#حضرت_رسول_ولادت
به نام قبله شاه نجف، به نام نبی
منم غلام علی و منم غلام نبی
علی و فاطمه، داماد و دخترش هستند
چه بیش ازین بنویسیم از مقام نبی
نوشته اند سخن گفته در شب معراج
خدا به لهجه ی حیدر ، به احترام نبی
به آنکه تهمت هَذیان به او زده لعنت
همیشه وحی گره خورده با کلام نبی
بگو به دشمن حیدر ، خدا خدا نکند
علی علی است مناجات صبح و شام نبی
بگو که اشهد انَّ علی ولی الله
بگیر هر چه که میخواهی از رسول الله
........
سلام حضرت ِاز درک ما ، فراترها
سلام سایه بالاسر ابوذرها
به جز تو نیست کسی در جهان علی پرور
به جز تو نیست کسی سید پیمبرها
تو با علی و خدیجه قیامتی کردید
که نیست تا ابدالدهر ، کار لشکرها
جماعتی که همه دشمنان هم بودند
شدند با هنرت خواهر و برادر ها
هنوز هم که هنوز است نام فاطمه ات
نشانده لرزه به جان تمام ابترها
بزرگ و کوچک نسلت همیشه سلطانند
غلام خانه ی این قوم ، تاجدارانند
........
تو نور عالم امکان ، تو ماه تابانی
تو قبله ای ، تو مرادی ، تو جان جانانی
ز پای تا به سر تو مکارم اخلاق
تو قبله گاهِ تمام مهربانانی
به آشنا ، به غریبه ، به کافر و مومن
رسیده بخشش و لطفت ، تو مثل بارانی
تو آن شهنشهِ خاکیِ روزگاری که
نه حاجبی به سرایت بُوَد نه دربانی
بزرگواری و کارَت عطای بی منت
غم دل همگان را نگفته می دانی
به یُمنِ مَقدم تو بتکده ، مصلا شد
زمین ز خواب زمستانی ِخودش پا شد
......
جهان برای همیشه است ، آرزومندت
شده هوایی ِ شصت و سه سال لبخندت
چه ساده عاشق خود کرده ای دو عالم را
یگانه ای و زمانه ، ندیده مانندت
قسم به جان ِ که از اهل آسمان و زمین
به جز تو خورده به قرآن خود ، خداوندت ؟
خدا ز دامن تو دست من جدا نکند
خدا رهام نگرداند هرگز از بندت
هزار شکر که مدیون صادقت هستم
ره نجات به من یاد داده فرزندت
همان که خواسته ای شد ، مسیر عاشقی ام
هزار شکر خدا را امام صادقی ام
.....
همیشه بر سر این سفره میهمان هستم
همیشه شامل این لطف بی کران هستم
نه دلبریست مرا جز نوادگان شما
نه جیره خوار و فدائی این و آن هستم
بگو چه بهتر ازین خواهم از تو من دیگر
به زیر سایه ی زهرای مهربان هستم
شنیده ام که تویی عاشق حسینی ها
منم همان که رفیق حسینتان هستم
درین زمانه که دلسوز و تکیه گاهی نیست
"به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست"
#محمد_حسین_رحیمیان
@raziolhossein
#حضرت_رسول_ولادت
#امام_صادق_ولادت
#دوبیتی
سنگ حَجر نشانه ی خال او
باغ بهشت است به دنبال او
زمزمه ام هفده ماه ربیع
سلام بر "محمد و آل" او
#محمد_حسن_بیات_لو
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
نظر به بندگان اگر، ز مرحمت خدا کند
قسم به ذات کبریا، ز یمن مرتضی کند
خدا چو هست رهنمون، مگو دگر چرا و چون
که او کند هر آنچه را که حکمت اقتضا کند
ز قدرت یَدُ اللَّهی، کسی ندارد آگهی
وسیلهاش بُود علی، خدا هر آن چه را کند
به جنگ بدر و نهروان، علی است یِکّه قهرمان
نگر که دست حق عیان ، قتال اشقیا کند
به روی دوش مصطفی، نهد چو پای مرتضی
نگر به بت شکستنش، که در جهان صدا کند
به رزم خندق و اُحُد، به قتل عَمْرو عَبْدُوُد
خدا به دستِ دست خود، لوای حق بپا کند
چو افضل از عبادتِ خلایق است، ضربتش
علی تواند این عمل، شفیع ماسِوی کند
به پیشگاه کردگار، ز بس که دارد اعتبار
دُیون جمله بندگان، تواند او ادا کند
نماز، بی ولای او، عبادتی است بیوضو
به منکر علی بگو، نماز خود قضا کند
هر آنکه نیست مایلش، جفا نموده با دلش
بگو دل مریض خود، به عشق او شفا کند
علی ست آن که تا سحر، سرشک ریزد از بصر
پی سعادت بشر، ز سوز دل دعا کند
علی انیس عاشقان، علی پناه بیکسان
علی امیرمؤمنان، که مدح او خدا کند
پس از شهادت نبی، که را سِزَد به جز علی
که تا به حشر آدمی، به کارش اقتدا کند
قسیم نار و جنتّش، ترازوی محبّتش
که مؤمنان خویش را، ز کافران جدا کند
گهی به مسند قضا، گهی به صحنۀ غزا
گهی به جای مصطفی، که جان خود فدا کند
علی است فرد و بینظیر، علی مجیر و دستگیر
که نام دلگشای او، گره ز کار وا کند
زکار قهرمانیش، پر است زندگانیش
نگین پادشاهیش، به سائلی عطا کند
امیر کشور عرب، ثنا کنان، دعا به لب
برد طعام نیمه شب، عطا به بینوا کند
ز کوی شاه اولیا، که مهر اوست کیمیا
کجا روی، بیا بیا، که دردها دوا کند
کنیم چونکه های و هو، به پیشگاه لطف هو
خدا نظر کند به او، علی نظر به ما کند
دل علی گداخته، که با زمانه ساخته
امام ناشناخته، ز خلق شکوهها کند
پس از وفات فاطمه، کشید دامن از همه
که ختم عمر خویش را، به کنج انزوا کند
ز قبر بنت مصطفی، کجا رود علی، کجا
که نیست یار آشنا، دلش ز غم رها کند
سرشک بر دو عین او، ز اشک زینبین او
که گریه بر حسین او، به یاد کربلا کند
علی غریب و خون جگر، ز هجر یار نوحهگر
کنار آن جدار و در، اقامۀ عزا کند
)حسان) بگیر دامنش، قسم به حقّ محسنش
گره گشای انبیا، حوائجت روا کند
#حبیب_الله_چایچیان #حسان
@raziolhossein
#حضرت_رسول_ولادت
#امام_صادق_ولادت
#دوبیتی
روئید چو عطر گل حیاتی دیگر
در مکه و یثرب ، برکاتی دیگر
" بر خاتم انبیا محمد صلوات "
بر حضرت صادق صلواتی دیگر
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
هرچه داریم همه از کَرَمِ فاطمه است
دوجهان قطره ای از موجِ یَمِ فاطمه است
آن بهشتی که خدا وصف به قرآن کرده
گوشه ای از حَرمِ مُحترمِ فاطمه است
هرکسی عزَّتِ خود را زِ خدا می طلبد
راهِ آن خاک شدن بر قَدَمِ فاطمه است
هست جبریل دُعاگوی مُحِبُّ الزَّهراء
تا زمانی که به زیرِ عَلَمِ فاطمه است
جُز خدا هیچ کسی بر حَرَمَش مَحرَم نیست
قبله ی کعبه به سمتِ حَرَمِ فاطمه است
نامِ حیدر که روی دربِ جَنان حَک شده است
نقش و طرّاحیِ آن با قَلَمِ فاطمه است
نُه فَلَک فیض زِ ایّامِ ظُهورش بُردند
نوحه ی عرش بر آن عُمرِ کَمِ فاطمه است
هرکسی که به حمایت زِ ولایت برخاست
می توان گُفت که او هم قَسَمِ فاطمه است
پَرچم فاطمیّه تا به قیامت بالاست
صاحبِ روضه ی او مُنتَقِمِ فاطمه است
#رضا_رسول_زاده
@raziolhossein
#حضرت_رسول_ولادت
#امام_صادق_ولادت
#دوبیتی
الهی من چه می بينم ز احمد،
چه زيبا منظری دارد محمد
مبارك بر علی و دخت احمد،
طلوع صادق وجشن محمد
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
#تبری
ایا گرفته تو اندر سرای جهل، مقام!
تهی ز دانش و غرقه میان بحر ظلام
ایا ز غُمری دائم فسوس گشتهی دیو
ز مصطفی به تو بر صدهزار گونه ملام
ایا گسسته ز حبل خدا و دعوت حق!
به کام خود به سرت کرده است دیو، لگام
ایا مخالف اسلام و راه دین هدی!
کشیده گردن از بیعت اولوا الارحام
ره صواب ندانی همی ز راه خطا
ره حلال ندانی همی ز راه حرام
نه مشک بازشناسی همی ز پُِشک سیاه
نه عود و عنبر و کافور را ز سنگ رُخام
نه حق ز ناحق دانی، نه بنده را ز خدای
نه مرد ناقص پرعیب را ز مرد تمام
همی ندانی ای کوردل ز غُمری خویش
که احمد قُرَشی را وصی که بود و کدام
نگر که پای، ابر کتف مصطفی که نهاد
بتان ز کعبه که افکند و پاک کرد مقام
نگر که از پس پیغمبر خدای، بزرگ
کدام بود به علم و به دانش و احکام
نگر که مهتر آل نبی که بود از اصل
نگر که خالق جبّار را که بُد ضرغام
نگر که سرمد، شمشیر خویشتن به که داد
به که سپرد پیمبر پس از فراق، حُسام
نگرکه بن عم و داماد مصطفی که بُد است
نگر که فضل که را کرد از بنی اعمام
نگر که کردش ترویج دین و بودش یار
ولی که بود ابر ذوالجلال و الاکرام
نگر که دستِ که بگرفت مصطفی به غدیر
که را امام هدی خواند فخر و زین انام
یکی فضیلت بُد بیش از این امام تو را
همی دهی به دل خویش اندر این آرام؟
اگر به غار بُد او یار مصطفی یک شب
بدین فضیلت بایدْش، سروری فرجام؟
چهل شبانروز ابلیس بُد به نوح نبی
بدان سفینهی پرآب اندرونْش مقام
و گر به پیری کس را رسد امامت خلق
کسی به پیری ابلیس بُد در آن ایّام؟
ایا مُناصب دلکور ابله ملعون!
ز کوربختی دائم در اوفتاده به دام
مرا امام هم از جایگاه وحی خداست
ز جایگاه نبی مر تو را امام کدام؟
امامم آنکه به پیش بتان نکرده نماز
نکرده جز ملکالعرش را صلوة و صیام
امامم آنکه خداوند علم و شمع هدی است
امامم آنکه تقی و نقی و ز اصل کرام
امامم آنکه به مال کسان نکرده طمع
نخورده مال یتیمان، حلال خورده مدام
امامم آنکه به زرّ و درم نشد مشغول
از این بعید نبود ار همیشه بودش وام
امامم آنکه نبی گفت: یا ولیّ الله!
تویی مرا دل و جان و منم تو را اجسام
امامم آنکه کتاب خدای، جمع او کرد
پس از "محمّد پیغمبر"، اوست شاه و امام
امامم آنکه فدا کرد تن به جای نبی
ز وقت خفتن تا وقت نور دادن بام
امامم آنکه بُد اندر رکوع، سائل را
بداد خاتم از بهر خالق علّام
امامم آنکه بکردی به ضربتی به دو نیم
اگر بر آهن و بر سنگ بر زدی صمصام
امامم آنکه به روزه بدی سه روز و سه شب
طعام داد به سائل به وقت خوردن شام
امامم آنکه بر او و بر اهل خانهی او
خدای عرش فرستاد از بهشت، طعام
امامم آنکه خدای بزرگ، روز غدیر
به فضل کرد به نزدیک مصطفی، پیغام
امامم آنکه به جز طاعت خدای نکرد
بر او امام پسندی تو عابد اصنام؟
امامم آنکه ابا مصطفی به روز قضا
بُوَد ابر لب حوض و به دستش اندر جام
امامم آنکه علیرغم این مَناصب را
لوای حمد به دستش بُوَد به روز قیام
امامم آنکه امید شفاعتم همه اوست
که در محبّت او در شوم به دار سلام
ایا منافق مردود و مرتد بدکیش!
ز جهل، سُخته و در راه دین احمد، خام
تو خویشتن را "سنّی" و نیک میدانی؟
تو زآن گروهی کایزد شناخت "کالانعام"
تو هیچ چیز نمیدانی از مسلمانی
به جز "سلام علیک" و دگر "علیک سلام"
اگر تو خواهی مؤمن شوی بیا بشنو
ز قول شاعر #سوزنگر این درست کلام
که شعر او دل هر پاک را چو نقره و زر
کند به دعوت و بیرون برد ز سر، سرسام
#سوزنی_سمرقندی
پُِشک: پشگل.
رُخام: سنگ مرمر، سنگ سفید و نرم.
غُمری: ناآزمودگی، ناشیگری.
مُناصب: بدی آشکار کننده.
مَناصب: رتبهها، منصبها.
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
#تبری
قسم به خالق بیچون و صدر و بدر انام!
که بعد سید کونین، حیدر است امام
امام اوست به حُکم خدا و قول رسول
که مستحقّ امامت بُوَد به نصّ کلام
امام اوست که چون پای در رکاب آورد
روان به طیّ لسان هفت سبع کرد تمام
امام اوست که قائم بُوَد به حجّت خویش
چراغ عاریت از دیگری نگیرد وام
امام اوست که بخشید سر به روز مصاف
بدان امید که بیگانه را برآید کام
امام اوست که قرص خور از اشارت او
به جای فرض پسین، بازگشت از ره شام
امام اوست که انگشتری به سائل داد
نهاد مُهر رضا بر لب و نخورد طعام
امام اوست که داند رموز منطق طیر
نه آن که رهزن مردم شود به دانه و دام
امام اوست که دست بریده کرد دُرست
نه آن که کرد به صد حیله، وصله بر اندام
امام اوست که خلق جهان غلام ویند
نه آن که از هوس افتد به زیر بار غلام
تو ای که اهل حسد را امام میدانی!
گشای چشم بصیرت، اگر نهای سرسام
کدام از آن دو سه در حلّ مشکلات یکی
به علم و فضل و هنر داد خصم را الزام؟
کدام از آن دو سه بیگانه، در طریق صواب
نهادهاند به انصاف و آشنایی گام؟
کدام از آن دو سه یک روز در مصاف و نبرد
به قصد دشمن دین برفروخت برق حسام؟
من آن امام نخواهم که بهر باغ فدک
کند ز ظلم به فرزند مصطفی، اِبرام
من آن امیر نخواهم که آتش افروزد
بر آستانهی کهف انام و صدر کلام
من آن امام نخواهم که در خلا و ملا
برند تا به ابد مردمش به لعنت، نام
به گرد خوان مروّت چگونه ره یابد؟
کسی کش آرزوی نفس کرده گرده و خام
قبول عایشه بگذار و بیعت اجماع
چه اعتبار به قول زن و تعصّب عام؟
خسی اگر بگُزینند ناکسان از جهل
مطیع او نتوان شد به اعتقاد عوام
گُل مراد کجا بشکفد ز غنچهی دل؟
تو را که بوی محبّت نمیرسد به مشام
میانهی حق و باطل چگونه فرق کند؟
مقلّدی که نداند حلال را ز حرام
چه خیزد از دو سه نااهل در علفزاری؟
یکی گُسسته مِهار و یکی فکنده لجام
اسیر چاه طبیعت کجا خبر دارد
که مبطلات کدام است و واجبات کدام؟
به مِهر شاه که اوقات از آن شریفتر است
که ذکر خارجی و ناصبی کنیم مدام
وگر نه تودهی اخگر شود دمی صد بار
ز برق تیغ زبانم سپهر آینهفام
در آن زمان که شریعت به دست ایشان بود
مدار کار شریعت نداشت هیچ نظام
دو روزه مهلت ایّام آن سیهبختان
ز اقتضای قضا بود و گردش ایّام
هزار شکر! که این اعتبار بیبنیاد
چو عمر کوته دونهمّتان نداشت دوام
زند معاویه در آتش جهنّم، سر
چو ذوالفقار علی سر برآورد ز نیام
به مُبدعی که مسمّا به اسم "اللّه" است!
به نور معرفت ذوالجلال و الاکرام!
به گوهر صدف کاینات یعنی دل!
به انبیای کرام و به اولیای عظام!
که در حریم دلم داشت بامداد ازل
فروغ روشنی مهر اهل بیت، مقام
#فغانی از ازل آورده مِهر حیدر و آل
به خود نساخته از بهر التفاتِ عوام
سفینهی دلم از مدح شاه، پُرگهر است
گواه حال بدین عِلم، عالم علّام
به طوفِ کعبهی اسلام تا چو اهل صفا
کبوتران حریم حرم کنند مقام،
شکسته باد دل خارجی چو طرّهی دال!
خمیده باد قد ناصبی چو حلقهی لام
#بابافغانی_شیرازی
@raziolhossein
#امام_صادق_ولادت
#دوبیتی
از عرش پیام سرمدی آوردند
به به چه مَه زبانزدی آوردند
در روز ولادت "امام صادق "
یک دسته گل محمدی آوردند
#محمد_حسن_بیات_لو
@raziolhossein
#حضرت_رسول_ولادت
چهره انگار... نه، انگار ندارد، ماه است
این چه نوریست که در چهره ی عبدالله است؟
این چه نوریست که تاریکی شب را برده
دل مرد و زن اقوام عرب را برده
این چه نوریست که پر کرده همه دنیا را
راهی مکه نموده ست یهودیها را
جریان چیست؟ فقط اهل کتاب آگاهند
همه انگشت به لب خیره به عبداللهند
همه حیرت زده، نوری که معما شده است
چند وقتی ست که در آمنه پیدا شده است
شور تا در دل انس و ملک و جن افتاد
چارده کنگره از کاخ مدائن افتاد
غیر از این هر خبری بود فراموش شد و
ناگهان آتش آتشکده خاموش شد و
طالع نیک امیران جهان بد افتاد
ته جام همه شان عکس محمد افتاد!
طفل همراه خودش بوی خوش گل آورد
مثنوی رام شد و رو به تغزل آورد
چهره آرام، زبان نرم، قدم ها محکم
قامتی راست، تنی معتدل، ابرویی خم
گفتم ابرو، نه! دو تا قوی سیاه عاشق
که لب ساحل امنند ولی دور از هم
لب بالایی او آب بقاء کوثر
لب پایینی او آب حیات زمزم
دست، تفسیرگر خیرالامور اوسطها
آنچه کرده ست کرامت نه زیاد است نه کم
چون «لما» زینت «لولاک خلقتُ الافلاک»
هم نگین است به انگشت فلک هم خاتم
دخترش از سه زن برتر عالم برتر
همسرش هم رده با آسیه است و مریم
قدر او را ولی افسوس که «من لم یعرف»
علم او را ولی افسوس که «من لم یعلم»
هرچه گفتیم کم و منزلتش بیشتر است
پیش او خوارترین معجزه شق القمر است
هرکه با نیتی از عشق محمد دم زد
«دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد»
محرم راز، علی باشد و باشد کافیست
جمع دست علی و دست محمد کافیست
و علی معنی « اکملت لکم دینکم» است
شاهد گفته ی من خطبه ی قرای خم است
منکران شاهد عینی غدیرند! دریغ
سند بیعت خود را بپذیرند؟! دریغ
باز از خصلت او با دگران میگوید
آنچه در باطن او دیده عیان میگوید
پیش پیری که به جنگاوری اش می بالد
از جوانمردی سردار جوان میگوید
«سود در حب علی است و زیان در بغضش»
با عرب باز هم از سود و زیان میگوید
حرف این است: «فهذا علیٌ مولاکم»
یک کلام است که با چند بیان میگوید
□
خواست چیزی بنویسد دم آخر... افسوس
یک نفر گفت محمد هذیان میگوید
#محمد_حسین_ملکیان
@raziolhossein
#حضرت_رسول_ولادت
آن صبح رو که مطلع شعرم جبین اوست
موسی به دین اوست و عیسی به دین اوست
هر حلقه حلقه حلقه ی آن گیسوی شبش
آورده است سلسله ای را به مذهبش
پیچیدگی زلفش، حل المسائل است
با عقل و عشق، نیم نگاهش معادل است
زانو زده ست منطق و عرفان برابرش
حکمت نشانده فلسفه را پای منبرش
استاد حل مسئله با غمزه می شود
درد دلش دعای ابوحمزه می شود
هرکس که دیده جذبه ی او را موافق است
بهلول مبتلا به جنون نیست، عاشق است
از عطر او بهار گرفته است شمه ای
شیخ الائمه است ،چه شیخ الائمه ای
او هرچه داشته سر پیمان گذاشته
از جان گذشته ای ست که از جان گذاشته
آتش زدند پشت در او که سال ها
پشت در تمامی شان نان گذاشته
آن قدر صادق است که از رزق بچه هاش
برداشته، برای یتیمان گذاشته
حق گفته ام اگر که بگویم پیمبر است
از خود به ارث بس که مسلمان گذاشته
هر مجتهد که دست به دامان او زده ست
در اجتهاد، دست به قرآن گذاشته
دشمن اگر که ترس ندارد از او چرا
این قدر در بقیع، نگهبان گذاشته؟
آن قدر ساده است حریمش که فاخته
از شش جهت امام ششم را شناخته
#محمد_حسین_ملکیان
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
پروانه می سوزد که خاکستر نشین باشد
خوب است حال و روز عاشق اینچنین باشد
رو به کس دیگر نخواهد زد هرآنکس که
محتاج اولاد امیرالمومنین باشد
#مصطفی_یوسفی
@raziolbossein