eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.7هزار دنبال‌کننده
610 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دهمین امامم و خون جگرم کس نداند که چه آمد به سرم بخدا از طعنه ها راحت شدم گرچه سوخت از زهر کینه پیکرم چی بگم چه درد و رنجی کشیدم چی بگم چه صحنه هایی رو دیدم بدتر از همه اینا بگم چی بود حرفای ناروایی رو شنیدم یکسره دشمن منو داده عذاب دیده ام پر خون و سینه ام کباب نیمه شب با دستای بسته خدا منو بردن توی مجلس شراب بجز از این مجلس می خوارگی قامت من از غمی تا نشده شکر حق اینجا دیگه با کعب نی پای زن تو مجلسش وا نشده یاد عمه زینبم افتادم و یاد اون ساعت که سخت از پا نشست بخدا قسم ازش نمی گذرم اونی که غرور عمّه مو شکست با کف دست بی بی های کوچولو صورتاشونو پوشونده بودنو به نقاب و پوشیه نیاز نبود آخه صورتا همه کبودنو بمیرم برای دردای حسین وسط طشته مگه جای حسین پیش چشم دخترش،یزید پست خیزرون میزد به لبهای حسین @raziolhossein
. لبریز از عشق و ماتم است این وادی ارثی شده این غربتِ مادرزادی زهری که سراپای حسن را سوزاند جوشید و رسید به امامِ هادی @raziolhossein
کاش چون شیر که در پای تو افتاد به خاک اسب ها از تنِ جدّ تو حیا می کردند @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
شبهای جمعه میرسد با اشک و آه و زمزمه زهرا کنار قتلگه ام‌البنین در علقمه ام‌البنین گلبوسه بر دست بریده می‌زند با گریه زهرا بوسه بر حلق دریده می‌زند @raziolhossein
در چشم ها باران رحمت را نگیر از ما این سجده ی بر روی تربت را نگیر از ما هر چند ما کفران نعمت کرده ایم اما این بار لطفی کن ، وَ نعمت را نگیر از ما ما سربلند از امتحان بیرون نمی آییم این اشک های بینِ هیئت را نگیر از ما یک روز باید عشق را ثابت کنیم ، آقا حالا که وقتش هست ، فرصت را نگیر از ما یا لَیتَنا کُنا مَعَک گفتیم‌ ، آقا جان لطفی کن و این آه حسرت را نگیر از ما نوکر میان روضه ها همصحبت مولاست این لحظه های گرم صحبت را نگیر از ما ما سالها با اشکهامان زندگی کردیم این سوز و آه و اشک و خلوت را نگیر از ما @raziolhossein
هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه ات ؟ کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم ؟ بشکند دست کسی که دست بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست سالها دنبال آن انگشت بی انگشترم مثل من پیشانیت با تیزی سنگی شکست درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم @raziolhossein
سودش فراوان ست و خیرش نیز بسیار است آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است یاد من و دربدری های دلم باشید پروانه ای دیدید اگر تا صبح بیدار است معشوق زیر منت عاشق نخواهد بود صدبار قربانش شوم بازم طلبکار است عاشق شدن هم سوختن هم ساختن دارد بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست هرکس که عاشق میشود ذاتاً گرفتار است بی تو همین که زنده میمانم گنهکارم بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است فکر من جامانده ی وامانده هم باشید ای کاروان آهسته تر؛ در پای من خار است با گریه کار طفل بهتر راه میافتد گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است امروز باید یار را با گریه راضی کرد فردا که اعلامیه ی ما روی دیوار است چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است جز گریه از ما فاطمه چیزی نمیخواهد نوکر که گریان نیست نوکر نیست ؛ سربار است گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا این گریه های ما فقط گرمی بازار است . . . دخت علی مرتضی اینجا چه میخواهد؟!! زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است @raziolhossein
از خدا آمده ام تا به خدا برگردم پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم ؟ می روم پشت سرم آب مریز ای مادر وطن مادری آنجاست ، چرا برگردم ؟ من به پابوسی آن سرور بی سر برسم وای اگر از حرمش بی سر و پا برگردم کفن و چادر و انگشتر ، سوغاتم نیست بگذارید که با شرم و حیا برگردم سر پرواز به سوی غم دیگر دارم می روم شام مگر با اسرا برگردم دل بیمار فقط از تو شفا می خواهد شب جمعه است دلم کرب و بلا می خواهد @raziolhossein
عقیدۀ همه یاران به اتفاق این‌ست که اشک شور بیاد حسین شیرین‌ست کنار قتلگه تو به گریه جان دادن ز وعده‌ها که به‌خود داده‌ام یکی این‌ست تو سیدالشهدایی، تو کشتۀ اشکی منم که مذهبم عشق تو گریه‌ام دین ست سلام حضرت صادق به هر که از داغت همیشه سفرۀچشمش به اشک رنگین‌ست ز اشک دیده جهان را به آب خواهم بست کنون که مرهم تو گریۀ محبّین ست گرفتم اینکه سرت را به‌دیر، راهب شست ز تشنگی لب پاکت هنوز پُر چین‌ست لبی که بر سر نی آیه‌ها تلاوت کرد لبی که از ضربات یزید خونین‌ست جبین‌شکسته‌به‌سنگ ولبت نشسته به‌خون بمیرم این‌که سرت مجمع‌المضامین ست سرم فدای سرت کان سر منوّر تو گهی میان تنور وگهی به خرجین ست شکست پشت فلک خواهرت اسارت رفت شکست پشت فلک بسکه داغ سنگین ست به آب دیدۀ خود غرق می‌شوم نه عجب شنیدم اینکه به زخم تو اشک تسکین‌ست عقیدۀ همه یاران به اتفاق این است که شور گریه بیاد حسین شیرین ست @raziolhossein
با گریه های ماتم تو بس که خو کردم ازآب روی دیده کسب آبرو کردم یک بار تا مهمان من باشی تمام عمر صحن و سرای دیده ام را شستشو کردم پاره گریبانی که از دوری تو دارم با تار و پود گریه و آهم رفو کردم گفتم همه حاجات خود را ابتدا اما درانتها تنها حرم را آرزو کردم مویم پریشان شد اگر تقصیر دلتنگی است بس درد و دل با خویش هر شب موبه مو کردم دیوانه ام  گفتند  این مردم ز بس آقا با عکس های کربلایت گفتکو کردم هر زائری آمد گرفتم بین آغوشم از سینه اش شش گوشه ات را خوب بو کردم @raziolhossein
خواهم ز خدا كه بی ولايم  نكند غرق گنهم ولی رهايم نكند يك خواسته دارم از خدای تو حسين در هر دو جهان از تو جدايم نكند @raziolhossein