eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
787 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌نگاشت3:تفسیر صوتی سوره ماعون ▪ استاد قرآن: حجت الاسلام و المسلمین شیخ محسن قرائتی 🔸 بیان زیبا 🔸 ساده و روان 🔸 مختصر 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت4:نکات کلی تفسیری سوره ماعون ✅ اين سوره سيماى افراد منفى را معرفى مى‌كند: ▪ كسانى كه نسبت به دين، ديدگاه منفى دارند. «يُكَذِّبُ بِالدِّينِ» ▪ نسبت به يتيم و مسكين منفى هستند و آنان را طرد مى‌كنند. «يَدُعُّ الْيَتِيمَ وَ لا يَحُضُّ» ▪ در عبادت و نماز منفى هستند و اخلاص ندارند. «ساهُونَ‌- يُراؤُنَ» ▪ در خدمت به مردم منفى هستند. «يَمْنَعُونَ الْماعُونَ» ▫ مراد از «دين» در اينجا روز قيامت است، مانند «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» ▫ «دع» راندن همراه با خشونت و «حض» تشويق و ترغيب ديگران است. ▫ مراد از تكذيب دين و معاد در اين سوره، تكذيب قلبى است، نه قولى؛ زيرا مخاطب‌ سوره، كسانى هستند كه نماز مى‌خوانند ولى نمازشان همراه با ريا و خودنمايى و سهو و غفلت است. ▫ «ماعون» از «معن» به معناى ابزار و وسايلى است كه معمولًا همسايگان به يكديگر عاريه مى‌دهند تا آنكه نيازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانى‌ها. ▪ دين يك مجموعه به هم پيوسته است. نمازش از اطعام مسكين و رسيدگى به محرومين جدا نيست. ▪ در روايات، «ساهُونَ» به معناى سستى، ترك و ضايع كردن نماز آمده است. « تفسير نورالثقلين.» ▪ حساب حضور در نماز جماعت، به خاطر حفظ شعائر الهى، از حساب ريا و خودنمائى به خاطر اهداف نفسانى جداست. ▫ در حديث مى‌خوانيم: كسى كه از دادن لوازم منزل خود به همسايگان دريغ ورزد، خدا روز قيامت لطف خود را نسبت به او دريغ خواهد كرد. « تفسير كنزالدقائق.» البته در حديث ديگرى مى‌خوانيم كه پرسيدند: ما همسايگانى داريم كه هرگاه وسائلى به آنان عاريه مى‌دهيم، مى‌شكنند يا خراب مى‌كنند، آيا گناه است كه به آنان ندهيم؟ حضرت فرمود: در اين صورت مانعى ندارد. « تفسير نورالثقلين.» ▫ در حديث مى‌خوانيم: هر كس به اوقات نماز بى‌اعتنائى كند و نماز را در اول وقت نخواند، ويل دارد. « تفسير نورالثقلين.» ▫ امام صادق عليه السلام فرمودند: ماعون، شامل قرض الحسنه و هر كار نيك درباره ديگران و در اختيار قراردادن وسائل خانه و از جمله زكات است. « كافى، ج 3، ص 499.» 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت5:نکات کلی تفسیری سوره ماعون ✅ سنگدلى انسان به جائى مى‌رسد كه: 🔸 نسبت به سخت‌ترين نوع فقر كه مسكين است. 🔸 نسبت به ضرورى‌ترين نياز كه خوراك است. 🔸 آن هم به مقدار مصرف نه ذخيره. 🔸 نه خود اقدامى مى‌كند و نه ديگران را تشويق مى‌كند. 🔅🔅🔅 ✅ نگاهى به مسئله ريا ▫ ريا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند كه افراد مؤمن را تهديد مى‌كند. ريا آن است كه انسان كارى را براى ديدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است كه كارى را بجا آورد و هدفش آن باشد كه كارش به گوش مردم برسد. اين دو كار از نشانه‌هاى نفاق است. چنانكه قرآن درباره منافقان مى‌فرمايد: «إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‌ يُراؤُنَ النَّاسَ» « نساء، 143.» چون به نماز مى‌ايستند، نمازشان با كسالت و رياكارى است، همان گونه كه به ديگران كمك نمى‌كنند مگر در حال كراهت و نارضايتى. «وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ» « توبه، 54.» ▫ بر اساس روايات، رياكار ظاهرى زيبا و باطنى مريض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمى‌دارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنكه از دنيا آخرت را بدست آورد، از آخرت به سراغ دنيا مى‌رود و از پرده‌پوشى خداوند سوء استفاده كرده و گناه مى‌كند. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سخت‌ترين عذاب‌ها براى كسى است كه مردم در او خير ببينند در حالى كه در او خيرى نيست. فرشتگان اعمال برخى انسان‌ها را بالا مى‌برند، ولى خطاب مى‌رسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانيد. ▫در فرهنگ اسلامى، ريا، نوعى شرك است و امام صادق عليه السلام درباره كسى كه عمل نيكى انجام دهد، اما نه براى خدا، بلكه براى اينكه مردم بشنوند و او را ستايش كنند، فرمود: او مشرك است، سپس آيه‌ «لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» « كهف، 110.» را تلاوت فرمود. « مجموعه روآيات، از ميزان الحكمة بحث ريا.» ▫ علامت رياكار آن است كه اگر ستايش شود كار نيكش را توسعه مى‌دهد و اگر ستايش نشود از كار خود مى‌كاهد. ناگفته نماند كه اين همه توبيخ و انتقاد براى كسانى است كه از ابتدا، كار را براى غير خداوند انجام مى‌دهند، ولى اگر انسان از آغاز هدفى جز خداوند نداشت، و مردم از كار او آگاه شدند، مانعى ندارد. امام باقر عليه السلام فرمود: هيچ كس نيست مگر آنكه دوست دارد خوبى‌هايش در مردم ظاهر شود، به شرط آنكه از ابتدا نيّت او مردم نباشد. «اذا لم يكن صنع ذلك لذلك» « كافى، ج 2، ص 297. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت6:نکات و پیام های کلی تفسیری سوره ماعون ⏪ در برابر ريا و سمعه، اخلاص است كه در حديث مى‌خوانيم: خداوند جز خالصان را نمى‌پذيرد «أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ» « زمر، 3.» و هر كس چهل روز خود را خالص كند، چشمه‌هاى حكمت از قلب او به زبانش جارى مى‌شود. «من اخلص لله اربعين صباحا ظهرت ينابيع الحكمة من قلبه الى لسانه» و نشانه ايمان كامل آن است كه حُب و بغض و بخشيدن و نبخشيدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا عليها السلام نقل شده كه فرمود: «من اصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته» هر كس عبادت خالص به درگاه خداوند فرستاد، خداوند بهترين مصلحت او را برايش نازل مى‌كند. ✅ 1- تكذيب عملى قيامت از سوى اهل ايمان، امرى شگفت‌آور و جاى سؤال است. «أَ رَأَيْتَ الَّذِي» ✅ 2- طرد يتيم انسان را از خدا دور مى‌كند. يُكَذِّبُ بِالدِّينِ‌ ... يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ✅ 3- نشانه ايمان، يتيم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هركس بى‌توجه باشد بى‌دين است. يُكَذِّبُ بِالدِّينِ‌ ... يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ✅ 4- ميان عقيده و عمل رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل طرد يتيم را جزئى نگيريد كه گاهى از مسائل مهمى مثل تكذيب دين خبر مى‌دهد). يُكَذِّبُ بِالدِّينِ‌ ... يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ✅ 5- نيازهاى عاطفى، مقدم بر نيازهاى جسمى است. (اول محبت به يتيم، سپس سير كردن مسكين) يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ... طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ ✅ 6- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نيست. «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» ✅ 7- سهو اگر برخاسته از تقصير و بى‌اعتنائى باشد، سرزنش دارد. «عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» ✅ 8- سهو در نماز قابل جبران و بخشش است ولى سهو از نماز، به معناى رها كردن آن، قابل بخشش نيست. «عَنْ صَلاتِهِمْ» (نه‌ «فِي صَلاتِهِمْ») ✅ 9- خطر آنجاست كه كار زشت سيره دائمى انسان شود. يُكَذِّبُ‌ ... يَدُعُ‌ ... لا يَحُضُ‌ (قالب فعل مضارع بيانگر استمرار كار است) ✅ 10- اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ‌ ... يُراؤُنَ‌ ✅ 11- اطعام فقرا مخصوص توانگران نيست، همه وظيفه دارند، گرچه از طريق تحريك و تشويق ديگران باشد. «لا يَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ» ✅ 12- كسى كه گاهى از نماز غافل مى‌شود، مشمول ويل است، پس وضع تاركان دائم نماز چيست! فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ‌ ... عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ‌ ✅ 13- بى‌تفاوتى نسبت به نيازهاى ضرورى مردم كيفر دارد. فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ‌ ... يَمْنَعُونَ الْماعُونَ‌ ✅ 14- خدمت به مردم در كنار نماز است. فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ‌ ... يَمْنَعُونَ الْماعُونَ‌ ✅ 15- غفلت از نماز، بستر غفلت از مردم است. عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ‌ ... يَمْنَعُونَ الْماعُونَ‌ ✅ 16- بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بى‌اعتقادى به قيامت است. يُكَذِّبُ بِالدِّينِ‌ ... وَ لا يَحُضُّ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ «1»* ✅ 17- سهو از اصل و حقيقت نماز مهم است، نه از تعداد ركعات كه گاهى عارض مى‌شود و قابل جبران است. «عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ» ✅ 18- افرادى كه از خدا جدا شوند، به دنبال كسب جايگاهى در نزد ديگران با ريا كارى هستند. يُكَذِّبُ‌ ... يُراؤُنَ‌ ✅ 19- بخل، ويژگى منكران معاد است، كه حتى از عاريه دادن چيزهاى كوچك و ناچيز بخل مى‌ورزند. يُكَذِّبُ‌ ... يَمْنَعُونَ الْماعُونَ‌ 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله العظمی 📌 اختلاف، برکت يا عذاب؟ ▪ اختلاف بارها به عرضتان رسيد كه دو قسم[است]: يك اختلاف قبل‌العلم، كه اين بركت است؛ براي اينكه تمام تلاش و كوشش براي اين است كه حق معلوم بشود. اختلاف قبل‌العلم بركت است؛ دو نفر بحث مي‌كنند تا معلوم بشود حق چيست بعد از اينكه معلوم شد، هر دو به آن توافق مي‌كنند و مي‌شود نعمت. هم آن اختلاف قبل‌العلم بركت است، هم حدوث علم بركت است، هم وفاق بعدالعلم بركت است. ▪ اما اختلاف بعدالعلم، كه فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ عذاب الهي است.اگر كسي ـ خداي ناكرده ـ اين غدّه سرطان را درمان نكند خدا مدتي مهلت مي‌دهد بعد اين‌گونه از فرستاده‌ها را اعزام مي‌كند كه بين اينها آن شِقاق را ايجاد كنند. ▪ آن اختلافي كه در اثر عصيان الهي پديد آمد، آن ديگر قطعاً عذاب الهي است.در سوره مباركه «مائده» گذشت كه خداي سبحان فرمود ما بين يهودي‌ها اختلاف ايجاد كرديم، ما بين مسيحي‌ها اختلاف ايجاد كرديم. ▪ درباره مسيحي‌ها كه يك مقدار نَرم‌ترند اِغراء تعبير شده، درباره يهودي‌ها كه خشن‌ترند القاء تعبير شده:درباره يهودي‌ها فرمود أَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ ما اينها را به جان هم انداختيم.درباره مسيحي‌ها هم فرمود فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ... ▪ اگر ـ خداي ناكرده ـ قهر الهي دامنگير ملتي بشود خدا بين اينها يا القاي عداوت يا اغراي عداوت بكند آن ملت و امت ديگر روي سعادت نمي‌بينند.لذا مي‌گويند مواظب گفتار، مواظب رفتار[باشید]، تا آنجا كه ممكن است انسان محتاطانه سخن بگويد، كسي را نرنجاند، آبروي كسي را نبرد. 🔸وقتي ممكن است انسان دوستانه مشكل را حل بكند، خصمانه وارد صحنه نشود، براي همين است.اگر ـ خداي ناكرده ـ به آن روز رسيد هيچ چيزي آن را درمان نمي‌كند. 🔹برگرفته از درس تفسير قرآن /سوره احزاب، آيات 21 الي 27 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 مطالبات 22 بهمن 🔹 در راهپیمایی ‌فردا به لطف الهی همه ما شرکت کنیم و این را حق خود بدانیم، وظیفه خود بدانیم با دو اصل: ما در راهپیمایی قبل از انقلاب مشخص بود که چه می ‌خواهیم و همان‌ ها را می ‌گفتیم، در راهپیمایی الآن هم مشخص است که چه می ‌خواهیم، شعار ما همان شعارهای قبل از انقلاب باشد، در قطع ‌نامه ‌های ما، در بیانیه پایانی ما آن اصول کلی باشد و اصل دیگر، ما بالاخره مشکلاتی داریم! این مشکلات یک مقدار در اثر ضعف مدیریت است که ما با داشتن این همه سرمایه‌ های غنی و قوی از نظر اقتصاد در زحمت هستیم و یک سلسله هم بداخلاقی ها و بدحقوقی هاست، یک عده‌ای دهه غارت تشکیل دادند! این دهه برای ده روز نبود، برای ده ماه نبود، برای ده سال است! چهار هزار و پنج هزار میلیارد غارت کردند! اینجا سرقت، آنجا سرقت، کل خزینه را خالی کردند! این دهه غارت را هم ما باید در شعار بگوییم، «حق مسلّم» ما اینهاست! 🔹 بارها ما به مسئولین گفتیم که درست است مردم بین خود و خدای خود، خدا را قبول دارند و دینشان محفوظ است، اما دین بخواهد در جامعه حاکم باشد با فقر نمی‌ شود. دعای نورانی پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این است که «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِی الْخُبْزِ وَ لَا تُفَرِّقْ بَینَنَا وَ بَینَهُ فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّینَا وَ لَا أَدَّینَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَل‏»،[1] با اینکه حضرت در شعب ابی طالب آن طور تحمل می ‌کرد، خواص اصحاب آن طور تحمل می‌کردند، اما ناله و استغاثه به درگاه خدا این بود که خدایا اگر حکومت می‌ خواهید باید اقتصاد مردم تأمین باشد. ملتی که جیب و کیفش است آن ملت املاق و تملق و چاپلوسی است، نه گردن‌فراز! من نمی‌ خواهم ملت من اهل تملق و چاپلوسی باشد، نمی ‌خواهم دنبال این و آن بگردند، می‌ خواهم کنار سفره خودشان باشند، دستشان به جیب و کیفشان باشد، اداره ملت گدای متملّق که هنر نیست! 🔹 یک یبان نورانی حضرت امیر دارد در نهج البلاغه «إِذَا أَمْلَقْتُمْ‏ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة»[2]، دیدید که در اثر نداری دنبال این می روند، دنبال آن می گردند، این را می گویند اعظم، آن را می گویند عُظمی، این کار را نکنید! «إِذَا أَمْلَقْتُمْ‏ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة»، این کتاب بوسیدنی نیست؟! فرمود اگر احساس کردید که دارید چاپلوسی می ‌کنید با خدا معامله کنید، آن خدا خداست! صریحاً گفت تمام مار و عقرب عائله من هستند، دنبال چه می‌ گردید؟! به شما چه که فلان خرس یا فلان خوک یکی حرام‌ گوشت است یکی نجس العین است و شش ماه باید زیر برف بخوابد؟ اینها عائله من هستند و من موظف هستم که آنها را روزی بدهم، او کسی است ـ همان آیه شش سوره مبارکه «هود» ـ که ﴿وَ مَا مِن دَابَّةٍ فِی الأرْضِ إِلاَ عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا﴾[3] من موظف هستیم، اینها عائله من هستند، این خداست! ما آن معرفت‌ شناسی، خداشناسی، خداباوری و دین ‌باوری را باید تقویت کنیم؛ اینها در راهپیمایی ‌های ما باید باشد. 🔹 اما الآن ما دو هدف داریم یکی همان‌ها، یکی مدیران باعرضه که اولاً مال بیت ‌المال را امانت بدانند و رها نکنند، اگر اینها مال بیت‌ المال را امانت می ‌دانستند و رها نمی ‌کردند که ما سه هزار و چهار هزار، این غارت کند و آن غارت کند را نداشتیم، در غارت کردن سبقت می‌ گرفتند که نبود! اینها باید در راهپیمایی ‌ها باشد، در بیانیه ‌ها باشد، در قطع‌ نامه‌ های ما باشد، در مطالبات ما باشد، وگرنه خدای ناکرده کسی فاصله بگیرد و مانند اینها نیست! ما باید در متن جامعه باشیم و خواسته‌ های خود را هم بگوییم. ذات اقدس الهی را به حق علی و اولادش قسم بدهیم که این کشور را، این مملکت را، ناموس ما را، جوان ‌ها و فرزندان ما را تا زمان ظهور صاحب اصلی خود هدیه الهی بداند. [1]. الكافی (ط _ الإسلامیة)، ج‏6، ص287. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت258. [3]. سوره هود، آیه6. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 522 تاریخ: 1398/11/20 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
049.mp3
11.55M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
📌 اين بيگانه‌ها دهه غارت راه انداختند ده سال است دارند غارت مي‌کنند! چه کار کردند؟ ⏪ ما اميدواريم به خواست ذات اقدس الهي اين راهپيمايي را با جلال و شکوه طي کنيم ما در بحث صبح امروز هم به دوستان فقه ما عرض کرديم که ما در اين راهپيمايي دو تا حرف داريم غير از آن راهپيمايي قبل از انقلاب؛ قبل از انقلاب راه ما مشخص بود و خواسته ما عدل و استقلال بود اما الآن همان خواسته‌هاي راهپيمايي را داريم همه آن خصوصيات را استقلال را امنيت را داريم؛ قسمت دوم هم بيداري است، ما مردان بزرگ جوان‌هاي بزرگ رادمردان الهي در کشور کم نداريم. ⏪ مگر مرحوم عزيز سردار عزيز سپهبد عزيز ما نور چشم ما مگر همه ما او را مي‌شناختيم به اين صورت؟ ديداري که چند سال قبل اينها آمدند با علما داشتند، وقتي که اينها رفتند بعد ديدم مي‌گويد حاج آقا! من يک کاري دارم گفتيم بفرماييد، حالا رفتند. بعد ديدم او کفنش را درآورده است؛ کسي نمي‌شناسد اينها را ما از اينها را داريم به برکت قرآن و عترت، از اين جوان‌ها داريم . ⏪ ما در اين راهپيمايي بخواهيم بيانيه باشد قطع‌نامه باشد که اينها به پا خيزند جلوي کساني که بيراهه مي‌روند غارتگري راه انداختند. ما دهه کرامت داريم از اول ذي قعده تا يازده ذي قعده، اينها همه درست است، دهه وحدت داريم، دهه ولايت اينها همه داريم؛ اما اينها ده روز است . ⏪ اين بيگانه‌ها دهه غارت راه انداختند ده سال است دارند غارت مي‌کنند! چه کار کردند؟ چهار هزار پنج هزار شش هزار، کشور را غارت کردند. ⏪ اين عزيزان ما اين بزرگان ما اين مسئولين ما اين اولياي ما اين مربّيان ما اينها بيشتر درايت کنند، هم مال مسلمين را حفظ کنند، هم توليد را حفظ کنند، کشور به لطف الهي همه چيز دارد. جلسه درس تفسیر سوره غاشیه 20-11-98 مسجد اعظم قم 🔅🔅🔅 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (138) 🔅🔅🔅 ▪ ...عدّه اي كه اوحدي كوي شهادت اند، از شهود خود و شهادت خويش فاني شدند و به بقاي مشهودٌ له، يعني خداي سبحان باقي اند، نه نامي مي طلبند و نه عنواني و نه مرقد خاص و نه مضجع مخصوص كه چنين فنا و تجريدي پايه توحيد ناب و وحدت نگري اين موحّدان ناياب است. ▪ اين عدّه از شهداي گمنام مؤمناني اند كه قلب آنان عرش الرحمان است و اشك شوقي دارند كه قلب آنها بدون آن ناآرام است و فقط به نام خدا با آن مي آرامد: (وكان عرشه علي الماء)؛[ سوره هود، آيه 7.] گفتي آن آب را كه عرش بر اوست اشك كرّوبيان همي يابم جمله خلق را در اين دريا چون نم ناودان همي يابم بر سر هر كه سر نباخت در او قهر او قهرمان همي يابم رهبر و راه و راهرو همه اوست من بدين صد بيان همي يابم[ديوان عطار.] ▪ سرّ نايابي يا كم يابي چنين شهيدان گمنام آن است كه حديث فنا صَعْب بلكه مستصعب است، چون طاغي زراندوز به استبرق غرور مي بالد و عابد زهد فروش به بوريايي متكي است كه بوي ريا از آن استشمام مي شود، دوناني كه به دو نان بسنده مي كنند و براي دستيابي به آن از هيچ هبوطي هراس ندارند، همگي يا سنگين باران وامانده اند يا سبكباران ساحل ها؛ بحري است عشق و عقل از او بر كناره‌اي كار كناره‌گي نبود جز نظاره‌اي و آنجا كه بحر عشق درآمد به جان و دل عقل است اعجمي و خِرَد شير خواره‌اي در پرده‌ي وجود زهستي عدم شوند آنها كه ره برند رد اين پرده پاره‌اي گرصد هزار سال درين ره قدم زني تا تو تويي، تو را نتوان كرد چاره‌اي در هر هزار سال به برج دلي رسد از آسمان عشق بدين سان ستاره‌اي عطّار اگر پياده شوي از دو كون تو در هر دو كون چون تو نباشد سواره‌اي[ديوان عطار.] ▪ اينان، يعني شهيدان نامور گمنام، غير از خداي بي نَديد را نديدند و درآغاز جواني دل را براي محبوب ازلي از هرچه زائل شدني بود، تطهير كردند؛ آن گاه دل را رها كرده به ديار فنا سپردند تا دلبر، همه صحنه را تصاحب كند، سپس با كيمياي غيبي فاني را باقي و فقير را غني نمايد. دلا هماي وصالي بپر چرا نپري ترا كسي نشناسد نه آدمي نه پري چه باشد آن مس مسكين چو كيميا آيد كه او فنا نشود از مسي به وصف زري كيم بگو من مسكين كه با تو من مانم فنا شوم من و صد من چو سوي من نگري[ديوان شمس تبريزي.] ▪ ادبيات عارفان اهل نظر، وقتي پخته مي شود كه چون ادبيات شاهدان اهل بصر، با ميدان مين و خمپاره مأنوس گردد، طوري كه خود را با همه شئون فراموش كند، ولي نغمه تكبير او فضاي جبهه را به «سبوحٌ قدوسٌ ربّنا وربّ الملائكة والرّوح» عطر آگين نمايد و پيام به جا مانده آن نامداران گمنام اين است: مَن فاني مطلق شدم تا ترجمانِ حقّ شدم گر مست و هشيارم زمن كس نشنود خود بيش و كم[ديوان شمس تبريزي.] ▪ در پايان بيتي از غزل امام گمنامان نامور كه درس عشق و فنا را همراه بادروس فراوان ديگر، به جهان معاصر عرضه كرد، به عنوان حسن ختام اين پيام ارائه مي شود. با هستي و هستي طلبان پشت به پشتيم با نيستي از روز ازل گام به گاميم[ديوان امام خميني(قدس‌سرّه) ، ص 167.] ▪ مجدّداً اعتلاي مقام شهدا، به ويژه گمنامان نامدارشان مسئلت مي شود و از حضور همگان تقدير و كوشش بي شائبه سپاه و بسيج مشكور و سعي بليغ مسئولان محترم، مورد قبول واقع شود! 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
(دوشنبه 21-11-1398) 🔅🔅🔅 📌 منشور کامل سعادت ▪ حضرت امیرالمؤمنین«علیهالسلام» با اصحابشان جلسه گذاشته بودند، آنها را برای جهاد و جنگ آماده میکردند .إذ أتاه شيخ عليه هيئة السفر، معلوم میشود جلسه شان پشت دربهای بسته نبوده، در مسجدی، جایی مثلاً بوده. یک پیرمردی که پیداست مسافر است، بر این جمع وارد میشود . 🔹 فقال: أين أمير المؤمنين؟ به دلیل اینکه حضرت را نمی شناسد، و تشخیص هم نمیتواند بدهد که کدام از این افراد حاضر در جلسه، امیرالمؤمنین است، یعنی وضع لباس و نشستن وجایگاه به نحوی است که قابل تشخیص برای او نیست! لذا سؤال میکند که امیرالمؤمنین کیست؟ به او گفتند: ایشان امیرالمؤمنین هستند و حضرت را به او نشان دادند. پس از سلام، به حضرت عرض میکند: من از فضایل شما خیلی شنیده ام، اهل شام هستم، شام که محل دشمنی و تبلیغات علیه حضرت بوده! 🔹 میگوید: من حدس میزنم که شما را ترور خواهند کرد، یعنی شما را از بین میبرند لذا حیفم میآید که تا قبل از فقدان شما، از شما توصیه ای نشنوم .فعلمني مما علمك الله ▪ قال«علیه السلام»: نعم يا شيخ من اعتدل يوماه فهو مغبونٌ ،حضرت چند جمله بیان فرمودند که حقیقتاً منشور کامل سعادت است. ⏪ 1.من اعتدل يوماه فهو مغبونٌ ، فرمودند: اگر امروز و دیروزتان یک اندازه و یک طور باشد، شما مغبونید؛ 🔹 برای خاطر اینکه برای امروز، یک روز از عمر را مصرف کردید، پس باید بخاطر این یک روزی که مصرف کردید، این هزینه ای که کردید، یک چیزی گیرتان آمده باشد. اگر امروزتان با دیروزتان یکسان باشد و چیزی گیرتان نیامده باشد، مغبونید. 🔹 آنچه باید گیر انسان بیاید ،چیست؟ آن، نماز صبح خوبی است که میخوانید، نماز شبی است که سحر خواندید، اینها چیزهایی است که انسان گیرش میآید. اگر درست عمل بکند ،دیگر مغبون نیست، یعنی امروز چیزی گیرش میآید بیش از آنچه دیروز در اختیار داشته است. امروز اگر مثل دیروز باشیم، یعنی نمازی که میخوانیم بیحال، بی توجه و بیفایده باشد، یا هیچ اقدام خیری نکنیم یا کار مستحسنی انجام ندهیم، حسنه ای از ما صادر نشود، در این صورت مغبونیم! ⏪ 2.و من كان في الدنيا همته كثرت حسرته عند فراقها، هر کس همت خودش را دنیا قرار بدهد، مثل همین هایی که همتشان این است که مثلاً یک پاساژ بسازند، اموالی بدست بیاورند، برایشان هم مهم نیست که از کجا و چطوری بدست می آید! از هر راهی که شد، خانۀ متعدد داشته باشند، زمین داشته باشند، مقام و جاه داشته باشند، تمام همت شان این است؛ اینطور آدمی وقتی میخواهد از این دنیا برود، حسرتش خیلی زیاد است. 🔹 آدمی که به دنیا دلبستگی ندارد، راحت از دنیا میرود .ما اگر دلبستگی به دنیا، زیاد داشته باشیم، دلکندن از این دنیا برای ما خیلی سخت میشود. شاید از همۀ سختیهای مردن، بدتر همین است که انسان میبیند همه چیز او رفت، همه چیز از دستمان خارج شد! این نکتۀ مهمی است، برای اینکه آنجا آن حسرت را نخوریم، دل را باید یک مقداری در مقابل حقایق نرم کنیم، و در مقابل خواسته های دنیوی سخت کنیم. ( امالی شیخ طوسی، صفحۀ 435) 🔅🔅🔅 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(1) ▪ جوان معمولا در سه حوزه فكر و اندیشه، اخلاق و معاشرت اجتماعی، نگرانی هایی دارد و خواسته یا ناخواسته به سمت و سویی گرایش پیدا می كند و در صورتیكه الگویی مناسب به وی ارایه نشود، به الگوهای نامناسب و نامتناسب روی می آورد. از این رو قرآن، در راستای رسالت هدایتی و تربیتی خود، با بیان داستان های واقعی به ترسیم الگوهای مناسب پرداخته است، كه در این نوشتار تنها به الگوهای جوان و یا در سنین جوانی می پردازیم. ⏪ الف: حوزه فكر و اندیشه ✅ 1ـ الگوی مبارزه با عقاید و افكار باطل الگوی جوان در این برنامه، حضرت ابراهیم - علیه السلام - است كه در سنین جوانی به مبارزه با بت پرستی پرداخت. وی ابتدا با سرپرست خود (آزر) گفتگو كرد و تا آنجا پیش رفت كه از او و همفكرانش بیزاری جست. قرآن كریم می فرماید: (ولقد آتینا ابراهیم رشده من قبل و كنا به عالمین، اذ قال لا بیه وقومه ما هذه التماثیل التی إنتم لها عاكفون) ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم; و از شایستگی او آگاه بودیم. آن هنگام كه به پدرش آزر، و قوم او گفت:این مجسمه های بی روح چیست كه شما همواره آنها را پرستش می كنید؟ در پاسخ گفتند: وجدنا آبائنا لها عابدین) ما پدران خود را دیدیم كه آنها را عبادت می كردند، ابراهیم واكنش نشان داد و فرمود: لقد كنتم إنتم وآبإكم فی ضلال مبین) قطعا هم شما و هم پدرانتان در گمراهی آشكاری بودید.[1] چون تواند ساخت با آزر، خلیل؟ چون تواند ساخت با رهزن، دلیل؟ 🔹 آری، همان طور كه راهنما و دلیل راه، با راهزن سازگاری و همراهی ندارد، ابراهیم خلیل هم با آزر بت تراش سازش نمی كند. 🔹 و در جای دیگر فرمود: واذ قال ابراهیم لا بیه آزر إتتخذ إصناما الهه انی إراك وقومك فی ضلال مبین) به خاطر بیاورید هنگامی كه ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت هایی را معبود خود انتخاب می كنی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشكاری می بینم. [2] ⏪ سلسله مقالات بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#بررسیهای_قرانی #الگودهی #قرآن #جوانان #دین #امکان_فهم_قرآن #معارف_قرانی #آموزه_های_قرآنی 🔅🔅🔅
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(2) ▪ ابراهیم در مرحله نخست، در مقام استفهام انكاری و توبیخی پرسید: (این مجسمه ها چیست كه به عنوان خدا پذیرفته اید و آنان را عبادت می كنید؟.) در مرحله بعد كه آنان به تقلید از پیشینیان خود استدلال كردند، ابراهیم در پاسخ، آنان را به گمراهی متهم نمود. 🔅 اعلام بیزاری سپس در مرحله بعد، ابراهیم از بت پرستان اعلام بیزاری كرد، قرآن كریم می فرماید: (قد كانت لكم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه اذ قالوا لقومهم انا برإ منكم ومما تعبدون من دون الله) برای شما سرمشقی خوب در زندگی ابراهیم و كسانی كه با او بودند، وجود داشت، آن هنگام كه به قوم مشرك خود گفتند: (ما از شما و آنچه غیر از خدا می پرستید، بیزاریم) . [3] 🔅 اظهار دشمنی در مرحله ی بعد ابراهیم، دشمنی خود با آنان را ظاهر كرد و گفت: (كفرنا بكم وبدا بیننا وبینكم العداوه والبغضإ إبدا) ما نسبت به شما كافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشكار شده است. [4] 🔅 فقط خودیها ابراهیم نسبت به همه بت پرستان اعلام بیزاری و اعلان دشمنی نمود; یعنی نباید با آنان همزیستی مسالمتآمیز داشت. اما چون به آزر وعده استغفار داده بود: (سإستغفر لك ربی)[5]، برای او استغفار كرد. قرآن می فرماید: (الا قول ابراهیم لا بیه لا ستغفرن لك)[6] و (ما كان استغفار ابراهیم لا بیه الا عن موعده وعدها ایاه) [7] رو (إشداء علی الكفار) باش با ولی چون گل، عدو چون خار باش ⏪ سلسله مقالات بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله 📌 دینِ بی خطرش کمتر از بی‌دین نیست! 🔸چند روز قبل عده‌ای از آلمان آمده بودند، اینها غالباً دانشگاهی بودند، دو خانم بین اینها بود بقیه هم همین خبرنگاران یا دانشمندان آلمانی بودند. اینها آمدند آنجا فکر می‌کردم سؤالات علمی دارند؛ من دیدم اوّلین سؤال و آخرین سؤال و مهم‌ترین سؤالی که جلسه در همان مدار می‌گشت این بود که این خانم چه کرد که برای او این[همه] عظمت و جلال قائل‌اند؟! 🔸این خیال کرد فاطمه معصومه مثلاً داروی سرطان کشف کرده یا مثلاً یک معدن گاز و نفتی کشف کرده، اصلاً متوجه نمی‌شوند که تجرید یعنی چه! هیچ فکر نمی‌کردم که سؤالشان در این زمینه باشد، مهم‌ترین سؤالشان که تقریباً وقت جلسه را گرفت این بود که این زن چه کرد که این همه مردم به او احترام می‌کنند؟! اصلاً برای آنها باور کردنی نیست. 🔸بعد به اینها گفتیم ما یک تجربه داریم یک تجرید داریم، روحی داریم، اخلاقی داریم، حقوقی داریم، معنویّتی داریم، عظمتی داریم، انسانیّتی داریم غیر از این حیوانیّت، تا کم کم به هوش آمدند که بله خبری هم هست. 🔸اینها فکر می‌کردند اگر برای کسی عظمتی قائل‌اند، برای مزار او حرمتی قائل‌اند، برای او گنبد و بارگاهی دارند، حتماً یا صنعتی کشف کرده یا دارویی کشف کرده یا معدنی کشف کرده و امثال اینها؛ اصلاً در این فضا نیستند، در این فکر نیستند! 🔸اینکه وجود مبارک پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا» بسیاری از اینها خواب‌اند. 🔸به اینها گفته شد شما اگر علمی دارید که بدون دین است، خطرش همین جنگ جهانی اول و دوم است؛ اگر دینی که دارید بدون علم است یک وقت گالیله را تهدید به سوزاندن می‌کنید، یک وقت کلیسای‌تان قرآن را می‌سوزاند، این دینِ بی‌علم خطرش کمتر از علمِ بی‌دین نیست، اینها کار شماست. 🔸اینها را باید دست بردارید، باید بدانید غیر از تجربه و حس، حقیقت دیگری هست به نام تجرید و عقل؛ و انسان غیر از این بدن، حقیقتی دارد به نام جان که گوهرِ انسان همان است و با ملکوت او وابسته است و با ابدیّت او 🔸اصلاً این نشئه نسبت به حقیقتی که انسان در پیش دارد قابل قیاس نیست. 🔹برگرفته از درس تفسير قرآن سوره احزاب، آيات 21 الي 27/ 🔅🔅🔅 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
Javadi-22.mp3
3.5M
آیت اللّه 📌 مهربانی با کبوتران نعمت الهی 🔅🔅🔅 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت7:نکته های تفسیری آیه 1 سوره ماعون أَ رَأَيْتَ‌ الَّذِي‌ يُکَذِّبُ‌ بِالدِّينِ‌ ▫ «أَرَأَیْتَ؟»: آیا ندیده‌ای؟ دیدن در اینجا به معنی آگاهی یافتن و شناختن است «الدِّینِ»: دین و دیانت. آئین. سزا و جزا. «الَّذِی»: کسی که. جنس مراد است و در معنی «کسانی که» است. 🔹 این آیات درباره عاص بن وائل السهمى نازل شده و نیز گویند: درباره ولید بن مغیرة نازل گردیده است. 🔹 ابن جریج گوید: درباره ابوسفیان بن حرب آمده که هر هفته دو شتر نحر مى کرد و یتیمى از او گوشت خواست با عصاى خود او را از خود راند 🔹 و نیز گویند: آیه ۱ درباره ابوجهل و کفار قریش نازل شده است. ⏪ نکات آیه ✅ ۱ - گروهى از مدعیان اسلام در عصر بعثت، جزاى اخروى را دروغ دانسته، آن را تکذیب مى کردند. (الذى یکذّب بالدین) 🔹 «دین»، به معناى جزا است و در معانى «عادت»، «عبادت»، «حساب»، «طاعت»، «سیرت» و «ملّت» نیز به کار مى رود (قاموس). آیات بعد - که درباره نمازگزاران و ریاکاران سخن مى گوید - قرینه بر اراده معناى «جزا» و «حساب» است. 🔹 از کلمات «مصلّین» و نظایر آن - که جمع آمده است - استفاده مى شود که مراد از «الذى» در این آیه، جنس است; هرچند در شأن نزول ها بر افرادى نظیر ولید و ابوسفیان، تطبیق داده شده است. ✅ ۲ - تکذیب کنندگان آخرت، داراى حالات و رفتارى شگفت آور و غیرقابل انتظار (أرءیت الذى یکذّب بالدین) 🔹 استفهام با جمله «أرءیت» - آن هم در زمانى که تکذیب گران معاد، فراوان و در دید همگان اند - پرسش حقیقى از دیدن یا دانستن نیست; بلکه مجازى است که براى بیان غیر منتظره بودن حال آن افراد است. 🔹 ادامه سوره، بیانگر این است که علت این شگفتى، پیدایش آثارى است که تکذیب معاد آنها را در پى دارد. مخاطب آیه شریفه، هر کسى است که این سخن به او مى رسد و مى توان گفت: خطاب به رسول اکرم(ص) است; امّا چون جنبه رسالت او مورد نظر نبوده، اختصاص به شخص آن حضرت ندارد و مفاد آیه، دیگران را نیز دربرمى گیرد. ✅ ۳ - روز مجازات و حسابرسى، حقیقتى است انکارناپذیر و دروغ پنداشتن آن، شگفت آور و توجیه ناپذیر است. (أرءیت الذى یکذّب بالدین) ✅ ۴ - خداوند، مردم را به روز جزا هشدار داده است. (أرءیت الذى یکذّب بالدین) تکذیب، نوعى واکنش در برابر پیام یا دعوت است. بنابراین در تعالیم الهى، درباره روز جزا، هشدارهایى داده شده بود که مکذبان را، به تکذیب وادار ساخته است. ✅ ۵ - توجّه به خصلت هاى نارواى تکذیب گران آخرت، بازدارنده انسان از تکذیب آن است. (أرءیت الذى یکذّب بالدین) 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌نگاشت7:نکته های تفسیری آیه 2 سوره ماعون أَ رَأَيْتَ‌ الَّذِي‌ يُکَذِّبُ‌ بِالدِّينِ‌ فَذٰلِکَ‌ الَّذِي‌ يَدُعُّ الْيَتِيمَ‌ ▫ «یَدُعُّ»: سخت می‌راند و با خشونت طرد می‌کند ✅ ۱ - پرخاش به یتیمان و راندن آنان از نزد خود، از کسى سرمى زند که جزاى آخرت را دروغ مى پندارد. (فذلک الذى یدعّ الیتیم) 🔹 «ذلک»، اشاره به کسى است که آیه قبل او را تکذیب کننده روز جزا معرفى کرد. 🔹 «دَعٌّ» (مصدر «یَدُعُّ»)، به معناى دور ساختن با خشونت است (قاموس). تعبیر «ذلک الذى...» - که مبتداى معرفه در کنار خبر معرفه اى قرار گرفته که بر جنس دلالت دارد - بیانگر حصر است. ✅ ۲ - پرخاش به یتیمان و از خود راندن آنان، رفتارى نکوهیده است. (فذلک الذى یدعّ الیتیم) ✅ ۳ - پذیرش و نوازش، بالاترین نیاز یتیمان است. (فذلک الذى یدعّ الیتیم) ✅ ۴ - ترش رویى در برابر یتیمان و رد خواسته هاى آنان، دورسازنده انسان از قرب به خداوند است. (فذلک) 🔹 «ذلک»، اسم اشاره اى است که براى دور به کار مى رود و در آیه شریفه یا براى تحقیر به کار رفته و یا نشانگر دورى از خداوند است. ✅ ۵ - توجّه به سقوط اخلاقى منکران معاد، تا حد خشونت با یتیمان، مایه پرهیز از تکذیب آخرت است. (فذلک الذى یدعّ الیتیم) ✅ ۶ - یتیم نوازى، لازمه پذیرش روز جزا و نشانه کام یابى در آن است. (یکذّب بالدین . فذلک الذى یدعّ الیتیم) 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است وهم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از (60) 🔅🔅🔅 اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) 📌 بحث روايي ✅ 7 ـ حامد حقيقي ▪ عن الصادق (عليه السلام): «اللّهم إنّى أفتتح القول بحمدك وأنطق بالثناء عليك وأمجّدك ولاغاية لمدحك وأثنى عليك ومن يبلغ غاية ثنائك وأمد مجدك وأنّي لخليقتك كنه معرفة مجدك؟»[ مفاتيح الجنان، اعمال روز جمعه، دعاي امام صادق (عليه السلام) پس از نماز جعفر.]. 🔅 اشاره: در بحث تفسيري گذشت كه نه تنها محمود حقيقي ذات اقدس خداوند است، بلكه حامد حقيقي او نيز جز خود او نيست؛ زيرا حمد حقيقي بدون شناخت حقيقيِ نعمتهاي الهي و پي بردن به حقيقت همه‌ي نعمتهاي اوميسور نيست و جز ذات اقدس او احدي قادر بر معرفت اكتناهي نعمتهايش نيست. ✅ 8 ـ رابطه‌ي تحميد با تربيع كعبه ▪ روى عن الصادق (عليه السلام) أنه سئل لِمَ سمّيت الكعبة؟ قال: «لأنها مربعة». فقيل له: ولِمَ صارت مربعة؟ قال: «لأنها بحذاء البيت المعمور وهو مربع». فقيل له: ولِمَ صار بيت المعمور مربعاً؟ قال: «لأنّه بحذاء العرش وهو مربع». فقيل له: ولِمَ صار العرش مربعاً؟ قال: «لأن الكلمات التى بنى عليها الإسلام أربع: سبحان الله والحمد لله ولا إله إلاّ الله والله أكبر»[ بحار، ج96، ص57.]. 🔅 اشاره: حضرت امام صادق (عليه السلام) سرّ تربيع كعبه را محاذات آن با بيت معمورِ مربّع و راز تربيع بيت معمور را محاذي بودن آن با عرشِ مربّع و رمز تربيع عرش را تربيع اصول اوليه‌ي دين (سبحان الله والحمد لله ولا إله إلاّ الله والله أكبر) مي داند. ▪ در اين كلام بلند كه امام صادق (عليه السلام) سخن را از تربيع كعبه به اصول اوليّه‌ي دين پيوند مي دهد، عظمت تحميد بيان شده است؛ زيرا پايگاه تحميد چنان رفيع است كه در كنار تسبيح، تهليل و تكبير از اصول بنيادين دين و پايه هاي آغازين آفرينش جهان قرار گرفته است؛ زيرا عرش خداوند كه همان مقام فرمانروايي اوست، بر اين اصول استوار است. ▪ همچنين اختصاص حمد به خداي سبحان از اين حديث استفاده مي شود؛ همان طور كه اختصاص تسبيح و تهليل و تكبير به خداوند نيز از آن استظهار مي شود؛ زيرا اگر ريشه هاي اصلي دين تسبيح، تحميد، تهليل وتكبير است، پس در جهان چيزي به غير خدا ارتباط ندارد تا به سبب آن، غير خدا محمود حامدان قرار گيرد. ▪ غير خدا در صورتي مي تواند ملجاي و محمود ديگران باشد كه اوّلاً از خود كمالي داشته باشد و ثانياً بتواند با كمال خود نياز غير را برطرف و تأمين كند؛ در حالي كه تسبيح و تحميد خداي سبحان وقتي با تهليل او قرين گردد، پيامش آن است كه خداي سبحان تنها موجودي است كه ناقص نيست و همه‌ي نقصها را نيز او برطرف مي كند و در نتيجه، در جهان از غير او كاري بر نمي آيد؛ امّا تسبيح و تحميد بي تهليل پيامش فراتر از اين نيست كه خداي سبحان ناقص نيست و بر تأمين نياز و رفع نقايص ديگران نيز قادر است و اين، تنها اثبات شي ء است، نه نفي ما عدا. ▪ بنابراين، تسبيح، تحميد، تهليل و تكبير، همه از آنِ خداي سبحان است و اگر مقام يا شخصي محمود است، در حقيقت شأني از شئون فاعليت خداي سبحان است؛ همانند مقام محمود رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم). 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌 آرزو محوری 🔹 این یکی از بیانات نورانی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در همین نهج البلاغه است، فرمود: «مَنْ جَرَی فِی عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ‏»؛[نهج البلاغة(للصبحی صالح), حکمت19. ] فرمود این سوارکار که دهنه اسب را می ‌گیرد، این باید بداند که هر اندازه که اسب می‌ رود نباید او را براند و ببرد. درست است افسار دست اوست اما این طور نیست که هر جا و هر خطر و هر درّه و هر کوی و برزنی بتواند برود. 🔹 کسی که به میل و آرزوی خود حرکت می‌ کند نه به عقل خود، اینکه می ‌گوید من هر چه بخواهم می ‌گویم، هر کاری بخواهم می ‌کنم، این مثل آن سوارکاری است که می ‌گوید هر جا بخواهم می‌ روم! بالاخره درّه است، کجا می‌ خواهی بروی؟ فرمود کسی که افسار دستش است و عقل دستش نیست، این مرتّب می ‌رود و در آخر سقوط می ‌کند. «مَنْ جَرَى فِی عِنَان أَمَلِهِ» یعنی آرزو، «أمل» با «الف» آرزو، این «عَثَرَ بِأَجَلِهِ‏»، عثار یعنی لغزش. «وَ کَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیْتَهُ» که در دعای کمیل که شب جمعه است می ‌خوانید یعنی همین. یعنی خدایا! خیلی از مواردی که ما می‌ رفتیم بلغزیم تو ما را حفظ کردی. یک وقت انسان تصمیم گرفته برود یک کاری بکند که خطری در آن هست ناگهان می ‌بیند که یک دوستی می ‌آید او را سرگرم می ‌کند، این اصلاً نمی ‌داند که این دوست برای چه آمده و چه کسی او را فرستاده؟! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/12/17 🔅🔅🔅 💻برای ترویج ؛تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
050.mp3
5.98M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (چاپ جديد) 🔅🔅🔅 📌 برش9 📌 وضعیت زمین به هنگام وقوع قیامت ▪ تلمیذ:مراد از «ماء» در روايت حضرت سجادعلیه السلام:( وَ يُعيدُ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ )در رساله «مَعاد» (الإنسان بَعدَ الدُّنيا) مى‌فرمائيد كه: در آيه مباركه:{يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ. « آيه 48، از سوره 14: إبراهيم: «روز قيامت روزى است كه زمين تبديل بغير از اين زمين مى‌شود و همچنين آسمانها، و جملگى در پيشگاه خداوند قهّار حاضر و ظاهر مى‌شوند.» 🔹 در «تفسير قمّى» از حضرت سجّاد عليه السّلام در اين فقره از گفتار خدا:{يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ‌} چنين تفسير شده است كه:{يَعْنِى: بِأَرْضٍ لَمْ تُكْتَسَبْ عَلَيْهَا الذُّنُوبُ، بَارِزَةً لَيْسَ عَلَيْهَا جِبَالٌ وَ لَا نَبَاتٌ كَمَا دَحَاهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ. وَ يُعِيدُ عَرْشَهُ عَلَى الْمَآءِ، كَمَا كَانَ أَوَّلَ مَرَّةٍ، مُسْتَقِلًّا بِعَظَمَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ }«1» 🔹 و پس از بيان اين مطلب، در حاشيه مى‌فرمائيد: قَوْلُهُ‌{: مُسْتَقِلّا بِعَظَمَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ،}{تَفْسيرٌ لِكَوْنِ عَرْشِهِ عَلَى الْمآءِ؛ وَ لَهُ شَواهِدُ مِنَ الْكِتابِ تَدُلُّ عَلَى أنَّ الْمآءَ إشارَةٌ إلَى مَنْبَعِ كُلِّ حَيَوةٍ وَ قُدْرَةٍ وَ عَظَمَةٍ؛ إنْ تُحْمَلْ نُقوشُ الْخِلْقَةِ ظَهَرَتِ الْمَوْجوداتُ، وَ إذا انْمَحَتْ عادَ الْعَرْشُ عَلَى الْمآءِ. «2» آيا مراد از ماء، همان وجود منبسط است‌ . 🔸 {علّامه:} قرآنست؛ و بنحو جزم نمى‌توان چيزى گفت. بحسب ظاهر آيه، آنچه كه قوّت الهى است و عرش الهى است و حالا حكومت مى‌كند و پيش ميرود، در آنروز هم بجاى همين موجوداتِ امروزى كار خود را، ماء كه همان قدرت و حيوة است، انجام مى‌دهد؛ ولى آن حقيقتِ قدرت و حيوة بچه صورت است، ما نمى‌دانيم. 🔹 در هر حال سياق آيه اين را ميرساند كه يك واقعيّت وسيعى بوده كه‌بجاى عالم در وهله اوّل، آن، تحت حكومت عرش خدا واقع بوده؛ و عرش خدا بر آن حكومت مى‌نموده است؛ و پس از آن، از آن واقعيّت وسيع اين نقوش پيدا شد؛ و سپس اين نقوش نيز مَحو ميشود و از بين ميرود، و عالم دوباره بهمان واقعيّت وسيع و بدون صُوَر و نقوش بر مى‌گردد. 🔹 آن حقيقت وسيع، آيا نفس رحمانيّه است، يا فيض مقدّس و يا وجود منبسط و يا{نُورُ نَبِيِّكَ يَا جَابِر}؟ احتمالات مختلفى است‌ ▪ {. تلميذ:} آيا احتمالاتِ مختلفى است، يا عبارات مختلف و واقعيّتش يك امر واحد است‌ 🔸 {علّامه‌}: براى ما، احتمالات مختلف است؛ و براى گوينده، عبارات. گوينده ميداند چه خبر بوده است! ما بيچاره‌ايم؛ چه خبر داريم؟ از كتاب (قرآن)چه مى‌دانيم .! 📝 پی نوشت: ⏪ (1) «مراد از تبديل زمين زمينى است كه بر روى آن ديگر گناه نمى‌شود، و ظاهر و بارز است؛ نه در آن كوهى است و نه نباتات و درختانى، همچنانكه زمين در ابتداى آنكه خداوند آنرا بگسترد چنين بود. و در آن حال عرش خدا يعنى محلّ قدرت خدا و حكمرانى خدا، بر آب بازگشت مى‌كند همچنانكه در وهله اوّل نيز چنين بود، و خداوند در عظمت و قدرت مستقلّ مى‌گردد.» ⏪ (2) «گفتار حضرت سجّاد كه: در عظمت و قدرت مستقلّ مى‌شود، تفسير بودن عرش خدا بر آب است. و از براى اين معنائى را كه نموديم شواهدى از قرآن كريم وارد است كه دلالت دارد بر آنكه: آب اشاره به منبع هر حيات و قدرت و عظمتى است؛ اگر نقش‌ها و صورتهاى موجودات بر روى آب زده شود و قرار گيرد، تمام موجودات ظاهر ميگردند؛ و اگر محو گردد و صورتها از بين برود، عرش دوباره بر آب بر ميگردد.» {مهر تابان ( طبع جديد )، متن، ص: 165} 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 احتیاط 🔹 گاهی به ما می ‌گویند انسان یک دوست دارد و آن دین اوست، یک دوست دارد و آن عقل اوست که همه به عنوان حصر است. آن بیان نورانی امام رضا (سلام الله علیه) که فرمود: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه‏»،[ الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص11. ] همین است. این بیان نورانی امام رضا که خبر را مقدم آورده و مبتدا را مؤخر برای افاده حصر است؛ فرمود انسان یک دوست دارد و آن فهم اوست. نفرمود: «عقل کل امرئ صدیقه»، عقل مبتداست و صدیق خبر است، بلکه فرمود: «صَدِیقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه». این طرز حرف زدن را اوّل از وجود مبارک حضرت امیر به یاد دارند. حضرت امیر هم به کمیل فرمود، کمیل! تو یک برادر داری و آن دین توست. نفرمود: «دینُک اخوک» مبتدا را مقدم نیاورد و خبر را مؤخر، بلکه فرمود: «أَخُوكَ‏ دِینُكَ»، این «أَخُوكَ» خبری است مقدم، «دین» مبتدا است و مؤخر. فرمود تو یک برادر داری و آن دین توست؛ حالا که یک برادر داری، دور این برادرت را دیوار بکش که هر کسی نیاید از او بگیرد! 🔹 اینکه می ‌گویند فلان شخص «محتاط» است، «زاهد» است، با «ورع» است و «احتیاط» کرده، یعنی دور دینش را «حائط» کشیده است. «حائط» یعنی دیوار. اگر یک کشاورز زحمت بکشد درخت بکارد، بارور بشود و دورش دیوار نکشد، تمام میوه ‌اش بیرون می‌ رود. فرمود: «تَأْخُذَ الْحَائِطَةَ لِدِینِك‏»؛ حالا که دین داری، ایمان داری، دور آن را «حائط» یعنی دیوار بکش که هر کسی نیاید تا هر چه دلش بخواهد از دین تو بگیرد و برود؛ لذا فرمود: «أَخُوكَ‏ دِینُكَ»، نه «دینک أخوک». «فَاحْتَطْ»؛ یعنی «خُذ الْحَائِطَةَ»، احتیاط کن! یعنی دور دین خود «حائط» بکش، نه اینکه دست خود را پنج ـ شش بار آب بکشی! اینکه احتیاط نیست! احتیاط کرد، این شخص محتاط است، یعنی دین خود را در وسط گذاشته، دورش را دیوار کشیده، هیچ کس نمی ‌تواند بیاید از دین او استفاده کند! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/11/26 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 الگودهی قرآن به جوانان(3) ✅ 2ـ الگوی مبارزه و بت شكنی ابراهیم در ادامه مبارزه خود، به مبارزه با بت پرداخت; یعنی او علاوه بر این كه با (تبر منطق) به جنگ بت پرستان رفت، با تبر آهنین به جنگ بت ها نیز رفت. او با سوگندی كه از پیش یاد كرده و نقشه ای كه از قبل طرح كرده بود می فرمود: (تالله لا كیدن إصنامكم بعد إن تولوا مدبرین) بخدا سوگند در غیاب شما نقشه ای برای نابودی بت هایتان طرح می كنم،[8] اوهمه بت ها را نابود كرد و تنها بت بزرگ را برای تنبه آنها باقی گذاشت: (فجعلهم جذاذا الا كبیرا لهم لعلهم الیه یرجعون) سرانجام همه آنها، جز بت بزرگشان را، قطعه قطعه كرد. شاید سراغ او بیایند. [9] ▫ جوانی به نام ابراهیم ابراهیم - علیه السلام - طرح و نقشه خود را به اجرا درآورد و بت ها را شكست. ولی چون این كار دور از چشم مردم انجام گرفته بود، كسی نمی دانست كه چه كسی چنین كاری را انجام داده است، همه می گفتند: (من فعل هذا بآلهتنا انه لمن الظالمین) چه كسی با خدایان ما چنین كرده است؟ قطعا او از ظالمین است. اما چون پیش از آن، ابراهیم، آنان و بت هایشان را تهدید كرده بود، آن ها شكی نداشتند كه كار ابراهیم است. لذا گزارش دادند كه: (سمعنا فتی یذكرهم یقال له ابراهیم) جوانی را می شناسیم به نام ابراهیم كه از بت ها به بدی یاد می كرد. ▫ منطق قوی ابراهیم ابراهیم - علیه السلام - را به محاكمه كشیدند، اما او با منطق قوی پاسخ می داد و برای بیداری آنها بت بزرگ را سالم نگهداشته بود، تا بگوید: (بل فعله كبیرهم هذا فسإلوه ان كانوا ینطقون) شاید بت بزرگ چنین كرده باشد، بروید از او سوال كنید، اگر آنها سخن می گویند. یعنی، آنان كه حرف نمی زنند، چگونه می توانند به حال شما سودمند باشند؟ و اگر كاری از آنها ساخته است، پس آن بت بزرگ، بت های كوچكتر را شكسته است و اگر حرفی نمی تواند بزند و كاری از او برنمیآید، پس شایسته پرستش نیست. (إفتعبدون من دون الله ما لاینفعكم شیئا ولایضركم) سپس با اعلام بیزاری از بت و بت پرست گفت: (اف لكم ولما تعبدون من دون الله) اف بر شما و آنچه غیر از خدا می پرستید. 🔹 ابراهیم تا بدان جا پیش رفت كه آتش نمرودیان را به جان خرید: (قالوا حرقوه وانصروا الهتكم) گفتند: او ابراهیم را بسوزانید و خدایان خود را یاری كنید. 🔹 از آنجا كه خداوند بندگان خود را تنها رها نمی كند، به امر خداوند آتش سوزان، برای ابراهیم سرد و سالم شد: (قلنا یا نار كونی بردا وسلاما علی ابراهیم) . [10] آتش ابراهیم را دندان نزد چون گزیده حق بود چونش گزد؟ آتش ابراهیم را نبود زیان هركه نمرودی است گو می ترس از آن ماه با احمد اشارت بین شود نار ابراهیم را نسرین شود ⏪ سلسله مقالات بررسیهای قرآنی روزهای فرد هفته⏩ 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
1 📌فصیح ترین آیه قرآن گرچه تمام آیات قرآن شریف از نظر فصاحت و بلاغت در اوج قوت و استحکامند ولی در عین حال در مقایسه با یکدیگر متفاوتند و در این جا به یکی از فصیح ترین آیات قرآن اشاره می شود و همین آیه بود که در موقع نزول، عرب جاهلی نیرومند در فصاحت را به اعجاب واداشت و آن را کاملا در برابر قرآن خاضع نمود. آیه این است: «و قیل یا ارض ابلعی مائک و یا سماء اقلعی و غیض الماء و قضی الا مرواستوت علی الجودی( سوره هود، آیه 44.) گفته شد ای زمین آب خویش فرو بر و ای آسمان تو هم از ریزش خودداری کن و آب فرو نشست و فرمان حق انجام گردید و کشتی بر کوه نشست». توجّه می فرمایید که در یک آیه کوتاه تمام واقعه طوفان نوح بیان شده و در عین اختصار مطلب با جملاتی جاندار و رسا ادا شده و صحنه را کاملا ملموس و مجسم کرده است. @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله العظمی 📌 تنها دوست انسان 🔹وجود مبارک امام هشتم بياني دارد که انسان بدون دوست نميتواند زندگي کند و تنها دوست انسان هم عقل اوست فرمود«صديقک عقلک» نه«عقلک صديقک» نه يعني عقل شما دوست شماست يعني شما يک دوست داريد و آن عقل است 🔹آدم بي عقل تنهاست در عالم با خودش مشکل دارد چه رسد به جامعه 🔹در سوره مبارکه«حشر» وقتي سبب اختلاف يهوديها را ذکر ميکند ميفرمايد چون اينها عقل ندارند با هم مختلف هستند﴿تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ﴾يک ملت بيعقل هميشه به جان هم ميافتند اعضاي يک خانواده بيعقل که باشند هميشه درگيرند 🔹بدتر از همه يک انسان بيعقل هميشه با خودش درگير است براي اينکه مجاري ادراکي دارد اگر فهرست کنيم زياد است مجاري تحريکي داريم اگر فهرست کنيم زياد است اينها يک امام جماعت ميخواهند امام جماعت همه اين مدارک ادارک و تحريک عقل اوست رهبر همه اين شئون ما به بيان امام رضا (سلام الله عليه)عقل است يک آدم بي عقل رهبر ندارد آن وقت هر کسي ساز خودش را مي زند يعني في حس او يک گونه، خيال او يک گونه، وهم او يک گونه، در بخشهاي انديشه شهوت او يک گونه، غضب او يک گونه در بخشهاي انگيزه اين مشکل جدي دارد اين است که يکسان نيست نه قدرت تصميم گيري دارد نه به جايي ميرسد نه در حوزه کارآمد دارد، نه در دانشگاه کارآمد دارد، نه در بخشهاي صنعت کارآمد دارد براي اينکه رهبر ندارد اين عقل را ذات اقدس الهي صَديق آدم قرار داده که انسان به رهبري عقل حرکت کند و اين برهان نوراني قرآن کريم در سوره مبارکه«حشر»زمينه پيدايش اين فرمايش نوراني امام هشتم است فرمود سرّ اينکه اينها با هم اختلاف دارند براي اينکه عقل ندارند﴿وتَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى﴾چرا﴿ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ﴾ 🔹برهان مسئله اين است که هر جا عقل نيست اختلاف هست، هر جا عقل هست اختلاف نيست ما تا با خودمان مشکل داخلي خودمان را حل نکنيم از اين کثرت به وحدت نرسيم در داخله خانواده مشکل داريم دو، در جامعه هر جا هم باشيم با مشکل رو برو هستيم سه، اميدواريم ذات اقدس الهي اين صَديق ما را، اين دوست ما را که به ما مرحمت کرده است آن توفيق را عطا کند که ما به امامت اين دوست، به رهبري اين دوست چه در بخش علم، چه در بخش عمل حرکت کنيم به برکت صلواتي که نثار روح مطهر امام هشتم ميکنيم... اللهم صل علی محمد و آل محمد { 87/8/7} اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشارآموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom