#حضرت_زینب
چشم امید حیدر و زهرا به زینب
خورده گره تفسیر عاشورا به زینب
مثل پیمبرها ملائک میفرستند
صدها سلام از جنت الاعلی به زینب
او زینت دوش امیرالمومنین است
زینب به بابا نازد و بابا به زینب
گر میرسد "صدیقه ی کبری" به زهرا
پس میرسد "صدیقه ی صغری" به زینب
ام النجابت آنقدر پاک و زلال است
عمری حسادت میکند دریا به زینب
" عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة " ست یعنی
داده خدا علم لدنی را به زینب
عون و محمد آیه های سجده دار اند
در سوره ی زیبای " اعطینا بزینب..."
پیش از تولد نوکر این خانه بودیم
وابسته ایم از عالم زر ما به زینب
این خانواده به خدایم میرسانند
دل میدهم یا به رقیه یا به زینب
مثل همیشه حاجتش رد خور ندارد
شیعه توسل میکند هرجا به زینب
" اولسون مؤذن زاده لر قربان بو یولدا "
این است عشق اردبیلی ها به زینب
امر شفاعت را گمانم میسپارد
روز جزا انسیه الحورا به زینب
حرف از صبوری های امُّ الصّابرین است
در مصرعی که میرسد "حلما" به "زینب"
"امُّ المَصائب" را میان جمع القاب
باری تعالی میدهد تنها به زینب
در پاسخ غم ؛ ما رایت الّا جَمیلا
ما هکَذَا القَولِ السَّدید الّا بِزینب
در هرنماز شب برای من دعا کن
هی عرض حاجت میکند آقا به زینب
از خیمه تا گودال دست حق تعالی
گویا سپرد امر امامت را به زینب
در سایه ی لطف خداوندی علم را
بعد از شهادت میدهد سقا به زینب
او به اسیری رفته ما آزاد باشیم
خیلی بدهکاریم در دنیا به زینب
اشکی نمانده تا شود جاری ز چشمش
خون گریه دارد میکند صحرا به زینب
پا جای پای مادر خود میگذارد
روی کبود ارثیه ی زهرا به زینب
نان شبش را بی گمان مدیون بی بی ست
پیرزنی که میدهد خرما به زینب
تنها رباب از حرمله دلخور نباشد
ملعون جسارت میکند حتی به زینب
سر های روی نیزه را رفته نشانه
سنگ ملامت میزند اما به زینب
منزل به منزل در بیابانها رقیه
هرشب پناه آورده از سرما به زینب
شمری که خنجر از قفا زد عصر دیروز
با تازیانه میزند فردا به زینب
سرهای روی نیزه میبارند وقتی
خولی نظر اندازد از بالا به زینب
#علیرضا_خاکساری
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_اسارت
#کوفه #نیزه
چرا از همرهان دوش ای سر خونین جدا بودی
چرا پرخاک و پرخاکستری ،دیشب کجا بودی
که بر روی جراحات سرت پاشیده خاکستر
مگر درد تو را این گونه داروئی دوا بودی
به مهمانی چرا در خانهٔ بیگانگان رفتی
بُریدی ازچه با ما ،روزی آخر آشنا بودی
گرفتار جفای شمر ما بودیم دیشب را
تو در دست که ای سر تا سحرگه مبتلا بودی
تو را بوده است سر درکوفه ،تن در کربلا چون است؟
دل ما سوی کوفه چشم ما درکربلا بودی
یکی گوید تو را جا بوده درکنج تنور ای سر
یکی گوید به زیر طشت پنهان از جفا بودی
نه در کنج تو بود ای گنج شایان کنج مطبخها
تو آخر روزی ای سر زینت عرش خدا بودی
پس از کشتن سری در ماسوا کی شد به این خواری
همانا از ازل ای سر سِوا از ماسِوا بودی
هماندم دست جودی کآن مصیبت را رقم کردی
خدایا کاش تن از جان و جان از تن جدا بودی
#جودی_خراسانی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#حضرت_زینب_اسارت
#نیزه
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب
چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب
به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس
که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب
جدایی من و تو ای برادر غیرممکن بود
اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب
بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم
که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب
دهد هرتارموی تو خبر ازمادرم زهرا
گمانم بوده ای دیشب به نزد مادر زینب
من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب
#ژولیده_نیشابوری
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت #کوفه
چنان کوهیم اما کوه هم از غصه ات آب است
چنان آهیم آهی که میان سینه بی تاب است
پس از عباس ما تشنه نماندیم ای حسین من
حرم از ناسزا و طعنه و آزار سیراب است
به اشک خواهرت زنهای کوفه خوب خندیدند
گمانم میهمان آزاری اینجا جزء آداب است
من و طفلان همه غمخوار یکدیگر شدیم اما
چه سازد مادری که کودکش بر نیزه ها خواب است
خلاصه هر چه با ما شد خودت از روی نی دیدی
گذر کردم ز شهری که علی کشتن در آن باب است
#علی_سلطانی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#کوفه #اسارت #نیزه
دید چو زینب به کوفه غارتِ دین است
شورِ قیامت چو روزِ باز پسین است
شهر پر آشوب و مرد و زن به تماشا
بر سرِ نی شاهباز سِدره نشین است
خلق به انگشت می کنند اشارت
بر سر نی کاین سرِ امام مبین است
کرد برون سر چو خُور زمحمِلِ عریان
گفت که یا لَلْعَجب حسین من این است
خواند هلالاً لَما اسْتَتَمَّ کمالا
دید قمر مُنخسِف در ابر نشین است
گفت که ای ماه من چه وقت غروب است
رخ بنما دل زفُرقتِ تو غمین است
پرسشی ای همسفر زخَسته دلان کن
جان من آئین دوستی نه چنین است
نیزه بلند است دستْ کوته و دلْ خون
صبر کنم دلْ مگر به سنگ عجین است
#فاضل_طهرانی
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت #کوفه #نیزه
دنبال تو ما را به چشم تر می آورد
آنکس که روی نیزه اش گوهر می آورد
بالای تل دیدم سر بالانشینم...
از زیر دست و پا ترا مادر می آورد
ای پیکر جامانده روی خاک سوزان!
دیدم کسی در کوفه انگشتر می آورد
من زینبم بر ناقه عریان همانکه...
روزی مرا با احترام اکبر می آورد
با سر کسی روی زمین هرگز نمی خورد
این ساربان ما را اگر بهتر می آورد
ای کاش از بالای آن سرنیزهء تیز
می آمدی و دخترت پر در می آورد
هی سنگ خوردم باتو از دست کسی که
خرما و نان از سفره حیدر می آورد
رد می شوم از کوچه و بازار کوفه
ای کاش محرم داشتم معجر می آورد
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت #کوفه #نیزه
"ای یکشبه هلال! چه زیبا نشستهای!"
ماه منیّ و انجمنآرا نشستهای
طوبی و سدره بر قد تو رشک میبرند
از بس که سروقامت و رعنا نشستهای
پژمردگی به گلشن تو ره نمیبرد
بر چوب خشک نیز شکوفا نشستهای
با دیدن سر تو شکیبم ز دست رفت
تو روی پا هنوز و شکیبا نشستهای؟!
چشمان خیس ما عطش دیدن تو داشت
در پیش تشنگان چه گوارا نشستهای!
دستان کودکانهی طفلت نمیرسد
افسوس میخورد که چه بالا نشستهای
موسای نخل نیزه! مسیح دیار دیر!
آخر برای تشت که یحیی نشستهای؟
بر صفحهی جبین تو کوفی چه خط نوشت؟
کاینسان شکستهایّ و معلّا نشستهای
دیگر مگیر از سر ما سایه را، حسین!
اکنون که نزد زینب کبری نشستهای
#جواد_هاشمی_تربت
@raziolhossein
#امام_زمان
#حضرت_زینب_اسارت
#اسارت
یابن خیرالانام امام زمان
صاحب انتقام امام زمان
سیدی العجل بیاو بگیر
تیغ را از نیام امام زمان
روضه در یک کلام می خوانم
حرم و ازدحام امام زمان
خنده بر اشک داغدیده زدند
عده ای بی مرام امام زمان
بر جناب عقیله سخت گذشت
ماند بی احترام امام زمان
سخت تر اینکه ماند در بینِ...
نظر خاص و عام امام زمان
چقدر عمه ات اذیت شد
از نگاه حرام امام زمان
حرمت خانواده رفت به باد
دَخَلَتْ زینبُ علیَ بنِ زیاد
#محمدعلی_قاسمی_خادم
@raziolhossein
#اسارت_آل_الله
#مجلس_ابن_زیاد
#مجلس_یزید
دل، ریش شد ز غم، به دلم نیشتر مزن
آتش به خرمن من از این بیشتر مزن
از داغِ خشکی لب او، چشمها تر است
دست تو خشک! آتش بر خشک و تر مزن
این لب، هزار بار مرا بوسه داده است
گر میزنی، برابر دختر دگر مزن
ای چوب خیزران! تو ادب کن، فرو میا
خود را به جای بوسۀ «خیر البشر» مزن
دستت شکسته باد! که دندان او شکست
ای سنگدل! تو سنگ به دُرج گهر مزن
من دست بر سر و تو بهسر، چوب میزنی
بر نخل آرزوی جهانی، تَبَر مزن
از طشت هم به عمّه، پدر میکند نگاه
بر خرمن وجود من و او شرر مزن
دعوت از او کنم که به ویرانه سر زند
ای مرغ روح! از قفس سینه پر مزن
#علی_انسانی
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
#اسارت
اینجا که بال چلچله را سنگ میزنند
ماهِ اسیر سلسله را سنگ میزنند
ای آسمان نگاه کن! این قوم سنگدل
یاران پاک و یکدله را سنگ میزنند
یا تیغ رویِ «آیۀ تطهیر» میکشند
یا «آیۀ مباهله» را سنگ میزنند
وقتی که دستهای علمدار قطع شد
پاهای غرق آبله را سنگ میزنند
با آنکه هست آینۀ عصمت و عفاف
پرچم به دوش قافله را سنگ میزنند
محراب اگر کهخمشوداز غم،عجیب نیست
روح نماز نافله را سنگ میزنند
تفسیر عشق بود و پریشانی حسین
وقتی زدند سنگ، به پیشانی حسین
#محمدجواد_غفورزاده
@raziolhossein
#حضرت_زینب_مدح
#حضرت_زینب_اسارت
انتهای صبر در اصل ابتدای زینب است
چشم زهرا و علی وقف عزای زینب است
گریه بر او هست گریه بر حسین و بر حسن
مبدا گریه در عالم غصه های زینب است
در غدیر کربلا زینب امامت میکند
جلوه "مَن کُنتُ مولا" در ولای زینب است
پنج تن دلداده ی اویند پس با این حساب
اصلا این اهل کسا اهل کسای زینب است
حق شفا را داده در تربت که این خاک شریف..
کیمیای عشق شد چون زیر پای زینب است
کربلا را زینب از غربت برون اورده است
پرچم سرخ حسینی در هوای زینب است
نور خاک چادرش کافر مسلمان میکند
عزت اسلام از یاربنای زینب است
شام را با جمله "اِلّا جَمیلا "خاک کرد
ابتلای انبیا جمعا بلای زینب است
دختر حیدر کجا و کوچه و بازارها..
مردن ما کمترین درک عزای زینب است
#جواد_حیدری
#سید_پوریا_هاشمی
@raziolhossein
#امام_حسین
#اسارت
#کوفه
چهها که با دل زینب نکرده این کوفه؟
تو نیسوار و منم کوچهگرد این کوفه
چه سنگها که نشد پرت سوی محمل من
به دستهای زن و طفل و مرد این کوفه
من از فراق نگارم عزا گرفتهام و
گرفته جشن ظفر فرد فردِ این کوفه
ادامهدار شده خاطرات کرب و بلا
چه آتشیست به پا در نبرد این کوفه
به جای نان و رطبهای هر شب بابا
چه لقمهها که نصیبم نکرده این کوفه
به خاندان رسول خدا کنایه زدند
چه داغ کرده دلم، قلب سرد این کوفه
نخوان دگر سر نیزه برایشان قرآن
که سکه میخورد آقا به درد این کوفه
بخوان دعای فرج تا بیاید آن مردی
که پاسخیست خدایی، به عهد این کوفه
#حسین_ایمانی
@raziolhossein