#امام_حسین_ولادت
دل بیاور! شکوه دلبر را
سر بیاور! قدوم سرور را
نیک بنگر به سوم شعبان
نوه ی دوم پیمبر را
فاطمه پاک کرد با دستش
اشک شوقی که ریخت حیدر را
آب شد قند در دل حسنش
دید تا که رخ برادر را
عرشیان در کنار هم دیدند
جلوه های شبیر و شُبَّر را
فطرس آمد شفا بگیرد پس
روی گهواره می کشد پر را
فیض او اینچنین کند آزاد
از حصار قفس کبوتر را
آمد اصلا حسین دنیا تا
وا کند روی سائلان در را
برو پس کربلا زیارت کن
شبی آن مرقد مطهر را
اینچنین محو کن گناهانِ
ما تقَدّم وَ ما تأَخّر را
کِی رهایم کند صف محشر
آن که دارد هوای نوکر را
دارم از یار روزی اشک و
دارم از دوست دیده ی تر را
آه از آن ساعتی که زینب شد
روضه خوانش به ناله ی غرّا
نبض قلب عقیله تند شده
خنجری کند می بُرد سر را…
#محمدحسین_مهدی_پناه
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
ای که سرتا به قدم آینۀ حسن خدایی
تو حسینی و برازندۀ این شأن و بهائی
شاهکار قلم شعبدهسوز احدیّت
شاهبیت غزل معجزه آثار خدایی
قَمَرُالبَدرِ دُجِی غرّۀ غرّای پیمبر
پنجمین مطلب منظومۀ والشّمسِ ضُحایی
دوش و آغوش نبی را تو شدی زینت و زیور
که گل سرسبد باغ رسول دو سرایی
پسر شیر خدا زادۀ آزادۀ زهرا
خسرو مقتدر عشقی و شاه شهدایی
ساحت قدس سخن نیست نواگاه تملّق
که تو شایستۀ مدحی و سزاوار ثنایی
من اگر شانه به زلف ابدیّت برسانم
نرسانم به سر زلف تو توصیف رسایی
خاصه،روزی که تو با آن سر و آن مویپریشان
همچو خورشید قیامت ز سر نیزه برآیی
ای که در مسلخ معشوق ازل ذبح عظیمی!
چه ذبیحی تو! شگفتا که ذبیحاً بِقَفایی
من که مُستغرق دریای غمم ره به که جویم
که تو کشتی نجاتی و تو مصباح خدایی
انبیا گِرد تو گَردند کز آن چهر مُشَعشَع
کعبۀ اهل خدا قبلۀ ارباب دعایی
عشقبازی به تو ختماست خدا را، شهخوبان!
که در انگشت بلا خاتم تسلیم و رضایی
من درِ خانۀ تو سائل مسکین و «یتیمم»
کرمی تا نروم از در این خانه به جایی
#مرتضی_جام_آبادی_یتیم
@raziolhossein
#امام_حسین_ولادت
#فطرس
امشب شب تکامل امثال فطرس است
حال دلم شبیه به احوال فطرس است
این جانِ رنج دیده خریدار وصل اوست
این روسیاه، مشتری حال فطرس است
حاجت رواست هر که به این خانه رو کند
کوی حسین کعبه ی آمال فطرس است
فطرس، به کوی دوست بَرَد هر سلام را
این پیک عشق بودن از اقبال فطرس است
مانده است آرزو به دل، از عرش هر ملک
این لذت وصال فقط مال فطرس است
در حسرت زیارت هر روزه ی حسین
چشمان جبرئیل به دنبال فطرس است
ارباب من! کرم کن و اینبار فرض کن
این نیمه جان سوخته هم بال فطرس است
در کربلا به حرکت پرچم نگاه کن
این حرکت از نسیم پر و بال فطرس است
#سید_روح_الله_مؤید
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
دنیای بعد ازاو شده دنیای دیگری
اینک حیات، یافته معنای دیگری
از پیش او چرا برم جای دیگری
هرکس امید بسته به آقای دیگری
عمری ضرر نموده فقط زیر دین ماند
خوشبخت آن کسی ست که پای حسین ماند
#مجید_تال
@raziolhossein
#امام_حسین_ولادت
امشب خبر از عالم بالا رسیده است
روشن ترین ستاره ی دنیا رسیده است
این بار دوم است که شاعر نوشته است
خورشید خانواده ی زهرا رسیده است
دیروز نور شبّر و امروز هم به خاک
نور شبیرحضرت مولا رسیده است
در نیل غصه مانده بیا،مرده دل بیا
موسی رسیده است،مسیحا رسیده است
بیراهه رفته اید اگر اي رودهای اشک
راهی شوید،حضرت دریا رسیده است
دنبال کاروان ملائک پریده بود
جا مانده بین راه دلم یا رسیده است؟
شوق دلم نه شوق شفا مثل فطرس است
ميلش در آن هوا دو سه جرعه تنفس است
در آن هوا که بوی خدا میرسد از آن
در خانه ای که نور دعا میرسد از آن
اطراف گاهواره ی طفلی که نیمه شب
لالای جبرئیل خدا میرسد از آن
در آن هوا که فاطمه در آن نفس کشید
آنجا که عطر آل عبا میرسد از آن
ما را دخیل بر پر قنداقه اش کنید
قنداقه ای که شوق شفا میرسد از آن
در پشت درب خانه ی زهرا نشسته ایم
نجوای چند مرد گدا میرسد از آن
این خانه ی علی ست پسردار گشته است
آخر صدای گریه چرا میرسد از آن
شاید صدای گریه ی...نه کودکانه نیست
جز یا حسین زمزمه ی اهل خانه نیست
دنیا به دام نام شريفش فتاده است
دل نیست آن دلی که به او دل نداده است
روشن شده است طبق روايات اهل بيت
کار خداست؛ عشق به او بی اراده است
هرکس سوار کشتی عشقش نمیشود
سوگند میخورم که قیامت پیاده است
ما رعیتیم رعیت باغ ولایتیم
امشب شب تولد ارباب زاده است
شیرین شده ست با قدمش کام اهل بیت
هرچند این پسر نمک خانواده است
معراج جبرئیل شبی بوده است که
در پای گاهواره ی او سر نهاده است
یک شب مرا مجاور گهواره اش کنید
چون جبرئیل زائر گهواره اش کنید
جز آب چشم آب حیاتی نخواستم
جز شور اشک شهد نباتی نخواستم
جز معرفت به ساحت خاک قدوم او
من از خدای خود عرفاتی نخواستم
تنها کرامت قفس عشق اوست او كه
من از کسی مسیر نجاتی نخواستم
یک شب که سخت تشنه شدم از خدا به جز
گریه کنار نهر فراتی نخواستم
بی حسّ عطر سیب شب جمعه ی حرم
هرگز زیارت عتباتی نخواستم
امشب مدینه آمده پا بوس کربلا
امشب حسین آمده"حی علی العزا"
آمد حسین و اوج تألّم شروع شد
باران گریه جای تبسم شروع شد
آمد حسین و از شب میلاد، روضه اش
با گریه ی زنانه ی مردم شروع شد
آمد حسین و در سر هر کمتر از جوئی
عشق ری و حکومت گندم شروع شد
آمد حسین و در دل دریایی علی
با موج غصه هاش تلاطم شروع شد
در ذهن مادرانه ی زهرا که از پدر
از کربلا شنیده تجسم شروع شد
در قتلگاه، دردل نیزه شکسته ها
از حنجری بریده تکلم شروع شد
از زیر نیزه ها بدنم را در آورید
یک بوریا برای تن بی سر آورید
#محسن_عرب_خالقی
@raziolhossein
. بسمالله الرحمن الرحیم
هذا_یوم_الجمعه
و هو یومک المتوقع فیه ظهورک
دعای سلامتی حضرت فراموش نشود
اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن
ِ
صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ
السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً
وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ
اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا
.
جهت سلامتی و تعجیل در فرج
۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه
هدیه بفرمایید
🌷اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم 🌷
🌴اللهمعجللولیکالفرج🌴
#امام_زمان_مناجات
#دوبیتی
امیر کعبه طرحی نو بنا کن
بیا قبله نما را جابجا کن
پسندت را خدا هم میپسندد
نمازم را به سمت کربلا کن
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
من گم شده اي دارم، يابن الحسن اي مولا
محروم ز ديدارم، يابن الحسن اي مولا
بازآ كه دلم خون است، دل واله و مجنون است
اي دلبر و دلدارم، يابن الحسن اي مولا
تنها هنرم اين است، عشقم بتو ديرين است
الغوث شده كارم، يابن الحسن اي مولا
تا دور و برت هستم، من منتظرت هستم
دور از تو گرفتارم، يابن الحسن اي مولا
با ديده ي باراني، گه روي بگرداني
از بسكه گنهكارم، يابن الحسن اي مولا
لابد به همين خاطر، پيشم نشوي حاضر
آزرده شدي يارم، يابن الحسن اي مولا
دانم نظرِ رحمت، داري بمن از رافت
با اينكه خطا كارم، يابن الحسن اي مولا
حالا كه پشيمانم، محتاج به احسانم
افتاده زمين بارم، يابن الحسن اي مولا
با سوزِ دل و آهم، با قافله همراهم
عمريست عزادارم، يابن الحسن اي مولا
تا محرمِ غمهايم، همناله ي زهرايم
بر فاطمه بسپارم، يابن الحسن اي مولا
اي واي از آن ايام، از كوفه و راه شام
شد غصه ي بسيارم، يابن الحسن اي مولا
ناموسِ خدا محزون، راسِ شهدا گلگون
بر نيزه سرِ يارم، ياين الحسن اي مولا
اي منتقمِ مظلوم، بازآ به دلِ مغموم
كن ياريِ دلدارم، يابن الحسن اي مولا
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#حضرت_اباالفضل_ولادت
#رباعی
ای سرو که با تو باغها بالیدند
معصوم به معصوم تو را تا دیدند
چون شاخه گل محمدی، دست تو را
بر دیدۀ خود نهاده و بوسیدند
@raziolhossein
#حضرت_اباالفضل_ولادت
سیمرغ در غبارِ خودش ایستاده است
خورشید در مدارِ خودش ایستاده است
غرق ادب تمامِ جهان کوچک و بزرگ
هر قُله در دیارِ خودش ایستاده است
در بینِ سینههاست نفسها که دیدهاند
آری علی کنارِ خودش ایستاده است
رزم آوری رسیده که امروز عَبدو وَد
مبهوت بر مزارِ خودش ایستاده است
میدان به احترام امیرش بلند شد
از هیبتِ سوار خودش ایستاده است
شیرافکنِ قبیلهی آلِ علی است یا...
شیری به بیشهزارِ خودش ایستاده است
هرکس که دید گفت یقینا که مرتضی...
با تیغِ ذوالفقارِ خودش ایستاده است
او امتدادِ قلعهتکانیِ مرتضاست
عباس خاطراتِ جوانیِ مرتضاست
سمت بهشت جاده نبود و تو آمدی
مستی حریفِ باده نبود و تو آمدی
تو از نژاد حیدری و فرق میکنی
چون تو امیرزاده نبود و تو آمدی
سوگند میخورند تمامیِ آبها
دریای ایستاده نبود و تو آمدی
پیش از تو ای مدار تمامیِ کیشها
این قدر عشق ساده نبود و تو آمدی
بر خاک آستانه ماهی تمام عمر
خورشید سر نهاده نبود و تو آمدی
قبل از تو دل به هیچ جمالی ندادهایم
این عشقِ بی اراده نبود و تو آمدی
این خانواده داشت هر آن چیز غیرِ تو
شوری به خانواده نبود و تو آمدی
تو آمدی و از تو علی بوسه چین شده است
از این به بعد فاطمه امالبنین شده است
گفتم که جرعهای زنم از آبشارِ تو
لکنت زبان گرفتهام اما کنار تو
الکن کَن است آنکه که از هیبت تو گفت
بیچاره خشک ، پیش تو شد شد شکارِ تو
سَرسَرخوشم نـ نـ نذرِ توام تا ابد ابد
هر هر نفس زِزندهام از از بهار تو
از از ازل شده شدهام مبتلای تو
دل دل دلم شده شده دل دل دچار تو
من من غلاغلام د در درگه توام
من من کجا کجا و شـ شهـ شهریار تو
الـ الکنم مـ مدح تو گفـ گفتنم خطاست
بگشا گره گره زِ من شرمسار تو
این بار هم زبان مرا باز میکنی
تا از تو گویم از طپش چشمهسار تو
بابالحسین باب دلی بو الفضائلی
ای شکل مرتضی چقدر خوش شمایلی
از آن زمان که فیض سحر آفریدهاند
از جلوههای روی قمر آفریدهاند
شیرانِ بیشههای شجاعت نوشتهاند
از خاکِ مقدم تو جگر آفریدهاند
در پیش بچههای علی خاک زادهای
بالای کعبه سایهی سر آفریندهاند
دورِ سرِ حسین و حسن چرخ میزنی
از ابتدا به دوشِ تو پَر آفریدهاند
امالبنین گرفته تو را نذر کرده است
بهر حسین چشم نظر آفریدهاند
جمع است جمع خاطرِ زهرا از این به بعد
زینب برای توست سپر آفریدهاند
میخواستند تا که بریزیم زیرِ پات
بر روی شانهی همه سر آفریدهاند
جز گِردِ تو عشیرهی زهرا نمیرود
زینب جز از رکابِ تو بالا نمیرود
من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم
تنها به زیرِ سایهی ایوانطلا خوشم
در پشت در نیامدهام گیرم و روم
من با همین گداییِ بی انتها خوشم
از بینِ در که نه...، درِ این خانه باز کن
من سائلم به دیدنِ روی شما خوشم
تا سُرمه کردهایم به تربت دو چشم خویش
از بین هرچه هست به این خاکِ پا خوشم
گیرم که هیچ چیزم نگیرم نمیروم
تاجر نیَم ، به خاطرِ این اعتنا خوشم
چیزی نداشتم که گذارم برای قبر...
تنها به لطفِ مرحمت مرتضی خوشم
باب الحوائجیِ تو ما را جریح کرد
من با بهشت نه به شبِ کربلا خوشم
عمری گدای گریه کن این حوالیام
دستم بگیر ساقی بی دست ، خالیام
ای نیزهزار زخمِ جگر را چه میکنی
با این سهشعبه دیدهی تر را چه میکنی
با من بگو که دست خودت را چه کردهای
با من مگو که درد کمر را چه میکنی
گیرم تو را به خیمه برم پیشِ دختران
این زخمهای تیغ و تبر را چه میکنی
قدری بهم نریز رسیده است مادرم
من هیچ گریههای پدر را چه میکنی
بر روی نیزه هم بِروی بی تعادلی
در بینِ راه سنگِ گذر را چه میکنی
ای غیرتی به خاطر زینب نگاه کن
دور حرم هزار نفر را چه میکنی
دیگر کسی برای حرم بردنم نبود
ای تکیه گاه ، وقتِ زمین خوردنم نبود
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#حضرت_اباالفضل_مدح
شبیه حیدر کرار دریا دل ابوفاضل
که با هر ضرب تیغش فتح شد حاصل ابوفاضل
کسی که خندهاش آئینهی آیات رحمت بود
و با خشمش عذابی سخت شد نازل، ابوفاضل
همانکس که جلال از هیبت چشمش مجلل شد
همانکه شد کمال از خلقتش کامل أبوفاضل
به لطف گوشهی چشمش مسلمانیم و آنکس که
به طاق ابروانش قبله شد مایل ابوفاضل
میان موج غم با دیدنش ارباب میخندید
به دریای حسین بن علی ساحل ابوفاضل
به عشق او دلم با هر تپش در سینه میگوید
أبوفاضل ابوفاضل أبوفاضل أبوفاضل
شبیه مجتبی وقت کرم یکدفعه هم حتی
نرفته ناامید از خانهاش سائل، ابوفاضل
مسلمانان چه غم دارید وقتی اینچنین بوده
برای ارمنی ها حل هر مشکل أبوفاضل
#میثم_کاوسی
@raziolhossein
#حضرت_اباالفضل_مدح
رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل
تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل
کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند
تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل
چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم
گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل
کمیت زندگیش لنگ میماند هر آن کس که
نمیبندد دخیلش را به دامان ابوفاضل
پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و
سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل
گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون
که میبارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل
امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است
که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل
برای وصف ایثار و وفای او همین بس که
شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل
گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد
گره وا میشود تنها به دندان ابوفاضل
فقط داغ برادر را برادر مرده میداند
که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل
#سجاد_روانمرد
@raziolhossein
#حضرت_اباالفضل_ولادت
#رباعی
با آمدنت ام بنین غوغا کرد
دیدند تو را نذر بنی الزهرا کرد
دست تو علی!چهار شعبان بوسید
کاری که حسین!روز عاشورا کرد…
#محمدحسین_مهدی_پناه
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
#دوبیتی
خدا امشب ولیّش را ولی داد
جمالی منجلی، نوری جَلی داد
حُسینِ بن عَلی چشم تو روشن
که امشب بَر تو ذات حق، "عَلی" داد...
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
همين كه عطر تو را با خودش بيارد باد
به خاكِ پات مي اُفـتيم ، هرچه بادا باد
اگر بناست كه صيد كسي بجز تو شويم
خدا كند كه نباشيم لحظه اي آزاد
شب ولادت پُر خير و بركت تو شده ست
شبي كه قرعه ي مستي به نام ما افتاد
چه اتّفاق قشنگي ست اين كه در شعبان
فقط به صفحه ي تقويم حك شده ميلاد
نمازِ پنجم شعبان من ادا شده است
به سمت كعبه ي رخسار حضرت سجّاد
خدا به يُمن قُــدوم تو بر بني آدم
براي بال گشودن به عرش ، رخصت داد
هميشه دامن پُر خير شهر بانو ، سبز
بهشت خانه ي آقاي ما حسين ، آباد
خدا كند كه نبيند غم علي ها را
خدا كند كه نگردد حسين ، دشمنْ شاد
به خاندان بزرگ تو مُنتسب گشتيم
شبي كه مُلكِ عجم را حسين شد داماد
نميشود به خدا مست هيچ ذكر دگر
كسي كه شد به دَم "ياعلي مدد"مُعتاد
عليّ عالي اعـلاست ، زيـنَتُ الله و
عليّ دوّم ارباب ماست زِيـنُ العباد
تو آنقَدَر شده اي چون علي كه خوانديمت
شبيه حيدر كرّار ، مَجمـعُ الاَضـداد
دخيـل تار عــبايِ نمــاز تو عُبــّاد
خجل ز پينه ي پيشاني ات همه زُهّاد
عجيب نيست كه پــير طريق خضر شود
كسي كه ميشود از جانب شما اِرشـاد
صحيفه ي تو "زبور"است آل طاها را
كه با دعاي تو چون موم نرم شد فولاد
پي طلسم نرفيتم چون دعايت هست
چرا كـه باطل سِحرند نور اين اُوْراد
نمي رسيم به حال بُكاء و خوف و رجاء
مگر دعاي ابوحمزه ات كند امداد
در اقتدا به دو تا چشم خيس پيغمبر
بناست گريه كنم در تماميِ اعياد
ز گريه هاي تو فهميده ام ، اسارت را
اسير واقعـه هرگز نمي برد از ياد
اگرچه شِكْـوه نكردي از آن همه غم ، ليك
تو بر سر اُمَـوي ها چنان زدي فرياد
كه پيش پاي تو اي شيرمرد نسل علي
يزيد فكر بُريدن ز تاج و تخت افتاد
پس از شهادت بابا مدام مي گفتي
زيـاد باد الهي عـذاب ابن زيـاد
.
.
.
رسيده ام به مقامي كه حالي ام كردند
كليد باب بقيع است صحن گوهرشاد
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
#دوبیتی
تاجِ نبوی نگینش آمد از راه
مولای اَمین، اَمینش آمد از راه
بفرست به خاتم النبیین صلوات
چون زینت عابدینش آمد از راه
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
خدایِ عالیِ اعلی ندارد از تو عالیتر
ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالیتر
علیُّ حُبُه جُنَّه قسیم النار والجَنَّه
به حمدِالله وَالمِنَّه ولیالله ست والیتر
اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک میروبد
نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالیتر
علی باید ؛ فقط ؛ حتماً ؛ امیرالمومنین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
-
اگر جایی دهد زلفش دلِ دیوانهی ما را
من از مال علی بخشم سمرقند و بخارا را
در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب
ببین بابا چه میبخشد گداها را گداها را
لبِ گهوارهاش پروانهای بی تاب اگر دیدید
بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را
اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست
اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را
-
علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
-
خدا را شُکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را
خدا را شُکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را
خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید
فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را:
که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست میدارد
میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را
ببین که میبَرد امشب تبسمهای زیبایش
دلِ مادربزرگش را دلِ اولادِ سلمان را
-
علی از ماست از داماد ما زین سرزمین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
-
بنا این بود بنشینی وگرنه میرِ میدانی
بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی
برایت لافتی الا علی میآید از بالا
اگر سربند یازهرا ببندی رویِ پیشانی
هزار ، اللهاکبر را به بازویِ تو میخوانند
که با شمشیر میگردی علیِ اکبرِ ثانی
علیِ اکبرِ ثانی نه تو بالاتر از آنی
تو عباسی نه اینهم نه ، که طوفانتر زِ طوفانی
-
علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد
علی آمد که در تکرارِ زینالعابدین باشد
-
تو صبح و شام میگِریی زِ سوزِ استخوان آقا
به زخمِ کهنهی زنجیر و بر زخمِ زبان آقا
زِ چشمانت که پرسیدند آقا سخت یعنی چه؟
سه دفعه شام گفتی و سه دفعه خیزران آقا
قنوتت را که میدیدند خواهرها... میگفتند
امان از غارت خاتم امان از ساربان آقا
تو سیسال است میگریی چرا پیراهنش بردند؟
تو سیسال است میسوزی زِ لبخندِ سنان آقا
-
علی آمد که عاشورا همیشه آتشین باشد
علی آمد که در تکرار زینالعابدین باشد
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
#دوبیتی
از عشـق «حسین ابن علی» آبـادیم
عمری به «اباالفضلِ علی» دل دادیم
گشتیم اگر عاشقِ عباس و حسین
مدیـون دعـای «حضرتِ سجادیم»
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
ای انیسِ قدیمی دلها
آفتابِ بلندِ ناپیدا
تا خدا میبَرَد دلِ ما را
پَرِ سجادههایِ سبزِ شما
من كجا و غبارِ مقدمتان
تو كجا ، كوچههای این دنیا
من كی ام از قبیلهیِ مجنون
تو ولی از عشیرهیِ لیلا
من كی ام بی زبان ترین مردم
تو خدایِ بلاغتی اما
نَفسی دِه كه از تو دم بزنم
بال در صحن این حرم بزنم
-
آسمان موج شد تلاطُم كرد
كه خدا جلوه بینِ مردم كرد
آسمان جای خود از این محشر
عرش هم دست و پای خود گُم كرد
عرش هم جایِ خود ، خدا خندید
لحظهای كه لبت تَبَسم كرد
آب با نیتِ دو ركعت عشق
با غبارِ شما تَیَمُم كرد
همه دیدند با دو چشمانت
چشمهای پدر تكلم كرد
خانهات قبلهیِ غریبان است
پایتَختَت تمامِ ایران است
-
ای سراپایِ تو مثالِ حسین
دومین مرتضایِ آلِ حسین
روی دوشِ تو گیسوان علی
كُنجِ لبهای توست خالِ حسین
با تماشای تو به سر میشُد
شب و روزِ تمامِ سالِ حسین
خندهای كُن كه در تو گُل كرده
همه زیباییِ جمالِ حسین
سیر میدید چهرهات را عشق
به سرش بود اگر خیالِ حسین
شور آب آور حسین هستی
دومین حیدر حسین هستی
-
سرخوش از بانگِ این طرب هستیم
مستِ شیرین ترین رُطب هستیم
شجره نامهای اگر داریم
همگی بر تو مُنتَسب هستیم
ما همه خانه زادِ تو یعنی
همهی ما از این نَسَب هستیم
شكرِ حق ما زِ آستان تو ایم
همگی از نوادگانِ تو ایم
-
به علی رفتهای غدیری تو
نه فقط شیر ، شیر گیری تو
هم ركابِ علیِ اكبرها
هم خروشِ سفیرِ تیری تو
شوره زاریم و خُشكسال اما
چشمهیِ روشنِ كویری تو
رشتههای قنات میجوشد
از قنوتت که آبگیری تو
خوش به حالِ دو دستِ خالیِ ما
لحظههایی كه دستگیری تو
با حضورت غمِ پدر سر شد
كربلا با تو كربلاتر شد
-
به دلت داغِ مادرت اُفتاد
شعله بر باغِ پرپرت اُفتاد
كربلا شد مدینه وقتی كه
رَدِّ زنجیر بر پَرَت اُفتاد
بینِ خیمه تو بودی و بابا
از سرِ زین برابرت اُفتاد
بینِ خیمه تو بودی اما آن
شعله بر رویِ پیكرت اُفتاد
چقدر سنگ و خاك و خاكستر
از سرِ بام بر سرت اُفتاد
نالهات بینِ شام میپیچید
عمه آتش به معجرت اُفتاد
گر چه بالت اسیرِ سلسله بود
قاتلت خندههای حرمله بود
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است
آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است
مرد شبهای مناجات علی بن حسین
ای برآورده ی حاجات علی بن حسین
نوه ی مادر سادات علی بن حسین
ذکر ما درهمه اوقات علی بن حسین
ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت
ای علی بن حسین بی علی میخوامت
شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو
اثر خوف خدا هست به پیشانی تو
و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است
پسر بانوی ایران نسبت را عشق است
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده - به سجاده ارادت داری
به روی شانه ی خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا
قسمتت بود پیام آور قرآن باشی
دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی
با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی
سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی
کربلا بود ولی شام امانت را برد
خنده های سر بازار دلت را آزرد
#محمد_حسن_بیات_لو
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
وقتی که شب یلداتر از گیسوی یار است
روی زمین زیباتر از صبح بهار است
در خیمه ی دل شور و شادی پرده دار است
ای جان مهیا شو که هنگام نثار است
عود و گلاب آرید و شیرینی و اسپند
زیباست در این جشن میلاد اشک و لبخند
از آسمان پل بسته با گل تا مدینه
نور علی نور است سر تا پا مدینه
در حیرتم عرش است اینجا یا مدینه
بسته بهشت عهد اُخُوّت با مدینه
کوی بنی هاشم تماشایی است امشب
در لحظه های ناب و رؤیایی است امشب
امشب مدینه چون بهشت آرزوهاست
در دامن سبز نجابت گل شکوفاست
سجاده و محراب سرشار تمناست
میلاد ذکر و التجا میلاد تقواست
خلق علی خوی محمد در وجودش
عطر نماز فاطمه دارد سجودش
از نسل ایثار و وفا ایل یقین است
در شور و مستی قلب او عاشق ترین است
غرق نیازش آسمانها و زمین است
او سید سجاد ، زین العابدین است
در هر نگاهش صد صحیفه راز دارد
دست دعایش مصحف اعجاز دارد
حسن ختام کربلا در خطبه ی اوست
شور قیام کربلا در خطبه ی اوست
متن پیام کربلا در خطبه ی اوست
یعنی تمام کربلا در خطبه ی اوست
بر منبر ارشاد در شام بلا رفت
بنیاداستبداد بر باد فنا رفت
دنیا ندیده در دل آرایی نظیرش
افتاد صد یوسف پریشان در مسیرش
لطف و سخاوت خاکبوس است و فقیرش
مردی که در غربت اسارت شد اسیرش
مهر ولایت آفتاب مشرقین است
باغ بهار شهربانو و حسین است
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#امام_سجاد_مدح
#غزل_مثنوی
بستهست همه پنجرهها رو به نگاهم
چندیست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم
حس میکنم آیینۀ من تیره و تار است
بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است
از بس که مناجات سحر را نسرودم
سجادۀ بارانی خود را نگشودم
پای سخن عشق دلم را ننشاندم
یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم
ای کاش کمی کم کنم این فاصلهها را
با خمسهعشر طی کنم این مرحلهها را
بر آن شدهام تا که صدایت کنم امشب
تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب
ای زینت تسبیح و دعا زمزمههایت
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟
اعجاز کلام تو مزامیر صحیفهست
جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت
در پردۀ عشاق تو یک گوشه نشستهست
صد حنجره داوود در آغوش صدایت
از بس که ملک دور و برت پر زده گشتهست
«پیراهن افلاک پر از عطر عبایت»
تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران
باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
عالم شده سجاده و افتاده به پایت
#سید_حمیدرضا_برقعی
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
#امام_سجاد_مدح
دل فرشته در اطراف آسمان می رفت
به خواب شاه زنان ، سرور زنان می رفت
به خواستگاری والا عروس خود زهرا
سحر به خطه ایران نظر کنان می رفت
خدا ، برای حسین انتخاب کرده عروس
به خواب ناز دلش تا دم اذان می رفت
به گِردِ مادر داماد با سلام و درود
فرشته بود که مانند کاروان می رفت
زمان ، زیاد ز رویای ناز او نگذشت
میان جمع اسیران به بیکران می رفت
نشان فاطمه بود و نگاه های علی
در آن میانه نگاهی دوان دوان می رفت
همین که چشم علی نو عروس خود را یافت
حسین بود و نگاهش که خوش گمان می رفت
چه خواستگاری نابی عجیب جاذبه ای است
عروس در پی داماد ناگهان می رفت
خلاصه پای عروسِ علی به خانه رسید
و نو عروس پی ، مادری جوان می رفت
نبود، بانوی رؤیاییِ شب وصلش
و یادش آمد از آن شب که قد کمان می رفت
کجاست فاطمه بیند که میهمان آمد
چه زود ، شاه زنان سوی میزبان می رفت
خبر رسید که پور حسین در راه است
پسر رسید ولی مادرِ جوان می رفت
چه با صفا پسری آمده ولی مادر
به شوق فاطمه هنگام زایمان می رفت
گزاف نیست ، بگوییم این عبارت را
ز هیبت پسرش مادر از جهان می را
به دست حکمت گلچین چو باغبان می رفت
ز ره رسید گلستان و گل ستان می رفت
چه بانویی که شده نُه امام را مادر
چه کودکی که از او نور تا جنان می رفت
چه کودکی که جهان شد ز نور او روشن
شعاع روشنی اش تا به کهکشان می رفت
امامِ بعد حسین آمده خدا را شکر
و گرنه کرب و بلا نیز بی گمان می رفت
ارادة ازلی در سرشت او پیداست
شهادتین ز لعلش ، چه خوش بیان می رفت
گرفت عمه در آغوشِ خویش آقا را
چه خوش ز هوش به لالای عمه جان می رفت
تمام عمر دلش با عمو هم آوا بود
دلش به گفتنِ ذکر حسین جان می رفت
□□□
به همنشینیِ هر بینوا عنایت داشت
کنار سفرة سائل چه مهربان می رفت
دعای خیر دریغ از کسی نمی فرمود
به یاری فقرا با همه توان می رفت
به خانه ، دشمن خود را پناه و جا می داد
اگر که خصم به امید یک امان می رفت
گهی به درد غریبان رسیدگی می کرد
گهی به دیدن بیمار بی نشان می رفت
صحیفه اش همه دریایی از معارف اوست
به جنگ دشمن دین با دعا ، عیان می رفت
□□□
حقوق جملة ذرات را بیان فرمود
اگرچه حقِّ خودش دست ساربان می رفت
تمام زندگی و هستی اش به غارت رفت
کسی که یاری هر پیر و هر جوان می رفت
یکی ز سلسلة قتلِ صبر اینجا بود
که در عبور ، ز یک قتلگاه ، جان می رفت
صدای عمه رسد : یا بقیه الماضین
ز آه تو همة جان کاروان می رفت
تحملی که دل خواهر صغیرت سوخت
صبور باش که جانت از این فغان می رفت
به تازیانه و تحقیر ، قافله برخاست
بهار عالَم اسلام چون خزان می رفت
میان سلسله یک کاروان ز عصمت بود
بدون قافله سالار و سایبان می رفت
عفاف بود که آنجا مقاومت می کرد
و زیوری که در آنجا به ارمغان می رفت
به نیزه بود که هجده سر بریده چو ماه
کنار زینب و سجادِ قهرمان می رفت
ز کربلا سوی کوفه ز کوفه تا سوی شام
هزار کرب و بلا بود کز توان می رفت
هزار جا ، جگر زین العابدین خون شد
گهی که نالۀ یا صاحب الزمان می رفت
#محمود_ژولیده
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
ای اهل دعا!روح دعا باد مبارک
در دیـده تجلای خدا باد مبارک
این عید مبارک، به شما باد مبارک
لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک
-جان در بدن عالم ایجاد، مبارک
-میلاد علی، حضرت سجاد، مبارک
ای بانوی ایران!پسر آوردهای امشب
طوبای ولایت!ثمر آوردهای امشب
از برج هدایت، قمر آوردهای امشب
الحق که حسین دگر آوردهای امشب
-این گوهر رخشندۀ دامان سه دریاست
-چارم وصی ختم رسل، یوسف زهراست
حجروحجر وحلّ ومقام وحرم است این
دریای خروشندۀ جود و کرم است این
در مجمع خوبان دو عالم، علم است این
دردانۀ شهبانوی ملک عجم است این
-گردیـد عیـان، کوکب اقبـالِ محمّد
-چشم و دلتـان روشن، ای آل محمّد
این ماه تمام است، تمام است، تمام است
فرزند قیام است، قیام است، قیام است
ذکراست وسلام است و سلام است،سلام است
بر خلق، امام است، امام است، امام است
-بیپرده ببینید جمال ازلی را
-تبریک بگویید حسینبنعلی را
ایـن ماه، چراغ مـه شعبان حسین است
این بضعۀ ثارالله و این جان حسین است
این لالـۀ خنـدان گلستان حسین است
این آیه بـه آیـه همه قرآن حسین است
-این جان حسین است بـدانید بـدانید!
-قرآن حسین است بخوانیـد بخوانیـد!
خیزید که از اشک شعف آینه شوییم
چون لالۀ خندان سر هر شاخه بروییم
پرواز کنان تـا حرم الله بپـوییم
مانند فرزدق بخروشیم و بگوییم
-ریزد بـه ثنایش دُر نـاب از دهن ما
-تا شام شود روز «هشام» از سخن ما
این است که توحید از او یافت ولادت
دارد بـه وجودش حـرم الله، ارادت
داده بـه مقامش ز ازل کعبه شهادت
کردند به مهرش همه حجاج، عبادت
-این سیـد و مولا و امام حرمین است
-این سبط نبی، پور علی، نجلِ حسین است
این سورۀ قدر و زُمر و یوسف و طاهاست
این سیـد بطحا پسر سیـد بطحاست
این نـور دل فاطمـۀ امابیـهاست
ایننوح و خلیل است و کلیم است، مسیحاست
-رخشنده چراغ دل هر انجمن است این
-سر تـا بـه قدم آینۀ پنج تن است این
ای یـوسف زهرا شده مبـهوت کمالت!
ای عرش خدا گوشهای از قصر جلالت!
یـادآور خُلق نبـوی، خلق و خصالت
بـا آنکه بـوَد حلقـۀ زنـجیر، مدالت
-با آنکه بـه گردن اثـر سلسله داری
-آقایی و اشراف بـه هر سلسله داری
غیر از تو که در شام بلا خطبه بخواند؟
در حلقۀ زنـجیر، عـدو را بـکشانـد؟
در کاخ ستم، یکسره آتش بفشاند؟
بـر خاک مذلت همگان را بنشاند؟
-تو صاحبِ فریـادِ تـمامِ شهدایی
-بر جان ستمگر، شرر خشم خدایی
غیر از تو که در سلسلۀ سخت اسارت
بـر فرق ستمکار زنـد مشت حقارت؟
ویـرانـه کند کاخ ستم را بـه اشارت؟
تـازد بـه سپاه ستم و ظلم و شرارت؟
-در خطبۀ تـو خشم خدای ازلی بـود
-فریاد خروشانِ «حسینبنعلی» بـود
ای سرزده از سینۀ هـر نسل، نـدایت
ای زمزمۀ وحی خداونـد، صدایـت
اسلام، رهیـنِ نـفسِ روحفزایـت
در سلسله پیوسته به لب، ذکر خدایت
-روزی که نبودی خبری از گل «میثم»
-شد بسته بـه زنجیر ولایت دل «میثم»
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
روز میلادتان چه روزی بود!
چشم عالم به دستِ آقا بود
سر تبریک گفتنِ به حسین
بین خورشید و ماه دعوا بود
روز میلادتان زحل با شوق
غسل درآب حوضِ کوثر کرد
شادباشش به آسمانی ها
گوش آل امیه را کَر کرد
روز میلادتان نسیم بهشت
غنچه ها را یکی یکی وا کرد
خنده های تو بسکه شیرین بود
هوسِ شیر و شهدِ خرما کرد
ای کلیم مدینه ی نبوی
مرد شب زنده دار سجاده
همه ی عرش تحت سلطه ی توست
حضرت شهریار سجاده
آمد ابلیس، شکل یک افعی
نقشه ای شوم را رقم بزند
عددی نیست این فرومایه
که نماز تو را به هم بزند
پوزه اش را به خاک مالیدی
مرحبا خیبری، چه پیکاری!
تا سلاح البکاء به دستت هست
چه نیازی که تیغ برداری
بنده گی را به من بیاموزید
نروم سمت لااُبالی ها
کاش با یک نگاه می گشتم
از ابوحمزه ی ثُمالی ها
سیدالعابدین نگاهی کن
بی پناهم، مرا تو یاری کن
نوکرت کربلا نرفته هنوز!
تا نمُردم ز غصه کاری کن
کربلا گفتم و...دلت خون شد
یاد گودال ودشنه افتادی
جگرت سوخت از عطش،آقا
یاد اطفالِ تشنه افتادی
خنده ی نحسِ حرمله؛ آقا
شده کابوس هر شبت، ای وای
پیش چشم ترت به یغما رفت
معجر عمه زینبت، ای وای
کاش می مُردم و نمی خواندم
سرِ بازارها تو را بُردند
نیزه داران عبایِ دوشت را
جایِ سوغات کربلا بُردند
#وحید_قاسمی
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
#دوبیتی
سجاده و تسبیح فرستد صلوات
آیینه به تلمیح فرستد صلوات
میلاد صحیفه های سجادیه است
قرآن و مفاتیح فرستد صلوات
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#امام_سجاد_ولادت
#مسمط
.
ماییم مست جام تو یا زین العابدين
خانه خراب نام تو یا زين العابدين
هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين
مست علی الدوام تو یا زين العابدين
پس می دهم سلام تو یا زین العابدین
دردم همینکه باتو دوا میشود بس است
ذکرم همینکه نام شما میشود بس است
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است
با رحمت مدام تو یا زین العبادین
با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟
آب دهان کیست چنین کیمیا گری
آورده ام برات اگر دیده تری
فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری
به به به این مرام تو یا زین العابدین
نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
با اشتیاق دام تو یا زین العابدین
مهر غلامی پدرت بر جبین ماست
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
نامش شرافت همه سرزمین ماست
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط
آواره حسین دراین راه شد فقط
مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط
دلبست بر امام تو یا زین العابدین
نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت
جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت
سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت
آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت
جانم به این مقام تو یا زین العابدین
نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
حق کرده احترام تو یا زین العابدین
ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات
شد خط به خط برادر قرآن صحیفه ات
دارد شکر کلام تو یا زین العابدین
کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
آقای دوستان خدا ای امان شهر
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
با سجده غلام تو یا زین العابدین
مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است
یک اربعین تکیه گاه تو زینب است
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
شد استوار گام تو یا زین العابدین
کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای
ابن زیاد را سرجايش نشانده ای
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
احسنت بر قیام تو یا زین العابدین
آویز دست مادر من نذر مرقدت
دو گوشوار دختر من نذر مرقدت
فرشی که هست در بر من نذر مرقدت
چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت
قبر بدون بام تو یا زین العابدین
شاید دوباره صحن و سرایی درست شد
بین مدینه نیز بنایی درست شد
یک گنبد امام رضایی درست شد
آخر ضریح های طلایی درست شد
آنجا به احترام تو یا زین العابدین
با ما ز دردهای شب قافله بگو
از زخم گردن و اثر سلسله بگو
از خار و پا و سوختن و آبله بگو
از طرز خنده های بد حرمله بگو
دور و بر خیام تو یا زین العابدین
با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و
دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و
با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و
جسم مرمل بدما ترجمه شد و
با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین
.
#محمد_جواد_پرچمي
@raziolhossein