاي عرفاني بعد از عرض بر معارفِ صحيح وَحياني اعتماد مي نمايد و عقل برهاني را نيز همتاي نقل معتبر، كاشف شريعت مي داند و همه مطالب متون ديني را با هم مي نگرد و بخش عقايد، حقوق و اخلاق را هماهنگ با احكام فقهي مطالعه مي كند، چنين متفكر خردورزي به بطلان تفكّر سكولاريزم پي مي برد و آن را در صحنه علْم معدوم مي يابد و با فرض بطلان و معدوم بودن چنين انديشه خامي، مجال براي احتمال ابتناي تمدّن غرب و پيشرفت صنعت بر اين تفكّر باطل و انديشه معدوم نخواهد بود، زيرا شي ء معدوم و فكر باطل، نه مبناي چيزي است و نه مبتني بر شيئي. 👇👇👇
برشی از کتاب (110) 🔅🔅🔅 ▪️ معدوم نه مُؤثّر است و نه اثر؛ هرچند معدوم عيني ممكن است در فضاي وهم، ظهور مفهومي يابد و يا در صحنه خيال بروز صوري پيدا كند. در اين حال، منشأ ظهور آن فقط مغالطه در تفكر است و آنچه از چيزي موهم يا متخيّل نشأت مي گيرد، همان وسوسه و دسيسه و اموري از اين قبيل است كه نه در جانب ايمن طور موسوي(عليه‌السلام) از آن خبر است و نه از تأييدهاي روح القُدُس عيسوي(عليه‌السلام) از آن نشاني، و نه از بركات اِسراء و حَسَناتِ معارجِ نبوي صلي الله عليه و آله و سلم از آن گزارشي، بلكه چنين چيزي زادگاهي جز وادي اهريمنان و تِيه اسرائيليان ندارد. ▪️ بر فرض صحت تفكّر عاطل سكولاريزم و انديشه باطل اومانيزم، چون اصل كلي و جامعِ ترابط معارف في الجمله صحيح است نه بالجمله، و به نحو ايجاب جزئي تامّ است نه ايجاب كلّي، و در غير محور نظام علّي و معلولي در مبادي تصوري و تصديقي ناصواب است، و هيچ گونه ربط علمي و علّي بين پيشرفت صنعت و تكنولوژي و بين مكتب هاي آفل مزبور وجود ندارد، هرگز التزام به قبولِ صنعتِ پيشتازْ با نكولِ افكارِ فائل و باطل ياد شده منافات ندارد و صرف اينكه آن صنعت و اين مكتب از يك ديار درآمد يا از يك نژاد برخاست و يا در يك عصر ظهور كرد، نشان تلازم و هماهنگي آنها نيست و توهّم ترابط ضروري آنها از سنخ مغالطه بالذات و بالعرض و مانند آن است؛ در كار خانه اي كه ره عقل و فضل نيست فهم ضعيف رأي فضولي چرا كند[ديوان حافظ.] نَبذ عقل برهاني و طَردِ شهودِ عرفاني و بي اعتنايي به وحي آسماني و جمود بر معرفت احساسي و تجربي ثمره اي جز حنظل سكولاريزم يا اومانيزم نخواهد داشت؛ جهان و عقل كلّي را زعقل جزء چون بيني در آن درياي خون آشام عقل مختصر چبود[ديوان شمس تبريزي.] 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
بانوی دنیا و آخرت.mp3
2.09M
🔅🔅🔅 📌بانوی دنیا و آخرت ▫ سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم زمان:5/47دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 جهل علمي و جهالت عملي ✅مهم ترين کار انقلاب اسلامي، اين بود که جامعه را به سمت عقلانيت حرکت داد، جامعه عاقل ، نه اسير مي شود نه اسير مي گيرد، نه در رهن کسي مي رود و نه کسي را به بند مي کشد ،اين جامعه آزاد منش است و آزاد پرور. ✅انسان بايد بکوشد آزادانه زندگي کند و براي اين کار بايد خود را از دو بند و دو غده جهل علمي و جهالت عملي که براي انسان هست، خود را برهاند. ✅غرب با اينکه غرق در نعمت است و به حسب ظاهر زمين و فضا را مسخر خود کرده و به نقاط مختلف فضا راه پيدا کرده اند، اما گرفتار جهل علمي و جهالت عملي هستند، جهل علمي يعني اينکه نمي دانند چه حق است و چه باطل و جهالت عملي يعني اينکه نمي دانند به کجا بروند! لذا صدها نفر از اروپا الان به داعش مي پيوندند و کشتار بي رحمانه را تجويز کرده و خود نيز به کشتن بي رحمانه مردم دست مي زنند . ✅نظام عقلايي از برکات و رهاورد هاي انقلاب اسلامي بود که به برکت امام راحل و طهارت و عقلانيت او و همچنين فداکاري مردم شکل گرفت ولي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي غرب نه خود از رهاورد انقلاب سودي برد و نه گذاشت اين رهاورد به شرق و غرب صادر شود. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌چشم باطن 🔹 امام رضا (سلام الله عليه) براي ترويج مسئله تبليغ دو بيان نوراني دارد: يکي وظيفه رهبران فکري را مشخص مي ‌کند؛ گويندگان، نويسندگان، ناشران و قلم‌ زنان همه را بيان مي‌ کنند، فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا ... فَإِنَ‏ النَّاسَ‏ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا». يک حديث نوراني هم که وظيفه ما را مشخص مي ‌کند، فرمود اگر در محفل و مجلسي احاديث ما، کلمات و راهنمايي ‌هاي ما هست اگر کسي آنجا برود روزي که دل ‌ها مي ‌ميرد آن دل نمي ‌ميرد، «مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيَا فِيهِ أَمْرُنَا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ‏ الْقُلُوبُ‏»؛[1] فرمود اگر کسی در مجلس وعظ برود، آنجا که سخنان خدا و پيغمبر مطرح است، سخنان اهل بيت مطرح است، اگر آنجا برود و اين حرف‌ها را ياد بگيرد، روزي که دل ‌ها مي‌ميرد دل او نمي ‌ميرد. اگر روزي دل‌ ها مُرد و دل اين شخص نمُرد اين دل زنده است! اين دلِ زنده در برزخ و در قيامت جز به خدا نمي ‌انديشد. 🔹 اينکه حضرت فرمود بعضي از دل‌ هاست که مي‌ ميرد، نظير آن آياتي است که فرمود بعضي افراد هستند در قيامت کور هستند، فرمود: ﴿وَ مَن كَانَ فِي هذِهِ أَعْمَي فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَي وَ أَضَلُّ سَبِيلاً﴾؛[2] کسي که در دنيا کور باشد در آخرت کور است! اين منظور اين نيست که کور ظاهري باشد، خيلي از روشن ‌دلان هستند که به حسب ظاهر چشم ندارند و چشم باطن آنها باز است و در قيامت روشن هستند، بعضي از شاگردان و اصحاب ائمه (عليهم السلام) نابينا بودند، اينها خدمت امام بودند، حضرت هم فرمود اگر بخواهي من بيدارت مي ‌کنم ولي خيلي از فضايل را از دست مي‌ دهي! عرض کرد نه، من همين جور نابينا باشم و در محضر شما باشم.[3] در قرآن فرمود کسي اينجا کور باشد آنجا کور است؛ معنايش اين نيست که اگر کسي اينجا کور باشد در قيامت کور محشور مي ‌شود. اگر اينجا کور باشد يعني معارف را نبيند، در قيامت هم همين گونه است. اينها که در دنيا [در برابر ديدگانشان] مسجد هست، حسينيه هست، مراکز مذهب هست، تبليغات هست، کتاب‌ هاي علمي هست اينها را نمي ‌بينند، اما مراکز فساد را مي ‌بينند در قيامت هم همين گونه محشور مي ‌شوند، نه اينکه کور محشور بشوند. 🔹 دل‌ ها هم همين طور است، کسي که قلب او جاي معارف الهي نيست حرف ‌هاي باطل را حفظ مي‌ کند، اين قلب در حقيقت برابر سوره مبارکه «انفال» که فرمود: ﴿اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾؛[4] اين قلب مرده است، حرف ‌هاي کفار را، مکتب‌ هاي آنها را، طنزها را، اينها را خوب بلد است؛ اما معارف و آيات الهي و احکام و حِکَم ديني را بلد نيست، اين قلب همين گونه در قيامت محشور مي‌ شود. در قيامت اين قلب مرده است و همين قلب با آثار کفر زنده است، وگرنه اگر اين قلب در قيامت بميرد مرده که عذاب ندارد! در حالي که خداي سبحان درباره کفار فرمود که اين ﴿نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ٭ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الأفْئِدَةِ﴾،[5] يک سلسله آتش ‌هايي است که دست و پا را، جسم و بدن را ـ معاذالله ـ مي‌ سوزاند، اين در سوره مبارکه «نساء» است که ﴿كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ﴾،[6] آن کارهايي که مربوط به گناهان بدني است؛ اما آن کفر و اعتقاد و ترک ولايت و امثال آن که کفر اعتقادي است آن روح را مي‌ سوزاند. فرمود آن آتش از درون سر مي ‌زند ﴿نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ٭ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الأفْئِدَةِ﴾. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/06/18 📝 پی نوشت: [1]. الأمالی(للصدوق)، النص، ص73. [2]. سوره اسراء, آيه72. [3] . الکافی(ط ـ الإسلامية)، ج1، ص470. [4]. سوره انفال, آيه24. [5]. سوره همزه, آيات6 و 7. [6]. سوره انفال, آيه24. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌چشم باطن زمان:4/12دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌ستار العیوب زمان:1/23دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌حسن ظن به خدا 📚أخبرنا الحفار، قال حدثناإسماعیل ، قال حدثنا أبو عبد الله محمد بن ابراهیم بن کثیر الصیرفی ببغداد بباب الشام سنه ثلاث وسبعین ومائتین ، قال حدثنا أبونواس الحسن بن هانئ ، قال حدثناحماد بن سلمه، عن یزید الرقاشی ، عن أنس بن مالک ، قال قال رسول الله (صلی الله علیه وآله ) لایموتن أحدکم حتی یحسن ظنه بالله ( عز و جل )، فإن حسن الظن بالله ثمن الجنه. حُسن ظن به خدای متعال، مسئله مهمی است. هم در باب حُسن ظن، این روایات و بیانات هست، هم در باب سوء ظنّ بالله که در قرآن کریم یکی از نشانه های کفار را سوء ظن به خدا قرار میدهد، » «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین بالله ظنّ السّوء»، جزو خصوصیات اینهاست، «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». ◻️این حسن ظن به خدا در مقابل سوء ظنّ به خدا یعنی چه؟ یک معنایش این است که انسان وعده های الهی را باور کند. این سوء ظن به خداست که انسان وعدۀ الهی را باور نکند. وقتی که خدای متعال میفرماید«اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکم».، آیا از این واضحتر هم هست؟! در یک آیه دیگر همین معنا را با تأکید فرموده: « ولینصرن الله من ینصره» ، اگر خدا را نصرت کردید، حتماً خدا شما را یاری میکند. این را باید باور کنیم! ▪️یک زمانی دورۀ طاغوت سختیهای زیاد و مشکلات فراوانی بود، یک عده ای میگفتند: بالاخره چه فایده؟ چقدر زحمت کشیدید؟ یکی از بزرگانِ مورد ارادت ما به بنده میگفت که : فایده ای ندارد، شما چرا بیخودی تلاش میکنید؟ بعد معلوم شد که: نخیر، فایده دارد. ▪️یکی از خصوصیات امام بزرگوار، این انسان برجسته کم نظیر یا بی نظیر، در دوران معاصر که قطعاً بی نظیر بود، در طول تاریخ هم کم نظیر، این بود که به وعدۀ خدا اطمینان داشت، باور داشت که آنچه خدای متعال وعده کرده و قول داده، عمل خواهد کرد. برای خدا کار می کرد و یقین داشت که خدای متعال پاسخ این کار را خواهد داد. نیّتش خالص بود. ▪️من یک وقتی از امام« رضوان الله علیه» پرسیدم: شما از چه زمانی به فکر جمهوری اسلامی افتادید؟ ایشان مبارزات را از خیلی قدیم شروع کرده بودند، از زمان جوانی شان در واقع به یک شکلی شروع کرده بودند، از سال 41 هم که وارد میدان مبارزۀ سیاسیِ علنی شدند. من از ایشان پرسیدم: از چه زمانی شما به فکر افتادید؟ ایشان گفتند: درست یادم نیست، نکته اینجاست! فرمودند: من همیشه، هر چه که احساس وظیفه کردم، عمل کردم. یعنی مضمون فرمایش ایشان این بود که: خدای متعال ما را به اینجا کشاند، لازم نبود ما بنشینیم طراحی کنیم، برنامه ریزی کنیم. البته امام، برنامه ریزو طرّاح هم بود، پیشبین و دوربین هم بود، افقهای دور را میدید؛ آنچه در آیینه جوان بیند، پیر در خِشت خام آن بیند؛ این را ما در امام احساس کردیم، یک چیزهایی را او متوجه میشد که ماها که در دنیای سیاست و مبارزات بودیم، ما نمی فهمیدیم در آن وقتی که ایشان می فهمید، بعد آرام آرام می فهمیدیم. این خصوصیت ایشان بود، برای خدا کار میکرد، مطمئن بود که خدای متعال پاداش خواهد داد، عوض خواهد داد. ◻️این عوض از سوی خدا بر حسب توقع بیجای ما نبود، خود او قول داده است، فرموده«والله معکم و لن یترکم اعمالکم»، » واعلموا ان الله مع المتقین» اینها را خدای متعال وعده داده. این یکی از جنبه های حُسن ظن به خدا است که انسان وعدۀ الهی را باور کند. برای خدا کار کنید، خاطرتان جمع باشد، بدانید که قطعاً خدای متعال پاسخ خواهد داد. ماها اشکال کارمان در آن بخش اولِ قضیه است. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom ⬇️⬇️⬇️
⬆️⬆️⬆️ یعنی: درست نیّت های مان را خالص نمی کنیم، طبعاً وقتی که انسان نیّتش خالص نبود، همه چیز ممکن است که پیش بیاید. نیّت های مان را خالص کنیم، واقعاً برای خدا. ما باید نیّتمان این باشد در درس خواندن مان، در درس دادن مان، در کار علمی مان، در کار تحقیقی مان، در کار سیاسی مان، در مبارزات اجتماعی مان، در خدمات اجتماعی مان، در حضورمان در میان مردم، در حضورمان در سطوح سیاسی، نیّت مان باید این باشد که اسلام را و دین خدا را سربلند کنیم، حاکم کنیم. این لازم است. ◻️خدای متعال پیغمبران را فرستاده برای اینکه لِیُطاع بإذنِ الله. ما باید نیّتمان این باشد که دین را تحقق ببخشیم، یعنی اسلام را حاکم کنیم. وقتی این شد، آنوقت مطمئن باشید که خدای متعال نصرت خواهد داد. گاهی در نیّت ما چیزهایی مَشوب و مخلوط میشود، خراب میشود. در آن دعای بین نافلۀ صبح و فریضه دارد: «و استغفرک لما اردتُ به وجهک فخالطنی فیه ما لیس لک» یکی از چیزهایی که انسان باید از آن استغفار کند، همین است، گاهی انسان نیتِ خدایی میکند، بعد وسطش یک چیزهایی، شائبه هایی وارد میشود؛ باید مراقب این بود! وقتی شائبه وارد نشد، وقتی عمل خالص باقی ماند، آنوقت مطمئناً خدای متعال«عزوجل» پاسخ خواهد داد. فرمود: نمیرد کسی از شما حتی یُحسِن ظنّه بالله «عزوجل»فإنّ حُسنَ الظنّ بالله ثمنُ الجنّة، وقتی حُسن ظن به خدا داشته باشید، خدای 1 متعال بهشت را هم به شما خواهد داد. 📚1 .امالی شیخ طوسی، صفحۀ 380. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
برشی از (32) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 7 ـ نزاهت صفات الهي از حدود ▪️اوصافي كه به خداي سبحان اِسناد داده مي شود منزّه از حدود نقص آميز است. بنابراين، لوازم امكاني كه صفات انساني را همراهي مي كند، به حريم پاك او راه ندارد و تنها اصل اين كمالات براي خداوند ثابت است، بدون لوازم و حدود نقص آميز آن؛ مثلاً رحمت در انسان همراه با تأثر قلبي و انفعال دروني در برابر امور رقّت بار است. انسان در پي چنين انفعال و تأثري به ياري دردمند و محرومي مي شتابد، ولي آنچه مايه‌ي كمال آدمي است، همان رسيدگي به بيچارگان است و تأثر و انفعال دروني، ناشي از كاستيهاي وجودي خود انسان است كه نبايد كمال پنداشته شود. ▪️ياري محروم در روابط بشري، نقص ديگري نيز دارد و آن اين كه بيشتر دستگيران در صدد رفع تأثر قلبي خويشند، نه در پي امتثال تكليف ديني و به تعبير ديگر كمك آنها بر اساس «ترحّم» به درمانده است، نه بر پايه‌ي «احترام» به همنوع. زدودن تأثر قلبي با ياري كردن محروم نيز جزو حقيقت و گوهر رحمت نيست، بلكه ناشي از نقص آدمي است و معناي مبرّا بودن رحمت الهي از لوازم نقص آميز، آن است كه خداوند بدون انفعال، تأثر و تحوّل، نياز نيازمندان را برطرف مي كند. ▪️علم خداي سبحان نيز از نظر نزاهت همين گونه است؛ زيرا علم بشري هم سابقه‌ي جهل دارد: (والله أخرجكم من بطون أمهاتكم لاتعلمون شيئاً) [سوره‌ي نحل، آيه‌ي 78.]و هم لاحقه‌ي نسيان: (لكيلا يعلم من بعد علمٍ شيئاً) [سوره‌ي حج، آيه‌ي 5.]و جهل و نسيان از نقصهاي علم بشري است و علم الهي از آنها منزّه است، ولي گوهر كماليِ علم كه همان ظهور و حضور و كشف و شهود معلوم است به خداي سبحان اِسناد دارد. ▪️در رحمت رحمانيه و رحيميه نيز اصل گوهر كماليِ رحمت براي خداوند ثابت است، بدون لوازم نقص آميز مانند دلسوزي، انعطاف و تأثر و اين نقايص در گوهر رحمت و در معناي آن مأخوذ نيست تا اطلاق «رحيم» بر خداي سبحان، فرشتگان و انسانهاي كامل، كه رحمت آنان نيز از اين نقصها مبرّاست، مَجاز يا از باب اشتراك لفظي باشد. ▪️انسان كامل كه قلبش مُتَيَّم به حبّ و مالامال از عشق خداست، در ياري مسكين سخن از (إنّما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزاءً ولاشُكوراً) [سوره‌ي انسان، آيه‌ي 9.]دارد و ياري او نه ناشي از ترحّم و تأثر است و نه براي پاداش و تشكّر. چنين قلبي غير خدا را به خود راه نمي دهد و احسان به مسكين و يتيم و اسير تنها به خاطر امتثال امر خداست، نه از سرِ دلسوزي به آنان. او خود گرسنه مي ماند، ولي مسكين را اطعام مي كند و كارش تنها براي «وجه خدا» است، نه براي ارضاي غريزه‌ي ترحّم. 🔅🔅🔅 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت7:بیان آیات سوره ناس در المیزان قل اعوذ برب الناس ملك الناس اله الناس 🔹در اين سوره رسول گرامى خود را دستور مى دهد به اينكه از شر وسواس خناس، به خدا پناه ببرد، و به طورى كه از روايات وارده در شأن نزول آن استفاده مى شود اين سوره در مدينه نازل شده، بلكه از آن روايات بر مى آيد كه اين سوره و سوره قبليش هر دو با هم نازل شده اند. ◻️شرحى در مورد اينكه خداى تعالى از سه جهت (ربّ الناس)، (ملك النّاس) و (اله النّاس) بودن ملجأ و معاذ است ▪️طبع آدمى چنين است كه وقتى شرى به او متوجه مى شود و جان او را تهديد مى كند، و در خود نيروى دفع آن را نمى بيند به كسى پناهنده مى شود كه نيروى دفع آن را دارد، تا او وى را در رفع آن شر كفايت كند، و انسان در اينگونه موارد به يكى از سه پناه، پناهنده مى شود: 1️⃣يا به ربى پناه مى برد كه مدبر امر او و مربى او است ، و در تمامى حوائجش از كوچك و بزرگ به او رجوع مى كند، در اين هنگام هم كه چنين شرى متوجه او شده و بقاى او را تهديد مى كند به وى پناهنده مى شود تا آن شر را دفع كرده بقايش را تضمين كند، و از ميان آن سه پناهگاه، اين يكى سببى است فى نفسه تام در سببيت. 2️⃣دومين پناه، كسى است كه داراى سلطنت و قوتى كافى باشد، و حكمى نافذ داشته باشد، به طورى كه هر كس از هر شرى بدو پناهنده شود و او بتواند با اعمال قدرت و سلطنتش آن را دفع كند، نظير پادشاهان (و امثال ايشان )، اين سبب هم سببى است مستقل و تام در سببيت. 3️⃣در اين ميان سبب سومى است و آن عبارت است از الهى كه معبود واقعى باشد، چون لازمه معبوديت اله و مخصوصا اگر الهى واحد و بى شريك باشد، اين است كه بنده خود را براى خود خالص سازد، يعنى جز او كسى را نخواند و در هيچ يك از حوائجش جز به او مراجعه ننمايد، جز آنچه او اراده مى كند اراده نكند، و جز آنچه او مى خواهد عمل نكند. ▪️و خداى سبحان رب مردم، و ملك آنان، و اله ايشان است، همچنان كه در كلام خويش اين سه صفت خود را جمع كرده فرموده : (ذلكم الله ربكم له الملك لا اله الا هو فانى تصرفون ) و در آيه زير به علت ربوبيت و الوهيت خود اشاره نموده، مى فرمايد (رب المشرق و المغرب لا اله الا هو فاتخذه وكيلا)، و در اين آيه اى كه از نظرت مى گذرد به علت مالكيت خود اشاره نموده مى فرمايد: (له ملك السموات و الارض و الى الله ترجع الامور)، پس اگر قرار است آدمى در هنگام هجوم خطرهايى كه او را تهديد مى كند به ربى پناهنده شود، ▪️الله تعالى تنها رب آدمى است و به جز او ربى نيست، و نيز اگر قرار است آدمى در چنين مواقعى به پادشاهى نيرومند پناه ببرد، الله سبحانه، پادشاه حقيقى عالم است، چون ملك از آن او است و حكم هم حكم او است. و اگر قرار است بدين جهت به معبودى پناه ببرد، الله تعالى معبودى واقعى است و به جز او اگر معبودى باشد قلابى و ادعايى است. ▪️و بنابر اين جمله (قل اعوذ برب الناس )، دستورى است به رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)،به اينكه به خدا پناه ببرد، از اين جهت كه خداى تعالى رب همه انسانها است و آن جناب هم يكى از ايشان است، و نيز خداى تعالى ملك و اله همه انسانها است و آن جناب هم يكى از ايشان است....ادامه دارد.... 🌿🌿🌿 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom