eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
557 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گه سخن گفت به کلثوم و حسین و زینب گاه آهسته سخن گفت به گوش حسنش حسنم مرد جزامی همه شب منتظر است تاکنی دور ز دل غصه و درد و محَنش هر یتیمی که نظر کردی و نانش دادی از ره لطف تو بگذار غذا در دهنش حسنم ایندم آخر بگو از یاس علی بگو امروز تو از لحظه ی پرپر زدنش حرفی از کوچه نگفتی به من،امروز بگو دیدی آنروز کتک خوردن و سیلی زدنش نیستی گرچه تو در کرب و بلا،غصه نخور دو گل ناز تو هستند میان چمنش قاسمت زیر سم اسب لگد کوب شود می شود هم قد و هم قامت عباس تنش استخوانهای یتیم تو شود نرم حسن می شود زیر و زبَر از سُم مرکب بدنش شائق این را برسان برهمه عالم،که علی اصل دین است و خدایی است تمام سخنش @raziolhossein
دخترم اشک مریز و بنشین در بر من لختی آرام که باشد نفس آخر من بعد سی سال به سر آمده هجر من و یار عطر زهراست که پیچیده به دور و بر من خوب شد زخم سرم را ز تو پنهان کردم تاب این صحنه نداری که ببینی سر من صبر کن گریه مکن غصه و غم در راه است دیدی اینجا تو فقط خون به روی بستر من وای از کرب و بلا تنگی گودال و حسین حرف گودال شد و سوخت همه پیکر من آن زمانی که حسینم به زمین می افتد سعی کن روی بلندی نروی دختر من روبرویت بدنش روی زمین می غلتد بود در خواب همین صحنه به چشم تر من شائق،از شعر تو زهرا نه فقط سوخت دلش سوخت در عرش دل هم پدر و مادر من @raziolhossein
عاميانه اي براي اميرالمؤمنين عليه السّلام از زبان يتيمهاي كوفه رو لباي ما يتيما بعد از اين حتّي يه ثانيه لبخند نمياد كاش ميشد خون ماهارَم بريزن حالا كه خون سرش بند نمياد --------------------------- اي خدا كاشكي طبيب شهرمون كاري واسه اين جراحــت بكنه كاش نگه به پسر بزرگترش بگــيد آقاتــون وصيّت بكنه ---------------------------- دره خونه ش ميشينيم گريه كنون كاسه هاي شير توي دستامونه به حسن با گريه ميگيم آقاجون شنيديم ، شير دواي بابامونه !!! ----------------------------- باچشاي غرق اشك و خون حسين ميگه بسّه بچه ها ديگه پـاشين انگاري كه با نگاش به ما ميگه كاشكي بَعدَنم همينجوري باشين ----------------------------- امّا... بعضي از همين يتيما كه حالا به نشستن دم اين خونه خُـوشن واسه چند تا قطره آب تو كربلا بچّه ي شيرخوارشونـم ميكُشن @raziolhossein
ای آبروی هر دو جهان يا علی مدد فرياد ذوالفقار زمان يا علی مدد ای لنگر سفينه ی آدم و هستی اش ای ناخدای كشتی جان يا علی مدد رو بر خدا و چشم به مهر تو بسته ايم ای ناجیِ قيامت مان يا علی مدد مولای من آقای من امام من علی ست سلطان شيعيان جهان يا علی مدد حق را به نام نامیِّ تو سكّه می زنند ای والی بهشت جنان يا علی مدد لغزيده پای امت اگر در سراب خويش ما را به عافيت برسان يا علی مدد پيوند اشتياق تو در سينه های ما آقا كرانه تا به كران يا علی مدد هر كس شود فدايی علی مقدس است شيرخدای روز عيان يا علی مدد ما را به لحظه های عبور از صراط دوست ياری كنی به قفل دهان يا علی مدد هر آرزو به مقصد و منزل نمی رسد الا به ذكر " ياعلی " به زبان يا علی مدد ای ساقی پياله ی كوثر به حق عشق ادركنی ای اميد كسان ؛ يا علی مدد آوای يا علیِ تو ميراث همدلی ای آبروی اهل اذان يا علی مدد @raziolhossein
شبي هم اين دل ما انتخاب خواهد شد براي خلوت اُنست خطاب خواهد شد مكش زخيمه دلها عمود مِهرت را كه آسمان به سرما خراب خواهد شد كسي كه مهر علي در قنوت او جاري است دعاي نيمه شبش مستجاب خواهد شد ميان مردم صاحب نظر اگر برود غلام در گهت عاليجناب خواهد شد كوير را نفس قنبرت كند دريا سراب نام تو نشنيده آب خواهد شد به قدر فهم كمم هم اگر كه بنويسم فضايل تو هزاران كتاب خواهد شد چه ديده بود پيمبر كه گفت در اين ماه محاسن تو به خونت خضاب خواهد شد جواب خلقت خلقي و از بد دنياست كه زخم فرق سر تو جواب خواهد شد امام اول دنيا پس از شهادت تو امام كشتن اين قوم باب خواهد شد يكي به سوده الماس پاره پاره جگر یکی ز فرط عطش دل كباب خواهد شد پس از تو كار به جايي رسد در اين دنيا كه صيد حرمله طفل رباب خواهد شد @raziolhossein
شب بود و می رفتند حیدر را بشویند آئینه ی الله اکبر را بشویند از آسمان آمد کمک ،تنها نمی شد تا پیکر ساقی کوثر را بشویند باور نمی کردند ، آیا این علی بود ? یعنی چگونه روح باور را بشویند بر مغتسل خوابیده بود آرام و مظلوم تا بچه ها زخم مکرر را بشویند پیشانی اش دارد عجب زخم عمیقی باید کمی آرام تر سر را بشویند زخم فدک ، داغ مدینه تازه شد وای انگار می رفتند مادر را بشویند @raziolhossein
به چاه می رود آن کس که رفت از بیراه علی است راه و شبم را علی است آری ماه به چاه گفت و غمش را به سینه ی او ریخت علی نداشت مگر یار دیگری جز چاه علی نه گریه نه افسوس ، یار می خواهد ندید از من و امثال ما به غیر از آه چه بی حیاست کسی که بگوید از حیدر ولی دروغ ببندد به حضرتش گهگاه بگو که روزه ی باطل گرفته مردی که دروغ بسته به قول علی ولی اللّه بگو به هر که نفهمیده بیعت او را غدیر را بشناسد به عادَ مَن عاداه @raziolhossein
ای که توحید از وجودت یافته تمثال ها در نبوت احمدی و ، در امامت  آل ها نور تو دیدند، چون خورشید، حتی کورها مدح تو خواندند، چون آیات، حتی لال ها در فصاحت پیش تو صف بسته قدهای الف در بلاغت نزد تو خم گشته قد دال ها کن تلاوت (ما لها) را تا زمین بشناسدت معنی (انسان) تویی در سوره ی (زلزال)ها جامه ی جنگ تو بی پشت است و در وقت نبرد هیچ کس چون تو نکرد از مرگ استقبال ها سنگ بستن بر شکم سهم تو گشته از جهان داغ شد دست عقیل از سهم بیت المال ها جامه های پر بها تر را به قنبر داده ای تا وجود اطهرت ، عریان شد از آمال ها در نمازت تیر از پای تو بیرون میکشند در نمازت تیغ بر فرقت زند دجال ها تو به سجده رفتی و شمشیر پشتت سجده رفت رب کعبه رستگارت دید در آن حال ها گفتی از غیرت اگر مردی بمیرد عیب نیست وقتی از پای زنی غارت شود خلخال ها غیرت اللهی و حق داند که بر تو چه گذشت از غلاف تیغ و... از رنگ کبود بال ها ای که بخشیدی به سائل خاتم خود را ببین کربلا تکرار شد این قصه در گودال ها @raziolhossein
هیچ کس نشناخت دردا! درد پنهان علی چون کبوتر ماند در چاه شب افغان علی چون علی نشناخت خود را در جهان، یک حق‌شناس ماند در آیینه سیمای درخشان علی از علی کی زودتر ای صبح، سر برداشتی؟ یک شب از بالین شب تا صبح پایان علی گرچه ای بغض، آبرویت را علی هرگز نریخت همچو سنگ آویختی دست از گریبان علی چاشنی دارد اگر مرگ و حیات از شور عشق آبرویش مایه دارد از نمکدان علی از دهانی بر دهانی می‌رود چون بوی گل قصهٔ از گوش‌های خَلْق پنهانِ علی در میان آید اگر پای عدالت می‌نهد داغ بر دست برادر، خشم سوزان علی پرچم فتحی درخشان بود در روز نبرد چون درفش صبح صادق، گَرد جولان علی کودک باهوشِ عقل و علم بازیگوش را با هزاران خون دل، پرورده دامان علی در کویر خاک، باغ لاله پوش کربلا هست چشم انداز سبزی از گلستان علی کعبه از شوق لقای او گریبان چاک زد هست یعنی کعبه هم از سینه چاکان علی! نقش آن چاک گریبان، ماند در بیت عتیق تا نشانی باشد از زخم نمایان علی ای غم! از درد علی، بویی نیاوردی به دست عودسان هر چند عمری سوختی جان علی نالهٔ مجروح دارد ساز غم، امشب مگر خورده زخم از ناترازان فرق میزان علی؟ داده بود انگشتری را بر گدای دیگری داد جان را بر شهادت، لطف حیران علی در میان تنگ‌دستی‌ها، شهادت مرده بود گر نبود او را دمادم روزی از خوان علی کی شهادت با علی یک‌دم جدایی داشته‌ست؟ بوده این مسکین تمام عمر، مهمان علی! با شهادت از رگ گردن علی نزدیک‌تر او در این حسرت که بیند روی تابان علی نیست چندان اعتباری گوهر جان را، «فرید»! تا بگویم ای سر و جانم به قربان علی @raziolhossein
کنار من ، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان ، پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی ، شرر نکنید اگر چه قاتل من کرده سخت بی ‌مهری به چشم خشم ، به مهمان من نظر نکنید اگر چه بال و پرکودکان کوفه شکست شما چو مرغ ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شب ‌ها گذرگه من بود بدون سفره ی خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید @raziolhossein
کوفیان بهر علی امشب عزاداری کنید تا سحر با زینبم از دیده خون جاری کنید بر غریبی علی با کودکان بی پدر در کنار سفره های بی غذا زاری کنید تا که بودم کس نشد از مهر یار من ولی در عزای من یتیمان مرا یاری کنید هر چه بود از من گذشت ای کوفیان بی وفا بعد از من با حسین من وفاداری کنید وای اگر بر خیمه های او ببندید آب را وای اگر با تیغ و نیزه میهمانداری کنید زین همه شیری که آوردید از بهر علی جرعه ای بهر علی اصغر نگهداری کنید یاد ایامی که زینب بود عزیز شهرتان سنگ بر فرقش نریزید آبرو داری کنید دیدن فرق سر خونین من او را بس است تا نبیند او سری بر نیزه ها کاری کنید @raziolhossein
رنگ از رخت پریده و رنگم پریده است در بین بستری و دل من رمیده است بابا چقدر چهره ی زرد تو آشناست چشمت چه قدر غصه ی هجران کشیده است فکر منی پدر که به کوفه چه می کشم ؟ روزی که می رسم و قد من خمیده است دلشوره ی حسین تو را هم گرفته است ؟ چون نوبت فراق تو با او رسیده است وقت غروب همره مادر تو هم بیا وقتی که شمر تا دم مقتل دویده است @raziolhossein