#اسارت_آل_الله
اینجا که بال چلچله را سنگ میزنند
ماهِ اسیر سلسله را سنگ میزنند
ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل
یاران پاک و یکدله را سنگ میزنند
یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» میکشند
یا «آیۀ مباهله» را سنگ میزنند
وقتی که دستهای علمدار قطع شد
پاهای غرق آبله را سنگ میزنند
با آنکه هست آینۀ عصمت و عفاف
پرچم به دوش قافله را سنگ میزنند
محراب اگر کهخمشوداز غم،عجیب نیست
روح نماز نافله را سنگ میزنند
تفسیر عشق بود و پریشانی حسین
وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین
#محمدجواد_غفورزاده
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#کوفه
#مجلس_ابن_زیاد
هوش بزدود و ز سر برد ز دل طاقت و تاب
ستم کوفی و ظلمی که در آن ملک خراب
و آنچه دیدند در او آل علی رنج و عذاب
سر شاه شهدا طشت طلا بزم شراب
آتش افروخته این قصّه به کاشانۀ دل
گشت ازآتش او سوخته پروانۀ دل
پای بیمار به زنجیر ستم بسته چراست
عهدوپیمان خدا بسته و بشکسته چراست
تن اطفال ز بیداد و جفا خسته چراست
بستهورسته و دلخسته و پیوسته چراست
در خرابی به خرابات دل مرد و زن است
کز چه بر پیر خرابات خرابه وطن است
زادۀ شیر خدا بسته به زنجیر جفا
بسته اندر رسن استاده برِ نسل زنا
سر شاه شهدا زیب ده طشت طلا
زینت طشت طلا و سر شاه شهدا
کی شود طالع از طشت طلا بدر تمام
یا که خورشید شود تافته در عین ظلام
زینب پرده نشین، حضرت ناموس خدا
سرِّ برهان نبی آیت قاموس خدا
زده بر سطح زمین بام فلک کوس خدا
همه دم بوده بهر مرحله ناموس خدا
به طریقی شد در مجلس فرزند زیاد
که نه کس دیده و نشنیده و نه داشته یاد
تازیانه، سرِ نیزه، سیهاش کرده بدن
پای در سلسله و بسته دو دستش به رسن
پارهپاره سلبی کهنه عیان داشت به تن
زآستین کرده نهان عارض چون برگ سمن
دید چون کین خداوند در آن بزم عیان
خویش را کرد نهان بین کنیزان و زنان
پور مرجانه به خشم آمد و بنمود سوال
گفت:کیقوم! کهبود اینزن فرخنده خصال؟
کز تکبر سوی ما نگرد اندر همه حال
گِردش آکنده کنیران ز یمین و ز شمال
زانمیان گفتیکی، کینمه، فرّخ نسب است
زادۀ ماه عجم دختر میر عرب است
به نشاط آمد و رو سوی مه بطحا کرد
که شما را چه نگر شد که خدا رسوا کرد
آیت کذب شما را به همه پیدا کرد
دربهدر ساخت به هر کشور و بیمأوا کرد
همه از دیدۀ خود ابر در آزار شدید
سر برهنه به سر کوچه و بازار شدید
حضرت عصمت صغری ز جگر آه کشید
ناله برداشت ز دل، پیرهن صبر درید
گفت کی لعن خدا بر تو و بر آل یزید
که نمودید شه دین خدا تشنه شهید
کس بجز فاسق بدکار نگردد رسوا
نشود کذب جز از چون تو لئیمی پیدا
دوستی جان بدهد گر به ره حضرت دوست
زانمیانعشرتودلشادی دشمن نه نکوست
آنکه را نیستبجزدوستنهان در رگوپوست
ضربت نیزه و شمشیر کجا حاجب اوست
نکتۀ علَّمالاسماست به آدم مخصوص
بَر عزازیل بود اَنتَ رَجیمٌ منصوص
دست ناشسته فرا برد به سوی سر شاه
دید رخشنده سری زینت خور، غیرت ماه
گفت غالب تو شدی یا که من، ای نور اله!
بِنِگر زینب خود یافته در بزمم راه
ناگه از حلق شه افتاد یکی قطرهی خون
کرد سوراخیِ ران، درد دلش را افزون
آن زمان زادۀ مرجانۀ مِیشومِ دغا
خواست خاموش کند نایرۀ نور خدا
دست ببریدۀ خود برد سوی چوب جفا
آه از چوب جفا و لب شاه شهدا
داد از آن ظلم که ارکان جهان کرد خراب
آه از آن جور کز آن شد دل یحیی بیتاب
#میرزایحیی_مدرس_اصفهانی
@raziolhossein
#کوفه
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
گیرند اگر حساب تو در فتنه و فساد
دوزخ کم است بهر تو ای زادۀ زیاد
جوری نکردهای تو که هرگز رود ز دل
کاری نکردهای تو که هرگز رود ز یاد
بسیار گشت چرخ پی مفسدان ولی
همچون تویی ندیده به قوم ثمود و عاد
برخاست صرصری ز نفاق تو در جهان
گلهای بوستان نبی را به باد داد
آنی که بست آب بر او اهل بیت را
در حلقشان به خنجر کین چشمها گشاد
از تندباد جور تو، ای مایۀ فساد!
آزاده سرو باغ امامت ز پا فتاد
شرمت ز بوتراب نیاید، زهی جحود
بر دیدۀ تو آب نیاید زهی عناد
چشم شفاعتت ز که باشد به روز حشر
فریاد مصطفی چو برآید برای داد
ترسم در آتش تو بسوزند عالمی
چون گرم انتقام شود داور عباد
آه این چهآتشاست که جور تو بر فروخت
افروخت آتشی که جهان را به ناله سوخت
#عاشق_اصفهانی
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
#مجلس_یزید
دل، ریش شد ز غم، به دلم نیشتر مزن
آتش به خرمن من از این بیشتر مزن
از داغِ خشکی لب او، چشمها تر است
دست تو خشک! آتش بر خشک و تر مزن
این لب، هزار بار مرا بوسه داده است
گر میزنی، برابر دختر دگر مزن
ای چوب خیزران! تو ادب کن، فرو میا
خود را به جای بوسۀ «خیر البشر» مزن
دستت شکسته باد! که دندان او شکست
ای سنگدل! تو سنگ به دُرج گهر مزن
من دست بر سر و تو بهسر، چوب میزنی
بر نخل آرزوی جهانی، تَبَر مزن
از طشت هم به عمّه، پدر میکند نگاه
بر خرمن وجود من و او شرر مزن
دعوت از او کنم که به ویرانه سر زند
ای مرغ روح! از قفس سینه پر مزن
#علی_انسانی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت_آل_الله
نمیگویم ز نوک نیزه با خواهر، تکلّم کن
نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحّم کن
اگر چه غنچۀ بیآب، هرگز نشکفد امّا
درِ فردوس را بگْشا، به روی من، تبسّم کن
به چشم خارجی ما را تماشا میکند، کوفی
به نیِ قرآن بخوان و رفع این سوءتفاهم کن
اگر بهر نماز شُکر میخواهی وضو سازی
ندارم آب، با خاک سر زینب، تیمّم کن
تو قلب عالم امکانی و آگاهی از قلبم
به دریا با نگاه خود بگو، کمتر تلاطم کن
نگه با اختیار و اشکِ من بیاختیار آید
ز برجنی، نظر،ای ماهمن!امشب به انجم کن
اگر چه کاسۀ صبر مرا هم کردهای لبریز
ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلّم کن
#علی_انسانی
@raziolhossein
🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴
جهت دسترسی آسانتر به اشعار محرم و صفر از هشتگ های زیر استفاده نمائید
#امام_حسین_مناجات
#امام_حسین
#امام_حسین_شهادت
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_زینب
#حضرت_زینب_اسارت
#حضرت_اباالفضل_شهادت
#حضرت_علی_اکبر_شهادت
#حضرت_علی_اصغر_شهادت
#حضرت_رقیه_شهادت
#حضرت_قاسم_شهادت
#حضرت_عبدالله_شهادت
#اصحاب_امام_حسین
#حضرت_حر
#عاشورا
#شب_عاشورا
#تاسوعا
#قتلگاه
#گودال
#امام_حسین_علیه_السلام
#دوبیتی
#دودمه
#بازگشت_ذوالجناح
#وداع
#شام_غريبان
#عصر_عاشورا
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
#حضرت_زینب_اسارت
#مجلس_یزید
#مجلس_ابن_زیاد
#اسارت_آل_الله
#کوفه
#اسارت
#نیزه
#يارسولالله
#دیر_راهب
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت_آل_الله
نمیگویم ز نوک نیزه با خواهر، تکلّم کن
نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحّم کن
اگر چه غنچۀ بیآب، هرگز نشکفد امّا
درِ فردوس را بگْشا، به روی من، تبسّم کن
به چشم خارجی ما را تماشا میکند، کوفی
به نیِ قرآن بخوان و رفع این سوءتفاهم کن
اگر بهر نماز شُکر میخواهی وضو سازی
ندارم آب، با خاک سر زینب، تیمّم کن
تو قلب عالم امکانی و آگاهی از قلبم
به دریا با نگاه خود بگو، کمتر تلاطم کن
نگه با اختیار و اشکِ من بیاختیار آید
ز برجنی، نظر،ای ماهمن!امشب به انجم کن
اگر چه کاسۀ صبر مرا هم کردهای لبریز
ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلّم کن
#علی_انسانی
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
#مجلس_یزید
دل، ریش شد ز غم، به دلم نیشتر مزن
آتش به خرمن من از این بیشتر مزن
از داغِ خشکی لب او، چشمها تر است
دست تو خشک! آتش بر خشک و تر مزن
این لب، هزار بار مرا بوسه داده است
گر میزنی، برابر دختر دگر مزن
ای چوب خیزران! تو ادب کن، فرو میا
خود را به جای بوسۀ «خیر البشر» مزن
دستت شکسته باد! که دندان او شکست
ای سنگدل! تو سنگ به دُرج گهر مزن
من دست بر سر و تو بهسر، چوب میزنی
بر نخل آرزوی جهانی، تَبَر مزن
از طشت هم به عمّه، پدر میکند نگاه
بر خرمن وجود من و او شرر مزن
دعوت از او کنم که به ویرانه سر زند
ای مرغ روح! از قفس سینه پر مزن
#علی_انسانی
@raziolhossein
#کوفه
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
گیرند اگر حساب تو در فتنه و فساد
دوزخ کم است بهر تو ای زادۀ زیاد
جوری نکردهای تو که هرگز رود ز دل
کاری نکردهای تو که هرگز رود ز یاد
بسیار گشت چرخ پی مفسدان ولی
همچون تویی ندیده به قوم ثمود و عاد
برخاست صرصری ز نفاق تو در جهان
گلهای بوستان نبی را به باد داد
آنی که بست آب بر او اهل بیت را
در حلقشان به خنجر کین چشمها گشاد
از تندباد جور تو، ای مایۀ فساد!
آزاده سرو باغ امامت ز پا فتاد
شرمت ز بوتراب نیاید، زهی جحود
بر دیدۀ تو آب نیاید زهی عناد
چشم شفاعتت ز که باشد به روز حشر
فریاد مصطفی چو برآید برای داد
ترسم در آتش تو بسوزند عالمی
چون گرم انتقام شود داور عباد
آه این چهآتشاست که جور تو بر فروخت
افروخت آتشی که جهان را به ناله سوخت
#عاشق_اصفهانی
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
#مجلس_یزید
دل، ریش شد ز غم، به دلم نیشتر مزن
آتش به خرمن من از این بیشتر مزن
از داغِ خشکی لب او، چشمها تر است
دست تو خشک! آتش بر خشک و تر مزن
این لب، هزار بار مرا بوسه داده است
گر میزنی، برابر دختر دگر مزن
ای چوب خیزران! تو ادب کن، فرو میا
خود را به جای بوسۀ «خیر البشر» مزن
دستت شکسته باد! که دندان او شکست
ای سنگدل! تو سنگ به دُرج گهر مزن
من دست بر سر و تو بهسر، چوب میزنی
بر نخل آرزوی جهانی، تَبَر مزن
از طشت هم به عمّه، پدر میکند نگاه
بر خرمن وجود من و او شرر مزن
دعوت از او کنم که به ویرانه سر زند
ای مرغ روح! از قفس سینه پر مزن
#علی_انسانی
@raziolhossein