eitaa logo
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
2.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
830 فایل
«رحیق» یعنی نوشیدنی گوارا و ناب ویژه بهشتیان. ۲۵مطففین . مقصد و مقصود ما درک و دریافت عمیق تر کتاب خداست. از محتوای لقمه ای و عموم پسند و صرفا انگیزشی استقبال نمی کنیم.همراهان ما اندکند لیکن ژرف نگرند. @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 213 🔅🔅🔅 📈 پيام به همايش روز پزشك ⏪ 1. هرگونه كار فرهنگي يا درماني نسبت به موجود معيني، مرهون هويّت شناسي آن است؛ اگر موجودي فقط در قلمرو طبيعي به سر مي برد، مبادي پرورش و بهداشت او را نهاد طبيعت تأمين مي نمايد؛ چه اينكه اگر موجودي فقط در اقليم فراطبيعي به سر مي برد، مباني كمال و تماميّت وي را نهاد ما بعد از طبيعت به عهده دارد، ولي اگر موجودي جامع هر دو بخش طبيعي و فراطبيعي بود، براي رفع نيازهاي مادي و مجرد او عناصر طبيعت و اركان مابعد از طبيعت سهم تعيين كننده دارند. ⏪ 2. بهره وري از هر چيزي مسبوق به شناخت آن چيز است؛ وقتي مي توان از عناصر طبيعي بهره مند شد كه از راه حسّ و تجربه به آثار و خواص آن پي برد، و نيز هنگامي مي توان از اركان فراطبيعي استفاده كرد كه از راه عقل و تجريد مفاهيم به مآثر و لوازم آن رسيد، و براي آموختن يا انگيختن موجود مركب از طبيعت و مابعد از طبيعت، لازم است عناصر تجربي و اركان تجريدي كاملاً ملحوظ شوند. ⏪ 3. انسان كه محور اصلي بهداشت و درمان است، و طبيباني چون ابن سينا به تأمين نيازهاي طبي آن مبادرت كردند و مفاخر بزرگ جامعه شرق و غرب براي كشف علل بيماري و عوامل علاج از بذل نفس و نفيس دريغ ننمودند، هويّتي دارد كه از طبيعت و مابعدازطبيعت تلفيق شده است؛ اگر معلم اخلاق براي پرورش روح فراطبيعي او ويژگي بدن را لحاظ نكند، در تربيت وي موفق نمي شود، همچنين اگر طبيب تن براي سلامت بدن طبيعي او خصوصيت روح مجرد را در نظر نگيرد، در تأمين بهداشت وي كامياب نخواهد بود. ⏪ 4. براي تكامل فن شريف پزشكي و تكميل مشاهدات تجربي درباره جانورهاي آزمايشگاه، بايد از معارف تجريدي كه محصول افكار حكيمان الهي، فقيهان متدرب، مفسران متألّه كه همگي شاگرد صاحبان سلطان علوم و زمامداران ملكه معارف، يعني انبيا و اوليا و اهل بيت عصمت و طهارت)عليهم السلام(اند، استفاده شود تا شفاف كردن تن با تيرگي جان همراه نگردد و درمان بدن با بيماري روح قرين نشود. ▫ حكيم سترگ ابوعلي حسين بن سينا(قدس‌سرّه) از نوادر دهر بود كه ضمن جمع سالم بين طب و اخلاق، معارف تجربي را با براهين تجريدي در خدمت قرآن و عترت(عليهم‌السلام) هماهنگ مي كرد و در پرتو آن به جامعه بشري خدمت صادق ارائه مي نمود. 🌺🌺🌺 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
📌 ضرورت تدبر از دیدگاه عترت(ع) ▪ یکی از چیزهائی که در خصوص روایات مربوط به قرآن ممکن است به ذهن خطور کند این است که چرا در خصوص قرائت قرآن کریم سفارش­های زیادی شده است، اما در خصوص تدبر در قرآن، روایات انگشت ­شمار است؟ ⏪ روایت نخست: قال أمیر المؤمنین(ع): ألا لا خیر فی قراءه لیس فیها تدبر[اصول کافی، ج۱، ص۳۶٫ ترجمه: امیر مومنان (علیه السلام) فرمود: آگاه باشید، فایده‌ای در قرائت بدون تدبر نیست.] ▪ حدیث پاسخ پرسش مطرح شده در بالا است و همه روایات و احادیث قرائت قرآن را به تدبر مقید می­کند. بنابراین تدبر وصف لازم قرائت ثمربخش قرآن کریم است و قرائت سودمند بدون تدبر محقق نمی­شود. ⏪ روایت دوم: عن أَبی عبد اللَّه(ع) أَنه کان من دعائه إذا أخذ مصحف القرآن و الجامع قبل أن یقرأ القرآن و قبل أن ینشره یقول حین یأخذه بیمینه بسم الله … اللهم … لا تجعل قرائتی قراءه ‌لا تدبر فیها بل اجعلنی أتدبر آیاته و أحکامه آخذا بشرائع دینک … .[مستدرک‏الوسائل، ج۴ ، ص۳۷۲٫ ترجمه: از امام صادق۷ نقل شده است، هنگامی که قرآن را به دست می‌گرفتند، پیش از خواندن و باز کردن آن در حالی که قرآن را در دست راست می‌گرفتند، چنین دعا می‌کردند: به نام خدا … خدایا… قرائت مرا قرائتی که تدبر در آن نیست قرار مده، بلکه مرا آن‌گونه قرار بده که در آیات و احکام آن تدبر کنم، در حالی که قوانین دین تو را اخذ می‌کنم.] ▪ این روایت نشان می­دهد که تدبر، سیره عملی معصومان: بوده و همواره پیش از قرائت قرآن از خدای متعالی می­خواسته­اند که مبادا قرآن را بدون تدبر قرائت کنند. 👈ادامه دارد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه #جوادی_آملی 🔁 آثار #عقل 3 ✅ 4. موعظه پذيري: ▫️ (و ما أُوت
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 4 ✅ 5. عبرت از گذشتگان: ▫️ (ثمّ دمّرنا الاخرين و إنّكم لتمرّون عليهم مصبحين و بالليل أفلا تعقلون)[ سوره صافات، آيات 136 ـ 138.]؛ سپس ديگران را هلاك كرديم و شما بامدادان بر ويرانه‌هاي آنان عبور مي‌كنيد و شامگاهان نيز [عبور مي‌كنيد] (يعني مَعْبَر و ممرّ شبانه‌روزي شماست و كنايه از دوام و استمرار آن است) پس چرا انديشه نمي‌كنيد؟ ▫️ «من عقل اعتبر بأمسه»[ شرح غررالحكم، ج5، ص359.]؛ كسي كه عاقل باشد، از روز گذشته خود (گذشته تاريخ) پند مي‌گيرد. ▫️ «في تصاريف القضاء عبرة لاُولي الألباب و النّهي»[ همان، ج4، ص398.]؛ در تغييرات روزگار، عبرتي براي صاحبان عقل و خرد است. ▫️ «ضروب الأمثال تضرب لاُولي النّهي و الألباب»[ همان، ص229.]؛ انواع مثل‌ها (در قرآن و ساير كتاب‌هاي آسماني و امثال آن) براي صاحبان عقل و خرد زده مي‌شود. ▫️ «العاقل من اتّعظ بغيره»[ همان، ج1، ص339.]؛ عاقل، كسي است كه از حال ديگران پند گيرد. ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
استاد 📋 علامت های ◼️ايمان را با علامت ‏هايش مى ‏توان شناخت.مؤمن به امْن مى‏ رسد، پس نه خوفى از آينده دارد و نه حزنى برگذشته و نه حيرتى در حال. و با همين امْن به تسلّط مى‏ رسد. او ذليل نخواهد شد.حتى ذليل قدرت و توانايى خود، كه او به عزت رسيده و بر قدرتش مسلط شده ‏است. ▪️ ذلت در او راهى ندارد.و اين تسلط او را به شهادت مى‏ رساند، كه تمامى حادثه‏ ها در وجود او پيش بينى شده ‏اند و با اين شهادت به انتظار مى ‏رسد و آماده مى ‏گردد. ◼️ اين امْن و تسلط و شهادت و انتظار، علامت ‏هاى اين وجود راه رفته و اين مؤمن خود يافته است. و همان‏طور كه گذشت، در وسعت امن، خوف، حزن، حيرت، ذلت، راه ندارد. ◼️ مؤمن را با اين علامت‏ها بشناس نه با عمل ‏ها و اين علامت ‏ها در حالت ‏هاى او هستند، نه در اعمال او. همان‏طور كه بارها به اين نكته اشاره شده، آدم نه با حرف و نه با عمل، كه با علامت‏ ها شناسايى مى‏شود. ▪ آدم ‏هايى را مى ‏بينى كه كوچك‏ ترين حادثه او را در هم مى‏ پيچيد و زمين مى‏زند. اين وجود راه نيفتاده و خود را نيافته است و گرنه كوچكترها، او را زير و رو نمى‏ كردند. 📝 استاد 📚 کتاب صراط، صفحه ۹۴ ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 قرآن و روزگار ما 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
♨ مهمترین عذاب الهی ⏪ فرمود ما گاهی عذاب را از بالا نازل می‌کنیم، گاهی عذاب را در خود اینها [نازل می‌کنیم]: ﴿أَنْ یبْعَثَ عَلَیكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ یلْبِسَكُمْ شِیعاً وَ یذیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ﴾؛[1] فرمود ما سه نحوه عذاب داریم، البته اینها به نحو «مانعة الخلو» است که جمع را شاید. این سومی از آنها مهم ‌تر است ﴿عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ﴾ حالا این صاعقه است، شهاب ‌سنگ است و مانند آن ﴿أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ﴾ زلزله است و مانند آن یا زلزله و شهاب‌سنگ نیست، بلکه اختلاف داخلی است که ﴿كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها﴾[2] این از هر زلزله ‌ای بدتر است! این از هر صاعقه ‌ای بدتر است! این از هر شهاب‌ سنگی بدتر است! فرمود ما شما را به جان هم می ‌اندازیم. ⏪ اگر نظم طبیعی اقتضا می ‌کند که از ضعیف به قوی ثمّ به اقوی برسیم این آیه آن خطر را به ما آگاهی می ‌دهد که ﴿وَ یذیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ﴾؛ یعنی به جان هم افتادند، این جنگ جهانی اوّل چیست؟ جنگ جهانی دوم چیست؟ این جریان مشروطه چیست؟ این اختلاف اگر عذاب الهی باشد این از هر صاعقه ‌ای بدتر است، به دست خود آدم است. اگر آن صاعقه بیاید به هر حال انسان به خدا متوسل می ‌شود، اما وقتی با دست خودش گرفتار عذاب شده است این از هر زلزله ‌ای بدتر است. ⏪ در همان سوره مبارکه «مائده» که گذشت فرمود ما این دو گروه را همیشه به دو عذاب گرفتار می ‌کنیم! درباره مسیحی‌ها قدری نرم ‌تر فرمود، فرمود: ﴿فَأَغْرَینا بَینَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‏ یوْمِ الْقِیامَة﴾[3] درباره یهودی‌ ها غلیظ ‌تر فرمود، فرمود: ﴿وَ أَلْقَینا﴾ که قوی ‌تر از ﴿فَأَغْرَینا﴾ است، ﴿أَلْقَینا بَینَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاء﴾[4] اگر کسی تفکر مسیحی داشته باشد، تفکر اسرائیلی داشته باشد، همین طور است. ⏪ یک بیان نورانی مرحوم صدوق (رضوان الله علیه) در کتاب شریف توحید از وجود مبارک امام رضا (سلام الله علیه) نقل می‌کند، در آن گفتگو و مناظره حضرت فرمود: «أَحْسَبُكَ ضَاهَیتَ الْیهُودَ»؛[5] مگر تفکر یهودی داری؟ در خراسان که با حضرت بحث می ‌کرد، فرمود این تفکر تفویضی یا تفکر نفی بدائی یا تفکر جبری یا تفکرات دیگر، این همان تفکرات یهودیت است که دامنگیر شما شد «أَحْسَبُكَ ضَاهَیتَ الْیهُودَ»، فرمود اسلامی حرف می‌ زنی ولی یهودی فکر می ‌کنی! مثل خود قرآن ﴿یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً﴾[6] حدیث مهجور است، علم مهجور است، عقل مهجور است! کلام مهجور است، تفسیر مهجور است! فرمود تو اسلامی حرف می ‌زنی، یهودی فکر می ‌کنی. خیلی‌ ها هم هستند اسلامی حرف می‌ زدند، کانْتی فکر می ‌کنند، دکارتی فکر می ‌کنند. فرمود شما دلتان می ‌خواهد همیشه زلزله بیاید، همیشه صاعقه بیاید، همیشه شهاب‌سنگ بیاید؟! همین که به جان هم افتادید هر کدام از شما دارید دیگری را لعن می‌ کنید، ما شما را به جان هم انداختیم ﴿یلْبِسَكُمْ شِیعاً وَ یذیقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ﴾ که این سومین عذاب فرمود از آن صاعقه بدتر است، از آن زلزله بدتر است، ما حالا توقع داشته باشیم شهاب ‌سنگ بیاید، این چیست؟ این کشوری که همه چیز دارد، حجّت خدا بر ما بعد از اهل بیت این شهدا هستند. ⏪ من یک وقت رفتم کنار قبر بعضی از این شهدا حالا یا گمنام یا غیر گمنام، شعری که برای فؤاد کرمانی است دیدم بالای قبر او با یک تعبیر دیگری نوشته شده است آن شاعر گفته بود: گر بشکافند هنوز قبر شهیدان عشق ٭٭٭ آید از آن رفتگان زمزمه دوست دوست من دیدم بالای قبر این شهید حالا یا گمنام یا خوشنام نوشته است: گر بشکافند هنوز قبر شهیدان عشق ٭٭٭ آید از آن کشتگان زمزمه یا حسین ⏪ ما اینها را داریم، چند هزار از اینها را داریم! آنها که رفتند با زمزمه یا حسین رفتند، اینها با این زمزمه رفتند؛ اما مع ذلک به جان هم می‎افتیم! توقع نداشته باشید که همه جا سیل بیاید زلزله بیاید، فرمود من سه نحوه عذاب دارم که خدای سبحان به برکت قرآن و عترت این نظام و مردم این نظام و همه ما را از عذاب‌ های الهی حفظ بکند! [1]. سوره انعام، آیه65. [2]. سوره اعراف، آیه38. [3]. سوره مائده، آیه14. [4]. سوره مائده، آیه64. [5]. التوحید (للصدوق)، ص444. [6]. سوره فرقان، آیه30. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه ذاریات ـ جلسه 13 تاریخ: 1395/10/27 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa 🔅🔅🔅🔅 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برداشت از آیه ۱۲۴ وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ. 📌استاد لازم است یکی از آرزوهای اولیاء این است که بتوانند دیگران را کنند و استاد نفس آنها باشند که عبادالرحمن می‏گویند: ما را برای اهل رهبر قرار بده این آرزو وقتی تحقق پیدا می‏ کند که آنها به خود و به دیگران نکرده باشند و از محسوب نشوند... 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
📎آیا خواندن از روی ترجمه قرآن مفید است؟ ☑️از نظر فقهی ترجمه قرآن در حکم خود قرآن نیست به همین علت مراجع عظام تقلید گفته اند: ✔️ " مسّ نمودن خطّ قرآن، یعنى رساندن جایى از بدن به خطّ قرآن براى کسى که وضو ندارد، حرام است. ولى اگر قرآن را به زبان فارسى یا به زبان دیگر ترجمه کنند مسّ آن اشکال ندارد." توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‌۱، ص ۱۸۶. ✔️ از طرف دیگر گفته اند: " انسان باید نماز را یاد بگیرد که غلط نخواند."توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج‌1، ص 550 بنابراین خواندن ترجمه قرآن به جای حمد و سوره جایز نیست. 📄از نظر محتوا و مفهوم نیز ترجمه های قرآن هر چه به معنا و مفهوم قرآن نزدیک باشد، باز هم به طور کامل نمی تواند معنای قرآن را به مخاطب القا کند. ✔️ پس در درجه اول یاد گیری زبان عربی برای درک بهتر معانی قرآن امر پسندیده ای است اما این مطلب بدان معنا نیست که استفاده از ترجمه های معتبر قرآن فایده ای نداشته باشد بلکه استفاده از این ترجمه ها برای کسانی که زبان عربی نمی دانند مفید است. پی نوشت: منبع:islamquest.net 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (165) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 8- فراتر از همراهى ▫ همراهى سالكان صراط مستقيم با نعمت يافتگان (پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحان ) نه تنها مخصوص بهشت نيست و پيمودن راه را نيز در بر مى گيرد، بلكه سالك صراط مى تواند از همراهى فراتر رفته، به مقام صدق، شهادت و صلاح بار يافته، در سلك آنان در آيد و پس از همراهى با آنان: مع الذين اءنعم الله عليهم (1223)، از آنان شود. ▫ البته راه وصول به مقام منيع رسالت براى ابد بر چهره سالكان بسته است و طمع ورزان وصول بدان پايگاه، براى هميشه ناكامند، ولى راه صدق ، شهود و صلاح همواره براى پويندگان صراط مستقيم گشوده است. ▫ راهيان صراط نه تنها مى توانند در تداوم سلوك خود به جرگه صديقان، شاهدان و صالحان در آيند، بلكه با استمداد از رهنمود قرآنى سرعت و سبقت مى توانند از پيشگامان اين فضايل و ارزشها شوند. ▫ توضيح اين كه، قرآن كريم در آغاز به سالكان صراط مستقيم دستور سرعت (سرعت امرى مطلوب و وصف حركت است، و عجله امرى نامطلوب و صفت متحرك است.) مى دهد: و سارعوا الى مغفرة من ربكم و جنة عرضها السموات و الاءرض (سوره آل عمران، آيه 33 ) و در پى آن فرمان سبقت ؛ كه دستور اول درباره خود سالك است و دستور دوم در مورد رابطه سالك با ديگران: (فاسبقوا الخيرات ) (سوره مائده، آيه 48). سالكى كه راه را با سرعت پيمود، مى تواند بر ديگران پيشى بگيرد و سبقت او مزاحم مصادم سلوك ديگران نيست ؛ زيرا صراط مستقيم راه بى تزاحم است. پس اگر ديگران عالم، عادل و شجاعند او مى تواند اعلم، اعدل و اشجح باشد. ▫ آن كس كه از ديگران سبقت گرفت شايسته امامت و رهبرى ديگران است. از اين رو دعاى سابقين، به تعليم قرآن اين است: ( و اجعلنا للمتقين اماما) (سوره فرقان، آيه 74) و محصول اين امامت، دستگيرى از ديگر رهپويان صراط مستقيم است تا آنان نيز ابتدا اهل سرعت و سپس اهل سبقت شوند و سرانجام به امامت و پيشوايى پرهيزكاران ديگر برسند. ▫ بنابراين، سالكان صراط مستقيم مى توانند پس از اين كه با صديقان، شهيدان و صالحان بودند، از آنان شوند. در اين ميان تنها راه رسالت و نبوت همواره بر روى ديگران بسته است ؛ زيرا آن، منصبى است الهى كه با جعل خداى سبحان نصيب شايستگان آن مى شود: الله اءعلم حيث يجعل رسالته (سوره انعام، آيه 124) اما راه ولايت، امامت متقين، ايمان و عمل صالح همواره بر چهره سالكان صالح گشوده است. از اين رو كسانى مانند سلمان فارسى از مرحله معيت گذشته به مقام رفيع منا اءهل البيت (بحار، ج 22، ص 374) رسيده اند و مانند فضه خادمه در فضيلت نزول سوره هل اءتى كه براى اهل بيت (عليهم السلام ) است با آنان شريك مى شود. (مجمع البيان، ج 9 10، ص 611) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (166) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 8- فراتر از همراهى ▫ حاصل اين كه، انسان با معرفت و عمل و پيمودن مراحل سرعت، سبقت و امامت مى تواند از (مع الذين اءنعم الله عليهم ) به من الذين... برسد. ▫ مهمترين عامل در صعود راهيان صراط مستقيم از معيت و همراهى به از آنها شدن علم و عمل است و در اين راه هيچ يك از اين دو به تنهايى كافى نيست ؛ اما اين كه كدام عامل از اهميت بيشترى برخوردار است ؟ بايد گفت: همه انسانها در پيكره و بدنه كار يكسانند، چه اولياى الهى و چه انسانهاى متوسط، اما آنچه به عمل اولياى الهى بها مى دهد، معرفت و محبت است. چنانكه در عبادت نيز پيكره عمل و بدنه كار همه عابدان يكسان است و تفاوت درجات عبادت، به معرفت و نيت است ؛ زيرا گروهى از سر خوف عذاب خدا را عبادت مى كنند و عبادتشان بردگانه است و برخى از شوق بهشت و عبادت اينان تاجرانه است و عده اى از سر محبت الهى و نه از خوف دوزخ يا شوق بهشت و عبادت اينان عاشقانه و محبانه است. ▫ آنان كه خدا را در حد عالى شناختند و محبت خدا بر دلهاشان حكمفرما شد عبادتشان از خوف دوزخ و يا شوق بهشت نيست و چون به كرم خدا عارف شدند مى دانند كه او دوستانش را عذاب نمى كند، بلكه به آنان نعمت عطا مى كند. اما آنان كه اين معرفت نصيبشان نشد و تنها از قهر خدا و يا بخشش او با خبرند از ترس آتش و يا به طمع وصال بهشت عبادت مى كنند. ▫ پس راه گذر از مرحله مع الذين اءنعم الله عليهم به مرتبه من الذين...، تحصيل معرفت و علم كامل درباره خداى سبحان و اسماى حسناى او و عمل صالح بر اساس آن معرفت است. البته بين معرفت و عمل، پيوند متقابلى است ؛ زيرا معرفت دستمايه عبادت خالص است و عبادت خالص مايه شكوفايى معرفت. هر درجه اى از علم مرتبه اى از عبادت را در پى دارد و هر عبادتى باعث شكوفايى مرتبه اى از مراتب معرفت است. ▫ پس روح و حيات عمل به معرفت است و بر همين اساس ‍ ترفيع درجه مؤ من در گرو معرفت اوست. مؤ من داراى درجه و مؤ من عالم داراى درجات است: يرفع الله الذين امنوا منكم و الذين اءوتوا العلم درجات (سوره مجادله، آيه 11 در بخش اول اين آيه كه سخن از مؤ من است، كلمه درجة كه مفعول و يا تميز است حذف شده، ولى در بخش دوم كه از مؤ من عالم ياد مى شود ذكر شده است و تقدير آيه چنين است: (يرفع الله الذين امنوا منكم [ درجة ] و الذين اءوتوا العلم درجات ) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom