#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
شود با بوسه ات کشته به یک ضرب الاجل احیا
مسیحا نیز میخواند لبت را یا أب الإحیا!
میان جنگ می خندد چرا تیغت؟ نمیداند
که جای زخم می گردد همیشه با عسل احیا؟
قسم بر جوشنت جای تعجب نیست در صفین
شود قرآن به سر نیزه، بگیرد در محل احیا
به قرآن، کشته ی عشقت نباشد در صف اموات
که بعد از "فی سبیل الله امواتا"ست "بل احیا"
کلام الله ناطق! عرش بر سر برده ات یعنی
گرفته قرب أو أدنا هم از صبح ازل احیا
سر گیسوی مشکینت صبا تا صبح بیدار است
شب قدری چنین را هست دستور العمل احیا
چه باک از مرگ دارد حار همدان؟ من یمت گویان
از آغوش تو میریزد در آن سو صد بغل احیا
من آن *همّام بی تابم که بعد از خواندن خطبه
به بالینم بیایی میشوم با یک غزل احیا
.......................
*همّام، نام شخصی بود که بعد از شنیدن خطبه ی حضرت جان داد.آن خطبه در نهج البلاغه به خطبه ی متقین معروف است.
#مسعود_یوسف_پور
@raziolhossein
#امیرالمومنین_شهادت
#شب_بیست_و_یکم
شب بود و می رفتند حیدر را بشویند
آئینه ی الله اکبر را بشویند
از آسمان آمد کمک ،تنها نمی شد
تا پیکر ساقی کوثر را بشویند
باور نمی کردند ، آیا این علی بود ?
یعنی چگونه روح باور را بشویند
بر مغتسل خوابیده بود آرام و مظلوم
تا بچه ها زخم مکرر را بشویند
پیشانی اش دارد عجب زخم عمیقی
باید کمی آرام تر سر را بشویند
زخم فدک ، داغ مدینه تازه شد وای
انگار می رفتند مادر را بشویند
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#امیرالمومنین
#تک_بیت
شروع میکنم این هفته را بهنام علی
علی امام من است و منم غلام علی
#محمدحسن_بیات_لو
@raziolhossein
#مناجات
#امیرالمومنین_شهادت
#شب_نوزدهم
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت..
همه ی میکده را دیده ی گریان برداشت
گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانه هر عبد پریشان برداشت
تا که گفتیم ببخشید دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت
غصه خوردیم ولی غصه و غم هارا برد
گفت باید که غم از سینه ی مهمان برداشت!
پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت
بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تن ما با لب خندان برداشت
کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت
دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت
دست خط علی امروز به تقدیر من است
سختی راه ازین بنده ی حیران برداشت
من شب قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت
من حسینی شده ام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربت جانان برداشت
علی امشب به سر سفره ی زینب رفت و..
طبق معمول عوض شیر و نمک نان برداشت
امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت..
هرچه برداشت قدم فاطمه گویان برداشت
آخرین لقمه ی نان را به یتیمانش داد
کوفه را زمزمه آه یتیمان برداشت
امشب ای کوفه علی پیش شما مهمان است
صبح فردا وسط خون خودش غلتان است
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#امیرالمومنین_شهادت
#شب_نوزدهم
خون ابوتراب که بر صورتش چکید
فریاد جبرییل به گوش زمین رسید
گوشینماند در همهیشهر ؛ آن سحر
جُزاینکهصوت"قَدقُتِلَالمُرتَضی"شنید
وقتی پسر عموی عزیزش شهید شد
در آسمان رسول خُدا پیرهن درید
خون گریهکردچشم فلک در غم علی
ازآن بهبعد بود فَلَق سُرخ شُد شَدید
درهای آسمان به روی او گُشوده بود
وقتطلوعِفجرکهمُرغ از قفس پرید!
افتاده بود در دل محراب غرق خون
از فرط درد پاشنه بر خاک میکشید
زهرا همینکه دید چه کردند با علی
سیلیبهرویخویشزد؛آهازجگرکشید
زینب همینکه دید چه کردند با پدر
پیشاز رسیدن بهخرابه قدش خمید
بعد از علی؛حسین پناه عقیله بود
تا ساعتیکه شمر سر از پیکرشبُرید
حیدر برای فاطمه و کوچه گریه کرد
چون دخترشبهجانب گودال میدوید
#محمد_قاسمی
@raziolhossein
#مناجات
#امام_حسین_علیه_السلام
گرچه بر این آستان روی سیاه آورده ام
شرمسارم، اشک هایم را گواه آورده ام
دست خالی در ضیافت آمدن شایسته نیست
من برایت کوله باری از گناه آورده ام
در جزا، پرونده ی ما را بسوزان جای ما
از قضا، من نامه ای پر اشتباه آورده ام
خسته ی راهم، به یک لبخند مهمانم کنید
از خرابات هوس، حال تباه آورده ام
دل بریدم از همه، دل بسته ام بر مهر یار
رخصتی فرما، رفیقی نیمه راه آورده ام
باز کن آغوش خود بر بنده ی آلوده ای
من به ستار العیوبی ات پناه آورده ام
کارهایم زشت بود اما نهادم زشت نیست
مهر مولایم علی را عذر خواه آورده ام
پای من لغزید و دستم را گرفت این روضه ها
نیمه جانی از کنار پرتگاه آورده ام
تحفه ای دارم که بی شک حاجتم را می دهند
اندکی تربت به درگاه اله آورده ام
داغ بر دل، اشک بر رخ، آرزومند نجات
مثل حر رو بر مسیح قتلگاه آورده ام
#سید_روح_الله_مؤید
@raziolhossein
#امیرالمومنین_شهادت
#شب_نوزدهم
خیره به اسمان شده این دیده ی ترم
من بی کس همیشه تاریخ حیدرم..
یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست
از ابتدا غریب مرا زاد مادرم
افطار تلخ من به نمک باز میشود
خرما چرا گذاشته زینب برابرم
ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده
راحت شدید از من و فریاد منبرم
وقت اذان شدست مهیای رفتنم
شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم
الله اکبر! اشهد حیدر بلند شد...
یارب گواه باش که پر گشته ساغرم
فزت و رب کعبه!سرم غرق خون شده
این را برای فاطمه سوغات میبرم
من را رها کنید خودم راه میروم
حالا که ایستاده دم خانه دخترم
زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو..
این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم
از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد
از حال و روز کوفه ی آنروز مضطرم
فریاد میزنند ببینید اسیر را
فریاد میزنی که خدا نیست معجرم
فریاد میزنند که خیراتشان دهید
فریاد میزنی که زنسل پیمبرم
فریاد میزنند که زینب حسین کو؟
فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#امیرالمومنین_شهادت
#شب_نوزدهم
پدر را در گلیمی از کنار منبر آوردند
پسر را در حصیری غرقِ خون و بی سر آوردند
علی را کوفیان کشتند در محراب و بعد از آن
برای کشتن فرزند او، صد لشگر آوردند
اگر خورشید را شق القمر کردند در کوفه
همان شق القمر را کربلا بر اکبر آوردند
تمام دشت از خونِ ابوالفضل علی پُر شد
ز بس بارانِ تیرِ کینه برآن پیکر آوردند
ز فولادی که شد شمشیر و بر فرق علی آمد
به دست حرمله تیری برای اصغر آوردند
چقدر این کوفیان پستند کز بعد حسینِ او
ز گوش کودکانش گوشوارهها در آوردند
سه ساله بود و پا پُر آبله، رخسار و تن نیلی
چه روزی با اسیری بر سر این دختر آوردند
«وفایی» چون که خطبه خوانی زینب به گوش آمد
همه در کوفه میگفتند گویا حیدر آوردند
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein
#امیرالمومنین_شهادت
#شب_نوزدهم
فرقش شکافت رُکنِ زمین و زمان شکست
یک ضربه زد ولی کمر آسمان شکست
نالید فاطمه که نزن نانجیب زد
از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست
راحت علی به خاک نمیخورد ، میخ در...
شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست
تا خورد بر زمین دلِ زهرا دو نیم شد
قلب حسین قلب حسن توامان شکست
فریادِ جبرئیل که پیچید ، دخترش
بی اختیار در وسط آستان شکست
خون پاک میکند زِ روی خویش مرتضی
زینب دمِ در است ولی بی گمان شکست
اینبار روضه خواند علی پیشِ دخترش
از تشنهای که داغِ لبانش جهان شکست
از تشنهای که داغِ جوان داغِ طفل دید
در حلقههای هلهلهی این و آن شکست
از تشنهای که در وسط جمع گیر کرد
با سنگِ بی مروتِ این کوفیان شکست
وقتی رسید نیزهی خود را دوباره زد
وقتی که رفت نیزهی خود را سنان شکست
انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن
انگشت مانده بود ولی ساربان شکست
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#امیرالمومنین_شهادت
#شب_بیست_و_یکم
شب بود و می رفتند حیدر را بشویند
آئینه ی الله اکبر را بشویند
از آسمان آمد کمک ،تنها نمی شد
تا پیکر ساقی کوثر را بشویند
باور نمی کردند ، آیا این علی بود ?
یعنی چگونه روح باور را بشویند
بر مغتسل خوابیده بود آرام و مظلوم
تا بچه ها زخم مکرر را بشویند
پیشانی اش دارد عجب زخم عمیقی
باید کمی آرام تر سر را بشویند
زخم فدک ، داغ مدینه تازه شد وای
انگار می رفتند مادر را بشویند
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#امیرالمومنین_مدح
#امیرالمومنین_شهادت
ای غربت مجسم تاریخ یا علی
دلبسته ی ولای توام مرتضی علی
غیر از خدایی اش که نداده به کس تویی
آئینه ی تمام نمای خدا علی
چون اسم اعظم است ، گره باز می کند
هر وقت بشکفد به لبم ذکر یا علی
ساقی تویی و کوثر تو مهر فاطمه است
شد جرعه نوش جام تو آب بقا علی
تا از تو کسب نور کند در مدار چرخ
خورشید با تو گفته سخن بارها علی
خلقت به یمن مقدم تو آبرو گرفت
ای دست شسته از همه ی ماسوا علی
از مشرق نگاه تو خورشید می دمد
مهتاب بر فروغ تو باشد گدا علی
کعبه طواف دور مقام تو می کند
دارد صفا به کوی تو سعی صفا علی
مدیون ذوالفقار تو باشد حیات دین
گل کرده در بهار تو باغ دعا علی
با ناله های نیمه شبت همنواست چاه
فهمیده طعم اشک تو را نخل ها علی
اشک تو طعم غربت دیرینه می دهد
دردی که غیر صبر ندارد دوا علی
سوگند بر تو مادر گیتی سترون است
تا آورد دوباره مثال تو را علی
در کوچه ها سلام تو مانده است بی جواب
دنیا نداشت با تو زمانی وفا علی
بیچاره روزگار که نشناخت قدر تو
فرق تو را شکافت به تیغ جفا علی
وقتی گشود فرق تو آغوش پیش تیغ
لبخند زد به روی تو خیر النسا علی
یعنی ببین که بی تو بهشت است بی صفا
پایان گرفت فرصت هجران بیا علی
عین اللهی و چشم زمان بیقرار توست
آیا شود کنی نظری سوی ما علی
همچون "کمیل" هرکه شود پایبست تو
با رمز و راز عشق شود آشنا علی
#ﮐﻤﯿﻞ_ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ
@raziolhossein
#امیرالمومنین_شهادت
رویت هماره در نظر ماست یا علی
زخمت جراحت جگر ماست یا علی
خونی که ریخت بر روی سجّاده ات زخاک
اشک همیشه در بصر ماست یا علی
ما امّتیم و تو پدرِ کلّ امّتی
داغ تو ماتم پدر ماست یا علی
ما را زطینت تو خدا آفریده است
زخم سر تو زخم سر ماست یا علی
چون نخل قد خمیده کشیدیم سر به جیب
خرما نه، خون دل، ثمر ماست یا علی
این اشگها که در دل شب بر تو ریختیم
تنها ستارۀ سحر ماست یا علی
حتّی اگر به وادی جنّت سفر کنیم
زخم دل تو همسفر ماست یا علی
چاهی که ناله های تو را ضبط کرده است
این سینه های پر شرر ماست یا علی
تابوت تو است تا صف محشر به دوش ما
دریای اشک، چشم ترِ ماست یا علی
این افتخار بس که بگویند اهلبیت
"میثم" مقیم خاک در ماست یا علی
@raziolhossein1