#خاطرات_
🌴خاطرات کربلا🌴
🏳قسمت چهاردهم (پیشگویی ها)
د - مردى از بنى اميّه به نام يزيد
📙سير أعلام النبلاء - به نقل از ابو عبيده كه سند روايت را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مى رساند - :
همواره كار امّت من بر پاست، تا آن كه مردى از بنى اميّه، به نام يزيد به آن ضربه مىزند.
📚سير أعلام النبلاء : ج ۴ ص ۳۹
مسند أبى يعلى: ج ۱ ص ۳۹۹ ح ۸۶۸
📘الملهوف:
دو سال كه از تولّد حسين عليه السلام گذشت، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به سفرى رفت و در راه در جايى توقّف كرد و كلمه اِستِرجاع (إنّا للَّهِ) بر زبان آورد و چشمانش اشكبار شد.
علّت را پرسيدند.
فرمود: «اين جبرئيل است كه از زمينى كنار رود فرات به نام كربلا برايم خبر آورده كه فرزندم حسين، پسر فاطمه در آن، كشته مى شود».
به ايشان گفته شد: اى پيامبر خدا! چه كسى او را مى كشد؟
فرمود: «مردى كه نامش يزيد است و گويى جايگاه بر خاك افتادن و به خاك سپردنش را مى بينم!».
📚الملهوف : ص ۹۳
مثير الأحزان : ص ۱۸
📕كنز العمّال - به نقل از ابن عمرو از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - :
«يزيد!
خداوند يزيد آن طعنه زن نفرينگو را بركت ندهد!
هان! خبر درگذشت محبوبم و فرزند نازنينم، حسين به من رسيد خاكِ مَرقدش را برايم آوردند و قاتلش را ديدم.
هان كه او پيش چشم گروهى كشته نمى شود و يارى اش نمى كنند، جز آن كه خدا همه آنان را كيفر مىدهد!
📚كنز العمّال : ج ۱۲ ص ۱۲۸ ح ۳۴۳۲۴
و - واى بر قاتل حسین (ع)!
📗الأمالى شجرى - به سندش از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - :
فرزندم حسين در پشت كوفه كشته مى شود.
واى بر قاتلش و واگذارندهاش و رها كننده يارى اش!
📚الأمالى شجرى : ج ۱ ص ۱۸۳
الحدائق الوردية: ج ۱ ص ۱۱۷
📔عيون أخبار الرضا عليه السلام - به سندش از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - :
قاتل حسين بن على در تابوتى از آتش است و نيمى از عذاب دنيائيان را دارد و دست و پايش را با زنجيرهاى آتشين مى بندند و در آتش سرنگونش مى كنند تا به قعر دوزخ برسد و بويى دارد كه دوزخيان از گند آن به خدايشان پناه مى برند و او در آن جا جاودان و چشنده عذاب دردناك است.
همراه همه كسانى كه به كشتن او (حسين عليه السلام) كمك و تحريك كردهاند.
هر گاه پوستشان مى سوزد، خداوند پوست ديگرى به جايش مى رويانَد تا دوباره عذاب دردناك را بچشند و حتّى لحظهاى عذاب از آنان برداشته نمى شود و آب جوشان دوزخ به آنها نوشانده مى شود. پس واى بر آنان از عذاب خداى متعال در دوزخ!
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۴۷ ح ۱۷۸
المناقب، ابن مغازلى: ص۶۶ ح۹۵
📘عيون أخبار الرضا عليه السلام - به سندش از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - :
دخترم فاطمه روز قيامت در حالى محشور مى شود كه لباسى آغشته به خون با اوست و به ستونى از ستونهاى عرش مى آويزد و مى گويد: اى عدل [مطلق]!
ميان من و قاتل فرزندانم حكم بران.
به خداى كعبه سوگند، خداوند متعال به نفع دخترم حكم مى راند.
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۶ ح ۶
المناقب، ابن مغازلى: ص ۶۴ ح ۹۱
ادامه دارد
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️هفتاد و دو پروانه پروانهی فرزانه ...
🎙مداحی دلنشین حاج حسین فخری به یاد سالار شهیدان و 72 تن از یاران باوفایش
📎 #حسین_فخری
#شبتون_حسینی
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم_
🎙جواد مقدم
🥀اشکم روان از هر دو عینِ
مهدی غریب تر از حسینِ...
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
@ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴تصاویری زیبا از عزاداری پرشور بحرینیها در شبهای #محرم 1402
@ranggarang
این حــــسین کیست که عــــالم همه دیوانه اوست
این چه شــمعیست که جانها همه پروانه اوست...
#محرم
#امام_حسین (ع)
السلام علیک یا ابا عبدلله💚🖤
@ranggarang
#عاشورا_
🔴زنان عاشورایی
📚قسمت سوم
👇👇
♦️ام عمرو جُنادة همسر جنادة بن کعب انصاری
نامش بحریه بنت مسعود الخزرجی است. همسر جنادة بن کعب انصاری و از شهدای کربلاست. نامش را جنادة بن حرث هم نوشته اند که از طایفه خزرج بود. جنادة بن کعب از مکه به کاروان حسین «علیه السلام» پیوست و در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسید. پسرش عمروبن جناده نیز در کربلا شهید شد.
عمرو بن جناده انصاری از شهدای نوجوان کربلا بود و چون خواست به میدان رود امام فرمود: پدر این جوان کشته شده شاید مادرش راضی نباشد که به میدان رود، عمرو گفت: مادرم دستور داده که به میدان بروم و لباس جنگ بر من پوشانده است. عمروبن جناده 9 یا 11 سال بیشتر نداشت که به میدان رفت و شهید شد. سرش را برای مادرش انداختند. مادرش آن سر را برداشت و گفت: چه نیکو جهاد کردی پسرم، ای شادی قلبم! ای نور چشمم! سپس سر را به طرف دشمن پرتاب کرد و آن سر به مردی خورد و او را از پای در آورد، سپس عمود خیمه را برداشت و حمله کرد که به وسیله آن بجنگد. امام حسین «علیه السلام» مانع او شد و او را به خیمه زنان برگرداند. نام عمروبن جناده در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.
♦️رویحه، همسر هانی بن عروه مرادی
رویحه با ورود مسلم بن عقیل به کوفه، در منزل خود از او پذیرایی نمود. با شهادت مسلم بن عقیل و همسرش هانی بن عروه به اتفاق فرزندش یحیی در کوفه مخفی شد. با اطلاع از ورود امام حسین «علیه السلام» به کربلا، نزد حضرت شتافتند و یحیی در رکاب امام حسین «علیه السلام» به شهادت رسید. پدر این زن عمر بن حجاج در کربلا در لشکر عمر سعد بود و به موکلین آب فرات تأکید می کرد نگذارند سپاه حسین «علیه السلام» به آب دسترسی پیدا کنند؛ اما این زن شجاع در محبت اهل بیت «علیهم السلام» همانند شوهرش هانی بود.
📚پایان
@ranggarang
#روز_شمار_در_محرم
روز ششم
1. دعوت حبیب بن مظاهر از طایفه بنی اسد برای یاری امام حسین علیه السلام.
2. اوّلین محاصره فرات در کربلا توسّط شبث بن ربعی به دستور عمر سعد.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@ranggarang
4_6003367916114806150.mp3
4.34M
من سکینه حزینه ام.... سنگ غم شکست آیینه ام
@ranggarang
#داستان_آموزنده
🌷 مهمانی در تاریکی
مرد فقیري خدمت پیامبر (ص) رسید و گفت :بسـیار گرسـنه هسـتم و دسـتم به جایی نمی رسد. مرا سـیر کنید.
پیامبر اکرم (ص) او را به خانه همسرانش فرسـتاد. او رفت و دست خـالی برگشت، زیرا در خـانه آنهـا خـوراکی نبود که به او بدهنـد. شب فرا رسـید. رسول خـدا رو به اصحاب کرد و فرمود: چه کسی می تواند امشب این مرد گرسنه را مهمان کند؟
علی (ع) عرض کرد: یا رسول الله! من او را مهمان می کنم.
سپس او را به خانه اش برد و به فاطمه (س) گفت: دختر پیامبر! غذایی در خانه هست؟
فاطمه (س) جواب داد: آري، تنها به اندازه غذاي یک دختر بچه. لکن مهمان را بر او مقدم می داریم.
علی (ع) فرمود: فاطمه جان! دختر را بخوابان و چراغ را خاموش کن.
زهرا فرزندش را با زمزمه هاي پر مهر مادرانه، گرسـنه خواباند و سفره را پهن کرد و چراغ را خاموش. علی (ع) و فاطمه (س) در کنار سفره نشستند و در آن تاریکی، طوري دهان مبارکشان را تکان می دادند که مهمان خیال کند آنان نیز غذا می خورند.
مهمان با آن غذا سیر شد. آن شب علی و فاطمه (س) و کودکانش گرسنه خوابیدند. شب به پایان رسـید. وقت نماز صـبح، علی (ع) به محضـر پیامبر (س) رسـید. رسول خدا پس از سـلام نماز نگاهی به چهره علی انداخت و به شدت گریه کرد و فرمود: ایثار شب گذشته شما شگفت انگیز است.
در این وقت آیه زیر نازل شد و حضرت، آن را براي علی (ع) خواند:
«يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (حشر، 9):
آنها ایثار کرده و دیگران را بر خود ترجیح می دهند. هر چند شدیداً فقیر باشند. کسانی که خداوند آنها را از خساست و بخل نفس، باز داشته، فقط آنها خوشبختند.
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 7، ص 95
@ranggarang
#داستان_
#داستانهای کوتاه قرآنی
قسمت دوازدهم
👈 داستان حضرت محمد ص
💠 هجرت مردم به یثرب ونقشه قتل پیامبر(ص)
پس از بازگشت یثربیان به شهر خود و آگاه شدن قریش از بیعت سختگیری آنها بیشتر شد و زندگی را بر مسلمین سخت تر کردند در نتیجه آنها به اذن پیامبر به مدینه هجرت نمودند.
قریش که از افزایش قدرت پیامبر بیمناک شده بودند در دارالندوه جمع شدند و تصمیم گرفتند تا از هر قبیله ای یک نفر را مامور قتل پیامبر کنند تا خونبهای ایشان بین همه قبایل تقسیم شود.
آنها تصمیم گرفتند شب نقشه خود را عملی کنند اما خداوند به وسیله جبرئیل پیامبر را از نقشه آنها آگاه ساخت و در نتیجه حضرت علی با فداکاری تمام، آنشب به جای پیامبر در بسترشان خوابیدند و پیامبر به صورت مخفیانه و با خواندن آیاتی از سوره یس از آنجا گریخت .
وقتی قریش به خانه پیامبر یورش بردند با کمال تعجب دیدند که علی (ع) در بستر آرمیده و وقتی سراغ پیامبر را از او گرفتند ایشان با خونسردی گفتند:
مگر پیامبر را به من سپرده بودید؟!
که اکنون از من می خواهید!!!
این شب به لیله المبیت معروف گشت .
#ادامه دارد ...
@ranggarang
#نهج_البلاغه
📿وَالْخِطَابَ فِيمَا لَمْ تُکَلَّفْ
🟠نسبت به آنچه #موظف نيستى دخالت منما
✍ اشاره به اين است که در مسائل غير مربوط به تو دخالت مکن و به تعبير ساده فضولى در کار ديگران موقوف! چه بسيارند کسانى که به علت دخالت در کارهاى ديگران و امورى که به آنها مربوط نيست هم از انجام وظيفه خود مى مانند و هم گرفتارى ها و نزاع هايى براى خود از اين رهگذر به وجود مى آورند.
📘#نامه_31
@ranggarang